فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی_ هیجانی بر خودتنظیمی و بازشناسی هیجان کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر دارای اختلال ناراسایی توجه/ بیش فعالی پایه پنجم و ششم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1398 – 1399بود. حجم نمونه پژوهش شامل 30 کودک پسر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودتنظیمی (SRQ) بوفارد و همکاران (1995) و آزمون بازشناسی هیجان چهره (FART) اکمن (1976) بود. گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد، اما گروه آزمایش پژوهش مداخله مهارت های اجتماعی_ هیجانی را در طول 12 جلسه دریافت کرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل پیش آزمون بین میانگین پس آزمون خودتنظیمی شناختی، خودتنظیمی فراشناختی و بازشناسی هیجان در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادری در سطح 01/0 وجود داشت. نتایج نشان داد که آموزش مهارت اجتماعی - هیجانی، احتمالا درمان کارآمدی برای درمان خودتنظیمی و بازشناسی هیجان در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است.
اثربخشی ترکیبی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز و توانبخشی شناختی بر ابعاد حافظه فعال و کارآمدی خواندن دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
126 - 140
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نارساخوانی به عنوان شایع ترین اختلال یادگیری خاص با نارسایی حافظه فعال مرتبط است. این پژوهش با هدف تقویت حافظه فعال و کاهش علائم نارساخوانی در دانش آ موزان نارساخوان از طریق تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز (به شکل واقعی و ساختگی) همراه با بسته توانبخشی هوشمند توجه و حافظه آرام انجام شده است.
روش: پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان 8 الی 12 ساله شهرستان بابل در سال 1399 بود. از جامعه مذکور 22 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی (هر گروه 11 نفر) جایدهی شدند. پس از اجرای پیش آزمون ها، گروه آزمایشی یکم در معرض تحریک الکتریکی واقعی همراه با بسته آرام و گروه دوم در معرض تحریک الکتریکی ساختگی همراه با بسته آرام قرار گرفتند (به مدت 12 جلسه 60 دقیقه ای). برای ارزیابی حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان از آزمون حاف بک (ارجمندی نیا، 2017) و برای سنجش کارآمدی خواندن از آزمون خواندن و نارساخوانی نما (مرادی و همکاران، 2016) استفاده شد و برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: تحلیل های آماری نشان داد افزایش نمرات حافظه فعال (0/05>P) و کارآمدی خواندن (0/05>P) در گروه آزمایشی یکم به میزان معنا داری بیشتر از گروه آزمایشی دوم بود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت روش تحریک الکتریکی واقعی همراه با بسته آرام در مقایسه با روش تحریک الکتریکی ساختگی همراه با بسته آرام اثربخش تر بود. بنابراین بر مبنای نتایج این پژوهش می توان به متخصصان اختلالات یادگیری خاص پیشنهاد کرد که از روش مذکور در جهت بهبود حافظه فعال وتقویت کارآمدی خواندن دانش آموزان نارساخوان استفاده کنند.
کشف، طراحی، تدوین و روایی یابی بسته نوین مثبت گرا در تکمیل و گسترش نظریه بهزیستی: یک مطالعه کیفی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
169 - 181
حوزههای تخصصی:
روانشناسی مثبت گرا به دنبال بهزیستی و شادمانی است و مؤلفه ارزشمندی می باشد که زندگی را رضایت بخش می کند و نقاط قوت انسانی و عملکرد افراد را بهبود می بخشد. مطالعه حاضر با هدف کشف مؤلفه های روانشناسی مثبت گرا و سپس تدوین و روایی یابی بسته نوین آموزشی مثبت گرا در جهت تکمیل و گسترش نظریه بهزیستی، در دو مرحله اجرا شد. بسته آموزشی نوین روانشناسی مثبت گرا به کشف مؤلفه هایی اعم از ذهن آگاهی، کنجکاوی، شجاعت، تاب آوری، اخلاق، کنترل و سلامت روان، و سلامت جسمانی، هیجان مثبت، روابط مثبت، مجذوبیت، هدف و معنای زندگی، دستاوردها و موفقیت ها، بر مبنای نظریه سلیگمن پرداخته و سعی در بسط و گسترش نظریه بهزیستی (پرما) دارد. مطابق نظر متخصصان تمام موضوعات بسته دارای ضریب نسبی محتوا (CVI) و شاخص روایی محتوا (CVR) قابل قبولی هستند و می تواند جزء مداخلات آموزشی مثبت گرایی قرار بگیرد.
واکاوی تجربه وابستگی به مصرف مواد در دانشجویان: یک مطالعه مبتنی برنظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
7 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف: ﻫﺪف پژوﻫﺶ ﺣﺎﺿ ﺮ واکاوی و کشف ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ وابستگی و گرایش به مصرف مواد در دانشجویان ﺑﻮد. روش: روش این پژوهش نظریه زمینه ای از نوع کیفی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان پسر مجرد دانشگاه های شهر یاسوج بود. از بین آنها 17 نفر به شیوه نمونه گیری ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ انتخاب شدند و بر اساس اصل اشباع، مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته انجام شد. برای تحلیل مصاحبه های انجام شده از روش تحلیل سیستماتیک استراوس و کوربین (1998) و سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بسترهای تعیین کننده و موثر بر گرایش و وابستگی به مصرف مواد شامل ابعاد تحصیلی، فرهنگی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و روان شناختی بودند.کدگذاری داده ها به ایجاد مقوله و زیرمقوله هایی منجر شد که بیانگر شرایط علّی، زمینه ای، راهبردها و پیامدهای تجربه زیسته مصرف مواد از دیدگاه شرکت کنندگان در پژوهش بود. نتیجه گیری: شاخص های موجود در هر یک از مولفه های طبقات فوق به صورت زنجیری و به همراه مقولات دیگر می تواند به صورت علّی، زمینه ساز و یا مداخله گر منجر به وابستگی به مواد گردد. با استفاده از نتایج این پژوهش می توان دانشجویان در معرض آسیب به مصرف مواد را شناسایی و اقدامات پیشگیرانه و درمانی برای آنان تنظیم کرد.
تجربه زیسته زنان متقاضی طلاق با همسر وابسته به مواد: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
55 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته زنان متقاضی طلاق با همسر وابسته به مواد بود. روش : پژوهش حاضر کیفی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش زنان متقاضی طلاق با همسر وابسته به مواد شهر تهران در سال 1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع داده ها، 17 نفر انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت. یافته ها: در این مطالعه پس از استخراج جملات و کلمات مهم از متن مصاحبه، 4 درون مایه اصلی و 16 درون مایه فرعی استخراج شد. درون مایه های اصلی شامل نارضایتی زناشویی، قطع ارتباط عاطفی، اجبار به طلاق و نگرانی در مورد آینده خود و فرزندان بود. نتیجه گیری: خانواده ها و به ویژه همسران مردان مصرف کننده مواد به دلیل قرار گرفتن در معرض آسیب پذیری شدید فردی و اجتماعی نیازمند درک و حمایت همه جانبه هستند. این یافته ها دیدگاه جدیدی به تیم درمان برای درک واقعی تر خانواده های بیماران وابسته به مواد و مشکلات واقعی آنها می دهد.
رابطه بین کمال گرایی و سبک های دفاعی در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه رابطه بین کمال گرایی و سبک های دفاعی در نوجوانان صورت گرفت. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان دوره متوسطه ناحیه دو شهرستان ساری به تعداد 2800 نفر(1550 نفر دختر و1250 پسر)که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل هستند. نمونه آماری با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 338 نفر هستند که به صورت تصادفی طبقه ای از بین دانش آموزان انتخاب شدند .برای گردآوری داده ها از دو روش میدانی وکتابخانه ای استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه کمال گرایی هیل و همکاران (2004) وپرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) اندروز وهمکاران (1993) می باشد. در این تحقیق به منظور تجزیه و تحلیل داده ها هم از روش توصیفی و هم از روش استنباطی استفاده شده است. در بخش یافته های توصیفی،با استفاده از جداول و نمودارها و در بخش یافته های استنباطی نیز تجزیه و تحلیل برای بررسی فرضیه از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی و آزمون t توسط نرم افزارهای SPSS انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین تغییرات متغیر ملاک سبک های دفاعی و متغیرهای پیش بین کمال گرایی دانش آموزان دوره متوسطه مدارس ناحیه دو شهرستان ساری رابطه رگرسیونی معنی دار برقرار است.
