فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۱۲۱ تا ۸٬۱۴۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
404 - 415
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه علم باوری ، میزان گرایش های دینی و سرمایه اجتماعی در دو حوزه (دانشگاهیان – حوزویان) در دوران کرونا در شهر تهران در سال 1399بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و طرح پژوهش توصیفی از نوع مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دانشگاه صداوسیما (756نفر ) و حوزه علمیه (350 نفر) بودند که مجموعاً از کل دانشجویان دانشگاه تعداد 175 نفر و از حوزویان 110 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد؛ داده های به دست آمد بر اساس آزمون تی مستقل، یومن ویتنی، تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین باور به علم ، سرمایه اجتماعی و گرایشات دینی در دو حوزه (دانشگاهیان – حوزویان) تفاوت معناداری وجود دارد (05/0=P) به این صورت که میزان علم باوری و سرمایه اجتماعی در دانشگاهیان بالاتر از حوزویان و میزان گرایشات دینی در حوزویان بیشتر از دانشگاهیان بود (05/0=P). نتیجه گیری: با توجه تفاوت معنادار حوزویان و دانشگاهیان درعلم باوری، میزان گرایش های دینی و سرمایه اجتماعی در بحران و تعامل سازنده علم و دین نتیجه گیری می شود که علم و دین در بحران های اجتماعی میتوانند تعاملی موثر داشته باشند.
تعیین رفتارهای پرخطر بر پایه یکپارچگی خانواده و احساس تنهایی در دختران نوجوان
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانی یک دوره آسیب پذیر و بحرانی است و رفتارهای پرخطر یکی از برجسته ترین مشکلات تهدیدکننده برای سلامت بدنی، روان شناختی و اجتماعی فرد و جامعه به شمار می رود. هدف: این پژوهش با هدف پیش گویی رفتارهای پرخطر بر پایه یکپارچگی خانواده و احساس تنهایی در دختران نوجوان دبیرستانی صورت گرفت. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش زمینه یابی با طرح همبستگی است. جامعه آماری دربرگیرنده همه دختران نوجوان دوره دوم متوسطه شهرستان سپیدان در سال تحصیلی 1399-1400 به تعداد 762 نفر بودند که بدین منظور نمونه ای دربرگیرنده 250 نفر بر پایه فرمول کوکران به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. داده ها از راه تکمیل مقیاس رفتارهای پرخطر (Zadehmohammadi et al., 2011)، مقیاس یکپارچگی سازمان یافته خانواده (Fisher et al., 1992) و مقیاس احساس تنهایی (Rasel et al., 1980) جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: برآیندها نشان داد که میان یکپارچگی خانواده (کل) (602/0-, r=01/0>P) و همه مؤلفه های آن دربرگیرنده یکپارچگی (440/0-, r= 01/0>P)، همکاری (454/0-, r= 01/0>P)، وضوح قواعد (374/0-, r= 01/0>P)، وضوح همکاری (302/0-, r=01/0>P) و رفتارهای پرخطر به صورت منفی و معنی دار و میان احساس تنهایی (390/0, r=01/0>P) و رفتارهای پرخطر رابطه ی مثبت و معنی دار دیده می شود. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد، متغیرهای یکپارچگی خانواده و احساس تنهایی روی هم 7/42% از واریانس رفتارهای پرخطر را در دختران نوجوان را تبیین می کنند. نتیجه گیری: از مجموع یافته ها می توان نتیجه گرفت که یکپارچگی خانواده و احساس تنهایی از جمله عوامل موثر بر رفتارهای پرخطر در دختران نوجوانان است. نتایج این پژوهش نشانگر تاثیر محافظت کننده یکپارچگی خانواده در کاهش گرایش به رفتارهای پرخطر و احساس تنهایی در افزایش گرایش به رفتارهای پرخطر در دختران نوجوانان حمایت می کند.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس سواد سلامت روان (MHLS) در دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
311 - 328
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تهیه نسخه فارسی مقیاس سواد سلامت روان (MHLS) اکونور و کیسی (2015) و بررسی ویژگی های روان سنجی آن بود. به این منظور، 346 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شاهرود در سال تحصیلی 99-98 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس سواد سلامت روان (2015)، مقیاس نگرش به کمک طلبی حرفه ای روان شناختی- فرم کوتاه فیشر و فارینا (1995)، پرسشنامه اضطراب سلامتی- فرم کوتاه سالکوسکیس و وارویک (2002) و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. نتایج پایایی مرکب برای تمامی خرده مقیاس ها بیشتر از 5/0 بود که بیانگر پایایی مطلوب مقیاس می باشد. نسبت روایی محتوا بیشتر از 62/0درصد و شاخص روایی محتوا بیشتر از 75/0 درصد بود که نشان از روایی محتوای مناسب مقیاس داشت. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که بار عاملی گویه ها بیشتر از 15/0 است و تمام مسیرها از گویه ها به متغیر پنهان در سطح. 5/0 معنادار بودند و مقیاس از روایی سازه مناسبی برخوردار است. بررسی روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مقیاس دارای ساختار عاملی شامل6 خرده مقیاس است. بررسی روایی همزمان با محاسبه همبستگی این مقیاس با مقیاس نگرش به کمک طلبی حرفه ای روان شناختی- فرم کوتاه فیشر و فارینا (1995)، پرسشنامه اضطراب سلامتی- فرم کوتاه سالکوسکیس و وارویک (2002)، بیانگر رابطه مثبت بین نمرات مقیاس سواد سلامت روان با این پرسشنامه ها بود. نتایج نشانگر آن است که مقیاس سواد سلامت روان ابزاری معتبر و مناسب برای استفاده در جامعه ایران است.
بررسی رابطه ساختاری طرحواره های ناسازگار اولیه، تمایزیافتگی خود و عملکرد جنسی با تمایل به روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
329 - 349
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی ساختاری طرحواره های ناسازگار اولیه، تمایزیافتگی خود و عملکرد جنسی با تمایل به روابط فرازناشویی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان زن متأهل دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 97-1396 بود که از بین 1200 نفر، 250 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین دانشکده ها انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آماری توصیفی و استنباطی، آزمون سوبل، معادلات ساختاری و آزمون همبستگی پیرسون و نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 23 و ایموس استفاده شد. نتایج نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه، تمایزیافتگی خود و عملکرد جنسی بر تمایل روابط فرازناشویی اثر داشتند. طبق یافته های پژوهش حاضر رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه، تمایزیافتگی و عملکرد جنسی با تمایل به روابط فرازناشویی مستقیم و به ترتیب برابر با (48/2 = t و 20/0=β)، (68/5 = t و 43/0-= β)، (51/2 = t و 16/0-= β) بود. یافته ها همچنین نشان داد طرحواره های ناسازگار اولیه اثر غیرمستقیم به واسطه ی تمایزیافتگی بر تمایل به روابط فرازناشویی داشته است (19/4 =t و 21/0=β) و اثر غیرمستقیم به واسطه ی عملکرد جنسی بر تمایل به روابط فرازناشویی نداشته است (52/0t= و 01/0=β)، بنابراین وجود رابطه غیرمستقیم بین طرحواره های ناسازگار اولیه با تمایل به روابط فرازناشویی با میانجی گری عملکرد جنسی رد (p>0.05) و با میانجی گری تمایزیافتگی خود تأیید شد (p<0.05). یافته ها در کل بیانگر آن است که طرحواره های ناسازگار اولیه، تمایزیافتگی خود و عملکرد جنسی در بروز پدیده ی خیانت نقش مؤثر دارد.
واکاوی نقش مدرسه در ساخت هویت اخلاقی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
540 - 549
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی سهم آموزش و مدرسه در شکل گیری هویت اخلاقی دانش آموزان انجام شده است. روش انجام پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 15 دانش آموز دختر 15 تا 17 ساله بودند که به روش انتخاب هدفمند بر پایه اصل اشباع و یا تکراری شدن پاسخ ها برگزیده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مصاحبه کیفی و از نوع مصاحبه نیمه ساختاریافته با پرسش های باز و استاندارد شده بود و داده ها مطابق با رویکرد استراس و گلاسر تحلیل و طبقه بندی گردید. با توجه به نتایج، در بُعد خانواده، ویژگی های والدین و سبک های فرزندپروری در شکل گیری هویت اخلاقی، تعاملات و تأثیرپذیری فرد از مدرسه، تأثیرگذار است. در بُعد مدرسه، آگاهی و التزام به قوانین، میزان و چگونگی تشویق ها و تنبیه ها، نحوه تعامل با همسالان، نحوه تدریس و ویژگی های رفتاری معلمان، چگونگی ارتباط گیری و برخورد کادر مدرسه، میزان و نوع فعالیت های فوق برنامه و فضای مدرسه و نیز محتوای کتب درسی تأثیر بسزایی در شکل گیری هویت اخلاقی دانش آموزان دارند. همچنین از یافته های پژوهش اینگونه بر می آید که در بعد مدرسه، شخصیت و رفتار معلمان، هویت اخلاقی شکل-گرفته در آنها و التزام عملی آنها به آموزه های اخلاقی تأثیر ماندگاری بر هویت اخلاقی دانش آموزان می گذارد.
پیش بین های کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی با میانجیگری ذهن آگاهی مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بین های کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی با میانجی گری ذهن آگاهی مادر انجام شد. در این پژوهش توصیفی همبستگی، با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 298دانش آموز (از 878دانش آموز) از مدارس ابتدایی دانش آموز کم توانی ذهنی استان گلستان، در سال تحصیلی 1399 1398، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارتنداز: پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان راتر، مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی، پرسشنامه کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف. داده ها با آمار توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد همبستگی مثبت معناداری بین مهارت های اجتماعی و ذهن آگاهی با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی وجود دارد. همچنین همبستگی منفی معناداری بین مشکلات رفتاری با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی وجود دارد. بعلاوه نقش میانجی ذهن آگاهی در رابطه مهارت های اجتماعی و مشکلات رفتاری با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مورد تأیید قرار گرفت (01/0>P). براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان در مدرسه موجبات ارتقاء کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران آن ها را فراهم می سازد.
اثربخشی آموزش شادکامی بر خودکارآمدی و انگیزش شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع سلامت کارکنان بسیار مورد توجه پژوهشگران ق رار گرفته است. انگیزش یک حالت درونی است که رفتار انسان را انرژی بخشیده، فعال ساخته، به حرکت درآورده و به سوی اهداف معینی هدایت می کند. هم چنین خودکارآمدی، قضاوت شخصی فرد از توانایی های خود برای سازماندهی و انجام یک فعالیت می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش شادکامی بر خودکارآمدی و انگیزش شغلی کارکنان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گلستان انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری در این تحقیق عبارت بودند از کلیه کارکنان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گلستان؛ که 30 نفر از آن ها که نمره انگیزش شغلی و خودکارآمدی پایین تری داشتند به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از پرسش نامه انگیزش شغلی کیچنر و پرسش نامه خودکارآمدی شرر و همکاران که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون توزیع شد. سپس گروه آزمایش طی مدت 8 جلسه (هر جلسه 120 دقیقه) تحت آموزش شادکامی فوردایس قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر انگیزش شغلی تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>P). هم چنین در دو گروه آزمایش و گواه از نظر خودکارآمدی تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0>p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر، آموزش شادکامی با بهره گیری از فنون ابراز احساسات، دوری از افکار نگران کننده، زندگی در حال و آشنایی با شخصیت سالم می تواند یک روش کارآمد جهت افزایش خودکارآمدی و انگیزش شغلی کارکنان به شمار رود.
رابطه تناسب شخص- سازمان و شخص- شغل با فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه تناسب شخص- سازمان و شخص- شغل با فرسودگی شغلی کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهر کرج انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی کارکنان شاغل در ادارات آموزش و پرورش شهر کرج بود (382 نفر). از این تعداد از طریق فرمول کوکران 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. روش پژوهش کاربردی و از نوع همبستگی با هدف پیش بینی بود. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسش نامه های تناسب فرد-سازمان اسکروگینس و پرسش نامه فرسودگی شغلی مسلش بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تناسب شخص-سازمان و شخص-شغل با فرسودگی شغلی کارکنان دارای رابطه منفی و معنی داری می باشد (01/0p<). هم چنین، تناسب شخص-سازمان و شخص-شغل با فرسودگی عاطفی رابطه منفی و معنی داری داشت (01/0p<)، اما رابطه تناسب شخص-سازمان و شخص-شغل با ابعاد شخصیت زدایی و فقدان موفقیت فردی کارکنان معنی دار نبود (05/0p>). در مجموع، با توجه به یافته های این پژوهش، هر چقدر که تناسب شخص-سازمان و شخص-شغل بیشتر باشد فرسودگی شغلی کارکنان کمتر خواهد شد.
پیش بینی عزت نفس نوجوانان براساس رابطه والد-فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی عزت نفس نوجوانان براساس رابطه والد-فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه دبیرستان های شهرستان میبد در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند که از بین جامعه هدف تعداد 461 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب و به صورت مجازی در پژوهش شرکت کردند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های عزت نفس کوپراسمیت (1967)، رابطه والد-فرزند فاین و همکاران (1983)، نیازهای بنیادین روانشناختی (2000) و خودپنداره راجرز (1938) جمع آوری و در نهایت داده های 398 شرکت کننده که قابلیت تحلیل داشت به منظور بررسی فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه و با کمک نرم افزار SPSS25 تحلیل شد. یافته ها حاکی از این بود که ارتباط والد- فرزند، نیازهای بنیادین روان شناختی و خودپنداره به صورت معنادار عزت نفس را در نوجوانان پیش بینی می کند. براساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت به منظور بهبود عزت نفس نوجوانان، توجه به رابطه والد فرزند، ارضای نیازهای بنیادین و خودپنداره نوجوانان ضروری است.
تدوین دست نامه راهنمای هنر درمانی مادر-محور و آزمون اثر آن بر رابطه مادر و کودک برای خانواده های دارای کودکان دچار اختلالات طیف درخودماندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلالات طیف درخودماندگی به عنوان یکی از وخیم ترین و پیچیده ترین اختلالات روان شناختی کودکان شناخته شده است که با مشکلاتی چون نقص کیفی در روابط اجتماعی، کلامی و رفتارها، حرکات تکراری، کلیشه ای و محدود همراه است. این مشکلات در روند ارتباط و تعاملات این کودکان با سایرین و اعضای خانواده به خصوص مادران آن ها اثر منفی و آسیب زایی دارد. پژوهش حاضر با هدف تدوین دست نامه راهنمای هنر درمانی مادر-محور و چگونگی اثربخشی آن بر رابطه مادر و کودک انجام گرفته است. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر، روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون، همراه با گروه کنترل و پیگیری (دوماهه) است. تعداد بیست مادر و کودک دارای اختلالات طیف درخودماندگی از میان مادران و کودکانی که به کلینیک آموزش و پژوهش کودکان با اختلال ویژه دانشگاه شهید بهشتی مراجعه کرده اند، انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه ده نفره آزمایش و کنترل قرار داده شدند. هر دو گروه در سه مرحله، پیش و پس از مداخله و دو ماه بعد از مداخله به مقیاس رابطه مادر و کودک پیانتا (Pianta, 1992) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و روش های آماری t استیودنت و تحلیل واریانس آمیخته استفاده شده است. یافته ها نشان داد که دست نامه راهنمای هنر درمانی مادر-محور به طور معناداری رابطه مثبت مادر و کودک را در گروه آزمایش افزایش داده است؛ افزایش صمیمیت (F=8.49,sig<0.001) کاهش تعارض (F=47.52,sig<0.001) و کاهش وابستگی (F=13.29,sig<0.001). به عبارت دیگر تعارض و وابستگی در رابطه مادر و کودک دارای اختلالات طیف درخودماندگی کاهش و نزدیکی افزایش یافته است. درنتیجه اثربخشی دست نامه راهنمای هنر درمانی مادر-محور مورد تائید است.
Investigating the Perfecting Role of the Attachment In the Corona Anxiety to Primary Schools Students of Ardabil City(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the relationship between attachment and coronary anxiety in students of Ardabil province. The research method is correlational. The statistical population in this study includes 125,000 primary school students in Ardabil province. In this study, we tested 1062 people using a stratified random sampling method based on the Morgan table, of which 531 were girls and 531 were boys. To assess corona anxiety, we used the edited Coronavirus Anxiety Scale (CDAS), which has been prepared and validated in Iran. To assess children's attachment, we used the edited questionnaire on the relationship between child attachments. (KCAQ) used Halpern and Rotenberg. The results of the present study showed that attachment and its subscales have a positive and significant relationship with corona anxiety. To answer the first question of the study, indicate that corona anxiety. And each of its dimensions in the statistical population is in an unfavorable situation. In response to the second question of the research, it should be show that the state of attachment and each of its dimensions (except positive adaptive change) in the statistical population is unfavorable according to the results. Statistical analysis suggestion that families should modify their parenting and care patterns to decrease stress, fear, and corona anxiety in their children, and to know that their anxiety can be effect on their children.
اثربخشی واقعیت درمانی بر تجربه سوگ و انعطاف پذیری روانشناختی در خانواده متوفیان کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
203 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی واقعیت درمانی بر تجربه سوگ و انعطاف پذیری روانشناختی در خانواده متوفیان کرونا بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه گواه بود و جامعه آماری خانواده های متوفیان ویروس کرونا شهر رشت بود که از میان آن ها، ، به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه استاندارد تجربه سوگ توسط بایلی، دونهام و کرال (۲۰۰۰) و شاخص انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندر وال (2010) بود. شرکت کنندگان گروه آموزشی بسته واقعیت درمانی گلاسر (2008) را در هشت جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند ولی گروه گواه هیچ آموزشی را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مداخله واقعیت درمانی بر تجربه سوگ (62/17=F، 001/0=P) و انعطاف پذیری روانشناختی (12/15=F، 001/0=P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار گزارش شد. نتیجه گیری: مجذور ایتا نشان می دهد 9/49 درصد از تفاوت نمرات تجربه سوگ و انعطاف پذیری روانشناختی در دو گروه آزمایش و کنترل به وسیله گروه بندی تبیین می شود. نتایج تحقیق نشان داد که واقعیت درمانی در کاهش تجربه سوگ و بهبود انعطاف پذیری روانشناختی موثر بوده است
پیش بینی اختلالات شخصیت مرزی و وسواسی- اجباری بر اساس ابعاد آسیب های دوران کودکی و روابط موضوعی در زوج های متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
548 - 571
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اختلالات شخصیت مرزی و وسواسی- اجباری بر اساس ابعاد آسیب های دوران کودکی و روابط موضوعی در زوج های متعارض انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری مردان و زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره در سال 1400 در شهر تهران بودند. 8 منطقه شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و 15 مرکز مشاوره در این مناطق انتخاب شدند. بر اساس نقطه برش 75 به بالا در پرسشنامه میلون-3، طبق ملاک های ورود به پژوهش و طبق نظر کلاین (2005)، 205 شرکت کننده با اختلال شخصیت مرزی و 209 شرکت کننده با اختلال شخصیت وسواسی- اجباری انتخاب شدند و پرسشنامه های چندمحوری بالینی میلون-3 (1994)، روابط موضوعی بل (1986) و آسیب دوران کودکی برنشتاین و همکاران (2003) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به شیوه همزمان تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد روابط موضوعی و آسیب های دوران کودکی با اختلال شخصیت مرزی و وسواسی- اجباری رابطه مثبت و معنادار دارند (01/0>p). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ابعاد روابط موضوعی و آسیب های دوران کودکی می توانند اختلال شخصیت مرزی و وسواسی- اجباری را پیش بینی کنند (01/0P<). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که روابط موضوعی و تجارب آسیب زای دوران کودکی در بروز اختلالات شخصیت مرزی و وسواسی- اجباری زوج ها تاثیر دارند. لذا پیشنهاد می شود در جلسات مشاوره و درمان اختلالات شخصیت مرزی و وسواسی- اجباری به نقش این متغیرها توجه شود.
The Relationship between Selective Attention and Simultaneous Interpreting Performance in Undergraduate Students of Translation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Complexity of simultaneous interpreting has long attracted the interest of researchers and led them to explore different linguistic, psychological, cognitive, social, and neurological factors involved in enabling the human mind to perform such a difficult task. Within the framework of cognitive studies of interpreting, the authors of this study aimed at exploring the relationship between selective attention and interpreting performance of undergraduate students of Translation. Interpreting performance was evaluated in terms of content and presentation. A sample of 72 BA students participated in the study and completed a simultaneous interpreting and a selective attention task. Quantitative analysis of the data obtained from the participants led to the conclusion that selective attention had a direct relationship with both content and presentation of simultaneous interpreting performance in the sample as significant correlation was found to exist between the variables. The findings suggest that students with better selective attention are likely to perform better in interpreting tasks, especially in terms of the content of their performance which is concerned with completeness and accuracy of informational content of the interpreted message.
تأثیر آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور بر ترس از ازدواج و سبک های مقابله ای در دختران مجرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه، ازدواج به سادگی گذشته نیست و جوانان در آستانه ازدواج از یک ترس یا نگرانی در مورد ازدواج و مسائل آن رنج می برند که مربوط به تحریف های شناختی، طرح واره ها و سبک های مقابله ای است که افراد در برابر طرح واره ها بکار می گیرند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور بر ترس از ازدواج و سبک های مقابله ای در دختران مجرد شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر از نوع مطالعه ی نیمه تجربی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل و بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دختران مجرد و دانشجوی شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش شامل ۳۰ نفر بود که با روش نمونه گیری هدفمند که به روش نمونه گیری ذر دسترس انتخاب و به طور تصادفی و برابر به گروه آزمایش یا کنترل تخصیص یافتند. شرکت کننده ها در مرحله پیش از مداخله و پس از مداخله به پرسشنامه های ترس از ازدواج سمیعی، یوسفی و نشاط دوست (۱۳۹۳) و ذهنیت های طرح واره ای یانگ (۲۰۰۸) پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت آموزش گروهی پیش از ازدواج طرحواره محور در ۱۵ جلسه ۹۰ دقیقه ای قرار گرفتند درحالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و با استفاده از نسخه ی ۲۳ بسته ی آماری برای علوم اجتماعی تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج مقایسه گروه آزمایش با گروه کنترل نشان داد که کارکرد ترس از ازدواج و سبک های مقابله ای نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری داشته است. به عبارت دیگر، آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور بر ترس از ازدواج و سبک های مقابله ای دختران مجرد تأثیر معناداری داشته است (۰۵/۰>p). نتیجه گیری: به طورکلی نتایج حاکی از تأثیر آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور بر ترس از ازدواج و سبک های مقابله ای دختران مجرد بود؛ و می توان از آن به عنوان یک مداخله مهم و کلیدی در حوزه پیش از ازدواج بکار گرفته شود. همچنین، نتایج این تحقیق می تواند مورداستفاده مشاوران خانواده و ازدواج قرار بگیرد.
بررسی رضایتمندی فارغ التحصیلان مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی تبریز از عوامل مؤثر بر تجربه پژوهشی درفاصله سال های 93-96(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بررسی عوامل موثر بر تجربه پژوهشی می تواند به ارتقای کیفیت پایان نامه ها کمک نماید. از این سو، هدف این مطالعه بررسی رضایتمندی فارغ التحصیلان مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی تبریز از عوامل مؤثر بر تجربه پژوهشی بین سال های 96-93 می باشد. روش ها: این مطالعه توصیفی و مقطعی می باشد و جامعه آماری مطالعه شامل فارغ التحصیلان مقاطع تحصیلات تکمیلی می باشد که از ابتدای سال 1393 تا پایان سال 1396 پایان نامه خود را نگاشته و دفاع کرده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. نمونه گیری به روش سرشماری انجام شد و تحلیل داده ها بصورت آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی و میانگین) صورت گرفت. نتایج: نتایج مطالعه نشان میدهد که فارغ التحصیلان از زیر ساختها و امکانات دانشکده، ارائه شرایط و زمینه های رشد فکری و روند اجرای پایان نامه، کمترین رضایت و از عوامل گسترش مهارتها، آزمون پایان نامه، اساتید راهنما بیشترین رضایت را داشتند. در خصوص تصویب طرح مقدماتی پایان نامه میزان رضایت در حد متوسط می باشد و فارغ التحصیلان نسبت به مدت زمان تصویب پروپوزال در گروه آموزشی و دانشکده میزان رضایت مطلوبی دارند. نتیجه گیری: اگر توجه به عوامل دخیل در فرایند انجام پایان نامه و به خصوص عامل زیر ساختها و امکانات در اولویت برنامه ریزی آموزش عالی قرار گیرد، انگیزه افراد برای ادامه تحصیل بیشتر شده، پایان نامه ها و مقالات با کیفیت تری نگاشته و چاپ می شوند، در نتیجه جایگاه ایران در تولیدات علمی بالا می رود.
توسعه دانش حرفه ای معلمان بر مبنای نیازهای اساسی روان شناختی دانش آموزان: مؤلفه های درگیری تحصیلی و ادراک کنترل زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
129 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه، ارائه راهکارهای عملی جهت توسعه ی دانش حرفه ای معلمان برمبنای نیازهای اساسی روان شناختی دانش آموزان، باتوجه به دومتغیر درگیری تحصیلی و ادراک کنترل زمان بود. روش: روش پژوهش ازنوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه ی دانش آموزان دخترمقطع دوره ی متوسطه دوم، (8000 نفر) بودند. شرکت کنندگان 316 دانش آموز (16 تا 18 سال) دختر دوره متوسطه دوّم بودند که باروش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه مدیریت زمان ماکان (1994)، خودتعیین گری گاردیا، دسی ورایان (2000) و درگیری تحصیلی ریو (2013) پاسخ دادند. ازنظریه خودتعیین گری دسی و رایان برای ارزیابی نیازهای اساسی روان شناختی (متغیر ملاک) و از نظریه مدیریت زمان ماکان، برای ارزیابی ادراک کنترل زمان (متغیرپیش بین) استفاده شد. یافته ها: روش آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه و گام به گام بود. مدیریت زمان و درگیری تحصیلی، (%18تا21) واریانس نیازهای اساسی روان شناختی تبیین می کنند. هدف گزینی، مکانیسم های مدیریت زمان و درگیری شناختی، پیش بینی کننده های نیاز خودپیروی، نمره کل درگیری تحصیلی (شناختی و عاملی) و ادراک کنترل زمان پیش بینی کننده های نیازشایستگی و درگیری تحصیلی و مکانیسم های مدیریت زمان، به عنوان پیش بینی کننده های نیاز پیوند شناسایی شدند. نتیجه گیری: دراین مطالعه، مؤلفه های فردی محیط های یادگیری مطالعه شد، پیشنهاد می شود، مؤلفه های محیطی همچون روابط معلم دانش آموز، سبک های یادگیری و تدریس مطالعه شود.
ارزیابی رویکردهای چرایی انجام مطالعات روان شناسی اسلامی در مطالعات منتسب به آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی رویکردهای مختلف درباره ضرورت انجام مطالعات روان شناسی اسلامی در مطالعات منتسب به آن است. روش پژوهش، تحلیلی - توصیفی بوده که در آن جامعه مورد بررسی تمامی کتاب ها، مقالات، مصاحبه ها در موضوع روان شناسی اسلامی بوده است. نمونه مورد بررسی، مطالعاتی است که به پاسخ این سؤال پرداخته اند. همچنین این مقاله، از مصاحبه با متخصصان این موضوع در جمع آوری نظرات استفاده کرده و نتایج با ارزیابی چند نفر از متخصصان، تأیید شده است. یافته های پژوهش در پاسخ به سؤال «چرایی»، ذیل سه رویکرد دسته بندی شده است. 1. روان شناسی فرهنگی: جامعه هدف روان شناسی در ایران، مسلمان است و روان شناسی مورد استفاده باید با فرهنگ و مبانی فکری مراجع و مشاور همسان باشد؛ 2. روان شناسی اسلامی دایرهالمعارفی: کامل بودن دین اسلام و بیان مباحث روان شناسی در منابع دینی به طور کامل یا بخش مهمی از مطالب، بری از خطا بودن و منطبق بر واقع و حقیقت عالم بودن در همه ارکان، که به دلیل وحی از جانب خالق اثبات می شود؛ 3. روان شناسی اسلامی تأسیسی: علم براساس مبانی جهت گیرانه شکل گرفته است، ازاین رو می توان براساس اسلام، علمی مبتنی بر مبانی متفاوت آن شکل داد.
نقش میانجی گر کفایت اجتماعی در رابطه بین تفکر خلاق و هوش هیجانی با جهت گیری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
79 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، تعیین نقش میانجیگر کفایت اجتماعی در رابطه بین تفکر خلاق و هوش هیجانی با جهت گیری مذهبی بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دختران دانش آموز پیش دانشگاهی منطقه 4 تهران در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 1187 نفر بود. طبق نظر کلاین (2016) و با توجه به احتمال افت، 240 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. بنابراین از بین 10 دبیرستان دولتی منطقه 4 تهران، دبیرستان های آبسال، صدیقه رودباری، امام محمدباقر و بنت الهدی صدر و سپس از هر دبیرستان 2 کلاس از 2 رشته علوم تجربی و ریاضی به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های کفایت اجتماعی پرندین (1385)، تفکر خلاق عابدی (1363)، هوش هیجانی بار- ان (1980) و جهت گیری مذهبی آلپورت و راس (1967) بود. پس از حذف 20 پرسشنامه ناقص، داده های 220 نفر با استفاده از تحلیل مسیر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفکر خلاق، هوش هیجانی و کفایت اجتماعی می توانند جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی را به ترتیب به صورت منفی و مثبت (001/0=P) پیش بینی کنند. ضریب مسیر غیر مستقیم تفکر خلاق و هوش هیجانی با جهت گیری مذهبی درونی به صورت منفی (104/0- =β،001/0=P) و (226/0- =β،001/0=P) و با جهت گیری مذهبی بیرونی به صورت مثبت (054/0=β،006/0=P) و (117/0=β،006/0=P) از طریق میانجی گری کفایت اجتماعی معنادار است. نتیجه گیری: با پرورش و تقویت متغیرهای مستقل پژوهش، می توان دانش آموزان را به سوی جهت گیری مذهبی درونی سوق داد.
عوامل موثر بر ایجاد انگیزه و خلاقیت در معلمان جهت استفاده از روش های آموزشی نوین در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
25 - 34
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روش های ایجاد انگیزه و خلاقیت در معلمان برای استفاده از تکنیک های آموزشی نوین در مدارس مقطع متوسطه شهرستان خلخال انجام شد. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شد و روایی سنجه های پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و قابلیت اعتماد نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کلیه متغیرها بالاتر از 70/0 به دست آمد. جامعه آماری این تحقیق دبیران مقطع دبیرستان آموزش و پرورش شهرستان خلخال به تعداد 315 نفر هستند. که از بین آنها تعداد 175 نفر با استفاده از جدول مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از دو شیوه آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار استفاده شد. یافته های پژوهش نشانگر این بودند که بین متغیرهای مستقل انگیزه و خلاقیت معلمان با متغیر وابسته میزان استفاده از تکنیک های آموزشی نوین رابطه معنی داری وجود دارد. واژگان کلیدی: انگیزه، خلاقیت، تکنیک های نوین آموزشی