فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۹۲۱ تا ۶٬۹۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه : رضایت از زندگی مؤلفه ای اساسی برای سلامت روانشناختی دانش آموزان محسوب می شود. از این رو شناسایی عوامل اثرگذار بر رضایت از زندگی دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نیازهای بنیادین و سبک های دلبستگی در پیش بینی رضایت از زندگی دانش آموزان دوره متوسطه انجام شد. روش : طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ بود. ۴۵۹ دانش آموز (۲۹۹ پسر و ۱۶۰ دختر) مقطع دوم متوسطه ناحیه ۲ شهر قم به عنوان نمونه به شکل نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه نیازهای بنیادین روا نشناختی، مقیاس سبک های دلبستگی و پرسشنامه رضایت از زندگی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها : نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که نیاز بنیادین خودمختاری و شایستگی به ترتیب با ضریب استاندارد ۰/۲۱ (۰/۰۱ < p ) و ۰/۳۱ (۰/۰۱ < p ) و سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا به ترتیب با ضریب استاندارد ۰/۱۲ (۰/۰۵ < p ) و ۰/۳۰- (۰/۰۱ < p ) بر رضایت از زندگی دانش آموزان اثر دارند. نیاز بنیادین ارتباط و سبک دلبستگی اجتنابی قادر به پیش بینی رضایت از زندگی نبودند. نتیجه گیری : نتایج پژوهش حاضر بر نقش نیازهای بنیادین روانشناختی و سبک های دلبستگی در پیش بینی رضایت از زندگی دانش آموزان دوره متوسطه صحه گذاشت. از این رو لازم است برای ارتقای رضایت از زندگی دانش آموزان به نقش عوامل نیازهای بنیادین روا نشناختی و سبک های دلبستگی توجه نمود.
نقش خودآگاهی هیجانی، تفکر ارجاعی و سرزندگی ذهنی در پیش بینی بازگشت به اعتیاد در زنان مصرف کننده مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خودآگاهی هیجانی، تفکر ارجاعی و سرزندگی ذهنی در پیش بینی بازگشت به اعتیاد در زنان مصرف کننده مواد مخدر بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مصرف کننده مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز کاهش آسیب گذری و سرپناه شبانه شهر تهران منطقه 12 بودند. از بین آن ها تعداد 60 نفر که حداکثر مدت دو هفته در ترک بودند به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های بازگشت به اعتیاد (رایت، 1993)، خودآگاهی هیجانی (گرنت و همکاران، 2002)، تفکر ارجاعی (ارینگ، 2010) و سرزندگی ذهنی (رایان و فردریک، 1997) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان استفاده شد. یافته ها نشان داد بازگشت به اعتیاد با تفکر ارجاعی (افکار منفی تکراری، ناکارآمدی ادراک شده و تسخیر ظرفیت روانی) رابطه مثبت و معنادار و با خودآگاهی هیجانی (بازشناسی، شناسایی، ارتباط، حل مسئله، محیط گرایی) و سرزندگی ذهنی رابطه منفی و معنادار دارد (05/0 P< ). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که بازشناسی (38/0-)، ارتباط (20/0-)، حل مسئله (26/0-)، افکار منفی تکراری (22/0)، ناکارآمدی ادراک شده (40/0)، تسخیر ظرفیت روانی (31/0) و سرزندگی ذهنی (38/0-) بازگشت به اعتیاد را پیش بینی می کنند. با توجه به نقش خودآگاهی هیجانی، تفکر ارجاعی و سرزندگی ذهنی در پیش بینی بازگشت به اعتیاد در زنان مصرف کننده مواد مخدر، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای این مفاهیم به افراد در حال ترک مواد مخدر ضروری به نظر می رسد.
ارائه الگوی روابط ساختاری بر اساس مدیریت شایستگی و رفتارسازمانی مثبت گرا در مراکز درمانی-آموزشی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
155 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی روابط ساختاری بر اساس مدیریت شایستگی و رفتارسازمانی مثبت گرا در مراکز درمانی-آموزشی شهر کرمانشاه انجام گرفت. روش: روش این پژوهش از لحاظ هدف، توسعه ای و کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، به روش آمیخته (کمی-کیفی) از نوع طرح اکتشافی متوالی بود که در سه مرحله اصلی انجام گرفت. روش نمونه گیری در این مرحله هدفمند و حجم نمونه 12 نفر بود. مرحله سوم پژوهش مشتمل بر اجرای342 پرسشنامه محقق ساخته دربرگیرنده ابعاد شایستگی های مدیریتی برمبنای یافته های مرحله کیفی و اجرای پرسشنامه رفتار سازمانی مثبت انجام گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، t تک نمونه ای ومدل معادلات ساختاری استفاده شد مراحل یک و دو با استفاده از نسخه 11 نرم افزار MaxQDA تحلیل گردیدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدیریت شایستگی شامل دو بعد شایستگی های پیش برنده شغلی (با 5 زیرمؤلفه ی: شایستگی اجرایی، شایستگی ارتباطی، شایستگی توسعه ای، شایستگی تیمی و شایستگی دانشی) و شایستگی های تعادلی (با 5 زیرمؤلفه ی: شایستگی نگرشی، شایستگی شخصیتی، شایستگی کنترلی و شایستگی عمومی) رابطه معنی داری با رفتار سازمانی مثبت گرا دارند. نتیجه گیری: براساس نتایج تحلیل مسیر، مدیریت شایستگی، شایستگی های پیش برنده و شایستگی های تعادلی بر رفتار سازمانی مثبت گرا و ابعاد آن شامل خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی تاثیر دارد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر طرحواره های ناسازگار اولیه زوجین در دوران عقد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ازدواج یکی از مهمترین رویدادهای زندگی هرفرد است که تحت تاثیر ویژگی ها و خصوصیات فرد پیش از ازدواج مانند طرح واره های ناسازگار اولیه است. یکی از رویکردهای درمانی که برای طرح واره های ناسازگار اولیه ارایه شده است، درمان هیجان مدار است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر اثر بخشی درمان هیجان مدار بر طرحواره های ناسازگار اولیه در دوران عقد است. مواد و روش ها: طرح پزوهش حاضر از بعد هدف کاربردی و از بعد روش اجرا شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ۲ ماه است. از جامعه زوجین در دوران عقد شهر تهران نمونه ای ۴۰ نفری از زوجین به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. آموزش درمان هیجان مدار به مدت ۱۲ جلسه به گروه آزمایش ارایه شد. از پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (۱۹۹۰) برای گردآوری داده ها استفاده گردید. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد درمان هیجان مدار بر طرح واره های ناسازگار اولیه اثربخش بوده است(p=۰.۰۵). نتایج نشان داد که اثر تعاملی زمان*گروه و منبع بین گروهی در نمرات شرکت کنندگان در خصوص طرحواره های ناسازگار اولیه تفاوت معناداری وجود دارد (p=۰.۰۱). نتیجه گیری: بنابراین درمان هیجان مدار با بهبود آگاهی، شناخت و تنظیم هیجانی، عاملیت زوجین را در تنظیم هیجان ها افزایش می دهد و انحرافات شناختی ناشی از طرح واره های ناسازگار اولیه را کاهش می دهد و پیشنهاد میگردد به عنوان رویکرد درمانی در مسائل زوجین استفاده گردد.
اثربخشی آموزش سازگاری زناشویی بر عدم تحمل پریشانی، دشواری تنظیم هیجان و تعارض زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عدم تحمل پریشانی، مشکلات در تنظیم هیجان و تعارضات زناشویی از عواملی هستند که می توانند بر روی کیفیت زندگی زوجین تأثیر بگذارند. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش سازگاری زناشویی بر عدم تحمل پریشانی، دشواری تنظیم هیجان و تعارض زناشویی زوجین بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش بود که از بین زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره در سال های ۱۳۹۹-۱۳۹۸ تعداد ۳۰ زوج (۶۰ نفر) به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس آموزش سازگاری زناشویی بر روی گروه آزمایش در طول ۸ جلسه آموزش داده شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. در این پژوهش از پرسشنامه های تحمل پریشانی سیمونز و گاهر، دشواری تنظیم هیجان گروتز و روئمر و تعارضات زناشویی ثنایی و براتی استفاده گردید و داده های بدست آمده به شیوه تحلیل کوواریانس با نرم افزارSPSS نسخه ۲۲ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان از اثربخش بودن آموزش سازگاری زناشویی بر کاهش عدم تحمل پریشانی (۱۴۲/۷۶=fو ۰/۰۱>P)، میزان دشواری تنظیم هیجان (۱۴۶/۹۴=fو ۰/۰۱>P) و تعارضات زناشویی (۴۲۶/۲۱=fو ۰/۰۱>P) داشت؛ به عبارت دیگر عدم تحمل پریشانی، دشواری تنظیم هیجان و تعارضات زناشویی در زوجینی که برنامه آموزشی سازگاری زناشویی را دریافت کرده بودند در مقایسه با گروه کنترل که هیچ مداخله ای را دریافت نکرده بودند به طور معنی داری کاهش یافته است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که اثر آموزش سازگاری زناشویی می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر در مراکز مشاوره در مورد زوجینی که از مشکلات ارتباطی رنج می برند مورد استفاده قرار گیرد.
نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و افکار غیر منطقی در پیش بینی افکار خودکشی در زنان دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۱۸۰-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ﺑﺮرﺳﯽ نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و افکار غیر منطقی در پیش بینی افکار خودکشی در زنان دارای همسر وابسته به مواد شهر اسلام آباد غرب در سال های 1396 و 1397 بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل همه زنانی بود که دارای همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به مرکز کاهش آسیب افق تازه بهاران اسلام آباد غرب بودند که از بین این زنان 300 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس افکار خودکشی بک، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان و مقیاس باور غیر منطقی استفاده شد. برای تحلیل داده ها، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان به کار برده شد. یافته ها: میانگین سنی افراد 8/37 سال با انحراف معیار 2/4 بود. افکار غیر منطقی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه رابطه مثبت معناداری با افکار خودکشی داشتند. بین افکار خودکشی و راهبردهای تنظیم شناختی سازگارانه رابطه منفی معناداری وجود داشت. نتایج نشان داد افکار غیر منطقی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با هم توانستند 47 درصد واریانس افکارخودکشی را تبیین کنند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده، می توان اقداماتی در راستای افزایش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و کاهش افکار غیر منطقی انجام داد که باعث کاهش افکار خودکشی در بین زنان دارای همسر وابسته به مواد شود.
واکاوی تجارب زیسته افراد مبتلا به بیماری کرونا در روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی و راهکارهای پیشگیری و کنترل آسیب های روانی ناشی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیر بودن بیماری کووید 19 در کل کشورهای جهان، سلامت روان شناختی و جسمی افراد جوامع را به خطر انداخته است و به دلیل ماهیت سریع انتشار بودن این بیماری تأثیرات بسیاری بر روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی مردم داشته است. هدف از این پژوهش تحلیل تجارب زیسته افراد مبتلا به بیماری کرونا بر روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی و ارائه راهکارهای پیشگیری و کنترل آسیب های روانی ناشی از آن بود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی در زمره پژوهش های کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جهت نمونه گیری تعداد 16 نفر از افرادی که در دوران همه گیری به بیماری کووید 19 مبتلا شده بودند با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع اطلاعاتی انتخاب شدند. اطلاعات حاصل از پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و جهت تحلیل این اطلاعات از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته های حاصل از مصاحبه ها در سه مضمون اصلی افکار، احساسات و هیجان های منفی ناشی از بیماری (بعد روابط فردی)، تغییر رفتار اعضای خانواده (بعد روابط خانوادگی) و تغییر رفتار دیگران (بعد روابط اجتماعی) استخراج و طبقه بندی شد. در جهت پیشگیری از پیامدهای بیماری کووید 19، مضمون اصلی انسجام و استحکام ساختار خانواده به دست آمد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شیوع بیماری کرونا روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی افراد را به شدت تحت تأثیر خود قرار می دهد و جهت پیشگیری و کنترل آسیب های ناشی از آن باید انسجام و استحکام ساختار خانواده از طریق آموزش های مرتبط و مداخلات روان شناختی مؤثر در دستور کار قرار گیرد.
رابطه سبک زندگی اسلامی و عوامل شخصیت با شادکامی و بهباشی روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
97-113
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش سبک زندگی اسلامی و پنج عامل بزرگ شخصیت در بهباشی روان شناختی و شادکامی بود. جامعه پژوهش دانشجویان و طلاب شهر قم دادند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس، 911 دانشجو و طلبه به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به پرسش نامه های سبک زندگی اسلامی (ILST-75)، پاسخ دادند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های آن، با بهباشی روان شناختی و شادکامی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین رابطه معنادار صفات شخصیت با بهباشی و شادکامی بود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های آن، شامل مالی، اخلاق و زمان شناسی و صفات شخصیتی برون گرایی و گشودگی، به تجربه قابلیت پیش بینی شادکامی را دارند. همچنین در پیش بینی بهباشی روان شناختی، نتایج رگرسیون نشان داد که سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های اخلاق، زمان شناسی، امنیتی، عبادی، تفکر و علم و مالی و صفات شخصیتی توافق، گشودگی به تجربه، ثبات هیجانی و برون گرایی، توان پیش بینی بهباشی روان شناختی را دارند. بنابراین، تقویت پایبندی های دینی - اسلامی می تواند موجب تقویت و افزایش شادکامی و بهباشی روان شناختی در افراد شود و توجه به صفات شخصیتی افراد، می تواند بسیاری از تغییرات شادکامی و بهباشی در افراد را موجب شود.
ارائه الگوی ساختاری پیش بینی پرخوری عصبی براساس استرس و تنظیم هیجانی با میانجی-گری گسستگی ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری پیش بینی پرخوری عصبی بر اساس استرس و تنظیم هیجانی با میانجی گری گسستگی ذهن بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در پاییز سال 1398 تشکیل می دادند. روش نمونه گیری به شیوه در دسترس و حجم نمونه 370 نفر بود. ابزار پژوهش شامل مقیاس پرخوری (گورمالی و همکاران، 1982)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001)، مقیاس گسستگی ذهن (برنستاین و پاتنام، ۱۹۸۶) و مقیاس استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد ضریب مسیر غیرمستقیم بین راهبردهای مثبت تنظیم هیجانی و پرخوری از طریق گسستگی ذهن، منفی و معنادار بود (01/0> p ، 100/0-= β ). ضریب مسیر غیرمستقیم بین راهبردهای منفی تنظیم هیجانی و پرخوری از طریق گسستگی ذهن، مثبت و معنادار بود (05/0> p ، 076/0= β ). ضریب مسیر غیرمستقیم بین استرس و پرخوری از طریق گسستگی ذهن، مثبت و معنادار بود (01/0> p ، 093/0= β ). بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت زمانی که فرد به واسطه استرس وارد شده و بدتنظیمی هیجانی با گسستگی ذهن مواجه می شود، به پرخوری افراطی به عنوان سبکی از مقابله متوسل می شود.
بررسی نشانگان فرسودگی شغلی و عدم تعادل حرفه ای مشاوران مدرسه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۶۳)
117-128
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی نشانگان فرسودگی و عدم تعادل حرفه ای شغلی مشاوران مدرسه با استفاده از روش تحلیل مضمون پرداخته شد. نشانگان فرسودگی شغلی و عدم تعادل حرفه ای در مشاوران مدارس دخترانه مقطع متوسطه از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد پرسش قرار گرفت. پس از رسیدن به اشباع نظری، 12 نفر از مشاوران که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند نمونه پژوهش را تشکیل دادند. با توجه به الگوی مراحل تحلیل مضمون، پس از شناخت داده ها، کدگذاری صورت گرفت و درنهایت با شناخت مضامین، ترسیم شبکه مضامین و تحلیل آنها گزارش ارائه گردید. بعد از تحلیل داده ها سه مضمون اصلی برای نشانگان فرسودگی شغلی شامل دل زدگی جسمانی و روانی، دل زدگی ارتباطی و دل زدگی از کار استخراج شدند. در رابطه با نشانگان عدم تعادل حرفه ای نیز مضامین فقدان مسئولیت پذیری شغلی، فقدان مسئولیت پذیری در روابط، شغل به عنوان اولویت اصلی زندگی، تخطی از مرزهای حرفه ای و نادیده گرفتن هویت شخصی استخراج شدند. از نتایج به دست آمده در این پژوهش می توان در جهت تدوین برنامه های آموزشی، درمانی و پیشگیرانه با هدف کاهش و رفع فرسودگی شغلی و افزایش سلامت جسمی و روانی مشاوران و در نهایت افزایش کارایی و بهره وری شغلی آنان استفاده کرد.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به نقش خودکارآمدپنداری در سلامت روانی افراد و محدود بودن ابزارهای اندازه گیری آن در ایران، دسترسی به آزمونی معتبر برای سنجش این سازه بسیار اهمیت دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین درستی و قابلیت اعتماد پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری در شهر رشت بود. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی در زمرۀ پژوهش های توسعه ای است. نمونه آماری پژوهش شامل 1008 نفر از والدین دانش آموزان 13 تا 15 ساله (658 مادر و 350 پدر) شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت بررسی درستی همگرا از روش همبستگی بین دو پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری کندال و بلوم فیلد (2005) و پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری دومکا و همکاران (1996) در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته ها: محتوای گویه های پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری نشان داد که این ابزار دارای هشت عامل هیجان / عاطفی، بازی / لذت، همدلی / تفاهم، مهارگری، نظم / مرزها، فشار، خودپذیری، و یادگیری / دانش با شاخص های برازش مطلوب است. همچنین مقادیر آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری برابر با 0/94 و برای خرده مقیاس های هیجان / عاطفی، بازی / لذت، همدلی / تفاهم، مهارگری، نظم / مرزها، فشار، خودپذیری، و یادگیری / دانش به ترتیب 0/61، 0/89، 0/86، 0/71، 0/90، 0/32، 0/57، 0/80 به دست آمد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که بر اساس عامل های به دست آمده، پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری، ابزاری مناسب، معتبر و درست جهت ارزیابی خودکارآمدپنداری والدگری والدین در ایران است
بررسی ارتباط استرس ادراک شده و بهزیستی روانشناختی در دوران قرنطینه ی پاندمیک کرونا: نقش واسطه ای راهبردهای مقابله ای
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی سلامت روان دانش آموزان دختر دوره متوسطه بر اساس اضطراب و همبستگی اجتماعی ناشی از هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط استرس ادراک شده و بهزیستی روان شناختی در دوران قرنطینه ی پاندمیک کرونا با نقش واسطه ای راهبردهای مقابله ای بود. ازنظر هدف، پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. طرح پژوهش توصیفی بوده و از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی افرادی بودند که در خلال بیماری کرونا دچار استرس ناشی از کرونا شده بودند. تعداد 120 نفر از اعضا به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی ریف (1980)، استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و راهبردهای مقابله اندلر و پارکر (1990) پاسخ دادند. نتایج نشان داد بین استرس ادراک شده و بهزیستی روان شناختی با واسطه گری راهبردهای مقابله رابطه معنادار وجود دارد (0/173= Fو 0/001=p).
رابطه هوش اخلاقی وجرات ورزی با استرس در بانوان هیئت های مذهبی شهر تهران
حوزههای تخصصی:
بنا بر آموزه های دین اسلام؛ اخلاق، یکی از عوامل مؤثر در کاهش استرس و ایجاد آرام ش اس ت؛ همچنین شخص دارای توانایی جرأت ورزی، با ارزیابی موقعیت تصمیم می گیرد که چگونه بدون اضطراب یا احساس گناه عمل کند. آگاهی از استرس و اضطراب در افراد سبب مدیریت و کاهش اضطراب می شود. در این پژوهش محقق به دنبال پاسخگویی به این سؤال اساسی است که آیا میان هوش اخلاقی و جرات ورزی با استرس در زنان هیئت های مذهبی شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد؟ پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه پژوهش بانوان هیئت های مذهبی شهر تهران در سال 1399 و نمونه آماری شامل 195 نفر می باشد. روش نمونه گیری با استفاده از جدول کرجسی مورگان و به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش برای هر سه متغیر پرسشنامه می باشد که هر سه ابزارهایی استاندارد و دارای روایی و پایایی می باشند. داده ها از طریق آزمون آلفای کرونباخ محاسبه گردید و با استفاده از نرم افزار spss تجزیه وتحلیل گردیدند. یافته ها نشان داد که هوش اخلاقی ومولفه های آن با استرس رابطه منفی و معنادار دارند. جرات ورزی و مؤلفه های آن نیز با استرس رابطه مثبت و معنادار دارند.
مفهوم شناسی کمینه گرایی در سبک زیسته مدرن و قرآن کریم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کمینه گرایی گزینش شیوه ای از س بک زیست در برداشت ساده زیستی دردنیای نوین است که به انواع امکان های موجود در گستره مصرف کالا اشاره دارد. این مفهوم در معنای جامع و کلی، الگویی از کنش آدمیان بر پایه مجموعه ای از برداشت ها، ارزش ها، شیوه های رفتاری، سلیقه ها و باورهای نظام مند افراد در زیست اجتماعی بر پایه مصرف و لذت است. شیوه های زیسته به دلیل وقوع مکانی و زمانی در دنیای کهن و مدرن از جهت مؤلفه های ساختاری، کاربستی، سلسله ارزش ها و قواعد دارای تنوع هستند. بازشناخت تفاوت برداشت ها از این مفهوم در دنیای نوین و دین اسلام در قالب مفاهیم زهد و قناعت که کنشی برای رفع نیاز طبیعی است، حاجت به بازخوانی در دایره گفتمانی همبسته به آن است. شیوه پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی در پی مفهوم شناسی واژگان کاربستی کمینه گرایی در دو نظام گفتمانی، قرآن کریم و دنیای مدرن و بازخوانی برداشت های ناهمسان از آن در سبک زیسته است. براساس یافته این جستار، کمینه گرایی نوعی سبک زیسته در دنیای پساسنت و همبسته به تحولات دانشی در گستره علوم طبیعی و انسانی می باشد که به گونه ساختاری، روشی و هدف در حیات انسانی اثربخش است.
پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان براساس ویژگی های شخصیتی مادر و خودمهارگری فرزندان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان با ویژگی های شخصیتی مادر و خودمهارگری دانش آموز انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی استان قم تشکیل دادند. تعداد 156 نفر از جامعه یادشده به صورت نمونه گیری خوشه ای از دبیرستان های دخترانه و پسرانه ناحیه دو استان قم برای انجام این پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از سه پرسشنامه خودکارآمدی دانش آموز جینک، خودمهارگری رفیعی هنر و فرم کوتاه پرسشنامه پنج عاملی نئو استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد: الف) بین خودکارآمدی تحصیلی با خودمهارگری دانش آموز و ویژگی های شخصیتی مادر همبستگی مثبت معنادار وجود دارد؛ ب) پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی براساس ویژگی های شخصیتی و خودمهارگری معنادار است و ج) خودمهارگری و چهار عامل شخصیت (به جز عامل با وجدان بودن) جمعاً 53 درصد از خودکارآمدی تحصیلی پاسخگویان را پیش بینی می کنند. بنابر یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای افزایش خودکارآمدی تحصیلی در نوجوانان، بیش از هر چیز باید به تقویت خودمهارگری آنان توجه کرد و در مرتبه بعد توجه به ویژگی های شخصیتی مادران از اهمیت زیادی برخوردار است.
پیش بینی انتظار از ازدواج بر اساس باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج در دختران در آستانه ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
351 - 371
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی انتظار از ازدواج بر اساس باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج در دختران در آستانه ازدواج بود. روش پژوهش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان دختر در آستانه ازدواج دانشگاه پیام نور در شهر تهران در سال 1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 145 دختر در آستانه ازدواج به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به پرسشنامه های باورهای ارتباطی آیدلسون و اپشتاین (1982)، مقیاس نگرش به ازدواج براتن و روزن (1998) و مقیاس انتظار از ازدواج جونز و نلسون (1996) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون نشان داد که باورهای ارتباطی و تمامی مؤلفه های آن با انتظارات بدبینانه و انتظارات ایده آل گرایانه از ازدواج رابطه مثبت معنی دار و با انتظارات واقع گرایانه از ازدواج رابطه منفی معنی دار دارند (p<0/05). به علاوه، از بین نگرش های به ازدواج، نگرش بدبینانه و ایده آل گرایانه با انتظارات بدبینانه و ایده آل گرایانه رابطه مثبت معنی دار و نگرش خوش بینانه و واقع گرایانه با انتظارات بدبینانه رابطه منفی معنی دار دارند (p<0/05). نگرش خوش بینانه و واقع گرایانه با انتظارات ایده آل گرایانه و واقع گرایانه از ازدواج رابطه منفی معنی دار و نگرش بدبینانه و ایده آل گرایانه با انتظارات واقع گرایانه از ازدواج دختران در آستانه ازدواج رابطه منفی معنی دار دارند (p<0/05) به طور کلی باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج به میزان 83/0 با انتظارات بدبینانه از ازدواج دختران در آستانه ازدواج همبستگی دارند، بدین معنی که 69 درصد از تغییرات انتظارات بدبینانه از ازدواج دختران در آستانه ازدواج به وسیله ترکیب خطی باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به نقش باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج در انتظار از ازدواج، روانشناسان و مشاوران می توانند در مشاوره های پیش از ازدواج متغیرهای ذکر شده را مدنظر قرار دهند
رابطه سبک دلبستگی با نگرش به تصویر بدنی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه: نقش واسطه ای نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی نوجوانان از ظاهر جسمانی خود، مهم ترین متغیر در پیش بینی ادراک آنان از خودشان است؛ چراکه نخستین بُعد شکل گیری هویت در انسان، درک بدن و هویت بدنی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی مدل ساختاری نگرش به تصویر بدنی براساس سبک دلبستگی با نقش میانجی نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود در میان دختران نوجوان بود. نوع پژوهش حاضر توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دختران نوجوان شهر اصفهان بود که 567 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای مشارکت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های نگرش فرد درباره تصویر بدنی خود (1997)، پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز (1990)، نگرش های اجتماعی فرهنگی به ظاهر (1995) و پذیرش خود (2001) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. نتایج نشان داد سبک دلبستگی، پذیرش خود و نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر بر نگرش به تصویر بدنی اثر مستقیم (05/0p<) و سبک های دلبستگی با میانجی گری پذیرش خود و نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر بر نگرش به تصویر بدنی تأثیر غیرمستقیم دارند (05/0p<). همچنین، نتایج نشان داد مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است و نقش متغیرهای سبک دلبستگی، نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود در نگرش به تصویر بدنی تأیید شد؛ بنابراین، درزمینه نگرش به تصویر بدنی، باید متغیرهای سبک دلبستگی و نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود ازسوی مدارس، آموزشگاه ها، مراکز مشاوره و کلینیک های زیبایی مورد توجه قرار گیرد و به منظور ارتقای نگرش به تصویر بدنی در افراد، آموزش های لازم درجهت ارتقای روابط والد و کودک برای تقویت دلبستگی صورت بگیرد و تلاش رسانه ای و فرهنگی و آموزشی به منظور مبارزه با استانداردهای تحمیلی درباره زیبایی و خودپذیری مشروط صورت بگیرد. علاوه براین، والدین و معلمان، خود به عنوان الگویی عمل کنند که متأثر از پیام های زیبایی نیست و با تقویت توجه به ابعاد غیرظاهری در افراد، به ارتقای نگرش به تصویر بدنی آنان کمک کنند.
نقش تعدیل گری ویژگی های شخصیتی در رابطه همدلی قومی فرهنگی و قلدری سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه همدلی قومی فرهنگی با قلدری سایبری با نقش تعدیل گری ویژگی های شخصیتی در بین دختران متوسطه دوم شهر اصفهان انجام شد. روش پژوهش، همبستگی بود و جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر اصفهان بودند که از این میان، 380 نفر به عنوان نمونه از طریق فرمول نمونه گیری کوکران برآورد و از طریق نمونه گیری دردَسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، سه پرسشنامه همدلی قومی فرهنگی وانگ و همکاران (2003)، پرسشنامه استاندارد قلدری سایبری مینه سینی، نوسنتینی و کالوسی (2011) و پرسشنامه فرم کوتاه سنجش صفات پنج گانه شخصیتی (NEO) مک کری و کاستا (1985) بود. تجزیه وتحلیل در سطح استنباطی با استفاده از مدل معادلات ساختاری از طریق نرم افزار AMOS انجام شد. نتایج تعدیل گری ویژگی های شخصیتی در کنار خرده مؤلفه های همدلی قومی فرهنگی نشان داد آگاهی همدلانه با ضریب (20/0-)، چشم انداز همدلانه با ضریب (37/0-)، پذیرش تفاوت با ضریب (44/0-)، بیان احساس همدلانه با ضریب (26/0-) بر قلدری سایبری تأثیر دارد. نتایج پژوهش در بُعد شخصیتی نشان می دهد روان نژندی در بین ابعاد شخصیتی بیشترین میزان تعدیل گری را در ابعاد خرده مؤلفه های همدلی قومی فرهنگی و با تأثیر فزاینده بر رفتار قلدری سایبری دارد. به نظر می رسد هرچند تقویت عرصه های همدلی قومی فرهنگی می تواند کنترل کننده رفتارهای قلدری سایبری باشد، در بین دختران نقش ویژگی های شخصیتی، به ویژه روان نژندی، بیشتر از همدلی قومی فرهنگی است.
اثربخشی رویکرد درمان متمرکز بر شفقت بر فرا هیجان منفی، تحمل آشفتگی و عملکرد جنسی در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
444 - 459
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی رویکرد درمان متمرکز بر شفقت بر فراهیجان منفی، تحمل آشفتگی و عملکرد جنسی در زنان نابارور انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان نابارور در شهر اصفهان در سال 1400 بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 30 نفر از زنان نابارور بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله رویکرد درمان متمرکز بر شفقت گیلبرت (2009) را 12 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی دریافت نمود. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس فراهیجان میتمنسگرابر و همکاران (2009)، پرسشنامه عملکرد جنسی راسن و همکاران (2000)، پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که در پس آزمون بین گروه های آزمایش و گواه از نظر فراهیجان منفی (89/10=F، 003/0=P)، تحمل آشفتگی (83/10=F، 001/0>P) و عملکرد جنسی (16/8=F، 008/0=P) تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر، مداخله رویکرد درمان متمرکز بر شفقت باعث بهبود میزان فراهیجان منفی، تحمل آشفتگی و عملکرد جنسی در زنان نابارور شد. نتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان مداخله رویکرد درمان متمرکز بر شفقت را به عنوان یک روش کارا جهت بهبود فراهیجان منفی، تحمل آشفتگی و عملکرد جنسی در زنان نابارور پیشنهاد داد.