فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۶۱ تا ۴٬۳۸۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در بین همه مشکلاتی که می تواند در یک رابطه زناشویی رخ دهد، خیانت شدیدترین و تهدیدآمیزترین مسئله برای پایداری روابط است. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری داتیلیو بر نشانگان تنیدگی و اعتماد در زنان آسیب دیده از خیانت بود. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره التیام و مهرافزا شهر بابلسر در سال های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ بود. حجم نمونه شامل ۲۴ زوج یعنی ۱۲ زوج گروه آزمایش (زوج درمانی شناختی- رفتاری داتیلیو) ۱۲ زوج گروه کنترل بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه ها جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از آزمون پرسشنامه نشانگان تنیدگی (SSI) و پرسشنامه اعتماد در روابط نزدیک رمپل، هولمز و زانا (۱۹۸۶) استفاده شد. روش تجزیه وتحلیل داده ها آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بود که با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد زوج درمانی شناختی- رفتاری داتیلیو در کاهش نشانگان تنیدگی (۳۴/۱۴۷F=،۰۵/۰p≤) و افزایش اعتماد ۱۷/۵۸F=،۰۵/۰p≤) زنان آسیب دیده از خیانت اثربخش بود و اثربخشی آن در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (۰۵/۰p≤). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت زوج درمانی شناختی- رفتاری داتیلیو در کاهش مشکلات هیجانی و بهبود نشانگان تنیدگی و اعتماد زنان آسیب دیده از خیانت اثربخش است. تازه های تحقیق علی شیخ الاسلامی: Google Scholar, Pubmed
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر تبعیت از درمان و هموگلوبین گلیکوزیله در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
370 - 382
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر تبعیت از درمان و هموگلوبین گلیکوزیله در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش پژوهش: این مطالعه از نوع نیمه تجربی باطر پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. 30 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع دو که از دی ماه تا اردیبهشت 1399 مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران واقع در استان تهران با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در گروه آزمایش (تحت روان درمانی مثبت نگر) (n=15) و گروه گواه (n=15) گمارده شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات مقیاس تبعیت از درمان (موریسکی، انگ و وود، 2008) و سنجش هموگلوبین گلیکوزیله در سه مرحله خط پایه، پس از مداخله و پیگیری سه ماهه جمع آوری شدند. ساختار جلسات روان درمانی مثبت نگر بر اساس مداخله گروهی روان درمانی مثبت نگر سلیگمن (2006) در هشت جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چند متغیری انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که در گروه تحت روان درمانی مثبت نگر، میانگین نمره تبعیت از درمان به طرز معناداری بالاتر از گروه گواه است (16/511=F، 001/0>P). به علاوه، زنان مبتلا به دیابت گروه آزمایش در میانگین نمره هموگلوبین گلیکوزیله در مقایسه با گروه گواه به نحو قابل توجهی کاهش پیدا کردند (50/389=F، 001/0>P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که روان درمانی مثبت نگر می تواند در بهبود تبعیت از درمان و کاهش هموگلوبین گلیکوزیله در زنان مبتلا به دیابت نوع دو موثر باشد.
پدیدارشناسی تجارب مثبت افراد متأهل از رضایت زناشویی در شرایط همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
413 - 427
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب مثبت افراد متأهل از رضایت زناشویی در شرایط همه گیری کووید-19 شهر اهواز بود. روش پژوهش: روش این مطالعه به شیوه کیفی و پدیدارشناسی بود. از میان متأهلین شهر اهواز 20 نفر (تعداد به اشباع رسیده) به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و از شرکت کنندگان مصاحبه ای نیمه ساختار یافته انجام شد. برای روایی یافته ها از دیدگاه خبرگان و برای پایایی نیز از ضریب توافق کدگذاری استفاده شد که مقدار آن 92/0 حاصل شد. یافته ها: از نتایج حاصل از تحلیل موضوعی از رضایت زناشویی زیر مضمون هایی شامل صمیمیت عاطفی و نزدیکی همسران، وقت گذرانی و فعالیت مشترک همسران، توانایی سازگاری همسران با شرایط جدید و مواجهه مثبت با تجربه جدید و فرصتی برای مهارت آموزی به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه، می توان دریافت که همه گیری کووید-19 علاوه بر جنبه های منفی آثار و پیامد های مثبتی را در زمینه های گوناگون بر روابط زناشویی داشته است.
