فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۲۱ تا ۳٬۹۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مدیریت استرس مبتنی بر روش شناختی-رفتاری بر اختلالات اضطرابی، افسردگی و میزان باروری زنان نابارور شهر اهواز بوده است.
روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه مورد مطالعه شامل 40 نفر از زنان نابارور شهر اهواز طی سال های 85-88 بوده است. برای انتخاب نمونه این پژوهش از روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس با گمارش تصادفی در گروه ها استفاده شد. از میان افراد مراجعه کننده زنانی که بر اساس پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب کتل و مصاحبه بالینی مبتلا به اختلال اضطراب و افسردگی بوده و از لحاظ متغیرهای موردنظر در پژوهش همتاسازی شده بودند؛ انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به طور برابر (20نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 2 ساعته تحت درمان مدیریت استرس مبتنی بر فنون شناختی – رفتاری قرار گرفتند. داده های حاصل با استفاده از تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج حاصل آشکار ساخت که میان دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ افسردگی و اضطراب پس از خاتمه جلسات درمانی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین میان دو گروه از لحاظ افسردگی در مرحله پیگیری 12ماهه تفاوت معنی داری وجود داشت. میزان افسردگی و اضطراب گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون کاهش معناداری داشته است. از سوی دیگر، تعداد 9 زن از زنان نابارور بعد از 6 ماه تا یکسال باردار شدند.
نتیجه گیری: آموزش مدیریت استرس مبتنی بر نظریه شناختی-رفتاری باعث کاهش افسردگی و اضطراب در زنان نابارور پس از خاتمه جلسات درمانی و بعد از دوره پیگیری 12ماهه شد.
نیمرخ رشد زبان دانش آموزان با و بدون اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی نیمرخ رشد زبان دانش آموزان با و بدون اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است. روش بررسی: در این پژوهش مقایسهای مورد– شاهدی، از بین دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر قزوین ۳۰ کودک (15 پسر و 15 دختر) با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی با نمونهگیری ساده و ۳۰ کودک سالم که با گروه مورد همتاسازی شده بودند شرکت کردند. ابزارهای بهکار رفته، آزمون رشد زبان (TOLD-P:3) برای ارزیابی زبان و گفتار، مقیاس درجه بندی کانرز برای معلمان بهمنظور ارزیابی اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و آزمون ریون برای ارزیابی هوش بودند. دادههای حاصل با روش تحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: بین نیمرخ رشد زبان دانش آموزان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و دانشآموزان سالم تفاوت معناداری وجود داشت (001/0P<)، اما در بین گروه های جنسی در هر یک از گروههای مورد (۰/۲۵۴=P) و شاهد (۱/۰۰=P) تفاوت معنادار آماری وجود نداشت. واژگان تصویری، واژگان ربطی، واژگان شفاهی، درک دستوری، تمایزگذاری کلمه، گوش کردن، سازماندهی، صحبت کردن، معنی شناسی و نحو در گروه مورد به طور معناداری پایین تر از گروه شاهد بود، اما در تقلید جمله، تحلیل واجی و تولید کلمه بین دو گروه تفاوتی وجود نداشت. نتیجه گیری: کودکان با نارسایی توجه/ بیش فعالی در برخی از جنبه های رشد زبان از سطح پایین تری نسبت به کودکان طبیعی برخوردارند.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلال وحشتزدگی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مطالعه ی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلال وحشتزدگی در بین مراجعه کنندگان با تشخیص اختلال وحشتزدگی مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین شهر تهران در سال 89 بود. روش: از بین جامعه مورد نظر 1 نفر بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و با پرسشنامه های اضطراب بک، سیاهه نشانه شناسی مختصر و مصاحبه ی بالینی ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر یک طرح مطالعه تک موردی به صورت خط پایه چندگانه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل نموداری و ترسیمی استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش شدت علائم وحشتزدگی تأثیر مثبت دارد و درصد بهبودی برای بیمار به میزان 4/72 درصد به دست آمد و این اثرات در دوره پیگیری هم تا میزان زیادی باقی می ماند. نتیجه گیری: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش علائم اختلال وحشتزدگی مؤثر است.
اعتباریابی مقدماتی مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
163 - 175
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ابزارهای اندازه گیری اضطراب برای بیماری های مهم تهدیدکننده سلامتی مانند سارس و مرس توسعه یافته است. در زمینه سنجش اضطراب کرونا ابزار اندازه گیری مشخصی وجود ندارد. هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی مقدماتی مقیاس اضطراب کرونا در نمونه ایرانی بود . روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. 308 نفر از طریق فراخوان اینترنتی در تحقیق شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته اضطراب کرونا 18 سؤالی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ و 2- λ گاتمن و برای بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی تائیدی (CFA) با استفاده از نرم افزار Lisrel - 8 . 8 استفاده شد. جهت استاندارد کردن نمرات خام این نمرات با استفاده از نرم افزار Jmetrik - 4.1.1 به نمرات استاندارد T و رتبه درصدی تبدیل و به صورت جدول های هنجاری تهیه شدند . یافته ها: مقدار 2-λ گاتمن برای کل پرسشنامه (922/0=2- λ ) و ضریب آلفای کرونباخ برای علائم روانی (879/0=α)، علائم جسمانی (861/0=α) و برای کل پرسشنامه (919/0=α) به دست آمد. داده های این پژوهش با مدل دوعاملی برازش مناسبی دارد. جداول نمرات استاندارد رسم شد و دامنه نمرات عامل های پرسشنامه و نمره کل شدت اضطراب کرونا بر اساس نمرات استاندارد T به سه دامنه عدم اضطراب یا خفیف، متوسط و شدید تقسیم شد . نتیجه گیری: پرسشنامه اضطراب کرونا در اعتباریابی مقدماتی از اعتبار و روایی مطلوبی برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک ابزار علمی و معتبر برای سنجش اضطراب کرونا ویروس استفاده نمود.
مدارس اثربخش و ایجاد انگیزه در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
تأثیر سبک رهبری توزیعی مدیران بر اثربخشی مدارس به واسطه گری انگیزش معلمان و خوش بینی تحصیلی آنان در سطح مدارس متوسطه شهر سنندج: ارائه یک مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مبحث سازمان های آموزشی، اثربخشی مدارس و نحوه مدیریت و رهبری آن می باشد. با توجه به اهمیت نقش رهبری در ایجاد ساختارهای منعطف و حمایت کننده در زمینه اثربخشی، هدف از این پ ژوهش، بررسی الگوی ساختاری اثر سبک رهبری توزیعی مدیران بر اثربخشی مدارس با شاخص های انگیزش شغلی و خوش بینی تحصیلی معلمان بود.
پژوهش حاضر دارای رویکرد کمی و از نوع توصیفی - همبستگی می باشد. به منظور اجرای این پژوهش، از تمامی دبیران متوسطه شهر سنندج نمونه ای به حجم 480 نفر انتخاب شد که از این تعداد 375 نفر پرسش نامه ها را به صورت کامل عودت دادند. ابزار گردآوری داده ها شامل چهار پرسش نامه با طیف پنج گانه لیکرت بود. با توجه به اینکه جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد، لذا تمامی پرسش نامه ها، مورد تحلیل عاملی تأییدی قرار گرفتند که در نهایت به حذف برخی از سؤالات منجر شد و مؤلفه های مورد تأیید به عنوان متغیرهای مشاهده شده جهت اندازه گیری متغیرهای نهفته، وارد مدل معادلات ساختاری شدند.
در بررسی خصوصیات روان سنجی مؤلفه ها، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که همه ابعاد رهبری توزیعی و اثربخشی مورد تأیید می باشند. اما یکی از ابعاد خوش بینی تحصیلی و دو بعد از ابعاد انگیزش به دلیل ضعف در شاخص ها و خطای کوواریانس، از مدل اندازه گیری حذف شدند. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد که الگوی ساختاری از برازش خوبی برخوردار است و 79/0 از واریانس اثربخشی مدارس را تبیین می کند. نتایج نشان از اهمیت بالای نقش متغیرهای پژوهش در تعیین اثربخشی مدارس دارند. همچنین یافته ها نشان دادند انگیزش و خوش بینی معلمان اثر مستقیم بالایی بر اثربخشی مدارس دارند و نیز رهبری توزیعی ارتباط معناداری با انگیزش و خوش بینی معلمان دارد. تنها مسیر مستقیم رهبری بر اثربخشی مدارس معنادار نبود. اما به طور غیر مستقیم و از طریق متغیرهای میانجی، رهبری توزیعی (94/0=β، 0.01>P) اثربخشی مدارس را پیش بینی کرد.
پژوهشگران در این تحقیق نتیجه گرفتند که سبک رهبری توزیعی مدیران، به جهت انعطاف پذیری و ایجاد ساختار ارگانیک در مدارس و افزایش ارتباطات و توانمندی افراد، از ابعاد اساسی و لازم، جهت افزایش اثربخشی در مدارس برخوردار می باشد. نتایج این پژوهش اهمیت توجه به اثر غیر مستقیم رهبری توزیعی با توجه به متغیرهای میانجی را بر اثربخشی مدارس نشان می دهد.
رویکردهای اساسی درتدوین استراتژی های پیشگیری از مشکلات و آسیب های روانی اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
به نظر می آید تا نتوانیم مبانی تدوین راهبردهای مقابله با آسیب ها و مشکلات روانی اجتماعی را بر اساس نظراتی مشخص، عینی و هم آهنگ و در یک راستای کلی، تدوین کنیم، نخواهیم توانست به راهبردهای بنیادینی دست یابیم که بتواند راهنمای برنامه های مداخله گرانه شده و در پایان نیز مبنای ارزیابی های ما قرار گیرد.
در این مقاله، کوشش شده است خطوط اصلی دو رویکرد و به ویژه راهبردهایی که به منظور کاهش مشکلات و آسیب های اجتماعی به کار گرفته شده اند، مورد کاووش قرار گیرد که علاوه بر ابهام و سردرگمی در مبانی مورد نظر، آنچه انجام شده، نه در یک زمینه اجتماعی شهرنشینی و بنابر واقعیت جامعه ایران، بلکه بر مبنای این فرضیه عمل کرده ایم، که گویا با یک جامعه روستایی روبرو هستیم، و لذا نتوانسته ایم به نتایج دلخواه نایل آییم. موضوعی که حداقل در ابتدای راه تدوین برنامه چهارم توسعه، حتما باید به آن پرداخته شود.
مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی و افراد بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طرح واره های ناسازگار اولیه الگوی اصلی بسیاری از اختلالات شخصیت هستند، مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه در بیماران مبتلا به اختلالات شخصیت اجتنابی می تواند پشتوانه ای قوی برای آسیب شناسی روانی و طرح واره درمانی فراهم آورد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه ی طرح واره های ناسازگار اولیه در مبتلایان به اختلال اجتنابی و افراد بهنجار انجام شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی، 45 نفر از بیماران مبتلا به اختلالات شخصیت اجتنابی و 45 نفر از افراد بهنجار در شهر اردبیل مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسش نامه ی طرح واره ی یانگ (Young Schema Questionnaire) و پرسش نامه چند محوری بالینی میلون (Millon Clinical Multiaxial Inventory) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS (Ver 17) و آزمون آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین طرح واره های ناسازگار اولیه در بیماران مبتلا به اختلالات شخصیت اجتنابی و افراد بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد. علاوه بر آن تفاوت معنی داری در طرح واره های حوزه بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری (001/0>P) و دیگرجهت مندی (007/0=P) در دوگروه مورد مطالعه دیده می شود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده طرح واره های ناسازگار اولیه در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی ناکارامد می باشند. با شناسایی طرح واره های فوق پیش از ابتلای فرد به اختلال های شخصیت اجتنابی و اندازه گیری شدت این طرح واره ها می توان راهبردهای مداخله ای مناسبی را در جهت کاهش این طرح واره به عمل آورد.
اثر مهار گیرنده های کولینرژیک ناحیه تگمنتوم شکمی بر حافظه وابسته به حالت مورفین در موش بزرگ آزمایشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در مطالعه حاضر، اثرات تزریق دوطرفه آنتاگونیست های سیستم کولینرژیک در ناحیه تگمنتوم شکمی به تنهایی و همراه با مورفین بر به خاطرآوری حافظه و یادگیری وابسته به حالت مورفین در موش های بزرگ آزمایشگاهی نر بررسی شد.
روش: در این پژوهش تجربی مورفین و سالین به صورت زیرجلدی، و آنتاگونیست های سیستم کولینرژیک به صورت داخل ناحیه تگمنتوم شکمی تزریق شده و سپس به خاطرآوری وابسته به حالت در یک روش اجتنابی غیرفعال آموخته شده، مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: تزریق زیرجلدی مورفین (mg/kg 5) پس از آموزش منجر به خرابی حافظه بازخوانی و ایجاد فراموشی شد ولی تزریق همان دوز مورفین در روز آزمون باعث حافظه (یادگیری) وابسته به وضعیت مورفین گردید. تزریق دوزهای مختلف آتروپین، آنتاگونیست موسکارینی استیل کولین به صورت داخل تگمنتوم شکمی نسبت به گروه شاهد تفاوت معناداری را در بازخوانی حافظه نشان نداد در حالی که تزریق دوزهای مختلف مکامیل آمین، آنتاکونیست نیکوتینی استیل کولین این اختلاف را معنادار کرد. در حیواناتی که در روز آموزش مورفین به صورت زیرجلدی و در روز آزمون دوزهای مختلف آتروپین و یا مکامیل آمین را به صورت داخل تگمنتوم شکمی، همراه با مورفین به صورت زیرجلدی دریافت کرده بودند، به خاطرآوری حافظه به طور معناداری کاهش نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های فوق به نظر می رسد که یادگیری وابسته به حالت مورفین احتمالاً در ارتباط با فعال سازی گیرنده های استیل کولینی ناحیه تگمنتوم شکمی باشد.
رابطه استعداد خستگی شغلی با عاطفه مربوط به شغل، نارسایی شناختی و قیود سازمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رابطه استعداد خستگی شغلی به عنوان متغیر پیش بین با عاطفه مربوط به شغل، نارسایی شناختی و قیود سازمانی به عنوان متغیرهای ملاکمورد بررسی قرار گرفت.
روش: آزمودنی های این تحقیق 400 نفر از کارکنان یکسازمان صنعتی بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند و سپس ابزارهای پژوهش (پرسشنامه استعداد خستگی شغلی، پرسشنامه نارسایی شناختی در محل کار، پرسشنامه قیود سازمانی و پرسشنامه سلامت عاطفی مربوط به شغل) را تکمیل نموده اند. داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که روابط مثبت و معناداری بین استعداد خستگی شغلی و حیطه های آن با متغیرهای ملاکوجود دارد. بعلاوه ادراکزمان و بی قراری از ابعاد خستگی شغلی بیشترین نقش را در پیش بینی واریانس متغیرهای ملاکداشته اند.
نتیجه گیری: استعداد خستگی شغلی می تواند ادراککارکنان را از وجود قیود سازمانی و عاطفه منفی نسبت به شغل تحت تاثیر قرار دهد. علاوه بر آن استعداد خستگی شغلی می تواند در افزایش نارسایی شناختی نقش مؤثری ایفا کند.
مدل ساختاری تأثیر ویژگی های شخصیتی بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی عدالت تعاملی و کانون کنترل کار در بین کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مدل ساختاری تأثیر ویژگی های شخصیتی بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی عدالت تعاملی و کانون کنترل کار در بین کارکنان انجام شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری آن همه کارکنان ستادی آموزش و پرورش شهر اصفهان به تعداد 888 نفر بود. از این تعداد، 265 نفر برحسب جدول تعیین حجم نمونه کوهن و همکاران به عنوان نمونه برآورد و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای مبتنی بر سهم انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های رفتار شهروندی سازمانی، عدالت تعاملی، کانون کنترل کار و ویژگی های شخصیتی جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و مدل یابی معادله ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که گشودگی نسبت به تجربه، خوشایندی، روان رنجورخویی (تأثیر منفی) و برون گرایی، اثر غیرمستقیم بر رفتار شهروندی سازمانی دارد (001/0p<). همچنین وجدان گرایی بدون هر نوع تأثیری بر رفتار شهروندی سازمانی بود (001/0p<). یافته های مدل سازی معادلات ساختاری برحسب شاخص های برازندگی، برازش داده ها را با مدل مفهومی اولیه تأیید کرد؛ شایان ذکر است که کانون کنترل کار و عدالت تعاملی، تأثیرات ویژگی های شخصیتی را بر ابعاد رفتار شهروندی سازمانی میانجی گری می کند.
نقش تعاملی ابعاد عدالت سازمانی ادراک شده بر رفتارهای تلافی جویانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش تعاملی ابعاد عدالت سازمانی ادارک شده بر رفتارهای تلافی جویانه به مرحله اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش کارکنان مرد مجموعه ای از صنایع تولیدی (به تعداد 800 نفر) در شهر اصفهان بودند، که از میان آن ها، 275 نفر به شیوه نمونه گیری در دست رس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های عدالت توزیعی، عدالت رویه ای و عدالت تعاملی (گل پرور و نادی ،1389) و پرسشنامه رفتارهای تلافی جویانه سازمانی (اسکارلیسکی و فولگر،1997) بودند. داده ها از طریق ضریب هبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که عدالت تعاملی و رویه ای رابطه عدالت توزیعی را با تلافی جویی کلامی و تلافی جویی از همکاران و زمان تعدیل می نمایند، اما رابطه عدالت توزیعی با تلافی جویی از امکانات را تعدیل نمی نمایند. نتایج نشان داد که در عدالت رویه ای و تعاملی پائین، عدالت توزیعی رابطه نیرومندتری با تلافی جویی کلامی و تلافی جویی از همکاران و زمان دارد. به این معنی که با افزایش عدالت توزیعی ادراک شده، تمایل به تلافی جویی کلامی و تلافی جویی از همکاران و زمان کاهش می یابد. شواهد حاصل از این پژوهش نشان داد که سطوح عدالت رویه ای و تعاملی برای پیوند یافتن عدالت توزیعی با تلافی جویی کلامی و تلافی جویی از همکاران و زمان از اهمیت زیادی برخوردار هستند.
اثربخشی گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدل طرحواره درمانی جهت آسیب شناسی ارتباط والدین با کودک ارائه گردیده است و با تأکید بر روابط بین فردی از دوران کودکی تا زمان حال ، سبب کاهش سطح طرحواره های ناسازگار اولیه و نشانه های روان رنجوری می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره، بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و طرح آن پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست ساکن در مراکز بهزیستی استان سمنان می باشد. از میان 31 نوجوان بی سرپرست و بدسرپرست ساکن در مراکز شبانه روزی بهزیستی، دو نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای، با توجه به جنسیت آزمودنیها انتخاب گردید . درنهایت 16 نوجوان بی سرپرست و بدسرپرست به گروه آزمایش و 15 نفر دیگر به گروه کنترل اختصاص یافت. در مرحله پیش آزمون، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ بر روی همه آزمودنی ها( گروه مداخله و کنترل) اجرا شد و سپس گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره بر روی گروه آزمایش انجام پذیرفت؛ پس از پایان دوره 12 جلسه ای درمان ، مجدداً همان پرسشنامه در هر دو گروه اجرا گردید و پس از یک ماه نیز به منظور پی گیری، آزمونها مجدداً اجرا شد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که در خصوص کاهش طرحواره های ناسازگار اولیه ، بین دو گروه مورد مقایسه تفاوت معنادار آماری وجود ندارد؛ اما یک روند افزایشی ملایم در پنج طرحواره مشاهده شد. نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره در طی 12 جلسه نتوانست سبب کاهش و تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست شود و جهت به دست آمدن نتایج آماری معنادار، به مدت جلسات بیشتری نیاز است. به لحاظ بالینی، سیر مثبت در طرحواره های خود تحول نایافته/گرفتار، معیارهای سرسختانه/ عیب جویی افراطی، استحقاق/ بزرگ منشی، رهاشدگی/ بی ثباتی و بازداری هیجانی به دست آمده است.
مروری بر متغیرهای گرایش زنان به سوءمصرف مواد مخدر و پیامدهای آن
حوزههای تخصصی:
اعتیاد زنان علاوه بر همه آنچه از اعتیاد گفته می شود، پدیده ای با لایه های پنهان تر و ابعاد فزون تر از خود اعتیاد است. آمارها نشان می دهد که نرخ زنان درگیر با معضل اعتیاد رو به افزایش است که در سال های اخیر این موضوع و همچنین مشکلات ناشی از آن، نهادها و سازمان های زیادی را درگیر خود کرده و در سراسر کشور عزیزمان ایران، مردم و مسئولان را با چالش هایی روبه رو کرده است. مقاله پیش رو با هدف مروری بر علل و عوامل و پیامدهای گرایش زنان به سوءمصرف مواد مخدر، به بررسی و تبیین بسترها، زمینه ها و نقش متغیرهای اصلی و دخیل تأثیرگذار بر گرایش به اعتیاد زنان پرداخته است. روش ﺗﺤﻘیﻖ ﭘﮋوﻫﺶ به صورت مطالعه کتابخانه ای و اسنادی بر مبنای نظریات موجود در حوزه اعتیاد بانوان است. یافته ها نشان می دهد گرایش به اعتیاد زنان رابطه مستقیمی با عواملی همچون جنسیت، سن، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل و نوع شغل داشته و عوامل دیگری نیز همچون علل فردی، خانوادگی و اجتماعی نیز می توانند تأثیر بسزایی در میزان گرایش به اعتیاد زنان داشته باشند. همچنین کاهش فرصت ازدواج دختران معتاد، طردشدن از خانواده، عدم ایفای نقش مادری، فروپاشی خانواده، نبود نظارت بر رفتار فرزندان، ارائه الگوی نامناسب رفتاری، کاهش روابط فامیلی و احتمال ابتلای اعضای خانواده به بیماری هایی از قبیل ایدز و... می توانند از پیامدهای اعتیاد زنان به شمار آیند.
اثربخشی نوروفیدبکبر حافظه بینایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش نوروفیدبکبر حافظه بینایی بود. روش: این مطالعه به صورت آزمایشی انجام شد. 30 دانشجو در دو گروه آزمایش و پلاسیبو مورد بررسی قرار گرفتند. دانشجویان هر دو گروه (آزمایشی و پلاسیبو) در دو مرحله پیش و پس از آموزش با پرسشنامه خرده آزمون حافظه بینایی وکسلر مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج بیانگر این بود که بعد از 20 جلسه آموزش نوروفیدبک، در گروه آزمایش بهبود چشمگیری در حافظه بینایی دیده شد. دو گروه تفاوت معنی داری ازنظر حافظه بینایی داشتند.
نتیجه گیری: نوروفیدبکشرطی سازی کنشگر امواج مغزی است که از طریق آن افراد یاد می گیرند به صورت ارادی امواج مغزی خود را کنترل کنند و از طریق آن عملکرد خود از جمله حافظه را افزایش دهند.