ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۶۱ تا ۳٬۳۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
۳۳۶۱.

اثربخشی توانبخشی شناختی بر عملکرد توجه، بازداری پاسخ و درک کلامی کودکان با اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلالات یادگیری بازداری پاسخ توجه درک کلامی مشکلات ریاضی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۹۰
زمینه: بسیاری از کودکان دارای اختلال یادگیری ریاضی با مشکلاتی در عمکرد توجه، بازداری پاسخ و درک کلامی روبرو هستند و توانبخشی شناختی یکی از مداخلات تأثیرگذار بر بهبود یادگیری این کودکان است. اما تاکنون مطالعات کافی در راستای طراحی و توسعه ابزارهای توانبخشی شناختی و بررسی اثربخشی آن ها انجام نگرفته است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر عملکرد توجه، بازداری پاسخ و درک کلامی کودکان با اختلال یادگیری ریاضی انجام شد. روش:پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. از جامعه ی آماری دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری و توانبخشی های شناختی مناطق ۲، ۵، ۱۵ و ۱۸ شهر تهران، ۳۰ نفر گروه نمونه به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جای دهی شدند. به منظور تشخیص اختلال ریاضی از آزمون تشخیصی کی-مت (کانلی، 1988) استفاده شد. گروه آزمایش ۱۲ جلسه 50 تا 60 دقیقه ای به مدت شش هفته در برنامه مداخله ای با بسته محقق ساخته به نام مروا شرکت کردند. ولی گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. عملکرد کودکان در پیش و پس از ارائه ی مداخله، به وسیله مجموعه ی آزمون وکسلر کودکان (WISC-IV) (وکسلر، 2003) مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل کوواریانس در محیط نرم افزار SPSS 22 مورد تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد گروه دریافت کننده برنامه توانبخشی شناختی نسبت به گروه گواه افزایش معناداری در متغیرهای توجه و بازداری پاسخ نشان دادند (0/001 >P) اما بر درک کلامی تأثیر معنی داری نداشت (0/001 <P). نتیجه گیری: با توجه به ارتقاء عملکرد در متغیرهای توجه و بازداری پاسخ در کودکان با اختلال یادگیری ریاضی، می توان استفاده از بسته توانبخشی شناختی مروا را به عنوان یک مداخله ثمربخش به متخصصان این حوزه پیشنهاد کرد.
۳۳۶۲.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی با درمان کوتاه مدت راه حل محور بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی درمان کوتاه مدت راه حل محور کیفیت زندگی مولتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۷۴
زمینه: باتوجه به ماهیت غیرقابل پیش بینی بیماری ام اس و سطوح بالای اضطراب، افسردگی و خستگی، مداخلات روانشناختی می تواند به بهبود نگرانی، نشخوار فکری و استرس و اضطراب کمک کند. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی که شامل رشدآگاهی، چارچوب نگرش خاص و درک درست از آسیب پذیری است منجر به بهبود علائم روانشناختی و خودکارآمدی گردیده است، از طرف دیگر درمان راه حل محور بدون علاقه به کسب آگاهی از مشکل و به جای تأکید بر وقایع گذشته، مراجعان را ترغیب به تمرکز بر توانایی ها و استعدادهایشان و جستجوی راه حل برای مشکلاتشان می کند. با این وجود انجام پژوهش مقایسه ای این دو درمان در پیشینه مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش: این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه بود. حجم نمونه پژوهش 60 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر مشهد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (40 نفر) و یک گروه گواه (20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول 8 جلسه دوساعته درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی سگال و همکاران (2002) و گروه آزمایش دوم نیز 7 جلسه دوساعته، درمان راه حل محور کوتاه مدت دشارز و همکاران (1970) را دریافت کردند. پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران مولتیپل اسکلروزیس ویکری (1995) قبل و بعد از مداخله توسط آزمودنی های تمام گروهها تکمیل شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت موجب افزایش میانگین نمره کیفیت زندگی و مولفه های آن در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است (0/05p<). همچنین بین اثربخشی دو درمان در بهبود کیفیت زندگی تفاوت معنا داری وجود نداشت (0/05p>). نتیجه گیری: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان راه حل محور کوتاه مدت هر دو بر بهبود سلامت جسمانی، کاهش درد و بهبود عملکرد اجتماعی و نیز در افزایش سلامت روان شناختی از جمله کاهش افسردگی و اضطراب در بیماران ام.اس مؤثر بوده اند.
۳۳۶۳.