ارائه مدل گرایش به رفتارهای پر خطر بر اساس جو عاطفی خانواده و واکنش پذیری بین فردی: نقش میانجی گر بی تفاوتی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
95 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف: گرایش به رفتارهای پرخطر یکی از ناسازگاری های رفتاری دوران نوجوانی به شمار می رود. این پژوهش با هدف ارائه مدل گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس جو عاطفی خانواده و واکنش پذیری بین فردی: نقش میانجی گر بی تفاوتی اخلاقی انجام شد. روش: روش پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه در دامنه سنی بین 16 تا 18 سال شهر گرگان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. تعداد 280 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های گرایش به رفتار پرخطر زاده محمدی (1390)، جو عاطفی خانواده هیل برن (1964)، واکنش پذیری بین فردی دیویس (1983) و بی تفاوتی اخلاقی کاپرارا (2006) بود. جهت تحلیل داده ها از ماتریس همبستگی، تحلیل مسیر و شاخص های نکویی برازش با نرم افزار LISREL 8.3 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از روابط مستقیم متغیرهای پژوهش نشان داد که بین جو عاطفی خانواده و واکنش پذیری بین فردی با گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه منفی و معنادار وجود دارد (05/0>P). همچنین جو عاطفی خانواده و واکنش پذیری بین فردی علاوه بر تاثیر مستقیم، از طریق بی تفاوتی اخلاقی اثر غیرمستقیم منفی و معنادار دارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که با افزایش جوعاطفی خانواده و واکنش پذیری بین فردی گرایش به رفتارهای پرخطر کاهش پیدا کرده و کاهش بی تفاوتی اخلاقی منجر به افزایش گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان می شود.
بررسی تاثیر درمان پذیرش و تعهد و درمان شناختی ، برافسردگی و کیفیت زندگی مبتلایان بدرد کمر مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
97 - 113
حوزههای تخصصی:
اهداف : در میان دردها ی مزمن ، کمر درد مزمن یکی از فراگیر ترین انواع درد است . در این تحقیق مقایسه اثر بخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در بیماران مبتلا به کمر درد مزمن بر افسردگی و کیفیت زندگی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش: تحقیق حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون ، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه شاهد است. جامعه آماری متشکل از بیماران نظامی دارای کمر درد مزمن در شهر تهران بود. جمعیت نمونه تحقیق شامل ۴۵ ( هرگروه۱۵ نفر) نفربه روش تصادفی هدفمند انتخاب و در گروه ها قرار داده شده اند. مداخله درمانی برای گروه اول درمان شناختی رفتاری و برای گروه دوم درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بود و برای گروه کنترل هیچ آموزشی در نظر گرفته نشد. پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی ، افسردگی و کیفیت زندگی استفاده شد. داده ها بر اساس آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها : در دو گروه آزمایشی میانگین (انحراف معیار) در پس آزمون و پیگیری افسردگی کاهش یافت و کیفیت زندگی افزایش یافت اما در گروه گواه میانگین (انحراف معیار) در پس آزمون و در پیگیری تفاوت نداشت.نتیجه گیری : درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی اثربخش بوده اند اما تفاوت معنی داری بین این دو روش مشاهده نشد (P>0/05) بررسی در مرحله پیگیری نیز ماندگار بود. اما بین دو روش آزمایشی با گروه گواه تفاوت معنا دار بود( (P<0/001).
