فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: فلسفه عنصری اساسی در فرآیندهای آموزشی محسوب می شود، بطوری که بدون داشتن پایه ها و تفکرات فلسفی نمی توان به دنبال اهداف و تعیین روش های اجرایی و ارزشیابی نتایج بود. از این رو، هدف از این تحقیق، بررسی اثر آموزش اصول و فلسفه تربیت بدنی بر اولویت فلسفه آموزشی و همچنین بر فلسفه های آموزشی دانشجویان دختر و پسر گرایش مدیریت و برنامه ریزی ورزشی بود.
روش: روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی بوده که به شکل طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه انجام گرفت، بدین منظور تعداد 51 دانشجوی دختر و پسر رشته کارشناسی ناپیوسته تربیت بدنی با گرایش مدیریت و برنامه ریزی ورزشی از دانشگاه شمال آمل که در سال تحصیلی 88-1387 در ترم یک مشغول به تحصیل بودند، در این تحقیق شرکت کردند؛ و قبل و پس از 16 جلسه تشکیل کلاس اصول و فلسفه تربیت بدنی، توسط پرسشنامه «پیش فرض های اولویت فلسفی» ارزیابی شدند.
نتایج: قبل از برگزاری کلاس آموزشی، دانشجویان به طور معنی داری دارای اولویت فلسفه آموزشی اصالت ذهن بودند؛ ولی پس از آن، اولویت فلسفه آموزشی ایشان به طور معنی داری به واقع گرایی تغییر نمود. میزان پذیرش فلسفه های آموزشی از جانب دانشجویان در مؤلفه های جاودان گرایی، اصالت ذهن و واقع گرایی پس از 16 جلسه کلاس آموزشی اصول و فلسفه تربیت بدنی در مقایسه با قبل آن افزایش معنی داری یافت.
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از افزایش میزان علاقه مندی دانشجویان به اصول آموزشی مطرح شده از جانب مکاتب فلسفی واقع گرایی، اصالت ذهن و جاودان گرایی، در اثر برگزاری کلاس های آموزشی اصول و فلسفه تربیت بدنی است.
رابطه باورهای دنیای عادلانه برای دیگران و خود با سلامت عمومی، رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی و افکار خودکار
حوزههای تخصصی:
"هدف این پژوهش بررسی رابطه بین باورهای دنیای عادلانه با سلامت عمومی، رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی و افکار خودکار بود. بهمنظور دستیابی به این هدف، از جامعه آماری (زنان و مردان ساکن شهر اصفهان) 300 نفر بهعنوان گروه نمونه با استفاده از روش نمونهگیری چند مرحلهای برای پاسخگویی به ابزارهای پژوهش انتخاب شدند. از پنج پرسشنامه سلامت عمومی (با چهار زیرمقیاس)، رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی، افکار خودکار و پرسشنامه باورهای دنیای عادلانه برای دیگران و خود بهمنظور دستیابی به دادههای مورد استفاده در پژوهش استفاده شد. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان و گام بهگام مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که بین زیرمقیاسهای سلامت عمومی (GHQ) با باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران رابطه منفی و معنادار (P<0/01)وجود دارد. رابطه بین باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران با رضایت از زندگی منفی و معنادار (P<0/01) بود. رابطه بین عاطفه مثبت و باورهای دنیای عادلانه برای خود منفی و معنادار (P<0/01) و رابطه بین عاطفه منفی و باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران مثبت و معنادار(P<0/01) بود. افکار خودکار نیز با باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران دارای رابطه مثبت و معنادار (P<0/01) بود. نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که از کل متغیرهای پژوهش، فقط رضایت از زندگی قادر به پیشبینی باورهای دنیای عادلانه برای خود و دیگران است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که باورهای دنیای عادلانه برای دیگران و خود، رضایت از زندگی و افسردگی توان پیشبینی معنادار داشتند.
"
بررسی رابطه باورهای فراشناختی با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شهرستان اشنویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" هدف این پژوهش بررسی رابطه باورهای فراشناختی با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مدارس متوسطه شهر اشنویه (1588N = ) در سال تحصیلی 86-85 بوده است که از میان آنان 210 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند (210 = n). برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های - پرسشنامه فراشناخت (کارت رایت- هاتن و ولز، 1997)، مقیاس سلامت عمومی GHQ (گلد برگ و هیلیر، 1981) و برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک طرفه، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که فراشناخت با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی همبستگی مثبت و معنادار دارد (01/0>P.) همچنین میان نمرات سلامت روانی دانش آموزانی که در سطوح مختلف فراشناخت قرار داشتند، تفاوت وجود دارد.
