فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۰۱ تا ۶٬۲۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
55 - 68
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و روان نمایشگری بردلبستگی و بهزیستی روان شناختی در زنان درگیرتعارض زناشویی انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی ازنوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه کنترل ودوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش زنان ایرانی درگیرتعارض زناشویی مراجعه کننده به کلینیک های شهرستان خمینی شهردر سال 1399بود. نمونه پژوهش به تعداد 30 نفر به روش هدفمند ازمیان این زنان انتخاب شد و به روش تصادفی در یکی ازگروه های مداخله درمان پذیرش و تعهد (گروه آزمایش 1)، مداخله روان نمایشگری (گروه آزمایش 2) و گروه کنترل قرار گرفتند. داده ها با استفاده ازپرسشنامه های تعارض زناشویی، دلبستگی بزرگسالان و بهزیستی روان شناختی جمع آوری شدند. نتایج تحلیل داده ها در گروه آزمایش 1 و 2 نشان داد مداخلات درمان پذیرش و تعهد و روان نمایشگری، هر دو موجب افزایش نمرات بهزیستی روان شناختی و کاهش نمرات تعارض زناشویی می شوند. ضمن آنکه، نمرات دلبستگی در هر دو گروه آزمایش بهبود پیدا کردند، تنها تغییرات در نمرات دلبستگی اجتنابی در گروه 1 و نمرات دلبستگی ایمن در گروه 2 معنادار بود. بنابراین هر دو مداخله در کاهش تعارض زناشویی وافزایش بهزیستی روان شناختی نقش دارند. پیشنهاد می شود با توجه به سبک دلبستگی یکی از این دو روش مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی روان درمانی بین فردی پویشی بر علائم روان شناختی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی بیماران روان تنی پوستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
119 - 132
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی بین فردی پویشی بر علائم روان شناختی، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی بیماران روان تنی پوستی انجام شد. این پژوهش در قالب طرح شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل با مراحل پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. جامعه آماری شامل تمام بیماران روان تنی پوستی شهر کرمان بود که به کلینیک های پوستی این شهر مراجعه کردند. تشخیص بیماری روان تنی توسط مصاحبه تشخیصی روان شناس و ارزیابی متخصص پوست صورت گرفت. تعداد 30 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش 16 جلسه درمان 45 دقیقه ای دریافت کردند. برای جمع آوری داده از پرسشنامه علائم روان شناختی، مقیاس دشواری تنظیم هیجان و مقیاس کیفیت زندگی بیماری پوستی استفاده شد. داده ها توسط آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که روان درمانی بین فردی پویشی بر کاهش علائم روان شناختی بالینی و بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماری روان تنی پوستی تاثیرگذار بوده است و توانست مشکلات تنظیم هیجان این بیماران را کاهش دهد. روان درمانگران و متخصصان پوست می توانند از روا ن درمانی بین فردی پویشی برای بهبود علائم بیماران پوستی استفاده کنند.
تحلیل وضعیت موجود همکاری های علمی بین المللی در دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
63 - 84
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت موجود همکاری های علمی بین المللی در دانشگاه های دولتی با رویکرد کیفی از نوع تحلیل اسنادی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه پژوهش، دانشگاه های دولتی مورد تایید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، گزارش ارزیابی سال های 1394، 1395، 1397 و 1398 مرکز مطالعات و همکاری های علمی بین المللی از فعالیت های علمی بین المللی دانشگاه های دولتی، مراکز پژوهشی و پارک های علم و فنّاوری و همچنین نتایج و گزارش های نظام های رتبه بندی بین المللی، تایمز، شانگهای و نظام رتبه بندی QS بوده است. که از این گزارش ها نیز نتایج حضور دانشگاه های ایران در رتبه بندی 2020 تایمز، 2019 شانگهای و 2020 نظام رتبه بندی QS به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات و داده های پژوهش فیش، چک لیست ها و اسناد و مدارک موجود بود. برای تفسیر و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل توصیفی بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در هیچکدام از شاخص های مورد بررسی وضعیت موجود همکاری های علمی بین المللی در دانشگاه های دولتی کشور مطلوب نبوده است.