اثربخشی برنامه آموزش تاب آوری پنسیلوانیا بر پریشانی روانی و رضایت از زندگی زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۳۰۲-۲۷۹
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش تاب آوری پنسیلوانیا بر پریشانی روانی و رضایت از زندگی زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد تحت پوشش انجمن حمایت از زندانیان شهر میبد در سال 1401 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های پریشانی روان شناختی و رضایت از زندگی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. برنامه آموزش تاب آوری پنسیلوانیا در 10 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش تاب آوری پنسیلوانیا در کاهش نمرات پریشانی روانی و افزایش نمرات رضایت از زندگی زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد مؤثر بود. نتیجه گیری: برنامه آموزش تاب آوری پنسیلوانیا می تواند به عنوان یک مداخله کارآمد در جهت کاهش مشکلات زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد در کنار سایر روش های آموزشی و درمانی مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت بر کیفیت زندگی و تاب آوری نوجوانان دختر مبتلا به بیماری قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
375-384
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت بر کیفیت زندگی و تاب آوری نوجوانان دختر مبتلا به بیماری قلبی صورت گرفت. روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را دانش آموزان دختر مبتلا به بیماری قلبی دوره متوسطه دوم مدارس شهر جلفا در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. 45 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به صورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه های آزمایشی، درمان مختص گروه خود را به ترتیب در 8 و 6 جلسه دریافت کردند. گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. ابزارهای اندازه گیری، پرسشنامه های کیفیت زندگی و تاب آوری کانر و دیویدسون بودند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت در مقایسه با گروه کنترل، کیفیت زندگی و تاب آوری نوجوانان دختر مبتلا به بیماری قلبی را در پس آزمون افزایش داد. در مرحله پی گیری، اثر این دو درمان بر کیفیت زندگی و تاب آوری ماندگار بود. تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت بر کیفیت زندگی و تاب آوری بیماران قلبی در مراحل پس آزمون و پی گیری یکسان بود. به نظر می رسد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت می توانند سبب افزایش پذیرش بیماری در بیماران قلبی شوند، از این رو احتمالاً می توانند راهبرد درمانی مفیدی برای ارتقای وضعیت روانی بیماران قلبی تلقی شوند.
بررسی فرسودگی شغلی در پزشکان بیمارستان امام حسین در دوران پاندمی کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
441-450
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرسودگی شغلی حالت هیجانی است که با خستگی عاطفی ، مسخ شخصیت و حس پایین موفقیت شخصی همراه می باشد. مطالعه کنونی به بررسی این سندرم در متخصصین و دستیاران بیمارستان امام حسین پرداخته است. روش مطالعه: پرسشنامه طبق پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش تهیه شده است.پرسشنامه در نرم افزار پرس لاین ثبت و متخصصین و دستیاران آن را پرکردند. داده هایی که نرمال بودند با Independent T- Test و داده هایی که نرمال نبودند با Mann–Whitney U test بررسی شدند. نتایج: در این مطالعه تعداد 78 نفر از اعضای هیات علمی و دستیاران شرکت کردند.میزان شدید بودن خستگی عاطفی در 1/23 %، شخصیت زدایی 2/28 % و فقدان موفقیت فردی7/66 %بود. دربین دستیاران سال پایین (سال 1-2) میزان خستگی عاطفی شدید و شخصیت زدایی به طور معنادار بیشتر از سال بالا بود اما فقدان موفقیت فردی در همه دستیاران یکسان بود. در افراد زیر 40 سال در بخش کووید تنها عدم موفقیت فردی اختلاف معناداری داشت (041/0= P. Value) که در کسانی هم که فرزند نداشتند اختلاف این حیطه باز معنا دار بود (021/0= P. Value). اما درسایر متغیرها اختلاف معناداری مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که سن زیر 40 سال ، جنس زن، نداشتن فرزند و وضعیت دستیاری در قیاس با هیات علمی با میزان بالاتری از فرسودگی شغلی همراه بودند. در سنین زیر 40 سال فرسودگی شغلی در هر سه حوزه بیشتر بود.
طراحی و اعتباریابی آزمون قضاوت موقعیتی سرسختی ذهنی مدیران در شرکت فولاد آلیاژی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان می دهند که سرسختی ذهنی در پیش بینی نتایج در انواع زمینه های پر استرس مانند دو و میدانی، ارتش و محل کار تاثیرگذار است. علیرغم وجود تحقیقات گسترده در مورد سرسختی ذهنی، محققان مختلف به انسجام و یکپارچگی لازم در مفهوم سازی و تعریف ابعاد این سازه نرسیده اند. بنابراین، هدف این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی آزمون قضاوت موقعیتی سرسختی ذهنی مدیران است. این پژوهش از نظر هدف، توصیفی- پیمایشی و کاربردی است. جامعه آماری شامل 196 نفر (برای تحلیل عاملی اکتشافی و پایایی) و 210 نفر جداگانه (برای تحلیل عاملی روایی تأییدی و همگرا) از رده های مدیریتی شرکت آلیاژ ایران بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری موقعیت ها و گزینه های پاسخ آزمون، از نظرات خبرگان موضوعی استفاده شد و روایی آزمون با استفاده از روش های همبستگی، مطالعه برازش، تحلیل عاملی و پایایی بررسی شد. به منظور بررسی روایی مقیاس از چند روش استفاده شد. اول تحلیل عامل اکتشافی با روش مؤلفه های اصلی و چرخش واریمکس، مطابق با انتظار پنج خرده مقیاس؛ "کنترل توجه"، "کنترل هیجان"، "استفاده از بازخورد"، "پایبندی به وظیفه" و "دستیابی به هدف" را از داده ها استخراج شد. دوم تحلیل عامل تأییدی نشان داد مفروضه پژوهشگر ساختار مبتنی بر پنج مؤلفه از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. روایی همگرایی آزمون بر اساس همبستگی آن با نمرات سرسختی ذهنی در کانون ارزیابی نشان داده شد. همچنین ارزیابی همسانی درونی مقیاس به روش آلفای کرونباخ و همبستگی هر سؤال با نمره کل، نشان داد که سؤالات مقیاس از همسانی درونی قابل قبولی برخوردارند. در مجموع یافته های پژوهش نشان داد که آزمون قضاوت موقعیتی سرسختی ذهنی از پنج عامل و روایی و پایایی قابل قبولی تشکیل شده است. در نتیجه می توان از آن برای اندازه گیری سرسختی ذهنی کارکنان در موقعیت های پیچیده سازمانی استفاده کرد. این تحقیق زمینه های امیدوارکننده ای را برای مطالعاتی فراهم کرده است که سرسختی ذهنی را در محیط کار اندازه گیری و توسعه می دهد.
مقایسه اثربخشی روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی بر بهبود خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
603 - 613
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی بر بهبود خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی دبستان پسرانه شهدای ماسور ناحیه 2 شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1402-140 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 10 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) جایگزین شدند. سپس دانش آموزان گروه های آزمایش تحت روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از سیاهه خودپنداره تحصیلی دانش آموزان ابتدایی (SSCI) چن و تامپسون (2004) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد هر دو روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر بهبود خودپنداره تحصیلی دانش آموزان داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که روش تدریس مبتنی بر سکوسازی اثربخشی بیشتری نسبت به روش تدریس معکوس بر بهبود خودپنداره تحصیلی دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی می توانند به عنوان شیوه های آموزشی مناسب برای بهبود خودپنداره تحصیلی دانش آموزان به کاربرده شوند.
رابطه اضطراب کامپیوتر و خودکارآمدی کامپیوتر با میزان پذیرش یادگیری مجازی دانشجویان: نقش واسطه ای سهولت ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه اضطراب کامپیوتر و خودکارآمدی کامپیوتر با میزان پذیرش یادگیری مجازی و نقش میانجی میزان سهولت ادراک شده دانشجویان بود. طرح این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجو معلمان ورودی 98 در سال تحصیلی 1400-1399 استان خوزستان تشکیل می دادند که از این بین 220 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده ها بوسیله پرسشنامه اضطراب کامپیوتر (CAS؛ باندالوس و بنسون،1990)، خودکارآمدی کامپیوتر (CSM؛ هاوارد، 2014)، سهولت ادراک شده (PEUS؛ دیویس، 1989) و پذیرش یادگیری مجازی (ElAM؛ تئو،2010) جمع آوری و با استفاده از تحلیل مسیر به کمک نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که اضطراب کامپیوتر بصورت مستقیم و اثر منفی بر پذیرش یادگیری مجازی دانشجویان دارد (05/0P<). همچنین اضطراب کامپیوتر به طور غیرمستقیم و از طریق سهولت ادراک شده بر پذیرش یادگیری مجازی اثر منفی دارد (05/0P<). نتایج همچنین نشان دادند که خودکارآمدی کامپیوتر بصورت مستقیم بر پذیرش یادگیری مجازی اثر مثبت معناداری دارد (05/0P<). بررسی نتایج نشان داد که خودکارآمدی کامپیوتر بصورت مستقیم و از طریق سهولت ادراک شده نیز بر پذیرش یادگیری مجازی اثر مثبت دارد (05/0P<). در نهایت نتایج نشان داد که سهولت ادراک شده نیز به صورت مستقیم بر پذیرش یادگیری مجازی اثر مثبت دارد (05/0P<). شاخص های برازش نیز نشان داد مدل پش فرض از برازش مناسب برخوردار بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سهولت ادراک شده، نقش میانجی در ارتباط بین اضطراب کامپیوتر و خودکارآمدی کامپیوتر با پذیرش یادگیری مجازی دارد.
پویایی های احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه بود. برای دستیابی به این هدف از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش شامل 19 نفر از دانشجویان دانشگاه های فردوسی مشهد و بیرجند در سال تحصیلی 1398-1399 بود که با روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به اصل اشباع انتخاب شدند و با مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها با روش استویک-کولایزی-کین انجام شد. نتایج منجر به تولید 5 مضمون اصلی، 14 مضمون فرعی و 50 واحد معنایی گردید. تحلیل مصاحبه ها پنج مضمون اصلی شامل ادراک از جو دانشگاه (محیط حامی خودمختاری، نگرش به دانشگاه، امکانات)، تعامل با استادان (تأکید بر رشد علمی، رعایت احترام، صمیمیت، همدلی و حمایت)، تعامل با همسالان (نزدیکی رابطه، الگوپذیری)، مشارکت اجتماعی (فعالیت های فوق برنامه و عضویت ادراک شده) و عوامل درون فردی (باورهای خودکارآمدی و درگیری تحصیلی) را نشان داد. نتایج به دست آمده حاکی از این بود که تجربه های مثبت و منفی دانشجویان در خصوص احساس تعلق به دانشگاه، تحت تأثیر ترکیبی از عوامل درون فردی، بین فردی و بافتی است که نقش عمده ای در زندگی دانشگاهی آنان ایفا می کند.
بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مهاباد: نقش واسطه ای شفقت به خود و لذت جویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مهاباد با نقش واسطه ای شفقت به خود و لذت جویی انجام گرفت؛ روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مهاباد بود که تعداد آن ها 3621 دانش آموز بود. 348 دانش آموز (بعد از حذف 35 پرسش نامه ناقص) با روش نمونه برداری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، بهزیستی تحصیلی تومینین _ سوینی و همکاران (2012)، شفقت به خود نف (2003) و مقیاس فقدان لذت اسنیت _همیلتون (1995) بود. داده ها با نرم افزار spss 26 و pls 3 تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی تحصیلی؛ حمایت اجتماعی ادراک شده و لذت جویی؛ شفقت به خود و بهزیستی تحصیلی؛ لذت جویی و بهزیستی تحصیلی رابطه مثبت (01/0) و بین حمایت اجتماعی ادراک شده و شفقت به خود رابطه مثبت (05/0) وجود دارد. شفقت به خود، بین حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی تحصیلی نقش میانجی ایفا می کند؛ لذت جویی نیز در رابطه بین حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی تحصیلی نقش میانجی ایفا می کند.
فراترکیب عوامل ناسازواری برنامه های درسی آموزش عالی و اشتغال و اولویت بندی براساس تحلیل سلسله مراتبی گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر نارضایتی کارفرمایان و صاحبان مشاغل نسبت به کارآیی بیرونی نظام آموزش عالی و افزایش نرخ بیکاری فارغ التحصیلان، از واگرایی و ناسازواری برنامه های درسی دانشگاهی با اشتغال و بازارکار حکایت دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل این ناسازواری انجام شده است. روش: این تحقیق با روش ترکیبی گنجانده شده در 2 فاز انجام شده است. در فاز اول ضمن مطالعه کلیه پژوهش های سال های اخیر پیرامون برنامه های درسی آموزش عالی و اشتغال با روش های کیفی فراترکیب و تحلیل محتوا، عوامل ناسازواری شناسایی و در فاز دوم با استفاده از روش کمی تحلیل سلسله مراتبی گروهی اولویت بندی شده است. یافته ها: یافته های تحقیق عوامل ناسازواری را در سه مقوله اصلی شامل عوامل فرآیندی (با زیر مقوله های نیازسنجی، طراحی، اجرا و ارزشیابی)، عوامل بخشی (عناصر) (با زیرمقوله های اساتید و مدرسان، راهبردهای یاددهی و یادگیری، اهداف، محتوا و فضا، محیط و امکانات) و عوامل نهادی (با زیر مقوله های تصمیم گیران، کمیته های برنامه ریزی درسی و سازوکار اداری) ارائه و زیرمقوله «محتوا» را به عنوان مهم ترین عامل ناسازواری معرفی نمود. نتیجه گیری: نظام آموزش عالی کشور در راستای ایجاد همنوایی بین برنامه های درسی و اشتغال ناگزیر به بازنگری برنامه های درسی با رویکرد اشتغال محور و توجه ویژه به عوامل شناسایی شده اولویت دار می باشد.
پیش بینی سازگاری روان شناختی با بیماری بر اساس نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی در بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
115 - 121
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی در سازگاری روان شناختی بیماران مبتلابه سرطان در شهر مشهد انجام شد، پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلابه سرطان که در نیمه ی دوم سال 1400 و نیمه ی اول سال 1401 به بیمارستان ها و کلینیک های شیمی درمانی سطح شهر مشهد مراجعه کردند، بود. نمونه ی پژوهش شامل 206 نفر از بیماران واجد شرایط جهت ورود به مطالعه بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده شامل پرسشنامه ی سازگاری روانی – اجتماعی با بیماری دروگاتیس (1986 )، نشخوار فکری نالن، هوکسما و مارو (1991) و عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994 ) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون خطی چندگانه و با کمک نرم افزار SPSS نسخه ی 26 انجام شد. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان داد که ترکیب خطی نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی قادر به پیش بینی سازگاری روان شناختی بیماران مبتلابه سرطان نبود. ضرایب رگرسیون نشان داد که عدم تحمل بلاتکلیفی قادر به پیش بینی سازگاری روان شناختی بیماران مبتلابه سرطان بود، اما نشخوار فکری نتوانست میزان سازگاری روان شناختی با بیماری را پیش بینی کند. با توجه به نتایج پژوهش، ارائه ی آموزش های مناسب جهت کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی جهت افزایش سازگاری در بیماران مبتلابه سرطان ضروری به نظر می رسد. واژگان کلیدی: سازگاری روان شناختی، نشخوار فکری، عدم تحمل بلاتکلیفی، سرطان.
پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس سبک های دلبستگی و ذهن خوانی از طریق پردازش چشمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۹ (پیاپی ۹۰)
۱۶۸-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس سبک های دلبستگی و ذهن خوانی از طریق پردازش چشمی صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری شامل افراد بزرگسال (دامنه سنّی 30 تا 50 سال) ساکن شهر تهران ( مناطق22-18-5-3-2) در سال های 1400 و 1401 بود. حجم نمونه 300 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) علی پور، و همکاران (1398)، مقیاس تجارب مربوط به روابط نزدیک (ECR) برنان و همکاران (2000) و آزمون ذهن خوانی از طریق چشم ها (RMET) بارون کوهن و همکاران (2001) بود. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که دلبستگی اضطرابی (001/0=P و 19/0=β) به همراه ذهن خوانی از طریق پردازش چشمی (006/0=P و 16/0-=β) پیش بینی کننده اضطراب کرونا هستند ولی سبک دلبستگی اجتنابی (74/0=P و 02/0-=β) پیش بینی کننده معناداری برای اضطراب کرونا نبود. همچنین نتایج نشان داد که متغیرهای پیش بین قادر به پیش بینی 05/0 از واریانس متغیر اضطراب کرونا بودند. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که توجه به سبک دلبستگی اضطرابی و ذهن خوانی از طریق پردازش چشمی توسط روان شناسان می تواند به تبیین اضطراب کرونا در افراد بزرگسال کمک نماید.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر پردازش هیجانی، باورهای غیرمنطقی و نشخوار فکری در بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال اضطراب فراگیر یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی می باشد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر پردازش هیجانی، باورهای غیرمنطقی و نشخوار فکری در بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام شده است. روش پژوهش: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز درمانی روانپزشکی روزانه شهر گلپایگان در نیمه اول سال 1398 انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. گروه آزمایش برنامه مبتنی بر پذیرش و تعهد را ط ی 8 جلس ه 90 دقیق ه ای دریاف ت نمودند. این در حالی بود که گروه گواه این مداخله را در طول فرایند انجام پژوهش دریافت نکرد. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس اضطراب فراگیر اشپیتزر (2006)، مقیاس پردازش هیجانی بیکر (2007)، پرسشنامه عقاید غیرمنطقی جونز (1968)، پرسش نامه نشخوار فکری نولن-هوکسما-مارو (1991) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس بوسیله SPSS-24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد ک ه برنامه مبتنی بر پذیرش و تعهد ب ر پردازش هیجانی (001/0P<)، عقاید غیر منطقی (001/0P<) و نشخوار فکری (001/0P<) تاثیر داشته است. نتیجه گیری: با توجه به تایید اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پردازش هیجانی، باورهای غیرمنطقی و نشخوار فکری در بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر پیشنهاد می شود کارگاه های آموزشی جهت آشنایی هر چه بیشتر با اصول و فنون این آموزش برای مشاوران و درمانگران فعال در حوزه این اختلال برگزار گردد.
اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد - کودک با روش آموزش مجازی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای بیش فعالی و نقص توجه
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افراد مبتلا به اختلال نقص توجه - بیش فعالی با خصوصیات بیش فعالی، تکانشگری و بی توجهی مشخص می شوند. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد - کودک با روش آموزش مجازی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای بیش فعالی و نقص توجه انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان ۱۰ تا ۱۲ سال منطقه ۱۹ شهر تهران در سال 1400 که مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه بود. حجم نمونه تعداد 30 نفر تعیین شد به روش نمونه گیری هدفدار، این تعداد افراد به روش همتاسازی در دو گروه تقسیم شدند که تعداد هر گروه 15 نفر تعیین شد که یک گروه آزمایش به شیوه آموزش مجازی درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک را دریافت کردند و گروه گواه هیچ برنامه درمانی را دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه کارکردهای اجرایی جرارد و همکاران (۲۰۰۰) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره و نرم افزار Spss.22 بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر تعامل والد - کودک با روش آموزش مجازی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای بیش فعالی و نقص توجه موثر است(05/0p<). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر تعامل والد - کودک با روش آموزش مجازی می تواند در بهبود کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای بیش فعالی و نقص توجه موثر واقع شود.
اثربخشی آموزش شکوفایی بر تحمل پریشانی و سرزندگی در معلمان مرد ابتدایی گنبد کاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
31 - 47
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش شکوفایی بر تحمل پریشانی و سرزندگی در معلمان مرد ابتدایی شهرک های نظامی نشین گنبد کاووس صورت گرفت. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس ازمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مرد ابتدایی شهرک های نظامی نشین شهرستان گنبد کاووس بوده اند که حجم نمونه را 40 نفر تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای گروه آزمایش، آموزش تکنیک شکوفایی، در 8 جلسه اجرا شد اما گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری آنکووا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد با حذف اثر نمره های تحمل پریشانی پیش آزمون به عنوان متغیر همپراش، اثر اصلی متغیر مستقل بر نمره های تحمل پریشانی پس آزمون معنادار است. نیز کوورایانس یک راهه نشان داد که با حذف اثر نمره های سرزندگی پیش آزمون به عنوان متغیر همپراش، اثر اصلی متغیر مستقل بر نمره های سرزندگی پس آزمون معنادار است. نتایج نشان داد که آموزش شکوفایی در بهبود تحمل پریشانی و سرزندگی در معلمان مرد ابتدایی اثربخش است. بنابراین می توان از آموزش شکوفایی در کنار سایر رویکردهای درمانی موجود بعنوان گزینه ی مناسبی برای افزایش تحمل پریشانی و سرزندگی در معلمان مرد ابتدایی و در نتیجه افزایش سلامت روان آن ها بهره برد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر نشخوار فکری و ناگویی هیجانی در افراد با آسیب شکست عاطفی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر نشخوار فکری و ناگویی هیجانی در افراد دارای شکست عاطفی شهر تهران در سال 1403 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد دارای شکست عاطفی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش درمان هیجان مدار قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه استاندارد ناگویی هیجانی (بگبی و همکاران، 1994) و پرسشنامه استاندارد نشخوار فکری (نولن هوکسما و مارو، 1991) انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن برای پرسشنامه ناگویی هیجانی 81/. و پرسش نامه نشخوار فکری بالای 0.7 به دست آمده آمد. همین طور از روایی محتوا به منظور آزمون روایی پرسشنامه استفاده شد، که برای این منظور پرسشنامه ها به تائید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار باعث کاهش "نشخوار فکری" افراد دارای شکست عاطفی شد. همچنین نتایج نشان داد درمان هیجان مدار باعث بهبود "ناگویی هیجانی" افراد دارای شکست عاطفی شد. بنابراین یافته های مطالعه حاضر نشان داد که درمان هیجان مدار بر کاهش نشخوار فکری و ناگویی هیجانی افراد دارای شکست عاطفی مؤثر می باشد.