فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۱۲۱ تا ۸٬۱۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: نقص توجه / بیش فعالی یکی از رایج ترین اختلالات عصبی در دوران کودکی است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین های توان بخشی شناختی، تمرین بدنی و تمرین های ترکیبی بر توجه پایدار، انتخابی و انتقالی کودکان بیش فعال است. مواد و روش ها: نوع پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دختردوره ابتدایی مدارس شهر یزد با اختلال نقص توجه / بیش فعالی بودند. شرکت کنندگان پژوهش شامل 40 کودک 9 تا 12 سال بودند که به صورت تصادفی در چهار گروه تمرین های توان بخشی شناختی، تمرین بدنی، تمرین های ترکیبی (بدنی شناختی) و گروه کنترل قرار گرفتند. از پرسش نامه کانرز (فرم معلمان) جهت ارزیابی اولیه کودکان، از آزمون هوشی گودیناف هریس جهت همسان سازی نمره هوشی شرکت کنندگان، آزمون عملکرد پیوسته دیداری و شنیداری، به منظور سنجش نگهداری توجه، مراقبت، گوش به زنگ بودن و توجه متمرکز، برای سنجش توجه انتقالی از آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین، همچنین برای سنجش توجه انتخابی از آزمون استروپ استفاده شد. برنامه توان بخشی شناختی مورداستفاده این پژوهش نرم افزار مغز من بود. شرکت کنندگان به مدت 16 جلسه (هر جلسه به مدت 60 دقیقه) به تمرین پرداختند. پس آزمون 24 و 72 ساعت بعد اجرا شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون آنالیز کوواریانس و روش آماری آنکووا یک طرفه استفاده شد. کلیه تحلیل ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20، در سطح معناداری 0/05>P انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که توجه پایدار، انتخابی و انتقالی گروه تمرین ترکیبی (توان بخشی بدنی) به طور معناداری خطای کمتری نسبت به گروه های دیگر داشت. در متغیر پاسخ حذف، میانگین امتیاز پاسخ حذف در کودکان گروه تمرین ترکیبی به طور معناداری کمتر از گروه کنترل بوده است (0/05>P). نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که توان بخشی شناختی و تمرین بدنی می توانند موجب بهبود توجه در کودکان مبتلابه اختلال بیش فعالی شوند. همچنین ترکیب تمرین بدنی با تمرین های توان بخشی منجر به بهبود انواع توجه در کودکان مبتلابه بیش فعالی می شود.
اثر بخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سبک های دلبستگی و راهبردهای مقابله ای مادران دارای کودکان معلولیت ذهنی- حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سبک های دلبستگی و راهبردهای مقابله ای مادران دارای کودکان معلول ذهنی- حرکتی انجام شد. روش: نمونه ها به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای (تعداد 24 نفر) انتخاب و سپس به صورت تصادفی به یک گروه آزمایش (12 نفر درگروه درمان شناختی-رفتاری) و یک گروه گواه (12 نفر) تقسیم شدند. در پیش آزمون از پرسشنامه های دلبستگی بزرگسالان کالینز و رید و مقابله با شرایط پر استرس- فرم کوتاه کالزبیک و همکاران استفاده شد. سپس، درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی طی 8 جلسه و یکبار در هفته به مدت دو ساعت بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. پس آزمون برای هر دو گروه تکمیل و داده های لازم گردآوری و با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره (مانکووا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها: نتایج بدست آمده از این پژوهش مبین آن بودکه برنامه درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش سبک های دلبستگی اضطرابی (944/39 =F و 002/0 =(P و اجتنابی (772/51 =F و 001/0 =(P و افزایش سبک ایمن (352/130 =F و 000/0 =(P و همچنین کاهش راهبردهای مقابله ای هیجان مدار (108/155 =F و 001/0 =(P و اجتنابی (695/22 =F و 001/0 =(P و افزایش راهبرد مساله مدار (127/203=F و 002/0 =(P مادران کودکان معلول ذهنی حرکتی در مرحله پس آزمون شد. نتیجه گیری: با عنایت به یافته های بدست آمده، به منظور کارآمدی سبک های دلبستگی و راهبردهای مقابله ای مادران کودکان معلول ذهنی حرکتی مغزی باید به مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی توجه بیشتری مبذول گردد.
تدوین مدل نیت ترک شغل درکارمندان بانک مرکزی بر اساس سه گانه تاریک شخصیت: نقش واسطه ای حمایت سازمانی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
111 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه ترک شغل یکی از چالش های مهم در سازمان ها محسوب می شود و از دست دادن هر کارمند سبب تحمیل هزینه-های سنگین به سازمان می شود. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای حمایت سازمانی ادراک شده در رابطه بین سه گانه تاریک شخصیت و نیت ترک شغل کارکنان بانک مرکزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود ، جامعه آماری پژوهش پرسنل بانک مرکزی بود که در سال 1398 مشغول خدمت بودند، از این جامعه تعداد 250 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس نیت ترک شغل(کیم و لیونگ، 2007) ، مقیاس دوجین کثیف(جنیسون و وبستر،2010) و مقیاس حمایت سازمانی ادراک شده(آیزنبرگر و همکاران،1986) گردآوری و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم شخصیت های ماکیاولیسم (25/0 =ß، 01/0>P) ، خودشیفته (48/0 =ß، 01/0>P)و ضداجتماعی بر نیت ترک شغل (26/0 =ß، 01/0>P) مثبت معنادار است و اثر مستقیم حمایت سازمانی ادراک شده بر نیت ترک شغل (31/0- =ß، 01/0>P) منفی معنادار بود. درنهایت نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد که حمایت سازمانی ادراک شده در رابطه بین شخصیت ماکیاولی(011/0 =ß، 05/0>P)، شخصیت خودشیفته(012/0 =ß، 05/0>P) و شخصیت ضد اجتماعی با نیت ترک شغل(011/0 =ß، 05/0>P) نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری: بنابراین مسئولان بانک مرکزی می توانند جهت کاهش تاثیر منفی سه گانه تاریک شخصیت و پیشگیری از تمایل به ترک شغل اقداماتی انجان دهند که کارکنان توجه و حمایت سازمنا را به طور محسوس درک کنند.
مقایسه اثربخشی درمان مصاحبه انگیزشی و ماتریکس با رویکرد شناختی - رفتاری بر افسردگی و بهبود کیفیت زندگی در مصرف کنندگان ماری جوانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعتیاد به مواد مخدر با طیف گسترده ای از بیماری ها، اختلالات و ناتوانی ها در ارتباط است. هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مصاحبه انگیزشی و ماتریکس با رویکرد شناختی - رفتاری بر افسردگی و بهبود کیفیت زندگی در مصرف کنندگان ماری جوانا بوده است. روش: روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با سه گروه (دو گروه آزمایش، یک گروه درمان مصاحبه انگیزشی، یک گروه درمان ماتریکس با رویکرد شناختی - رفتاری و یک گروه کنترل) بود .جامعه ی پژوهش حاضر کلیه افراد وابسته به ماری جوانا شهر شیراز بودند. نمونه آماری از افراد وابسته به ماری جوانا مراجعه کننده به بیمارستان محرری شهر شیراز انتخاب شدند. افراد به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های کیفیت زندگی ویر شربورن و افسردگی بک استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ماتریکس و مصاحبه انگیزشی با گروه کنترل تفاوت معنادار داشتند، اما درمان ماتریکس با مصاحبه انگیزشی اثربخشی متفاوتی با هم نداشتند. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که هر دو درمان را می توان به عنوان درمانهای مکمل داوریی در افراد وابسته به ماری جوانا به کار برد.
انواع خطاهای دیکته نویسی در دانش آموزان ابتدایی و راهکارهای بهبود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های مرتبط با فعالیت های آموزشگاهی و یکی از بحث های مهم و مورد توجه متخصصان و روان شناسان در زمینه ی اختلال های یادگیری که به چالشی فراروی متولیان امر آموزش و تربیت تبدیل شده است خطای دیکته نویسی می باشد. ناتوانی های یادگیری و از جمله مشکلات دیکته نویسی عامل اصلی بسیاری از مشکلات تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی به شمار می روند و وجود اشکالات متعدد در مهارت های نوشتاری و به ویژه در دیکته نویسی از جمله مسائلی است که معلمان مدارس ابتدایی با آن مواجه هستند. لذا ضعف املاء یکی از دغدغه هایی است که نیاز به کنکاش و بررسی دارد. تجزیه و تحلیل، شناسایی و دسته بندی نوع غلط های دیکته ی دانش آموز و خطاهای شایع در این زمینه توسط مربی و انجام فعالیت هایی خاص برای غلبه بر آن می تواند در حذف یا تعدیل مشکلاتی که در نوشتن دیکته کودکان دبستانی مشاهده می شوند مؤثر باشد. با توجه به موارد مذکور و با عنایت به این که اولین گام در برطرف کردن هر ضعفی شناخت و ریشه یابی آن است؛ نویسندگان پژوهش حاضر از طریق روش کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات از مقالات علمی، منابع چاپی و الکترونیکی در دسترس و نیز بر اساس تجربیات و شواهد موجود در این حوزه به بررسی انواع خطاهای دیکته نویسی در دانش آموزان دبستانی و ارائه ی راهکارهایی در این رابطه پرداخته اند.
پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس هویت تحصیلی، حمایت معلم، سازگاری تحصیلی و عضویت روان شناختی در مدرسه بر دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مسئله موفقیت و عدم موفقیت در امر تحصیل از مهم ترین دغدغه های هر نظام آموزشی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش هویت تحصیلی، حمایت معلم، سازگاری تحصیلی و عضویت روان شناختی در مدرسه بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستان های شهرستان لارستان بود. روش کار: پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی_تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهر لارستان در نیمسال اول سال تحصیلی 1398-1397 بود. از میان این دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 400 دانش آموز انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های هویت تحصیلی، حمایت معلم، سازگاری تحصیلی و عضویت روان شناختی در مدرسه استفاده شد. در این پژوهش به منظور تحلیل داده ها از آزمون همبستگی متعارف و رگرسیون چندگانه بوسیله SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند عملکرد تحصیلی را می توان با ترکیب خطی متغیرهای پیش بین، پیش بینی نمود. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، 22 درصد از واریانس متغیر عملکرد تحصیلی به کمک متغیرهای پیش بین (هویت تحصیلی، حمایت معلم، سازگاری تحصیلی و عضویت روان شناختی در مدرسه) قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، توجه به حمایت معلم، سازگاری تحصیلی و عضویت روان شناختی در مدرسه دانش آموزان می تواند حاوی نکات مفیدی به منظور بهبود وضعیت آموزشی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان باشد. لذا ضروری است که مدارس و مراکز مشاوره با توجه به عملکرد تحصیلی دانش آموزان و آگاهی از عوامل موثر بر آن، برنامه های خاص، مدون و دقیق را تدوین نمایند تا با ایجاد زمینه مناسب برای به فعلیت رساندن استعداد های بالقوه دانش آموزان، زمینه رشد و شکوفائی هر چه بیشتر آنها فراهم گردد.
اثر یک دوره تمرینات پیلاتس و مربع گام برداری بر کارکردهای شناختی و جسمانی مرتبط با افتادن و ترس از افتادن زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افتادن یکی از دلایل عمده صدمات ناخواسته و مرگ و میر در افراد سالمند می باشد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر یک دوره تمرینات پیلاتس و مربع گام برداری بر کارکردهای شناختی و جسمانی مرتبط با افتادن و ترس از افتادن در زنان سالمند بود. روش کار: پژوهش نیمه تجربی حاضر بر روی 20 زن سالمند با دامنه سنی 60 تا 70 سال انجام شد. شرکت کنندگان به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه تمرینات پیلاتس (10 نفر) و مربع گام برداری (10 نفر) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت 12 هفته تمرین و در پیش آزمون و پس آزمون شرکت کردند. از نرم افزار دسته بندی کارت های ویسکانسین، آزمون حافظه وکسلر، استورک، تعادل برگ و مقیاس بین المللی کارآمدی افتادن به ترتیب جهت اندازه گیری کارکردهای اجرایی، حافظه، تعادل ایستا، تعادل پویا و ترس از افتادن استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد اثر اصلی زمان اندازه گیری بر متغیرهای تعداد طبقات، خطای درجاماندگی، حافظه، تعادل ایستا، تعادل پویا و ترس از افتادن معنادار مشاهده شد. میانگین امتیازات خطای درجاماندگی و ترس از افتادن در پس آزمون نسبت به پیش آزمون به طور معناداری کاهش و میانگین امتیازات تعداد طبقات، حافظه، تعادل ایستا، تعادل پویا در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش داشته است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که هر دو نوع تمرین می توانند به عنوان یک شیوه مداخله ای مناسب جهت بهبود کارکردهای شناختی و جسمانی مرتبط با افتادن و کاهش ترس از افتادن در زنان سالمند استفاده شوند.
بررسی نقش واسطه ای نشخوار خشم در ارتباط بین عزت نفس و پرخاشگری: کنترل نقش خودشیفتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی نشخوار خشم در رابطه ی بین عزت نفس و پرخاشگری با کنترل نقش خودشیفتگی بود. 285 نفر دانشجو از دانشگاه های خوارزمی، اصفهان و شهرضا به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و شرکت کنندگان به پرسشنامه عزت نفس (روزنبرگ،1965)، پرسشنامه خودشیفتگی (آمز و همکاران، 2006)پرسشنامه نشخوار خشم (سوکودولسکی و همکاران، 2001) و مقیاس پرخاشگری (باس و پری، 1992) پاسخ دادند. با کنترل متغیر خودشیفتگی و حذف موارد بی پاسخ تعداد 194 (64 درصد دختر و 36درصد پسر) نفر باقی ماندند. در مطالعه ی همبستگی حاضر به منظور بررسی روابط ساختاری در مدل مفروض میانجی گری نسبی نشخوار خشم در رابطه ی بین عزت نفس و پرخاشگری، از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل مفروض با داده ها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد که در مدل مفروض، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند. در این مدل 47 درصد از واریانس نمرات پرخاشگری توسط متغیرهای مکنون نشخوار خشم و عزت نفس تبیین شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در صورتی که نقش خودشیفتگی مورد کنترل قرار بگیرد، عزت نفس می تواند پرخاشگری را کاهش دهد و در این رابطه نشخوار خشم می تواند نقش میانجی داشته باشد. از یافته های پژوهش حاضر می توان در راستای مدیریت نشخوار خشم و کاهش پرخاشگری استفاده کرد.
بررسی مدل ساختاری رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و سبک های دفاعی با کیفیت زندگی و با میانجی گری ناگویی هیجانی در بیماران مبتلا به فشارخون بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۳۰۶-۲۲۸۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به اینکه فشارخون بالا یکی از مهم ترین تهدیدکننده های سلامت روان و کیفیت زندگی به شمار می رود؛ ازاین رو، بررسی عوامل مهم روانشناختی همچون تنظیم شناختی هیجان و سبک های دفاعی مورد استفاده توسط افراد مبتلا به فشار خون بالا و تأثیر این متغیرها بر کیفیت زندگی آنها، می تواند در بهبود وضعیت روانشناختی این بیماران کمک کننده باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل ساختاری رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و سبک های دفاعی با کیفیت زندگی با میانجی گری ناگویی هیجانی در بیماران مبتلا به فشار خون بالا بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل 700 بیمار مبتلا به فشارخون بالا که در فصل بهار و تابستان سال 1398 به بیمارستان قلب شهر شیراز مراجعه کردند، بود. از بین آنها 480 بیمار انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر، شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2007)، پرسشنامه سبک های دفاعی انروز و همکاران (1993)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو تایلر و همکاران (1994) بود. داده ها با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنوف، رگرسیون خطی و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS25 و لیزرل 8/8 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: متغیرهای تنظیم شناخت هیجان و سبک های دفاعی رابطه معناداری را با متغیر کیفیت زندگی با میانجی گری ناگویی هیجانی در بیماران مبتلا به فشارخون بالا نشان دادند (0/001 >P). نتیجه گیری: استفاده از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و نوع سبک های دفاعی برای غلبه بر ناگویی هیجانی توسط افراد مبتلا به فشارخون بالا، می تواند کیفیت زندگی این افراد را تحت تأثیر قرار دهد.
اثربخشی مداخله مبتنی بر ابعاد روان شناختی و معنوی در ارتقاء مولفه های سبک زندگی اسلامی و بهبود اضطراب وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، الگویابی مداخله مبتنی بر ابعاد روان شناختی و معنوی در ارتقاء سبک زندگی اسلامی و بهبود اضطراب وجودی با توجه به نقش تعدیل کنندگی سطوح معرفت دینی بود. طرح تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس-آزمون و دارای گروه کنترل است. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه جامعه زناشویی (زن و شوهران) شهر تبریز که حائز نشانه های اضطراب بودند، تشکیل می دهد. نمونه آماری عبارت بود از60 نفر زوج که به مراکز مشاوره شهر تبریز مراجعه می کنند، از این 60 نفر زوج، 30 زوج به عنوان گروه کنترل و 30 زوج دیگر به عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. در پژوهش حاضر، ابزارهای تحقیق عبارت بودند از: مقیاس اضطراب وجودی گود، پرسشنامه سبک زندگی اسلامی. همچنین، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد روش مداخله مبتنی بر ابعاد روان شناختی و معنوی بر ارتقاء سبک زندگی اسلامی و مولفه های آن (اثربخشی نماز در زندگی، توجه و عمل به مستحبات، التزام به انجام نماز و مراقبت) اثربخش است، ولی مداخله مورد نظر بر بعد حضور قلب در نماز اثربخش نیست. همچنین، نتایج تحلیل آماری نشان داد روش مداخله مبتنی بر ابعاد روان شناختی و معنوی بر اضطراب وجودی اثربخش است.
نقش ذهن آگاهی بر خوداستعلایی و بهزیستی فضیلت گرا با میانجی گری معنا در زندگی در تمرین کنندگان یوگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان از دیرباز در پی یافتن معنا در زندگی بوده است که از میان روش های مختلف، تمرینات معنوی یکی از راههای رسیدن به معنا است. ذهن آگاهی یکی از همان تمرینات معنوی است. همچنین، خوداستعلایی و پرورش فضایل نیز همیشه از اهداف عالیه بشر بوده است. این پژوهش با هدف بررسی نقش ذهن آگاهی بر خوداستعلایی، معنا در زندگی و بهزیستی فضیلت گرا و ارائه مدل نهایی از روابط میان متغیرها انجام شد. در این پژوهش، تعداد 305 نفر از تمرین کنندگان فعال یوگا شامل 247 نفر زن و 58 نفر مرد شرکت کردند و نمونه گیری به صورت دردسترس انجام شد. شرکت کنندگان به پرسشنامه بهزیستی فضیلت گرا، مقیاس ذهن آگاهی، مقیاس خوداستعلایی و پرسشنامه معنا در زندگی پاسخ دادند. نتایج ارزیابی داده ها ازطریق مدل سازی معادلات ساختاری دلالت بر برازش مدل مفهومی پژوهش داشت و نشان داد ذهن آگاهی به صورت مستقیم بر معنا در زندگی، خوداستعلایی و بهزیستی فضیلت گرا تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، در این مدل، ذهن آگاهی ازطریق نقش میانجی گر معنا در زندگی، اثر علّی مثبت و معناداری بر خوداستعلایی و بهزیستی فضیلت گرا داشت و میزان درخور توجهی از تغییرات آنها را تبیین کرد. درنهایت، یافته های این پژوهش بستری را برای شناخت بیشتر همبسته های حضور معنا در زندگی فراهم می کند و می تواند زمینه ساز شناخت بیشتر پژوهشگران از مؤلفه های مرتبط با معنا در زندگی باشد.
اثربخشی روان درمانی وجودی آنلاین بر نگرش به زندگی و آشفتگی های مرتبط با مرگ در بیماران بهبودیافته کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی روان درمانی وجودی آنلاین بر نگرش به زندگی و آشفتگی های مرتبط با مرگ در بیماران بهبودیافته کووید ۱۹ انجام پذیرفت. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری را تمام بیماران بهبودیافته کووید 19 شهر ارومیه در سال 1399 تشکیل می داد. حجم نمونه آماری 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل) بود که به روش نمونه گیری دردَسترس گزینش و در دو گروه کنترل و آزمایش جای دهی شدند. گروه آزمایش به صورت گروهی 10 جلسه 90دقیقه ای روان درمانی وجودی آنلاین دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای نداشتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرش زندگی (ریکر، 1992)، افسردگی مرگ (<sup> </sup>تمپلر و همکاران، 1990) و وسواس مرگ (عبدالخالق، 1998) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. براساس نتایج، میانگین نگرش زندگی<sup> </sup>در گروه آزمایش، پس از مداخله در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش (001/0P<) و میانگین افسردگی مرگ<sup> </sup>و وسواس مرگ کاهش پیدا کرده است (001/0P<). بنابر نتایج، روان درمانی وجودی می تواند موجب بهبود نگرش به زندگی و کاهش میزان آشفتگی های مرتبط با مرگ در بیماران بهبودیافته کووید 19 شود.
عوامل مؤثر در بروز اندیشه طلاق در متقاضیان طلاق: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراد در طول دوران زندگی مشترک می توانند افکار طلاق را تجربه کنند که در ادبیات به آن «اندیشه طلاق» می گویند این پژوهش با هدف شفاف سازی عوامل تأثیرگذار بر بروز اندیشه طلاق در بین افراد متقاضی طلاق انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع داده بنیاد است. ازاین رو با 28 فردی که متقاضی طلاق بودند و به یکی از دادگاه های خانواده شماره یک و دو تهران مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه نیمه ساختاریافته ای صورت گرفت و یافته های آن به ترتیب با روش استراوس و کربین (1998) و سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد در شکل گیری اندیشه طلاق چهار عامل عمده نقش اساسی دارد. این چهار عامل عبارت اند از نخست عوامل پیش از ازدواج مانند ازدواج اجباری، ازدواج زودهنگام، انتخاب همسر نامناسب و طی نکردن درست فرآیند آشنایی؛ دوم عوامل فردی مانند انتظارات، عدم علاقه مندی به همسر، خستگی روان شناختی؛ سوم عوامل رابطه ای مانند مسئولیت ناپذیری همسر، اختلالات روانی همسر، عدم وجود عشق و علاقه مندی، خشونت خانگی، پیمان شکنی، مشکلات جنسی، تعارضات مکرر و عدم ادراک انصاف در رابطه؛ و چهارم عوامل محیطی مانند اعتیاد، تعارض کار و خانواده، مشکلات مالی و رابطه با خانواده همسر. نتایج پژوهش تأثیر عوامل گوناگونی را نشان داد که منجر به شروع اندیشه طلاق در تفکر فرد می شود اما این عوامل را نمی توان به تنهایی تعیین کننده ی تصمیم به طلاق دانست.
مروری بر نکات اخلاقی تربیتی حدیث کساء
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از آسیب های جدی فراروی جامعه انسانی، ناپایداری و تزلزل در خانواده ها و فقدان آرامش و روابط مستحکم میان اعضای خانواده است که در صورت غفلت، ضربه های سنگین و جبران ناپذیری بر پیکره جامعه اسلامی وارد خواهد کرد. این در حالی است که با تحقق الگوی اسلامی در جامعه و شکل گیری سبک زندگی بومی و اسلامی در خانواده، به راحتی می توان مانع گسترش چنین مشکلاتی شد. تحقق این امر مهم، منوط به ارائه و تبلیغ انواع سبک های زندگی مقبول و منطبق با آموزه های دینی و اسلامی است. از این رو در پژوهش حاضر تلاش شده است با روش توصیفی به ارائه نکات مهم اخلاقی تربیتی همچون صله رحم، ارتباط کلامی، نوازش کلامی، نحوه صدا کردن والدین، جایگاه پدر و رهبر، اهمیت سلام، صریح بودن، دقت در امور و ... در محدوده حدیث کساء پرداخته شود.
هنجاریابی پرسشنامه معنای اجتماعی در رویدادهای زندگی (SMILES) در افراد دارای تجربه سوگ به دلیل بیماری کرونا
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر هنجاریابی پرسشنامه معنای اجتماعی در رویدادهای زندگی (SMILES) در افراد دارای تجربه سوگ به دلیل بیماری کرونا بود. این پژوهش بر روی 309 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند و از بین افرادی که یکی از نزدیکان خود را به دلیل ابتلا به بیماری کرونا از دست داده بودند انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ و از طریق نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-23 تحلیل شدند. نتایج ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس بی اعتباری اجتماعی (SI) با مقدار 941/0 و برای اعتبار اجتماعی (SV) با مقدار 917/0 و برای کل پرسشنامه با مقدار 835/0 گزارش شد. همچنین ضرایب گویه های پرسشنامه برای دو خرده مقیاس بی اعتباری اجتماعی (SI) بین 589/0 تا 862/0 و برای اعتبار اجتماعی (SV) بین 534/0 تا 899/0 قرار دارد که نشانگر روایی سازه این مقیاس است. همچنین نتایج نشان داد با توجه به مقدار شاخص های برازندگی تطبیقی (926/0)، شاخص توکر-لوییس (917/0)، شاخص برازندگی فزاینده (927/0)، شاخص برازش تطبیقی مقتصد (826/0)، شاخص برازش هنجار شده مقتصد (785/0)، شاخص برازندگی ریشه خطای میانگین مجذورات تقریب (068/0) و شاخص نسبت خی دو به درجه آزادی (42/2) نشان می دهد مدل از برازش مناسبی برخوردار است. بین بی اعتباری اجتماعی با اعتبار اجتماعی (352/0-) حمایت اجتماعی (227/0-)، افسردگی (612/0)، اضطراب (510/0) و استرس (599/0) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین اعتبار اجتماعی با حمایت اجتماعی (710/0)، افسردگی (475/0-)، اضطراب (597/0-) و استرس (643/0-) رابطه معناداری وجود دارد (01/0 >p) که این نتایج نشان می دهد مقیاس معنای اجتماعی در رویدادهای زندگی (SMILES) از روایی همگرایی مناسبی نیز برخوردار است.
تأثیر آموزش صبر بر مبنای قرآن بر تاب آوری و خودشفقت ورزی در همسران معلولان ضایعه نخاعی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
125-137
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مقاومت در برابر مشکلات زندگی و صبر بر پیامدهای ناگوار یکی از مهارت های ضروری برای زندگی در دنیای امروز است که همواره در اسلام نیز تأکید شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش صبر بر مبنای قرآن بر افزایش تاب آوری و خودشفقت ورزی همسران معلولان ضایعه نخاعی در شهر اصفهان بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمامی همسران معلولان ضایعه نخاعی شهر اصفهان در سال 1398 بود که تعداد 30 نفر از آنان با توجه به معیارهای شمول به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های ویژگی های جمعیت شناختی، مقیاس تاب آوری (کانر-دیویدسون) و مقیاس خودشفقت ورزی (فرم کوتاه- راس و همکاران) جمع آوری و با روش تحلیل کوواریانس تک متغیّره (آنکوا) تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل در دو متغیّر تاب آوری و خودشفقت ورزی تفاوت معناداری وجود داشت (005/0>P). نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که آموزش صبر بر مبنای قرآن در افزایش تاب آوری و خودشفقت ورزی در همسران معلولان ضایعه نخاعی مؤثر است.
نقش بخشایش و معنویت گرایی در پیش بینی شادکامی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
111-123
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: شادکامی یکی از مفاهیم روان شناسی مثبت گرا است که امروزه اهمیت آن در زندگی زوجین و همچنین بهداشت و سلامت روان مطرح شده است. تشکیل و حفظ خانواده و پیشگیری از فروپاشی آن مستلزم برخورداری اعضای خانواده از توانمندی ها و مهارت هایی است. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف تبیین نقش بخشایش و معنویت گرایی در شادکامی زوجین انجام شده است. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی زوجین ساکن شهر کرمانشاه بود که در سال 1398 با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 300 نفر از آنان برای نمونه انتخاب شدند و به پرسش نامه های پژوهش پاسخ دادند. ابزارهای استفاده شده در مطالعه عبارت است از مقیاس شادکامی آکسفورد (هیلز و آرجیل)، مقیاس سنجش بخشش در خانواده (پولارد و همکاران) و مقیاس معنویت (شهیدی و فرج نیا). درنهایت، تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی، ماتریس همبستگی و رگرسیون گام به گام انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بخشایش (519/0=r و 05/0>P) و معنویت گرایی (688/0=r و 05/0>P) با شادکامی زوجین رابطه معنی داری وجود داشت. از سوی دیگر، در بین ابعاد بخشایش؛ زیرمقیاس های احساس بهبودی و سبک بالی، تشخیص/تصدیق و درک واقع بینانه پیش بینی کننده های قوی تری برای شادکامی زوجین بودند. همچنین، در بین زیرمقیاس های معنویت به ترتیب توانایی معنوی و نگرش معنوی قدرت پیش بینی کنندگی قوی تری برای شادکامی زوجین داشتند (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت بخشایش و معنویت گرایی می توانند در ارتقای شادکامی زوجین نقش مؤثری داشته باشند و در مراکز مشاوره لازم است به این سازه ها بیشتر توجه شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۱۸۳-۱۵۸
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، شبه آزمایشی سه گروهی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و همراه با پیگیری بود. جامعه پژوهشی حاضر بیماران زن مبتلا به سرطان پستان 25 تا 45 ساله مراجعه کننده به بخش انکولوژی بیمارستان امام حسین شهر تهران در شش ماهه دوم سال 1398 بودند. در این تحقیق از سه گروه آزمایشی استفاده شده است، تعداد افراد هر گروه 20 نفر بود. روش اجرا بدین صورت بود که گروه آزمایشی اول، پروتکل درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه آزمایشی دوم مداخله واقعیت درمانی،طی هشت جلسه 90 دقیقه ای مداخله صورت گرفت. اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته های پژوهش: درنهایت و در بررسی میزان تأثیرگذاری رویکردهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی مشخص شد که بین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان تفاوت وجود دارد.به عبارتی دیگر واقعیت درمانی به نسبت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، تأثیر بیشتری برافزایش رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان دارد. نتیجه: با توجه به تأثیر رویکرد واقعیت درمانی برافزایش رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان، لزوم توجه و به کارگیری بیشتر این رویکرد و درنتیجه افزایش احتمال خودمراقبتی در بیماران بیش ازپیش احساس می شود.
اثر بخشی برنامه درسی تجربه شده در توسعه شایستگی فرهنگی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شایستگی فرهنگی به عنوان جزء اصلی و اساسی از حرفه گرایی، در حوزه علوم پزشکی به دلیل تنوع فرهنگی مراجعین جایگاه منحصر به فرد و ویژه ای را دارا است. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه درسی تجربه شده در توسعه شایستگی فرهنگی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز بوده است. روش ها: روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز بوده، که از میان آن ها با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی بر حسب دانشکده 366 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اثربخشی برنامه درسی تجربه شده محمدی و ملتجی (1391) و پرسشنامه محقق ساخته شایستگی فرهنگی، بود که پس از محاسبه روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که: 1- کیفیت برنامه درسی تجربه شده بالاتر از معیار میانگین و پایین تر از حد مطلوب می باشد.2- شایستگی فرهنگی، در سه بعد (آگاهی فرهنگی، دانش فرهنگی و مهارت فرهنگی) بالاتر از معیار میانگین و بعد (مواجهه فرهنگی) پایین تر از معیار میانگین و همه ابعاد شایستگی فرهنگی پایین تر از حد مطلوب می باشند. 3- بین عناصر برنامه درسی تجربه شده و شایستگی فرهنگی (آگاهی، دانش و مهارت) رابطه معنی داری وجود دارد. 4- عناصر برنامه درسی تجربه شده (محتوا، تکلیف، کیفیت و هدف)، پیش بینی کننده معنی دار و ارزشیابی پیش بینی کننده غیرمعنی دار شایستگی فرهنگی می باشند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، می توان با طراحی برنامه درسی با کیفیت در همه ابعاد و عناصر شرایطی را فراهم کنیم که دانشجویان به بالاترین میزان دانش فرهنگی، آگاهی فرهنگی و مهارت فرهنگی دست یابند و با ارائه تکالیف مناسب و گروهی باعث بهبود عملکرد مواجهه فرهنگی در دانشجویان شد.
رابطه خود تعیین گری و اهداف پیشرفت با عملکرد تحصیلی
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه خودتعیینگری و اهداف پیشرفت با عملکرد تحصیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دورهی دوم متوسطه در شهر زاهدان در سال تحصیلی 1401-1400 بود که 210 نفر از آنها به عنوان نمونه به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامههای نیازهای اساسی روانشناختی لاگاردیا و همکاران (2000) و اهداف پیشرفت میگلی و همکاران (1998) که از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. همچنین برای اندازهگیری عملکرد تحصیلی از معدل کارنامهی ماهانهی نوبت اول سال تحصیلی 1401-1400 استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرمافزار SPSS-23 بهره برده شد. نتایج نشان داد که بین خودتعیینگری و عملکرد تحصیلی و بین اهداف پیشرفت و عملکرد تحصیلی رابطه معنادار وجود دارد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود خودتعیینگری و اهداف پیشرفت، پیشبینیکنندهی عملکرد تحصیلی است.