اثربخشی آموزش راهبردی تفکر بر باورهای انگیزشی و ادراک از محیط کلاس دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
182 - 194
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردی تفکر بر باورهای انگیزشی و ادراک از محیط کلاس دانش آموزان ابتدایی اجرا شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ازمودنی های این تحقیق 64 نفر از دانش آموزان دختر پایه ی پنجم ابتدایی شهر مرند بودند. آزمودنی ها به گونه ای تصادفی به گروه آزمایش (32 نفر) و کنترل (32 نفر) تخصیص داده شدند. محتوای آموزشی مورد نظر، بسته ی آموزش تفکر غریبی و همکاران بود. گروه آزمایشی 15 جلسه ی 50 دقیقه ای آموزش راهبردی تفکر را دریافت کردند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی در مورد تفکر دریافت نکردند و جریان عادی کلاس را طی کردند. برای سنجش باورهای انگیزشی دانش آموزان از پرسشنامه ی راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دی گروت و برای سنجش ادراک دانش آموزان از محیط کلاس از مقیاس ادراک از محیط کلاس جنتری، گیبل و ریزا استفاده شد.. باورهای انگیزشی و ادراک از محیط کلاس دانش آموزان در دو مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. فرضیه های تحقیق به وسیله ی آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل گردید. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که آموزش راهبردی تفکر تاثیر معنی داری بر باورهای انگیزشی دانش آموزان و ادراک آنان از محیط کلاس دارد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی بر سرزندگی تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
310 - 318
حوزههای تخصصی:
این پژوهش ،بر مبنای یک طرح نیمه آزمایشی بین گروهی تک متغیره با پیش آزمون-پس آزمون وگروه کنترل و با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی اسلامی بر سرزندگی تحصیلی دانشجویان انجام گرفت .در این راستا ازجامعه ی دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند در سال تحصیلی98-1397تعداد 66 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی دردوگروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند .آموزش مهارتهای زندگی به مدت 10 جلسه در گروه آزمایش اجرا شد.برای گروه کنترل هیچگونه مداخله ای انجام نشد.بپس از اموزش مهارت های زندگی اسلامی، برای اندازه گیری متغیروابسته از پرسشنامه سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده استفاده شد تحلیل ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش مهارت های زندگی اسلامی در بهبود سرزندگی تحصیلی در دانشجویان اثر بخش است.این یافته،تلویحات عملی در عرصه های تربیتی داشته که به تفضیل مورد بحث واقع گردیده است
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی بر دشواری تنظیم هیجان در مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
243 - 262
حوزههای تخصصی:
هدف: هداف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی بر دشواری تنظیم هیجان در مادران کودکان کم توان ذهنی بود. روش پژوهش: طرح این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مادران دارای کودک کم توان ذهنی کمتر از پانزده سال شهرستان اردبیل در بهار سال 1399 بود. برای نمونه گیری با مراجعه به اداره بهزیستی شهر اردبیل از بین مراکز توانبخشی و مدارس استثنایی به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله، چهار مرکز و مدرسه انتخاب شد و تعداد 40 نفر از مادران کودکان مبتلا به اختلال کم توان ذهنی را به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. به منظور سنجش متغیر های پژوهش از مقیاس دشواری تنظیم هیجان گرتز و رومر (2004) استفاده شد. گروه آزمایش طی 10 جلسه، در معرض طرحواره درمانی هیجانی لیهی و همکاران (2015) به صورت گروهی قرار گرفتند و اعضای گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. تحلیل نتایج با استفاده از روش آماری واریانس اندازه مکرر صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر طرحواره های هیجانی بر دشواری تنظیم هیجان (115.75=F ؛ 0.001>P) معنی دار است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نشان داد گروه درمانی مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی می تواند در کاهش دشواری تنظیم هیجان موثر واقع شود.
