فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۵۴۱ تا ۲۴٬۵۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
315 - 332
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی علّی رابطه سبک های دلبستگی و شدت درد با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه و دشواری در تنظیم هیجان بیماران مبتلا به درد مزمن، انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه این پژوهش بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به کلینیک درد بیمارستان عرفان شهر تهران در نیمه دوم سال 1399 بود که 300 فرد مبتلا به درد مزمن به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از از پرسشنامه چند بُعدی درد وست هاون- ییل، سیاهه سبک های دلبستگی بزرگسال، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان استفاده و تجزیه و تحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج نشان داد سبک دلبستگی ایمن و اضطرابی از طریق متغیر میانجی گوش بزنگی و بازداری، دیگر جهت مندی و دشواری در تنظیم هیجان، اثر غیرمستقیم معنی داری بر شدت درد در افراد مبتلا به درد مزمن دارد. این بدان معنی است که طرحواره های ناسازگار اولیه در حوزه گوش بزنگی و بازداری، دیگرجهت مندی و دشواری در تنظیم هیجان نقش میانجی گری در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت درد دارد. بنابراین با در نظر گرفتن طرحواره های حوزه گوش بزنگی و بازداری، دیگر جهت مندی و دشواری در تنظیم هیجان نقش مؤثری در شدت درد افراد مبتلا به درد مزمن داشت.
نقش خوش بینی در رابطه بین حمایت اجتماعی و پیروی از درمان بیماران هپاتیت شهر زنجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: بیماری هپاتیت، مشکل عمده بهداشتی در دنیا بوده و یکی از ده علت اصلی منجر به مرگ در انسان ها می باشد. این بیماری از علل مهم سرطان و اختلال کبدی بوده و ناتوانی هایی را در افراد ایجاد می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش خوش بینی در رابطه بین حمایت اجتماعی و پیروی از درمان بیماران هپاتیت شهر زنجان بود.روش: روش این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به هپاتیت مراجعه کننده به مرکز جامع سلامت شماره 5 شهر زنجان در نیمه اول سال 1398 به تعداد 999 نفر بودند که 210 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در این مطالعه گزینش شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های پرسشنامه خوش بینی شییر و کارور(1985)، حمایت اجتماعی شربورن و استوارت (1991) و پیروی از درمان موریسکی و همکاران (2008) استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار Spss نسخه 25 استفاده شد. سطح معنی داری برای همه آزمون ها 05/ لحاظ گردید.یافته ها: نتایج نشان داد بین حمایت اجتماعی با پیروی از درمان (001/0 P<،360/0R=)، بین حمایت اجتماعی با خوش بینی (001/0 P<،390/0R=) و نیز بین خوش بینی با پیروی از درمان همبستگی مستقیم و معناداری وجود داشت (001/0 P<، 417/0R=). همچنین نتایج نشان داد اثر کل حمایت اجتماعی بر خوش بینی معنادار بود (001/0 P<،422/0Β=). نقش میانجی جزئی خوش بینی در رابطه حمایت اجتماعی و پیروی از درمان معنادار بود(05/0> P).نتیجه گیری: به طورکلی نتیجه این پژوهش نشان داد که حمایت اجتماعی با میانجی گری جزئی خوش بینی رابطه معناداری با پیروی از درمان بیماران هپاتیت داشت.
طرحواره های جنسی و بهزیستی روانشناختی در زنان متاهل: بررسی نقش واسطه ای کارکرد جنسی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش واسطه ای کارکرد جنسی در رابطه بین طرحواره های جنسی با بهزیستی روانشناختی در زنان متاهل انجام شد. روش پژوهش توصیفی، از نوع هبستگی بود که با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل زنان متاهل شهر شیراز بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 150 نفر انتخاب گردید. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه های شاخص عملکرد جنسی زنان (روزن و همکاران،2000)، طرحواره جنسی (آندرسون و سیروانوسکی،1994) و بهزیستی روانشناختی (ریف، 1995) بود. داده های جمع آوری شده در دوسطح توصیفی (با استفاده از میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (با استفاده ضریب همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار amos-21) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که طرحواره های پرشور-عاشقانه و صریح-راحت رابطه مثبت و معنی دار و طرحواره خجالتی-محتاط رابطه منفی و معنی دار با بهزیستی روانشناختی در زنان متاهل داشتند. همچنین کارکرد جنسی نیز پیش بین مثبت و معنی دار بهزیستی روانشناختی بود. علاوه بر این نتایج بیانگر این بود که کارکرد جنسی توانست بین طرحواره پرشور-عاشقانه با بهزیستی روانشناختی نقش واسطه ای ایفا کند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که طرحواره های جنسی هم بطور مستقیم و هم با واسطه عملکرد جنسی می توانند بر بهزیستی روانشناختی زنان متاهل تاثیرگذار باشند.
ساماندهی کارگاه های روانشناختی
حوزههای تخصصی:
مقایسه رضایت زناشویی، اضطراب و جرأت ورزی در زنان بارور و نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره پانزدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۰
532-546
حوزههای تخصصی:
ناباروری، پایه های زندگی مشترک را متزلزل می سازد و با ایجاد ترس از تنها ماندن در دوران پیری، اضطراب را در زنان نابارور افزایش می دهد و افزایش اضطراب می تواند جرأت ورزی را در آنان کاهش دهد. با توجه به افزایش ناباروری پژوهش حاضر به مقایسه جرأت ورزی، اضطراب و رضایت از زندگی زنان بارور و نابارور اختصاص یافت. طرح پژوهشی پس رویدادی بود. بدین منظور با روش نمونه گیری هدفمند 139 زن از چند مرکز درمانی و بیمارستان (69 نفر بارور و 70 نفر زن نابارور در سنین 20 تا 50 سال) به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس رتبه بندی اضطراب هامیلتون (1959)، شاخص رضایت زناشویی (هادسن، 1992) و جدول جرأت ورزی (راتوس، 1973) جمع آوری شدند. به منظور تحلیل یافته ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان دادند که رضایت از زندگی (516/514 = F ؛ 000/0 = sig ) و جرأت ورزی زنان نابارور (318/554= F ؛ 000/0 = sig ) در مقایسه با زنان بارور کمتر بود. در حالی که در مورد اضطراب، یافته ها حاکی از آن بود که اضطراب زنان نابارور نسبت به زنان بارور (78/025 = F ؛ 000/0 = sig ) بیشتر بود. بر مبنای نتایج پژوهش، رضایت از زندگی و جرأت ورزی زنان نابارور کمتر از زنان بارور است و در مقایسه با آنان از اضطراب بیشتری رنج می برند. بنابراین لزوم به کارگیری روش های کاهش اضطراب و افزایش جرأت ورزی در زنان نابارور مطرح است.
تأثیر مداخله ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده و سطوح ایمنوگلوبین A درکشتی گیران نخبه طی دوره رقابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۱)
25 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخله ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده و سطوح ایمنوگلوبین A درکشتی گیران نخبه طی دوره رقابت انجام گرفت. روش : 20 کشتی گیر آزادکار نخبه مرد (سن: 38/2±36/22) در این پژوهش شرکت کردند که به صورت تصادفی در گروه های تجربی (مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی) و کنترل قرار گرفتند. از دو مسابقه رسمی به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. استرس ادراک شده با استفاده از مقیاس کوتاه شده استرس ادراک شده کوهن سنجیده شد. مقادیر بیداری و رقابتی ایمنوگلوبین A بزاقی با استفاده از روش الایزا اندازه-گیری شد. گروه تجربی در 8 هفته مداخله ذهن آگاهی (هفته ای دو جلسه) شرکت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تی مستقل تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بعد از 8 هفته مداخله، استرس ادراک شده در گروه تجربی کاهش داشته است. اما مقادیر بیداری و رقابتی ایمنوگلوبین A در گروه تجربی تفاوت معنی داری را نسبت به گروه کنترل از پیش آزمون تا پس آزمون نشان نداد. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که مداخله ذهن آگاهی می تواند راهبردی برای کاهش استرس ادراک شده در کشتی گیران نخبه طی دوره رقابت باشد. مطالعات آینده با نمونه های بزرگتر و در سایر رشته ها می تواند جامعیت پذیری نتایج را بهتر نشان دهد.
بررسی کیفی عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از دیدگاه زنان مطلقه: مقایسه نگرش های زنان قبل و بعد ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
30-5
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه کیفی عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از نظر زنان مطلقه، قبل و بعد از فرآیند ازدواج و طلاق آن ها انجام شد. روش: طرح پژوهش کیفی بود و از نظریه زمینه ای برای بررسی زمینه داده ها استفاده شد. از بین زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده شهرستان میبد در سال 1398 که از همسر خود جدا شده بودند، به شیوه نمونه گیری هدفمند 12 نفر برای شرکت درپژوهش انتخاب شد. حجم نمونه براساس اشباع نظری داده های مستخرج از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انتخاب شد. یافته ها: نتایج نشان داد زنان مطلقه، قبل از ازدواج، یا تعاریف خاص و غیرواقعی نسبت به رضایت زناشویی داشتند و یا یک دید ایده آل گرایانه و سطحی نگر به زندگی زناشویی با کمترین حد وجود مشکلات داشتند، درصورتی که بعد از طلاق به ملاک های عینی و مشخصی برای دست یابی به رضایت زناشویی معتقد شده بودند. عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی از نظر زنان شرکت کننده در پژوهش قبل از ازدواجشان در قالب مفاهیمی مانند آرمان گرایی، سطحی نگری، تفاهم نگرشی، عدم نگرش خاص طبقه بندی شد و این عوامل پس از طلاق در قالب مفاهیمی چون کنترل رفتار و هیجانات، تناسب شخصی وخانوادگی، تفکرگرایی-عقل مداری، مدیریت روابط و مسئولیت پذیری طقه بندی شد. با این وجود، زنان مطلقه قبل از ازدواج به ملاک های منطقی هم معتقد بودند و که ملاک ها همچنان بعد از طلاق نیز حفظ شده بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت تغییر نگرش های سطحی، غیرواقعی و ایده آل گرایانه نسبت به رضایت زناشویی و گرایش به سمت پذیرش واقعیت های رابطه زناشویی می تواند نقش موثری در پیشگیری از طلاق داشته باشد .
بررسی اثربخشی آموزش برنامه ی تاب آوری بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه ی تاب آوری بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام گرفت. پژوهش حاظر نیمه آزماشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی دانش آموزان متوسطه دوم ساکن خوابگاه مدرسه ی شبانه روزی علامه مجلسی شهر الوان در سال تحصیلی 96-95 تشکیل داده بودند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ،30 نفر که در پرسشنامه فرسودگی تحصیلی نمرات بالایی داشتند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(15نفر) و کنترل(15نفر) جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش، برنامه ی تاب آوری را به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش دیدند، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران(2007) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss ورژن18 و روش آماری کوواریانس تک متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری، فرسودگی تحصیلی کمتری داشتند(05/0> P ). بنابراین توجه به اثربخشی آموزش برنامه ی تاب آوری در دانش آموزان دارای فرسودگی تحصیلی اهمیت ویژه ای دارد.
نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در رابطه ی روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در ارتباط بین روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش زنان و مردان متاهل شهر تهران در سال 1399 بودند که بیش از دوسال از زندگی مشترک آنها گذشته بود؛400 نفر به روش نمونه گیری دردسترس (200 زن و 200 مرد) انتخاب و مقیاس صمیمیت تامپسون و واکر (1983) (MBI)، پرسشنامه ی رفتارهای مراقبتی کانس و شاور (1994) (CBQ) و پرسشنامه ی روابط موضوعی بل (۱۹۹۵) (BORRTI) را به صورت آنلاین تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاکی از برازش مطلوب مدل پژوهش بود؛ نتایج نشان داد که بین روابط موضوعی با صمیمیت زناشویی و رفتارهای مراقبتی همبستگی منفی معنادار (01/0>P) و بین صمیمیت و زیرمقیاس رفتار مراقبتی حفظ نزدیکی، رفتار مراقبتی حساس و وسواس گونه همبستگی مثبت معنادار (01/0>P) وجود دارد. یافته های تحلیل مسیر موید نقش میانجی رفتارهای مراقبتی در رابطه ی روابط موضوعی و صمیمیت زناشویی بود که زیرمقیاس رفتار مراقبتی حفظ نزدیکی، حساس و وسواس گونه (01/0>P) به ترتیب بیشترین نقش را داشتند. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که هرچه فرد روابط دلبسته مدار ناایمن تری را تجربه کرده باشد، به واسطه رفتارهای مراقبتی کمتر یا استفاده از اشکال نامناسب رفتارهای مراقبتی (از جمله استفاده از رفتارهای مراقبتی کنترل کننده) در روابط بعدی، صمیمیت کمتری را در زندگی زناشویی خود تجربه می کند.
اثربخشی طرح واره درمانی بر نشخوار خشم و پرخاشگری در مردان مبتلا به اختلال پرخوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال پرخوری یکی از شایع ترین اختلال های خوردن است. عوامل متعددی ازجمله پرخاشگری، نشخوار فکری، خشم و نشخوار خشم با اختلال پرخوری مرتبط هستند. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر نشخوار خشم و پرخاشگری مردان مبتلا به اختلال پرخوری بود. مواد و روش ها: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن را کلیه مردان مبتلا به اختلال پرخوری عضو انجمن پرخوران گمنام شهر مشهد در سال 99- 1398 تشکیل داد. بیست وچهار نفر از مردان مبتلا به اختلال پرخوری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای هر دو گروه پیش آزمون با استفاده از مقیاس نشخوار خشم و پرسشنامه پرخاشگری اجرا شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه به صورت هفته ای 1 جلسه 120 دقیقه ای تحت طرح واره درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. برای هر دو گروه مجدداً پس آزمون انجام و نتایج از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که طرح واره درمانی باعث کاهش نشخوار خشم و پرخاشگری در افراد مبتلا به اختلال پرخوری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می شود (01/0>p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که درمانگران می توانند از این روش درمانی برای کاهش نشخوار خشم و پرخاشگری افراد مبتلا به اختلال پرخوری استفاده کنند.
شناسایی و تبیین راه حل های ارتقای فرایند مربیگری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
177 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین راه حل های ارتقای فرایند مربیگری در مدیریت استعدادهای سازمانی می باشد. چارچوب اصلی پژوهش کیفی است که جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، متخصصان حوزه منابع انسانی و مربیگری می باشد. روش نمونه گیری پژوهش، هدفمند و از نوع گلوله برفی است. درحقیقت، داده های پژوهش از طریق مصاحبه با 15 نفر از متخصصان حوزه منابع انسانی و مربیگری به اشباع رسید. داده های حاصل از مصاحبه به روش کدگذاری اشتراوس و کوربین[1] تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها 10 مقوله کلی بود. این مقوله ها شامل «برقراری ارتباط موثر بین مدیر و کارکنان»، «ایجاد شناخت دقیق مدیر و کارکنان از یکدیگر»، «پیش شرطهای مربیگری در سازمان»، «تسهیل فرایند انتقادپذیری و انتقادگری مدیر و کارکنان»، «فرایند تسهیل گری و مواجهه گری کارکنان»، «تسهیل فرایند آموزش و توسعه مدیر و کارکنان»، «ایجاد باور به توانستن در مدیر و کارکنان»، «تسهیل فرایند اجرای بهتر تصمیم توسط کارکنان»، «بهبود سیستم ارزیابی عملکرد»، «افزایش همکاری مدیر و کارکنان» می شود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود در هر فرایند مربیگری از 10 مقوله مذکور جهت ارتقا و بهبود فرایند مربیگری استفاده شود.[1] Strauss & Corbin
تأثیر کمال گرایی بر مسئولیت پذیری با میانجی گری اضطراب امتحان در دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تاثیر کمالگرایی بر مسئولیت پذیری با میانجی گری اضطراب امتحان در دانشجویان انجام گرفت. روش: روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران در سال تحصیلی 1397-1396 بود. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد و بر این اساس 761 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: اضطراب امتحان ساراسون (1984)، کمال گرایی فلت و هویت (1991) و مسئولیت پذیری کالیفرنیا (1951) که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار Spss-V24 و AMOS-V8.8 در سطح معناداری 0.01انجام شد. همچنین به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد کمال گرایی اثر غیرمستقیم به واسطه اضطراب امتحان بر مسئولیت پذیری داشت. کمال گرایی بر مسئولیت پذیری اثر مستقیم معنادار داشت، بعلاوه کمال گرایی بر اضطراب امتحان اثر مستقیم معنادار داشت و همچنین اضطراب امتحان بر مسئولیت پذیری اثر مستقیم معنادار داشت. درمجموع شاخص های مدل قابل قبول و مدل اصلاحی از برازش مناسب برخوردار بود (P<0.01) نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن بود که کمال گرایی و مسئولیت پذیری نقش مهمی در اضطراب امتحان دارند بنابراین در نظر گرفتن این عوامل در اقدامات درمانی و آموزشی جهت کاهش اضطراب امتحان می تواند بسیار مؤثر باشد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر فلسفه برای کودکان برانعطاف پذیری روانشناختی و عملکرداجتماعی در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۴
45 - 71
حوزههای تخصصی:
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی، مشکلات عدیده ای در سلامت روان و زندگی اجتماعی خویش دارند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش مبتنی بر فلسفه برای کودکان برانعطاف پذیری روانشناختی و عملکرد اجتماعی کودکان 6 تا 12 سال مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بود. روش پژوهش در این مطالعه؛ نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون – پیگیری، همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه کودکان مراجعه کننده به مرکز مشاوره شمیم کرمانشاه در سال 1399-1398 بود. گروه نمونه، 20 نفر از کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بودند. انتخاب بصورت نمونه گیری هدفمند و جایگزینی بصورت تصادفی بود. ابتدا پرسشنامه های اضطراب جدایی (هان و همکاران ،2003)، مهارت های اجتماعی (ماتسون و همکاران ،1983) و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (گرانت و برگ، 1948) برای هر دو گروه اجرا شد (پیش آزمون). سپس شرکت کنندگان گروه مداخله، آموزش فلسفه برای کودک را در 10جلسه 60 دقیقه ای و هفته ای یکبار دریافت کردند؛ درحالیکه گروه کنترل هیچ مداخله آموزشی دریافت نکرد. سپس هر دو گروه مجدد با پرسشنامه های مذکور مورد ارزیابی قرارگرفتند(پس آزمون). مرحله پیگیری نیز 2 ماه بعد از پس آزمون برگزار گردید از تحلیل کوواریانس با رعایت پیش فرض ها برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که انعطاف پذیری روانشناختی و عملکرد اجتماعی به صورت معناداری (05/0>P) افزایش داشته است و میزان اضطراب در این کودکان نیز کاهش معناداری داشت.
مدل مفهومی انگیزش پیشرفت در منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف دستیابی به مدل مفهومی انگیزش پیشرفت در منابع اسلامی، صورت گرفته است. روش به کار رفته در این پژوهش، "تحلیل کیفی محتوای متون دینی" بود که برای فهم و استنباط آموزه های روان شناختی از منابع اسلامی کاربرد دارد. بدین منظور ابتدا مفاهیم و گزاره های مرتبط با انگیزش پیشرفت در منابع اسلامی بررسی و گردآوری شد. در مرحله بعد، مفاهیم و گزاره های گردآوری شده با استفاده از اصول پیش پردازش متن،مانند هم معنایی، چندمعنایی و حوزه معنایی مورد بررسی قرار گرفت و سرانجام، 5 مؤلفه برای انگیزش پیشرفت شناسایی شد که شامل "میل به پیشتازی"، "فایده نگری"، "احتمال موفقیت"، "نیرومندی انگیزه" و "حمایت معنوی ادراک شده" است. در مرحله بعد به منظور بررسی روایی محتوایی، مؤلفه ها و مستندات آن ها در قالب یک فرم نظرسنجی در اختیار 13 نفر از کارشناسان حوزه علوم دینی و روان شناسی قرار گرفت و از آن ها خواسته شد تا نظر خود را در مورد برداشت های انجام شده از مستندات و مؤلفه های مفهومی بدست آمده برای انگیزش پیشرفت، در یک مقیاس چهار درجه ای از کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم مشخص کنند. نظر کارشناسان بررسی و یافته ها با دقت بالای 0.85 درصد تأیید شد. بر اساس این پژوهش می توان انگیزش پیشرفت را زیرمجموعه انگیزش درونی دانست که معطوف به اهداف پیش رو در زندگی بوده و جهت گیری رفتار فرد را تعیین می کند.
بررسی نقش میانجی گر سبک های پردازش هیجانی در رابطه بین کیفیت خواب، برتری طرفی و ریتم های شبانه روزی با فراحافظه در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (دی) ۱۳۹۹ شماره ۹۴
1359-1370
حوزههای تخصصی:
زمینه: توجه و تحریف در پردازش هیجانی از عوامل تداوم دهنده بسیاری از اختلالات روانی است. اما آیا سبک های پردازش هیجانی در رابطه بین کیفیت خواب، برتری طرفی و ریتم های شبانه روزی با فراحافظه نقش میانجی دارند؟ هدف: هدف پژوهش بررسی نقش میانجی سبک های پردازش هیجانی در رابطه بین کیفیت خواب، برتری طرفی و ریتم های شبانه روزی با فراحافظه دانشجویان بود. روش : پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری شامل دانشجویان روانشناسی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامشهر در سال تحصیلی (98-97) به تعداد 2300 نفر بود. 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: مقیاس اعتماد به حافظه و شناخت ندلجکوویک و کایریوس (2007)، مقیاس پردازش هیجانی باکر و همکاران (2007)، مقیاس صبحگاهی – عصرگاهی هورن و اوستبرگ (1976)، مقیاس کیفیت خواب پیتسبورگ (بویس و همکاران، 1989) و چک لیست ارزیابی برتری طرفی چاپمن (1987). تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها : ریتم های شبانه روزی، برتری طرفی و کیفیت خواب با ضریب 0/53 بر فراحافظه با حضور عامل میانجی سبک های پردازش هیجانی تأثیر دارد (0/05 > P ). نتیجه گیری : سبک های پردازش هیجانی در رابطه بین کیفیت خواب، برتری طرفی و ریتم های شبانه روزی با فراحافظه، نقش میانجی دارد.
اثربخشی گشتالت درمانی بر بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ بهار ۱۳۹۴ شماره ۵۳
111-130
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گشتالت درمانی بر بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی مادران دارای کودک کم توان ذهنی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش را کلّیه ی مادران دارای کودک کم توان ذهنی مراکز تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر اردبیل در 94-1393 تشکیل می دادند. برای انتخاب نمونه با توجه به محدودیت های موجود در عمل نمونه گیری، ابتدا از میان این مراکز یک مرکز بصورت در دسترس انتخاب شده و سپس از میان مادران کودکان این مرکز با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 30 مادر انتخاب گردیده و در نهایت به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، گشتالت درمانی گروهی را طی 10 جلسه دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی بهزیستی روان شناختی ریف و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. داده ها از طریق آزمون آماری کواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر اثربخشی گشتالت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی مادران دارای کودک کم توان ذهنی مورد تأیید قرار گرفته است و مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری، بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی بیشتری داشتند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که گشتالت درمانی گروهی در افزایش بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی مادران دارای کودک کم توان ذهنی تأثیر معناداری دارد.
بررسی اثربخشی بازی رایانه ای آموزشی تولیدشده بر درگیری تحصیلی دانش آموزان پسر پایه اول دوره متوسطه دوم شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی رایانه ای آموزشی تولیدشده بر درگیری تحصیلی دانش آموزان پسر پایه اول دوره دوم متوسطه تهران انجام شده است. روش ها: این مطالعه با توجه به اهداف و فرضیه ها از نوع طرح های آزمایشی بین گروهی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل است و با توجه به شیوه جمع آوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر پایه اول دوره متوسطه دوم شهر تهران که در سال تحصیلی ۹۶-۹۷ در حال تحصیل بودند تشکیل می دهد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند یک مدرسه در منطقه ۲ تهران به عنوان نمونه انتخاب شده و۵۰ نفر در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. جهت جمع آوری داده های موردنیاز از پرسشنامه درگیری تحصیلی استفاده شد. یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری نشان داد سطح معناداری کوچک تر از 01/0 است (01/0> p ). بدین ترتیب فرض صفر آماری رد و مشخص گردید که بین دانش آموزان در دو گروه آزمایش و کنترل، در نمرات مربوط به درگیری تحصیلی و مؤلفه های آن در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری : مطابق با نتایج حاصل از پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که بازی رایانه آموزشی تولیدشده بر متغیر درگیری تحصیلی و مؤلفه های آن مؤثر بوده و موجب افزایش آن شده است.
اثربخشی روان درمانی انتقال محور بر کنش تأملی و کاهش نشانه شناختی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
45 - 58
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی انتقال محور بر کنش تأملی و کاهش نشانه شناختی در مراجعانِ مبتلا به اختلال شخصیت مرزی صورت گرفت. روش: هدف پژوهش، کاربردی و طرح آن نیمه آزمایشی، از نوع A-B-A بود. ازمیان مراجعانِ دارای اختلال شخصیت مرزی که به بیمارستان ابن سینا شهر مشهد رجوع کردند، 3 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مدت یک سال تحت روان درمانی انتقال محور قرار گرفتند. داده ها در سه مرحله ی خط پایه، درمان و پیگیری طی 15 ماه، بااستفاده از پرسشنامه های کنش تأملی و پرسشنامه صفت اسکیزوئیدی (نسخه ی B) جمع آوری شد. برای تحلیل نتایج از شاخص های تحلیل دیداری، درصد بهبودی، اندازه اثر و تغییر پایا استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مراحل درمان و پیگیری، نمره ی کلی کنش تأملی، افزایش و نشانه های مرزی، کاهش معنادار داشت. شاخصِ اطمینانِ کنش تأملی، افزایشِ معنادار نشان داد، حال آنکه شاخصِ عدم اطمینان، تغییر معناداری نداشت. بعلاوه، شاخص های تحلیل بیانگرِ کاهش معنادارِ ناامیدی و تکانش گری بودند، منتها این تغییر برای نشانه ی تجزیه و پارانویا مشاهده نشد. نتیجه گیری: روان درمانی انتقال محور می تواند در مدت زمان یک سال موجب افزایش کنش تأملی و تغییرات ساختاری و نشانه شناختی مهم در بیماران مرزی شود. پژوهش های بیشتر درخصوصِ ابعاد ژرف تر درمان نیاز است.
رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و جامعه ستیزی در زنان بیخانمان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین طرحواره های ناسازگار اولیه و جامعه ستیزی در زنان بیخانمان وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری حدود 800 زن بیخانمان وابسته به مواد در مکانهای مختلف شهر تهران بود. از میان این مکانها مرکز گذری خانه خورشید و خوابگاه زنان تولد دوباره و تمام پارکهای جنوب شهر تهران انتخاب شدند و به روش دردسترس 60 نفر به خرده- مقیاس جامعه ستیزی نسخه دوم تجدیدنظر شده پرسشنامه چندوجهی مینه سوتای جیمز بوچر 1989و نسخه کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ 1998 پاسخ دادند. یافته ها: یافته ها نشان داد جامعه ستیزی 73 % از زنان بیخانمان وابسته به مواد بالا است و در طرحواره های ناسازگار اولیه در زیرمقیاسهای ایثار بالاترین و در وابستگی/ بیکفایتی پایین ترین نمره را دارند. به علاوه طرحواره های انزوای اجتماعی/ بیگانگی با بیشترین و وابستگی/ بیکفایتی با کمترین مقدار میتواند 35 % از واریانس جامعه ستیزی را پیش بینی کند. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت طرحواره های ناسازگار اولیه در بروز اختلالهای شخصیت و آسیبهای روانی- اجتماعی این زنان، تمرکز بر این طرحواره ها در برنامه های درمانی به منظور ارتقاء سازگاری فردی، روانی، اجتماعی و رفع مشکلهای ترک مواد میتواند بسیار مفید و کمک دهنده باشد.