فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۹۸۱ تا ۹٬۰۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
69 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف: تعارضات زناشویی سلامت روان زوجین را با آسیب مواجه می کند. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای تعارضات زناشویی انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش حاضر زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره مهستا، اوستا، ایرانیان و ارمغان شهر تهران در سال 1396 بودند. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و گمارش تصادفی استفاده شد. پس از انتخاب حجم نمونه (30 زن) و گمارش آنها در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، گروه های آزمایش مداخلات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (8 جلسه) و ایماگوتراپی (10 جلسه) را طی سه ماه به صورت هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی بود که گروه کنترل این مداخلات را دریافت نکرد. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی براتی و ثنایی(1375) و پرسشنامه کیفیت زندگی زناشویی (باسبی و همکاران، 1995) بود. داده های جمع آوری شده توسط تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با بهره گیری از نرم افزار SPSS 23 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای تعارضات زناشویی موثر بوده است (0001/0>p). همچنین بین اثربخشی آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای تعارضات زناشویی تفاوت معنادار مشاهده نشد (05/0<p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ایماگوتراپی دارای اثربخشی مشابهی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای تعارضات زناشویی بوده و می توان از این دو روش جهت بهبود کیفیت زندگی زناشویی این زنان استفاده کرد.
ارزیابی تأثیر آموزش تمدد اعصاب (ریلکسیشن) بر بیماری های روانی و کاهش استرس در زنان
حوزههای تخصصی:
سازمان بهداشت جهانی، نقش بسیار کلیدی برای مادران و نقش آن ها در سلامتی اعضای خانواده قائل بوده و به عقیده این سازمان، مادران دارای تأثیر شگرفی بر روی سلامت جامعه دارند. اکثریت روان شناسان بر این باور هستند که کمبودها و هرگونه نقص کیفی و کمی در روابط میان مادر و فرزندان، تأثیر مستقیمی بر روی سلامت روحی و روانی فرزندان داشته و با در نظر گرفتن این موضوع که میزان استرس در زنان معمولاً بیشتر از مردان است، لذا توجه به مسائل روحی و روانی زنان، یکی از موضوعات اجتماعی بسیار مهمی است که هرروزه بیشتر از قبل به آن پرداخته می شود. هدف از این کار تحقیقاتی، ارزیابی تأثیر ورزش یوگا بر کاهش نگرانی در زنان قبل و بعد از آموزش تمدد اعصاب (ریلکسیشن) است. این کار تحقیقاتی، یک پژوهش نیمه تجربی و دارای آزمون های پیشین و پسین است. تحقیق موردبحث در یک مرکز یوگا در شهر تهران صورت گرفته و نمونه های مطالعاتی از طریق شیوه نمونه گیری تصادفی و از میان مراجعه کنندگانی انتخاب شدند که با داشتن سطوح مختلف نگرانی و اضطراب به این مرکز ورزشی مراجعه می نمودند. شیوه درمانی موردنظر هفته ای سه جلسه و در هر جلسه به مدت 90 دقیقه به نمونه ها آموزش داده شد. ابزارپژوهش جمع آوری داده ها پرسشنامه دموگرافیک (آمارگیری نفوس) و پرسشنامه اضطراب بک بوده و امتیاز میانگین اضطراب، قبل و سه ماه بعد از استفاده از شیوه درمانی موردنظر محاسبه گردیده و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-21، آزمون های آماری توصیفی، آزمون تی و آزمون " مربع کای " مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. تحلیل این داده ها نشان داد که قبل و بعد از استفاده از شیوه های درمانی، تفاوت معنی داری میان میانگین امتیازات اضطراب نمونه های موردتحقیق وجود دارد.
سبک های فرزند پروری دانشجویان مادر دانشگاه علوم پزشکی اصفهان: نقش جهت گیری مذهبی
حوزههای تخصصی:
سبک های فرزند پروری دانشجویان مادر دانشگاه علوم پزشکی اصفهان: نقش جهت گیری مذهبی پژوهش حاضر، به منظور پیش بینی سبک های فرزند پروری والدین، بر اساس جهت گیری مذهبی آن ها صورت گرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل دانشجویان خانم دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1399 بودند. نمونه ای با حجم 101 نفر خانم متأهل و دارای فرزند، به صورت نمونه در دسترس و داوطلب از بین آن ها انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های جهت گیری مذهبی آلپورت و سبک های فرزند پروری دیانا بامریند استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان در نرم افزار SPSS نسخه 22، استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که جهت گیری مذهبی بیرونی، سبک فرزند پروری سهل گیرانه را پیش بینی می کند. جهت گیری مذهبی درونی پیش بینی کننده سبک فرزند پروری مستبدانه بود. جهت گیری مذهبی در دو سطح درونی و بیرونی، پیش بینی کننده سبک فرزند پروری مقتدرانه نبود.واژه های کلیدی: جهت گیری مذهبی درونی؛ جهت گیری مذهبی بیرونی؛ سبک فرزند پروری مقتدرانه؛ سبک فرزند پروری مستبدانه؛ سبک فرزند پروری سهل گیرانه.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و شناختی-رفتاری بر افسردگی، تاب آوری و کیفیت زندگی زنان مطلقه افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۷
203-217
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر مدیریت خشم و تاب آوری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
105 - 124
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر مدیریت خشم و تاب آوری نوجوانان بود. روش: این پژوهش نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش غرب تهران در سال تحصیلی 97-96 بود که پس از غربالگری نمونه ای به حجم 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برنامه آموزشی مهارت های ده گانه زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998) در 10 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد و افراد گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. هر دو گروه قبل و بعد از آزمایش، مقیاس خشم اشپیلبرگر (1999) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2001) را پاسخ دادند و پس از گذشت یکماه ماهه مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی میزان خشم (0/02=F =6/04, p) را به طور معناداری کاهش داده است؛ همچنین این آموزش میزان تاب آوری (0/001=F=13/95, p) را در دانش آموزان به طور معناداری افزایش داده است و این نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار بود. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی را به عنوان روشی مؤثر برای تقویت و افزایش مدیریت خشم و تاب آوری در دانش آموزان می توان در نظر گرفت.
ارزیابی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه نگرش ها درباره یادگیری علوم با بهره گیری از مدل سوال پاسخ چند ارزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران حوزه آموزش علوم بر این باور هستند که نگرش افراد درباره یادگیری در آینده درسی آن ها تأثیر چشمگیری دارد و آنچه که از علوم خواهند آموخت بی ارتباط با این نگرش ها نخواهد بود. ابزارهایی برای اندازه گیری نگرش نسبت به علوم توسعه ارائه شده است. یکی از جدیدترین آن ها پرسشنامه نگرش ها نسبت به یادگیری علوم کلرادو مشهور به CLASS است. که در کشور ما برای استفاده پژوهشگران حوزه آموزش و روانشناسی، استانداردسازی نشده است. پژوهش از نوع توصیفی است که مبتنی بر طرح های ابزارسازی و بررسی ویژگی های روان سنجی ابزار است. در این پژوهش از 476 دانش آموز مقطع متوسطه دوم در رشته های تحصیلی تجربی و ریاضی برای بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مذکور استفاده شده است. از تحلیل عاملی تاییدی به منظور بررسی ساختار عاملی پرسشنامه و از مدل پاسخ مدرج در نظریه سوال پاسخ برای تحلیل گویه ها استفاده شد. تحلیل عاملی تاییدی، همه 8 عامل پرسشنامه را مورد تایید قرار داده ضریب آلفای کرونباخ برای همه عامل ها مقادیری از 701/0 تا 891/0 را شامل می شدند. گویه های پرسشنامه ضمن داشتن برازش مناسب با مدل چند ارزشی پاسخ مدرج دارای پارامترهای تشخیص و پارامتر آستانه مطلوبی بودند. به لحاظ شاخص های کلاسیک اندازه گیری همچون پایایی و روایی سازه و همچنین پارامترهای برآورد شده در نظریه سوال پاسخ، گویه ها و ساختار این پرسشنامه مطلوب ارزیابی می شود و پژوهشگران کاربرد نسخه فارسی این پرسشنامه را برای بررسی نگرش ها درباره علوم به خصوص فیزیک مناسب می دانند.
اثربخشی قصه درمانی بر کاهش مشکلات رفتاری و بهبود ادراک خود دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
297-312
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات رفتاری کودکان می تواند آثاری طولانی مدت بر کنش وری رفتاری، جسمانی، و شناختی آنها داشته باشد و به تجربه شکست و احساس ناشایستگی در دوران تحصیل منجر شود. استمرار این وضعیت بر ادراک کودک از خود به عنوان فردی فعال، هوشیار، و با اراده، تأثیر نامطلوب گذاشته و مشکلات او را دوچندان می کند. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی قصه درمانی بر کاهش مشکلات رفتاری و بهبود ادراک خود دانش آموزان انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. از جامعه آماری که شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهر شیراز سال تحصیلی 1399-1398 بودند، تعداد 30 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه60 دقیقه ای تحت قصه درمانی قرار گرفتند، اما افراد گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. ابزارهای جمع آوری این پژوهش شامل پرسش نامه ادراک خود هارتر (1989) و مشکلات رفتاری شهیم و یوسفی (1378) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس با نسخه 23 نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که قصه درمانی بر ادراک خود (0/001 > p ) مؤثر بوده و به افزایش این مؤلفه در دانش آموزان منجر می شود. همچنین، قصه درمانی بر مشکلات رفتاری و مؤلفه های آن (ترس و نارسایی توجه) (0/01> p ) مؤثر بوده و باعث کاهش این مؤلفه ها در دانش آموزان می شود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که به کارگیری قصه درمانی باعث کاهش ترس و مشکلات مربوط به نارسایی توجه و در نهایت بهبود ارتباط کودک با اطرافیان شده و در نتیجه میزان ادراک خود آنها افزایش پیدا می کند. بدین منظور پیشنهاد می شود که از قصه درمانی برای بهبود مشکلات رفتاری کودکان و ارتقای اعتماد به خود و ادراک خود آنها استفاده شود.
تأثیر واقعیت درمانی گروهی گلاسر بر خودتنظیمی و سرزندگی آموزشی دانش آموزان دختر بی سرپرست و بدسرپرست
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش روزافزون کودکان بی سرپرست و بدسرپرست و مشکلات فراوان این کودکان، توجه به عوامل ارتقاء پیشرفت آموزشی در این کودکان ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش واقعیت درمانی گروهی گلاسر بر خودتنظیمی و سرزندگی آموزشی دانش آموزان دختر انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را همه دختران 11 تا 13 ساله ساکن مرکز نگهداری دختران بی سرپرست و بدسرپرست سازمان بهزیستی استان قزوین در سال 1397 تشکیل داند. از میان آن ها 26 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (13 نفر) و گواه (13 نفر) گمارش شدند. گ روه آزمای ش در 8 جلس ه 90 دقیقه ای به صورت گروهی (هر هفته یک جلسه) تح ت آم وزش واقعیت درمان ی گروه ی گلاسر (2001) ق رار گرفتن د، درحالی که گ روه گواه هی چ مداخله ای را دریافت نکردند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) و سرزندگی آموزشی دهقانی زاده و حسین چاری (1391)، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS نسخه 23، استفاده شد. یافته های برآمده از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با گواه اثر پیش آزمون، میان میانگین نمرات افراد گروه های آزمایش و گواه در متغیرهای خودتنظیمی (45/134 F= ، 001/0 =P و 89/0 = η2 ) و سرزندگی آموزشی (86/617 F= ، 001/0 =P و 61/0 = η2 )، تفاوت معناداری وجود داشت. با توجه به نتایج این پژوهش می توان از واقعیت درمانی گروهی به عنوان روشی مناسب و کارآمد جهت ارتقاء خودتنظیمی و سرزندگی آموزشی دانش آموزان بهره برد.
مدل ساختاری احساس تنهایی بر اساس روابط موضوعی و کیفیت ارتباط والد- کودک در افراد با گرایش شخصیت مرزی: نقش میانجی خودشیفتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تبیین برازش مدل ساختاری احساس تنهایی بر اساس کیفیت ارتباط والد- کودک و روابط موضوعی با میانجی گری خودشیفتگی در افراد با گرایش شخصیت مرزی بود. در این مطالعه توصیفی- همبستگی 556 نفر از مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر قم در بازه ی زمانی 9 ماه، از تیرماه تا اسفندماه 1399 با گرایش شخصیت مرزی به شیوه ی نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند و پرسش نامه های احساس تنهایی آشر، هیمل و رنشاو (1984)، مقیاس نگرش فرزند نسبت به پدر و مادر هادسون و راپی (2001)، مقیاس خودشیفتگی مارگولیس و توماس (1980)، پرسش نامه ی روابط موضوعی بل(1995) و پرسش نامه ی سازمان شخصیت کرنبرگ و کلارکین (1995) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی مدل مفروض پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد مدل ساختاری احساس تنهایی بر اساس کیفیت روابط والد- کودک، روابط موضوعی با میانجی گری خودشیفتگی از برازش مطلوب برخوردار است (82/4 =df/2c، 950/0= CFI، 962/0=GFI، 916/0= AGFI و 084/0=RMSEA) و بیان گر این بود که کیفیت روابط والد- کودک، روابط موضوعی و خودشیفتگی 64 درصد از واریانس احساس تنهایی را در افراد با گرایش شخصیت مرزی تبیین می کند. بنابراین به نظر می رسد، احساس تنهایی بر اساس مؤلفه ی درون فردی روابط موضوعی اولیه و مؤلفه ی بین فردی کیفیت ارتباط با والدین هم به طور مستقیم و هم با میانجی گری خودشیفتگی قابل تبیین است.
مشکلات و نگرانی های گروهی از بیماران دچار اختلالات شدید روان پزشکی و مراقبان آنان در زمان بستری و پس از ترخیص در زمان همه گیری کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: بیماری کووید ۱۹ موجب ایجاد نگرانی و استرس در افراد مختلف شده است. یکی از گروه های حساس جامعه در این همه گیری، افراد مبتلا به اختلال روان پزشکی هستند. در این مطالعه به بررسی عوامل عمده نگرانی در بین این بیماران و خانواده های آنان، طی و پس از بستری پرداخته شده است و هدف آن بهبود مراقبت و خدمت رسانی به این بیماران و مراقبین آنان با توجه به این نگرانی هاست. مواد و روش ها: در این مطالعه به صورت تلفنی با ۴۸ بیمار مبتلا به اختلال روان پزشکی، بستری در بازه زمانی اوایل اسفند تا اواسط اردیبهشت سال ۹۹ در بیمارستان روان پزشکی ایران، تماس گرفته شد و یک پرسش نامه در ارتباط با همه گیری بیماری کرونا و مشکلات ناشی از آن، طی و پس از بستری، تکمیل شد. یافته ها: عدم امکان ملاقات با خانواده و نگرانی از ابتلا به کووید ۱۹، اصلی ترین نگرانی های بیماران هنگام بستری و تأثیر منفی قرنطینه در عود بیماری روان پزشکی، بیشترین عامل نگرانی آنان پس از ترخیص بوده است. در مورد مراقبین بیماران، نگرانی از ابتلای بیمار به کووید ۱۹ و همچنین عدم دسترسی به پزشک معالج، بیشترین نگرانی هنگام بستری و عدم امکان حضور به دلیل نگرانی شخصی از ابتلا به کووید ۱۹، بیشترین نگرانی مراقبین این بیماران پس از ترخیص است. نتیجه گیری: همه گیری کووید ۱۹ موجب بروز چالش هایی در درمان بیماران روان پزشکی شده است. در این میان ارائه راه حل هایی همچون اختصاص فضایی ایمن جهت ویزیت بیماران، آموزش استفاده از وسایل بهداشتی و خودمراقبتی و امکان ویزیت بیماران از طریق مجازی پیشنهاد می شود.
مقایسه اثربخشی برنامه مداخله مبتنی بر روا ن شناسی مثبت نگر و گروه درمانی آدلری در ارتقای تاب آوری افراد وابسته به مواد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یکی از چهار بحران جهانی هزاره سوم و در صدر تهدیدها و آسیب های اجتماعی و از غم انگیزترین معضلات جوامع امروزی است که اکثر جوامع مختلف به ویژه جامعه ما را به چالش کشیده است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه مداخله مبتنی بر روا ن شناسی مثبت نگر و گروه درمانی آدلری در ارتقای تاب آوری افراد وابسته به مواد انجام شده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد شهرستان شاهرود در سال 1399 بود. اعضای نمونه به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به صورت داوطلبانه 15 نفر به گروه آزمایش اول (روا ن شناسی مثبت نگر)، 15 نفر گروه آزمایش دوم (درمان آدلری) و 15 نفر به گروه کنترل اختصاص یافتند. گروه آزمایش اول 10 جلسه روان درمانی مثبت نگر و گروه آزمایش دوم 10 جلسه گروه درمانی آدلری را دریافت کردند، اما گروه کنترل تا پایان پژوهش هیچ مداخله ای دریافت نکرد. طبق یافته های این مطالعه گروه درمانی آدلری در مقایسه با روا ن شناسی مثبت نگر تأثیر بیشتری بر تاب آوری افراد وابسته به مواد داشت.
رابطه علی تعارض والد-فرزند، اضطراب، احساس تنهایی و کنترل شخصی به عنوان پیشایندهای گرایش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
115-132
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه علی تعارض والد-فرزند، اضطراب، احساس تنهایی و کنترل شخصی به عنوان پیشایندهای گرایش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان بود . روش : روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود . جامعه آماری را نوجوانان دختر معتاد شهر آبادان تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری داوطلبانه 200 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس های گرایش به مواد مخدر (موسوی، دوست قرین و روشن فکر دزفولی، 1378)، تعارض نوجوان با والدین نسخه کوتاه (پرینتز، 1979)، مقیاس خودگزارشی اضطراب (زانگ، 1971)، مقیاس تجدید نظر شده ی احساس تنهایی (راسل، پپلائو، و فرگوسن، 1978) و مقیاس کنترل شخصی (برنبرگ، 1987) بودند . یافته ها : نتایج تحلیل مسیر نشان داد تعارض والد فرزند، اضطراب و احساس تنهایی بر گرایش به مصرف مواد مخدر اثر مثبت دارند (0/05> p ). مسیر کنترل شخصی به گرایش به مصرف مواد مخدر معنادار نبود (0/05< p ). نتیجه گیری: با توجه به نقش تعارض والد- فرزند، اضطراب و احساس تنهایی بر گرایش به مواد مخدر می توان با کاهش تعارض والد فرزند، اضطراب و احساس تنهایی راه حل هایی جهت کنترل گرایش به مواد ارائه نمود .
موسیقی قرآن : راهبردی اثربخش در کاهش علائم افسردگی و افزایش خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر موسیقی و آوای قرآن کریم بر میزان افسردگی و افزایش خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان خوابگاهی انجام شد. روش: در قالب یک طرح آزمایشی پیش آزمون/ پس آزمون/ پیگیری با گروه کنترل، از بین جامعه ی دانشجویان خوابگاهی دانشگاه مازندران، بر اساس توزیع نمرات سیاهه ی افسردگی بک (BDI) و پرسشنامه خودکارآمدی بندورا، 40 نفر از دانشجویانی که سطح افسردگی آن ها بالاتر از متوسط بود، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 20 روز، هر روز به مدت 20 دقیقه (در دو نوبت 10 دقیقه ای) به سوره های معینی از قرآن کریم (رعد، شمس و مائده) با صدای استاد عبدالباسط و مصطفی اسماعیل گوش دادند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. میزان افسردگی آزمودنی های دو گروه پس از پایان 20 روز (پس آزمون) و دو ماه بعد از آن (پیگیری) مورد سنجش قرار گرفت. همچنین با اجرای پرسشنامه خودکارآمدی، تاثیر موسیقی و آوای قرآن کریم نیز مورد پیمایش قرارگرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس با افزایش خودکارآمدی تحصیلی کاهش معناداری را در نمره های افسردگی گروه آزمایش در پس آزمون نشان داد. همچنین نتایج آزمون t همبسته نشان داد که اثربخشی موسیقی قرآن کریم تا مرحله ی پیگیری استمرار داشته است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر از اهمیت کاهش افسردگی و افزایش خودکارآمدی تحصیلی از طریق رجوع به قرآن و موسیقی آن حمایت می کند.
رابطه روش های مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
145 - 160
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین روش های مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه بیماران زن مبتلا به سرطان پستان کلینیک آنکولوژی و رادیوتراپی رضا (ع) مشهد در سال 1397 تشکیل داده اند که تعداد 100 نفر از آنان به صورت نمونه هدفمند و بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب گردیدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش مقیاس راهبردهای مقابله اسلامی احتشام زاده (1388)، پرسشنامه انسجام روانی فلنسبرگ و همکاران (2006)، مقیاس سازگاری با سرطان واتسون (1988) و پرسشنامه تحمل درد مک گیل (2008) بود. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون و همبستگی پیرسون نشان داد بین روش های مقابله اسلامی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنی دار وجود دارد؛ و در خرده مقیاس های آن ها، بعد رفتاری و بعد عاطفی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنی دار وجود دارد؛ و تنها در بعد شناختی ارتباط معنی داری دیده نمی شود (01/0). همچنین بین احساس انسجام روانی، با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنی دار وجود دارد. نتیجه گیری: به طورکلی می توان نتیجه گرفت که راهبردهای مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی می توانند پیش بینی کننده سازگاری مناسب فرد با بیماری و تحمل درد گردد.
عوامل تأثیرگذار بر اعتماد گزینشی کودکان به گفته های دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
121-130
حوزههای تخصصی:
کودکان از تولد تا بزرگسالی به صورت اجتماعی زندگی می کنند و یادگیری بخش اصلی زندگی آن ها است. بدون یادگیری، آن ها دانش لازم برای زندگی را کسب نمی کنند. اما دوران کودکی برای به دست آوردن حجم انبوهی از اطلاعات و مهارت های پیش نیاز برای زندگی در این جهان به عنوان یک بزرگسال، فرصت محدودی است و کودکان نمی توانند همه اطلاعات لازم را به وسیله تجربه شخصی در طول کودکی به دست آورند. بنابراین نیازمند آموختن از گفته های دیگران، مخصوصاً بزرگسالان هستند. اما مسئله آن است که همه افراد در دسترس دانش کافی را ندارند و ممکن است اطلاعات غلط بدهند و یا از عمد، کودک را فریب دهند. بنابراین کودکان نمی توانند بی مهابانه به هر کس اعتماد کنند و گفته های هر کسی را بدون بررسی بپذیرند. در این مقاله با بررسی پژوهش های گذشته، توضیح داده می شود که کودکان به طور گزینشی اعتماد می کنند و پس از آن چهارده عاملی که بر اعتماد گزینشی کودکان اثرگذار هستند ذکر شده است. در آخر، به عنوان نتیجه گیری بیان شده است که اعتماد کودکان ثابت نیست و لحظه به لحظه با دریافت اطلاعات جدید در مورد خبردهنده های مختلف به روزرسانی می شود.
تأثیر حمایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیش بینی سلامت روانی افراد مبتلا به اسکلروزیس چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم تابستان(مرداد) ۱۳۹۹ شماره ۸۹
529-539
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیقات متعدی پیرامون حمایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم هیجان انجام شده است، اما تأثیر حمایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیش بینی سلامت روانی افراد مبتلا به اسکلروزیس چندگانه مورد غفلت واقع واقع شده است. هدف: تأثیر حمایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیش بینی سلامت روانی افراد مبتلا به اسکلروزیس چندگانه بود. روش : پژوهش از نوع همبستگی بود، جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده به مرکز درمانی اسکلروزیس سینا در فصل بهار سال ۱۳۹۷ بود، 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش ، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، تنظیم شناختی هیجان (گارنفسگی، 2001) و حمایت اجتماعی (زیمن، 1988). تحلیل داده ها با روش آماری رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته ها: نشان داد که، در سطح (0/01 p< ) حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های تنظیم هیجان واریانس بهزیستی روانشناختی تبیین کردند. همچنین مشخص شد که سبک های شناختی تنظیم هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده همبستگی ضعیف تا متوسط در سطح (0/05 p< ) دارند. نتیجه گیری : حمایت اجتماعی و سبک های شناختی تنظیم هیجان قادر به پیش بینی بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بودند.
تأثیر آموزش به شیوه افسانه زدایی علمی بر تفکّر انتقادی تحلیلی دانش آموزان با توجه به اهداف پیشرفت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
۲۲۰-۲۳۲
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پرورش تفکر انتقادی تحلیلی دانش آموزان از اهداف پژوهشی مهم تلقی می شود، بنابراین جستجوی روش های نوین پرورش تفکر انتقادی تحلیلی و آزمودن آنها به امید یافتن روش های کارآمدتر، از مدت ها پیش مورد توجه پژوهشگران و روان شناسان تربیتی بوده است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش به شیوه افسانه زدایی علمی بر تحول تفکر انتقادی دانش آموزان با توجه به نقش اهداف پیشرفت اجتماعی بود. روش: روش این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بوده است. نمونه مورد مطالعه شامل 65 دانش آموز دختر پایه هشتم متوسطه دوره اول شهر تهران در سال تحصیلی 96–1395 بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و به طور تصادفی در یکی از دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. پرسش نامه جهت گیری اهداف پیشرفت اجتماعی آلن (2003) و آزمون تفکر انتقادی کُرنل (1985) به عنوان پیش آزمون توسط گروه ها تکمیل شد. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 10 جلسه برنامه «تفکر و سبک زندگی» را با شیوه افسانه زدایی علمی دریافت کردند. همچنین جداسازی دانش آموزان حائز جهت گیری اهداف پیشرفت اجتماعی بالا و پایین از طریق پرسش نامه اهداف اجتماعی انجام شد. در پایان از گروه ها پس آزمون به عمل آمد و نتایج با کوواریانس عاملی تک متغیره تحلیل شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس عاملی تک متغیره (با تعدیل گری اهداف اجتماعی) نشان داد آموزش مبتنی بر افسانه زدایی علمی به طور معناداری بر بهبود تفکر انتقادی دانش آموزان مؤثر است (0/001 > P و 36/01 = F). نتیجه گیری: مزایای شیوه افسانه زدایی علمی در کنار شناسایی اهداف پیشرفت اجتماعی، این شیوه را به عنوان روش آموزشی مناسبی برای بهبود مهارت های تفکر انتقادی مطرح و تأیید می کند. دانش آموزانی که اهداف اجتماعی بالاتری دارند با مشارکت بیشتر در فعالیت های کلاسی، از رشد بیشتر تفکر انتقادی برخوردار خواهند شد و این افزایش در بهبود مهارت های تفکر انتقادی را می توان در پرتو شیوه افسانه زدایی علمی، محقق ساخت.
تأثیر درمان ذهن آگاهی کودک محور بر اضطراب کودکان 8 تا 12 سال دارای علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
۳۳۱-۳۵۰
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افسردگی به عنوان اختلال روانی رایج، می تواند فرایند ارتباطی، تحصیلی، تحولی، و روان شناختی کودکان را با آسیب جدی مواجه کند. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان ذهن آگاهی کودک محور بر اضطراب کودکان ۸ تا 12 سال دارای علائم افسردگی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کودکان دختر و پسر دارای اختلال افسردگی (8 تا 12 سال) شهر اصفهان در سال 1396 بودند که به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی آموزش و پرورش مراجعه کرده بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 30 کودک از جامعه آماری مذکور بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش مداخلات درمانی 10 جلسه ای مربوط به ذهن آگاهی را در طی دو ماه و نیم دریافت کردند؛ این در حالی است که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را در طول پژوهش دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه افسردگی کودکان (کواکس، 1992) و اضطراب کودکان (مارچ و همکاران، 1997) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب کودکان 8 تا 12 سال دارای علائم افسردگی تأثیر معناداری داشته است(p<0.001). علاوه بر این نتایج نشان داد که این درمان توانسته تأثیر خود را در زمان نیز به شکل معناداری حفظ کند (p<0.001). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که که چون ذهن آگاهی، احساسی بدون قضاوت و فراتر از آگاهی است که به دیدن واضح و پذیرش هیجانات و پدیده های بدنی همان گونه که اتفاق می افتند، کمک می کند؛ بنابراین کودکانی که از اختلال روان شناختی و اجتماعی ناشی از افسردگی رنج می برند، از طریق آموزش ذهن آگاهی فرا می گیرند که احساسات و نشانه های بدنی، روان شناختی، و هیجانی خود را پذیرفته و در نتیجه، توجه و حساسیت بیش از حد نسبت به این نشانه ها در آنان کاهش می یابد.
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر بازسازی عاطفی بر افزایش اعتماد و رضایت زناشویی در زوجین با ازدواج مجدد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر بازسازی عاطفی بر افزایش اعتماد در روابط نزدیک و رضایت زناشویی در زوجین با ازدواج مجدد و تجربه طلاق انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی موردی از نوع طرح های خط پایه چندگانه ناهم زمان است. سه زوج از میان زوج های آشفته با ازدواج مجدد و تجربه طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره خصوصی و دولتی شهر اهواز، براساس ملاک های ورود و خروج و نقطه برش 22 در مقیاس رضایت زناشویی به روش نمونه گیری هدفمند در بازه زمانی ماه های مهر، آبان و آذر سال 1397 انتخاب شدند و در هشت جلسه 90دقیقه ای یک بار در هفته در زوج درمانی مبتنی بر بازسازی عاطفی شرکت کردند. سه زوج در مراحل خط پایه، درمان و پیگیری پرسش نامه اعتماد در روابط نزدیک (1985) و مقیاس رضایت زناشویی (2010) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از روش های تحلیل دیداری (رسم نمودار)، شاخص تغییر پایا، فرمول درصد بهبودی (درصد افزایش) و مقایسه هنجاری انجام گرفت. یافته ها: نتایج با استفاده از روش های تحلیل دیداری (رسم نمودار)، شاخص تغییر پایا، فرمول درصد بهبودی (درصد افزایش) و مقایسه هنجاری نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر بازسازی عاطفی باعث افزایش اعتماد در روابط نزدیک و رضایت زناشویی در مراحل درمان و پیگیری شده است. نتیجه گیری: زوج درمانی مبتنی بر بازسازی عاطفی به دلیل توجه ویژه به روابط گذشته زوجین و افزایش بینش زوجین در زمینه علل رشدی پریشانی رابطه می تواند موجب افزایش اعتماد در روابط نزدیک و رضایت زناشویی در زوجین با ازدواج مجدد دارای تجربه طلاق شود.
هنجاریابی پرسشنامه رفتار غذا خوردن کودکان (CEBQ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
41 - 56
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در ایجاد مشکلات وزن در کودکان و بزرگسالان، بر تفاوت های فردی در چندین بُعد سبک غذاخوردن و تغذیه دلالت شده است. در این مطالعه هنجاریابی، روایی و پایایی پرسشنامه رفتار غذا خوردن کودکان موردبررسی قرار داده شده است . روش: این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. این پرسشنامه شامل 35 سؤال است که هشت عامل مؤثر بر رفتار غذا خوردن (لذت بردن از غذا، پاسخ دهی به غذا، حساس شدن به غذاهای جدید، آرام خوردن، پاسخ دهی به سیری، پرخوری هیجانی، میل به نوشیدنی و کم خوری هیجانی) را اندازه می گیرد . آزمودنی های پژوهش 325 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه به مؤلفه های اصلی و از روش آلفای کرانباخ برای بررسی میزان پایایی استفاده شد. یافته ها: یافته های بخش تحلیل عاملی نشان داد که با تحلیل عاملی سؤالات و چرخش نتایج با روش واریماکس هشت مؤلفه آشکار می شود که تعداد این مؤلفه های به دست آمده و نیز سؤالاتی که با این مؤلفه ها بار عاملی بالایی داشتند تا حد زیادی با یافته های مؤلفین پرسشنامه همخوان است . نتیجه گیری: پرسشنامه نهایی به دلیل استحکام ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی مناسب قابلیت به کارگیری توسط پژوهشگران مختلف را دارا است.