فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۲۱ تا ۴٬۴۴۰ مورد از کل ۳۶٬۲۷۰ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (اسفند) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۲
۲۴۵۰-۲۴۳۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: رفتارهای مخاطره آمیز در افراد دارای کمبود توجه/فزون کنشی ناشی از تکانشگری آن ها است. بنابراین بررسی متغیرهای مؤثر در بروز رفتارهای مخاطره آمیز در این افراد یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی روابط ساختاری کارکردهای اجرایی با رفتار مخاطره آمیز در کودکان دارای کمبود توجه/فزون کنشی با میانجی گری بدرفتاری روانشناختی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی کودکان 8 تا 12 سال شهر تهران تشکیل می دادند. نمونه پژوهش 316 نفر از کودکان دارای کمبود توجه/ فزون کنشی شهر تهران مراجعه کننده به کلینیک های روان پزشکی بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از بدرفتاری روانشناختی (فیدل، 1989)، مقیاس خطرپذیری (آیبرگ و پینگوس، 1999) و کارکردهای اجرایی (کولیج و وان، 2001) استفاده شد. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از AMOS ویراست 24 و SPSS نسخه 27 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین کارکردهای اجرایی با بدرفتاری روانشناختی و رفتارهای مخاطره آمیز رابطه منفی وجود دارد (0/05 ≥P). یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده هاست. نتایج حاصل از الگوی ساختاری نشان داد که 18 درصد از واریانس بدرفتاری روانشناختی توسط کارکردهای اجرایی و 59 درصد از واریانس رفتار مخاطره آمیز توسط کارکردهای اجرای و بدرفتاری روانشناختی تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که رفتارهای مخاطره آمیز در کودکان ADHD متأثر از کارکردهای اجرایی می باشد و نقش بدرفتاری روانشناختی در این ارتباط و بروز رفتارهای مخاطره آمیز نیاز به مداخلات روانشناختی دارد.
تأثیر سوء رفتار و غفلت آموزشی در کارکردهای اجرایی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
189 - 196
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تأثیر سوء رفتار و غفلت آموزشی در کارکردهای اجرایی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهرستان ارومیه انجام شده است. این پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری دانش آموزان دوره دوم ابتدایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از این جامعه با استفاده جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 374 نفر انتخاب شده و در مطالعه شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عصب روانشناختی و شخصیتی کولیج (2000) و پرسشنامه سوء رفتار و غفلت آموزشی نوع پرورقره باغ و زینالی (1398) استفاده شد. داده ها به کمک همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری به روش همزمان تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سوء رفتار و غفلت آموزشی با کارکردهای اجرایی و مؤلفه های سازماندهی، تصمیم گیری- برنامه ریزی و بازداری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. با افزایش سوء رفتار و غفلت آموزشی، میزان ضعف در کارکردهای اجرایی و مؤلفه های سازماندهی، تصمیم گیری- برنامه ریزی و بازداری افزایش می یابد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای سوء رفتار و غفلت آموزشی قادرند تغییرات کارکردهای اجرایی و مؤلفه های سازماندهی، تصمیم گیری- برنامه ریزی و بازداری را به طور معناداری پیش بینی کنند. بنابراین متغیرهای سوء رفتار و غفلت آموزشی نقش مهمی در کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارند.
طراحی بسته آموزشی صفات ثبوتی خداوند و اثربخشی آن بر ابعاد اضطراب مرگ دانش آموزان نوجوان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی بسته آموزشی صفات ثبوتی خداوند و اثربخشی آن بر ابعاد اضطراب مرگ دانش آموزان نوجوان بود. روش پژوهش حاضر، در بخش کیفی، استفاده از تحلیل مضمون و تعیین روایی محتوایی بر اساس دیدگاه والتز و باسل و در بخش کمی، روش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه اول در سال تحصیلی 1402-1401 بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری، یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه، گمارده شدند. گروه آزمایش هشت جلسه 45 دقیقه ای بسته آموزشی صفات ثبوتی را دریافت اما گروه گواه مداخله ای را دریافت نکرد. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون به مقیاس اضطراب مرگ تمپلر پاسخ دادند. داده های به شیوه تحلیل کوواریانس تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که آموزش بر اساس صفات ثبوتی بر ابعاد اضطراب مرگ شامل ترس از مردن و افکار مربوط به مرگ اثر مثبت و معنی دار داشته است (p<00/5) اما بر مولفه های ترس از درد و بیماری ، ترس از کوتاهی زمان و زندگی و ترس از آینده معنی دار نبوده است.
