فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی همجوشی شناختی و گسلش شناختی در رابطه حساسیت به طرد و بی اشتهایی عصبی در دختران جوان انجام گرفت. طرح این مطالعه توصیفی/ همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه تبریز در سال1403 بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 307 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه تشخیصی اختلالات خوردن (EDDS) (استیک و همکاران، 2000)، پرسشنامه حساسیت به طرد (RSQ) (داونی و فلدمن، 1996) و پرسشنامه همجوشی شناختی (CFQ) (گیلاندرز و همکاران، 2014) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده گردید. یافته ها نشان داد مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. نتایج نشان داد بین حساسیت به طرد و بی اشتهایی عصبی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0p<)، همچنین بین همجوشی شناختی با بی اشتهایی عصبی رابطه مثبت و معنی داری یافت شد (01/0p<)، اما بین گسلش شناختی با بی اشتهایی عصبی رابطه معنی داری وجود نداشت (01/0<p). اثر غیرمستقیم حساسیت به طرد به واسطه همجوشی شناختی بر بی اشتهایی عصبی مثبت و معنادار بود (01/0p<) .اما گسلش شناختی، رابطه حساسیت به طرد و بی اشتهایی عصبی را میانجی گری نکرد (01/0<p). متخصصان حوزه سلامت روان با تکیه بر این مدل می توانند از مداخلات درمانی مبتنی بر همجوشی شناختی و فاصله گیری شناختی در اختلال بی اشتهایی عصبی استفاده کنند.
بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه اطمینان جویی آشکار و پنهان در زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۱۹۶-۱۸۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه اطمینان جویی آشکار و پنهان در زنان ایرانی انجام شد. پژوهش حاضر کاربردی و از لحاظ روش همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان شهر تهران در سال 1402 بودند که به روش در دسترس نمونه ای به تعداد 461 نفر انتخاب و پرسشنامه را تکمیل کردند. ابزارهای این پژوهش شامل سیاهه اطمینان جویی آشکار و پنهان (CORSI، رادومسکی و همکاران، 2020)، باورهای وسواسی بک - فرم کوتاه (OBQ، کارگروه شناخت در وسواس، 2001)، پرسشنامه عزت نفس (RSE، روزنبرگ، 1965) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS، لاویبوند و لاویبوند، 1995) بودند. داده های پژوهش به روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، آلفای کرونباخ و ضریب پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که ابزار پژوهش پس از حذف دو گویه ی ۱ و ۷ دارای ساختار چهار عاملی است که این ساختار در تحلیل عاملی تأییدی بعدی نیز مورد تأیید قرار گرفت. این ابزار با افسردگی، اضطراب، استرس و باورهای وسواسی دارای همبستگی مستقیم و با عزت نفس همبستگی معکوس دارد که این نشان دهنده روایی واگرا و همگرای ابزار پژوهش است (001/0>p). برای تعیین پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقادیر به دست آمده بالاتر از ۷۰/۰ بود که این حاکی از پایایی مناسب بود. نسخه فارسی سیاهه اطمینان جویی آشکار و پنهان از ویژگی های روان سنجی مناسبی برخوردار است و می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اهمال کاری تحصیلی و خود مهارگری دانش آموزان دختر دارای اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۱۱۰-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اهمال کاری تحصیلی و خودمهارگری دانش آموزان دختر دارای اعتیاد به اینترنت انجام شد. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه این پژ وهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر لاهیجان در سال 1401 بود که از بین آن ها، 34 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به روش تصادفی به یک گروه آزمایش (17 نفر) و یک گروه کنترل (17 نفر) تخصیص یافتند. پرسشنامه های پژوهش شامل: مقیاس اهمال کاری تحصیلی (PASS، سولومون و راثبلوم، 1984) و پرسشنامه خودمهارگری (SCQ، تانجنی و همکاران، 2004) بودند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون میانگین اهمال کاری تحصیلی و زیرمقیاس های آن (آماده شدن برای امتحانات، آماده کردن تکالیف، آماده کردن مقالات) و خودمهارگری در دو گروه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت؛ اما بین میانگین پس آزمون و پیگیری اهمال کاری تحصیلی و زیرمقیاس های آن و خودمهارگری تفاوت معناداری دیده نشد (05/0 P>)؛ به این معنا که اثرات درمانی در طول زمان ثبات داشته اند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان یک مداخله پایدار بر کاهش اهمال کاری تحصیلی و افزایش خودمهارگری دانش آموزان دختر دارای اعتیاد به اینترنت مؤثر می باشد.
Developing and validating the educational package of wisdom and its effectiveness on happiness and emotional intelligence of students;(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۴
11 - 20
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this current study is to develop and validate the educational package of wisdom and its effectiveness on the happiness and emotional intelligence of students this research is semi-experimental with a pre-test and post-test design with a control group. For this purpose, the wisdom training package was first designed and compiled based on theoretical principles and existing packages according to the target group and was approved by experts.
Research Methodology: The statistical population was all undergraduate students of psychology at Azad University, Roudehen branch, in the academic year 2021-2022. Among them, 45 students were randomly replaced into two control and experimental groups. The research tools included the Oxford Happiness Questionnaire (1989) and the Bar-on Emotional Intelligence Questionnaire (1997). Then (22 people) from the control group and (23 people) from the experimental group were placed in a pre-test session During 8 sessions of 90 minutes, which were held 2 sessions a week, the students of the experimental group were taught the wisdom educational package, while there was no intervention for the control group.
Findings: The results showed that the educational package of wisdom on happiness and emotional intelligence is significant at the level of 0.001.
Conclusion: It can be concluded that wise people are receptive to new perspectives, they take emotions seriously because they know that emotions convey important information about a situation, and they feel satisfied with the smallest happiness.
تدوین مدل علّی درگیری تحصیلی دانش آموزان در بستر فضای مجازی بر مبنای دیدگاه های فراهیجانی والدین، الگوهای ارتباطی خانواده و هیجانات تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
187 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علّی درگیری تحصیلی در بستر فضای مجازی بر مبنای دیدگاه های فراهیجانی والدین، الگوهای ارتباطی خانواده و هیجانات تحصیلی در دانش آموزان متوسطه دوم شهر تهران بود. روش پژوهش توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان متوسطه پایه ی دوم شهر تهران در سال 1400-1399 می باشند که 400 دانش آموز به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه های الگوهای ارتباطی خانواده (RFCP)، درگیری تحصیلی (AES)، دیدگاه فراهیجانی والدین (SMEPS)، هیجان تحصیلی (AEQ-R) بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار آماری PLS smart استفاده شد. یافته ها نشان داد تغییرات متغیر هیجان های مثبت، هیجان های منفی، درگیری تحصیلی توسط متغیرهای الگوی ارتباطی گفت وشنود، الگوی ارتباطی همنوایی، دیدگاه فراهیجانی هدایت گری، دیدگاه فراهیجانی آگاهی، هیجان های مثبت و هیجان های منفی تبیین می شود و شاخص های گزارش شده بیانگر برازش مناسب مدل ساختاری پژوهش هست. پیشنهاد می شود که برنامه ریزان آموزشی از الگوی ساختاری ارائه شده جهت بهبود کیفیت یادگیری دانش آموزان بهره بگیرد.
نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین سرمایه های اجتماعی و تعارض کار-خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعارض کار-خانواده موضوعی اساسی می باشد که کارکنان را تحت تأثیر قرار می دهد و از شایع ترین شکایات هر سازمانی می باشد. از جمله عواملی که با تعارض کار-خانواده ارتباط دارند می توان به سرمایه اجتماعی و تعهد سازمانی اشاره کرد. بدین ترتیب این پژوهش به دنبال بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و تعارض کار-خانواده با نقش میانجی تعهد سازمانی می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد شاغل بازار کار شهر تهران می باشد. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. ابزار این پژوهش شامل پرسش نامه تعارض کار-خانواده Netmier et al. (1996)، پرسش نامه سرمایه اجتماعی انجمن سرمایه اجتماعی آمریکا و پرسش نامه تعهد سازمانی (1996) Balfour & Wechsler می باشد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و smartPLS استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه سرمایه اجتماعی با تعهد سازمانی و تعهد سازمانی با تعارض کار و خانواده معنی دار است. علاوه بر این، تحقیق نقش واسطه ای تعهد سازمانی را در رابطه بین سرمایه اجتماعی با تعارض کار- خانواده تأیید کرد. نتیجه حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که تعهد سازمانی می تواند میانجی گر رابطه بین تعارض کار-خانواده و سرمایه اجتماعی باشد؛ بنابراین می بایست به موضوع تعهد سازمانی توجه ویژه ای شود.