ارائه مدل ساختاری رابطه سبک های دفاعی در اختلالات شخصیت خوشه B با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
339 - 362
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری رابطه سبک های دفاعی در اختلالات شخصیت خوشه B با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجانی انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش مقطعی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش را دختران و پسران جوان دانشجوی دانشگاه های آزاد شهر تهران در سال 1399 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 395 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای چند محوری بالینی میلون (1994)، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) و سبک های دفاعی اندرز و همکاران (1993) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد که سبک های دفاعی رشد یافته اثر مستقیم منفی معنادار بر اختلالات شخصیت خوشه b داشته است. سبک های دفاعی رشد یافته اثر مستقیم مثبت بر تنظیم شناختی هیجان مثبت و اثر مستقیم منفی بر تنظیم شناختی هیجان منفی داشته است. تنظیم شناختی هیجان مثبت اثر مستقیم منفی بر اختلالات شخصیت خوشه b داشته است. همچنین تنظیم شناختی هیجان منفی اثر مستقیم مثبت بر اختلالات شخصیت خوشه b داشته است. سبک های دفاعی رشد یافته اثر غیر مستقیم بر اختلالات شخصیت خوشه b به واسطه تنظیم هیجان مثبت و منفی داشته است. نتیجه گیری: توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
اثربخشی تحریک مستقیم فراجمجه ای مغز(tDCS) بر شدت نشانگان افسردگی در بهبودیافتگان کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ابتلا به ویروس کووید-19، بغیر از عوارض جسمانی، اختلالات روانشناختی متعددی را در پی دارد. افسردگی یکی از عوارض شایع روانی در نتیجه ابتلا به این ویروس است که با دورههای طولانیمدت و تنوع علایم همراه است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان مستقیم(tDCS) بر شدت علایم افسردگی در بهبودیافتگان کووید-19بود. روش شناسی:پژوهش حاضر در قالب یک طرح نیمهآزمایشی همراه با گمارش تصادفی آزمودنیها، پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه و پیگیری اجرا شد. نمونه به روش نمونهگیری در دسترس شامل 30 نفر از افرادی که پس از ابتلا به کووید-19 و بهبود علایم جسمانی به کلینیکهای شهر شیراز با علایم افسردگی مراجعه کردند، بود. از این بین 15 نفر در گروه آزمایشی و 15 نفر در گروه گواه جایابی شدند. ابزار بکاررفته در این پژوهش، مقیاس افسردگی بک و جلسات درمانی (tDCS) شامل 12 جلسه 20 دقیقهای تحریک آندی F3 و تحریک کاتدی FP2 با جریان 2 میلی آمپر بود. داده ها با روش کوواریانس تحلیل گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین گروههای آزمایش و کنترل در میزان افسردگی در مرحله پسآزمون تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین نشانههای افسردگی گروه آزمایش، در مرحله پسآزمون و پیگیری، تفاوت معناداری وجود ندارد. بحث و نتیجه گیری: به نظر میرسد که (tDCS) میتواند موجب کاهش نشانههای افسردگی افراد مبتلا به کووید-19 بوده و در طول زمان از پایداری مناسبی برخوردار باشد.
