هدف پژوهش حاضر بررسی اثر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر شکل گیری تفکر استراتژیک با میانجی گری جو روابط کارکنان استانداری البرز می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی – به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری- می باشد. جامعه آماری آن شامل کلیه کارکنان استانداری البرز به تعداد 360 نفراست که از میان آنان 202 نفر با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه-گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار LISREL انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر گرایش به تفکر استراتژیک کارکنان در سطح (01/0p < ؛ 71/0ß =) و مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر جو روابط کارکنان کارکنان در سطح (01/0p < ؛ 84/0ß =) تاثیر مثبت ومعنادار دارد. هم چنین جو روابط کارکنان بر گرایش به تفکر استراتژیک (01/0p < ؛ 28/0ß =) و مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر گرایش به تفکر استراتژیک با نقش میانجی گری جو روابط کارکنان در سطح (01/0p <) تاثیر مثبت و معنادار دارد. با توجه به میانجی جو روابط کارکنان می توان نتیجه گرفت که این متغیر می تواند بر میزان اثر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر تفکر استراتژیک تأثیر دارد و پیشنهاد می شود که استانداری البرز باید در سازمان خود روابط و تأثیر این متغیرها بر روی هم را مدنظر قرار دهد.