اثربخشی معنا درمانی بر اضطراب کرونا وسرسختی روان شناختی در دانشجویان دارای آشفتگی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
87 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی معنادرمانی بر اضطراب کرونا و سرسختی روان شناختی در دانشجویان دارای آشفتگی هیجانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ازاد اردبیل در سال 1400بود. از جامعه مذکور 30 دانشجو به شیوه نمونه گیری هدفمندبا معیار کسب بالاترین نمره از مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس و اضطراب کرونا و پایین ترین نمره از مقیاس سرسختی روان شناختی انتخاب، در دو گروه (15نفره) کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 8هفته و هرجلسه 75دقیقه مداخله معنادرمانی را دریافت کردند و پس آزمون پس از خاتمه جلسات، مرحله پیگیری هم دو ماه بعد انجام شد.در این مدت گروه کنترل، مداخله ی دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل مقی اس افسردگی، اضطراب، استرس لاوبیوند، اضطراب بیماری کرونا علیپور و همکاران و سرسختی روان شناختی لانگ و گولت بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و بونفرنی استفاده شد نتایج نشان داد که معنادرمانی بر کاهش اضطراب بیماری کرونا و افزایش سرسختی روان شناختی تاثیر معنی دار دارد. بنابراین روان شناسان می توانند در جهت بهبود متغیرهای پژوهش از این مداخله استفاده نمایند
تدوین بسته درمانی تلفیقی رویکرد بوئن و روایت درمانی بر اساس روابط خانوادگی و بررسی اثربخشی آن بر تمایزیافتگی زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
123 - 133
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته درمانی تلفیقی رویکرد بوئن و روایت درمانی بر اساس روابط خانوادگی و بررسی اثربخشی آن بر تمایزیافتگی زوجین متعارض انجام گرفت. روش پژوهش کیفی در بخش مطالعه رویکرد بوئن و روایت درمانی، تحلیل مضمون و در بخش مربوط به روابط خانوادگی زوجین متعارض گراندد تئوری بود. روش پژوهش در قسمت کمی، نیمه آزمایشی با طرح سه مرحله ای (پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری) و دو گروهی (گروه آزمایش و گروه گواه) با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری کیفی پژوهش شامل کتب، مقالات و پایان نامه های حوزه رویکرد بوئن و روایت درمانی، و همچنین شامل متخصصان حوزه مشاوره خانواده بود که اعتبار بسته درمانی تلفیقی بوئن و روایت درمانی را مورد بررسی قرار دادند. جامعه آماری بخش کمی نیز شامل زوجین متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شرق تهران در سه ماهه بهار سال 1400 بود. نمونه ها در قسمت کیفی شامل 31 مقاله و کتاب حوزه رویکرد بوئن و روایت درمانی، 8 زوج متعارض و همچنین 15 متخصص حوزه مشاوره خانواده بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. نمونه در بخش کمی نیز پژوهش شامل 25 زوج متعارض بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (13 زوج در گروه آزمایش و 12 زوج در گروه گواه). نتایج نشان داد که بسته درمانی تلفیقی رویکرد بوئن و روایت درمانی از نظر متخصصان دارای روایی محتوایی کافی است. همچنین این بسته درمانی بر تمایزیافتگی (0001>P؛ 72/0=Eta؛ 23/173=F) زوجین متعارض تاثیر داشته است.
اثربخشی طرحواره درمانی بر تحریک پذیری و خودکارآمدی در روابط با همسالان در کودکان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
171 - 180
حوزههای تخصصی:
اختلال بی نظمی خلق اخلالگر با ویژگی هایی مانند خشم و تحریک پذیری شدید و مداوم، علاوه بر ایجاد مشکلات عملکردی در کودکی منجر به کاهش سلامت روان در بزرگسالی می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر تحریک پذیری و خودکارآمدی در روابط با همسالان در کودکان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل پسران ۸ تا 11 سال دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر شهر اصفهان به همراه مادرانشان بودند که به مراکز تخصصی مشاوره کودک شهر اصفهان مراجعه کردند. از میان آن ها 30 کودک به همراه مادرشان به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و سپس در هر گروه (آزمایش و کنترل) 15 نفر به صورت تصادفی قرار گرفتند.گروه آزمایش تحت مداخله طرحواره درمانی طی 10 جلسه 60 دقیقه ای با کودکان و 30 دقیقه ای با مادران و به صورت هفته ای یکبار قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اختلال کژتنظیمی خلقی ایذایی(شاه محمدی قهساره و همکاران، ۱۴۰۰)، شاخص واکنش پذیری عاطفی(استرینگرز و همکاران، 2012) و مقیاس خودکارآمدی در تعامل با همسالان(ویلر و لد،۱۹۸2) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های تکراری مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت و نتایج نشان داد طرحواره درمانی بر بهبود تحریک پذیری و خودکارآمدی در روابط باهمسالان در کودکان با اختلال بی نظمی خلقی اخلالگر تأثیر معناداری دارد(01/0>p). بنابراین می توان از طرحواره درمانی به عنوان مداخله ای موثر بر تحریک پذیری و افزایش خودکارآمدی در روابط کودکان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلاگر بهره گرفت.
پیش بینى درماندگى روان شناختى بر اساس طرحواره ناسازگار اولیه و راهبردهاى مقابله اى در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
487 - 506
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف پیش بینى درماندگى روان شناختى بر اساس طرحواره ناسازگار اولیه و راهبردهاى مقابله اى در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویى انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ روش توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کلیه زنان درگیر با مسأله خیانت زناشویی همسر (مرد) مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 5 شهر تهران در سال 1400 بودند. به روش نمونه گیری در دسترس 210 نفر انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها شامل پرسشنامه خیانت زناشویی ینیسری و کوکدمیر (2006)، پرسشنامه درماندگی روان شناختی لویبوند و لویبوند (1995)، پرسشنامه راهبرد های مقابله ای لازاروس فولکمن (2001) و پرسشنامه طرح واره ناسازگار اولیه یانگ (2000) بود. تجزیه و تحلیل آماری با کمک ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که براساس طرحواره ناسازگار اولیه و راهبردهاى مقابله اى می توان درماندگى روان شناختى را درر زنان آسیب دیده از خیانت زناشویى پیش بینی نمود. نتیجه گیری: بررسی این متغیرهای پیش بین در مشاوره های پیش از ازدواج و خانواده برای شناسایی افراد در معرض خطر لازم است.
مقایسه اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده و طرح واره درمانی بر افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند مبتلابه اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
143 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده و طرح واره درمانی بر افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند مبتلابه اتیسم انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماه و جامعه آماری شامل تمامی مادران کودکان اتیستیک مراکز آموزشی و توان بخشی شهر تهران در سال 99 بود. 45 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. جلسات روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده و طرح واره درمانی طی 12 جلسه 60 دقیقه ای، به صورت فردی، هفته ای یک جلسه برگزار شد. آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم (1996) پرسشنامه اضطراب بک (1998) را تکمیل کردند. داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده و طرح واره درمانی در مقایسه با گروه کنترل منجر به کاهش افسردگی و اضطراب شده است و این تأثیر در پیگیری نیز پایدار بود (01/0P<). ولی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده در مقایسه با طرح واره درمانی افسردگی را بیشتر کاهش داده است. در مقابل تفاوت اثر دو شیوه درمان بر اضطراب در سطح (05/0P>) معنادار نبود. نتیجه گیری: نتیجه گیری شد روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده در مقایسه با طرح واره درمانی روش مؤثری برای کاهش افسردگی مادران دارای فرزند مبتلابه اتیسم است.
اثربخشی بسته توانبخشی شناختی "همراه" بر بهبود مشکلات ادراکی- دیداری در دانش آموزان دارای نوشتارپریشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
60 - 73
حوزههای تخصصی:
کودکان نوشتارپریش دارای مشکلات ادراکی- دیداری متعددی هستند. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بسته توانبخشی شناختی نارسانویسی همراه بر بهبود مشکلات ادراکی- دیداری در دانش آموزان دارای نوشتارپریشی صورت گرفته است. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دارای نوشتارپریشی مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهرستان کرمانشاه در سال 1401 بودند. از میان آنها 40 نفر که حاضر به همکاری و نیز در دسترس بودند با توجه به ملاک های ورود (داشتن حداقل سه مؤلفه از ملاک های تشخیصی اختلال یادگیری نوشتن، رضایت دانش آموز و والدین) و خروج (قرار داشتن تحت سایر مداخله ها) و بعد از اخذ رضایت آگاهانه، انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، قرار گرفتند. سپس در هر دو گروه پیش آزمون اجرا و پس از آن گروه آزمایش 12 جلسه مداخله بسته توانبخشی شناختی همراه را دریافت کردند اما برای گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. سپس برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. داده ها با استفاده از کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج نشان داد که بسته توانبخشی شناختی همراه بر بهبود ادراک دیداری و مؤلفه های آن (ارتباط فضایی، ادراک فضایی و ثبات شکل) در کودکان دارای اختلال نوشتن (01/0P<) تأثیر معنادار دارد اما تأثیر معناداری بر مؤلفه های تشخیص شکل- زمینه و هماهنگی حرکتی-دیداری دیده نشد.می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی توانبخشی شناختی همراه را می تواند به عنوان درمان واحد و یا در کنار سایر درمان های روان شناختی برای دانش آموزان دارای اختلال نوشتارپریشی استفاده کرد.
مقایسه کیفی ازدواج های پایدار رضایتمند و ازدواج های همراه با نارضایتی در زوج های نابارور
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ناباروری در سراسر جهان و در همه فرهنگ ها به عنوان یک تجربه استرس زا و بحرانی و تهدیدکننده برای ثبات فردی، زناشویی، خانوادگی و اجتماعی شناخته شده است و علاوه بر مشکلات جسمانی، با مجموعه ای از علائم روانی نیز همراه شده است. هدف از پژوهش مقایسه ی کیفی ازدواج پایدار رضایتمند و ازدواج های همراه با نارضایتی در زوج های نابارور بود. روش پژوهش: این پژوهش با شیوه کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، مشارکت کنندگان با توجه به معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و تا رسیدن به اشباع نظری درنهایت 18 زوج نابارور دارای ازدواج رضایتمند و پایدار و 15 زوج نابارور در ازدواج همراه با نارضایتی مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و داده ها با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند. یافته ها: ماحصل مرحله ی کدگذاری باز، رسیدن به 202 کد اولیه، 84 مقوله فرعی و 8 مقوله اصلی و یک مقوله ی مرکزی بود. مقوله ی مرکزی در این پژوهش ناباروری: پویشی برای تجربه ی عشق اصیل و متعهدانه در ازدواج و یا نارضایتی و فروپاشی آن است. تحلیل داده ها نشان داد که عوامل محافظت کننده و خطرساز مؤثر بر ازدواج پایدار رضایتمند و ازدواج های همراه با نارضایتی در سه حیطه ی عوامل درون فردی، عوامل بین فردی و زوجی و عوامل مرتبط با منظومه ی خانواده تعریف شدند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، رسیدن به پذیرش ناباروری و تجربه ی عشق اصیل و متعهدانه در ازدواج یا نارضایتی و فروپاشی آن، در زوجین نابارور اتفاقی نیست بلکه با انتخاب و اقدام سازنده و فعالانه و یا به کارگیری راهبردهای غیر مؤثر ایجادشده و فرایندی است فردی، خانوادگی و تعاملی که زوجین نابارور می توانند با تلاش آگاهانه جهت رشد و تعالی ازدواج و مراقبت از آن، همراهی، اتحاد زوجی و کسب مهارت های زوجی و راهبردهای کارآمد در راستای سلامت و شادکامی اقدام کرده و درنهایت رضایت و پایداری در ازدواج را کسب نمایند و مانع ایجاد نارضایتی و فروپاشی ازدواجشان گردند.
اثربخشی آموزش یوگای خنده بر کیفیت خواب و عاطفه مثبت و منفی معلمان زن مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش یوگای خنده بر کیفیت خواب و عاطفه مثبت و منفی معلمان زن مبتلا به دیابت بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و گواه، طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه و جامعه آماری 70 نفر از معلمان زن مبتلا به دیابت شهرستان زاهدان در سال 1397 بود. از این جامعه 60 زن به شیوه در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی تعداد 30 نفر در هر یک از دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (1989) و مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون، کلارک و تلگن (1988) و نیز برنامه یوگای خنده پزشکی (1390) در 8 جلسه 60 دقیقه ای گروهی هفته ای دو جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر آموزش یوگای خنده بر کفیت خواب (15/4 =F، 046/0 =P)، عاطفه مثبت (16/12 =F، 001/0 =P) و عاطفه منفی (64/14 =F، 001/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان از آموزش یوگای خنده به عنوان یک درمان مکمل در کنار سایر روش های درمانی جهت بهبود کیفیت خواب و عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی زنان مبتلا به دیابت استفاده نمود.
ارتقای مشغولیت تحصیلی دانش آموزان در بستر مزوسیستم پوشه کار ابر - محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های متعدد نشان داده اند علی رغم گسترش فناوری های نوین ارتباطی، مدارس در پیاده کردن ایده رابطه بین خانه و مدرسه و راه های موثر درگیر کردن والدین در فعالیت های تحصیلی فرزندانشان و در نتیجه بهبود پیامد های تحصیلی آن ها موفق نبودند. مطالعه حاضر با هدف شناسایی تأثیر درگیر کردن والدین در رابطه بین خانه و مدرسه در بستر فناوری پوشه کار ابر محور بر مشغولیت تحصیلی فرزندانشان انجام شد. در یک طرح شبه آزمایشی از نوع پس آزمون با یک گروه کنترل و پیگیری یک ماهه 30 نفر از دانش آموزان دختر پایه سوم دبستان به صورت داوطلب در گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. در گروه آزمایش پوشه کار تعاملی و در گروه کنترل پوشه کار نمایشی طراحی شد. دانش آموزان گروه آزمایش به همراه والدین خود به مدت 2 ماه از طریق پوشه کار ابر محور با معلمان خود از طریق فرایند بازخورد و بازاندیشی در تعامل بودند. دانش آموزان مشارکت کننده بعد از اجرا و در مرحله پیگیری یک ماهه به پرسشنامه مشغولیت تحصیلی ریو و تسنگ (2011) پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس اندازه های مکرر نشان داد که درگیرکردن والدین در رابطه بین خانه و مدرسه در فضای پوشه کار ابر محور در هر چهار عامل مشغولیت تحصیلی (شناختی، رفتاری، هیجانی و عاملی) فرزندانشان معنی دار بود. تحلیل لاگ کاربران به منظور بررسی میزان مشغولیت تحصیلی و تعامل دانش آموزان در فضای پوشه کار ابر محور نشان داد که دانش آموزان گروه آزمایش به لحاظ کمّی و کیفی بیشتر از گروه کنترل مشغول فعالیت های یادگیری شده بودند. به نظر می رسد پوشه کار ابر محور بستر نوآورانه ای برای درگیر کردن والدین در یادگیری فرزندانشان و پر کردن شکاف بین خانه و مدرسه عمل می کند.
تأثیر دستکاری اطلاعات آوران حسی و تکلیف دوگانه شناختی بر کنترل پاسچر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تعامل پیچیده سیستم های عصبی، حسی، اسکلتی- عضلانی و بار شناختی حافظه منجر به حفظ و ثبات کنترل پاسچر در افراد می شود. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر دستکاری اطلاعات آوران حسی و تکلیف دوگانه شناختی بر کنترل پاسچر بود. روش: روش تحقیق حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل دختران ۱۲-۱۰ سال منطقه یک شهر تهران در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود، که تعداد ۳۰ نفر به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه با و بدون تکلیف دوگانه شناختی جایدهی شدند. جهت سنجش کنترل پاسچر از دستگاه تعادل سنج بایودکس استفاده شد. آزمودنی ها در سه شرایط ایستادن روی سطح سخت با چشم باز، چشم بسته و ایستادن روی فوم با چشم باز مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر اصلی گروه معنادار نبود (۰/۰۹=P)، اما اثر اصلی شرایط و اثر متقابل گروه و شرایط (۰/۰۱=P) معنادار بود. همچنین نتایج مربوط به شاخص کنترل پاسچر در جهت جلو- عقب نتایج نشان داد اثر اصلی گروه (P=۰/۰۴, F(۱,۲۸)=۴/۴۱)، اثر اصلی شرایط (P=۰/۰۰۱, F(۵,۱۴۰)=۱۷۴/۹۴) و اثر متقابل گروه و شرایط (P=۰/۰۲, F(۵,۱۴۰)=۲/۶۹) معنادار بود. نتیجه گیری: براساس نتایح بینایی و تکالیف دوگانه شناختی از مهم ترین فاکتورهای تأثیرگذار بر کنترل پاسچر بود، به طوریکه انجام تکالیف ثانویه شناختی منجر به کاهش شاخص ثبات کنترل پاسچر در دختران شد. لذا پیشنهاد می شود جهت افزایش میزان بار شناختی در افراد از تمرینات چند حسی جهت افزایش ظرفیت توجهی افراد استفاده شود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر مقابله با نشخوار فکری و اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
164 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر مقابله با نشخوار فکری و اضطراب امتحان در دانش-آموزان دختر متوسطه اول شهر تهران بود. با توجه به نیمه آزمایشی بودن روش پژوهش حاضر جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه متوسطه اول شهر تهران بودند که نمونه ای به تعداد 30 نفر را به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (15 نفر) و گروه آزمایش (15 نفر) قرار گرفتند. حجم نمونه را از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب کرده و نمونه ها بر اساس نمره موردنظر پرسشنامه نشخوار فکری نولن هوکسما و مورو (1991) و اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران (1375) در دو گروه کنترل و گروه آزمایش قرار گرفتند و گروه آزمایش طی هشت جلسه ی نود دقیقه-ای مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی آموزش دیدند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر مقابله با نشخوار فکری و اضطراب امتحان در دانش-آموزان دختر متوسطه اول شهر تهران مؤثر است و سطح معنی داری نشخوار فکری و اضطراب امتحان کمتر از 05/0 است پس این نشان می-دهد که بین دو گروه کنترل و آزمایش در میزان نشخوار فکری و اضطراب امتحان تفاوت معنی داری وجود دارد. آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی با اندازه اثر 675/0 باعث کاهش نشخوار فکری و با اندازه اثر 572/0 باعث کاهش اضطراب امتحان شد بنابراین می توان به عنوان یک مداخله ی مؤثر اعمال کرد.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
211 - 219
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بودند که به مراکز درمانی و متخصصین گوارش شهر اصفهان در سال 1398 مراجعه کرده بودند. در این پژوهش تعداد 27 بیمار مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با روش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را طی دو ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، ۲۰۱۱) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر تأثیر معنادار دارد (001/0>p). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی با بهره گیری از تکنیک های نگرش ذهن آگاهانه، فعالیت های ذهنآگاهانه، پرداختن به احساسات و هیجانات مشکل ساز و تمرینات تنفس می تواند به عنوان یک مداخله موثر جهت بهبود انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مورد استفاده گیرد.
اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر دانش هیجانی و همدلی کودکان دارای خودکنترلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
203 - 212
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر دانش هیجانی و همدلی کودکان دارای خودکنترلی پایین انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان دوره ابتدایی دارای خودکنترلی پایین شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در این پژوهش تعداد 26 کودک دارای خودکنترلی پایین با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با روش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش آموزش کارکردهای اجرایی را طی دو ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خودکنترلی کودکان (CSQ) (کندال و ویلکاکس، 1979)، پرسشنامه دانش هیجانی (EKQ) (ریفی و همکاران، 2007) و مقیاس همدلی (ES) (جولیف و فارینگتون، 2006) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش کارکردهای اجرایی بر دانش هیجانی و همدلی کودکان دارای خودکنترلی پایین تأثیر معنادار دارد (001/0>p). بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش کارکردهای اجرایی با بهره گیری از فنونی همانند افزایش توجه، تمرکز و دقت، سازماندهی فعالیت ها بازداری پاسخ و کنترل تکانشگری می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت افزایش دانش هیجانی و همدلی کودکان دارای خودکنترلی پایین مورد استفاده قرار گیرد.
روابط ساختاری سطوح کمال گرایی با عملکردهای شناختی در افراد دارای نشانه های اختلال وسواسی جبری: نقش میانجی سبک های شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط ساختاری سطوح کمال گرایی با عملکردهای شناختی با واسطه گری سبک های شناختی در افراد با نشانه های اختلال وسواسی جبری بود. جامعه پژوهش حاضر دانشجویان دانشگاه تبریز بودند که تعداد 360 نفر نمونه با استفاده از روش هدفمند و از نوع دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های وسواسی اجباری مادزلی، کمال گرایی مثبت و منفی و سبک های یادگیری فلدر سولومان به صورت آنلاین پاسخ دادند. همچنین، سه آزمون ویسکانسین (WCST)، آزمون عملکرد پیوسته (CPT) و آزمون حافظه کاری وکسلر (WMT) به صورت نرم افزار رایانه ای اجرا شدند. نتایج نشان داد سبک شناختی تأملی قادر است روابط بین سطوح کمال گرایی مثبت و منفی با عملکردهای شناختی را میانجی گری کند. سطوح کمال گرایی به طور معنی دار، سبک شناختی تأملی و عملکردهای شناختی را پیش بینی می کنند. درنهایت، سطوح کمال گرایی و سبک شناختی تأملی در تعامل با یکدیگر، عملکردهای شناختی را پیش بینی می کنند و هرگونه مداخله دراین زمینه، باید اثرات تعاملی کمال گرایی و سبک شناختی تأملی را مدنظر قرار دهد.