فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۰۱ تا ۳٬۵۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
"
چکیده مقاله:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین ترس از بد ریختی بدنی و اختلالات روان شناختی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. روش: 263 دانشجوی دختر و پسر به روش تصادفی ساده از میان دانشکده های مختلف انتخاب و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. ابزار تحقیق در این پژوهش عبارتند از مقیاس ترس از بد ریختی بدنی و مقیاس فهرست 90 نشانه ای. ضریب اعتبار پرسشنامه ترس از بد ریختی بدنی 95/0 و پرسشنامه فهرست 90 نشانه ای 88/0 بود. نتایج: نتایج یافته های تحقیق نشان می دهد که همبستگی مثبت معنی داری بین ترس از بد ریختی بدنی و اختلالات روانشناختی وجود دارد. نتیجهگیری: نتایج حاصله از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان میدهد که در کل دانشجویان حساسیت بین فردی و رفتار وسواسی- جبری بهترین پیش بینی کننده های ترس از بد ریختی بدنی محسوب میشوند.
"
مقایسه الگوی همبودی اختلال وسواسی- اجباری در کودکان و بزرگسالان مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف مقایسه همبودی اختلال وسواسی - اجباری در کودکان و نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک صورت گرفت.
روش: در این پژوهش تعداد 100 نفر (50 نفر کودک و نوجوان، 50 نفر بزرگسال) مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I و بستری در بیمارستان به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. تشخیص اختلال دوقطبی بر پایه پرسشنامه های K-SADS (اطفال) و SCID (بزرگسالان) در نظر گرفته شد. همبودی و فنومنولوژی اختلال وسواسی - اجباری به صورت مادام العمر و با استفاده از چک لیست DSM-IV و پرسشنامه های ییل - براون کودکان و بزرگسالان ارزیابی گردید.
یافته ها: میزان همبودی اختلال وسواس - اجبار در کودکان و نوجوانان 52% و در بزرگسالان 28% بود و اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود داشت. مقایسه فنومنولوژی وسواس - اجبار در دو گروه نشان داد تنها در گروه وسواس های مذهبی، جنسی، پرخاشگری و سوماتیک و اجبارهای چک کردن تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود دارد (22% کودکان در مقابل 6% بزرگسالان).
نتیجه گیری: میزان بالای همبودی اختلال وسواسی - اجباری در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I خصوصا کودکان و نوجوانان در تایید مطالعات پیشین است. میزان بالاتر اختلال وسواسی - اجباری در گروه کودکان و نوجوانان می تواند مطرح کننده زیر گروه بالینی خاصی از اختلال دوقطبی باشد که نیازمند برنامه درمانی متفاوتی است.
رابطه اهداف پیشرفت اجتماعی و مهارت های ارتباط میان فردی در دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه هدف پیشرفت اجتماعی و مهارت های ارتباط میان فردی دانشجویان با روش همبستگی انجام شد. نمونه پژوهش، 180 دانشجو(126 دانشجوی دختر و 54 دانشجوی پسر) بود که به وسیله نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی از دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز انتخاب شد. از آزمون مهارت های ارتباطی- نسخه تجدید نظر شده- و پرسشنامه جهت گیری هدف پیشرفت اجتماعی، به منظور جمع آوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات روش های آماری تحلیل رگرسیون گام به گام به کار رفت. نتایج پژوهش نشان داد جهت گیری هدف تبحرگرایی اجتماعی و جهت گیری هدف عملکرد گرایی اجتماعی، مهمترین پیش بینی کننده های مهارت های ارتباط میان فردی دانشجویان هستند. این متغیرها 12% درصد از واریانس مهارت های ارتباطی دانشجویان را تبیین می کند. نتایج دیگر این پژوهش نشان داد جهت گیری هدف تبحرگرایی، رابطه مثبت و جهت گیری هدف عملکرد گرایی اجتماعی، با مهارت های ارتباطی دانشجویان رابطه منفی دارد.
رابطه سبک های تفکّر با خلّاقیّت دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سبک های تفکّر با خلّاقیّت در دانشجویان انجام شد. این پژوهش در قالب یک طرح توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور مرکز تهران در سال تحصیلی 1389-1390 است که تعداد کل آن ها در حدود 139000 نفر بود. از این تعداد 53 درصد دختر و 47 درصد پسر بودند. پس از تعیین حجم نمونه به روش کوکران نمونه ای به حجم 300 آزمودنی (160دختر و 140 پسر) به شیوه نمونه گیری خوشه ای طبقه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبک های تفکّر استرنبرگ- واگنر و خلّاقیّت تورنس و برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی و مدل آماری رگرسیون گام به گام استفاده شد. تحلیل داده ها رابطه مثبت بین سبک های تفکّر قانونی، قضایی، درونی و آزادمنشی با خلّاقیّت و رابطه منفی بین سبک های تفکّر تک سالاری، سلسله مراتبی و کلی با خلّاقیّت را نشان داد. از بین متغیر سبک های تفکّر این 7 سبک در پیش بینی خلّاقیّت دانشجویان سهیم بودند. در نتیجه می توان گفت سبک های تفکّر با خلّاقیّت همبستگی دارد و باید در مطالعات علمی و تدابیر آموزشی به آن توجه شود.
آسیب شناسی تربیت اجتماعی/ شایعه
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی نشخوار فکری و مکانیسم های دفاعی در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال وسواسی-جبری با افراد غیر مبتلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش، مقایسه ی نشخوار فکری و مکانیسم های دفاعی در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال وسواسی- جبری با افراد غیرمبتلا بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع پس رویدادی بود. نمونه شامل 30 نفر مبتلا به اختلال افسردگی (زن)، 30 نفر مبتلا به اختلال وسواسی- جبری (16 زن و14 مرد) و 60 نفر افراد غیرمبتلا (45 زن و 15 مرد) بود. نمونه ی بالینی با روش نمونه گیری هدفمند و نمونه ی غیرمبتلا به صورت هدفمند و با روش غربالگری با استفاده از پرسشنامه MMPI، انتخاب شدند. ابزارهای به کارگرفته شده شامل پرسشنامه-ی نشخوار فکری ، پرسشنامه ی مکانیسم های دفاعی و پرسشنامه ی 71 سؤالی MMPI بود. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد میزان استفاده از نشخوارفکری در گروه افسرده و وسواسی، بیشتر از گروه غیرمبتلا بود. میزان استفاده از سبک دفاعی رشدنایافته در گروه های مبتلا بیشتر از گروه غیرمبتلا و میزان استفاده از سبک روان آزرده نیز در مبتلایان به افسردگی بیشتر از گروه وسواسی و غیرمبتلا بود. علاوه بر آن نتایج نشان داد که بین سه گروه در مکانیسم های دفاعی فرافکنی، ناارزنده سازی، گذاربه عمل، بدنی-سازی، خیال پردازی اوتیستیک، لایه سازی، پرخاشگری منفعلانه، جابه جایی، مجزاسازی، فرونشانی، والایش، شوخ طبعی، پیشاپیش نگری، دیگردوستی کاذب و ابطال، تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، نشخوارفکری و مکانیسم های دفاعی نقش مهمی در اختلال های افسردگی اساسی و وسواسی - جبری دارند. تلاش در راستای کاهش به کارگیری نشخوار فکری و سبک های دفاعی رشدنایافته و روان آزرده می تواند گامی مهم جهت ارتقای سلامت روانی بیماران باشد.
اثر بخشی طرح واره درمانی در درمان زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی طرح واره درمانی در درمان زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: دراین پژوهش، از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شده است. تعداد 5 بیمار به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به مدت 20 جلسه تحت درمان انفرادی با مدل طرح واره درمانی یانگ قرار گرفتند و مرحله پیگیری نیز، دو ماه پس از پایان درمان دنبال شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه هراس اجتماعی(SPIN )، مقیاس اضطراب اجتماعی لیبوویتز(LSAS)، پرسشنامه فرم بلند طرح واره یانگ(YSQ-L2)، مقیاس ترس از ارزیابی منفی(BFNE)، مقیاس خودکارآمدی عمومی(GSE-10) و پرسشنامه کیفیت زندگی(SF-36) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش بهبود تشخیصی و معناداری بالینی استفاده گردید.یافته ها: طرح واره ها درمانی ، موجب کاهش فعالیت طرح واره های ناسازگار اولیه در تمامی حوزه های طرح واره و متعاقب آن سبب کاهش معنادار آماری و بالینی در آماج های اصلی درمان (ترس و اجتناب) می شود. نتیجه گیری : طرح واره درمانی در درمان اختلال اضطراب اجتماعی زنان از کارآیی و اثربخشی لازم برخوردار است.
مقایسه بین نارسایی های شناختی و مولفه های فراشناخت با توجه به متغیر تعدیلی میزان سوانح شغلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: این پژوهش نقش تعدیلی متغیر سانحه شغلی را در رابطه بین نارساییهای شناختی و مولفههای فراشناخت مورد بررسی قرار داد.
روش: پژوهش حاضر از نوع رابطهای است. جامعه آماری 4726 نفر از کلیه کارکنان زن و مرد (رسمی و غیررسمی) یک کارخانه تولید ماشین در سال 1386 بودند. در نهایت 254 نفر بهعنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه نارساییهای شناختی و (CFQ) و پرسشنامه فراشناخت ( MCQ ) ابزار جمعآوری دادهها بودند. شرکتکنندگان براساس میزان سوانح به دو گروه با سوانح و بدون سوانح تقسیم شدند. بهمنظور بررسی ارتباط و مقایسه بین متغیرها از روشهای آمار توصیفی مناسب، همبستگی، آزمون T مستقل و تحلیل عاملی استفاده شد. یافتهها: بین دو گروه از نظر میزان فراشناخت و نارساییهای شناختی تفاوت معنیدار وجود داشت. همچنین رابطه بین نارساییهای شناختی و مولفههای فراشناخت در دو گروه معنیدار بود.
نتیجهگیری: نارسایی شناختی در سنخ صبح (افرادی که بیشترین آگاهی و هوشیاری را در صبح دارند) از افراد سنخ عصر (افرادی که بیشترین آگاهی و هوشیاری را در عصر دارند) بیشتر است. با توجه به این نکته، با گماردن افراد سنخ عصر به مشاغلی که نوبت کاری و شیفت شبانه دارند، میتوان از سانحه پیشگیری کرد."
تاثیر ویژگیهای فردی و سوابق تحصیلی دانشجویان بر حیطه های دهگانه راهبردهای یادگیری و مطالعه وین اشتاین
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر ویژگیهای فردی و سوابق تحصیلی بر راهبردهای مطالعه و یادگیری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران انجام شده است. به این منظور از میان 55583 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، 386 نفر به روش تصادفی طبقه ای بر حسب گروه تحصیلی انتخاب شدند. تحقیق به روش علی ـ مقایسه ای انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد شده راهبردهای مطالعه و یادگیری وین اشتاین بود. با استفاده از آزمون تی، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی، تاثیر ویژگیهای فردی (جنسیت و سن) و سوابق تحصیلی (معدل و مقطع تحصیلی) بر راهبردهای مطالعه و یادگیری دانشجویان بررسی شد. نتایج نشان داد که دختران نسبت به پسران عملکرد بهتری در حیطه های انگیزش، خودآزمایی، مدیریت زمان، پردازش اطلاعات و راهبرد آزمون داشتند. دانشجویان جوان تر نمرات بیشتری از دانشجویان با سنین بالاتر در حیطه های اضطراب، نگرش، راهبرد آزمون و انتخاب ایده اصلی به دست آوردند. دانشجویان با معدل بالا نسبت به دانشجویان با معدل پایین عملکرد بهتری در حیطه های نگرش، خودآزمایی و پردازش اطلاعات داشتند، همچنین هر چند عملکرد دانشجویان کارشناسی در حیطه مدیریت زمان بهتر از دانشجویان کاردانی بود ولی عملکرد دانشجویان کاردانی در حیطه راهنمای مطالعه بهتر از دانشجویان کارشناسی بود.
بررسی رابطه بین ابعاد مختلف دینداری و هویت اخلاقی در دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی حوزه)
اثربخشی افشای هیجانی (گفتاری و نوشتاری) بر علائم افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد شخصیتی برون گردی و نوروز گرایی با نارسایی های شناختی و نقش فراشناخت به عنوان متغیر واسطه ای در این رابطه بود.
روش: 200 دانشجوی دختر دانشگاه تربیت مدرس، فرم تجدید نظر شده پرسشنامه شخصیتی آیزنک، پرسشنامه نارسایی های شناختی و پرسشنامه فراشناخت را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش آماری رگرسیون چندگانه تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد مؤلفه های فراشناخت شامل باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترل ناپذیری و خطر، اطمینان شناختی و باورهای منفی درباره عدم کنترل افکار در رابطه میان نوروز گرایی و نارسایی های شناختی تا اندازه ای واسطه شده اند. همچنین رابطه مستقل معناداری بین نوروز گرایی و نارسایی های شناختی وجود داشت.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش از واسطه شدن فراشناخت و برخی مؤلفه های آن در رابطه میان نوروز گرایی و نارسایی های شناختی حمایت می کند.
مقایسه سبک اسناد علی در گروهی از دانشجویان با صفات مرزی و گروه شاهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بررسیهای شناختی اخیر در مورد اختلالات هیجانی پیشنهاد میکند که سوگیریهای شناختی حداقل به عنوان عوامل نگه دارنده در آسیب شناسی روانی نقش دارند. هدف از این پژوهش، مقایسه سبک های اسنادی در گروهی از دانشجویان با صفات مرزی و گروه شاهد بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع زمینهیابی مقطعی است. نمونه ای به حجم 330 دانشجو با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین دانشجویان دانشگاه تربیت معلم آذربایجان با پرسش نامه شخصیت مرزی Jacson و Claridge غربال شدند و از بین آن ها 30 نفر به عنوان گروه با صفات مرزی و 30 نفر به عنوان گروه شاهد انتخاب و با پرسش نامه سبک های اسنادی Seligman و همکاران مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با روش تحلیل واریانس یک راهه تحلیل شدند.
یافته ها: آزمون میانگین دو گروه مستقل نشان داد که اسناد افراد با صفات مرزی برای حوادث منفی، بیرونی تر، پایدارتر و کلی تر و برای حوادث مثبت، بیرونی تر و ناپایدارتر از گروه شاهد است. اما بین نمرات دو گروه در بعد کلی- جزیی حوادث مثبت تفاوتی مشاهده نشد.
نتیجه گیری: به کارگیری سبک اسناد بیرونی در هر دو موقعیت منفی و مثبت در پژوهش حاضر نشان دهنده نقش مکانیسم دفاعی فرافکنی و تفکرات پارانوئیدی در تبیین های علی افراد با صفات مرزی است. مشابه بودن سبک اسناد در بعد پایدار- ناپایدار افراد افسرده و افراد با صفت مرزی می تواند به دلیل وجود ارتباط بین اختلال افسردگی و صفات مرزی باشد. همچنین یکسان بودن سبک های اسنادی افراد با صفت مرزی و افراد با صفت اسکیزوتایپی برای موقعیت های منفی در هر سه بعد، ممکن است ناشی از ویژگی های مشترکی باشد که بین آن ها وجود دارد.
مقایسه عوامل مرتبط با امید به زندگی در افراد 20 تا 60 ساله شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان اثربخشی آموزش های روان شناختی مبتنی بر روایات اسلامی در رضایت زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نتایج آموزش های حدیثی بر رضایت زناشویی بیست همسر (ده زوج) مراجعه کننده به مرکز مشاوره مؤسسه مطالعاتی مشاوره اسلامی در قم است که حاضر به فراگیری این آموزش ها شده اند.
روش تحقیق، آزمایشی با گروه گواه و از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون بوده است. گروه آزمایش، متشکل از بیست زوج دارای مشکلات زناشویی بود که آموزش های روان شناختی مبتنی بر آیات و روایات اسلامی را دریافت کردند و گروه گواه نیز متشکل از بیست زوج دارای مشکلات زناشویی بودند که هیچ آموزشی دریافت نکردند. پس از مصاحبه تشخیصی و پیش آزمون، هریک از زوجین گروه آزمایش، در شش جلسه به صورت گروهی و یا انفرادی آموزش دیدند و به فاصله دو هفته پس از پایان آموزش، پس آزمون از آنها به عمل آمد.
مقایسه یافته های دو گروه نشان داد که آموزش های روان شناختی یاد شده در بهبود روابط همسران و در نتیجه، رضایتمندی زناشویی آنها مؤثر است؛ و نیز به دست آمد که آموزش ها تاثیرات ماندگاری (در طول زمان) بر بهبود رضایتمندی زناشویی زوجین داشته است. همچنین، نتایج، گویای عدم تاثیر جنسیت بر اثربخشی آموزش های روان شناختی یاد شده است.