بررسی و مقایسه اثر بخشی مداخله مبتنی بر مدل لذت افزایی و مدل خودخاموشی در کاهش افسردگی در زنان دارای نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
123 - 134
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر اساس مدل خودخاموشی و مدل لذت افزایی طراحی شده است. مدل خودخاموشی متاثر از نظریه های شناختی ،دلبستگی، گشتالت می باشد که بر نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در عدم بیان خواست ها و امیال زنان که منجر به افسردگی می گرددتاکید دارد. مدل لذت افزایی در روانشناسی مثبت نگر معتقد است به جای آموزش روش های مقابله با مشکلات، می توان روش های لذت افزایی را به افراد آموزش داد و از مشکلات روانشناختی پیشگیری یا آنها را درمان کرد. در این پژوهش با استفاده از پروتکل های درمانی، همچنین دریافت راهنمایی از نظریه پردازان این دو مدل برنامه های مداخلاتی تهیه گردید. نمونه پژوهش شامل 45 زن 20 الی 40 ساله با تحصیلات لیسانس و بالاتر شاغل در آموزش و پرورش بود که بر اساس پرسشنامه بک و مصاحبه دارای علایم افسردگی بودند. نمونه شامل گروه لذت افزایی، گروه خودخاموشی و گروه کنترل بود که از هر گروه با پرسشنامه بک پیش آزمون و پس از آزمون اخذ شد. در فاصله پیش آزمون و پس آزمون، شرکت کنندگان برنامه مداخله ای گروه خود را دریافت کردند. روش مورد نظر برای تحلیل داده ها تحلیل کوواریانس بود که به دلیل رعایت نشدن پیش فرض ها با تحلیل واریانس بر نمرات تفاضل در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مداخله مبتنی بر لذت افزایی و خودخاموشی در کاهش افسردگی زنان موثر هستند و این دو روش از نظر کاهش افسردگی تفاوت معنی دار ندارند.
نقش ادراک از عدالت سازمانی بر رضایت شغلی و سلامت اجتماعی معلمان شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پزوهش حاضر در پی بررسی نقش ادراک از عدالت سازمانی بر رضایت شغلی و سلامت اجتماعی معلمان مدارس متوسطه شهر بهبهان بود. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه معلمان دوره متوسطه شهر بهبهان که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تدریس بودند (360 N=). به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای حجم نمونه از میان جامعه مورد نظرمورد نظر انتخاب شدند(130 n=). ابزار گردآوری اطلاعات عبارت بودند از پرسشنامه های ادراک از عدالت سازمانی، رضایت شغلی و سلامت اجتماعی. یافته ها نشان دادند که بین ادراک از عدالت سازمانی و رضایت شغلی (380/0 = r، 01/0p <) و بین ادراک از عدالت سازمانی و سلامت اجتماعی رابطه مثبت و معنادار (490/0 = r، 01/0p <) وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مؤلفه های ادراک از عدالت سازمانی حدود 20 درصد از تغییرات رضایت شغلی و 29 درصد از تغییرات سلامت اجتماعی را تبیین کردند. در بین مؤلفه های عدالت سازمانی عدالت تعاملی و سپس عدالت رویه ای بیشترین همبستگی را با سلامت اجتماعی معلمان داشته اند. در مجموع یافته ها نشان دادند که سلامت اجتماعی معلمان از عدالت سازمانی و مؤلفه های آن متاثر می شوند.
The Role of Cognitive Emotion Regulation Strategies and Behavioral Activator-Inhibitor Systems in Depression of Female Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: This study aimed to investigate the role of cognitive emotion regulation strategies and behavioral activator-inhibitor systems in depression. Methods: The research method was descriptive correlational with 240 female undergraduate and graduate students of Shahrekord University (Western province of Iran) selected through a random sampling method. They answered Beck Depression Inventory, Granovsky’s Cognitive Emotion Regulation Questionnaire, and Carver and White’s Brain Systems Scale. The data were analyzed using SPSS 22. Results: The mean and standard deviation of each variable were calculated as descriptive statistics, and Pearson correlation was employed to evaluate the relationships of variables. The results showed a significant negative correlation between behavioral activator systems and depression, and a significant positive correlation between behavioral inhibitor systems and depression. In general, the behavioral activator-inhibitor systems predicted 33% of depression variance. In addition, there was a significant positive relationship between maladaptive strategies of cognitive emotion regulation and depression and a significant negative relationship between adaptive strategies of cognitive emotion regulation and depression. Conclusion: The results showed that among the maladaptive strategies of cognitive emotion regulation, the catastrophic component predicted about 29% of depression variance, and among the adaptive strategies of cognitive emotion regulation, the acceptance component predicted about 39% of depression variance. In general, the results of this study indicated that brain-behavioral systems and emotional cognitive regulation strategies had chief roles in predicting depression. Relying on the findings of this study, we can present a practical framework to explain the symptoms of depression and its treatment.
مقایسه اثر بخشی مشاوره گروهی به شیوه پذیرش مبتنی بر تعهد با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، بر شفقت به خود و تاب آوری خانوادگی در مادران کودکان آموزش پذیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
50 - 69
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی مشاوره گروهی به شیوه پذیرش مبتنی بر تعهد[1]و شناخت درمانی مبتنی برذهن آگاهی[2] برشفقت به خود، وتاب آوری خانوادگی مادران کودکان آموزش می باشد. روش: روش این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با انجام پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و یک دوره پیگیری 5 ماه اجرا شد. نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود و از میان لیست جامعه آماری مادران دانش آموزان استثنایی آموزش پذیردو شهر ملارد و شهریار درسال(1401-1400)، 36 نفر با استفاده از اعداد تصادفی انتخاب شدند و دردوگروه آزمایشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی برپذیرش وتعهدویک گروه گواه، قرارداده شدند. ازپرسشنامه های شفقت به خود[3] نف(2003) و تاب آوری خانوادگی[4]سیکسبی(2005) به عنوان ابزار تحقیق استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل کو واریانس برای مقایسه میانگین ها بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار (SPSS 22)استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی برذهن آگاهی به شیوه مشاوره گروهی برافزایش شفقت به خود و تاب آوری خانوادگی مادران کودکان آموزش پذیرتأثیر دارد. تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش شفقت به خود (6/59 درصد)و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (9/27 درصد)در مقایسه با گروه کنترل بود(001/0 P<و891/106 F=) و تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش تاب آوری (5/81 درصد)و شناخت درمانی مبتنی برذهن آگاهی (9/45 درصد) درمقایسه با گروه کنترل بود(001/0 P<و891/106 F=). نتیجه گیری: مطابق یافته های پژوهش می توان از روش مشاوره گروهی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی برذهن آگاهی برای افزایش شفقت به خود و تاب آوری خانوادگی استفاده نمود. 1.Acceptance and Commitment Therapy 2.Cognitive therapy based on mindfulness 3.self-compassion Scale 4.family resilience Scale
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی شناختی - رفتاری با واقعیت درمانی بر کودک آزاری مادران و کیفیت زندگی کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی شناختی- رفتاری با واقعیت درمانی گروهی بر کودک آزاری مادران و کیفیت زندگی کودکان انجام شد. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و حجم نمونه 34 کودک به همراه مادرانشان در دو گروه آزمایشی واقعیت درمانی، شناختی رفتاری و گروه کنترل بود.مادران گروههای آزمایشی طی 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش های شناختی رفتاری و واقعیت درمانی را دریافت نمودند. ابزارهای استفاده شده شامل مقیاس کودک آزاری با پنج بُعد جسمی، جنسی، عاطفی، غفلت و سوء تغذیه (محمدخانی،2010) و پرسشنامه کیفیت زندگی کودکان دارای پنج عملکرد فیزیکی،اجتماعی،شناختی و هیجانی(فکس و همکاران، 2000) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و آزمون بونفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیلها حاکی از کاهش معنی دار (05/0>P) میزان کودک آزاری مادران بعد از مداخلات در هر دو گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل بود. همچنین نمرات کیفیت زندگی کودکان در هردو گروه آزمایشی بعد از مداخلات نسبت به گروه کنترل افزایش نشان داد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو روش واقعیت درمانی و شناختی-رفتاری در کاهش کودک آزاری و بهبود کیفیت زندگی کودکان موثر هستند.
تأثیر خرددرمانی بر خودشکوفایی معلمان با تحصیلات بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تأثیر خرددرمانی بر خودشکوفایی معلمان با تحصیلات بالا انجام گرفته است که در آن از روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل نابرابر استفاده شده است. جامعه آماری، شامل همه معلمان زن با تحصیلات دکتری تخصصی شهرستان همدان در سال 1400 است که براساس روش نمونه گیری هدفمند، 32 نفر از آ ن ها به عنوان نمونه، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 16 نفری (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند، سپس برنامه خرددرمانی (برگرفته از کتاب کردنوقابی ،1400) در یازده جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار سنجش خودشکوفایی، پرسش نامه خودشکوفایی جونز و کرندال (1968) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون کوواریانس تک متغیره به کمک برنامه SPSS 22 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تأثیر درمان، معنادار بوده (05/0> (P و رویکرد خرددرمانی شخصی، تأثیر مثبتی بر افزایش خودشکوفایی معلمان با تحصیلات بالا داشته است. بنابراین می توان گفت مسؤلین آموزش و پرورش می توانند از این راهکار برای افزایش خودشکوفایی معلمان استفاده کنند.
کارکردهای نوروپسیکولوژیک بیماران بهبودیافته از کووید-19، مقایسه با جمعیت سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۰)
37 - 49
حوزههای تخصصی:
مقدمه:مطالعات متعدد نشان می دهد ابتلا به ویروس کرونا که باعث سندرم زجر تنفسی حاد و بیماری کووید-19 می شود، می تواند منجر به تغییراتی در سیستم عصبی مرکزی (CNS) شود و برخی از افراد مبتلا به این بیماری ممکن است تا مدت ها پس از بهبودی، علائم اختلالات نوروپسیکولوژیک را نشان دهند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکردهای نوروپسیکولوژیک بیماران بهبود یافته از بیماری و جمعیت سالم انجام شد. روش شناسی: این پژوهش در قالب طرح علی مقایسه ای انجام شد. نمونه پژوهش متشکل از 65 بیمار بهبود یافته از کووید-19 بود که به روش هدفمند از میان افرادی که در پاییز و زمستان 1400 در مراکز درمانی شهر مشهد مورد پذیرش و درمان قرارگرفته بودند انتخاب و با 65 فرد سالم مقایسه شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون های رایانه ای N-Back ، استروپ رنگی ، طبقه بندی کارت های ویسکانسین و تکلیف برو/ نرو استفاده شد. داده ها به وسیله آزمون کالموگروف-اسمیرنف و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: نتایج نشان داد کارکردهای نوروسایکولوژیک شامل حافظه فعال، بازداری شناختی ، بازداری رفتاری (به جز شاخص خطای حذف در تکلیف برو/نرو) و انعطاف پذیری شناختی میان بیماران بهبودیافته از کرونا و افراد غیرمبتلا از تفاوت معناداری برخوردار است. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهند که بدکارکردی های نوروپسیکولوژیک در میان بهبودیافته گان از بیماری کرونا بیشتر از افراد غیرمبتلا است و این نقایص ممکن است تأثیرات منفی طولانی مدت بر عملکرد مبتلایان بهبودیافته داشته باشد، لذا می توانند به عنوان اهداف مهمی در درمان و توانبخشی این بیماران مورد توجه قرار گیرند.
Comparison of the Effectiveness of Autogenic Training with Affect Regulation Training on Psychological Adjustment of Women with type 2 Diabetes(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
9 - 18
حوزههای تخصصی:
Objective: Diabetes is a chronic disease that has negative physical and psychological consequences and effective interventions are necessary to reduce these consequences. Therefore, this study aimed to compare the Autogenic training (AT) and Affect regulation training (ART) on the psychological adjustment of women with type 2 diabetes. Methods: Among female patients with type 2 diabetes referred to the Iranian Endocrine Institute, 33 patients were selected by convenience sampling and randomly divided into three groups (AT, ART, and control). Participants answered the Psychosocial Adjustment to Illness Scale (PAIS) before and at the end of the intervention. The subjects of ART and AT groups underwent 10 90-minute training sessions and the control group did not receive any intervention. Results: Data analysis with MANOVA and ANOVA showed that psychosocial adjustment to disease in both ART and AT groups was significantly improved compared to the control group (P <0.05). The two groups of AT and ART were not significantly different in improving psychosocial adjustment to disease (P >0.05). Conclusion: It seems that both interventions AT and ART have been effective in improving the psychological adjustment of women with type 2 diabetes by affecting the conscious or unconscious mechanisms of mind-body communication. Keywords: Diabetes, affect regulation, autogenic training, psychological adjustment.
اثربخشی مشاوره گروهی فراشناختی بر اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری تحصیلی و پیامدهای آن ها در میان نوجوانان و دانش آموزان، عواقب خطرناکی داشته و همچنین شیوع بالایی در بین دانش آموزان دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره گروهی فراشناختی بر اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان بود. روش : طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری دوماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهرستان تاکستان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ تشکیل دادند که ۳۰ نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گواه (۱۵ نفر) جایگزین شدند. جمع آوری اطلاعات براساس پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راث بلوم، ۱۹۸۴) و اعتیاد به اینترنت (یانگ، ۱۹۹۶) صورت گرفت. گروه آزمایش مشاوره گروهی فراشناختی را دریافت نمودند. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیری و اندازه گیری مکرر با نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در کاهش اعتیاد به اینترنت (F=۱۴/۶۳, P<۰/۰۱, η۲=۰/۳۶) و اهمال کاری تحصیلی (F=۱۵/۳۴, P<۰/۰۱, η۲=۰/۳۷) تفاوت معناداری وجود داشت. نتایج تحلیل واریانس مکرر تک گروهی نشان دهنده پایداری تأثیر درمان فراشناختی در کاهش اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری تحصیلی در طولانی مدت بود. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، مشاوره گروهی فراشناختی بر کاهش اهمال کاری تحصیلی و اعتیاد به اینترنت دانش آموزان تأثیرگذار بود. بنابراین پیشنهاد می گردد، برای پیشرفت تحصیلی و کاهش وابستگی به اینترنت دانش آموزان، جلسات مشاوره گروهی فراشناختی برای دانش آموزان در فعالیت های مدرسه در نظر گرفته شود.
رابطه شفقت به خود و خوش بینی در دانش آموزان: نقش واسطه ای سازگاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
65 - 84
حوزههای تخصصی:
مقدمه : در همه جوامع شیوه رفتار کودکان و نوجوانان از دغدغه های اساسی نظام تعلیم و تربیت و خانواده ها است و سازگاری اجتماعی مهم ترین جنبه رشد اجتماعی هر فرد است که در ارتباط با افراد مختلف و همچنین موفقیت شغلی و تحصیلی افراد اثرگذار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه شفقت به خود و خوش بینی در دانش آموزان، نقش واسطه ای سازگاری اجتماعی انجام شد. روش : پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت کاربردی و طرح پژوهش، همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه شهرستان اسلامشهر در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با توجه به فرمول کوکران 378 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شفقت به خود نف (2003)، خوش بینی گترسوم (1982) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (1961) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر در معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که شفقت به خود، خوش بینی و سازگاری اجتماعی دارای همبستگی مثبت معنادار هستند (01/0>p). همچنین سازگاری اجتماعی در رابطه بین شفقت به خود و خوش بینی دارای نقش واسطه ای بود. نتیجه گیری : بر اساس یافته های پژوهش از طریق طراحی برنامه های مبتنی بر بهبود خوش بینی و شفقت به خود می توان سازگاری اجتماعی را ارتقاء داد.
تعیین ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه والدگری ادراک شده در دانش آموزان دختر شهرری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: والدگری به همه کنش ها و رفتارهای مرتبط با پرورش فرزندان گفته می شود. پرسشنامه هایی درباره سنجش این سازه روان شناختی تدوین شده است. هدف این پژوهش تعیین ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه والدگری ادراک شده در دانش آموزان دختر شهر ری بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توسعه ای، مقطعی و پیمایشی است. نمونه مورد مطالعه شامل 174 دانش آموز دختر از یک دبیرستان دولتی شهر ری در سال 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلب انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه والدگری ادراک شده (پاسکوالی، 2012) را تکمیل کردند. همچنین این پرسشنامه روی یک نمونه 50 نفری به طور مجدد به فاصطه دو هفته اجرا شد. داده ها با نر م افزارهای SPSS-26 و SmartPLS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که پرسشنامه والدگری ادراک شده، همسانی درونی قابل قبولی دارد (0/72=α)؛ ضریب اعتبار دونیمه سازی پرسشنامه (0/68=r) و ضریب بازآزمایی دوهفته ای (0/81=r) به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی دو خرده مقایس پاسخگویی و مطالبه گری را تأیید کرد. همچنین مشخص شد این پرسشنامه اعتبار ترکیبی، روایی همگرا، و روایی افتراقی قابل قبولی دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که پرسشنامه والدگری ادراک شده دارای روایی و اعتبار مناسبی است؛ بنابراین پژوهشگران و بالینگران می توانند از این پرسشنامه در پژوهش و عمل استفاده کنند.
ویژگی های روانسنجی سیاهه خودشیفتگی بیمارگون در نمونه ای از دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران در سال 1398(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف این مطالعه با هدف ارزیابی ویژگی های روانسنجی سیاهه خودشیفتگی بیمارگون و بررسی ویژگی های خودشیفتگی بیمارگون در نمونه ای از دانشجویان ایرانی انجام شد. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نوع توصیفی است. این پژوهش بر روی 659 نفر از دانشجویان در مقاطع و رشته های مختلف و در سال تحصیلی 1398-1397 انجام شد که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. رواییِ صوری با اجرای سیاهه در یک گروه متشکل از 30 نفر محاسبه شد. رواییِ همگرا با استفاده از آزمون عاطفه خودآگاه، سیاهه شخصیت خودشیفته، سیاهه افسردگی بک و مقیاس عز ت نفس روزنبرگ محاسبه شد. برای بررسی ساختار هفت عاملی سیاهه از تحلیل عاملیِ تأییدی استفاده شد. تفاوت میانگین جنسیت ها به روش تحلیل واریانس چند متغیره محاسبه و تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 20 وISREL نسخه 8/8 انجام شد. یافته ها یافته های این مطالعه، مدل هفت عاملی سیاهه خودشیفتگی بیمارگون در جمعیت دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران را تأیید کرد. همسانی درونی مقیاس های این سیاهه (به جز مقیاس خشم محق) بین 0/73 تا 0/85 برابر با 0/66 به دست آمد. همچنین همبستگی محاسبه شده میان دو عامل کلی خودشیفتگی بزرگ منشانه و آسیب پذیر با زیرمقیاس های آزمون عاطفه خودآگاه، سیاهه افسردگی بک و مقیاس عزت نفس روزنبرگ معنادار بود و در رابطه با سیاهه شخصیت خودشیفته رابطه معناداری نداشت (در سطح خطای 0/05). مقایسه نمرات خودشیفتگی در جنسیت های مختلف نشان داد مقیاس بزرگ منشی در جنسیت مذکر به طور معناداری بالاتر است. نتیجه گیری یافته های این مطالعه تأیید کننده اعتبار سیاهه خودشیفتگی بیمارگون در جمعیت دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران است