فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر میزان شادی سالمندان به صورت تجربی در سال 1388 در شهر اصفهان انجام شد. جامعه آماری در پژوهش حاضر سالمندان زن ساکن در آسایشگاه صادقیه شهر اصفهان بودند. تعداد جامعه آماری 135 نفر بود که از بین آنها ما 30 نفر را به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب و به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گماردیم. شرایط گروه نمونه بدین صورت بود که اعضا از سلامت جسمانی و روانی کافی برخوردار باشند و اینکه تمایل به شرکت در تحقیق داشته باشند. سپس مداخلات آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. که این پرسشنامه توسط آرگایل در سال 1989 تهیه شده است و اعتبار این ابزار والیانت پس از سه هفته با ارزش بازآزمایی 83/0 محاسبه کرده است. اطلاعات به دست آمده توسط نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در سطح توصیفی: توزیع فراوانی ـ میانگین، انحراف معیار محاسبه شد و در سطح آمار استنباطی از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد با در نظر گرفتن نمرات پیش آزمون به عنوان متغیر کمکی، مداخلات آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر منجر به افزایش شادکامی سالمندان شد (001/0P<).
بررسی رابطه بین جو سازمانی و مدیریت تعارض از دیدگاه دبیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین جو سازمانی و مدیریت تعارض از دیدگاه دبیران طراحی شده است. روش: جامعه ی آماری شامل کلیه دبیران دبیرستان های دولتی دخترانه شهر تهران بوده، ،نمونه ی پژوهش شامل 375 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه جو سازمانی «هالپین و کرافت » و پرسشنامه مدیریت تعارض ""استفان رابینز"" استفاده شده است.نتایج: یافته های پژوهش حاکی از آن است که تنها 6 درصد تغییرات برخورد با تعارض به 2 مولفه ی جوّ سازمانی (روحیه و صمیمیت ) مربوط می شود و بقیه (94 درصد) به عوامل دیگر مربوط می شود. همچنین ضریب همبستگی چندگانه بین مولفه های روحیه و صمیمیت از جوّ سازمانی و مدیریت تعارض معادل 244/0 و معنی دار بوده است. در همبستگی های ساده بین مؤلفه های مدیریت تعارض با جو سازمانی نیز یافته ها نشان می دهد که بعد روحیه جو سازمانی با شیوه های همکاری و مصالحه در برخورد با تعارض ( مستقیم ) بین بعد مزاحمت جو سازمانی با شیوه همکاری ( معکوس ) ؛ بین بعد علاقه مندی جو سازمانی و استفاده از شیوه همکاری ( مستقیم ) و شیوه اجتناب ( معکوس ) ؛ بین بعد صمیمیت جوسازمانی با شیوه های رقابت (رابطه معکوس )، همکاری ( رابطه مستقیم ) ، اجتناب و گذشت (رابطه معکوس) ؛ بین بعد ملاحظه گری جوسازمانی با شیوه های همکاری(رابطه معکوس) ، اجتناب و گذشت (رابطه مستقیم) ؛ بین بعد فاصله گیری جوسازمانی با شیوه های رقابت (رابطه معکوس) و مصالحه (رابطه معکوس) ؛ بین بعد نفوذ جوسازمانی با شیوه های همکاری (رابطه مستقیم) و گذشت (رابطه معکوس) ؛ بین بعد تاکید بر تولید جوسازمانی با شیوه های رقابت (رابطه معکوس) ، همکاری و مصالحه (رابطه مستقیم) رابطه معنی داری مشاهده شده است.
بررسي تطبيقي مفهوم عقل در منابع اسلامي، روان پزشكي و روان شناسي(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عقل و ديگر كلمات معادل آن در علوم اسلامي، روان شناسي و روان پزشكي از اهمیت خاصي برخوردار است. علت این موضوع جایگاه و تأثیر عقل در وضعیت سلامت انسان می باشد. مطالعه حاضر به تبیین و بررسی تطبیقی این مفهوم در منابع مذکور پرداخت.
مواد و روش ها: در این مطالعه مروری، پس از یافتن تعريف عقل در فرهنگ لغات عربي، فارسي، انگليسي و نیز در فرهنگ لغات قرآني، مفهوم عقل از منظر فلاسفه، پیشوایان اسلامی و قرآن استخراج گردید. سپس با مراجعه به كتب مرجع روان پزشكي و روان شناسي دانشگاهي، مفاهيم مرتبط با عقل استخراج شد و به وسیله تطبيق اين مفاهيم، ویژگی ها، نقاط اشتراک و تفاوت آن ها توصیف گردید.
یافته ها: یافته های مطالعه مفهوم عقل را در سه قسمت توصیف می کند؛ منابع اسلامی ضمن تفکیک عقل به نظري و عملي، عقل را به عنوان قدرت تشخیص انسان، عاملی برای بازداری از انحراف و فساد، اساس شخصیت انسان و ملاکی برای ارزیابی انسان در دنیای پس از مرگ توصیف کرد. در فرهنگ روان پزشكي، عاقل بودن به مفهوم داشتن بينش صحيح نسبت به خود و بيماري خود، قضاوت صحيح در شرايط مختلف و داشتن تفكري عاري از آسیب های مختلف بود. در روان شناسي نیز عقل عبارت از توانايي فكر و عمل بر اساس دانش ها و تجربه ها، بینش صحیح نسبت به آن ها است.
نتيجه گيري: در هر سه منبع به سير تدريجي براي تكامل عقل، عوامل و موانع مؤثر در آن و راه های برون رفت از آن ها اشاراتی شده است، اما در منابع اسلامی مفهوم دنياي پس از مرگ به عنوان يك موضوع اساسی و مهم، دارای ابعاد و رویکرد متمایزی می باشد.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر میزان پرخاشگری دانش آموزان دختر دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که پرخاشگری و رفتار پرخاشگرانه آثار نامطلوبی بر حالت درونی افراد و به پیرو آن بر روابط بین فردی می گذارد، از طرفی توانایی در برقرارکردن ارتباط مؤثر با دیگران، باعث رشد مطلوب و شکوفایی شخصیت می شود، از این رو در پژوهش حاضر اثربخشی مهارت های ارتباطی برکاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر دوره متوسطه بررسی شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه درسال تحصیلی90-89 و نمونه تحقیق60 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای و تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه پرخاشگری اهواز ( A.A.I ) بود. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود، که پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایشی و گواه، مداخله آزمایشی (مهارت های ارتباطی) بر روی گروه آزمایش به مدت 12جلسه 60 دقیقه ای و یک بار در هفته اجرا گردید. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون، و آزمون پیگیری یک ماه پس از اجرای پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. به منظور تجزیه و انجام داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری و کواریانس (مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر دوره متوسطه در پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده است. نتایج درباره زیر مقیاس های پرخاشگری نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی در ابعاد خشم و عصبیت، تهاجم و توهین و لجاجت و کینه توزی نیز مؤثر بوده است .
رابطه بین هوش هیجانی و مدیریت زمان در مدیران شرکت سهامی ذوب اهن اصفهان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی و مؤلفه های آن (خودآگاهی، خودتنظیمی، خودانگیزی، همدلی و مهارت های اجتماعی) با مدیریت زمان انجام گردید. جامعه آماری تحقیق، مدیران کارگاههای شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان به تعداد 395 نفر (82 زن و 313 مرد) بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 120 نفر از افراد جامعه آماری (تعداد 22 زن و 98 مرد) به عنوان نمونه انتخاب شدند. نوع تحقیق توصیفی ـ همبستگی بود و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ و مدیریت زمان سیورت استفاده شد و از آنجا که پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ مورد تایید استادان متخصص نیز قرار گرفته و از روایی محتوایی و صوری خوبی برخوردار است. پرسشنامه مدیریت زمان سیورت هم به چند تن از استادان راهنما و مشاور برای مطالعه داده شد که همگی روایی محتوایی آن را مورد تایید قرار دادند. ضریب پایایی پرسشنامه ها نیز از طریق شاخص آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ 85/0 و برای پرسشنامه مدیریت زمان سیورت 84/0 به دست آمد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS از طریق ضریب همبستگی پیرسون در آمار استنباطی و همچنین آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد بین هوش هیجانی و مدیریت زمان در سطح رابطه معناداری وجود دارد (387/0 =r). همچنین بین همه مؤلفه های هوش هیجانی (خودآگاهی، خودتنظیمی، خودانگیزی، همدلی و مهارت های اجتماعی) با مدیریت زمان در سطح به ترتیب با ضرایب همبستگی (276/0 r=) و (226/0r= ) و (281/0r= ) و (260/0r= ) و (214/0r= ) رابطه وجود داشت.
رابطه باورهای انگیزشی با رویکردهای یادگیری در میان جمعی از دانشجویان رشته پزشکی و مهندسی دانشگاههای شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای انگیزشی جمعی از دانشجویان دانشگاههای شیراز با رویکردهای یادگیری آنان بود. بدین منظور 183 دانشجوی سال سوم از دانشگاه شیراز و دانشگاه علوم پزشکی شیراز (61 زن و 123 مرد) با میانگین سنی 22 سال از رشته های پزشکی (89 نفر) و مهندسی برق و مکانیک (94 نفر) به عنوان آزمودنی برگزیده شدند. به منظور سنجش باورهای انگیزشی در 6 مولفه، یعنی خودکارآمدی، ارزش تکلیف، اضطراب امتحان، جهت گیری درونی هدف، جهت گیری بیرونی هدف و باورهای کنترل درباره یادگیری، از "پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری" استفاده به عمل آمد. رویکردهای یادگیری به وسیله «پرسشنامه رویکردهای مطالعه" در سه مولفه، یعنی رویکرد عمیق، سطحی و راهبردی، مورد سنجش قرار گرفت. در پژوهش حاضر، اعتبار سازه ای این پرسشنامه ها به روش تحلیل عاملی با چرخش واریمکس انجام شد و ضرایب آلفای کرونباخ نشان از همسانی درونی مولفه های آنها داشت. رابطه 6 مولفه انگیزشی با هر یک از رویکردهای یادگیری، به طور جداگانه در رشته پزشکی و مهندسی، از طریق تحلیل رگرسیون مرحله ای، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشانگر آن بود که روابطی پیچیده بین باورهای انگیزشی و رویکردهای یادگیری برقرار است، که الگوی این روابط در میان دانشجویان پزشکی و مهندسی یکسان نمی باشد. این یافته ها با توجه به نتایج مطالعات پیشین و نظریه های مربوط، مورد بحث قرار گرفت و از تلویحات تربیتی آن سخن به میان آمد.
آسیب دیدگی شدید ورزشی، انگیزش و تحلیل رفتگی : پیش بینی تحلیل رفتگی ورزشکاران زبدة هندبال آسیب دیده با توجه به کارکرد تئوری انگیزش خود-مختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهة اخیر بررسی ابعاد روان شناختی ورزشکاران آسیب دیده در دوران توانبخشی و بازگشت به رقابت، توحه محققان زیادی را به خود جلب کرده است. در این پژوهش میزان خرده مقیاس های انگیزشی و تحلیل رفتگی ورزشکاران زبدة هندبال قبل و بعد از آسیب دیدگی بررسی شده و با تکیه بر تئوری انگیزش خود – مختاری دسی و ریان به پیش بینی تحلیل رفتگی ورزشکاران پس از آسیب دیدگی پرداخته شده است. آزمودنی های مورد بررسی این تحقیق 28 هندبالیست آسیب دیدة فصل رقابتی 87-86 لیگ حرفه ای ایران بودند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه شامل پرسشنامة مقیاس انگیزش ورزشی (SMS) پل لیتیر و همکاران (1995)، پرسشنامة تحلیل رفتگی ورزشی (ABQ) ریدیک و اسمیت (2001) و پرسشنامة مشخصات فردی (محقق ساخته) استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آزمون های t همبسته، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. با توجه به تحلیل آماری در زمینة رابطة تحلیل رفتگی با خرده مقیاس های انگیزشی، نتایج نشان داد رابطة معنی دار و معکوسی بین تحلیل رفتگی با خرده مقیاس های انگیزش درونی (870/0 - =r؛ 000/0=P) و انگیزش بیرونی (706/0 - =r ؛ 000/0=P) و رابطة معنی دار و مستقیمی بین تحلیل رفتگی و بی انگیزشی آزمودنی ها (878/0=r ؛ 000/0=P) وجود دارد. همچنین نتایج آماری در زمینة پیش بینی تحلیل رفتگی نشان داد 6/81 درصد میزان تحلیل رفتگی با توجه به میزان انگیزش ورزشکاران تبیین می شود. به علاوه، خرده مقیاس های بی انگیزشی (771/= R2) و انگیزش درونی (757/0=R2) به ترتیب مهم ترین عوامل پیش بینی کنندة تحلیل رفتگی بودند، اما انگیزش بیرونی مبین پیش بینی کنندة قوی تحلیل رفتگی نیست (499/0= R2). نتایج نشان داد بین خرده مقیاس های انگیزشی و میزان تحلیل رفتگی ورزشکاران پس از آسیب دیدگی رابطة معنی داری وجود دارد و تحلیل رفتگی این ورزشکاران را می توان از روی خرده مقیاس های انگیزشی آنها برآورد کرد. بنابراین، توجه به کارکرد مهم خرده مقیاس های انگیزشی در دوران توانبخشی و بازگشت به ورزش پس از آسیب دیدگی حائز اهمیت است و توجه به رفتارها و نگرش های ورزشکاران راهنمای مناسبی برای کمک به بهبود و توانبخشی آنان خواهد بود.
بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری خود ـ تنظیم و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسط شهر اصفهان با عملکرد تحصیلی آنان در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری خود ـ تنظیم و انگیزش پیشرفت تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان در درس ریاضی پرداخته و هدف آن، تعیین رابطه و سهم نسبی هر یک از راهبردهای یادگیری خود ـ تنظیم و انگیزش پیشرفت تحصیلی در تبیین عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان در درس ریاضی بوده است. به همین منظور 180 نفر دانش آموز دوره متوسطه با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و تصادفی ساده از بین جامعه دانش آموزان رشته ریاضی دوره متوسطه شهر اصفهان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. بخشی از نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین راهبردهای یادگیری خود ـ تنظیم و انگیزش پیشرفت تحصیلی با عملکرد تحصیلی ریاضی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. به علاوه، سهم نسبی انگیزش پیشرفت تحصیلی و راهبردهای یادگیری خود ـ تنظیم در تبیین عملکرد تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی به ترتیب ؛ 20 % و 18% می باشد.
سبک های دلبستگی و اختلالات شخصیت: تحلیلی بر نقش نا ایمنی دلبستگی بر اختلالات شخصیت خوشه B و C(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین رابطه سبک های دلبستگی با اختلالات شخصیت خوشه B و C است. جامعه آماری تحقیق فوق را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد تبریز در سال 1389 تشکیل می دهد. با استفاده از پرسشنامه میلون ІІІ از میان تعداد 600 نفر دانشجو پس از غربالگری از لحاظ دارا بودن اختلال شخصیت، 150 نفر واجد اختلال شخصیت شناخته شدند، که از این افراد خواسته شد تا مقیاس دلبستگی بزرگ سال را نیز تکمیل کنند. ابزارهای بکار رفته جهت جمع آوری داده ها عبارت بودند از پرسشنامه چند محوری میلون ІІІ و مقیاس دلبستگی (AAQ) که هر دو ابزار از اعتبار و روایی قابل توجهی برخوردار هستند. یافته های پژوهش نشان داد که بین هیچ یک از سه سبک دلبستگی ایمن، دوسوگرا و اجتنابی با اختلالات شخصیت خوشه B رابطه معنی داری وجود ندارد اما بین سبک دلبستگی ایمن و اختلال شخصیت خوشه C رابطه منفی معنی دار و با سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا رابطه مثبت معنی داری بدست آمد. و سبک های دلبستگی ناایمن (دوسوگرا و اجتنابی) روی هم رفته با هر دو خوشه اختلالات شخصیتB و C رابطه مثبت و معنی داری داشتند.
همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که فقط دو سبک دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی توان پیش بینی خوشه اختلالات شخصیت C را دارا هستند و هیچ یک از سبک های دلبستگی قادر به پیش بینی اختلال شخصیت خوشه B نبودند. نتیجه اینکه بین سبک های دلبستگی با اختلالات شخصیت خوشه B رابطه معنی داری وجود ندارد.
اثر منابع شغلی و کیفیت زندگی کاری بر پیوند کاری معلمان تربیت بدنی استان کردستان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آنچه مسلم است در سالیان اخیر پیوندکاری یکی از موضوعات مورد علاقه مشاوران و پژوهش گران حوزه رفتار سازمانی و منابع انسانی بوده است؛ چرا که یکی از راه های توسعه، حفظ و افزایش بهره وری سرمایه انسانی عجین شدن آنان با کاری است که انجام می دهند. هدف از این پژوهش اثر منابع شغلی وکیفیت زندگی کاری بر پیوندکاری معلمان تربیت بدنی استان کردستان بود. روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری آن را کلیه معلمان تربیت بدنی (929 نفر) مدارس استان کردستان تشکیل می دادند که از این تعداد براساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان، حجم نمونه آماری برابر (274 نفر) انتخاب شد. آزمودنی ها به صورت روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. علاوه بر آن جهت اندازه گیری متغیرها از پرسش نامه منابع شغلی باکر (2014)، پرسش نامه کیفیت زندگی کاری والتون (1973)، و پرسش نامه پیوندکاری شوفلی و سالونزا (2003) استفاده گردید. در نهایت کلیه تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS -22 و Smart PLS-20 انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد منابع شغلی و کیفیت زندگی کاری هر دو بر پیوندکاری معلمان تربیت بدنی اثر مثبت و معناداری دارند. در این بین بیشترین اثرگذاری بر پیوندکاری مربوط به متغیر منابع شغلی بود. افزون بر آن مشخص شد منابع شغلی به صورت مستقیم و به صورت غیرمستقیم از طریق کیفیت زندگی کاری بر پیوند کاری معلمان تربیت بدنی اثر گذار است. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش، توجه جدی به متغیرهای موثر بر دو متغیر منابع شغلی و کیفیت زندگی کاری که به نوعی پیوندکاری معلمان را تحت تاثیر قرار می دهند جهت داشتن مدارسی پویا، سالم و شاداب پیشنهاد می گردد.
بررسی مقدماتی ویژگی های روان سنجی و اعتباریابی مقیاس سنجش کارکرد خانواده ( FAD )
حوزههای تخصصی:
دو مشکل عمده در ارزیابی و سنجش خانواده وجود دارد: اول چارچوب های مفهومی متعددی که برای توصیف خانواده ارایه می شود، دوم تفاوت ابزارهایی که برای اندازه گیری کارکرد خانواده به کار می رود. یعنی ابزار واحدی که مورد توافق همگان باشد، برای ارزیابی آن وجود ندارد (کیت نر و همکاران، 1996). از این رو هنجاریابی ابزارهای خانواده، اهمیت ویژه ای برای خانواده-درمانی و کمک به حانواده ها دارد. در این پژوهش اعتباریابی ابعاد پرسشنامه سنجش کارکرد خانواده (FAD) بدست آمده که می تواند مقدمه ای مناسب برای هنجاریابی این مقیاس باشد. پرسشنامه سنجش کارکرد خانواده توسط 494 نفر از مادران دانش آموز مدارس ابتدایی شهر تهران تکمیل شد، 32 نفر از مادران دوبار پرسشنامه را دریافت کردند و پاسخ دادند؛ پس از جمع آوری داده ها، آلفای کرونباخ سؤالات مربوط به هر یک از ابعاد، تعیین و معادل سازی نمرات خام به نمرات استاندارد Z و تعیین نمرات استاندارد با میانگین 50 و انحراف استاندارد 10 (نمره t) انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد که آلفای کرونباخ کلی این پرسشنامه و خرده مقیاس های آن اعتبار دارد و ابعاد پرسشنامه از اعتبار بازآزمایی کافی برخوردار است. در این پژوهش، هم چنین سؤالاتی که همخوانی معتبری نداشتند، مشخص شدند.
ارزیابی ویژگی های روان سنجی مقیاس "" تاب آوری خانواده "" سیکسیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: در سال های اخیر پژوهش در حیطه روانشناسی مثبت افزایش یافته است. هدف غایی این رویکرد شناسایی سازه ها و شیوه هایی است که بهزیستی انسان را فراهم می کند. بنابراین، بررسی خصوصیات روان سنجی ابزارهای پرکاربرد در این حیطه از جمله تاب آوری خانواده بسیار حائز اهمیت است. هدف: هدف از انجام این پژوهش ارزیابی ویژگی های روان سنجی مقیاس ""تاب آوری خانواده"" سیکسیبی (2005) می باشد. روش: در اجرای مقدماتی30 نفر و در اجرای اصلی 400 نفر از دانش آموزان دبیرستان های ناحیه4 شهر کرج در سال تحصیلی 92-1391 به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند و پرسشنامه تاب آوری خانواده را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی توسط نرم افزا های spss و لیزرل (lisrel) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده از روش آماری تحلیل عاملی اکتشافی شش عامل را نشان داد و نتایج تحلیل عامل تاییدی موید این است که ساختار پرسشنامه برازش قابل قبولی با داده ها دارد و کلیه شاخص های نیکویی برارزش مدل را تایید می کنند. در بررسی پایایی پرسشنامه نیز ضریب آلفای کرونباخ و بازآزمایی کل پرسشنامه به ترتیب 92/0 و 88/0 به دست آمد. همچنین ضرایب روایی همگرا پرسشنامه تاب آوری خانواده (سیکسبی 2005) با عملکرد خانواده نسخه 1 (FAD)، مقیاس عملکرد خانواده نسخه 2 (FAD)، مقیاس انسجام خانواده (1381)، و پرسشنامه تاب آوری کانر-دیویدسون(2003) به ترتیب 88/0-، 73/0-، 65/0 و 45/0 بدست آمد، در حد بالا و قابل قبولی بود. بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که ویژگی های روانسنجی مقیاس مذکور رضایت بخش بوده و می توان از آن به عنوان ابزار پایا و روا در پژوهش های حوزه خانواده استفاده کرد.
ارتباط بین راهبردهای تنظیم هیجان و رفتار بین فردی در سوء مصرف کنندگان مواد
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراد دارای سوء مصرف مواد نشانه هایی از راهبردهای تنظیم هیجان منفی و رفتار بین فردی مختل را از خود نشان می دهند. هدف مطالعه حاضر تعیین ارتباط راهبردهای تنظیم هیجان و رفتار بین فردی در سوء مصرف کنندگان مواد بود.
روش: این پژوهش یک مطالعه همبستگی است. آزمودنی های پژوهش شامل 100 نفر بود که از میان سوء مصرف کنندگان مواد ارجاع شده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان اردبیل از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تنظیم شناختی هیجان و شاخص واکنش پذیری بین فردی استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که راهبردهای مثبت تنظیم هیجان و راهبردهای منفی تنظیم هیجان با رفتار بین فردی رابطه معنی داری دارند. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که راهبردهای مثبت و منفی تنظیم هیجان شانزده درصد از واریانس رفتار بین فردی را تبیین می کنند. قوی ترین متغیر پیش بینی کننده رفتار بین فردی «در جای حقیقی خود قراردادن» بود.
نتیجه گیری: این نتایج تلویحات مهمی در آسیب شناسی سوء مصرف مواد دارد. بر این اساس متخصصان بالینی می توانند از راهبردها ی تنظیم هیجان برای مقابله با سوء مصرف مواد استفاده نمایند.
رابطه هوش هیجانی با میزان کمرویی دانشجویان دانشگاه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین رابطه هوش هیجانی با میزان کمرویی در دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای 300 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه صنعتی شریف در سال تحصیلی 1388 انتخاب شدند و به پرسشنامه هوش هیجانی بار- ان (1997 ) و کمرویی زیمباردو (1990) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد 3/14 درصد از دانشجویان در سطح پایین تر از متوسط و 70 درصد از آنان در سطح متوسط، 7/15 درصد از دانشجویان در سطح بالاتر از متوسط دچار کمرویی هستند. رابطه بین ویژگی-های هوش هیجانی دانشجویان با میزان کمرویی آنان منفی و میزان کمرویی با نمرات هوش هیجانی آنان قابل پیش بینی بود. قدرت پیش بینی کمرویی بر اساس متغیرهای روابط بین فردی، استقلال و عزت نفس؛ بیش از حل مسئله، خوشبختی، تحمل فشار روانی، خودشکوفایی، خودآگاهی هیجانی، واقع گرایی، خوش بینی، کنترل تکانشی، انعطاف-پذیری، مسئولیت پذیری اجتماعی، همدلی، و خودابرازی است. نتیجه گیری هوش هیجانی به عنوان یک تعدیل گر کمرویی عمل می کند و دانشجویان با هوش هیجانی در سطح بالا، کمرویی کمتری را تجربه می کنند.
نظارت بر فرزندان و اثرات آن در خانوادههای کارکنان سپاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
"
چکیده مقاله:
چکیده مقدمه: بخشی از فرایند تربیت، نظارت و کنترل والدین بر روی فرزندان است و شیوه های فرزندپروری بر اساس میزان کنترل والدین بر روی فرزندان تعیین می شود. سئوال اصلی پژوهش این است که در خانواده های کارکنان سپاه نظارت و کنترل بر روی فرزندان درمورد چه موضوعاتی بوده، با چه عواملی در ارتباط است و با آسیب پذیری فرهنگی و تربیتی چه نوع ارتباطی دارد؟ روش: روش تحقیق توصیفی و همبستگی بود. تعداد 400 نفر پسر و دختر از بین فرزندان 12 تا 30 سال کارکنان سپاه به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات عبارت بود از: پرسشنامه آسیب پذیری فرهنگی، پرسشنامه میزان کنترل و نظارت والدین و پرسشنامه دموگرافیک. اطلاعات حاصل با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون آماریt، آزمون تحلیل واریانس یکراهه و آزمون پسین توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که بترتیب در موارد ساعت بازگشت به منزل، نوع پوشش، انجام فرایض دینی و انتخاب دوست بیشترین نظارت و در زمینه های انجام بازیهای کامپیوتری و مطالعه کتب و مجلات کمترین نظارت وجود دارد. میزان نظارت و کنترل والدین با آسیب پذیری فرهنگی، خود پنداری، مهارتهای اجتماعی، میزان سن فرزندان، میزان روابط بین اعضای خانواده و میزان مشاجرات خانوادگی رابطه معنی داری دارد. نتیجهگیری: در حمایت از خانواده، لازم است نظارت به عنوان یک اصل مورد توجه قرار گیرد. لازم است اعضای خانواده درباره چگونگی نظارت، نوع نظارت و شیوه های آن با هم به توافق برسند. نظارت باید دوستانه و همراه با حمایت، همدلی و صمیمیت باشد. نظارت والدین باید بر بکارگیری ابزارهای مدرن همچون بازی های کامپیوتری، اینترنت، نوار و فیلم توسط فرزندان گسترش یابد. واژههای کلیدی:
"
معیارهای فیزیکی انتخاب همسر در دانشجویان دانشگاه های تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی معیارهای فیزیکی انتخاب همسر در دانشجویان و مقایسه ی این معیارها در دانشجویان دختر و پسر، متاهل و مجرد و در سنین مختلف اجرا گردید. روش کار: تعداد 1126 دانشجو (432 پسر و 694 دختر) به شیوه ی نمونه گیری در دسترس از بین دانشجویان مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه های تهران، شاهد، شهید بهشتی، تربیت مدرس، الزهرا، علم و فرهنگ و دانشگاه های آزاد شهر تهران انتخاب و با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته ی ""بررسی معیارهای فیزیکی انتخاب همسر"" مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای پژوهش با استفاده از روش های آماری توصیفی و آزمون همگونی مجذور خی مورد تحلیل قرار گرفتئد.یافته ها: در پژوهش حاضر بین دختران و پسران و سنین مختلف دانشجویان از لحاظ ملاکهای فیزیکی انتخاب همسر، میزان تفاوت سن بین زوجین، جزئیات ظاهری صورت و بدن تفاوت معنی دار وجود داشت. حدود 73 درصد پسران به کمتر بودن سن زن اعتقاد داشتند در حالی که 95 درصد دختران ترجیح می دادند همسرشان از آن ها بزرگ تر باشد. دختران، پسرانی سبزه با بینی کشیده و بلندقامت را میپسندیدند و پسران برای داشتن همسری با پوست سفید، بینی کوچک و قامت متوسط تمایل بیشتری ابراز نمودند.نتیجه گیری: جنس و سن دانشجویان در سلایق آن ها برای معیارهای فیزیکی انتخاب همسر نقش موثری دارند. اکثریت بارز افراد تمایل به کمتر بودن سن زن نسبت به شوهر داشتند. جذابیت جسمانی همانند اکثر مطالعات نقش مهمی در انتخاب همسر دارند.
"
رابطه بین موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی با سلامت روانی و جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شاخصهای موقعیت اقتصادی و اجتماعی (درآمد، تحصیلات و شغل) با سلامت روانی و جسمانی بود. 150 نفر از مدیران ارشد، معاونین و رؤسای دانشگاهها، استادان دانشگاه، دبیران، کارمندان، کارگران و کشاورزان استان زنجان، پرسشنامه سلامت روانی MHI (ویت و ویر، 1983)، فهرست سلامت جسمانی PHC (بوآردمن، 2004) و فرم اطلاعات جمعیتشناختی را تکمیل کردند. دادههای پژوهش با استفاده از روشهای آماری تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون مجذور کای تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که اثر تعاملی شغل و درآمد بر زیر مقیاس درماندگی روانشناختی سلامت روانی معنادار بود. بین سطوح تحصیلات با دو زیر مقیاس سلامت روانی (بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی) همخوانی وجود داشت اما سطوح تحصیلات با سلامت جسمانی فاقد همخوانی بود. زنان در مقایسه با مردان از سطوح پایینتر بهزیستی روانشناختی و سطوح بالاتر درماندگی روانشناختی برخوردار بودند. اما در زمینه سلامت جسمانی تفاوت معنادار نبود. پژوهش حاضر با تأیید رابطه بین سلامت روانی با موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی میتواند راهگشای سیاستگذاریهای مناسب در زمینه ارائه برنامههای پیشگیرانه و برنامههای مرتبط با ارتقای سطح سلامت جامعه باشد.
"