تدوین برنامه تلفیقی توانبخشی حسی مبتنی بر ویبرواکوستیک و واقعیت مجازی و اثربخشی آن بر نیمرخ هیجانی کودکان مبتلا به اوتیسم (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال طیف اوتیسم موسیقی درمانی واقعیت مجازی تنظیم هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۲۱۵
مقدمه: نقص تنظیم هیجانات در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم تأثیر زیادی بر تعاملات آن ها دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین برنامه توانبخشی مبتنی بر ویبرواکوستیک و واقعیت مجازی و بررسی اثربخشی آن بر نیمرخ هیجانی کودکان مبتلا به اوتیسم بود. روش: روش پژوهش، از نوع تک آزمودنی A-B-A بود. جامعه آماری شامل همه کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم در کلینیک توانبخشی ذهن آرا شهر تهران، در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ بود که ۵ نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابتدا برنامه تلفیقی طی ۱۰ جلسه ۳۰ دقیقه ای، بر روی ۲ آزمودنی که به صورت تصادفی از میان نمونه انتخاب شده بودند، اجرا و پس از مشخص شدن اعتبار برنامه، ۳ آزمودنی دیگر وارد پژوهش شدند. در این پژوهش از پرسشنامه نیمرخ حسی ۲ (۲۰۱۴) استفاده شد. در مرحله خط پایه، پایان هر جلسه مداخله و پیگیری ۱ ماهه پرسشنامه ها تکمیل شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل دیداری، درصد بهبودی، درصد داده های همپوش و غیر همپوش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد با توجه به اندازه اثر بدست آمده، مداخله به ترتیب با ۹۰%، ۸۰%، ۸۰%، ۱۰۰% و ۹۰% اطمینان بر روی تعدیل نیمرخ هیجانی آزمودنی های شماره ۱ تا ۵ مؤثر بوده است. همچنین براساس نتایج بدست آمده، درصد بهبودی ناشی از ارائه مداخلات در آزمودنی های ۱ تا ۵ به ترتیب ۲۰/۰۸%، ۲۸/۷۵%، ۲۸/۲۴%، ۲۷/۲۴% و ۲۱/۰۲% بوده است. نتیجه گیری: براساس یافته ها برنامه توانبخشی تلفیقی بر بهبود نیمرخ هیجانی کودکان اتیستیک مؤثر بود؛ لذا این رویکرد را می توان به عنوان مداخله ای مناسب برای این افراد معرفی نمود.
۳۳۶۴.

Rational Emotive Behavior Therapy (REBT) Intervention on Self-esteem and Self-Criticism of females with binge eating behavior: a quasi-experimental study(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Rational- Emotive Behavior Therapy (REBT) Self-esteem Self-criticism Female Binge eating

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۷۵
The present paper aimed to investigate rational-emotive behavior therapy on self-esteem and self-criticism of females with binge-eating behavior. A quasi-experimental design was utilized in this study, which involved a control group, a pre-test, and a post-test of samples taken from two clinics in Tehran (Armaghane Salamat and Zehne Aram, district 3), of which 24 females were selected through a purposive sampling method throughout October to December 2019. There were 12 participants in each of the experimental and control groups. Afterward, they were randomly assigned to experimental and control groups. The experimental group (n=12) was treated with rational-emotive behavior therapy, for eight weekly 90-120 minute sessions, while the control group (n=12) did not receive any treatment. All participants were tested using the Rosenberg self-esteem scale (SES)and The Levels of Self-criticism (LOSC) Scale methods. In addition to descriptive statistics, and Normality tests were employed to interpret the results and the SPSS-25 program was used for all the analyses. Considering the results, there was a significant difference between the pretest and post-test results for self-esteem (26.93±3.94) and self-criticism (52.40±5.54) indicating that the experimental group’s post-test scores were higher relative to their pretest scores, while the control group’s scores decreased self-esteem from the pretest (22.53±4. 23) to the posttest (21.34±3. 83) and increased self-criticism from the pretest (61.34±6.71) to the posttest (62.34±6.48). The findings showed that rational-emotive behavior therapy could help females with binge-eating behavior. Therefore, this intervention program is recommended for improving self-esteem and mitigating self-criticism among females with binge-eating behavior.
۳۳۶۵.

Child-Teacher Relationship Quality, Homework Problems, Behavior Problems, and Social Adjustment in Students with Learning Disability: A Path analysis(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: behavioral problems Child-teacher relationship quality Homework problems Learning Disability social adjustment

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۵۵
Child-teacher relationship is one of the determinants of students’ behaviors, especially those with specific problems, which in turn can be affected by other factors. The present study was conducted to investigate the mediating role of homework problems in child-teacher relationship, behavior problems, and social adjustment amongst students with learning disability. Among the elementary students with learning disability referred to the learning disability education centers affiliated to Yazd Education Organization, Iran, 231 ones were selected randomly. The data were gathered using the Student-Teacher Relationship Scale, Teacher-Child Rating Scale, and Homework Problems Checklist and were then analyzed by Path analysis. The findings showed that homework problems were positively correlated to child-teacher conflict and negatively associated with child-teacher closeness among Learning Disabled (LD) students. Overall, the child-teacher relationship affected homework problems, eventually leading to behavioral or social adjustment problems. In other words, homework problems played a mediating role in the relationship between the quality of child-teacher relationship and LD students’ behavioral problems and social adjustment. Hence, improving the child-teacher relationship can reduce homework problems and, as a result, promote social adjustment among LD students.
۳۳۶۶.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان فراشناختی بر پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) افراد وابسته به مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی رفتاری درمان فراشناختی پریشانی روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۶۶
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر پریشانی روانشناختی(استرس، اضطراب و افسردگی) افراد وابسته به مصرف مواد انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری کلیه افراد وابسته به مصرف مواد شهرستان سمنان در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، 75 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش1 (درمان شناختی- رفتاری)، گروه آزمایش 2 (درمان فراشناختی) و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزار پژوهش، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویباند و لاویباند (1995) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها نشان دادند هر دو مداخله در بهبود پریشانی روانشناختی در افراد وابسته به مواد مؤثر واقع شدند. همچنین بین اثربخشی دو درمان، تفاوت معنادار نبود (01/0p<). باتوجه به نتایج پژوهش می توان از درمان شناختی- رفتاری و فراشناختی جهت ارتقای سلامت روان افراد وابسته به مواد استفاده نمود.
۳۳۶۷.

اثربخشی آموزش شفقت به خود بر اسناد شخصی و بهزیستی هیجانی مادران دارای کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش شفقت به خود اسناد شخصی بهزیستی هیجانی کودکان استثنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۶۴
هدف این مطالعه بررسی اثربخشی آموزش شفقت به خود بر اسناد شخصی و بهزیستی هیجانی مادران دارای کودکان استثنایی بود. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل مادران دارای کودک استثنائی بود که کودک آنها در یکی از مدارس استثنائی شهر رفسنجان در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول آموزش بودند که تعداد آنان در مجموع 320 نفر بود. در این مطالعه 37 مادر دارای کودک استثنایی به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. مادران حاضر در گروه آزمایش به مدت 12 هفته تحت آموزش شفقت به خود (12 جلسه) قرار گرفتند. پرسشنامه های مورد استفاده در این مطالعه شامل پرسشنامه اسناد شخصی (راتر، 1992) و پرسشنامه بهزیستی ذهنی (کییز و ماگیار-مو، 2003) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش شفقت به خود بر اسناد شخصی (0001>P؛ 54/0=Eta؛ 02/42=F) و بهزیستی هیجانی (0001>P؛ 56/0=Eta؛ 32/42=F) مادران دارای کودکان استثنایی تأثیر معناداری داشته است. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، آموزش شفقت به خود با تمرکز بر تصویرسازی شفقت نسبت به خود و دیگران، استفاده از درماندگی خلاق، تصریح اهداف ارزشمند، تقویت رفتارهای شفقت آمیز و توسعه رفتارهای هوشمندانه، می تواند به عنوان روشی موثر در جهت بهبود اسناد شخصی و بهزیستی هیجانی مادران دارای کودکان استثنایی مورد استفاده قرار گیرد.
۳۳۶۸.

نقش میانجی بهزیستی روان شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و خردمندی در مدافعان سلامت مبارز با بحران کرونا ویروس ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روان شناختی خردمندی ذهن آگاهی کروناویروس مدافعان سلامت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۲۴۸
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش میانجی بهزیستی روان شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و خردمندی در مدافعان سلامت مبارز با بحران کروناویروس اجرا گردیده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بخش مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا در سه شهرستان کرمان، بم و جیرفت بودند که طی آذر تا دی ماه  سال 1399مشغول به کار بودند. به دلیل شرایط حاد محدودیت های کرونایی به کارکنان در دسترس بخش مراقبت از بیماران کرونایی تعداد 130 نفر (شامل 82 زن و 48 مرد) بین سنین 27 تا 45 سال بابه بطور متوسط بیش از 8 سال سابقه به عنوان نمونه به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه ذهن آگاهی کنتاکی، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و مقیاس خردمندی آردلت به دست آمده است. داده های به دست آمده از 130 پرسشنامه با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-PLS3 تجزیه وتحلیل شد. طبق نتایج به دست آمده بهزیستی روانشناختی (04/0p< ،35/0β=) و ذهن آگاهی (02/0p< ،22/0β=) رابطه مستقیمی با خردمندی داشت و ذهن آگاهی نیز تأثیر مستقیمی بر بهزیستی روان شناختی دارد (001/0p< ،23/0β=). نقش میانجی گر بهزیستی روان شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و خردمندی نیز تأیید شد (03/0p<). در مجموع، نتایج نشان داد که تقویت ذهن آگاهی مدافعان سلامت با استفاده از بهزیستی روان شناختی باعث بهبود خردمندی آنان می شود؛ بنابراین با توجه به شیوع اختلالات روانی در هنگام همه گیری بیماری های نوظهور فاقد درمان قطعی مانند کووید-19، مداخلات روان شناختی مانند آموزش برنامه مبتنی بر ذهن آگاهی باعث رفتارهای آگاهانه و پاسخ های خردمندانه مدافعان سلامت می شود.
۳۳۶۹.

