فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
27 - 52
حوزههای تخصصی:
تشخیص سرطان در کودکان سلامت روان مادران را با مخاطره جدی مواجه می سازد. این مطالعه با هدف اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده و بار مراقبت مادران دارای کودک مبتلا به سرطان انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودک مبتلا به سرطان شهر اصفهان بود. بدین منظور 24 نفر از مادران دارای کودک مبتلا به سرطان بیمارستان امید اصفهان در سال 1398که دارای معیارهای ورود به پژوهش بودند، به روش در نمونه گیری دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 12 نفر) جایگزین شدند. آزمودنی ها در دو گروه قبل و بعد از مداخله و یک ماه بعد در مرحله پیگیری به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و بار مراقبت زاریت و همکاران (1988) پاسخ دادند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند اما بر گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها حاکی از کاهش استرس ادراک شده و بار مراقبت گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود. بنا بر یافته های پژوهش برای کاهش استرس و افزایش مراقبت در مادران می توان از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده نمود.
طراحی و آزمون الگوی ساختاری خود خاموشی در زنان متأهل بر اساس سبک دلبستگی، ابرازگری هیجانی، احساس تنهایی با میانجی گری شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: به نظر می رسد که ترس از دست دادن روابط معنی داری به خصوص در روابط رومانتیک ریشه در سبک های دلبستگی دارد و این منجر به خود خاموشی در زنان می شود. بنابراین بررسی پیشایندهای تأثیرگذار بر خودخاموشی زنان می تواند راه گشای برخی از مشکلات روانشناختی در آن ها می شود. هدف: هدف پژوهش، طراحی و آزمون الگوی ساختاری خود خاموشی در زنان متأهل بر اساس سبک دلبستگی، ابرازگری هیجانی، احساس تنهایی با میانجی گری شفقت به خود. روش: پژوهش از نوع بنیادی و در زمره پژوهش های توصیفی و همبستگی (تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری) بود. جامع ه آماری زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی و مشاوره شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه پژوهش 400 نفر از زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی و مشاوره شهر تهران در سال 1402 بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس خودخاموشی (جک و دیل، 1992)، سیاهه سبک دلبستگی بزرگسالان (هازن و شیور، 1987)، پرسشنامه ابرازگری هیجانی (کینگ و امونز، 1990)، مقیاس احساس تنهایی اجتماعی عاطفی برای بزرگسالان (دی توماسو و همکاران، 2004) و پرسشنامه شفقت به خود (نف، 2003) به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که ابرازگری هیجانی بر شفقت به خود اثر مثبت و معنی داری دارد و بر خودخاموشی اثر منفی و معنی داری دارد (0/05 >P). اثر مستقیم احساس تنهایی به شفقت به خود منفی و معنی دار و بر خودخاموشی مثبت و معنی دار بود (0/05 >P). اثر مثبت مستقیم سبک های دلبستگی ایمن به شفقت به خود مثبت و معنی دار و به خودخاموشی منفی و معنی دار بود (0/05 >P). همچنین اثر مستقیم سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا به شفقت به خود منفی و به خودخاموشی مثبت و معنی دار بود. همچنین ابرازگری هیجانی، احساس تنهایی و سبک های دلبستگی از طریق شفقت به خود اثر غیرمستقیمی بر خودخاموشی داشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان با آموزش مهارت های شفقت به خود بخشی مهمی از احساس تنهایی و خودابرازگری هیجانی را در زنان متأهل تعدیل کرد. بنابراین می توان از آموزش مهارت های شفقت به خود در جهت خاموشی زناندر کلینیک های مشاوره و روان درمانی سود برد.
The Effectiveness of Imago therapy on Emotional Orientation in the Sexual Relation, Sexual Self-efficacy, and Sexual Intimacy of Married Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to evaluate the effectiveness of Imago therapy training on emotional orientation, sexual self-efficacy and sexual intimacy of married women. Methods and Materials: A quasi-experimental pretest-posttest control design was used in this study. The study focused on all women in Alborz province, Iran in 2021. Through purposeful sampling, 30 eligible individuals were selected and randomly assigned to either an experimental group or a control group, with 15 women in each group. The experimental group received ten sessions of Imago therapy, while the control group remained on a waiting list. The data collection tools included the Emotional Orientation in Sexual Relations Questionnaire (Aliabadian & Hassanzadeh, 2018), the Sexual Self-Efficacy Questionnaire (Vaziri & Lotfi, 2012), and the Sexual Intimacy Questionnaire (Shahsiah, 2010). Data analysis involved descriptive and inferential statistics in SPSS 22, with a significance level of 0.05.Findings: Based on the results achieved, it can be concluded that every factor displayed noteworthy F values (P<0.01). Consequently, the affirmation of imago therapy training's influence on emotional orientation, sexual self-efficacy, and sexual intimacy of married women was confirmed.Conclusion: According to Imago therapy, the subjects in the experimental group demonstrated a considerable impact on their levels of sexual longing, confidence in their sexual abilities, and emotional intimacy. Counselors and clinical psychologists in appropriate centers are advised to incorporate communication imaging training (Imago therapy) as a means of enhancing both sexual self-assurance and emotional connection about women's sexual relationships.
The Effectiveness of Stress Inoculation Training (SIT) on Co-Parenting Quality and Interpersonal Obsessive-Compulsive Symptoms in Mothers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aims to evaluate the effectiveness of Stress Inoculation Training (SIT) on improving co-parenting quality and reducing interpersonal obsessive-compulsive symptoms in mothers with Obsessive-Compulsive Disorder (OCD). Method: This study employed a randomized controlled trial (RCT) design with 30 mothers diagnosed with OCD, randomly assigned to either the intervention group (n = 15) or the control group (n = 15). The intervention group received eight 60-minute SIT sessions over eight weeks. Co-parenting quality and interpersonal obsessive-compulsive symptoms were assessed at baseline, post-intervention, and four-month follow-up using validated questionnaires. Data were analyzed using Analysis of Variance (ANOVA) with repeated measurements and Bonferroni post-hoc tests, conducted via SPSS-27. Findings: The intervention group showed significant improvements in co-parenting quality from baseline (M = 48.67, SD = 8.92) to post-intervention (M = 58.92, SD = 7.41), with effects maintained at the four-month follow-up (M = 56.80, SD = 7.93). Interpersonal obsessive-compulsive symptoms significantly decreased from baseline (M = 30.53, SD = 6.47) to post-intervention (M = 22.17, SD = 5.32), with sustained reductions at follow-up (M = 24.40, SD = 5.89). The ANOVA results indicated significant effects of time (p < .001) and group (p < .001), as well as significant time-by-group interactions (p < .001) for both variables. Conclusion: SIT significantly enhances co-parenting quality and reduces interpersonal obsessive-compulsive symptoms in mothers with OCD. These improvements were maintained at the four-month follow-up, indicating the intervention's long-term efficacy. SIT offers a promising therapeutic approach for addressing the unique challenges faced by parents with OCD.
Validation of the Emotional Responses to Sexual Infidelity Scale in Individuals Affected by Sexual Infidelity(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of the present study was to validate the Emotional Responses to Sexual Infidelity Scale in individuals affected by sexual infidelity. Methods: This research employed a descriptive-analytical validation approach. The statistical population comprised individuals affected by sexual infidelity by their spouses, who sought assistance from psychological counseling centers and the Dispute Resolution Council in the city of Gorgan in 2023. A sample of 415 individuals was selected using a sample size estimation method. Data were collected using the Emotional Responses to Sexual Infidelity Scale developed by Turliuca & Scutarua (2014). After evaluating content validity, exploratory and confirmatory factor analyses were performed to assess construct validity. Cronbach’s alpha coefficient was used to examine reliability, and Pearson’s correlation coefficient test was applied for further investigation of the main research variables. Analyses were conducted using SPSS and AMOS24 software. Findings: Confirmatory factor analysis findings demonstrated that the single-factor model of the Emotional Responses to Sexual Infidelity Scale exhibited good fit, based on the following indices: RMSEA = 0.05, CFI = 0.92, TLI = 0.91, and IFI = 0.92. The reliability of the 27-item Emotional Responses to Sexual Infidelity Scale was determined to be 0.81 based on Cronbach’s alpha. The content validity of the questionnaire exceeded 0.99. Bartlett’s test yielded a chi-square value of 748.65, degrees of freedom of 105, a significance level of 0.001, and KMO = 0.77. Conclusion: The results indicate that the present scale has favorable psychometric properties for use in the Iranian population of individuals affected by sexual infidelity. It can be employed as a reliable instrument in future research and diagnostic contexts.
Effectiveness of Integrative Systemic-Psychodynamic-Behavioral Couples Therapy on Marital Quality of Life in Dysfunctional Couples Referred to Counseling Centers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study was to evaluate the effectiveness of integrative systemic-psychodynamic-behavioral couples therapy on marital quality of life in dysfunctional couples referred to counseling centers in Ahvaz. Methods: The research design was a single-case experimental design. The study population included all dysfunctional couples who visited counseling centers in Ahvaz in 2019. A convenience sampling method was used, selecting three couples with low marital quality of life, who then received integrative systemic-psychodynamic-behavioral couples therapy over 12 sessions, each lasting 1.5 hours. The Perceived Marital Quality Dimensions Questionnaire (Fletcher et al., 2000) was used in this study. To analyze the data, visual analysis, the stability index, and the percentage of improvement were used. Findings: The results showed that the stability index during both the treatment and follow-up phases was significant. The overall percentage of improvement also indicated that the effectiveness of integrative systemic-psychodynamic-behavioral therapy on marital quality of life in dysfunctional couples, based on Blanchard’s classification, fell within the "slight improvement" category during both the treatment and follow-up phases, which generally suggested the success of the intervention in improving marital quality of life in dysfunctional couples. Conclusion: Based on the findings, it can be concluded that integrative systemic-psychodynamic-behavioral couples therapy can lead to an improvement in marital quality of life.
The Impact of Life Skills Training on Distress Tolerance, Psychological Adaptation, and High-Risk Behaviors in Incarcerated Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The study aimed to evaluate the impact of life skills training on distress tolerance, psychological adaptation, and high-risk behaviors among incarcerated women. Methods: This was an applied, experimental study. The study population consisted of incarcerated women in Kerman Central Prison in 2022. Sixty participants exhibiting high-risk behaviors were randomly assigned into an experimental group (30 women) and a control group (30 women). The experimental group received the World Health Organization's (WHO, 1998) ten-session life skills training program, each lasting 90 minutes, while the control group was placed on a waiting list. Both groups were assessed using the Simons and Gaher Distress Tolerance Scale (2005), the Derogatis Psychological Adaptation Scale (1986), and the Rajaee and Shafiei High-Risk Behavior Questionnaire (2011) before and after the intervention. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance with SPSS software. Findings: Results indicated that life skills training significantly impacted distress tolerance, psychological adaptation, and high-risk behaviors in incarcerated women (p < .01). Conclusion: Life skills training can be effectively utilized to enhance distress tolerance and psychological adaptation, and to reduce high-risk behaviors.
Effectiveness of Positive Cognitive Behavioral Therapy on Psychological Flexibility and Meaning in Life Among Single Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The current research aimed to examine the effectiveness of positive cognitive behavioral therapy on psychological flexibility and the meaning of life among single women aged 25 to 35 in Tehran. Methods: The method of the study was quasi-experimental with a pre-test-post-test design, including a control group and a follow-up phase. The population of this study consisted of single women aged 25 to 35 from Tehran, who had visited the community centers of District One during the second half of 2021. The sampling was purposive, and the study sample included a control group and an experimental group, each consisting of 20 randomly placed participants. The experimental group received 8 bi-weekly two-hour sessions in a group setting, following the protocol of Bannink (2014). Instruments used in this study included the Bond Psychological Flexibility Questionnaire (2011) and Steger's Meaning in Life Questionnaire (2010). Data analysis was conducted in two phases: descriptive statistics and inferential statistics. For inferential statistics, given the design of the study, parametric tests and the normality of data distribution were assessed using the Shapiro-Wilk test and univariate analysis of covariance, and data analysis was performed using SPSS version 24. Findings: The findings indicated that positive cognitive behavioral therapy significantly increased psychological flexibility (F = 75.22, p = .001) and enhanced the meaning of life (F = 57.13, p = .001) among the participants, and these effects were maintained during the follow-up phase. Conclusion: Positive cognitive behavioral therapy can be an effective method for improving psychological flexibility and meaning in life among single women and can be utilized by therapists and clients.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی و درمان مواجهه سازی/ بازداری از پاسخ بر کمال گرایی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال وسواسی- جبری یک اختلال مزمن و ناتوان کننده است. بنابراین، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی و درمان مواجهه سازی/ بازداری از پاسخ بر کمال گرایی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری بود. روش و مواد: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400 (حدود 500 نفر) بودند. نمونه پژوهش 51 نفر بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه گمارده شدند. گروه آزمایش اول و دوم به ترتیب 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی و درمان مواجهه سازی/ بازداری از پاسخ قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار برای درمان ماند. ابزارهای پژوهش حاضر سیاهه کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004) و مقیاس وسواسی- جبری ییل- براون (گودمن و همکاران، 1989) بودند. داده های این پژوهش با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی در نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش مداخله درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی و درمان مواجهه سازی/ بازداری از پاسخ در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش کمال گرایی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری شدند و نتایج در مرحله پیگیری حفظ شد (001/0P<)، اما بین مراحل پس آزمون و پیگیری و بین دو روش مداخله در کاهش کمال گرایی آنان تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>). نتیجه گیری: طبق نتایج مذکور، مشاوران و درمانگران می توانند از هر دو روش درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی و درمان مواجهه سازی/ بازداری از پاسخ برای کاهش کمال گرایی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری استفاده کنند.
ارزیابی میزان تطابق برداشت های مفهومی متخصصان تکنولوژی آموزشی با نتایج بررسی ها درباره مولفه های الگوی آموزش تفکر طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
143 - 174
حوزههای تخصصی:
تفکر طراحی در آموزش« نوعی مسئله گشایی یادگیرنده محور و خلاق برای پاسخگویی به مسائل مبهم و پیچیده آموزش و طرح مسائل نوآورانه است.» مزایای بهره گیری از تفکر طراحی در آموزش و یادگیری موجب نیاز به طراحی و اعتباریابی الگوی طراحی آموزش تفکر طراحی برای تکنولوژیست ها و طراحان آموزشی گردیده که در پژوهش های مورد بررسی به این مهم، پرداخته نشده است، ضرورت پاسخگویی به خلاء پژوهشی موجود، هدف پژوهش حاضر می باشد. برای رسیدن به این هدف، از روش پژوهش آمیخته به صورت اکتشافی متوالی استفاده شد. با روش تحلیل محتوای کیفی، متون تخصصی منتخب از مرور نظام مند در بازه زمانی1980 تا 2021 مستخرج از پایگاههای داخلی و خارجی مرتبط، مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفتند. با شناسایی مؤلفه های تفکر طراحی و عوامل مؤثر در طراحی آموزشی منتج از یافته های پژوهش از سویی و با تناسب رویکردسازنده گرایی اجتماعی در آموزش تفکر طراحی از سوی دیگر، الگویِ پیشنهادی طراحی شد. در بخش کمّی پیشنهادی، مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. برای اعتبارسنجی درونی، الگوی پیشنهادی برای قضاوت و اعتبارسنجی به متخصصان تکنولوژی آموزشی ارسال شد. یافته ها و تحلیل داده های حاصل از اجرای پرسشنامه نشان داد که الگوی پیشنهادی از اعتبار درونی مناسب برخوردار است و می تواند برای دانشجویان تکنولوژی آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه بین اهداف پیشرفت و درگیری تحصیلی با نقش میانجی ادراک از محیط مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
75 - 106
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین جهت گیری اهداف پیشرفت و درگیری تحصیلی با میانجی گری ادراک از محیط مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی انجام شد. روش تحقیق، توصیفی - همبستگی از نوع تحلیل مسیر و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره ی متوسطه دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از میان آنها نمونه ای به حجم 334 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و وارد تحلیل شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های جهت گیری اهداف پیشرفت الیوت و مک گریگور (2001) ، ادراک از محیط مدرسه جیا و همکاران (2009)، خودکارآمدی تحصیلی پاتریک، هیکس و ریان (1997)، و درگیری تحصیلی ریو (2013) جمع آوری گردید. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که جهت گیری اهداف تسلطی - عملکردی هر دو اثر مستقیم، مثبت و پیش بینی کننده ای بر میزان درگیری تحصیلی دانش آموزان دارند. علاوه بر این، جهت گیری های اهداف تسلطی و عملکردی هر دو به صورت غیرمستقیم و جداگانه ای توانستند درگیری تحصیلی دانش آموزان را از طریق ادراک از محیط مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی پیش بینی کنند. این پژوهش به طور واضحی نقش متغیرهای محیطی و فردی به عنوان عواملی که بر خودتنظیمی دانش آموزان تاثیرگذار هستند، را آشکار می سازد.
مطالعه کیفی مؤلفه های شجاعت ورزشی در بین کشتی گیران ایرانی با روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
33 - 44
حوزههای تخصصی:
از آن جایی که شجاعت ورزشی به یک مفهوم روانشناختیِ برجسته و راهبردی در موفقیت ورزشکاران تبدیل شده است؛ هدف این پژوهش بررسی کیفی شجاعت ورزشی در کشتی گیران با روش تحلیل مضمون بود. زمان اجرای پژوهش ماه های فروردین، اردیبهشت و خرداد سال 1402 در شهر ساری بود. پانزده مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با کشتی گیران ایرانی انجام شد. جهت تسهیل در برقراری ارتباط با کشتی گیران قهرمان از نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. به طور کل هفده مضمون پایه، پنج مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر طبقه بندی شد. مضمون فراگیر شجاعت ورزشی بود که شامل مضامین سازمان دهنده ی تعالی بخشی، جرأت ورزی، مهارت، خود تنظیمی و نوع دوستی می شود. مضمون تعالی بخشی که بر پیشرفت و ارتقای نفس تمرکز می کند، مضامین پایه (اصالت، ریاضت، توکل بر خدا و مرگ آگاهی) را در خود جای داده است. مضمون جرأت ورزی بر مضامین پایه ( قاطعیت، عاملیت، مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس) تمرکز می کند. مضمون مهارت بر مضامین پایه ی تخصص، تاب آوری، ارتباط و خودگویی تأکید دارد. مضمون خود تنظیمی بر مضامین پایه (خود انضباطی و خود لگامی) تأکید داشته است؛ و در نهایت مضمون نوع دوستی به مضامین پایه (همدلی، شفقت و نیکو کاری) اشاره می کند. نقش برجسته ی فرهنگ و اعتقادات در مضمون تعالی بخشی سهم اصلی این پژوهش بوده است. زیرا پژوهش دیگری به آن اشاره نکرده است.
تدوین بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی و امکان سنجی آن بر فراوانی و شدت رفتار چالش برانگیز در کودکان پسر مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
93 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی و امکان سنجی آن بر فراوانی و شدت رفتار چالش برانگیز در کودکان پسر مبتلا به اختلال طیف اتیسم بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه با پیگیری 5/1ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال طیف اتیسم 5 تا 12 ساله استان گیلان در سال1400-1399 بود و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش 30 کودک به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی در گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. در مراحل سنجش از پرسشنامه مشکلات رفتاری (BPI-01) روهان و همکاران (2001) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 15 جلسه30-45 دقیقه ای (5 هفته، هر هفته 3 روز) به صورت انفرادی تحت مداخله قرار گرفت. تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد نمرات فراوانی رفتار چالش برانگیز در گروه آزمایش از مرحله پیش آزمون به پس آزمون و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری به طور معنادار کاهش یافته است (05/0P<). همچنین نمرات شدت رفتار چالش برانگیز در گروه آزمایش از مرحله پیش آزمون به پس آزمون و از مرحله پیش آزمون تا پیگیری به طور معنادار کاهش یافته است (05/0P<). در نتیجه بازی درمانی مبتنی بر یکپارچگی حسی می تواند نقش مؤثری در کاهش فراوانی و شدت رفتار چالش برانگیز کودکان پسر مبتلا به اختلال طیف اتیسم داشته باشد.
بررسی و مقایسه شیوه های تربیتی ادراک شده والدین با صمیمیت و بخشودگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عدم درمان افسردگی با اختلال در عملکرد تحصیلی، افزایش شدت افسردگی، سردردهای میگرنی، سوء مصرف الکل و مواد، استرس زیاد، حمایت اجتماعی پایین، احساس حقارت در مدرسه، احساس پوچی و بی ارزشی، نشانه های جسمانی و کشمکش با والدین و خطر خودکشی، بار اقتصادی هنگفت برای دولت ها همراه خواهد بود بنابراین دستیابی به راه های مؤثر جهت درمان این بیماری بیش از پیش ضروری می نماید. لذا این مطالعه با هدف اثر بخشی رفتار درمانی گفتگویی بر میزان نگرانی از تصویر بدنی زنان دارای نشانگان افسردگی در سال 1402 انجام شد. روش و مواد: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ جمع آوری داده ها از جمله مطالعات کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، کمّی (پرسشنامه) و مبتنی بر رویکرد تجربی و آزمایشی با استفاده از تحلیل واریانس بوده است. یافته ها: یافته های آماری حاکی از آن است که رفتار درمانی گفتگویی حداقل از لحاظ یکی از متغیرهای وابسته (افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی) میانگین گروه آزمایشی را نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون افزایش داده است و بین دو گروه پژوهش در ترکیب خطی متغیرهای افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی در مرحله پس آزمون تفاوت معنادای وجود دارد. همچنین یافته های آماری بیانگر آن است که بین زنان دارای نشانگان افسردگی گروه آزمایشی و گروه کنترل از لحاظ متغیر افسردگی تف اوت معنی داری وج ود دارد. علاوه بر این یافته ها نشان داد که بین زنان دارای نشانگان افسردگی گروه آزمایشی و گروه کنترل از لحاظ متغیر نگرانی از تصویر بدنی تف اوت معنی داری وج ود دارد. نتیجه گیری: علاوه بر یافته های ذکر شده مهم ترین نتیجه مطالعه حاضر این بود که مشخص شد تاثیر مداخله رفتار درمانی گفتگویی بر افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی به ترتیب 53 درصد و 47 درصد است که این میزان تاثیرگذاری، مثبت و بالا می باشد.
نقش خودکنترلی و حساسیت بین فردی در نوسانات خلقی در بازماندگان خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
133 - 141
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی نقش خودکنترلی و حساسیت بین فردی در پیش بینی نوسانات خلقی در افراد با سابقه خودکشی انجام شده است. درک این عوامل می تواند به توسعه مداخلات پیشگیرانه و درمانی بهتر برای این جمعیت کمک کند.
مواد و روش: این مطالعه به صورت مقطعی با نمونه ای از ۲۱۸ نفر از ساکنان تهران انجام شد که بر اساس جدول مورگان و کرجسی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس های استاندارد برای نوسانات خلقی، خودکنترلی و حساسیت بین فردی جمع آوری شد. برای بررسی روابط بین متغیرها از همبستگی پیرسون استفاده شد و تحلیل رگرسیون خطی برای ارزیابی قدرت پیش بینی خودکنترلی و حساسیت بین فردی بر نوسانات خلقی انجام گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۷ انجام شد.
یافته ها: آمار توصیفی نشان داد که میانگین نوسانات خلقی ۲۸.۳۴ (انحراف معیار = ۶.۱۲)، خودکنترلی ۷۵.۸۹ (انحراف معیار = ۸.۴۷) و حساسیت بین فردی ۶۳.۲۳ (انحراف معیار = ۷.۹۸) است. تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین خودکنترلی و نوسانات خلقی همبستگی منفی معنی دار (r = -0.42, p < 0.01) و بین حساسیت بین فردی و نوسانات خلقی همبستگی مثبت معنی دار (r = 0.36, p < 0.01) وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که خودکنترلی (B = -0.29, p < 0.001) و حساسیت بین فردی (B = 0.22, p < 0.001) پیش بین های معنی داری برای نوسانات خلقی هستند و ۲۶ درصد از واریانس نوسانات خلقی را تبیین می کنند (R² = 0.26).
نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که خودکنترلی پایین و حساسیت بین فردی بالا با افزایش نوسانات خلقی در افراد با سابقه خودکشی مرتبط است. این نتایج اهمیت بهبود خودکنترلی و مدیریت حساسیت بین فردی را در مداخلات درمانی برای کاهش نوسانات خلقی و پیشگیری از رفتارهای خودکشی در این جمعیت برجسته می سازد.
تأثیر آموزش بازی محور انطباق پذیر بر عملکرد ریاضی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در محیط یادگیری سیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
503 - 522
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به نقش ریاضی در دنیای دیجیتال امروز، و عدم علاقه دانش آموزان و به ویژه آن هایی که اختلال یادگیری دارند به این درس، استفاده از آموزش مجازی در محیط یادگیری سیار با استفاده از روش های نوین آموزشی می تواند به غنی سازی آموزش های مکمل این دانش آموزان و بهبود عملکرد آنان در ریاضی کمک کند. این پژوهش به بررسی تأثیر روش بازی محور انطباق پذیر بر عملکرد ریاضی این دانش آموزان پرداخت.
هدف: هدف انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش بازی محور انطباق پذیر بر عملکرد دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در یک محیط یادگیری سیار بود.
روش: پژوهش حاضر به صورت شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری مشتمل بر دانش آموزان با تشخیص اختلال یادگیری ریاضی در پایه دوم ابتدایی شهرستا ن ملارد استان تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود. انتخاب نمونه به صورت نمونه های در دسترس معرفی شده از مرکز اختلالات یادگیری کوشا شهرستان ملارد مشتمل بر 10 دانش آموز با تشخیص اختلال یادگیری ریاضی بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. آزمودنی ها در گروه آزمایش به مدت 8 جلسه در خرداد ماه 1402 با استفاده از امکانات شبکه آموزشی دانش آموزان (شاد) شامل پیام رسان شاد و شادبوم که حاوی بازی های آموزشی مورد تأیید آموزش و پرورش می باشد، تحت آموزش قرار گرفتند. برای پیش آزمون و پس آزمون از نمونه سؤالات سطح ساده آزمون بین المللی کانگورو 2021 استفاده شد. داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از کوواریانس یک طرفه و بوسیله نرم افزار SPSS26 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد بین نتیجه پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (25/878=F، 0/0010 =p) و گروه گواه و گروه آزمایش نیز در پس آزمون با هم تفاوت معناداری دارند (6/392=F، 0/039=p). یافته ها حاکی از آن است که مداخله تأثیرگذار بوده است و می توان گفت که استفاده از روش آموزشی بازی محور انطباق پذیر بر روی عملکرد ریاضی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری تأثیر مثبت دارد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که استفاده از آموزش بازی محور انطباق پذیر در محیط یادگیری سیار برای دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی به این دسته از دانش آموزان کمک کردکه بتوانند با توجه به تفاوت سرعت یادگیری و انتخاب شکل محتوای ارائه شده و با حمایت راهنمای آموزشی، عملکرد خود در درس ریاضی را بهیود بخشند. استفاده از این روش توسط مدارس ابتدایی و مراکز اختلالات یادگیری، می تواند به حفظ استمرار فرآیند یاددهی یادگیری کمک کند و از اوقات فراغت دانش آموزان به صورت بهینه برای بهبود عملکرد و تثبیت یادگیری استفاده شود.
ارائه مدل به کارگیری هوش مصنوعی در نظام آموزش وپرورش کشور: پیشایندها و پیامدها
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل به کارگیری هوش مصنوعی در نظام آموزش وپرورش کشور با در نظر گرفتن پیشایندها و پیامدها انجام شد. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش را سه بخش اسناد و مدارک علمی، بخش کیفی (خبرگان) و بخش کمی (مدیران مدارس شهر تهران) تشکیل دادند. حجم نمونه در بخش کیفی شامل 18 خبره بود که با استفاده از اصل اشباع و روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب شدند. همچنین در بخش کمی، 265 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در بخش کیفی این پژوهش برای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در مرحله کمی از پرسش نامه محقق ساخته برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی برای محاسبه روایی ازنظر خبرگان و برای محاسبه پایایی از توافق درون موضوعی و همچنین توافق بین دو کدگذار استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن داده های بخش کیفی بود. همچنین، به منظور تعیین روایی پرسش نامه از روایی محتوایی و سازه و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن ابزار بود. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA 2020 بود. در بخش کمی با توجه به سؤال های پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل عاملی تأییدی) با استفاده از نرم افزارهای SPSS-V23 و SMART PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد پیشایند های به کارگیری هوش مصنوعی در نظام آموزش وپرورش کشور شامل توانمندسازی معلمان، زیرساخت های فنی و پذیرش امنیت داده و پیامد های آن شامل کیفیت آموزش، کیفیت ارزشیابی و خلق یاددهی/یادگیری بود، همچنین بر اساس پیشایندها و پیامدهای شناسایی شده مدل پژوهش طراحی شد که از اعتبار مناسبی برخوردار بود.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری برمهارت های مثبت اندیشی و تعارضات بین فردی در فرزندان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
103 - 117
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر مهارت های مثبت اندیشی و تعارضات بین فردی فرزندان طلاق انجام شده است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل فرزندان طلاق در مؤسسه خیریه دارالاکرام قم بود. نمونه آماری این پژوهش از 30 نفر تشکیل شده بود که به روش هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شده بودند. جهت جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه های مثبت اندیشی اینگرام و ویسنیکی و همچنین پرسشنامه تعارض بین فردی جن استفاده شد. سپس درمان طبق پروتکل درمان شناختی و رفتاری ارائه شده توسط بک، طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، برای گروه آزمایش ارائه شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. سپس از دو گروه پس آزمون گرفته شد. و بعد از جمع آوری اطلاعات آماری برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر مهارت های مثبت اندیشی و تعارضات بین فردی در فرزندان طلاق، اثربخش بود. همچنین، با توجه به نتایج پیشنهاد می گردد دوره های درمان شناختی رفتاری جهت کاهش تعارضات بین فردی فرزندان طلاق در مراکز مشاوره و مدارس توسط روان شناسان و مشاورین برگزار گردد.
مقایسه اثربخشی آموزش خودتعیین گری و آموزش هوش موفق بر افزایش انگیزه درونی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان دختر با فرسودگی تحصیلی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
50 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش خودتعیین گری و آموزش هوش موفق بر افزایش انگیزه درونی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان دختر با فرسودگی تحصیلی بالا بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر رشت در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. در مرحله اول تعداد 60 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. سپس دانش آموزان گروه های آزمایش تحت آموزش خودتعیین گری و آموزش هوش موفق قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس سه بُعدی فرسودگی تحصیلی (TDBA) برسو و همکاران (2007)، مقیاس انگیزش تحصیلی (AMS) والرند و همکاران (1992) و مقیاس خوش بینی تحصیلی (AOS) اسچنموران و همکاران (2013) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور تاثیر معناداری بر بهبود انگیزه درونی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که آموزش هوش موفق تاثیر بیشتری دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که آموزش خودتعیین گری و هوش موفق می توانند به عنوان شیوه های آموزشی مناسب برای بهبود مشکلات تحصیلی دانش آموزان دارای فرسودگی تحصیلی بالا در مدارس به کار برده شوند.
مقایسه نتایج تحلیل سؤالات طیف لیکرت با نظریه کلاسیک آزمون و نظریه سؤال پاسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
146 - 183
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی سؤالات طیف لیکرت با دو رویکرد نظریه کلاسیک آزمون و نظریه سؤال پاسخ و قرار دادن نتایج این دو رویکرد در کنار یکدیگر و پاسخ به این سؤال است که «آیا نتایج این دو رویکرد همسو بوده یا اینکه در تضاد با یکدیگرند؟». روش پژوهش از نوع توصیفی و از حیث تحلیل داده ها یک روش تحلیل ثانویه است. ابزار پژوهش 3 خرده مقیاس برونگرایی، گشودگی و مسئولیت پذیری آزمون شخصیت نئو فرم کوتاه (NEO-FFI) بود. آزمودنی های موردمطالعه در این پژوهش 977 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه اول بودند که با حذف افراد در مرحله غربالگری داده ها، درنهایت تحلیل سؤالات برونگرایی بر روی اطلاعات 783 نفر آزمودنی، تحلیل سؤالات گشودگی بر روی اطلاعات 763 نفر آزمودنی و تحلیل سؤالات مسئولیت پذیری نیز بر روی اطلاعات 784 نفر آزمودنی انجام شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که هرچه همسانی درونی سؤالات بالاتر باشد نتایج دقیق تر و معتبرتری از مدل مدرج پاسخ به دست می آید و برای سؤالات با همسانی درونی پایین از طریق این مدل باید بسیار محتاط عمل کرد، زیرا ممکن است آستانه سؤالات را به صورت وارونه نشان داده یا ضریب تشخیص سؤالات را منفی یا مثبت کاذب نشان دهد. درمجموع کاربرد هم زمان روش های مختلف تجزیه وتحلیل آماری به تحلیل بهتر و رسیدن به نتایج دقیق تر کمک خواهد کرد.