فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
مقایسه تاب آوری هیجانی و اجتماعی در دانش آموزان مناطق محروم با غیرمحروم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه تاب آوری هیجانی و اجتماعی کودکان در دو بافت منطقه ای متفاوت کشور و با توجه به نقش جنسیّت بود. در این پ ژوهش 160 دانش آموز منطقه محروم و 320 دانش آموز منطقه غیرمحروم با استفاده از پرسشنامه تاب آوری هیجانی- اجتماعی مرل و روش آماری تحلیل واریانس یکراهه به همراه آزمون تعقیبی شفه مطالعه شدند. یافته های پژوهش نشان داد دانش آموزان مناطق غیرمحروم نسبت به دانش آموزان مناطق محروم در زیرمقیاس های تاب آوری هیجانی- اجتماعی نمره بالاتری به دست آوردند و این برتری در دختران بیشتر مشهود بود. در نتیجه محرومیت اقتصادی و اجتماعی می تواند بر کاهش تاب آوری(بالاخص در پسران) تأثیر به سزایی داشته باشد.
تعلیم و تربیت پسامدرن از دیدگاه جیرو
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت پسامدرن انعکاسی از نظریات پسامدرن در تعلیم و تربیت است. هنری جیرو متولد 1943یکی از نظریه پردازان معاصر تعلیم و تربیت پسامدرن است. این مقاله به بررسی دیدگاههای جیرو به صورت نظام دار می پردازد. وی ضمن انتقاد از آموزش و پرورش حاکم کنونی که مبتنی برآموزه های مدرنیته است، دیدگاه «تعلیم و تربیت مرزی» را پیشنهاد می کند که تلفیقی از نظریات پسامدرنیسم، انتقادگرایی، فمینیسم و برنامه درسی نو مفهوم گرایی است. او معتقد است که آموزش و پرورش ذاتاً روندی سیاسی دارد از این رو باید به مدارس به عنوان حوزه های عمومی دموکراتیک نگریست جایی که در آن باید تعلیم و تربیت انتقادی که منجر به شهروندی انتقادی می شود، جریان یابد. جیرو بر تفاوت، «گروههای اقلیت و حاشیه نشین» مانند زنان و اقلیت های نژادی و...تاکید می کند. از نگاه جیرو معلمان به عنوان روشنفکران تحول آفرین محسوب می شوند که باید دور از اقتدارگرایی سنتی به تعلیم و تربیت انتقادی و مسؤولیت های اجتماعی بپردازند. مقدس نبودن متون درسی، وجود صداهای چندگانه درکلاس درس، اقتدار متجلی در متن و برنامه درسی پنهان از نظریات دیگر جیرو است.وی استفاده از مطالعات فرهنگی را به عنوان یک رشته تلفیقی در جهت غنای تعلیم و تربیت انتقادی پیشنهاد می نماید.
بررسی یک مدل پیشنهادی برای پیشایندها و پیامدهای گذشت در ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیشنهاد مدلی از پیشایندها و پیامدهای مهم گذشت در ازدواج، به منظور شناخت بهتر و کامل تر مفهوم گذشت بود. این مدل نقش اسنادهای علی و مسئولیت پذیری، کیفیت رابطه زناشویی، همدلی و اعتقادات مذهبی در افزایش گذشت زوجین و تاثیر گذشت بر افزایش سلامت روانی و کاهش خشم آنها را بررسی کرد. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 245 نفر مرد و 247 نفر زن را شامل می شد که از میان والدین دانش آموزان دبیرستانی شهر اهواز با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش مقیاس گذشت صفت (TFS)، مقیاس اسناد ارتباطی (RAM)، شاخص کیفیت ازدواج (QMI)، مقیاس صفات همدلی باتسون (BEA)، خرده مقیاس نگرش مذهبی، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (ENRICH) ، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) و خرده مقیاس خشم فهرست تجدید نظر شده علائم روانی R-90SCL را شامل می شود. برای ارزیابی مدل پیشنهادی از روش تحلیل مسیر و بر اساس نرم افزار AMOS ویرایش 7 استفاده شد. مدل ارزیابی شده شاخص های برازندگی خوبی داشت. بر اساس نتایج مدل تحلیل مسیر کیفیت مثبت زناشویی هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق اسنادهای علی و مسئولیت پذیری، گذشت را افزایش می دهد. اسنادهای علی نیز به صورت غیرمستقیم و از طریق اسنادهای مسئولیت و همدلی گذشت را ارتقاء می دهد. اسنادهای مسئولیت نیز به صورت مستقیم و غیرمستقیم به واسطه همدلی گذشت را افزایش می دهد. همدلی نیز به صورت مستقیم گذشت را افزایش می دهد. نگرش های مذهبی نیز به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق اسنادهای مسئولیت گذشت را ارتقاء می دهد. گذشت نیز افزایش سلامت روانی و کاهش پرخاشگری در میان همسران را باعث می شود. درباره مضامین درمانی و آموزشی نتایج و مدل ارائه شده در پژوهش حاضر به تفصیل بحث شده است.
پیش بینی وفاداری دانش آموزان دختر مدارس غیر دولتی براساس اعتماد، تعهد و رضایت از مدرسه
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی توان پیش بینی وفاداری دانش آموزان به مدارس غیردولتی براساس اعتماد به مدرسه، تعهد به مدرسه و رضایت از مدرسه می پردازد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مدارس غیردولتی نواحی پنجگانه شهر اصفهان در سال تحصیلی 88 ـ1387 تشکیل می دادند که براساس روش نمونه گیری سهمی و با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کوهن و همکاران (2001)، تعداد 340 نفر از بین آنها انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار پرسشنامه وفاداری هلگسن و نست (2007)، پرسشنامه اعتماد گاربارینو و جانسون (1999)، پرسشنامه تعهد باو و میتزیفریس (2007) و پرسشنامه رضایت گرملر و گوینر (2000) استفاده گردید. روایی صوری و محتوایی ابزارهای استفاده شده در این پژوهش را متخصصان تایید کردند. یافته های به دست آمده نشان داد که بین وفاداری دانش آموزان به مدارس غیردولتی با اعتماد آنها به مدرسه (05/0P<، 469/0r=)، بین وفاداری دانش آموزان به مدارس غیردولتی و تعهد آنها نسبت به مدرسه (05/0P<، 276/0r=)، همچنین بین وفاداری دانش آموزان به مدارس غیردولتی با رضایت آنها از مدرسه رابطه وجود دارد (05/0P<، 517/0=r). از بین متغیرهای اعتماد، تعهد و رضایت فقط متغیرهای اعتماد و رضایت توان پیش بینی وفاداری دانش آموزان به مدارس غیردولتی را دارند و متغیر تعهد توان پیش بینی وفاداری دانش آموزان را ندارد.
مقایسة اثرات نوع تمرین بر عملکرد و یادگیری برنامة حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر روش های مختلف تمرین بر یادگیری و انتقال برنامة حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان در یک تکلیف زنجیره ای انجام گرفت. به منظور اجرای این طرح، 80 آزمودنی داوطلب مرد (با دامنة سنی 23-19 سال) به طور تصادفی در چهار گروه تمرینی قالبی، تصادفی و ترکیبی (قالبی – تصادفی و تصادفی – قالبی) قرار گرفتند. آزمایش شامل اجرای تکالیف زنجیره ای با برنامة حرکتی تعمیم یافتة متفاوت (تغییر ابعاد فضایی) و پارامتر زمان متغیر بود. آزمودنی ها پس از آشنایی با آزمون و انجام 108 کوشش، براساس گروه تمرینی، در آزمون های یادداری و انتقال شرکت کردند. پس از مراحل مختلف آزمایش، مقدار خطای زمان بندی نسبی (شاخص کارایی برنامة حرکتی تعمیم یافته) و خطای زمان بندی مطلق (شاخص دقت و کارایی پارامتر) محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام گرفت. نتایج اختلاف معنی داری (05/0 ? P). را بین روش های مختلف تمرین در مرحلة اکتساب نشان داد، ولی در مراحل یادداری و انتقال، با وجود برتری نسبی طرح های تمرینی ترکیبی بر مقدار خطاهای زمان بندی نسبی و مطلق، تفاوت بین گروه های تمرینی معنی دار نبود. بنابراین نتایج تحقیق با اثر تداخل زمینه ای و نظریة شی و کهل و ایندرمیل (1990)، لندین و هبرت (1997) و لی و سیمون (2004) مبنی بر سودمندی طرح تمرین ترکیبی بر یادگیری مغایر است.
تأثیر بازسازی خانواده در کیفیت رابطه مادر- دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه سلامت روان و سازگاری و تنظیم هیجان شناختی زنان مطلقه با زنان متأهل شهرستان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به رشد روزافزون طلاق و پیامدهای آن در جامعه، بررسی آن در ابعاد مختلف حائز اهمیت است. روش تحقیق ما توصیفی، از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل و مطلقه بین گروه سنی 20 تا 35 ساله بود. برای تامین اعتبار بیرونی تحقیق، حجم زیرگروه ها 50 نفر زن مطلقه و 50 نفر زن متأهل در نظر گرفته شد و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد: سلامت عمومی گلدبرگ، مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی و پرسشنامه سازگاری بل استفاده گردید. برای آزمون فرضیات تحقیق از روش t مستقل استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که زنان مطلقه در سه بعد سلامت روان، تنظیم هیجان شناختی و سازگاری با زنان متأهل تفاوت معنی دار دارند. نتایج مبنی بر پایین بودن سطوح سلامت روان، تنظیم هیجان شناختی و سازگاری در بین زنان مطلقه، توصیه می گردد با آموزش زنان در آستانه طلاق، سلامت روان، تنظیم هیجان شناختی و سازگاری آنها را ارتقاء داده تا با کاهش طلاق، این گونه زنان کمتر دچار آسیب های فردی و اجتماعی گردند.
ارزیابی دست نویسی دانش آموزان کم توان ذهنی: معرفی یک ابزار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مشکلات آموزشی دانش آموزان کم توان ذهنی در مدارس استثنایی اختلالات دست نویسی است. به منظور ارزیابی بهتر این اختلالات، این پژوهش با هدف ساخت ابزاری برای ارزیابی دست نویسی و اجرای آن بر روی دانش آموزان کم توان ذهنی انجام گرفت.
روش بررسی: در این پژوهش توصیفی و مقطعی که از نوع مطالعات همبستگی و بخشی از آن نیز اعتبارسنجی ابزار است، از 157 دانش آموز کم توان ذهنی دختر و پسر که در سال تحصیلی 85-1384 در پایه های اول تا پنجم مدارس استثنایی شهرری مشغول به تحصیل بودند، پس از حذف نمونه هایی که معیارهای خروج از مطالعه را شامل بودند، مابقی 126 دانش آموز کم توان ذهنی (53 دختر و 73 پسر) که در دامنه سنی 9 تا 19 سال قرار داشتند، به روش تمام شمار شرکت نمودند. برای همه دانش آموزان چک لیست دست نویسی محقق ساخته اجرا شد. داده های بدست آمده با آزمونهای آماری تی مستقل، یومن و یتنی و همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که دست نویسی با جانبی شدن (196/0=p)، جنسیت (487/0=p) و با سن (449/0=p) رابطه معنی دار ندارد. اما با پایه تحصیلی (248/0 = r ، 005/0 P<) رابطه معنی دار دارد، که البته بین پایه های مختلف تفاوت معنادار مشاهده نشد. شایع ترین مشکل دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی شهرری جدانویسی با 82 درصد و کم اهمیت ترین مشکل دست نویسی آنان، فاصله گذاری بین کلمات و حروف با 9/34 درصد بود.
نتیجه گیری: فراوانی اختلالات مربوط به اجزای خوانایی دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی مبین این امر است که اختلالات دست نویسی در مدارس استثنایی نیازمند توجه تخصصی است.
ارزیابی تراز تواناییهای شناختی ریاضی (فضا و عدد) و همبستگی آن با پیشرفت تحصیلی و سن عقلی و جنسیت
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزیابی درک مفاهیم بنیادی ریاضی و بررسی رابطه بین تواناییهای شناختی ریاضی و عملکرد دانشآموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی استان مازندران براساس نظریه پیاژه انجام شده است. برای پوشش دادن کامل اهداف تحقیق 16 فرضیه فرعی بررسی شد. جامعه آماری این مطالعه را کلیه دانشآموزان پسر و دختر پایههای اول تا پنجم مشغول به تحصیل در استان مازندران در سال تحصیلی 86 ـ 1385 تشکیل دادند. بهطور کلی تعداد 200 آزمودنی (100 پسر و 100 دختر) در پنج پایه تحصیلی ابتدایی مورد آزمون تشخیص تواناییهای شناختی ریاضی پیاژه قرار گرفتند. از این تعداد از هر پایه تحصیلی 20 دانشآموز انتخاب شدند. در مجموع از هر پایه تحصیلی 40 دختر و پسر آزمودنیهای این مطالعه را تشکیل دادند. ابزارهای این مطالعه را آزمون تواناییهای شناختی ریاضی پیاژه، آزمون هوشآزمای گودیناف و محاسبه میانگین نیمسال قبل تمامی دروس تشکیل دادند. یافتهها نشان داد که سطح عملکرد پایههای اول تا پنجم ابتدایی در مفاهیم دوازدهگانه ریاضی متفاوت است. بین پایههای تحصیلی در ادراک فضایی نقطه، مفهوم ضرب و مفهوم کسر تفاوت معنادار وجود دارد، ولی در مورد سایر تواناییها تفاوت معنادار نیست. بین تواناییهای شناختی ریاضی و پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانشآموزان پایههای تحصیلی مختلف دوره ابتدایی همبستگی وجود دارد. بین تواناییهای شناختی ریاضی و سن عقلی دانشآموزان پایههای مختلف مقطع ابتدایی همبستگی معنادار وجود ندارد. بین میزان توانایی شناختی ریاضی پسران و دختران تفاوت معنادار وجود ندارد سطح خطاپذیری در تمامی موارد تعیین شده است (P< 0/5).
بررسی رابطه هوش هیجانی وپیشرفت تحصیلی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی، کم رویی جنسی و جرأت ورزی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :عملکرد جنسی مناسب و سالم، یکی از نشانه های سلامت جسم و روان است و باعث ایجاد حس لذت مشترک در بین زوجین می شود. با توجه به اهمیت فرایندهای روان شناختی جنسی زنان، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر عملکرد جنسی و فرایندهای روان شناختی جنسی زنان 20 تا 50 سال متأهل مبتلا به اختلالات جنسی شهر اصفهان انجام گرفت. مواد و روش ها:روش این پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه شاهد و پیگیری یک ماهه بود. نمونه آماری شامل 20 نفر از زنان متأهل 20 تا 50 سال بود که در بهار 1394 به کلینیک ها و مطب های روان پزشکی زنان و زایمان واقع در شهر اصفهان مراجعه کرده و با توجه به نسخه پنجم راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5 thedition یا DSM-V)، تشخیص اختلالات جنسی دریافت بودند. نمونه ها به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (هر گروه 10 نفر). ابزار جمع آوری شامل پرسش نامه های جمعیت شناختی، عملکرد جنسی زنان Rosen، کم رویی جنسی van lankveld و جرأت ورزی جنسی Hurlbert بود. مداخله پژوهش شامل 10 جلسه آموزشی 45 دقیقه ای درمان ACT برای گروه آزمایش بود و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها:روش ACT بر بهبود عملکرد جنسی، جرأت ورزی جنسی و کاهش کم رویی جنسی زنان مؤثر بود (05/0 > P). نتیجه گیری:می توان برای بهبود عملکرد جنسی، جرأت ورزی جنسی و کاهش کم رویی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی، از روش ACT سود جست.
بررسی رابطة ابعاد چهارگانة هویت و جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، رابطة بین ابعاد چهارگانة هویت (هویت شخصی، هویت ارتباطی، هویت اجتماعی و هویت جمعی) با جهت گیری مذهبی (درونی و بیرونی) بررسی شده است. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی بوده است. تعداد 150 نفر از نوجوانان پسر و دختر با دامنة سنی 16ـ 18 سال در مقطع تحصیلی دبیرستان به روش تصادفی ساده انتخاب و توسط نسخة چهارم پرسش نامة جنبه های هویت (AIQ- IV) و پرسش نامة جهت گیری مذهبی (آلپورت و راس، 1950) ارزیابی شدند. از همبستگی و تحلیل رگرسیون، به منظور بررسی ارتباطات متغیرها و تأثیر ابعاد هویت بر جهت گیری مذهبی بیرونی و درونی استفاده شد.
نتایج تحلیل رگرسیون بر روی هر دو جنس نشان می دهد که ابعاد هویت فردی، هویت جمعی و هویت اجتماعی، پیش بینی کنندة جهت گیری مذهبی درونی است (568/0 = R، 01/0 >P) و از میان ابعاد هویت، تنها هویت فردی، پیش بینی کنندة جهت گیری مذهبی بیرونی است (273/0=R، 05/0 >P ).
تحلیل الگوی ساختاری رابطه بین سبک های مقابله و اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر ارایه الگوی تحلیل رابطه بین سبک های مقابله با استرس (سبک اجتنابی، هیجان مدا ر و مسأله مدار) و جنسیت با اهمال کاری تحصیلی در بین دانشجویان بود. 310 نفر به روش تصادفی مرحله ای به عنوان نمونه مورد مطالعه از بین دانشکده های دانشگاه مشهد انتخاب شدند و به دو آزمون روا و پایا پاسخ دادند. ابزارهای استفاده شده در مطالعه حاضر پرسش نامه اهمال کاری لی و سبک های مقابله با فشار روانی پارکر و اندلر بود. بعد از بررسی تحلیل اکتشافی و تأییدی آزمون ها، داده ها توسط آزمون های آماری، میانگین، انحراف استاندارد، آزمون t و معادلات ساختاری تحلیل گردید. نتایج به دست آمده با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که برازش الگوی نهایی پیشایندها با داده ها تأیید می گردد. بر اساس نتایج مدل، راهبرد مقابله مسأله مدار اثر معکوس معنی دار بر اهمال کاری تحصیلی دارد. نتایج حاصل از آزمون t نشان داد که بین میانگین نمرات اهمال کاری در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود ندارد.
تاثیر مداخله مدرسه ـ محور مبتنی بر الگوی ارتقا سلامت پندر برای افزایش فعالیت جسمانی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: فعالیت جسمانی منظم در ارتباط با نتایج مثبت متعددی در جوانان است. میزان فعالیت جسمانی در طی دوران دبیرستان دختران نوجوان ایرانی در مقایسه با پسران پایین تر است. برای توقف و یا معکوس کردن این روند کاهش، مداخلات مبتنی بر تئوری ها و الگوهای گوناگون با هدف افزایش رفتار ورزشی دختران مورد نیاز است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر مداخله مدرسه ـ محور مبتنی بر الگوی ارتقا سلامت پندر برای افزایش فعالیت جسمانی دانش آموزان دختر بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی آموزش بهداشت تصادفی شده با گروه شاهد بوده و تاثیر اجرای یک برنامه آموزشی 24 هفته ای مبتنی بر الگوی ارتقا سلامت پندر را به منظور بهبود عوامل شناختی و روانی اجتماعی مرتبط با فعالیت جسمانی و افزایش رفتار ورزشی، دختران نوجوان (106 نفر) شهر سنندج را در سال 1385 ارزشیابی کرد. برنامه مداخله شامل؛ جلسات آموزشی و مشاوره های متناسب شده بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری کولموگروف- اسمیرنوف، تی مستقل و زوجی، مان ویتنی و ویلکاکسون آنالیز گردید.
یافته ها: افزایش وقت صرف شده روزانه برای فعالیت جسمانی گروه تجربی در مقایسه با شروع مطالعه، 45 دقیقه بود. مداخله موجب تاثیر مثبت و معنی داری در پیشرفت مراحل آمادگی، بهبود خود کارآمدی درک شده، لذت درک شده مرتبط با رفتار، تاثیرات بین فردی، داشتن برنامه ریزی برای عمل، همچنین کاهش موانع درک شده و ترجیحات رقابت کننده با انجام فعالیت در گروه تجربی شد (p£0.0001-0.04).
نتیجه گیری: ارزشیابی پیامدها در پایان برنامه مداخله، اثرات مثبت برنامه را بر مراحل تغییر، تعیین کننده های بالقوه رفتار فعالیت جسمانی و متوسط فعالیت جسمانی روزانه نشان داد. نسبت قابل توجه افراد مراحل عمل و نگهداری گروه تجربی در مقایسه با آزمون پایه، رسیدن به معیار توصیه شده برای فعالیت جسمانی نوجوانان، از نتایج امیدوار کننده مداخله مدرسه مدار مبتنی بر الگوی ارتقا سلامت پندر محسوب می شود.
بررسی شیوع درد در طول عمر، درد مزمن مستمر و برخی از ویژگی های همراه با آن
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر عبارتند از: 1- بررسی میزان شیوع درد در طول عمر (شیوع عمرانه)، 2- بررسی میزان شیوع درد طی یک دوره زمانی 6 ماهه قبل از شروع مطالعه، 3- بررسی میزان شیوع درد مزمن مستمر و 4- فراهم آوردن اطلاعات تفصیلی درباره برخی از ابعاد درد مزمن در جمعیت مورد مطالعه دو شهر کوچک قروه و ایلام. برای دستیابی به این اهداف، 512 نفر (298 مرد و 214 زن) از اهالی این دو شهر مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داده است که 72 درصد (370 نفر) از افراد مورد مطالعه دست کم یکبار در طول عمر خود دردی را تجربه کرده اند که یا به دلیل درد مذکور به پزشک مراجعه نموده اند و یا برای رهایی از آن دارو مصرف کرده اند. علاوه بر این، 26 درصد (133 نفر) از افراد مورد مطالعه در طول 6 ماه گذشته دردی را تجربه کرده اند که دست کم یک روز و یا بیشتر طول کشیده است. میانگین سن این گروه از افراد 33.02 سال (سال 11.90= انحراف معیار) و میانگین مدت استمرار درد آنها 21.07 ماه (ماه 36.6= انحراف معیار) گزارش شده است. از مجموع 133 نفر که در طول 6 ماه گذشته درد را تجربه کرده اند، 87 درصد به دلیل درد به پزشک مراجعه کرده اند، 14 درصد به دلیل درد دست کم یک بار تحت عمل جراحی قرار گرفته اند و 68 درصد از آنها به منظور رهایی از درد و یا تسکین آن دارو مصرف کرده اند. از مجموع 133 نفری که در طول 6 ماه قبل از انجام پژوهشی درد را تجربه کرده بودند، 46 نفر (یا 9 درصد کل نمونه مورد مطالعه) گزارش کردند که درد آنها در طول این مدت بطور مستمر ادامه داشته است. بنابراین، میزان شیوع درد مزمن مستمر در جمعیت مورد مطالعه 9 درصد بوده است. مقایسه دو گروه مبتلا به درد (133 نفر) و بدون درد (379 نفر) در 8 شاخص مربوط به سلامت عمومی (درد بدنی، سلامت عمومی، سلامت روانی، عملکرد جسمانی، ایفای نقش جسمانی، ایفای نقش هیجانی، عملکرد اجتماعی و سرزندگی) نشان داد که وضعیت افراد دارای درد در کلیه شاخص های مربوط به سلامت به نحو معنی داری پایین تر از وضعیت سلامت افراد گروه بدون درد است. بخشی از یافته های پژوهش حاضر، با نتایج پژوهش های انجام شده در کشورهای غربی دارای هماهنگی است