اثربخشی آموزش نظم جویی هیجان مبتنی بر مدل گراس بر رفتار جامعه پسند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
185 - 196
حوزههای تخصصی:
ایــن پــژوﻫﺶ بــا هــدف ﺗﻌﯿﯿﻦ اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ آموزش نظم جــویی ﻫﯿﺠﺎن ﻣﺒتنﯽ ﺑﺮ ﻣﺪل ﮔﺮاس ﺑﺮ رفتــار جامعه پســند نوجوانــان و جوانــان اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. از انــواع مختلـف رفتارهـای جامعه پسـند رفتارهـای دفـاع، حمایـت عاطـفی، در ﺑﺮﮔﯿـری، کمـک فیزیـکی و سـهیم شـدن در نظـر ﮔﺮفتـه شـد و اثـر راﻫﺒﺮدهـای نظم جــویی ﻫﯿﺠــان بــررسی شــد. اﯾﻦ پژوﻫﺶ از نوع شــبه ﺗﺠﺮیی و به صــورت پﯿﺶ آزمــون پس آزمــون ﺑﺎ ﮔﺮوه گــواه بــود. از ﺑﯿــن دانشــجویان ســال اول مقطــع کارشـناسی 30 دانشــجو مشـتمل بـر 20 دختـر و 10 پسـر ﺑﻪ روش نمونه بـرداری در دســترس انتﺨﺎب و به صـورت ﺗﺼﺎدﻓﯽ در ﮔﺮوه هــای آزﻣﺎﯾﺶ (15 نفـر) و گـواه (15نفـر) ﮔﻤﺎرده ﺷﺪﻧﺪ و ﺑ ـه پرسشـنامۀ چنﺪﺑُعـدی رفتـار جامعه پسـند (نیلسـون، پـادیلا ــ والکـر و هولمـز، 2017) پاسـخ دادنـد. سـپس، ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ ﺑﻪ ﻣﺪت ﻫﺸت جلســه 90 دقیقــه ای آموزش نظم جــویی ﻫﯿﺠﺎن ﻣﺒتنﯽ ﺑﺮ ﻣﺪل ﮔﺮاس را درﯾﺎفت ﮐﺮدنــد و در ﭘﺎﯾﺎن پس آزمــون ﺑﺮاي ﻫﺮ دو ﮔﺮوه اﺟﺮا ﺷﺪ. نتﺎﯾﺞ آزمون ﺗﺤﻠﯿﻞ کووارﯾﺎنس چندمتغیــری ﻧﺸﺎن داد آموزش راﻫﺒﺮدهــای نظم جــویی ﻫﯿﺠﺎن، افزاﯾﺶ رفتارهــای جامعه پســند را در ﭘﯽ داﺷته است. ﺑﺎ ﺗوجه ﺑﻪ یافته هــا مﯽ ﺗــوان ﮔفت که افــراد پــس از آموزش راﻫﺒﺮدهــای نظم جــویی ﻫﯿﺠﺎن، قــادر بــه اصلاح و پــردازش اطلاعــات در مــورد دیگــران و تعدیـل شـدت پاسـخ ﻫﯿﺠـانی بـرای دسـتﯿﺎﺑﯽ بـه یـک سـطح متوسـط از واکنـش اولیـه و ﺑﺎزﮔﺸـت ﺛﺎنویـه مؤثـر بـه وضعیـت ﻫﯿﺠـانی عـادی هسـتند.
مقایسه عوامل مرتبط با بازگشت به اعتیاد در بین دو گروه افراد با ترک قطعی و عود مجدد به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۳۷۷-۳۵۵
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه عوامل مرتبط با بازگشت به اعتیاد در بین دو گروه افراد با ترک قطعی و عود مجدد به مصرف مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه افراد دارای تجریه ترک موفق و ناموفق مراجعه کننده به کمپ های زیر نظر سازمان بهزیستی شهر مشهد بود. نمونه پژوهش شامل 100 نفر با عود مجدد (50 نفر) و ترک قطعی (50 نفر) بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که از روایی و پایایی مناسبی برخوردار بود. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه از حیث متغیرهایی چون حمایت خانوادگی، کنترل خانوادگی، تجربه برچسب و طرد اجتماعی، پیوند با دوستان وابسته به مواد مخدر، و امکانات و خدمات مرکز درمانی تفاوت معناداری به نفع گروه ترک قطعی وجود داشت. به علاوه، از حیث متغیرهای دسترسی آسان به مواد مخدر و دریافت پاداش از مصرف مواد بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در زمینه بازگشت به اعتیاد عوامل اجتماعی نقش کلیدی دارند، داشتن دیدگاهی جامعه شناسی نسبت به نقش اساسی عوامل اجتماعی در کنار خدمات مراکز درمانی جهت اثربخش کردن برنامه ها و خدمات ارائه شده توسط مراکز سازمان بهزیستی و جلوگیری از عود مجدد لازم و ضروری است.
