فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
نقدی بر انسان شناسی تیلوریسم و پیامدهای آن در مدیریت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز، کمتر کسی می تواند با نگاه مکانیستی به مدیریت سازمان ها و بالاخص مدیریت آموزشی بنگرد. به ویژه در دهه های اخیر، عواملی همچون آگاهی، اندیشه و آزادی در نظام های آموزشی به طور فزاینده ای مورد تاکید قرار می گیرد. علی رغم این سیر پیشرونده علمی، به مبانی فلسفی این نظریه ها و روند شکل گیری آنها توجه لازم مبذول نشده است. مدیریت آموزشی علمی جوان است و لازم است از لحاظ فلسفی پشتیبانی شود. در همین راستا، پژوهش حاضر به بررسی مبنای انسان شناسی تیلوریسم به عنوان اولین نظریه علمی مدیریت پرداخته و پیامدهای آن را در مدیریت آموزشی به نقد می کشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که طبق این تئوری، انسان به عنوان یک موجود مادی نگریسته می شود که مرتبا باید کنترل شود. منابع نیروی انسانی برابر با منابع نیروی صنعتی فرض می شوند و انسان بر مبنای این تئوری، انسانی منطقی-اقتصادی و واحد تجزیه و تحلیل مدیریت در سازمان است. به همین سیاق، مدیریت آموزشی از اقتدار عقلایی-قانونی برای اداره مدرسه بهره می جوید و در شیوه های کنترل معلمین و شاگردان تمرکز شدید وجود دارد و نقش هنجارها به عنوان عوامل کنترل کننده رفتارهای انسانی به حداقل کاهش می یابد.
بررسی اثربخشی افزودن فلووکسامین بر شدت علایم بالینی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: با توجه به شیوع زیاد اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر (irritable bowel syndrom یا IBS)، استفاده از داروهای مهارکننده اختصاصی بازجذب سروتونین (SSRI) در این بیماران توصیه می شود. هدف این مطالعه تعیین اثر داروی فلووکسامین بر شدت علایم IBS و کیفیت زندگی بیماران بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی دوسو کور است، که در کلینیک های گوارش الزهرا (س) و نور انجام شد. در این کارآزمایی افراد 50-20 سال با تشخیص سندرم روده تحریک پذیر، بر اساس معیارهای Rome III توسط متخصص گوارش در کلینیک های گوارش الزهرا (س) و خورشید، به طور متوالی انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری تقسیم شدند. گروه اول با فلووکسامین و گروه دوم به عنوان گروه شاهد با دارونما تحت درمان قرار گرفتند. قبل از شروع مطالعه، ماه اول و ماه سوم برای بیماران هر دو گروه، پرسش نامه شدت علایم بالینی و پرسش نامه کیفیت زندگی تکمیل گردید. در نهایت کلیه داده ها به وسیله آزمون ANCOVA با انداره گیری مکرر مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: میانگین شدت علایم بالینی در گروه تحت درمان با فلووکسامین قبل از شروع مداخله 8/206 گزارش شد، ولی این میزان یک ماه پس از شروع مداخله 2/165 و سه ماه پس از شروع مداخله 5/137 نمره به دست آمد، که در مقایسه با زمان قبل از شروع مداخله مقادیر کمتری را نشان داد. هر چند در هر دو گروه میانگین نمره شدت علایم بالینی در ماه های اول و سوم پس از شروع مداخله نسبت به زمان قبل از شروع مداخله کاهش داشته است، اما از لحاظ آماری این کاهش تنها در گروه تحت درمان با فلووکسامین معنی دار بوده است (032/0= P). میانگین نمره کیفیت زندگی بیماران تحت درمان با فلووکسامین در زمان قبل از شروع مداخله 3/55، یک ماه پس از شروع مداخله 63 و سه ماه پس از شروع مداخله 1/68 بود، که در ماه های اول و سوم نسبت به زمان قبل از شروع مداخله افزایش داشته است، ولی این افزایش معنی دار نبود.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می دهد که استفاده از داروی فلووکسامین در درمان بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر منجر به کاهش شدت علایم بالینی این بیماران می شود.