نقش اجتناب تجربی با میانجی گری تحمل پریشانی در پیش بینی اضطراب کرونا در دوره شیوع کووید-19: مدل معادلات ساختاری

کلیدواژه‌ها: اجتناب تجربی تحمل پریشانی اضطراب کرونا شیوع کووید - 19

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۲۰۶
مقدمه: در طول شیوع کرونا، اضطراب ناشی از آن منجر به پریشانی های روانشناختی شد و تحمل پریشانی را به چالش کشید. هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی روابط ساختاری بین اضطراب کرونا با اجتناب تجربی با نقش میانجی تحمل پریشانی در دوره شیوع کووید-۱۹ بود. روش: روش این مطالعه از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی با تکیه بر روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود که در دوران شیوع کرونا و آموزش مجازی دانشجو بودند. بر این اساس، ۳۵۰ دانشجو به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. شرکت کنندگان به مقیاس های اضطراب کرونا علی پور و همکاران (۱۳۹۸)، تحمل پریشانی سیونز و گاهر (۲۰۰۵) و پرسشنامه اجتناب تجربی باند و همکاران (۲۰۱۱) به صورت گوگل فرم پاسخ دادند. در انتها داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ و AMOS نسخه ۱۴ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد؛ مدل ساختاری بین اضطراب کرونا با اجتناب تجربی با نقش میانجی تحمل پریشانی از برازش خوبی برخوردار بود. اثر مستقیم اجتناب تجربی بر روی اضطراب بیماری کرونا به طور مثبت معنادار، همچنین اثر مستقیم اجتناب تجربی بر روی تحمل پریشانی و تحمل پریشانی بر روی اضطراب کرونا به طور منفی معنادار بود (۰/۰۱>P). نتیجه گیری: اجتناب تجربی می تواند با نقش میانجی تحمل پریشانی میزان اضطراب کرونا را پیش بینی کند. براساس یافته ها پیشنهاد می شود؛ پژوهشگران در مطالعات آینده در حوزه اضطراب بیماری خصوصاً بیماری هایی که سرایت بالایی مانند کووید-۱۹ در بین انسان ها دارند، به یافته های روانشناختی بدست آمده از این مطالعه توجه کنند.
۳۳۷۰.

نقش ویژگی های شخصیتی و جمعیت شناختی در تزریق واکسن کووید-19

کلیدواژه‌ها: جمعیت شناختی شخصیت کووید - 19 واکسن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۷۲
مقدمه: امروزه با وجود واکسیناسیون سراسری جامعه جهت جلوگیری از همه گیری ویروس کووید-۱۹، بعضی افراد از تزریق واکسن کووید-۱۹ به عنوان اصلی ترین رفتار خودمراقبتی خودداری می کنند که می تواند دلایل خاصی داشته باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ویژگی های شخصیتی و جمعیت شناختی در تزریق واکسن کووید-۱۹ به عنوان اقدام مهاری از شیوع ویروس کرونا در شهر مشهد انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری متشکل از مردم شهر مشهد در سال ۱۴۰۰ بود که تعداد ۵۱۷ نفر (۶۲/۱% واکسن زده و ۳۷/۹% واکسن نزده) به شیوه در دسترس و داوطلبانه انتخاب، و به صورت حضوری اقدام به تکمیل پرسشنامه شخصیتی هگزاکو- فرم کوتاه و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی نمودند. داده های گردآوری شده به روش آزمون یومن-ویتنی در نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین تزریق واکسن و عدم تزریق واکسن در پنج مؤلفه شخصیتی تهییج پذیری (۰/۱۹=P)، برون گرایی (۰/۴۴=P)، خوشایندی (۰/۸۸=P)، وظیفه شناسی (۰/۸۶=P) و گشودگی به تجربه (۰/۲۰=P) وجود ندارد؛ اما بین دو گروه واکسن زده و واکسن نزده از نظر مؤلفه شخصیتی صداقت- تواضع (۰/۰۳=P) و ویژگی های جمعیت شناختی جنسیت (۰/۰۰۲=P)، سن (۰/۰۰۱=P)، میزان تحصیلات (۰/۰۰۱=P) و وضعیت اشتغال (۰/۰۰۱=P) تفاوت معناداری دیده شد. نتیجه گیری: ویژگی شخصیتی صداقت- تواضع و ویژگی های جمعیت شناختی جنسیت، سن، میزان تحصیلات و وضعیت اشتغال در امر تزریق واکسن کووید-۱۹ به عنوان اصلی ترین رفتار خودمراقبتی نقش دارند. از این نتایج می توان جهت ترویج و تشویق تزریق واکسن در بحران های آینده استفاده نمود.
۳۳۷۲.