مقایسه سلامت اجتماعی و میزان افسردگی، اضطراب و پرخاشگری تجربه شده در نوجوانان دارای کیفیت زندگی بالا و پایین: شواهدی از نوجوانان افغانستانی مقیم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (مرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
۸۶۴-۸۴۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: سلامت روان نوجوانان با بسیاری از جنبه های عملکرد روزانه آن ها ارتباط دارد و مطابق با پژوهش ها، کیفیت زندگی ضعیف زمینه ساز مشکلات سلامت روان در نوجوانان شناخته شده است. نوجوانان افغانستانی مقیم ایران به عنوان گروه جمعیتی محروم، با چالش های فراوانی در زمینه های مختلف همچون تحصیل، شغل، هویت، تبعید و تبعیض روبرو هستند که بر کیفیت زندگی آن ها تأثیر منفی داشته است. باتوجه به اینکه سلامت جامعه ایرانی از حضور نوجوانان افغانستانی متأثر است نیاز به پژوهش های تحلیلی در این زمینه احساس می گردد؛ با این حال، تحقیقات کافی در این زمینه صورت نگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه سلامت اجتماعی و میزان افسردگی، اضطراب و پرخاشگری تجربه شده در نوجوانان افغانستانی دارای کیفیت زندگی بالا و پایین مقیم شهر تهران بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی، به روش علی-مقایسه ای است که به مقایسه نوجوانان افغانی دارای کیفیت زندگی بالا و پایین، پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان دختر و پسر افغانی مقیم شهر تهران بود که در نیم سال دوم سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه گیری بصورت هدفمند و با سرند کردن انجام گرفت. بدین نحو که، ابتدا با توجه به نمره برش 78 در پرسشنامه ی کیفیت زندگی، 30 نوجوان دختر دارای کیفیت زندگی بالا، 30 نوجوان دختر دارای کیفیت زندگی پایین، 30 نوجوان پسر دارای کیفیت زندگی بالا، و 30 نوجوان پسر دارای کیفیت زندگی پایین، برای هر گروه انتخاب شدند. سپس، سایر ابزارهای پژوهش که شامل پرسشنامه افسردگی (بک و همکاران، 1963)، پرسشنامه اضطراب بک (1993)، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992)، و پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز (2004) بود نیز اجرا و نمره گذاری شدند. داده ها با تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA)، آزمون تعقیبی جیمز-هوئل، و آزمون تعقیبی توکی، تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته ها: به طورکلی به استثناء افسردگی که در میان گروه ها معنادار نبود، دختران و پسران نوجوان افغانستانی با کیفیت زندگی پایین از نظر اضطراب و پرخاشگری به طور معناداری (در سطح 05/0 >) نسبت به دختران و پسران نوجوان افغانستانی با کیفیت زندگی بالا متفاوت بود. اما، دختران و پسران دارای کیفیت زندگی پایین با دختران و پسران دارای کیفیت زندگی بالا، به لحاظ سلامت اجتماعی با هم تفاوتی نداشتند. نتیجه گیری: تشخیص و مداخله ی به موقع در مورد مشکلات سلامت روانی و اجتماعی نوجوانان افغانی مقیم ایران، می تواند از بروز مشکلات شدیدتر سلامت روان و مشکلات اجتماعی در آینده بکاهد و تأثیر مثبتی بر آینده ی شغلی و در کل زندگی این قشر دارد. بنابراین لازم است برای ارتقا و بهبود کیفیت زندگی نوجوانان افغانی، مداخلات پیشگیرانه و درمانی و آموزشی طراحی و اجرا گردد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی – رفتاری با درمان ذهنیت های طرحواره ای تمثیلی بر فرسودگی شغلی درمان گران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (مهر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
۱۳۰۱-۱۲۸۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: فرسودگی شغلی یکی از مشکلات روانشناختی است که درمان گران را تهدید می کند. این مشکل می تواند منجر به کاهش کیفیت خدمات مشاوره و روان درمانی شود. درمان شناختی - رفتاری و درمان ذهنیت های طرحواره ای تمثیلی دو روش مداخله ای هستند که برای مقابله با فرسودگی شغلی پیشنهاد شده اند. هر دو روش مداخله ای مزایا و محدودیت های خود را دارند. بنابراین، مقایسه اثربخشی این دو روش بر فرسودگی شغلی اهمیت زیادی برای جامعه درمانگران و سلامت جامعه دارد. بااین حال مطالعه ای به مقایسه این دو رویکرد میان درمان گران نپرداخته است. هدف: هدف اصلی از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان ذهنیت های طرحواره ای تمثیلی با درمان شناختی رفتاری بر فرسودگی شغلی درمان گران بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل تمامی روان درمانگران مشغول به کار در مراکز ارائه دهنده خدمات روان درمانی منطقه 3 تهران در بازه زمانی آذر ماه 1400 لغایت آذر ماه 1401 بود. روش نمونه گیری در دسترس بود. برای انتخاب حجم نمونه با توجه به روش پژوهش، برای هر گروه 15 نفر انتخاب شد. برای ارزیابی متغیرهای پژوهش از پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1993) بهره گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تحلیل واریانس یک راهه در نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تأثیر درمان ذهنیت های طرحواره ای تمثیلی در مورد متغیر فرسودگی هیجانی و احساس موفقیت معنادار نبوده است و در متغیر تهی شدن معنادار بوده است (0/05 >P). همچنین تأثیر درمان مبتنی بر شناختی رفتاری در مورد متغیر فرسودگی هیجانی و تهی شدن معنادار نبوده است و در متغیر احساس موفقیت معنادار بوده است (0/05 >P). نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر، اثرات شیوه های درمانی بر نمرات فرسودگی در هردو نوسان چندانی نداشته است و هر دو به یک اندازه در این متغیر اثرگذار بوده اند. به نظر می رسد هر دو شیوه درمانی در کاهش فرسودگی شغلی درمانگران مؤثر باشند. بنابراین، انتظار می رود تا سیاست گذاران در حوزه سلامت روان، نسبت به سرمایه گذاری و ترویج چنین رویکردهایی برای ارتقای سلامت روان درمان گران اقدام نمایند.
راه اندازی کلینیک تخصصی بزرگسالان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در بیمارستان روزبه تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف از این مقاله معرفی کلینیک تخصصی اختلال طیف اُتیسم بزرگسالی است که با اهداف درمانی، آموزشی و پژوهشی از سال 1398 در بیمارستان روزبه راه اندازی شد. گروه هدف این کلینیک همه بزرگسالان زن و مرد بالای 18 سال هستند که در طیف این اختلال قرار دارند. هدف اصلی این کلینیک تشخیص، ارزیابی جامع و درمان مبتنی بر شواهد است که شامل دارودرمانی و همچنین روان درمانی است. علاوه بر مداخلات درمانی، بخش آکادمیک این کلینیک برنامه های پژوهشی و آموزشی را به طور هم زمان دنبال می کند. با توجه به فراوانی اختلال طیف اُتیسم در بزرگسالان پیش بینی می شود تعداد مراجعین درمانگاه اختلال طیف اُتیسم بزرگسالان قابل ملاحظه باشند، اما موارد ثبت شده تا به امروز در این درمانگاه بسیار پایین تر از حد انتظار بوده است که در بخش چالش ها به عوامل احتمالی این مسئله پرداخته شده است. راه اندازی درمانگاه اختلال طیف اتیسم بزرگسالی در بیمارستان روزبه می تواند نقطه آغازی جهت ایجاد یک سیستم منسجم غربالگری، تشخیص، آگاهی بخشی و ارائه خدمات در تمام طول عمر بیماران مبتلا به طیف اتیسم در ایران باشد. از آنجا که این مهم با همراهی سایر پژوهشگران و متخصصان این حوزه به دست خواهد آمد، اقداماتی پیشنهادی در پایان این مقاله ارائه شده اند.
تبیین فقهی نگهداری از سلول های بنیادی موجود در خون بند ناف و وصیت به آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
150-163
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با پیشرفت علم پزشکی در زمینه استفاده از سلول های بنیادی موجود در خون بند ناف در درمان طیف وسیعی از بیماری ها و قابلیت استفاده از آنها برای افراد دیگر غیر از جنین و همچنین قابلیت نگهداری آنها به مدت طولانی، خلأ پژوهشی در زمینه حکم تکلیفی نگهداری و به تبع آن وصیت به سلول های بنیادی به چشم می خورد. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف تبیین فقهی نگهداری از سلول های بنیادی موجود در خون بند ناف و وصیت به آنها صورت گرفته است. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است که در آن محتوای مفاهیم به صورت نظام دار توصیف عینی و کیفی محقق شده است؛ به علاوه این پژوهش بیشتر درباره متن های مکتوب و شفاهی به صورت استفتاء از چندی از فقهای معاصر شیعه در زمینه این موضوع خاص صورت گرفته است. شیوه گردآوری مطالب کتابخانه ای و ابزار جمع آوری نیز عمدتاً فیش برداری از کتاب ها و استفاده از مقالات، تارنما های معتبر اینترنتی و همچنین استفاده از نرم افزارهای فقهی بود. مؤلفان تضاد منافعی درباره این پژوهش گزارش نکرده اند. یافته ها: از منظر تعدادی از فقهای معاصر می توان چنین گفت که نگهداری از سلول های بنیادی موجود در خون بند ناف به طور کلی جایز است؛ اما ملاک جواز از نظر هر یک از آنان متفاوت است؛ بعضی نگهداری آنها را مطلقاً جایز می دانند. برخی ملاک جواز را انجام تحقیقات و پژوهش های علمی می دانند. برخی دیگر رضایت صاحب سلول ها یا ولی او را لحاظ نموده اند و برخی دیگر جواز نگهداری را مبتنی بر منافع آن کرده اند. در زمینه وصیت بر این سلول ها چندی از فقهای معاصر قائل به جواز هستند. نتیجه گیری: نتایج حاصل گویای این است که با استناد به آیات و روایات و اصل برائت می توان قائل به جواز نگهداری از سلول های بنیادی موجود در خون بند ناف شد. درباره وصیت به این سلول ها با توجه به منفعت عقلایی و مالکیت داشتن آنها حکم به جواز وصیت داده می شود.
بررسی مقایسه ای تأثیر پخش آوای قرآن با صدای سفید بر نیاز به داروی بیهوشی حین عمل جراحی ویترکتومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
34-46
حوزههای تخصصی:
مطالعات پیشین نشان داده است که آوای قرآن می تواند موجب کاهش اضطراب، درد و فعالیت سمپاتیک گردد؛ ولی نبود گروه کنترل مناسب از مهم ترین ایرادهای این نوع از مطالعات است. در پژوهش حاضر اثرات شنیدن آوای قرآن در حین بیهوشی بر عمق بیهوشی بررسی؛ و برای گروه کنترل از صدای سفید که از مجموعه تمام طول موج های قابل شنیدن تشکیل می شود، استفاده شد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی آینده نگر دوسوکور است که برای ۵۰ بیمار داوطلب جراحی ویترکتومی تحت بیهوشی عمومی در اتاق عمل بیمارستان امام حسین (ع) صورت گرفت. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه قرآن و صدای سفید تقسیم شدند و بعد از القای بیهوشی آوای مرتبط برای بیماران پخش شد. این دو گروه از نظر مصرف پروپوفول به عنوان داروی بیهوشی برای حفظ شاخص دو طیفی حدود عدد ۵۰ و همچنین شدت درد، تهوع و استفراغ پس از عمل با یکدیگر مقایسه شدند. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکردند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که متوسط مصرف پروپوفول در گروه قرآن به طور معناداری کمتر از گروه صدای سفید بود (037/0P=). همچنین میزان تهوع و استفراغ در گروه قرآن کمتر بود ولی شدت درد بین این دو گروه اختلاف معنی داری نداشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، شنیدن آوای قرآن توسط بیمار تحت بیهوشی عمومی می تواند موجب کاهش نیاز به داروی بیهوشی و کاهش بروز تهوع و استفراغ گردد.
اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه ای بر بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه سرگذشتی کودکان پیش دبستانی نارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
11 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه ای بر بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه سرگذشتی کودکان پیش دبستانی نارس انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کودکان نارس شهر اصفهان در سال 1400 بودند که از بین آن ها به صورت هدفمند 20 کودک دختر و پسر نارس (کمتر 37 هفته بارداری) به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش شامل آزمون حافظه سرگذشتی- نسخه پیش دبستانی (AMT-PV، ناتال و همکاران، 2014)، مدرسه ی شکل ها (SST، اسپی، 1997) و بازی ذهنی برایان بودند. توان بخشی شناختی رایانه ای شامل 25 جلسه آموزشی 45-30 دقیقه ای (هفته ای چهار جلسه) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون حافظه کاری، بازداری پاسخ، انعطاف شناختی و حافظه سرگذشتی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود داشت (05/۰p<). از یافته ها فوق می توان نتیجه گرفت که توان بخشی شناختی رایانه ای بر بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه سرگذشتی کودکان پیش دبستانی نارس موثر بوده است.
اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر خودانتقادی و تحمل پریشانی در زنان دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
221 - 244
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر خودانتقادی و تحمل پریشانی در زنان دارای همسر وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه زنان دارای همسر وابسته به مواد تحت آموزش گام های دوازده گانه در انجمن نارانان اصفهان بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های خودانتقادی و تحمل پریشانی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. طرحواره درمانی در 12 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و طرحواره درمانی باعث کاهش خودانتقادی و بهبود تحمل پریشانی در زنان دارای همسر وابسته به مواد شد. نتیجه گیری: با توجه بهنتایج به دست آمده، طرحواره درمانی می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر جهت کاهش خودانتقادی و بهبود تحمل پریشانی زنان دارای همسر وابسته به مواد به کار رود و در مراکز آموزشی و درمانی مربوطه مورد استفاده قرار گیرد.