همبسته های سلامت روانی: شادکامی، ورزش و هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر مسائل مربوط به بهداشت روانی دانشجویان بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و مطالعات متعددی به بررسی عوامل مؤثر بر سلامت روانی، نحوه ی سازگاری دانشجویان با محیط جدید و چگونگی شکل گیری آسیب های روانی شایع در آنها پرداخته اند. در این راستا هدف اساسی پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی سازه های ورزش، شادکامی و هوش هیجانی با سلامت روانشناختی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانشجویان نخبه ایرانی در سال تحصیلی 88-1387 تشکیل می دهند که 160 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه سلامت عمومی فهرست شادکامی آکسفورد و مقیاس هوش هیجانی پاسخ دادند. در مطالعه حاضر علاوه بر استفاده از شاخص های توصیفی، از همبستگی پیرسون، رگرسیون و آزمون آماری t گروه های مستقل استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که شادکامی، ورزش و هوش هیجانی با سلامت روانشناختی همبستگی مثبت معناداری دارد. همچنین یافته ها بیانگر این مطلب است که این مؤلفه ها به طور معناداری قادر بـه پیش بینی سلامت روانشناختی دانشجویان می باشند. سرانجام اینکه نتایج حاکی از این نکته بودند که بین دو گروه ورزشکار و غیرورزشکار در سازه های شادکامی، هوش هیجانی و سلامت روانشناختی تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی تاثیر دو روش بازسازی شناختی و حساسیت زدایی منظم بر کاهش اضطراب ریاضی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط افسردگی مادران با وضعیت شیردهی در دوره 24 ماهه پس از زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افسردگی یکی از مهم ترین اختلالات روان پزشکی در دوران پس از زایمان می باشد. این بیماری عواقب نامساعدی بر هر دو نسل (مادر وکودک) در پی خواهد داشت و ممکن است با شیردهی ارتباط داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین افسردگی مادران پس از زایمان با وضعیت شیردهی در دو سال اول زندگی انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی، 366 مادر 45-18 ساله که در مراکز بهداشتی- درمانی پرونده بهداشتی داشتند، با روش نمونه گیری تصادفی آسان انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. پرسش نامه های استاندارد افسردگی پس از زایمان Edinburgh (Edinburgh Postnatal Depression Scale) و خصوصیات فردی- باروری توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. اطلاعات با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: 4/30 درصد مادران غیر شیرده مبتلا به افسردگی بودند. این میزان در مادران با روش تغذیه انحصاری با شیر مادر، 6/19 درصد و در گروه شیر مادر با سایر ترکیبات،
3/18 درصد به دست آمد. یافته ها نشان داد که بین نمره افسردگی و دو متغیر نوع و مدت زمان شیردهی ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0 > P).
نتیجه گیری: وجود درجاتی از افسردگی در نمونه های مورد پژوهش و همچنین، وجود ارتباط بین افسردگی مادران و وضعیت شیردهی، اهمیت غربالگری افسردگی در دوران شیردهی را روشن می سازد. بنابراین، به منظور سود بردن از فواید تغذیه با شیر مادر و نیز بهبود رشد و تکامل و سلامت شیرخواران، پیشنهاد می شود که مراقبان بهداشتی به این مسأله توجه نمایند.
رابطة خدا آگاهی با خودآگاهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطة بین خداآگاهی و خودآگاهی، و تبیین نقش خداآگاهی در خودآگاهی است. روش این پژوهش از نوع همبستگی و پس رویدادی می باشد. تعداد 225 نفر، به شیوة تصادفی خوشه ای نمونه گیری شدند. داده های گردآوری شده توسط آزمون خداآگاهی و مقیاس خودشناسی انسجامی که از اعتبار و روایی لازم برخوردارند، با استفاده از همبستگی پیرسون، رگرسیون و شاخص های آماری دیگر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته های پژوهش نشان داد که بین خداآگاهی و خودآگاهی رابطة معنادار مثبت وجود داشته، خداآگاهی نقش پیش بینی کننده در خودآگاهی دارد. نتایج این پژوهش حکایت از بعد مهمی از دین داری، در تبیین چگونگی اثربخشی آن در کارکردهای روان شناختی دارد. با افزایش میزان خداآگاهی، میزان خودآگاهی نیز افزایش خواهد یافت. همچنین با ارتقای سطح دانش و آگاهی دین شناختی و پایبندی مذهبی، میزان خداآگاهی و خودآگاهی افراد افزایش می یابد. بنابراین، خداآگاهی به منزلة عامل بنیادین وحدت، در رأس سازمان روانی انسان، فرایند خودآگاهی را در کنش وری بهتر «خود»، یک پارچگی و توحید یافتگی شخصیت و دیگر کارکردهای روان شناختی، تحت تأثیر قرار می دهد.
نقش میانجی اشتیاق شغلی در رابطه جو روانشناختی و خودارزشیابی های محوری با عملکرد وظیفه ای و قصد ترک شغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر جو روانشناختی و خودارزشیابی های محوری بر عملکرد وظیفه ای و قصد ترک شغل با میانجیگری اشتیاق شغلی در کارکنان شرکت صنایع چوب و کاغذ ایران (چوکا) بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 267 نفر از کارکنان شرکت چوکا به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از الگوی معادلات ساختاری و روش بوت استراپ برای تحلیل نتایج استفاده شد. یافته ها نشان داد که جو روانشناختی هم به طور مستقیم و هم از طریق اشتیاق شغلی با قصد ترک شغل و فقط از طریق اشتیاق شغلی با عملکرد وظیفه ای رابطه دارد. همچنین خود ارزشیابی های محوری هم به طور مستقیم و هم
از طریق اشتیاق شغلی با عملکرد وظیفه ای و فقط از طریق اشتیاق شغلی با قصد ترک شغل رابطه دارد.
تاثیر شبیه سازی های ذهنی ساده و توام فرآیندی و فرآورده ای بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تیز هوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی یکی از ابزارها و روش های آموزشی است. پژوهش حاضر، با هدف به کارگیری چنین راهبردی در برنامه های آموزشی و ارزیابی تاثیر شبیه سازی های ذهنی ساده و توام فرآیندی و فرآورده ای بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تیزهوش و عادی انجام شده است. شیوه ی اجرای پژوهش، آزمایشی بوده است. 104 دانش آموز تیزهوش و 104 دانش آموز عادی پایه ی اول دبیرستان، به شکل نمونه گیری تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در 4 گروه (در مجموع 8 گروه) شبیه سازی های ذهنی فرآیندی، فرآورده ای، توام فرآیندی و فرآورده ای و گروه بازبینی دسته بندی شدند. نخست، از تمام آزمودنی های آنان، آزمون عملکرد تحصیلی گرفته شد. سپس، به مدت 5 جلسه ی 10 دقیقه ای آموزش های شبیه سازی ذهنی برای گروه های آزمایشی ارائه شد، گروه بازبینی هیچ آموزشی را دریافت نکرد. و دوباره آزمون پیشرفت تحصیلی برای تمامی آزمودنی ها اجرا شد. داده ها با روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیره، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی، بررسی شد. یافته ها نشان داد که شبیه سازی ذهنی با توجه به کنترل عامل هوش، به بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اثر بر عامل های (خودکارآمدی، برنامه ریزی و انگیزش) می انجامد، .در دانش آموزان با استعداد، شبیه سازی ذهنی فرآورده ای و در دانش آموزان عادی، شبیه سازی ذهنی فرآیندی بر عملکرد آنان مؤثر بود.
ساخت و اعتباریابی مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ساخت و بررسی پایایی و اعتبار مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران بود. پانصد دانشجوی دانشگاه تهران (300 دختر، 200 پسر) با اجرای مقیاس کمالگرایـی چند بـعدی تـهران، مقیاس مشکلات بین شـخصـی، مقیاس سلامت روانـی، و زیـر مقیاسهای نوروزگرایی و برونگرایـی از مقیاس شخصیتی NEOPI-R در این پژوهش شرکت کردند. پایایی بازآزمایی و همسانی درونـی مقیـاس کـمالگرایـی چـند بعدی تـهران در حد رضایتبخش، مورد تـأیید قرار گـرفتند. اعتـبار محتوایـی مقیاس کمالگرایـی چند بعدی تهران بر اساس داوری ده نفر از متخصصان روانشناسی، بررسی شد و ضرایب توافق کندال برای ابعاد کمالگرایـی خود مدار، کمالگرایی دیگر مدار، و کمالگرایـی جـامعهمدار مـورد تـأیید قرار گـرفت. اعتبار همزمان مقیاس کمالگرایـی چند بـعدی تـهران از طریـق اجـرای همزمان مقیـاس مشکلات بین شـخصـی، مقـیاس سلامت روانـی، و زیر مقیاسهای نـوروزگرایـی و بـرونگرایـی از مقـیـاس شـخصیتـی NEOPI-R در مورد آزمودنـیها مـحاسبه شد. ضرایـب هـمبستگـی میـانگین نـمره های آزمودنـی ها در زیـر مقیـاسهای کـمالگرایـی خود مدار، کمالگرایـی دیـگر مدار، و کمالگرایـی جامعه مدار با زیر مقیاسهای مشکلات بین شخصـی، بهزیستـی روانشناختـی، درماندگـی روانشناختـی، نـوروزگرایـی و برونگرایـی معنـادار بـودند. طبق این نتایج، مقیاس کمالگرایی چند بعدی تهران از اعتبار کافی برخوردار است.
رابطه بین سبکهای یادگیری، سبکهای شناختی و انتخاب رشتههای تحصیلی
حوزههای تخصصی:
"
در این پژوهش رابطة بین سبکهای یادگیری، سبکهای شناختی و انتخاب رشتههای تحصیلی دانشآموزان پسر دبیرستانی بررسی شد. 300 پسر سال دوم دبیرستانهای تهران که رشتههای ریاضی، علوم تجربی و علوم انسانی را به عنوان رشته تحصیلی انتخاب کرده بودند، نمونه این بررسی را تشکیل دادند. از پرسشنامة سبکهای یادگیری کلب (LSI) و آزمون شکلهای گروهی نهفته ویتکین (GEFT) استفاده شد تا چهار سبک یادگیری (همگرا، واگرا، جذبکننده و انطباقی) و دو سبک شناختی (وابسته به زمینه و مستقل از زمینه) در آزمودنیها اندازهگیری شود. نتایج نشان دادند که آزمودنیهای برخوردار از سبکشناختی مستقل از زمینه، بیشتر ریاضی و علوم تجربی را به عنوان رشتههای تحصیلی انتخاب میکنند. در حالی که آزمودنیهای دارای سبک شناختی وابسته به زمینة بیشتر علوم انسانی را به عنوان رشته تحصیلی بر میگزیند. همچنین، آزمودنیهای دارای سبک یادگیری همگرا و جذبکننده بیش از آزمودنیهایی که از سبکهای واگرا و انطباقی بهره میجویند به انتخاب رشتههای ریاضی و علوم تجربی میپردازند. اما دانشآموزان دارای سبکهای واگرا و انطباقی در مقایسه با گروه همگرا و جذبکننده بیشتر علوم انسانی را بر میگزینند.
"
انسان کامل از دیدگاه روان شناسی
حوزههای تخصصی:
رابطه میان مفاهیم انسان و مفاهیم مذهبی ریشه ای عمیق به قدمت پیدایش اولین اجتماعات انسانی و شاید آغاز سخن گفتن و جدل کردن داشته باشد و مسئله مورد بحث و قابل توجه اغلب دانشمندان ومکاتب مختلف بوده است .در این میان هدف غایی انسان که در سالهای 1126-1196 میلادی توسط ابن رشد و ابن میمون ‘ آن هم جهت ارتباط دادن به ایمان و خرد مطرح می شود‘ تقریبأ همان است که هشتصد سال بعد یعنی در فاصله سالهای 1902-1987 میلادی توسط کارل راجرز و آبراهام مازلو بنیانگزاران انسانی مطرح می شود. جالب آنکه این همان است که قرآن در آیات مختلف بیان می کند‘ آنجا که می گوید انسان استعداد دستیابی به والاترین مراتب کمال را دارد ‘ یعنی می تواند به چنان مقامی برسد که موجودی ملکوتی شود.
تحول مفاهیم اخلاقی و دیگر دوستی در دانش آموزان دوره راهنمایی
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش فرایند تحول مفاهیم اخلاقی و دیگردوستی در دانشآموزان دوره راهنمایی تحصیلی بررسی شد. 1020 دانشآموز(510 دختر و 510 پسر) از پایههای تحصیلی اول تا سوم راهنمایی و در پنج منطقه اقتصادی- اجتماعی شهر تهران به طور تصادفی با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب و سطوح تحول اخلاقی و دیگردوستی آنان به وسیله پرسشنامه ”ما“ (MDT، 1989) تعیین شد. تحلیل دادهها نشان داد (1) دیگردوستی با افزایش سن متحول نمیشود اما رفتارهای دیگردوستانه با تغییر نوع روابط از نزدیکان به بیگانگان تغییر میکند. (2) تفاوت شاخص کلی تحول اخلاقی بین پایه اول با پایههای دوم و سوم معنادار بود اما عدم افزایش معنادار نمرات بین پایههای دوم و سوم، توقف روند تحول این شاخص را نشان داد. (3) نمرات دانشآموزان دختر و پسر در متغیرهای کلی دیگردوستی(RAT، RBT، RCT) و در شاخص کلی تحول اخلاقی(TJ) تفاوت معناداری را به دست نداد. (4) وجود رابطه معنادار بین وضعیت اقتصادی- اجتماعی با تحول اخلاقی و دیگردوستی برجسته شد و پایینترین میانگینها در مناطق غیرمرفه و بالاترین میانگینها در مناطق مرفه به دست آمد. یافتهها ضرورت ایجاد یک جـّو تعاون و تقابل در روابط اجتماعی، لزوم ارائه الگوهای دیگردوستانه و جامعهگرایانه توسط بزرگسالان و اتخاذ راهبردهایی به منظور تضمین شرایط بهینه تحول شناختی را مطرح کردند.
ویژگی های اهداف فعالیت های فوق برنامه دانش آموزان دبیرستانی با رویکرد پیشگیری از آسیب های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین امنیت و صیانت نوجوانان به دلیل شرایط خاص سنی و تأثیر پذیری از عوامل مختلف و با توجه به نقش آینده سازی آنها از اهمیت بالاتری برخوردار است. مسئله مهم پژوهش حاضر این است به رغم نگرانی و اقدامات خانواده ها ، مدارس، جامعه و پلیس، بزهکاری نوجوانان و جرایم علیه ایشان قابل توجه است. این امر بیانگر وجود نوعی خلاء در نظام آموزش و پرورش است. طراحی و اعتبار بخشی الگوی برنامه درسی فعالیت های فوق برنامه برای دانش آموزان دبیرستانی با تأکید بر آموزش های همگانی نیروی انتظامی به عنوان هدف کلی تحقیق قرار گرفت.
در این پژوهش، از روش تحقیق اکتشافی آمیخته بهره گیری شد. در بخش کیفی، از مصاحبه نیمه هدایت شده و در بخش کمی از پرسشنامه استفاده شد و الگوی بدست آمده مورد اعتبار بخشی قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی، مدیران دبیرستان های پسرانه و دخترانه شهر تهران و مسئولان آموزش و پرورش و در بخش کمی، متخصصان برنامه درسی و مسئولان و کارشناسان آموزش همگانی ناجا بوده اند. روش نمونه گیری در بخش کیفی، روش هدفمند و روش گلوله برفی و در بخش کمی روش هدفمند و در دسترس بوده است.
براساس نتایج تحقیق، الگوی برنامه درسی فعالیت های فوق برنامه برای دانش آموزان دبیرستانی با تأکید برآموزش های همگانی ناجا طراحی شد به نحوی که ویژگی های هر یک از عناصر 9 گانه الگو متناسب با شرایط دانش آموزان دبیرستانی،آسیب های اجتماعی مبتلا به و نظرات خبرگان کارشناسان شناسایی شد و این ویژگی ها به ترتیب اهمیت قرار گرفتند. مقاله حاضر ویژگی های عنصر هدف در این برنامه درسی را مورد بررسی قرار می دهد.
اصول و روش های تربیت اجتماعی مبتنی بر نظریه کنش ارتباطی هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مبانی گفتگو از نظر هابرماس و تعیین اصول و روش های تربیت اجتماعی متناظر با این مبانی می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل مفهومی پیش رونده بهره گرفته شد. در این پژوهش با بررسی مبانی نظری و تشریح و توضیح نظریه انتقادی و تحلیل نظریه کنش ارتباطی هابرماس یازده اصل تربیتی و سیزده روش تربیتی به دست آمد که تمامی آن ها بر ضرورت بازسازی مفهوم یادگیری، مدیریت کلاس و مدرسه، نقش معلم و دانش آموز، چگونگی استفاده از مطالب و محتوای درسی، نحوه ارزشیابی تأکید می کنند. بدین ترتیب، برخی دلالت های مهم برای تربیت اجتماعی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در این عرصه نقش آفرینی می کنند، استخراج شدند.
بررسی اثر بخشی روشهای درمان شناختی، تن آرامی و رفتاری در بهبود کمردرد مزمن در دبیران مرد دبیرستانهای شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر اثر بخشی درمانهای شناختی، تن آرامی و رفتاری را در گروهی از دبیران شهر اهواز که مبتلا به کمردرد مزمن بودند مورد ارزیابی قرار داد. روش این تحقیق آزمایشی بود. جمعیت هدف این تحقیق را دبیران مرد شهر اهواز تشکیل می دادند. نمونه تحقیق شامل 100 نفر بیمار مبتلا به کمردرد مزمن می باشد که به طور تصادفی از بین بیماران مبتلا به کمردرد مزمن انتخاب و به گروههای آزمایشی (شناخت درمانی، رفتار درمانی، تن آرامی) و گروه گواه گمارده شدند (هر گروه 25 نفر). شیوه های مداخله (درمان) در این تحقیق عبارت بودند از: الف) مصون سازی در مقابل درد (میکنبام و ترک، 1976)، ب) کنترل محرک (کانفر، 1980)، ج) تن آرامی عضلانی پیشرونده (جاکوبسن، 1962). چهار شاخص بهبودی در تحقیق حاضر در نظر گرفته شد که شامل بهبود باورهای درد، بهبود رفتار درد، بهبود خودکفایی درد و بهبود افسردگی بود. ابزارهای درد (زارکوفسکا، 1988)، آزمون خودکفایی درد (نیکولاس، 1989)، آزمون افسردگی (بک، 1961) و آزمون درد مزمن (اصغری مقدم، 1374) بودند. نتایج مرحله اول تحقیق بیانگر پایایی و اعتبار مطلوب و رضایت بخش این آزمونها می باشد. نتایج آماری نشان داد که روشهای درمان در بهبود کمردرد مزمن در آزمودنیها مؤثر بوده اند. تحلیل واریانس یک راهه تفاضل میانگین نمره های آزمودنی های گروه های مختلف، در دو مرحله اجرای آزمودنی های مربوط به درد مزمن، حاکی ازتفاوت معنی دار بین گروه های درمانی در شاخص های بهبودی بود. آزمون توکی، نشان داد که گروه شناخت درمانی و گروه تن آرامی عضلانی در بهبود باورهای درد و کاهش افسردگی تفاوت های معنی داری با گروه گواه ظاهر ساختند. حال آن که، چنین یافته ای در گروه رفتار درمانی دیده شد. وانگهی، هر سه گروه درمان شناختی، تن آرامی و رفتاری در خودکفایی درد و بهبود رفتارهای درد، تفاوت های معنی داری با گروه گواه نشان دادند. افزون بر آن چه گفته شد، نتایج آماری حاصل از بررسی مقایسه ای روش های درمانی نشان داد که این روش ها از لحاظ میزان کارایی تفاوت های معنی داری با یکدیگر داشتند.
اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر بهبود خواندن، درک مطلب و سرعت خواندن دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبردهای فراشناختی (آموزش دوجانبه) بر بهبود خواندن، درک مطلب و سرعت خواندن دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری خواندن انجام شد. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از کلیه ی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی آموزش وپرورش شهر تهران که در سال تحصیلی 1389-1388 مشغول به تحصیل بودند.به منظور انتخاب نمونه آماری در مرحله اول، از همه مناطق آموزش وپرورش تهران، یک منطقه به صورت تصادفی انتخاب گردید. درمرحله دوم، دو دبستان از منطقه مورد نظر و در مرحله بعد ده کلاس از سی کلاس موجود در آن دو مدرسه، بطور تصادفی انتخاب شدند. سپس با اجرای آزمون خواندن و نارسا خوانی کرمی نوری و مرادی (1387) 68 نفراز دانش آموزان گروه نمونه که نمره پایین تر از میانگین کسب کرده بودند، انتخاب شدند. با توجه به نیمه آزمایشی بودن پژوهش، 34 نفر در گروه کنترل و34 نفر در گروه آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 36 جلسه یک ساعته، تحت آموزش دو جانبه قرار گرفت و گروه کنترل آموزش عادی مدرسه رادریافت نمود. داده ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری در سطح (001/0p<) نشان داد که آموزش دو جانبه باعث افزایش درک مطلب و عملکرد کلی خواندن و کاهش تعداد غلط ها در خواندن گردید و باعث افزایش در سرعت خواندن در سطح (05/0<P) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردید. نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی بر بهبود خواندن، درک مطلب و سرعت خواندن و کاهش تعداد غلط ها در خواندن تأثیر داشت و آموزش فراشناختی می تواند برای بهبود درک مطلب و خواندن دانش آموزان در سایر دروس و سطوح تحصیلی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
فرزندپروری ذهن آگاهانه: نقش مؤلفه های درمان های موج سوم رفتاری در حوزه فرزندپروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از دهه 1970، جریان یکپارچه شدن ذهن آگاهی با روان درمانی شروع شد و اثربخشی بالایی در درمان بسیاری از اختلالات و ارتقای وضعیت روان شناختی افراد بدون اختلال داشته است. یکی از حوزه های مورد مداخله با استفاده از فنون ذهن آگاهی، بهبود مهارت های فرزندپروری است. این مطالعه به معرفی مدل فرزندپروری ذهن آگاهانه (Mindful parenting) پرداخت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه موردی ساده (حکایتی) بود که با استفاده از روش شناسی مرور کتابخانه ای منابع و مقالات نمایه شده در پایگاه های PubMed، Google Scholar، Science Direct، SID و Magiran در حیطه فرزندپروری انجام گرفت.
یافته ها: پژوهش های مرتبط با درمان های مختلف در حوزه فرزندپروری از جمله برنامه فرزندپروری مثبت و فرزندپروری ذهن آگاهانه ارایه شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعات پیشین، می توان گفت که فرزندپروری ذهن آگاهانه اثربخشی خود را در حوزه های مختلف مانند افزایش رضایتمندی مراقبان، بهبود عملکرد خانواده، مهارت های فرزندپروری والدین و کاهش مشکلات رفتاری فرزندان نشان داده است. با این وجود، نقاط ضعف بعضی از این درمان ها، حجم نمونه کم، عدم وجود گروه شاهد و مقایسه با سایر درمان های پیشین در حوزه فرزندپروری است که لزوم مطالعات بیشتر را خاطر نشان می سازد.