همبسته های عصبی به عنوان نشانگرهای زیستی احتمالی انعطاف پذیری شناختی بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: انعطاف پذیری شناختی یکی از عوامل کلیدی در سازگاری افراد با تغییرات و حل مسئله در زندگی است. شناسایی عواملی مرتبط با این کارکرد شناختی برای موفقیت تحصیلی و شغلی بزرگسالان ضروری است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی همبسته های عصبی به عنوان نشانگر زیستی الکتروفیزیولوژیک در رابطه با انعطاف پذیری شناختی بزرگسالان با بهره گیری از تکنیک های الکتروانسفالوگرافی کمی بود. روش کار: طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان یک مؤسسه خصوصی خدماتی در تهران در سال 1401 به تعداد ۳۰۰ نفر بود. تعداد ۵۳ نفر با روش نمونه گیری هدفمند از این جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از نسخه رایانه ای آزمون مرتب سازی کارت های ویسکانسین استفاده شد. ثبت امواج مغزی با استفاده از دستگاه (32 کاناله) MITSAR-202 صورت گرفت. تحلیل طیفی توان با استفاده از نرم افزار MATLAB 2017 و تولباکس EEG LAB نسخه ۲۰۲۲ انجام شد. داده ها با روش همبستگی تفکیکی و با تصحیح بنفرونی در نرم افزار SPSS-26 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که فعالیت امواج آلفا و تتا در ناحیه گیجگاهی چپ رابطه معنا داری با شاخص تعداد طبقات و تعداد پاسخ های درست دارد. مطابق با یافته پژوهش حاضر بین شاخص طبقات از آزمون مرتب سازی کارت های ویسکانسین با توان مطلق تتا در ناحیه T5 پس از کنترل جنسیت و سن رابطه منفی و معنا دار (0/0001=P ،r=-471/0) و با توان مطلق آلفا در ناحیه T5 رابطه منفی و معنادار (0/002=P ،r=-0/421) وجود داشت. همچنین بین شاخص تعداد پاسخ درست از آزمون مرتب سازی کارت های ویسکانسین با توان مطلق تتا در ناحیه T5 رابطه منفی و معنا دار (0/002=P ،r=-0/423) وجود داشت. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر نقش فعالیت امواج آلفا و تتا در ناحیه گیجگاهی چپ مغز در انعطاف پذیری شناختی بود. به عبارتی، افرادی که فعالیت امواج آلفا و تتای قوی تری در ناحیه گیجگاهی چپ دارند، نیازمند مداخلات توانمندسازی شناختی ویژه ای به منظور مدیریت بهتر منابع شناختی و انعطاف پذیری نسبت به گزینه ها و مسائل پیشرو هستند.
Prediction of creative thinking and emotional creativity based on Students Brain Executive Function of second-grade high school(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Creativity is an essential element of cognition and thinking. Thinking is defined as the process of reorganizing or modifying the stored information and symbols in long-term memory. In this context, creativity is closely linked to analytical ability and the mind's capacity for visualization. The present study aims to predict creative thinking and emotional creativity based on executive brain functions among second-grade high school students in Jafarabad city. The study employs a correlational methodology with descriptive characteristics and applied purposes. The statistical population consists of all male and female second-grade high school students in Jafarabad city, totaling 493 individuals. The sample size was determined Using Cochran's formula, resulting in the selection of 218 students. Standardized questionnaires for Abedi Creative Thinking Questionnaire 2013, Ivoril emotional creativity questionnaire 1999, and Questionnaire of executive functions of the rescue brain 2013 were used as data collection tools. The results of the reliability calculation of the questionnaires showed that Cronbach's alpha coefficient was estimated for creative thinking (0.84), emotional creativity (0.92) and brain executive function (0.79). which shows that the questionnaires are at an acceptable level. The data were analyzed using SPSS software, including descriptive and inferential analyses through tables, demographic charts, and regression analysis. The results suggest that executive brain function components can predict both creative thinking and emotional creativity.
Comparison the Effectiveness of Mindfulness-Based Relationship Enhancement and Emotion-Focused Therapies on Marital Satisfaction and Intimacy in Couples with Low Self-Disclosure(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: The present study aimed to compare the effectiveness of Mindfulness-Based Relationship Enhancement (MBRE) and Emotion Focused (EFT) therapies on marital satisfaction and intimacy in couples with low self-disclosure. Method: This research was a semi-experimental study with a pre-test, post-test, and follow-up design with experimental and control groups. The statistical population of the research included all the couples who referred to the counseling centers of Kermanshah, Iran, in 2022-2023 who had a low level of self-disclosure. 30 couples were selected by convenience sampling method and randomly replaced in two experimental and control groups. The first experimental group underwent MBRE (eight 90-minute couple sessions) and the second experimental group EFT intervention (nine 90-minute couple sessions). The control group did not receive any intervention. The Marital Self-Disclosure (Waring et al. 1998), the short form of the Marital Satisfaction (Favers and Olson, 1993) and the Intimacy (Walker and Thompson, 1983) scales were used for collecting the data. Results: The results of Analysis of Variance with repeated measures (Mixed Model) showed that both interventions increased marital satisfaction and intimacy (p<0.01) and this effect was maintained during the follow-up period. Also, findings indicated that there is a significant difference between MBRE and EFT therapies; MBRE has been more effective in increasing marital satisfaction and intimacy than EFT (p<0.05). Conclusion: MBRE has been more effective than the EFT on solving the marital satisfaction and intimacy due to the involvement of couples in mind-body relationship and mental self-awareness. Therefore, this treatment is suggested to marital counselors.
اثربخشی درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی بر اضطراب صفت حالت در افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
76 - 89
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی بر اضطراب صفت-حالت در افراد مبتلابه اختلال وحشت زدگی بود. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد دارای علائم اختلال وحشت زدگی مراجعه کننده به مراکز خدمات مشاوره وروان شناختی در شهر تهران در سال 1402- 1401 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر از افراد مبتلابه اختلال وحشت زدگی بود که به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (گروه ۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی هشت جلسه تحت درمان ترکیبی واقعیت مجازی ودرمان ذهن آگاهی قرارگرفت. دو گروه در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ۴۵ روزه) به سوالات مربوط به پرسشنامه، اضطراب صفت-حالت اسپیلبرگر (STAI) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 و با روش تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تی مستقل و تی وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات اضطراب صفت و اضطراب حالت در گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشته است (001/0p<). به این معنی که درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی بر اضطراب صفت-حالت در افراد مبتلابه اختلال وحشت زدگی اثربخش بوده است. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج حاصل مبنی بر اثربخش بودن درمان ترکیبی مبتنی بر واقعیت مجازی و ذهن آگاهی بر اضطراب صفت-حالت در افراد مبتلابه اختلال وحشت زدگی درمانگران می توانند از بسته ترکیبی واقعیت مجازی وذهن آگاهی، جهت درمان افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی استفاده کنند.
نشانگان بدریخت انگاری بدن در نوجوانان: نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و ابعاد مرضی شخصیت با میانجی گری حساسیت به طرد و نگرش های فرهنگی - اجتماعی نسبت به ظاهر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
194 - 212
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به وجود تنوع شناختی، شخصیتی و تفاوت های فرهنگی افراد و همچنین با نگرش به پنهان کاری های متعدد در خصوص افشاء نشانگان بدریخت انگاری بدن، مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و ابعاد مرضی شخصیت با نشانگان بدریخت انگاری بدن، از طریق میانجی گری حساسیت به طرد و نگرش های فرهنگی-اجتماعی نسبت به ظاهر انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری؛ کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم نواحی پنج گانه تبریز در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بودند که با روش نمونه گیری در دسترس به تعداد ۳۹۶ نفر انتخاب و به پرسش نامه های نشانگان بدریخت انگاری بدن (اوستوزین و همکاران)، طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (فرم کوتاه)، ابعاد مرضی شخصیت ((PID-۵، نگرش های فرهنگی-اجتماعی نسبت به ظاهر (SATAQ-۳) و حساسیت به طرد مبتنی بر ظاهر (پارک) پاسخ دادند. جهت محاسبه شاخص های توصیفی و همبستگی از نرم افزار SPSS و برای مدل یابی معادلات ساختاری نیز، از نرم افزارAMOS استفاده شد. یافته ها: مبتنی بر نتایج در نگاره مدل اصلاحی پژوهش، تمامی مسیرهای مستقیم مفروضه، به غیر از مسیر ابعاد مرضی شخصیت به نشانگان بدریخت انگاری بدن (اندازه اثر: ۱۱/۰ و ۰۹/۰: P)، دارای اثر مستقیم و مثبت معنی داری می باشد (۰۵/۰< P). همچنین نقش میانجی حساسیت به طرد و نگرش های فرهنگی-اجتماعی نسبت به ظاهر در ارتباط بین طرحواره های ناسازگار اولیه و ابعاد مرضی شخصیت با نشانگان بدریخت انگاری بدن در سطح معنی داری قرار دارد (۰۱/۰< P). نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد، طرحواره های ناسازگار اولیه و ابعاد مرضی شخصیت م ی توانند ش کل گی ری نشانگان بدریخت انگاری بدن را برمبنای مکانی سم ه ای واس طه ای حساسیت به طرد و نگرش فرهنگی-اجتماعی نسبت به ظاهر در ب ین نوجوان پیش بینی کنند.
مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری مثبت نگر بر پشتکار نوجوانان دختر با نشانگان اضطرابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
379 - 389
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پشتکار از جمله توانمندی هایی است که تحت تأثیر اضطراب، ضعیف می شود؛ اما با اصلاح سبک فرزندپروری می توان این قابلیت را تقویت نمود؛ لذا هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری مثبت نگر بر پشتکار نوجوانان دختر با نشانگان اضطرابی بود. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه ی پژوهش را نوجوانان دختر 13 تا 15 سال با نشانگان اضطرابی مراجعه کننده به مراکز روان شناختی شهر اصفهان در نیمه دوم سال 1402 به همراه مادرانشان تشکیل دادند. از جامعه ی مذکور به روش هدفمند 60 نفر انتخاب و تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه تقسیم شدند و پیش آزمون اجرا گردید. ابزارهای پژوهش پرسشنامه پشتکار داکوورث و کویین (2009) و پرسشنامه اضطراب اسپیلبرگر (1970) بود. مادران در گروه آزمایش اول، تحت آموزش مدیریت والدین و در گروه آزمایش دوم، تحت آموزش فرزندپروری مثبت نگر در قالب 12 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی قرار گرفتند. نتایج با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار 26SPSS بررسی شد. یافته ها: در متغیر پشتکار عامل زمان (001/0>p، 675/27=F)، عامل گروه (001/0>p، 324/10=F) و تعامل زمان و گروه (001/0>p، 861/8=F) معنادار هستند. همچنین در مرحله ی پس آزمون و پیگیری در میانگین متغیر پشتکار، بین دو گروه آموزش با یکدیگر تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما بین گروه های آزمایش با گروه گواه تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). نتیجه گیری: آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری مثبت نگر مداخلاتی مؤثر به منظور افزایش پشتکار نوجوانان با نشانگان اضطرابی هستند.
پیش بینی سلامت روانی براساس سبک های دلبستگی، تحول روانی معنوی و تصور از خدا در بین دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
127 - 147
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف پیش بینی سلامت روانی براساس سبک های دلبستگی، تحول روانی معنوی و تصور از خدا در بین دانشجویان دختر انجام گرفت. این پژوهش علمی−دینی و از نوع توصیفی−همبستگی است و جامعه آماری را تمامی دانشجویان دختر 18 تا 45 سال دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال 1400−1399 تشکیل میدهند. نمونه آماری شامل 358 نفر از دانشجویان دختر میباشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای به دست آوردن دادهها از پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ، دلبستگی کولینز و رید، تحول روانی−معنوی جان بزرگی و خودپنداره−خداپنداره جان بزرگی استفاده شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS−24 و آزمون رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون به کار رفت. نتایج نشان داد که حدود 2/17 درصد از واریانس سلامت روانی توسط سبک های دلبستگی، تحول روانی معنوی، تصور از خدا پیش بینی می شود؛ همچنین سبک دلبستگی ایمن و تحول روانی معنوی رابطه مثبت و معناداری با سلامت روانی دارد و سبک دلبستگی اجتنابی، سبک دلبستگی دوسوگرا / اضطرابی و تصور از خدا رابطه منفی و معناداری با سلامت روانی دارد. براساس نتایج پژوهش میتوان دریافت که سبک دلبستگی ایمن، افزایش سطح تحول روانی معنوی و کاهش تصور منفی از خدا از عوامل کلیدی در ارتقای سلامت روان می باشند.
اثربخشی مداخله آموزشی خانواده محور مبتنی بر مهارت های حرکتی و ادراک دیداری- شنیداری بر حافظه فعال هیجانی و توجه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۶۶۹-۶۵۵
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله آموزشی خانواده محور مبتنی بر مهارت های حرکتی و ادراک دیداری- شنیداری بر حافظه فعال هیجانی و توجه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح گروه کنترل با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری استفاده شد. جامعه آماری موردبررسی در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص که در سال تحصیلی 1401-1400 به مراکز اختلالات یادگیری شهر تهران مراجعه کردند بوده است. روش نمونه گیری این پژوهش از نوع نمونه گیری هدفمند بوده است. تعداد نمونه برابر با 30 نفر (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل) بوده است؛ که به تصادف به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش طی 15 جلسه در برنامه آموزشی خانواده محور مبتنی بر مهارت های حرکتی و ادراک دیداری- شنیداری شرکت کردند. ابزار مورداستفاده در پژوهش حاضر آزمون حافظه ی فعال هیجانی ارجمند نیا (1397) و آزمون استروپ بودند. نتایج پژوهش بعد از تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل های آماری تحلیل کوواریانس و تحلیل اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش ادراک دیداری- شنیداری حافظه فعال هیجانی و توجه را ارتقا داده است؛ بنابراین به نظر می رسد که برنامه آموزش ادراک دیداری شنیداری روش مداخله مناسبی برای بهبود توجه و حافظه فعال هیجانی است، بنابراین می توان از این برنامه برای ارتقاء سلامت دانش آموزان دارای اختلال یادگیری استفاده نمود.
تبیین پدیدارشناسانل تجارب زیستۀ نوجوانان ایرانی از امید به آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
381 - 392
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبيين پديدارشناسانۀ تجارب زيستۀ نوجوانان ايراني از اميد به¬آينده بود. این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی و جمعیت شرکت¬کنندگان شامل 17 نفر نوجوان که براساس نمونه¬برداری هدفمند به منظور انجام مصاحبه نیمه¬ساختاریافته انتخاب شدند و تـا رسیـدن بـه اشـباع نظری، جمـع¬آوری داده¬هـا ادامـه پیـدا کـرد. به منظـور تحلیـل داده¬هـا از روش کلایزی اسـتفاده شـد. تحلیـل داده¬هـا منجـر بـه شناسـایی 2 مضمون اصلي و 10 مضمون فرعي بود. مضمون¬هاي اصلي عبارتند از عوامل اميددهنده و عوامل نااميدکننده بود. مضامین فرعی نیز شامل امنيت رواني در خانواده، مثبت¬نگري و هدفمندي، مهاجرت، گروه دوستان، شرايط اجتماعي، وضعيت¬اقتصادي، محدوديت¬ها، رسانه و مقايسه¬گري، بي¬هدفي و بي¬انگيزگي و آينده شغلي بودند. نتایج حاکی از آن بود در جهت ایجاد و افزایش امیدواری به آینده در نوجوانان بایستی نوجوان، خانواده و جامعه تصمیم¬گیری و برنامه¬های منسجمی را اتخاذ نمایند.
ویژگی های روان سنجی نسخۀ فارسی فهرست ابعاد بزرگسالی در حال ظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
447 - 462
حوزههای تخصصی:
با هدف اعتبارسنجی نسخۀ فارسی فهرست ابعاد بزرگسالی درحالظهور (رایفمن، آرنت و کولول، 2007) و تعیین ویژگیهای روانسنجی آن در یک نمونه ایرانی انجام شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری از دانشجویان دانشگاه های دولتی استان تهران بود. نمونه شامل 500 نفر و ابزار، فهرست ابعاد بزرگسالی درحالظهور (رایفمن و دیگران، 2007) بود. یافتهها نشان داد ساختار شش عاملی اصلی 31 مادّهای ترجمهشده به فارسی با دادههای بافت ایران انطباق دارد. شاخصهای روانسنجی نشان از برازش مدل داشت و در نتیجه رواییسازه ابزار تأیید شد. روایی همزمان، همسانی درونی و اعتبار کل ابزار و زیرمقیاسهای آن تأیید شد. یافتهها در پرتو نتایج پژوهشهای پیشین مورد بحث قرار گرفت. نتیجه اینکه، استفاده از نسخۀ فارسی این فهرست برای اندازهگیری ویژگیهای بزرگسالان درحالظهور ایرانی معتبر است و استفاده از آن به پژوهشگران ایرانی برای مطالعه بزرگسالی درحالظهور پیشنهاد می شود.
رابطه ذهن آگاهی با اضطراب و افسردگی: نقش واسطه ای حرمت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
283 - 292
حوزههای تخصصی:
هـدف ایـن پژوهـش تعییـن رابطـه ذهـن آگاهی بـا اضطـراب و افسـردگی بـا نقـش واسـطه ای حرمـت خـود و طـرح پژوهـش از نـوع همبسـتگی بـود. از بیـن دانشـجویان کارشـناسی و کارشـناسی ارشـد دانشـگاه آزاد تهـران جنـوب کـه در سـال 1402-1401 مشـغول بـه تحصیـل بودنـد، 336 نفـر بـا اسـتفاده از روش نمونه بـرداری در دسـترس، بـه عنـوان گـروه نمونـه انتخـاب شـدند. داده هـا بـا اسـتفاده از مقیـاس ذهـن آگاهی (بـراون و رایـان، 2003)، مقیـاس حرمـت خـود (روزنبـرگ، 1965)، سیاهـۀ اضطـراب (بـک، 1988)، سیاهـۀ افسـردگی (بـک، 1961) جمـع آوری شـدند. نتایـج بـه دسـت آمـده از معـادلات سـاختاری ضرایـب مسیـر ذهـن آگاهی بـا اضطـراب و افسـردگی را معنـادار و به ترتیـب 0/501- و 0/282- مشـخص کـرد. هم چنیـن مسیـر غیرمسـتقیم ذهـن آگاهی بـا اضطـراب و افسـردگی به واسـطۀ حرمـت خـود به ترتیـب 0/120- و 0/281- بـود. بنابرایـن نقـش واسـطه ای حرمـت خـود در رابطـۀ بیـن ذهـن آگاهی بـا اضطـراب و افسـردگی تأییـد شـد. بـر مبنـای نتایـج بـا به کارگیـری ذهـن آگاهی و تمرکـز بـر نقـش حرمـت خـود و تقویـت آن، می تـوان اضـطراب و افـسردگی را کاهش داد.
مقایسه اثربخشی درمان راه حل محور و روایت درمانی بر تحمل پریشانی مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری سلیاک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماریهای مزمن و لاعلاج ازجمله سلیاک تاثیر زیادی بر کیفیت زندگی بیماران و خانوادههای آنان دارد و ابتلای فرزندی به سلیاک میتواند عامل تهدید کنندهای برای سلامت روان مراقبان آنان بویژه مادرانشان باشد؛ از این جهت که این افراد اضطراب و فشارروانی زیادی را متحمل میشوند؛ لذا هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان راهحلمحور و روایتدرمانی بر تحملپریشانی مادران دارای فرزند مبتلا به سلیاک بود. مواد و روشها: پژوهش حاضر، از نوع مداخلهی نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری 3 ماهه با دو گروه آزمایش و گروه کنترل بود. جامعه آماری مادران دارای حداقل یک فرزند مبتلا به سلیاک و عضو انجمن سلیاک ایران در اصفهان بودند. از بین آنها، 60 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش اول درمان راهحلمحور و گروه آزمایش دوم روایتدرمانی را در قالب 8 جلسه 90 دقیقهای دریافت نمودند، گروه کنترل هیچ مداخلهای نگرفت. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه تحملپریشانی گاهر و سیمون(2005) در هرسه مرحله استفاده گردید. دادهها در نرمافزارspss26 به روش واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: هر دو مداخله منجر به افزایش معنادار تحملپریشانی در مادران دارای فرزند مبتلا به سلیاک شد(P<0.01). همچنین، در مرحله پسآزمون بین اثربخشی دو مداخله بر تحمل پریشانی در دو گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود نداشت. این نتایج در طول مرحله پیگیری پایدار باقی ماند(P<0.01). نتیجهگیری: هر دو درمان راهحلمحور و روایتدرمانی میتوانند بعنوان مداخلاتی سودمند برای افزایش تحملپریشانی در مادران دارای فرزند مبتلا به سلیاک بهکار گرفته شوند
رابطه تعارض با والدین و بی ثباتی هیجانی با وابستگی به فضای مجازی در دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وابستگی به فضای مجازی نوعی وابستگی شناختی، رفتاری و عاطفی است که دارای علائم اعتیاد می باشد و به نظر می رسد که تعارض با والدین و بی ثباتی هیجانی با آن رابطه داشته باشند. بنابراین، هدف این مطالعه تعیین رابطه تعارض با والدین و بی ثباتی هیجانی با وابستگی به فضای مجازی در دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم بود. روش و مواد: مطالعه حاضر توصیفی با طرح همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان رامسر در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 742 نفر بودند که از میان آنها 160 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس تعارض با والدین (استراوس، 1979)، پرسشنامه بی ثباتی هیجانی (کاپرارا و پاستوریلی، 1993) و پرسشنامه وابستگی به فضای مجازی (صادق زاده و همکاران، 1397) استفاده شد. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین تعارض با والدین (27/0=r) و بی ثباتی هیجانی (25/0=r) با وابستگی به فضای مجازی در دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت (01/0P<). علاوه بر آن، تعارض با والدین و بی ثباتی هیجانی به طورمعناداری توانستند 6/10 درصد از تغییرهای وابستگی به فضای مجازی در آنان را پیش بینی نمایند (01/0P<). نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه برای کاهش وابستگی به فضای مجازی در دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم می توان زمینه را برای کاهش تعارض با والدین و بی ثباتی هیجانی از طریق کارگاه های آموزشی فراهم نمود.
اثربخشی پارادوکس درمانی بر اضطراب درد و همدلی خود در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
31 - 49
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی پارادوکس درمانی بر اضطراب درد و همدلی خود در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: طرح پژوهش تک آزمودنی از نوع چند خط پایه ای با دوره پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی بیماران زن مبتلا به سرطان پستان بیمارستان های شهر تهران در سال 401- 1400 بود. نمونه آماری 3 زن مبتلا به سرطان پستان بود. جلسات درمانی به صورت انفرادی اجراء گردید. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه اضطراب درد مک کراکن و دینگرا و پرسشنامه همدلی معنوی پور و همکاران بودند. داده ها با استفاده از شاخص درصد بهبودی، تحلیل های درون موقعیتی و بین موقعیتی در نرم افزارهای SPSS و Excel، بررسی شدند. یافته ها: نتایج درصد بهبودی نشان داد که پارادوکس درمانی بر اضطراب درد در زنان مبتلا به سرطان پستان در مرحله درمان تأثیر متوسط به بالا و در مرحله پیگیری تاثیر زیاد داشته است و برای متغیر همدلی خود در مرحله درمان و پیگیری تاثیر متوسط داشته است. تحلیل های دیداری و نتایج تحلیل های درون موقعیتی و بین موقعیتی حاکی از تفاوت معنادار بین مرحله خط پایه و مداخله برای همه شرکت کننده ها بود (100=PND). ماندگاری اثر پارادوکس درمانی بر اضطراب درد و همدلی خود در زنان مبتلا به سرطان پستان در مرحله پیگیری تأیید شد. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش مشخص شد که پارادوکس درمانی بر اضطراب درد و همدلی خود در زنان مبتلا به سرطان پستان مؤثر است، لذا پیشنهاد می شود روان شناسان بالینی از این درمان برای کاهش اضطراب درد و افزایش همدلی خود در زنان مبتلا به سرطان پستان استفاده کنند.