میزان استفاده از احساس گناه و شرم به عنوان کنترل درونی در سرمایه گذاران بخش خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس گناه احساس شرم اقتصاد رفتاری سرمایه گذاری خصوصی عوامل روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۲۰۶
زمینه: عوامل روانشناختی نقش مهمی در تصمیمات اقتصادی افراد دارند. اثرپذیری سرمایه گذاران از عواطف و احساسات روانشناختی به خصوص احساس گناه و شرم می تواند به عنوان ابزار کنترلی برای یکی از مهم ترین چالش های پیش روی سرمایه گذاران بخش خصوصی، یعنی اجرای تعهدات در قراردادهای سرمایه گذاری ایفای نقش کند. علی رغم اهمیت این عوامل روانشناختی، تحقیقات اندکی درباره میزان استفاده از این احساسات در بین سرمایه گذاران خصوصی انجام گرفته است. هدف: هدف اصلی از این پژوهش بررسی میزان استفاده از عوامل روانشناختی شامل احساس گناه و شرم در سرمایه گذاران بخش خصوصی به عنوان کنترل درونی در اجرای قراردادهاست. روش: 300 نفر از سرمایه گذاران استان فارس به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به سؤالات مطرح شده پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کلاس پنهان شامل آزمون های نسبت احتمال ونگ-لو-مندل-رابین، لو-مندل-رابین تعدیل شده و پارامتریک بوت استرپ استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کلاس پنهان وجود دو کلاس پنهان را تأیید می کند. گروه اول شامل 50/18 درصد از جمعیت است که با احتمال 9/6 درصد، به هیچ عنوان از سازوکار شخص اول اجرای قرارداد (احساس گناه و شرم) استفاده نمی کنند و با احتمال 90/4 درصد از آن به طور نسبی استفاده می کنند. گروه دوم شامل 49/82 درصد از جمعیت است که با احتمال 29/8 درصد، افراد به هیچ عنوان توجهی به احساس گناه و شرم در سرمایه گذاری های خود ندارند و با احتمال 70/2 درصد از سازوکار شخص اول اجرای قرارداد (احساس گناه و شرم) به طور نسبی استفاده می کنند. نتیجه گیری: باتوجه به میزان استفاده از احساس گناه و شرم در سرمایه گذاران بخش خصوصی، بایستی سامانه هایی طراحی شوند که توانایی ذخیره و به اشتراک گذاری شهرت اخلاقی فعالان اقتصادی و معاملات گذشته آن ها را با کمترین هزینه دارند.
۳۳۷۳.

بررسی تجارب زیسته معلمان زن پایه اول ابتدایی از آموزش مجازی در دوران همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مجازی تجارب زیسته کرونا معلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۵۲
با توجه به شرایط کنونی جامعه، معلمان نیاز به یادگیری استفاده از فضای مجازی و رشد مهارت های خود جهت ارتباط هر چه بهتر با دانش آموزان دارند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته معلمان زن پایه اول ابتدایی از آموزش مجازی در دوران همه گیری کرونا بود. مطالعه حاضر به شیوه کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناختی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل معلمان زن در استان یزد در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود و 12 مشارکت کننده با استفاده از شیوه هدفمند انتخاب شدند و مصاحبه نیمه ساختار یافته با آن ها تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت. تجزیه و تحلیل داده ها با روش کلایزی صورت پذیرفت. پس از کدگذاری مصاحبه ها و دسته بندی مضامین فرعی که شامل 48 مضمون بود، 11 مضمون اصلی از قبیل تعامل و سازگاری با فضای آموزش مجازی، ارتقای کیفیت آموزشی به واسطه امکانات فضای مجازی، موانع موجود در آموزش مجازی، مختل شدن فرایند نظم دهی در آموزش، تغییرات تعاملی معلم-دانش آموز ناشی از عدم حضور، تغییرات ایجاد شده در دانش آموزان، نگرانی ها و دلواپسی های معلمان در امر آموزش، اقدامات معلم و احساس کفایت ناشی از آن، تراکم نقش و فرسودگی ناشی از آن، حمایتگری کادر مدرسه و والدین از معلم، تعامل والدین (خانواده) و معلمان در امر آموزش به دست آمد. نتایج نشان داد که با وجود نوپا بودن جریان آموزش مجازی و دشواری ها و معایب آن، این نوع آموزش مزایایی هم دارد که از نظر اکثر معلمان در صورتی که بتوان آموزش مجازی و حضوری را با یک دیگر ادغام کرد، بسیار مؤثر خواهد بود.
۳۳۷۴.

مقایسه سوگیری توجه به حالت های چهره ای بیان کننده سردرد و سبک های مقابله با درد در افراد دارای میگرن و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوگیری توجه حالت های چهره ای سردرد سبک های مقابله ای میگرن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۹۶
پژوهش حاضر به منظور مقایسه سوگیری توجه نسبت به حالت های چهره ای بیان کننده سردرد و سبک های مقابله با درد در افراد مبتلا به میگرن و افراد عادی انجام شد. نمونه مورد مطالعه، تعداد 44 نفر با تشخیص میگرن در دامنه سنی 18 تا 50 سال و 43 نفر از جمعیت عمومی بودند که به روش نمونه گیری درد دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های مقابله ای در شرایط استرس زای درد و تکلیف دات پروب با استفاده از حالت های چهره ای بیان کننده سردرد استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های مان ویتنی و کروسکال- والیس استفاده شد. نتایج نشان داد که استفاده از سبک های مقابله ای، بین دو گروه متفاوت بود، بدان معنا که افراد گروه کنترل به شکل معناداری از سبک های اجتنابی و مسئله مدار بیشتر از گروه مبتلا به میگرن استفاده می کردند. سوگیری توجه نسبت به حالت های چهره ای بیان کننده سردرد اما در بین افراد دارای میگرن و سالم وجود نداشت. بنابراین احتمالا سوگیری به درد نقشی در ابقاء میگرن ندارد اما توجه به سبک های مقابله ای با درد در روند درمان و آموزش روش های مقابله ای کارآمد باید مدنظر گرفته شود.
۳۳۷۵.

تعیین سهم سبک های دلبستگی و سبک های مقابله ای در پیش بینی بی ثباتی زندگی زناشویی با نقش واسطه ای تاب آوری در زوج های متعارض

کلیدواژه‌ها: بی ثباتی زندگی زناشویی سبکهای مقابله ای سبکهای دلبستگی تاب آوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۲۴۸
زمینه و هدف: ثبات زناشویی به عنوان شاخص استمرار و دوام هسته ای از استقلال، اعتماد و دوستی دوجانبه مطرح می شود و عامل پیش بینی کننده شادی و شادکامی زناشویی به شمار می رود و از عوامل فردی و بین فردی متعددی تأثیر می پذیرد لذا هدف این پژو هش تدوین مدل ساختاری پیش بینی بی ثباتی زندگی زناشویی بر مبنای سبک های دلبستگی و سبک های مقابله ای : نقش واسطه ای تاب آوری در زوج های متعارض بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره نیروی انتظامی در شهر تهران در سال 1398 بود که با روش نمونه گیری در دسترس(داوطلبانه) انتخاب تعداد 300 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به مقیاس بی ثباتی ازدواج ثبات زناشویی ادواردز و همکاران(1987)، ،پرسشنامه سبک های مقابله ای که توسط لازاروس و فولکمن(1985) وپرسشنامه تاب آوری کانر و دیوید سون(2003) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که یافته ها نشان داد که سبک های مقابله ای به طور مستقیم پیش بینی کننده بی ثباتی زندگی زناشویی در زوجین متعارض می باشد و تاب آوری نقش میانجی معنی داری در ارتباط بین سبک های مقابله ای هیجان مدار و مساله مدار و بی ثباتی زناشویی داشت، همچنین نتایج نشان دادن تاب آوری نقش میانجی معنی داری در ارتباط بین سبک دلبستگی ایمن سبک دلبستگی نا ایمن اجتنابی با بی ثباتی زناشویی داشت. با این حال تاب آوری نقش میانجی معنی داری در ارتباط بین سبک دلبستگی دو سوگرا با بی ثباتی زناشویی نداشت. (P<.01) نتیجه گیری: با توجه به نقش سبک های مقابله ای، سبک های دلبستگی وتاب اوری در پیش بینی بی ثباتی زندگی زناشویی، می توان نتیجه گرفت آموزش سبک های مقابله ای کارآمد، توجه به تاب آوری و و شناسایی سبک های دلبستگی زوجین بین زوجین می تواند از آسیب های تهدید کننده پایداری زندگی زناشویی پیشگیری کند.
۳۳۷۶.

مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امید به زندگی و تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان

کلیدواژه‌ها: روان درمانی مثبت گرا پذیرش و تعهد امید به زندگی تصویر بدنی سرطان پستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۲۱۲
زمینه و هدف: سرطان به عنوان مشکل عمده سلامت قرن تلقی می شود و رشد روزافزون آن در دو دهه گذشته و اثرات مضر آن بر جنبه های بدنی، روانی، اجتماعی و اقتصادی زندگی انسانی بیش از همیشه باعث نگرانی کارشناسان است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امید به زندگی و تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن 20 تا ۴۵ سال مبتلا به سرطان پستان که با توجه به معاینات بالینی و آزمایشگاهی توسط متخصص، تشخیص قطعی بیماری سرطان پستان دریافت کردند، بود. از این بین تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایشی (روان درمانی مثبت گرا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) و یک گروه کنترل به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند (15 نفر در هر گروه). سپس گروه آزمایش اول در 10جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) با روش های روان درمانی مثبت گرا و گروه دوم آزمایش با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تحت درمان قرار گرفتند و گروه لیست انتظار تا پایان پیگیری تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفت. داده ها با کمک پرسشنامه های امید به زندگی اسنایدر و پرسشنامه تصویر بدنی، جمع آوری و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد در همه متغیرها بین گروه های آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0>p). همچنین آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از آن بود که روان درمانی مثبت گرا تأثیر بیشتری نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امید به زندگی (001/0>P) و تصویر بدنی (001/0>P) دارد. نتیجه گیری: در نتیجه، می توان گفت استفاده از هر دو روش در کنار سایر روش های درمانی در ارتقای وضعیت روان شناختی گروه های آسیب پذیر از جمله مبتلایان به سرطان پستان کارآمد باشد.
۳۳۷۷.

مدل ساختاری روابط بین ابعاد آسیب شناسی شخصیت با قلدری به واسطه خودناتوان سازی در بین دانش آموزان متوسطه

کلیدواژه‌ها: آسیب شناسی شخصیت قلدری خودناتوان سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۲۲۰
زمینه و هدف: پدیده قلدری در مدارس از جمله مواردی است که می تواند امنیت دانش آموزان را تهدید کرده و به تبع آن موجب بروز مسائل آموزشی و تربیتی شود. هدف مطالعه حاضر آزمون مدل ساختاری روابط بین ابعاد آسیب شناسی شخصیت با قلدری به واسطه خودناتوان سازی تحصیلی در بین دانش آموزان متوسطه بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت؛ جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه دوم منطقه 2 شهر تهران در سال تحصیلی 99-1400 بود که طبق استعلام از اداره آموزش و پرورش شهر تهران تعداد کل آن ها 145398 نفر بود؛ که بر اساس ملاک میشل (1993) و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به ابزارهای پرسشنامه خود ناتوان سازی تحصیلی شوینگر و استینسمر پلستر (2011)، پرسشنامه قلدری اولیوس (1986) و فرم کوتاه پرسشنامه شخصیت نسخه پنجم راهنمای تشخیص و آماری (PID-5-BF) پاسخ دادند. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون مدل ساختاری نشان داد که ابعاد شخصیت با خودناتوان سازی و قلدری رابطه مثبتی دارد. همچنین رابطه بین خودناتوان سازی با قلدری نیز مثبت بود. نتایج اثرات میانجی نشان داد که خودناتوان سازی تحصیلی در روابط بین ابعاد شخصیت نابهنجار و قلدری نقش واسطه دارند. نتیجه گیری: نتایج در حالت کلی نشان دادند که مدل آزمون شده با مدل مفهومی دارای برازش مناسبی می باشد.
۳۳۷۸.

تدوین مدل ساختاری طرحواره های ناسازگار براساس ترومای فردی و ترومای اجتماعی با میانجی گری سبک های دلبستگی

کلیدواژه‌ها: ترومای فردی و اجتماعی سبک دلبستگی طرحواره های ناسازگار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۲۱۸
زمینه و هدف: ورود به دانشگاه همواره با دامنه ای از منابع فشارزای تحصیلی، مالی، ارتباطی، اجتماعی و گاهی دوری از خانواده همراه است. مطالعه حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری طرحواره های ناسازگار براساس ترومای فردی و ترومای اجتماعی با میانجی گری سبک های دلبستگی انجام شد. روش پژوهش: روش مطالعه از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه آماری شامل 380 نفر از دانشجویان بودند که به شکل دردسترس و مبتنی بر وب انتخاب شدند. از پرسشنامه سبک دلبستگی هازان و شاور (1987)، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1998)، پرسشنامه تجربه ترومای کودکی برنشتاین و همکاران (2003) و پرسشنامه محقق ساخته ترومای اجتماعی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ترومای فردی بر طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری سبک دلبستگی ایمن تأثیر دارد (01/0>P)؛ ترومای فردی با میانجی گری سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا بر طرحواره های ناسازگار اولیه تأثیر ندارند (05/0<P)؛ ترومای اجتماعی بر طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری سبک دلبستگی ایمن و اجتنابی تأثیر دارد (01/0>P)؛ ترومای اجتماعی با میانجی گری سبک دلبستگی دوسوگرا بر طرحواره های ناسازگار اولیه تأثیر ندارد (05/0<P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد مدل ساختاری طرحواره های ناسازگار براساس ترومای فردی و ترومای اجتماعی با میانجی گری سبک های دلبستگی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج از برازش کافی برخوردار است؛ بنابراین، فراهم سازی محیط مناسب از دوران کودکی می تواند کمک شایانی به کاهش اختلالات روانی و شخصیتی در جامعه کند
۳۳۷۹.

تأثیر آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان بر پرخاشگری سایبری و بی موبایل هراسی دانشجویان

کلیدواژه‌ها: بی موبایل هراسی دانشجویان پرخاشگری سایبری نظم جویی هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۷۴
زمینه و هدف: مطالعات موجود دلالت بر آن دارد که بی موبایل هراسی و عادت های مرضی توأم با آن، پیامدهای جسمی و روانی منفی و نامطلوبی را برای فرد به وجود می آورد؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان بر پرخاشگری سایبری و بی موبایل هراسی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان مقطع کارشناسی و بالاتر دانشگاه گرگان در سال تحصیلی 1401-1400، تشکیل دادند. از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری دردسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج به مطالعه، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، در 10 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته 2 جلسه) به صورت گروهی برنامه آموزشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان را دریافت کردند؛ گروه کنترل به مدت 2ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرخاشگری سایبری (آلوارز گارسیا و همکاران، 2016) و نوموفوبیا (یلدریم و کوریاریا، 2015)، استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره، استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری در بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل در متغیر پرخاشگری سایبری و مؤلفه های آن (شامل جعل هویت، دیداری – جنسی و پرخاشگری کلامی) و متغیر بی موبایل هراسی و مؤلفه های آن (شامل از دست دادن راحتی و آسایش، عدم توانایی برقراری ارتباط و از دست دادن ارتباط)، وجود داشت (001/0>P)؛ اما در مؤلفه عدم دسترسی به اطلاعات، تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این پژوهش، می توان آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان را به عنوان یک مداخله کارآمد در جهت کاهش پرخاشگری سایبری و بی موبایل هراسی دانشجویان، پیشنهاد داد.
۳۳۸۰.

تبیین مفهوم انفصال نسلی در مطالعه نسل زد

کلیدواژه‌ها: انفصال نسلی نسل زد مفهوم تبیین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۲ تعداد دانلود : ۵۲۸
زمینه و هدف: وجود نظریات جدیدتر در تبیین تفاوت های میان نسلی و فرآیند تغییر و تحولات نسلی و پیش بینی پیامد آن ضروری و مهم به نظر می رسد. لذا هدف از پژوهش حاضر تبیین تفاوت های بین نسلی و پیش بینی تحولات نسلی بر اساس مفهوم انفصال نسلی بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع مروری و یک پژوهش تحلیلی-توصیفی بود. جهت گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و اسنادی استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، یافته های مرتبط با موضوع مقاله حاضر جهت بحث و نتیجه گیری، در بخش یافته ها شرح داده شد. یافته ها: یافته ها حاکی تفاوت های بنیادین بین نسل زد و سایر نسل ها وجود دارد. این تفاوت ها گستره زیادی را شامل می شود از جمله: فرهنگی، اجتماعی، شناختی، هیجانی، رفتاری، زبانی، نگرشی و غیره. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که مفهوم انفصال نسلی به شناخت و تبیین بهتر پدیده های فرهنگی-اجتماعی مرتبط با نسل زد کمک می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان