فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۴۱ تا ۶٬۸۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در نمونه های غیر بالینی وسواس فکری - عملی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. این پژوهش شامل 20 نفر نمونه غیر بالینی با علایم وسواس فکری - عملی بود که به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه ی مادزلی، پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر بود. مداخله انجام شده درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بود که طی هشت جلسه صورت گرفت. همچنین قبل از شروع جلسات هشت گانه یک جلسه جهت ارزیابی انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد که توسط نرم افزار spss21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میان زیر مقیاس های تنظیم هیجان، ارزیابی مجدد و سرکوبی و میان زیرمقیاس های تحمل پریشانی، تحمل پریشانی هیجانی، جذب شدن به وسیله ی هیجانات منفی، برآورد ذهنی پریشانی، تنطیم تلاش ها برای تسکین پریشانی بین دو گروه در مرحله ی پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی نمونه های غیر بالینی وسواس فکری - عملی مؤثر واقع شود.
ارزیابی رابطه نااَمنی شغلی و وضعیت اجتماعی اقتصادی با کیفیت خواب با نقش میانجی گری نشخوار فکری و تعدیل کنندگی تاب آوری، حمایت اجتماعی و کنترل شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نااَمنی شغلی و وضعیت اجتماعی اقتصادی می تواند به بروز مشکلاتی همچون کاهش کیفیت کار، بیماری های جسمی و روحی، خستگی و اختلالات خواب منجر شود؛ ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی رابطه نااَمنی شغلی و وضعیت اجتماعی اقتصادی با کیفیت خواب با میانجی گری نشخوار فکری و تعدیل کنندگی تاب آوری، حمایت اجتماعی و کنترل شغلی بود. نمونه پژوهش 259 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های امنیت شغلی (هلگرن و همکاران، 1999) وضعیت اجتماعی اقتصادی (قدرت نما، 1392)، کیفیت خواب پترزبورگ (بایس و همکاران، 1989)، پاسخ های نشخواری (نولن هوکسما و مارو، 1991)، تاب آوری (کونور و دیویدسون، 2003)، حمایت اجتماعی (واکس و همکاران، 1986) و کنترل شغلی (ادیبی و همکاران، 1390) و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی (SPSS-24 و AMOS-24) استفاده شد. نتایج نشان داد نشخوار فکریْ رابطه نداشتنِ امنیت شغلی و کیفیت خواب را میانجی گری می کند (05/0p< )، تاب آوری رابطه نشخوار فکری و کیفیت خواب را تعدیل می کند (01/0p< ) و همچنین، حمایت اجتماعی (01/0p< ) و کنترل شغلی (05/0p< ) رابطه وضعیت اجتماعی اقتصادی با کیفیت خواب را تعدیل می کند. وضعیت محیط کار می تواند بر کیفیت خواب کارکنان تأثیر بگذارد؛ بنابراین، به مدیران توصیه می شود ازطریق افزایش تاب آوری کارکنان و حمایت اجتماعی و فراهم کردن فرصت کنترل بر شغل، زمینه را برای کاهش تأثیرات منفی نااَمنی شغلی، نشخوار فکری و وضعیت اجتماعی اقتصادی نامطلوب بر کیفیت خواب کارکنان فراهم کنند.
مقایسه بیان ژن گیرنده های دوپامینرژیک به عنوان نشانگر مولکولی در بیماران افسرده عمده و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
43 - 58
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف مقایسه بیان ژن گیرنده های دوپامینرژیک DRD3 و DRD4 دربیماران مبتلا به افسردگی اساسی و افراد سالم انجام شد. روش: این پژوهش از نوع علی – مقایسه ای است. جامع آماری شامل کلیه بیماران افسرده مراجعه کننده در سال 1398 به کلینیک های روان پزشکی بود. از این جامعه 62 نفر از بیماران افسرده اساسی (28 مرد و 34 زن) به روش نمونه گیری در دسترس و 60 نفر فرد سالم (30 مرد و 30 زن) به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. پس از اخذ رضایت از افراد و برای اندازه گیری بیان نسبی ژن های DRD3 و DRD4 از روش های Real-Time RT-PCR و SYBER Green استفاده شد. یافته ها : ژن DRD3 در بیماران افسرده نسبت به افراد سالم بیان نسبی کمتری داشت (P<0.001)، اما در بیان ژن DRD4 در بین دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده نگردید (P>0.05). نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که گیرنده DRD3 مارکر مهمی در افسردگی است که می توان از آن برای تایید تشخیص و درمان مناسب (MDD) استفاده کرد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر عاطفه منفی و بهبود رابطه والد کودک در مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
91 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر آموزش تنظیم هیجان بر عاطفه منفی و بهبود رابطه والد-کودک در مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل مادران کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای مراجعه کننده به کلینک های آموزش و پرورش ناحیه 4 و 6 شهر مشهد بود که تعداد 40 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان، مقیاس عاطفه منفی، مقیاس ارزیابی رابطه مادر- کودک استفاده شد. برای گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان طی 8 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره نشان داد آموزش تنظیم هیجان می تواند موجب بهبود رابطه مادر-کودک و مولفه های آن، در مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شود (001/0>p). و همچنین تفاوت گروه آزمایش و کنترل در مولفه عاطفه منفی نیز معنی دار می باشد (001/0>p). نتیجه گیری: آموزش تنظیم هیجان با دانش افزایی و افزایش درک و انعطاف پذیری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای به تقویت رابطه مادر- کودک و سلامت روان و کاهش عاطفه منفی منجر شد.
اثر ترومای سازمانی بر سلامت روان کارکنان با توجه به نقش تعدیل گر سرسختی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ترومای سازمانی بر سلامت روان پرستاران با توجه به نقش تعدیل گری سرسختی روان شناختی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل پرستاران برخی از بیمارستان های منتخب آجا است که تعداد 162 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های ترومای سازمانی، سلامت روان و سرسختی روان شناختی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش رگرسیون و نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ترومای سازمانی بر سلامت روان اثر منفی و معنی داری دارد. از طرفی، سرسختی روان شناختی، از نقش تعدیل گری معنی داری در رابطه مذکور برخوردار نمی باشد. بر اساس نتایج پژوهش توصیه می شود تا به مواردی مانند آموزش مثبت اندیشی، افزایش امید به زندگی پرستاران، تمرکز بر هوش معنوی پرستاران، افزایش حمایت سازمانی ادراک شده پرداخته شود.
رابطه بین آمیختگی شناختی، حس انسجام، نشخوار فکری و پریشانی روان شناختی در بیماران مبتلابه سرطان:نقش میانجی بد تنظیمی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین آمیختگی شناختی، حس انسجام، نشخوار فکری و پریشانی روان شناختی در بیماران مبتلابه سرطان با نقش میانجی بدتنظیمی هیجان انجام شد. در قالب یک پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری از بینتمامی بیماران زن و مرد مبتلا به یکی از انواع سرطان های(پستان، خون، رحم، حنجره و روده بزرگ) مراجعه کننده به بیمارستان ها و دیگر مراکز درمانی خصوصی و دولتی شهر تهران در سه ماهه دوم سال 1399 با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 200 نفر انتخاب شدند. مقیاس DASS-21، مقیاس نشخوارفکری، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان، پرسش نامه حس انسجام و پرسش نامه آمیختگی شناختی جهت گردآوری یافته ها مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش پیشرفته آماری مدل یابی معادلات ساختاری، با کاربرد نرم افزار Smart pls3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مرحله نخست نتایج نشان داد که مدل مفروض مبنی بر رابطه بین آمیختگی شناختی، حس انسجام، نشخوار فکری و پریشانی روان شناختی در بیماران مبتلابه سرطان با نقش میانجی بدتنظیمی هیجان از برازش لازم با یافته ها برخوردار است. در ادامه نتایج به دست آمده از ضرایب رگرسیونی استاندارد مدل مفروض پژوهش، رابطه مستقیم بین نشخوار فکری با بدتنظیمی هیجانی (001/0P=؛ 50/11=T؛638/0=β) و رابطه بدتنظیمی هیجانی با پریشانی روان شناختی در بیماران مبتلا به سرطان را مورد تائید قرار داد (001/0P=؛ 48/5=T؛514/0-=β). درحالی که رابطه مستقیم بین آمیختگی شناختی و پریشانی روان شناختی (096/P=؛ 66/1=T؛198/0=β) و بین حس انسجام با پریشانی روان شناختی (472/P=؛ 719/0=T؛041/0-=β) دربیماران مبتلا به سرطان مورد تائید قرار نگرفت. همچنین تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش حاکی از نقش میانجی کامل بدتنظیمی هیجانی در رابطه بین آمیختگی شناختی و حس انسجام با پریشانی روان شناختی بود، درحالی که بدتنظیمی هیجانی بین نشخوار فکری و پریشانی روان شناختی نقش میانجی جزئی داشت. از این رو با توجه به روابط ساختاری بین متغیرهای مورد بررسی و مشخص شدن نقش بدتنظیمی هیجانی به عنوان متغیر میانجی در این رابطه، می تواند گام نخست در جهت شناسایی متغیرهای دخیل در پریشانی روان شناختی در بیماران مبتلا به سرطان و به دنبال آن طراحی و به کارگیری برنامه های آموزشی و توان بخشی مبتنی بر شواهد در جهت کاهش درد و رنج روان شناختی در بیماران مبتلا به سرطان باشد و مورد توجه تیم سلامت روان این بیماران قرار گیرد.
خطاهای شناختی در همسرگزینی
حوزههای تخصصی:
همان گونه که اصل ازدواج و تشکیل خانواده برای جوانان ضرورت دارد، دقت در انتخاب همسر مناسب نیز امری ضروری و حیاتی است؛ با این وجود برخی افراد در انتخاب همسر، دچار خطاهای شناختی می شوند که بر فرایند همسرگزینی آن ها تأثیر می گذارد و منجر به یک انتخاب نامناسب می شود. خطای هاله ای، خطای تعصب، خطای نادیده انگاری حقایق، خطای ناروا مسئولیت دهی، خطای کامل گرایی، خطای مقایسه های کاذب، خطای خودفریبی، خطای پیش داوری و غرض ورزی ها، خطای خرافی، خطای زودباروی و خطای انتخاب یک فرد به نیت فراموش کردن یک فرد دیگر، از مهم ترین خطاهای شناختی در همسرگزینی است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی کوشیده است به بررسی خطاهای شناختی در همسرگزینی که یکی از انواع خطاهای همسرگزینی است، بپردازد.
پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس ناگویی هیجانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در نوجوانان دارای سابقه رفتارهای خودجرحی
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۴
131 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس ناگویی هیجانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در نوجوانان دارای سابقه رفتارهای خودجرحی بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان 13 تا 18 سال در حال زندگی در مراکز شبه خانواده شهر تهران بودند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر به صورت در دسترس بود و با این روش تعداد 90نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای پرخطر، مقیاس الکسی تایمی و پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان استفاده شد. یافته ها نشان داد ناگویی هیجانی و عدم تحمل بلاتکلیفی با رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معنادار داشتند (05/0 P< ). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که ناگویی هیجانی و عدم تحمل بلاتکلیفی توانستند 45/0 رفتارهای پرخطر را پیش بینی کنند (05/0 P< ).
پیش بینی انتظار از ازدواج بر اساس باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج در دختران در آستانه ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
351 - 371
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی انتظار از ازدواج بر اساس باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج در دختران در آستانه ازدواج بود. روش پژوهش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان دختر در آستانه ازدواج دانشگاه پیام نور در شهر تهران در سال 1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 145 دختر در آستانه ازدواج به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به پرسشنامه های باورهای ارتباطی آیدلسون و اپشتاین (1982)، مقیاس نگرش به ازدواج براتن و روزن (1998) و مقیاس انتظار از ازدواج جونز و نلسون (1996) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون نشان داد که باورهای ارتباطی و تمامی مؤلفه های آن با انتظارات بدبینانه و انتظارات ایده آل گرایانه از ازدواج رابطه مثبت معنی دار و با انتظارات واقع گرایانه از ازدواج رابطه منفی معنی دار دارند (p<0/05). به علاوه، از بین نگرش های به ازدواج، نگرش بدبینانه و ایده آل گرایانه با انتظارات بدبینانه و ایده آل گرایانه رابطه مثبت معنی دار و نگرش خوش بینانه و واقع گرایانه با انتظارات بدبینانه رابطه منفی معنی دار دارند (p<0/05). نگرش خوش بینانه و واقع گرایانه با انتظارات ایده آل گرایانه و واقع گرایانه از ازدواج رابطه منفی معنی دار و نگرش بدبینانه و ایده آل گرایانه با انتظارات واقع گرایانه از ازدواج دختران در آستانه ازدواج رابطه منفی معنی دار دارند (p<0/05) به طور کلی باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج به میزان 83/0 با انتظارات بدبینانه از ازدواج دختران در آستانه ازدواج همبستگی دارند، بدین معنی که 69 درصد از تغییرات انتظارات بدبینانه از ازدواج دختران در آستانه ازدواج به وسیله ترکیب خطی باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به نقش باورهای ارتباطی و نگرش به ازدواج در انتظار از ازدواج، روانشناسان و مشاوران می توانند در مشاوره های پیش از ازدواج متغیرهای ذکر شده را مدنظر قرار دهند
ارتباط فرزندپروری هلیکوپتری با بهزیستی روان شناختی و سلامت روان در بزرگسالی در حال ظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
428 - 441
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط فرزندپروری هلیکوپتری با عملکرد تحصیلی، بهزیستی روان شناختی و سلامت روان در بزرگسالی در حال ظهور بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه تربت حیدریه تشکیل داده بود که از بین آن ها ۲۱۹ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه فرزندپروری هلیکوپتری، بهزیستی روان شناختی و سلامت روان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین فرزندپروری هلیکوپتری با بهزیستی روان شناختی و سلامت روان دانشجویان رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0p<). نتیجه گیری: به نظر می رسد که فرزندپروری هلیکوپتری با ایجاد خلل در فرایند طبیعی رشد در اوایل بزرگسالی، بهزیستی روان شناختی و سلامت روان دانشجویان را تحت تأثیر قرار می دهد.
طراحی مدل رفتار درونی سازی نوجوانان بر اساس محیط خانواده با نقش میانجی پاسخ های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
573 - 594
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل رفتار درونی سازی نوجوانان بر اساس محیط خانواده با نقش میانجی پاسخ های مقابله ای انجام شد. روش پژوهش: در روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم منطقه 3 شهر تهران در سال 1400 بودند. تعداد افراد نمونه 400 دانش آموز بودند که با روش خوشه ای (4 مدرسه) انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه اختلالات رفتاری کودک (آخنباخ، 1991)، پرسشنامه محیط خانواده (رادولف موس و پرنیس موس، 1976) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای (لازاروس و فولکمن، 1988) بودند. داده های گردآوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. نتایج نشان داد محیط خانواده اثر مستقیم بر رفتار درونی سازی نداشته است، رابطه محیط خانواده با رفتار درونی سازی به صورت مستقیم برابر (42/1- = t و 08/0-=β) است. نتیجه گیری: فرضیه مطرح شده در ارتباط با وجود اثر مستقیم محیط خانواده بر رفتار درونی سازی نوجوانان با 95 درصد اطمینان رد می شود. همچنین اثر غیرمستقیم محیط خانواده بر رفتار درونی سازی نوجوانان به واسطه راهبردهای مقابله ای با 95 درصد اطمینان تایید می شود (P<0.05).
مقایسه ی ویژگی های سرشت و منش شخصیت، کنترل خشم و تعصبات قومی در بین افراد بومی و غیر بومی شهر یاسوج سال 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی ویژگی های سرشت و منش شخصیت، کنترل خشم و تعصبات قومی افراد بومی و غیربومی شهر یاسوج در سال 1400 پرداخته است. این تحقیق از نوع پژوهش های علی- مقایسه ای، روش نمونه گیری به صورت خوشه ای ساده بوده است. اعضای نمونه،300 نفر (دو گروه بومی و غیربومی) جهت بررسی وارد تحقیق شدند. برای جمع آوری داده های تحقیق از مقیاس خشم اسپیلبرگر (STAXI-2) (1998)، پرسشنامه ی تعصب بهرمان (s.c.1392/2013)، پرسشنامه ی سرشت و منش (کونینگر، 1987) استفاده شد. یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-24 و روش تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس نتایج تحلیل آنوا از بین مؤلفه های سرشت مقیاس"نوجویی" بین افراد غیربومی و افراد بومی تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0≤P) و دیگر مؤلفه های سرشت تفاوت معناداری یافت نشد. بین میانگین نمرات تعصبات (نژادی، جنسیتی، مذهبی، قوم مدارانه و تعصب قومی) در گروه های افراد بومی و غیربومی بیشتر و تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0˂P) و نیز بین میانگین مؤلفه ی حالت خشم، و صفت خشم و کنترل خشم در گروه های افراد غیربومی و بومی تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0≤P). در بین اعضای گروه در میزان کنترل خشم تفاوتی یافت نشد اما افراد بومی در مقیاس تعصبات قومی، دارای تعصب بیشتری بوده و همچنین در میزان منش نوجویی افراد غیربومی بیشتر بود و در دیگر متغیرهای سرشت و منش تفاوتی یافت نشد. در نتیجه می توان بیان کرد که در سرشت و منش و کنترل خشم در افراد بومی و غیربومی تفاوت دارند و فقط در نوجویی افراد غیربومی نمره ی بالاتری گرفتند و در میزان تعصبات، افراد بومی دارای نمره ی بالاتری نسبت به افراد غیربومی بودند. بنابراین در مدارس، اجتماع، سیاست گذاری ها بر میزان افزایش مهارت های کنترل خشم و بهبود صفات شخصیتی در گروه های بومی و غیربومی می توان بدون حساسیت به مسأله ی بومی گرایی سیاست گذاری انجام داد و در زمینه ی تعصبات افراد بومی که باعث عدم انعطاف پذیری روان شناختی افراد می شود برنامه های ویژه ی آموزشی و فرهنگی صورت داد.
نقش افسردگی و فراشناخت بدشکلی بدن در اختلال خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
103 - 114
حوزههای تخصصی:
رابطه سبک های فرزندپروری و گرایش به مصرف مواد مخدر: نقش میانجی تکانشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
11-32
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری و گرایش به مصرف مواد مخدر با در نظر گرفتن نقش میانجی تکانشگری بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری در سال 1398-1397 تشکیل دادند (7248 نفر). برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد و تعداد 376 نفر (216 دختر و 160 پسر) انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه تکانشگری، مقیاس استعداد اعتیاد و مقیاس شیوه های فرزندپروری بود. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوب قرار داشتند. سبک های فرزندپروری اثر مستقیم معناداری بر گرایش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان داشتند. همچنین، تکانشگری در رابطه بین سبک های فرزندپروری و گرایش به مصرف مواد مخدر دارای نقش میانجی معناداری بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفهومی پژوهش بود. پیشنهاد می شود تکانشگری و سبک های فرزندپروری به عنوان محور عمده ای در تشخیص انواع اختلالات بالینی مانند گرایش به مواد در نظر گرفته شود.
ترک اصیل و پایدار: الگوی پایداری در ترک مبتنی بر تجارب زیسته افراد وابسته به مواد بهبودیافته با روش نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
143-182
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی پایداری در ترک مبتنی بر تجارب زیسته افراد وابسته به مواد بهبودیافته بود. روش : روش این پژوهش کیفی و از نوع نظریه زمینه ای بود. مشارکت کنندگان این پژوهش افراد وابسته به مواد بهبودیافته ساکن استان لرستان در سال 1398-1397 بودند که بیشتر از ۶ سال سابقه نگهداری ترک اعتیاد را داشتند. از میان آن ها، 20 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند – نظری انتخاب شدند و مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. تحلیل داده ها شامل سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی بود. یافته ها: نتایج نشان داد مشارکت کنندگان با تاکید بر شرایط علی (شامل تجربه و ادراک خستگی جسمی و روانی، تجربه و ادراک به آخر خط رسیدن، تجربه و ادراک تهدید مصرف مواد و روشن شدن اراده منفی)، شرایط زمینه ای (همانند کنترل وسوسه و ترس از بازگشت، اتکا به معنویت، معناجویی و رشد خودشناسی و درون نگری)، شرایط مداخله گری (شامل حمایت اجتماعی و ثبات اقتصادی و پذیرش و حمایت خانوادگی) و از طریق استراتژی های شرکت و مداومت در برنامه گروه همنوعان، بهره گیری از منابع کمکی جانبی و تغییر در روابط در تلاش برای رسیدن به ترک پایدار و اصیل بوده اند . نتیجه گیری: پایداری در ترک، رسیدن به ترکی اصیل و پایدار است. همچنین، از نتایج این پژوهش می توان به عنوان الگویی برای جلوگیری از بازگشت به مصرف مواد و ماندگاری در ترک استفاده کرد.
ابعاد روانشناختی رابطه والد-کودک در همه گیری کووید-19: مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
151-160
حوزههای تخصصی:
پیدایش بیماری همه گیر کووید-19 علاوه بر تغییرات گسترده ای که در سطوح مختلف به همراه دارد به طور خاص نیز منجر به بروز تغییراتی در سطح خانواده شده و آثار قابل توجهی را در بسیاری از والدین و رابطه آنها با فرزندانشان در سراسر جهان به وجود آورده است؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی پیامدها ، ابعاد روانشناختی، عوامل خطر و عوامل محافظ در روابط والد-کودک طی بحران همه گیری کووید-19 است. روش این مطالعه مروری بر مطالعات انجام شده در این زمینه بود بدین صورت که یافتههای پژوهشی در پایگاههای اطلاعاتی پاپمد، اسپرینگر، اسکوپس، پروکوئست، ساینس دایرکت و گوگل اسکلار، با جستجوی کلیدواژههای کووید-19، تاثیرات روانشناختی، رابطه والد-کودک، مشکلات رفتاری-هیجانی، عوامل خطر و محافظ، قرنطینه و کودکان مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت براساس معیارهای ورود از بین 58 مقاله مورد بررسی، 12 مقاله وارد پژوهش و نتایج طبقهبندی، خلاصه و گزارش شد . نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که بحران همه گیری آثار قابل توجهی بر کودکان، والدین و نیز نوع رابطه والدین با فرزندانشان داشته و به دنبال افزایش استرس وارد شده بر والدین، احتمال فرسودگی آنها و کودک آزاری افزایش یافته است. در مقابل برخورداری والدین از مهارت های همدلی و خودکارآمدی از عواملی هستند که می توانند در این شرایط رابطه والد-کودک را بهبود بخشند. لذا با توجه به پیامد های اجتناب ناپذیر کووید-19 بر سبک زندگی، سلامت روانشناختی و رابطه والد-کودک؛ طراحی و برنامه ریزی راهبرد های مداخله ای و حمایتی و شناخت بهتر نیاز های روانشناختی خانواده و کودکان در جهت آگاهی بخشی و بهبود روابط والدین با کودکان خود در جهت کاهش آثار منفی و افزایش اثرات مثبت توصیه می شود.
پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس اجتناب تجربه ای و دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اضطراب مرتبط با کرونا تاثیرات نافذی برجنبه های مختلف افراد جامعه گذاشته است. بعضی افراد نسبت به این اوضاع پذیرش بهتری دارند و سایرین هیجانهای منفی زیادی را تجربه می کنند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، مطالعه ارتباط بین اجتناب تجربه ای و دشواری در تنظیم هیجان با میزان اضطراب از کرونا در جامعه شهر کرمانشاه بود. در این مطالعه 317 نفر به صورت آنلاین از طریق شبکه های مجازی به پرسشنامه های دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رو ئمر (2004)، نسخه دوم پذیرش و عمل بوند و همکاران (2007) و مقیاس اضطراب کرونا لی (2020) پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که اضطراب کرونا با دشواری در تنظیم هیجان همبستگی مثبت معناداری دارد اما با اجتناب تجربه ای همسبتگی منفی دارد ) 01/0 (p< . نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که اجتناب تجربه ای و دشواری در تنظیم هیجان 305/0 از واریانس اضطراب کرونا را پیش بینی می کنند. این نتایج نشان داد افرادی که انعطاف پذیری کمتری دارند؛ نسبت به رویدادهای زندگی پذیرش کمتری نشان می دهند و کسانی که در تنظیم هیجانات خود با مشکل روبرو هستند، حوادثی مثل کرونا تاثیرات منفی بر آنها خواهد گذاشت. بنابراین برگزاری کارگاه های آموزشی آنلاین و طراحی مداخلات روان شناختی مناسب ضروری می باشد.
رابطه بین سبک زندگی و میزان هیجان خواهی براساس رگه های شخصیتی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد بوئین زهرا
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک زندگی و میزان هیجان خواهی با رگه های شخصیتی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد بوئین زهرا انجام شد. روش پژوهش مورد استفاده در این مطالعه همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد کلیه رشته های دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوئین زهرا که تعداد آن ها 2120 میباشد. حجم نمونه که به روش نمونه گیری تصادفی ساده حجم نمونه به تعداد 322 نفر بر اساس جدول کرجسی مورگان انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شد. با توجه به وجود سه متغیر و به منظور بررسی رابطه بین آن ها از سه پرسشنامه استاندارد پرسشنامه سبک زندگی LSQ ، مقیاس هیجان خواهی آرنت و پرسشنامه شخصیتی آیزنک استفاده می شود. روایی محتوایی پرسشنامه ها به تایید اساتید و کارشناسان رسیده و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.87، 0.82 و 0.79 به دست آمده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین سبک زندگی و میزان هیجان خواهی بر اساس رگه های شخصیتی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوئین زهرا رابطه معنی داری وجود دارد.
نقش اجتناب تجربی، دشواری تنظیم هیجان و نگرانی از تصویر بدنی در پیش بینی احتمال خودکشی دختران نوجوان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودکشی یکی از معضلات بهداشت روانی و سومین علت مرگ و میر در بین نوجوانان است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش اجتناب تجربی، دشواری تنظیم هیجان و نگرانی از تصویر بدنی در پیش بینی احتمال خودکشی در دختران نوجوان بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی دختران نوجوان شهر کرمانشاه در سال ۱۳۹۸ بود که به روش نمونه گیری در دسترس و با استناد به جدول مورگان تعداد ۳۵۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودکشی در نوجوانان، پرسشنامه اجتناب تجربی بوند و همکاران، مقیاس دشواری تنظیم هیجان گراتز و رومئر و پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی لیلتون بود که همه پرسشنامه ها دارای اعتبار و پایایی بوده اند. به منظور تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش هم زمان استفاده شد که نهایتاً داده ها به وسیله نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که اجتناب تجربی، مؤلفه های دشواری تنظیم هیجان (بجز فقدان آگاهی هیجانی)، نگرانی از تصویر بدنی بر احتمال خودکشی تأثیر معناداری دارند (۰/۰۰۱< P ). همچنین نتایج تحلیل بیانگر آن بود که متغیرهای پیش بین با هم دقیقاً می توانند ۲۷/۷ درصد احتمال خودکشی را تبیین کنند. نتیجه گیری: احتمال خودکشی در دختران نوجوان، توسط متغیرهای اجتناب تجربی، دشواری تنظیم هیجان و نگرانی از تصویر بدنی قابل پیش بینی است، بنابراین پیشنهاد می شود که روانشناسان و مشاوران جهت کاهش احتمال خودکشی نوجوانان نقش اجتناب تجربی، دشواری تنظیم هیجان و نگرانی از تصویر بدنی را مورد توجه قرار دهند.
تاثیر توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه بر بهبود کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش-فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در کارکردهای اجرایی همچون انواع توجه، بازداری پاسخ و سرعت پاسخ دهی با مشکلاتی مواجه هستند که به منظور بهبود آن به برنامه های آموزشی و درمانی نیاز دارند. از میان روش هایی که بدین منظور طراحی شده اند، توانبخشی شناختی روش نوینی است که اثربخشی آن در مطالعات مختلف بررسی شده است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه بر بهبود کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل است. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بوده است که بصورت در دسترس و بر اساس ملاک های ورود از بین مراجعه کنندگان به مراکز درمانی انتخاب شدند . از این تعداد 15 نفر در گروه آزمایشی و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی به مدت 15جلسه آموزش و توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه دریافت نمودند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: آزمون عملکرد پیوسته دیداری – شنیداری ( IV A ) ، آزمون هوش ماتریس های پیش رونده ریون برای کودکان 5 تا 9 سال ، پرسشنامه مقیاس رتبه بندی سوانسون ( SNAP-IV )، نرم افزار توانبخشی شناختی کاپیتان لاگ . داده های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که توانبخشی شناختی به وسیله بازی رایانه ای موجب بهبودی کارکردهای اجرایی، متغیرهای بازداری پاسخ، توجه مداوم، توجه متمرکز و توجه انتخابی در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شده است. ولی در دو متغیر سرعت پاسخ دهی و توجه تقسیم شده، تاثیر قابل ملاحظه ای نداشته است.