فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۸۱ تا ۳٬۰۰۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی رابطه تقلید حرکتی غیر گفتاری با توانایی نامیدن و تأثیر تمرینات تقلید حرکتی غیر گفتاری بر افزایش توانایی نامیدن در کودکان مبتلا به درخودماندگی (اوتیسم) است. روش بررسی: در مرحله نخست این مطالعه که به روش مقایسه ای صورت پذیرفت، 22 کودک درخودمانده و 22 کودک سالم با نمونه گیری در دسترس انتخاب و توانایی نامیدن و تقلید حرکتی غیر گفتاری آنها مورد سنجش و مقایسه قرار گرفت. در مرحله دوم، مطالعه به صورت تجربی و مداخله ای صورت گرفت. کودکان درخودمانده به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. سپس کودکان گروه آزمایش به مدت 60 روز، روزانه یک ساعت تحت تمرین تقلید غیر گفتاری قرار گرفتند. در این مدت گروه کنترل از آموزشهای معمول قبلی بهره گرفتند. قبل و بعد از مداخله، توانایی نامیدن در دو گروه با استفاده از آزمون نامیدن سنجیده شد. در تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و بررسی ضریب همبستگی بهره گرفته شد. یافته ها: تفاوت معناداری در توانایی نامیدن کودکان درخودمانده و سالم دیده شد. همچنین یافته ها حاکی است بین توانایی نامیدن و توانایی تقلید کلامی در کودکان درخودمانده همبستگی مثبت وجود دارد. به علاوه، داده ها حاکی از وجود تفاوت معنادار بین توانایی نامیدن دو گروه آزمایشی و کنترل پس از انجام مداخله می باشد. نتیجه گیری: بین توانایی نامیدن و تقلید حرکتی غیر گفتاری همبستگی مثبت و قوی وجود دارد و انجام تمرینات تقلید حرکتی غیرگفتاری به افزایش توانایی نامیدن در کودکان درخودمانده منجر می گردد
آموزش مهارتهای شوخ طبعی و کاهش افسردگی در بیماران آسیب نخاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، اثربخشی آمـوزش مهارتهای شوخ طبعی در کاهش افسردگی افراد با آسیب نخاعی بررسی شد. از دو مرکز توانبخشی شهر تهران، 24 مراجعهکننده (12 زن و 12 مرد) با آسیب نخاعی که نمره هایی بـالاتر از میانگین در پرسشنامه افسردگی بک (بک و استیر، 1987) به دست آوردند، به طـور تصادفی در دو گـروه آزمایشی و کنترل (در هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. طی دو ماه، گـروه آزمایشی هشت جلسه مهارتهای شوخ طبعی مبتنی بـر بـرنامه 8 مرحله ای مهارتهای شوخ طبعی مکگی (2002) را آموزش دیدند. پس از اجرای مجدد پرسشنامه افسردگی بک در دو گروه، نتایج نشان دادنـد که افسردگی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل کاهش پیدا کرد. استلزامها براساس کاهش افسردگی در بیماران با آسیبهای نخاعی بحث شد.
مقایسه اثر بخشی سه روش روان درمانی در کاهش اختلال نقص توجه – بیش فعالی کودکان پسر دبستانی پایه های سوم و چهارم شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور مقایسه اثر بخشی سه روش روان درمانی تعلیم خود آموزی کلامی به کودکان، تعلیم رفتار درمانی و خود آموزی کلامی به مادران کودکان، در کاهش بی توجهی و تکانشوری کورکان مبتلا به اختلال نقص توجه – بیش فعالی انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه، مشتمل بر دانش آموزان پسر کلاس سوم و چهارم ابتدائی مدارس دولتی شهرستانهای شیراز بوده است. از جامعه مورد نظر به شیوه تصادفی چند مرحله ای 2863 دانش آموز جهت تشخیص ADHD مورد غربالگری قرار گرفتند. بدین ترتیب، مجموعاٌ 160 آزمودنی ADHD در چهار گروه 40 نفری به طور تصادفی گمارده شدند. از همان کلاسها، 40 کودک بهنجار به طور تصادفی جهت گروه گواه بهنجار انتخاب شد. پژوهش به شیوه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با پنج گروه انجام شد. چهار گروه متعلق به کودکان ADHD است و یک گروه مربوط به کودکان طبیعی است. نوع مداخله در گروههای ADHD به روش تصادفی تعیین شد. متغیرهای وابسته (بی توجهی و تکانشوری) با فرم فارسی آزمون عملکرد پیوسته ارزیابی شد. نتایج نشان داد، گروه تعلیم خود آموزی کلامی به کودک بیشترین را بهبودی را در عملکرد نشان می دهد. تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس یک راهه، و روش پیگیری توکی، تفاوتهای معنی داری بین گروه های تعلیم خود آموزی کلامی به مادر و کودک از یک سو و گروههای گواه از سوی دیگر در پاسخهای صحیح و حذف نشان داد گروه تعلیم رفتار درمانی به مادر با هیچ کدام از گروه های گواه تفاوت معنی داری نشان نداد.
شادمانی و عوامل مؤثر بر آن
حوزههای تخصصی:
شادمانی و نشاط به عنوان یکی از مهمترین نیازهای روانی بشر، به دلیل تاثیرات عمده ای که بر شکل گیری شخصیت آدمی و در یک کلام مجموعه زندگی انسان دارد، همیشه ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. از مهمترین نکاتی که در زمینه مطرح است، چگونگی حصول شادمانی، تقویت آن و عوامل تاثیرگذار بر دستیابی به این نیاز حیاتی است. شخصیت، عزت نفس، اعتقادات مذهبی، سرمایه اجتماعی، فعالیتهای اوقات فراغت و... از جمله عواملی هستند که پژوهش ها نشان می دهد بر این پدیده تاثیر بسزایی دارند. در این مقاله، عوامل فوق بررسی و برخی پژوهش های انجام شده در مورد هر یک از عوامل ارایه شده است.
نقش خودشناختی در تنیدگی، سبکهای دفاعی و سلامت جسمانی
حوزههای تخصصی:
"
زن و 69 مرد دانشجوی ساکن خوابگاه دانشگـاه تهران در شرایط تنیدگیزای امتحانها با تکمیل پرسشنامههای خودشناسی انسجامی (قربانی، 1385)، آگاهی عینی (براون و رایان، 2003)، خودهشیاری شخصی (فنیگشتیان و دیگران، 1975)، سبکهـای دفاعی (اندروز و دیگران، 1993)، تنیدگی ادراک شده (کوهن و دیگران، 1983)، سرزندگی (رایان و فدریک، 1997)، بیماری (واتسن و پنبیکر، 1989) و فهرست نشانههای مرضی (بارتون، 1995) در این پژوهش شرکت کردند. فرضیه اصلی این بود که فرایندهای خودشناختی به صورت منفی با بیماری و سبکهای دفاعی ناسالم مرتبطاند و در این میان خودشناسی انسجامی قویترین نقش را دارد. براساس یافتههای پژوهش حاضر، بین فرایندهای خودشناختی، تنها خودشناسی انسجامی توانست بیماری، نشانههای مرضی، سرزندگی و سبکهای دفاعی سـالم را پیشبینی کند. خودشناسی انسجامی و آگاهی از حالتهای درونی، سبک دفاعی رشد یافته و تنیدگی ادراک شده را پیشبینی کردند و ارتباط آگاهی عینی با سبک دفاعی رشد نایافته منفی بود. دادهها بر مبنای اهمیت انسجامی فرایندهای خودشناسی مورد بحث قرار گرفتند.
"
تعیین مشخصات روان سنجی مقیاس درجه بندیSNAP-IV، اجرای والدین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: پرسشنامه SNAP-IV، مقیاسی جهت تشخیص و درجه بندی اختلال بیش فعالی – کمبود توجه است که توسط سوانسون، نولان و پلهام تألیف شده است. هدف از این پژوهش تعیین مشخصات روان سنجی این آزمون در جامعه کودکان 7 تا 12 سال شهر تهران بر اساس نظرات والدین است.
روش بررسی: پژوهش توصیفی حاضر از نوع مطالعات متدولوژیک، کاربردی و اعتبارسنجی است. از جامعه کودکان تهرانی، نمونه ای به حجم 1000 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و سپس از مادران این کودکان خواسته شد طبق مقیاس SNAP-IV، کودک خود را ارزیابی کنند. 686 پرسشنامه بطور کامل پاسخ داده شد و مابقی بعلل مختلف و نقص های موجود حذف گردید. بدین ترتیب حجم نمونه نهایی 686 نفر بود. 30 نفر از اعضاء نمونه مجدداً یک ماه پس از اجرای اصلی، مورد آزمون قرارگرفتند. همچنین مصاحبه بالینی نیز روی 30 نفر از نمونه ها انجام شد. جهت بررسی و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، کولموگراف – اسمیرنوف، لوین و آزمون تی برنز فیشر استفاده شد.
یافته ها: روایی ملاکی آزمون 48/0 و طبق تحلیل عامل این آزمون دارای 3 عامل است که مجموعاً 56% واریانس را تبیین می کنند. روایی محتوا نیز مورد تأیید متخصصان است. ضریب پایایی بازآزمون برابر با 82% ، آلفای کرونباخ 90/0 و ضریب دو نیمه کردن 76/0 می باشد. نقطه برش در کل مقیاس و هر کدام از خرده مقیاس های کمبود توجه و بیش فعالی به ترتیب برابر با 57/1 و 45/1 و 9/1 است.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد آزمون از مشخصات روان سنجی مناسبی برخوردار است و استفاده همراه با اطمینان آن را در موقعیت های مختلف پژوهشی، تشخیصی و درمانی توصیه می کند.
بررسی تحول تعریف نارسایی هوشی و تفاوت آن در نسخه چهارم و پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: تا سال 2002 دست کم ده بار در تعریف عقب ماندگی ذهنی تجدیدنظر شده است. انجمن نارسایی هوشی و تحولی آمریکا در سال 2007، واژه نارسایی هوشی را جایگزین عقب ماندگی ذهنی کرد. درحالی که در چهارمین ویرایش تجدیدنظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی از واژه عقب ماندگی ذهنی استفاده شده است. به همین سبب در مقاله های فارسی و انگلیسی هر 2 واژه به کاررفته اند. در حال حاضر، واژه نارسایی هوشی مورد تایید همگان از جمله انجمن روان پزشکی آمریکا (پنجمین ویرایش تجدیدنظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی) و سازمان بهداشت جهانی (ویرایش یازدهم طبقه بندی آماری بین المللی بیماری ها و مشکلات بهداشتی وابسته) قرار گرفته است.
نتیجه گیری: انتظار می رود که در مجله ها و فصلنامه های علمی و ارزشمند داخلی و خارجی از واژه منسوخ شده عقب ماندگی ذهنی استفاده نشود. پیشنهاد می شود متخصصان ایرانی گامی فراتر برداشته و نگرش مثبت تری به پدیده نارسایی هوشی داشته باشند تا واژه کودکان با نارسایی هوشی جایگزین کودکان عقب مانده ذهنی شود
مقایسه مهارت های اجتماعی و مشکلات رفتاری در دو گروه از کودکان عادی و مبتلا به اختلالات یادگیری در خانه و مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور انجام این بررسی دو گروه از کودکان عادی و مبتلا به اختلالات یادگیری که در مدارس عاری تحصیل کرده و بر اساس سن و جنس همتا شده و دارای هوش بهر طبیعی بودند از طریق مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (گرشام والیوت 1990) مورد مقایسه قرار گرفتند این مقیاس دارای دو فرم ویژه ارزیابی والدین و معلمان است . یافته ها نشان می دهد که مهارت های اجتماعی و مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری و عادی بر اساس ارزیابی معلمان تفاوت معنی دار ندارد اما والدین کودکان عادی را در زمینه کسب مهارت های اجتماعی در خانه بهتر از کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری ارزیابی کرده اند و میانگین نمرات کودکان عادی در زمینه همکار ی و مسئولیت پذیری به طور معنی دار بیشتر از کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری بوده است . افزون بر این کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری بیشتر از کودکان عادی در خانه داری مشکلات رفتاری هستند و این وضعیت در سه عامل مشکلات رفتاری شامل رفتارهای درونزا و برونزا و پر تحرکی دیده شده است به نظر می رسد کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری در محیط مدرسه عادی مشکلات رفتاری بیشتری از کودکان عادی ندارد و در محیط مدرسه از مهارت اجتماعی کافی برخودارند اما در محیط خانه دارای کاستی مهارت های اجتماعی و رفتار نامناسب هستند.
روانشناسی کودک: بچه های آرام و ساکت کودکان سالمی نیستند
منبع:
مکتب مام ۱۳۴۸ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
شناسایی محتوا و ساختار ارزشهای انسانی در دانشجویان ایرانی
حوزههای تخصصی:
"
ارزشها، ساختارهایی روانشناختی هستند که در نتیجه تجربههای فرهنگی، اجتماعی و شخصی، درونی میشوند و پیامدهای خاص خود را دارند. پژوهش حاضر در پی کشف روابط معنایی و ساختاری ارزشها در جوانان دانشجو بوده است. بدین منظور 600 دانشجو (300 مرد و 300 زن) از چهار دانشکدة دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند و با «زمینهیاب ارزشی شوارتز» (SVS )، محتوا و ساختار ارزشی آنها مورد ارزشیابی قرار گرفت. رویآورد آماری پژوهش، برای تحلیل ساختاری و منظومههای محتوایی ارزشها، فن تحلیل کوچکترین فضا (SSA ) بود. یافتههای پژوهش نشان دادند که محتوا و ساختار ارزشهای انسانی جوانان ایرانی، در سطح وسیعی با الگوی نظری جهانشمول ارزشها (شوارتز، 1992) مطابقت دارد و معنابخشی و ساختدهی به ارزشها در مردان و زنان دانشجو مشابه است. انحراف از الگوی مورد انتظار نیز در مواردی مشاهده شده است. عدم مطابقت ریخت ارزشی پیشرفت با ساختار ریخت اصلی، خصیصههای ویژه (شاخص فرهنگ) دانشجویان ایرانی را منعکس میکند. انحرافهای مشاهده شده بر مبنای همسازی با نظام سیاسی و اجتماعی شدن ایدئولوژیکی در دهههای اخیر و تأثیر پسزمینة دویست ساله از جدال اندیشههای دو نیروی متعارض اصلاحطلبی و سنتخواهی تبیینپذیر است. پژوهش حاضر، یافتههای بحثانگیزی را در پی داشت که شایسته پژوهشهای تکمیلی است تا بتوان صحت تبیینهای ارائه شده را با معیارهایی دیگر محک زد.
"
ویژگیهای روان سنجی مقیاس احساس تنهایی دانشجویان (SLFS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس احساس تنهایی آشر و همکاران بود.
روش: تعداد 376 نفر از دانشجویان دانشگاه سمنان با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به ابزارهای پژوهش (مقیاس احساس تنهایی آشر و همکاران و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های تحلیل عاملی، ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافته ها: برای تعیین روایی سازه مقیاس احساس تنهایی (SLFS) از روش تحلیل عاملی و روایی همگرا استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که مقیاس احساس تنهایی SLFS، دو عامل تنهایی عاطفی و تنهایی اجتماعی را اندازه گیری می کند. نتایج روایی همگرا نیز نشان داد که بین احساس تنهایی و افسرگی، اضطراب و استرس رابطه معنی داری وجود دارد. اعتبار مقیاس احساس تنهایی (SLFS) با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 84/0، تنهایی عاطفی 82/0 و تنهایی اجتماعی 71/0 به دست آمد که همگی رضایت بخش می باشند.
نتیجه گیری: با توجه به سهولت اجرا، سهولت نمره گذاری، سهولت تعبیر و تفسیر، زمان اندک برای پاسخ گویی (3 تا 5 دقیقه)، قابلیت اجرا به صورت فردی و گروهی، عملی بودن، روایی و اعتبار مناسب، نتیجه گرفته می شود که مقیاس احساس تنهایی (SLFS) ابزار مناسبی برای اندازه گیری احساس تنهایی دانشجویان می باشد.
ساخت و رواسازی آزمون تشخیصی حساب نارسایی برای کودکان پایه سوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ساخت و رواسازی آزمون تشخیصی حساب نارسایی پایه سوم دبستان شهر اصفهان بود.
روش: در این پژوهش پیمایشی، کتاب ریاضی پایه سوم دبستان تحلیل محتوا شد. ضریب کریپندورف مبنی بر توافق تحلیل محتوا 91/0 به دست آمد. پس از آن بر اساس مقوله های استخراج شده و اهداف رفتاری هر مقوله و با توجه به نظریه شناختی بلوم و حجم هر مقوله در کتاب ریاضی پایه سوم تعداد زیادی سؤال طرح و به طور مقدماتی اجرا گردید. سپس فرم نهایی روی یک نمونه 300 نفری از دانش آموزان پایه سوم دبستان (155 پسر و 145 دختر) که در سال تحصیلی 86-1385 به روش نمونه برداری خوشه ای چندمرحله ای از نواحی پنج گانه آموزشی شهر اصفهان انتخاب شده بودند، اجرا و پارامترهای سؤال آزمون بر اساس نظریه کلاسیک آزمون (CTT) و نظریه سؤال – پاسخ (IRT) محاسبه گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که این آزمون دارای روایی مطلوب و نیز پایایی مناسب (93/0=، ضریب بازآزمایی = 87/0) است و حساسیت و ویژگی (دقت) آن به ترتیب 98/0 و 96/0 به دست آمد. پارامتر تشخیصی a(g) و دشواری b(g) بر اساس نظریه سؤال – پاسخ نیز نشان داد که همه سؤال ها دارای توان تشخیص مناسب (بالای 5/0) و دشواری مطلوب اند و با مدل دو پارامتری برازش کامل دارند (05/0p>). منحنی تابع آگاهی آزمون نیز نشان داد که مناسب ترین کاربرد آن در سطوح توانایی ریاضی 6/0-=R تا 6/0+=R است.
نتیجه گیری: این آزمون دارای ویژگی های روان سنجی مناسب برای تشخیص کودکان حساب نارسای پایه سوم می باشد.
رابطه باورهای هوشی، اهداف پیشرفت و درگیری شناختی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
الگوی ساختاری تأثیر سبک های فرزندپروری و اعتیاد به بازی رایانه ای بر عملکرد تحصیلی در دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط علّی بین سن شروع بازی های رایانه ای، جایگاه اجتماعی- اقتصادی، سبک های فرزندپروری، اعتیاد به بازی های رایانه ای و عملکرد تحصیلی انجام شده است. تعداد 254 نفر از دانش آموزان پسر پایه دوم راهنمایی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های سبک های فرزندپروری (PSI) و اعتیاد به بازی های رایانه ای (CGA) از آنیوتاورن (2008) و پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات جمعیت شناختی بود. داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان دهنده معناداری اثر مستقیم سن شروع بازی های رایانه ای و جایگاه اجتماعی اقتصادی دانش آموزان بر دانش قبلی و اعتیاد آنان به بازی های رایانه ای بود (2 t> و , β=0.25 و , β=0. 58 و β=0.27 ). همچنین، اثر مستقیم سبک فرزندپروری قاطعانه بر دانش قبلی و اعتیاد به بازی های رایانه ای معنادار بود (2 t> و β=0.14 و β=0.12 )، اثر مستقیم سبک فرزندپروری سهل انگارانه بر اعتیاد به بازی های رایانه ای (2 t> و (β=0.27 و اثر مستقیم سبک فرزندپروری بی توجه بر دانش قبلی دانش آموزان نیز معنادار بود. (2 t> و β=0.28 ). دانش قبلی نیز نقشی واسطه ای در ارتباط بین سن شروع بازی های رایانه ای، جایگاه اجتماعی- اقتصادی و سبک فرزندپروری قاطعانه با عملکرد تحصیلی داشت( β=0.81, t=19.37 ). بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که والدین با سبک فرزند پروری قاطعانه از طریق ایجاد و توسعه مهارت های خود کنترلی و مدیریت زمان در فرزندان خود ، احتمال وابستگی آنان به بازی های رایانه ای را کاهش می دهند.
مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو: پرسشنامه، روش اجرا و نمره گذاری (نسخه فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دخالت گیرنده های موسکارینی هیپوکامپ پشتی، بر اکتساب ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مرفین در موش بزرگ آزمایشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هیپوکامپ از مراکز اصلی یادگیری وابسته به پاداش است. با توجه به توزیع وسیع گیرنده های موسکارینی در ناحیه CA1 هیپوکامپ پشتی، احتمال می رود این گیرنده ها در یادگیری وابسته به پاداش نقش داشته باشند. در این تحقیق، اثر تحریک یا مهار گیرنده های موسکارینی هیپوکامپ پشتی بر پاداش ناشی از مورفین در موش بزرگ آزمایشگاهی نر نژاد ویستار با استفاده از روش ترجیح مکان شرطی شده (CPP) بررسی شد.
روش: این مطالعه به روش تجربی انجام شد. کلیه حیوانات مورد استفاده با وزن تقریبی 200 تا 240 گرم به وسیله دستگاه استرئوتاکس در ناحیه CA1 هیپوکامپ پشتی به صورت دو طرفه کانول گذاری شدند. هر حیوان جراحی شده به مدت یک هفته دوران بهبود را قبل از CPP طی کرد. برای این کار از یک برنامه پنج روزه با سه مرحله مجزا استفاده شد، مرحله پیش شرطی سازی، مرحله شرطی سازی که سه روز به طول انجامید و مرحله آزمون یا بیان.
یافته ها: تزریق زیرجلدی مقادیر مختلف سولفات مورفین با استفاده از شرطی سازی سه روزه) و روش Unbiased توانستCPP وابسته به مقدار ایجاد کند. تزریق داخل CA1 مقادیر مختلف فیزوستیگمین (آنتی کولین استراز) و آتروپین (آنتاگونیست گیرنده موسکارینی) به طور معنی دار، CPP القا شده به وسیله مورفین را به ترتیب تقویت و مهار کردند. تزریق آتروپین به داخل ناحیه CA1، تقویت القا شده به وسیله فیزوستگمین را در پاسخ به مورفین معکوس نمود.
نتیجه گیری: تزریق های داخل CA1 فیزوستگمین یا آتروپین، به تنهایی ترجیح یا تنفر مکانی مشخصی را القا نکردند. گیرنده های موسکارینی نواحی CA1 هیپوکامپ پشتی، در پاداش ناشی از مورفین نقش مهمی بازی می کنند.
هوش هیجانی
حوزههای تخصصی: