فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۷٬۰۶۱ تا ۲۷٬۰۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی رفتار، تفکر و واکنش های عاطفی افراد در بحران ها کمک شایانی به کاهش و پیشگیری از آسیب ها در جنبه های مختلف زندگی، به ویژه بُعد روانی خواهد کرد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و اضطراب کرونا بود. به منظور دست یابی به هدف پژوهش، 305 نفر با میانگین سنی 6/34 (انحراف معیار 04/9) از استان مرکزی ازطریق فراخوان برخط در این مطالعه شرکت کردند. شرکت کنندگان به پرسشنامه سبک های تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرج، 2006) و مقیاس اضطراب بیماری کرونا (علی پور و همکاران، 2020) پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری در این پژوهش نشان داد ابعاد سازش یافته (پذی رش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، اتخاذ دیدگاه) و سازش نایافته (سرزنش خود، سرزنش دیگران، نش خوار فکری، فاجع ه آمیزپنداری) تنظیم هیجانی به طور معناداری بُعد جسمانی و روانی اضطراب کرونا را پیش بینی می کنند (05/0p<). همچنین، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، سطح تحصیلات و سن می تواند 25درصد از علائم روان شناختی و ۳۴درصد از علائم جسمی تغییرات اضطراب کرونا را تبیین کند. به طورکلی، می توان گفت که بحران هایی مانند شیوع ویروس کووید ۱۹ بر سلامت روان افراد جامعه تأثیر می گذارد. میزان آسیب در ابعاد هیجانی مانند اضطراب تحت تأثیر سبک تنظیم شناختی هیجان، سن و سطح تحصیلات افراد قرار می گیرد.
Emotional Deregulation, Dissociative Experiences and Cognitive Failures in Individuals with and without Posttraumatic Stress Symptoms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
abstract Objective: Studies have found that PTSD patients are more likely to experience various physical and mental health problems. This study was conducted to compare emotional deregulation, dissociative experiences and cognitive failures in persons with and without post-traumatic stress symptoms (PTSS). Method: This research was causal–comparative. The sample consisted of 150 persons with and without PTSS (75 in each group) referring to forensic medicine centers of Ardabil city. The subjects were selected via convenient sampling method. Cognitive Emotion Regulation Questionnaire-Short Form (CERQ-SF), Dissociative Experiences Scale (DES), Cognitive Failures Questionnaire (CFQ), and Impact of Event Scale-Revised (IES-R) were utilized for data collection. Results: Multivariate analysis of variance showed that mean scores of emotional deregulation, dissociative experiences, and cognitive failures were significantly higher in persons with PTSS (p < 0.01). Conclusion: The findings indicated that modifying dissociative experiences and cognitive failures, and enhancing emotional regulation skills may help to mitigate posttraumatic stress symptoms.. keyword
نقش منزلت های هویت تحصیلی و ادراک فعالیت های کلاسی در پیش بینی جهت گیری اهداف تسلطی و عملکردی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
150 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش منزلتهای هویت تحصیلی و ادراک فعالیتهای کلاسی در پیشبینی جهتگیری اهداف تسلطی و عملکردی دانشآموزان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، دانشآموزان پسر دوره متوسطه ناحیه 4 در سال تحصیلی 99-1398 در شهرستان تبریز بودند که از این جامعه، تعداد 190 نفر دانشآموز به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه اهداف پیشرفت میگدلی و همکاران (1988)، منزلت هویت تحصیلی واز و ایزاکسون (2008)، ادراک از فعالیتهای کلاسی جنتری و همکاران (2002) استفاده شد. دادههای بهدستآمده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه (همزمان) در نرمافزار SPSS.21 تحلیل گردید. نتایج نشان داد که متغیرهای ادراک از ساختار کلاس درس، منزلتهای هویت تحصیلی قادرند تغییرات جهتگیری هدف تسلطی و عملکردی را در دانشآموزان پیشبینی کنند؛ بنابراین ادراک فعالیتهای کلاسی و هویت تحصیلی نقش مهمی در جهتگیری اهداف یادگیری دارند.
مدل ساختاری پیش بینی خردمندی بر اساس هوش موفق و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
565 - 586
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری پیش بینی خردمندی بر اساس هوش موفق و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی خودکارآمدی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های آزاد استان تهران در سال 1400-1399 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای خردمندی (آردلت، 2003)، هوش موفق (استرنبرگ، 2005)، بهزیستی روانی (ریف، 1989) و خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V19 و Amos-V8.8 استفاده گردید. همچنین به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. یافته ها: نتایج نشان داد هوش موفق اثر مستقیم بر خردمندی داشته است، رابطه هوش موفق با خردمندی به صورت مستقیم برابر (08/2 = t و 25/0=β) است. در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم هوش موفق بر خردمندی دانشجویان به واسطه خودکارآمدی با 95 درصد اطمینان رد می شود. نتایج نشان داد بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم بر خردمندی داشته است، رابطه بهزیستی روانشناختی با خردمندی به صورت مستقیم برابر (91/4 = t و 68/0=β) است. در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم بهزیستی روانشناختی بر خردمندی دانشجویان به واسطه خودکارآمدی با 95 درصد اطمینان تایید می شود. نتیجه گیری: لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
کارایی درمان شناختی رفتاری حساس به فرهنگ بر علایم اختلالات هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
292 - 301
حوزههای تخصصی:
درمان شناختی رفتاری حساس به فرهنگ (CaCBT) یک روش درمانی جدید برای اختلالات هیجانی است که برای افزایش کارایی درمان شناختی رفتاری (CBT) در فرهنگ های غیر غربی به کار می رود. هدف این پژوهش، مطالعه کارایی CaCBT بر علایم اختلالات هیجانی در جامعه ایرانی بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی، به لحاظ جمع آوری داده ها از نوع تجربی و طرح آن تک-موردی بود. جامعه آن را دانشجویان دانشگاه تبریز در سال 98-97 تشکیل می دادند. برای انتخاب نمونه ابتدا پرسشنامه DASS-42 بین 335 دانشجو که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای وارد مطالعه شده بودند، اجرا شد. سپس 4 نفر که بالاترین نمره را در DASS-42 کسب کرده بودند، برای مرحله درمان انتخاب شدند. بسته درمان شناختی رفتاری حساس به فرهنگ (نعیم و همکاران، 2015) به مدت 8 جلسه بر شرکت کنندگان و خانواده آن ها از سوی دو درمانگر مستقل اجرا شد. از پرسشنامه های افسردگی و اضطراب بک نیز جهت اندازه گیری شدت علایم افسردگی و اضطراب استفاده شد. نتایج مطالعه با استفاده از درصد بهبودی نشان داد شرکت کننده ها بهبودی قابل ملاحظه ای در علایم افسردگی و اضطراب داشته اند و نمرات پیگیری در حد مطلوب بود. همچنین اندازه اثر برای همه شرکت کنندگان حداقل در سطح متوسط (52/0) بود. بر اساس یافته های پژوهش به نظر می رسد با تغییر یا انطباق درمان های سنتی روان شناختی بر پایه مؤلفه های بافتاری و فرهنگی، می توان پروتکل های درمانی مناسب تری برای جمعیت ایرانی تدوین کرده و به کاربست. ملاحظات کاربردی و بالینی CaCBT در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
مقایسه اثرات مداخلات شناختی-رفتاری، آموزش سبک های پردازش حسی و والدگری مثبت برمشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثر بخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر کیفیت روابط زناشویی، صمیمیت زناشویی، افسردگی زناشویی زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر کیفیت روابط زناشویی، صمیمیت زناشویی، افسردگی زناشویی زنان خیانت دیده بود. روش پژوهش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود که جامعه آماری آن شامل زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مرکز مشاوره ژرفا شهر کرمانشاه بودند که پس از غربالگری30 زن خیانت دیده به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زن) و گواه (15 زن) کاربندی شدند. ابزاهای این پژوهش پرسشنامه کیفیت روابط زناشویی باسبی (1995)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر، 1983 و پرسشنامه افسردگی بِک، 1961 بود. گروه آزمایش به مدت ده جلسه تحت مداخله زوج درمانی شناختی- رفتاری هالفورد، 2005؛ به صورت گروهی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون واریانس اندازههای مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله زوج درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت روابط زناشویی (11/29=F و 001/0=P)، صمیمیت زناشویی (13/7=F و 013/0=P) و افسردگی زناشویی (72/15=F و 001/0=P) مؤثر است؛ و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: در نهایت این نتیجه حاصل شده است که زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر کیفیت روابط زناشویی زنان خیانت دیده در شهر کرمانشاه اثر بخش بوده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که از روش زوج درمانی شناختی-رفتاری می توان برای کاهش افسردگی زناشویی زنان خیانت دیده و در نهایت استحکام خانواده استفاده کرد.
اثر روان درمانی تحلیلی مبتنی بر روابط ابژه بر سازمان شخصیت و سبک های دفاعی افراد مبتلا به شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی روان درمانی تحلیلی مبتنی بر روابط ابژه (معطوف به انتقال) بر سازمان شخصیت و سبک های دفاعی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش پژوهش از نوع طرح تک آزمودنی A-B-A بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که به بخش سرپایی بیمارستان روانپزشکی زارع و کلینیک خانه معنا ساری در بازه زمانی اردیبهشت الی خرداد 99 مراجعه کردند، که با تایید روانپزشک 32 نفر بودند، از میان آنها 7 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه روان درمانی تحلیلی مبتنی بر روابط ابژه 4 نفر و گروه گواه 3 نفر به روش تصادفی قرار داده شد و داده ها در طی یک سال، با استفاده از پرسشنامه سازمان شخصیت کرنبرگ IPO (کرنبرگ، 2002) و سبک های دفاعی DSQ-40 (اندورز و همکاران، 1993) گرداوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل نمودار، تغییر پایا و درصد بهبودی، استفاده شد. یافته ها نشان داد که روان درمانی تحلیلی مبتنی بر روابط ابژه (معطوف به انتقال) می تواند نتایج مطلوبی بر روان سازمان شخصیت و سبک های دفاعی افراد مبتلا به شخصیت مرزی بگذارد. موفقیت آمیز بودن درمان بیماران مرزی بسیار پیچیده تر از آن است که متون پژوهشی نشان می دهند و همچنین فرجام درمان به صورت موفقیت در مقابل شکست نیست، بلکه شماری از حوزه های عملکردی را شامل می شود. همچنین برای تعمیم نتایج به پژوهش های بیشتر نیازمندیم.
ارائه الگوی قلدری سازمانی در کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۰)
81 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از آن است قلدری در سازمان ها و بخصوص نیروی پلیس به یک معضل اساسی تبدیل شده است. از این رو هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل معادلات ساختاری قلدری سازمانی در کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش حاضر متشکل از کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 290 نفر از کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. همه آن ها پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کرده اند. سپس داده ها به روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSSV19 و LISRELV8.80 مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد الگوی مفهومی قلدری سازمانی در ستاد فرماندهی نیروی انتظامی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین روابط بین متغیرها مطلوب بدست آمد. نتیجه گیری: در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان از الگویی مناسب جهت قلدری سازمانی در نیروی انتظامی بوده و به کارکنان، سرپرستان، مدیران و سایر متخصصان در حوزه نیروی انتظامی، آگاهی و استفاده از این مدل جهت برخورد و مقابله با قلدری سازمانی پیشنهاد می شود.
شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر انگیزش شغلی کارکنان یک واحد صنعتی با استفاده از رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
144 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت و تحلیل عوامل موثر بر انگیزش شغلی کارکنان یک واحد تولید قطعات صنعتی با رویکرد تحلیل مضمون بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف جزو پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. روش پژوهش از نوع کیفی بوده و جامعه آماری مورد نظر کلیه کارکنان در سطوح مختلف یک شرکت تولیدی قطعات خودرو به تعداد 270 نفر در سال 1400-1399 بوده اند. نمونه گیری به صورت هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری صورت پذیرفت و با انجام مصاحبه عمیق و اکتشافی با 17 نفر از مدیران و کارکنان سطوح مختلف شرکت انجام گردید. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل مضمون براون و کلارک و با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020 بوده است. یافته ها حاکی از شناسایی ده مضمون اصلی به عنوان عوامل اثرگذار بر انگیزش شغلی می باشد که این عوامل عبارتند از: عدالت سازمانی، حمایت سازمانی، دلبستگی شغلی، سرسختی شغلی، سبک رهبری، مدیریت جبران خدمات، وضعیت اقتصادی، امنیت شغلی، وضوح نقش و الزامات شغل. با توجه به نتایج به دست آمده هر یک از مضامین اصلی سهمی در انگیزش شغلی کارکنان دارند؛ و مدیران با مورد توجه قراردادن عوامل ادراکی شناسایی شده به دست آمده از روش تحلیل کیفی، بهتر می توانند باعث بهبود انگیزش شغلی کارکنان گردند و بر عملکرد آنها اثر گذار باشند.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد چندوجهی لازاروس بر بهزیستی روان شناختی دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
108-128
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد چندوجهی لازاروس بر بهزیستی روان شناختی دانش آموزان روستایی پسر اجرا شد . روش: پژوهش حاضر، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه موردمطالعه کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه مدارس دولتی مناطق روستایی شهرستان اندیمشک را شامل می شد که با روش نمونه گیری خوشه ای، 30 نفر از افراد این جامعه که در مقیاس بهزیستی روان شناختی نمره ی کل پایین تر از حد متوسط یعنی پایین تر از 63 کسب کردند، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایشی به طور هفتگی 8 جلسه مشاوره گروهی دریافت کردند(هر جلسه 90 دقیقه). ابزار پژوهش فرم کوتاه پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف بود. پس از اتمام جلسات، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه ازنظر بهزیستی روان شناختی تفاوت معناداری وجود دارد(001/0> p ). دستاورد نهایی این پژوهش، اثربخشی گروه درمانی چندوجهی لازاروس برافزایش بهزیستی روان شناختی دانش آموزان پسر بود. نتیجه گیری : به طورکلی یافته های پژوهش نقش و اهمیت درمان چندوجهی لازاروس را در افزایش بهزیستی روان شناختی نشان می دهد.
پیش بینی قلدری در محیط کار پرستاران بر اساس سبک های تبادل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلدری در محل کار را می توان یکی از عومل اصلی استرس در فضای کاری دانست که عواقب نامطلوبی به همراه دارد. یکی از محیط های کاری که بروز رفتار قلدری در آن بسیار گزارش شده است، محیط بیمارستان برای پرستاران شاغل در آنهاست. بسیاری قلدری را مربوط به نگرش هایی می دانند که از تعاملات بین فردی در بافت محیط کار سرچشمه می گیرد؛ بنابراین انتظار می رود که مفاهیم مبتنی بر نظریه تبادلات اجتماعی در این مورد راه گشا باشد. هدف این پژوهش، پیش بینی رفتار قلدری در محیط کار پرستاران بر اساس سبک های تبادل اجتماعی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل پرستاران شاغل در بیمارستان شهر تهران بود که تعداد 250 نفر از پرستاران سه بیمارستان آموزشی به روش نمونه گیری خوشه ای در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه قلدری در محیط کار (اینارسن، 2009)، و مقیاس سبک های تبادل اجتماعی (لیبمن، 2011) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که سبک تبادلی انصاف و سرمایه گذاری افراطی می توانند رفتار قلدری در محیط کار پرستاران را با اطمینان پیش بینی نمایند (05/0p≥ ). این نتایج تاییدکننده نقش سبک های تبادل اجتماعی در ارتباط با بروز رفتار قلدری در محیط کار است و می تواند در شناخت بهتر آن و طراحی مداخلات آموزشی و درمانی روانشناختی موثر باشد.
نشانگرهای یک رهبر آموزشی موفق؛ یافته های یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 14
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور شناسایی نشانگرهای یک رهبر آموزشی موفق در مدرسه و در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از راهبرد پدیدارشناسی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل استادان رشته مدیریت آموزشی دانشکده های علوم تربیتی دانشگاه های دولتی و نیز مدیران شاخص مدارس متوسطه شهر شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 است. از میان جامعه آماری، ۳۰ نفر از طریق نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از کدگذاری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که رهبر آموزشی موفق برای مدارس متوسطه شهر شیراز دارای ۳۶ نشانگر در ۵ مقوله تعیین جهت، مدیریت فرهنگ و جو سازمانی، نظارت و ارزیابی آموزشی، مدیریت بر فرایند یاددهی – یادگیری در مدرسه، و رشد و توسعه حرفه ای است.
بررسی رابطه بین ابعاد شخصیت و انگیزش با رضایت شغلی از راه شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۵۴
193-207
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی قدرت پیش بینی کنندگی ابعاد شخصیتی نظریه کلونینجر و تنظیم های مختلف انگیزشی نظریه خود تعیین گری در رابطه با رضایت شغلی درونی در شرکت ذوب آهن اصفهان بوده است. برای این منظور از مدل شبکه های عصبی مصنوعی استفاده گردید. تعداد 202 نفر از کارکنان به روش نمونه گیری در دسترس در پژوهش شرکت داده شدند. آنها پرسشنامه های مزاج و خوی ( TCI-56 )، انگیزش کاری ( MAWS ) و رضایت شغلی درونی ( JSS ) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که انگیزش هم هویت شده، انگیزش درونی و بعد شخصیتی خود-راهبری به ترتیب در تعامل با سایر ابعاد شخصیتی و انگیزشی و ویژگی های جمعیت شناختی بیشترین اهمیت را در پیش بینی رضایت شغلی درونی دارا می باشند.
روایی، پایایی و ساختار عاملی مقیاس خودتخریبگری مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های روان سنجی و ساختار عاملی نسخه فارسی مقیاس خودتخریبگری مزمن ( CSDS ) بود. روش : برای تنظیم نسخه فارسی مقیاس خودتخریبگری مزمن از شیوه ترجمه-ترجمه وارون استفاده شد. با روش نمونه گیری در دسترس از رشته های تحصیلی مختلف (فنی، علوم پایه و علوم انسانی) دانشگاه تهران، 413 پرسشنامه (234 زن و 179 مرد) برای بررسی ساختار عاملی CSDS تکمیل شد. برای بررسی پایایی بازآزمایی، 28 دانشجوی زن به فاصله دو هفته و 26 مرد به فاصله پنج هفته دو بار به مقیاس خودتخریبگری مزمن پاسخ دادند. برای بررسی روایی همگرا نیز 55 دانشجوی زن و 45 مرد بررسی شدند. برای گردآوری داده ها، افزون بر مقیاس خودتخریبگری مزمن ( CSDS )، پرسشنامه احساسات شخصی ( PFQ )، مقیاس سطوح خودانتقادی ( LSCS ) و پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم ( BDI-II ) به کار رفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد. یافته ها : تحلیل عاملی گویه های مردان (23 گویه) چهار عامل «سهل انگاری و عدم تقید»، «مسامحه»، «مخاطره جویی» و «تخدیرطلبی» و تحلیل عاملی گویه های زنان (19 گویه) سه عامل «مسامحه و خطرپذیری»، «بی نظمی» و «عدم مراقبت و برنامه ریزی» را به دست داد. چهار عامل مقیاس مردان، 5/50 درصد و سه عامل مقیاس زنان، 4/45 درصد واریانس نمره کل را تبیین کردند. ضریب آلفای کرونباخ دو بخش مردان و زنان، به ترتیب، 849/0 و 845/0 بود. ضریب آلفای کرونباخ عوامل مربوط به مردان 865/0-698/0 و عوامل مربوط به زنان 800/0-685/0 بود. همسانی درونی مقیاس از راه محاسبه ضریب همبستگی پیرسون میان نمره عوامل با یکدیگر و با نمره کل و ضریب همبستگی اسپیرمن میان گویه های هر عامل نیز تأیید شد. روایی همگرا از راه محاسبه ضریب همبستگی پیرسون میان نمره کل و نمره عوامل CSDS با متغیرهای افسردگی، احساس شرم، احساس گناه، خودانتقادی درونی و خودانتقادی مقایسه ای تأیید شد. نتیجه گیری : نسخه فارسی مقیاس خودتخریبگری مزمن از ویژگی های روان سنجی مناسب برای به کارگیری در پژوهش ها برخوردار است.
اثر علی مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر شکل گیری تفکر استراتژیک با میانجی گری جو روابط کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
63 - 72
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر شکل گیری تفکر استراتژیک با میانجی گری جو روابط کارکنان استانداری البرز می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی – به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری- می باشد. جامعه آماری آن شامل کلیه کارکنان استانداری البرز به تعداد 360 نفراست که از میان آنان 202 نفر با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه-گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار LISREL انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر گرایش به تفکر استراتژیک کارکنان در سطح (01/0p < ؛ 71/0ß =) و مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر جو روابط کارکنان کارکنان در سطح (01/0p < ؛ 84/0ß =) تاثیر مثبت ومعنادار دارد. هم چنین جو روابط کارکنان بر گرایش به تفکر استراتژیک (01/0p < ؛ 28/0ß =) و مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر گرایش به تفکر استراتژیک با نقش میانجی گری جو روابط کارکنان در سطح (01/0p <) تاثیر مثبت و معنادار دارد. با توجه به میانجی جو روابط کارکنان می توان نتیجه گرفت که این متغیر می تواند بر میزان اثر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر تفکر استراتژیک تأثیر دارد و پیشنهاد می شود که استانداری البرز باید در سازمان خود روابط و تأثیر این متغیرها بر روی هم را مدنظر قرار دهد.
ارزیابی اضطراب کرونا در دانشجویان دختر: نقش پیش بین ادراک شایستگی و روابط بین فردی در دوران همه گیری کرونا
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس ادراک شایستگی و روابط بین فردی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از طریق روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند و پرسشنامه ها به صورت آنلاین از طریق شبکه های اجتماعی (واتساپ و تلگرام) توزیع شد. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398)، ادراک شایستگی هارتر (1982) و روابط بین فردی بارخام II-32 (1996) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار به کار رفت و پس از اطمینان از نرمال بودن داده ها از روش های آمار استنباطی از نوع همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ۲3 استفاده شد و سطح معناداری آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که 31 درصد از واریانس اضطراب کرونا توسط ادراک شایستگی و روابط بین فردی تبیین می شود. این نتایج حاوی تلویحات کاربردی مهمی می باشد. پیشنهاد می شود از طریق برگزاری کارگاه هایی به صورت مجازی در زمینه متغیرهای پژوهش در دوران همه گیری کرونا به مشکلات بین فردی و ادراک شایستگی دانشجویان بیشتر توجه شود.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر روی آورد شناختی-رفتاری در تغییر سبکهای دلبستگی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت اثر بخشی مشاورة گروهی مبتنی بر روی آورد شناختی رفتاری در تغییر سبکهای دلبستگی دانش آموزان انجام شد. نمونة پژوهش حاضر متشکل از 60 دانش آموز دختر دبیرستانی بود که با استف اده از روش نمونه برداری چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به سؤالات مقیاس تجدیدنظر شدة دلبست گی (کولینز و رید، 1996) پاسخ دادند. این پژوهش از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و مرحلة پیگیری بود. مش اورة گروهی مبتنی بر روی آورد شناختی رفتاری طی 10 جلسة 90 دقی قه ای در گروه آزمایشی اج را شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس، آزمون t همبسته و آزمون فریدمن استف اده شد. نتایج نشان دادند که مشاورة گروهی مبتنی بر روی آورد شناختی رفتاری در تغییر سبکهای دلبستگی دانش آموزان مؤثر است. نتایج پیگیری 45 روزه نشان داد که این مداخله، پایدار بوده است.
هویتی نو برای پژوهش های هویت: رهنمودهایی برای بسط و تمرکز مجدد بر ادبیات پژوهشی هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه تأثیر ترکیب درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت با سیستم روان درمانی تحلیل شناختی - رفتاری بر علائم افسردگی،کیفیت زندگی، انعطاف پذیری روانشناختی و شفقت به خود زنان مبتلا به اختلال افسردگی مداوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۹
19 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر ترکیب درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان مبتنی بر شفقت (CFT) با سیستم روان درمانی تحلیل شناختی - رفتاری (CBASP) بر علائم افسردگی، کیفیت زندگی، انعطاف پذیری روان شناختی و شفقت به خود زنان مبتلا به اختلال افسردگی مداوم است. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی است و ارزیابی به صورت پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری دو ماهه انجام شده است. نمونه این مطالعه 24 بیمار مبتلا به افسردگی مداوم بود که به شیوه در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایشی قرار گرفتند. هر کدام از گروه های آزمایشی 14 جلسه درمان را دریافت کردند و در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، پرسش نامه های افسردگی بک، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، انعطاف پذیری روان شناختی و شفقت به خود را تکمیل نمودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد؛ یعنی هر دو گروه به یک اندازه در متغیرهای مورد مطالعه پژوهش بهبود پیدا کرده بودند. تحلیل های دقیق تر نشان داد که هر کدام از درمان ها به تنهایی در طول مراحل زمانی در بهبود چهار متغیر مورد مطالعه مؤثر بوده اند. این یافته ها حاکی از آن است که درمان ترکیبی می تواند به اندازه سیستم روان درمانی تحلیل شناختی - رفتاری به عنوان درمان تأییدشده برای افسردگی مداوم، مؤثر واقع شود و هر دو درمان می توانند به عنوان درمان های مکمل درکنار درمان دارویی برای افراد مبتلا به اختلال افسردگی مداوم به کار گرفته شوند.