مدل ساختاری نگرش به تصویر بدنی بر اساس پایگاه هویت موفق با نقش واسطه ای نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش از انواع پژوهش های توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بوده و با هدف بررسی مدل ساختاری نگرش به تصویر بدنی بر اساس پایگاه هویت موفق با میانجی گری نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود در میان دختران نوجوان انجام شد. مواد و روش ها: جامعه آماری تحقیق کلیه دختران نوجوان مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ بودند که ۵۶۷ نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند، بدین صورت که از میان مناطق شش گانه آموزش وپرورش اصفهان یک منطقه (منطقه ۵) به صورت تصادفی انتخاب شد و از میان مدارس منطقه ۵ تعداد ۶ مدرسه و از هر مدرسه ۵ کلاس (درمجموع ۳۰ کلاس) به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شده و مشارکت کردند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های روابط چندبعدی خود بدن (MBSRQ)، پایگاه هویت من (EOM-EIS-۲)، نگرش های اجتماعی فرهنگی نسبت به ظاهر (SATAQ-۳) و پذیرش خود (USAQ) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ارتباط معنی داری بین متغیرهای پایگاه هویت، نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود با نگرش به تصویر بدنی وجود دارد (۰۵/۰<P). همچنین یافته ها نشان داد که پایگاه هویت موفق با میانجی گری نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود بر نگرش به تصویر بدنی تأثیر دارد (۰۵/۰<P)؛ و مدل ارائه شده در بین نوجوانان دختر از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: پایگاه هویت با میانجی گری نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود در نوع نگرش افراد به تصویر بدنی به عنوان اولین خود تجربه شده تأثیر دارد بنابراین پیشنهاد می شود به منظور ارتقا نگرش به تصویر بدنی در افراد، متغیرهای مذکور از سوی مراکز مشاوره، مراکز زیبایی و همچنین مدارس موردتوجه قرار گیرند. تازه های تحقیق عبدالعزیز افلاک سیر: Google Scholar, Pubmed
مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای با بازی درمانی شناختی-رفتاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۹ (پیاپی ۹۰)
۱۰۴-۹۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای با بازی درمانی شناختی-رفتاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یکماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان 12- 8 سال که در سال تحصیلی 1400-1399 به مرکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شماره 2 ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر کرج مراجعه کردند، بود که 45 دانش آموز بصورت هدفمند وارد مطالعه شده و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان گروه های مداخله هر یک به ترتیب طی 10جلسه بصورت دو جلسه هفتگی تحت مداخله توانبخشی شناختی رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون خواندن و نارساخوانی (EDT) (کرمی نوری و مرادی، 1384) و نرم افزار کاپیتان لاگ (نسخه 2018) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته انجام شد. یافته ها نشان داد هر دو روش مداخله ی توانبخشی شناختی رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری در مقایسه با گروه گواه بطور معنی داری باعث بهبود عملکرد خواندن می شوند (01/0P<)؛ و هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری (یک ماهه) دارای ماندگاری اثر بود. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). بنابراین با بکارگیری هر یک از روش های توانبخشی شناختی-رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری می توان گام مؤثری در بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان برداشت.
طراحی و اعتباریابی آزمون قضاوت موقعیتی سرسختی ذهنی مدیران در شرکت فولاد آلیاژی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان می دهند که سرسختی ذهنی در پیش بینی نتایج در انواع زمینه های پر استرس مانند دو و میدانی، ارتش و محل کار تاثیرگذار است. علیرغم وجود تحقیقات گسترده در مورد سرسختی ذهنی، محققان مختلف به انسجام و یکپارچگی لازم در مفهوم سازی و تعریف ابعاد این سازه نرسیده اند. بنابراین، هدف این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی آزمون قضاوت موقعیتی سرسختی ذهنی مدیران است. این پژوهش از نظر هدف، توصیفی- پیمایشی و کاربردی است. جامعه آماری شامل 196 نفر (برای تحلیل عاملی اکتشافی و پایایی) و 210 نفر جداگانه (برای تحلیل عاملی روایی تأییدی و همگرا) از رده های مدیریتی شرکت آلیاژ ایران بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری موقعیت ها و گزینه های پاسخ آزمون، از نظرات خبرگان موضوعی استفاده شد و روایی آزمون با استفاده از روش های همبستگی، مطالعه برازش، تحلیل عاملی و پایایی بررسی شد. به منظور بررسی روایی مقیاس از چند روش استفاده شد. اول تحلیل عامل اکتشافی با روش مؤلفه های اصلی و چرخش واریمکس، مطابق با انتظار پنج خرده مقیاس؛ "کنترل توجه"، "کنترل هیجان"، "استفاده از بازخورد"، "پایبندی به وظیفه" و "دستیابی به هدف" را از داده ها استخراج شد. دوم تحلیل عامل تأییدی نشان داد مفروضه پژوهشگر ساختار مبتنی بر پنج مؤلفه از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. روایی همگرایی آزمون بر اساس همبستگی آن با نمرات سرسختی ذهنی در کانون ارزیابی نشان داده شد. همچنین ارزیابی همسانی درونی مقیاس به روش آلفای کرونباخ و همبستگی هر سؤال با نمره کل، نشان داد که سؤالات مقیاس از همسانی درونی قابل قبولی برخوردارند. در مجموع یافته های پژوهش نشان داد که آزمون قضاوت موقعیتی سرسختی ذهنی از پنج عامل و روایی و پایایی قابل قبولی تشکیل شده است. در نتیجه می توان از آن برای اندازه گیری سرسختی ذهنی کارکنان در موقعیت های پیچیده سازمانی استفاده کرد. این تحقیق زمینه های امیدوارکننده ای را برای مطالعاتی فراهم کرده است که سرسختی ذهنی را در محیط کار اندازه گیری و توسعه می دهد.
تاثیر روان درمانی مثبت نگر بر سرمایه عاطفی زنان دارای تعارض زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی روان درمانی مثبت نگر بر سرمایه عاطفی زنان دارای تعارض زناشویی مراکز مشاوره شهر قم می باشد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پژوهش پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترلمی باشد. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم در سال 1400-1401 بود که با روش نمونه گیری در دسترس30 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر قم ، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه 15 نفره جایگزین شدند و در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه سرمایه عاطفی گلپرور(1397)پاسخ دادند . آزمودنی های گروه آزمایش به صورت گروهی آموزش مثبت نگری را دریافت کردند و گروه کنترل تحت هیچ گونه آموزشی قرار نگرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26 و با استفاده از آزمونهای تحلیل کوواریس چند متغیری و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. نتایج پژوهش نشان دادآموزش مثبت نگری باعث افزایش سرمایه عاطفی زنان شد( P<0.05 ). بنابراین با توجه به نتایج پژوهش، استفاده از روان درمان گری مثبت نگر در مراکز مشاوره جهت افزایش سرمایه عاطفی زوجین پیشنهاد می گردد.
فراتحلیل اثربخشی تحریک الکتریکی مغز بر حافظه افراد دارای ناتوانی یادگیری
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ناتوانی های یادگیری، مشکلات پردازش اطلاعات به دست آمده از محیط اطراف، مبتنی بر اختلالات عصب شناختی است. این مشکلات پردازشی می توانند در یادگیری مهارت های اساسی مانند خواندن، نوشتن و یا ریاضی اختلال ایجاد کنند. هدف پژوهش حاضر فراتحلیل اثربخشی تحریک الکرتیکی مغز بر حافظه افراد دارای ناتوانی یادگیری بود. روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش فراتحلیل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی پژوهش های فارسی و انگلیسی انجام شده در زمینه اثربخشی مداخله تحریک الکتریکی مغز بر بهبود حافظه افراد دارای ناتوانی یادگیری بود. از میان آن ها، پژوهش های دارای ملاک فراتحلیل توسط نرم افزار جامع فراتحلیل بررسی شدند. یافته ها: این پژوهش ها مبتنی بر 450 نمونه و 26 اندازه اثر بودند. نتایج فراتحلیل نشان داد میزان اندازه اثر تحریک الکتریکی مغز بر بهبود حافظه افراد دارای ناتوانی یادگیری 188/1=d است. این اندازه اثر طبق جدول کوهن مقدار قابل قبول است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که تحریک الکتریکی مغز بر بهبود حافظه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری تأثیر فراوان داشته است؛ بنابراین پیشنهاد گردید متخصصان از این مداخلات در جهت بهبود حافظه این دانش آموزان استفاده نمایند. همچنین توجه به نوع اختلال یادگیری، در اثربخشی درمان حائز اهمیت است.
تدوین مدل علائم نوموفوبیا در دانش آموزان بر اساس سبک دلبستگی، سواد رسانه ای و منبع کنترل با میانجی گری اعتیاد به اینترنت
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گوشی های هوشمند با دسترسی به اینترنت که جایگزین رایانه ها شده اند، به بخش جدایی ناپذیر از زندگی تبدیل و زندگی را آسان تر کرده اند. اما در کنار این ویژگی های مثبت، اثرات منفی مختلفی نیز وجود دارد. بنابراین، استفاده از گوشی های هوشمند می تواند مشکل آفرین نیز باشد. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل علائم نوموفوبیا در دانش آموزان براساس سبک دلبستگی، سواد رسانه ای و منبع کنترل با میانجی گری اعتیادبه اینترنت انجام گرفت. روش پژوهش: روش این مطالعه ازنوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول دولتی شهر قم بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 306 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه نوموفوبیا ایلدیریم و کوریا (2015)، پرسشنامه دلبستگی بزرگسال هازان و شاور (1987)، پرسشنامه سواد رسانه ای فلسفی (1393)، پرسشنامه منبع کنترل راتر (1966) و پرسشنامه اعتیادبه اینترنت یانگ (1999) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل علائم نوموفوبیا در دانش آموزان براساس سبک دلبستگی، سواد رسانه ای و منبع کنترل با میانجی گری اعتیاد به اینترنت با داده های تجربی برازش دارد (05/0>P). نتیجه گیری: توصیه می شود برنامه های مداخله ای در مدارس برای نوجوانان در آسیب پذیرترین جمعیت هایی که با اثرات نامطلوب استفاده از گوشی های هوشمند، به ویژه رفتار نوموفوبیک مواجه هستند، طراحی و اجرا شود.
مدل یابی رابطه عزت نفس با تمایز یافتگی با میانجیگری ابراز وجود و هویت زودرس به منظور آسیب شناسی فرهنگی تربیتی نوجوانی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از مهمترین خصوصیات دوره نوجوانی بلوغ زودرس و تغییرات هویتی است که در این میان اگر به مدیریت تغییرات هویتی و مسائل تربیتی و فرهنگی نوجوانان پرداخته نشود ممکن است در دوره بعدی زندگی دچار آسیب های فراوانی شوند. بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر مدل یابی رابطه عزت نفس با تمایز یافتگی با میانجیگری ابراز وجود و هویت زودرس به منظور آسیب شناسی فرهنگی تربیتی نوجوانی بود. روش پژوهش: این پژوهش از جهت روش کمّی(توصیفی- همبستگی) و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان متوسطه دوم ناحیه 1 شهر تهران بودند که به صورت تصادفی تعداد 384 نفر بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها نیز شامل پرسشنامه محقق ساخته بود که جهت تأیید روایی صوری و محتوایی پرسشنامه محقق ساخته از نظرات کارشناسان استفاده گردید و جهت روایی مصاحبه ها از روش قابلیت انتقال و بررسی توسط اعضاء استفاده گردید. برای محاسبه پایایی در بخش کمی از فرمول آلفای کرونباخ استفاده گردید. برای تجریه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (مدل یابی معادل ساختاری) استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که عزت نفس با تمایز یافتگی دارای ضریب بتا و سطح معناداری (101/0=R2 و 05/0>P) بود. همچنین ابراز وجود با تمایزیافتگی دارای ضریب بتا و سطح معناداری (133/- =R2 و 05/0>P) و هویت زودرس نیز با تمایزیافتگی دارای ضریب بتا و سطح معناداری(369/0=R2 و 05/0>P) بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که عزت نفس با تمایز یافتگی با میانجیگری ابراز وجود و هویت زودرس دارای رابط معناداری است و لذا برنامه ریزان نظام آموزشی و فرهنگی کشور می توانند به منظور کاهش آسیب های فرهنگی و تربیتی به عزت نفس و تمایزیافتگی جوانان در کنار عوامل دیگر توجه کنند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر پردازش هیجانی، باورهای غیرمنطقی و نشخوار فکری در بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال اضطراب فراگیر یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی می باشد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر پردازش هیجانی، باورهای غیرمنطقی و نشخوار فکری در بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام شده است. روش پژوهش: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز درمانی روانپزشکی روزانه شهر گلپایگان در نیمه اول سال 1398 انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. گروه آزمایش برنامه مبتنی بر پذیرش و تعهد را ط ی 8 جلس ه 90 دقیق ه ای دریاف ت نمودند. این در حالی بود که گروه گواه این مداخله را در طول فرایند انجام پژوهش دریافت نکرد. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس اضطراب فراگیر اشپیتزر (2006)، مقیاس پردازش هیجانی بیکر (2007)، پرسشنامه عقاید غیرمنطقی جونز (1968)، پرسش نامه نشخوار فکری نولن-هوکسما-مارو (1991) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس بوسیله SPSS-24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد ک ه برنامه مبتنی بر پذیرش و تعهد ب ر پردازش هیجانی (001/0P<)، عقاید غیر منطقی (001/0P<) و نشخوار فکری (001/0P<) تاثیر داشته است. نتیجه گیری: با توجه به تایید اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پردازش هیجانی، باورهای غیرمنطقی و نشخوار فکری در بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر پیشنهاد می شود کارگاه های آموزشی جهت آشنایی هر چه بیشتر با اصول و فنون این آموزش برای مشاوران و درمانگران فعال در حوزه این اختلال برگزار گردد.