"
نقش مشارکت در تصمیم گیری دلبستگی شغلی، جایگزین های شغلی و... در عدالت سازمانی ادراک شده مربیان آموزشگاههای استثنایی شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش مشارکت در تصمیم گیری، رفتار مدنی سازمانی، رضایت از پرداخت، میل به ماندن، ترک خدمت، جایگزین های شغلی، اعتماد سازمانی، دلبستگی شغلی و دلبستگی به کار در عدالت سازمانی ادراک شده (در ابعاد عدالت توزیعی، رویه ای و ارتباطی) مربیان آموزشگاههای استثنایی شهر اصفهان است. بدین منظور از بین کلیه مربیان آموزشگاههای استثنایی شهر اصفهان 231 نفر (52 مرد و 179 زن) به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش شامل 3 پرسشنامه برای سنجش ابعاد عدالت سازمانی و 9 پرسشنامه برای سنجش متغیرهای پیش بین بوده است. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شد. نتایج حاصل نشان داد که به ترتیب رضایت از پرداخت، ترک خدمت، مشارکت در تصمیم گیری، دلبستگی به کار و میل به ماندن برای عدالت توزیعی، مشارکت در تصمیم گیری، اعتماد سازمانی، دلبستگی شغلی و رضایت از پرداخت برای عدالت رویه ای و مشارکت در تصمیم گیری، ترک خدمت و اعتماد سازمانی برای عدالت ارتباطی دارای توان پیش بینی معنادار (05/0P<) هستند.
هوش هیجانی، نارسایی هیجانی و مشکلات بین شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رابطه پیش بین های سن ، جنسیت ، رتبه تولد ، هوش هیجانی ، انگیزه پیشرفت ، ویژگی های خانواده ، مدرسه و فعالیتهای تحصیلی دانش آموزان با متغییر ملاک یا پیشرفت تحصیلی آنها بررسی شد . برای اجرای مقیاسهای ، نمونه های تصادفی شامل 415 دانش آموز دبیرستانی سال سوم رشته علوم تجربی ( 261 دختر 154 پسر) شهر تهران انتخاب شدند . تحلیل داده ها مشخص کرد که میان 16 متغیر پیش بین فقط 6 متغییر جنسیت ، درستی انجام تکلیف ، تحصیلات مادر ، انگیزه پیشرفت ، سن دانش آموز و درگیری والدینی در امر تحصیل ضرایب معناداری برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارند. تحلیل های رگرسیون برای بررسی اثرات تعدیل کنندگان جنسیت و تحصیلات مادر نشان داد که آن دو به ترتیب تعدیدل کننده سن و درگیری والدینی برای پیشرفت تحصیلی هستند . همچنان به پژوهشهای بیشتری درباره فعالیتهای تحصیلی دانش آموزان و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی نیاز داریم .
رابطه ارزشهای سازمانی با استرس شغلی ، فرسودگی هیجانی و رفتارهای انحرافی سازمانی در کارکنان شرکت سهامی ذوب آهن
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ارزشهای سازمانی با استرس شغلی، فرسودگی هیجانی و رفتارهای انحرافی سازمانی به مرحله اجرا در آمد. جامعه آماری پژوهش را کارکنان شرکت سهامی ذوب آهن در پائیز 1388 تشکیل دادند. از این جامعه آماری 385 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای (از طریق فهرست اسامی) برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. پژوهش از نوع پژوهشهای همبستگی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ارزشهای سازمانی با 40 سؤال بصورت محقق ساخته (و 5 خرده مقیاس بنامهای ارزشهای رشدی انسانی و اخلاقی، ارزشهای روابط انسانی و مشارکت، ارزشهای معطوف به کیفیت و مشتریان، ارزشهای اجتماعی برون سازمانی و ارزشهای حمایتی ـ اقتصاد)، پرسشنامه 15 سؤالی استرس شغلی از کاهن و همکاران (1964)، پرسشنامه 9 سؤالی فرسودگی هیجانی از و پرسشنامه 8 سؤالی رفتارهای انحرافی سازمانی از بنت و رابینسون (2000) بودند. روایی و پایائی پرسشنامه های پژوهش بررسی و گزارش شده است. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. شواهد حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که برای استرس شغلی، ارزشهای معطوف به کیفیت و مشتریان، برای رفتارهای انحرافی سازمانی، ارزشهای معطوف به کیفیت و مشتریان و ارزشهای معطوف به روابط انسانی و مشارکت و برای فرسودگی هیجانی، ارزشهای رشدی انسانی و اخلاقی و ارزشهای حمایتی ـ اقتصادی دارای توان پیش بین معنادار (01/0P< یا 05/0P<) هستند.
مقایسه باورهای وسواسی در بیماران مبتلا به وسواس و سایر اختلالات اضطرابی با گروه شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، تحقیقات بسیاری در ادبیات وسواس به شناسایی عوامل شناختی موثر در شکل گیری اختلال وسواس فکری - عملی پرداخته اند، تا تعیین کنند که کدام یک از شناختارها (اهمیت و کنترل افکار (ICT)، احساس مسوولیت و ارزیابی احساس خطر و تهدید (RT)، کمال طلبی و عدم قطعیت (PC))، در ایجاد و بقای علایم و نشانه های وسواس نقش دارند. هدف مطالعه اخیر مقایسه باورهای وسواسی در بیماران وسواسی، اضطرابی و سالم بود.
روش: سه گروه آزمودنی شامل بیماران وسواسی، بیماران اضطرابی و افراد سالم پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه های MOCI، BDI-II، STAI، BAI، OBQ-44 و Y-BOCS (درمورد بیماران وسواسی) را تکمیل نمودند.
یافته ها: نمرات OBQ-44 کل و خرده مقیاس های PC و RT در دو گروه وسواسی و اضطرابی بیشتر از گروه سالم بود، ولی تفاوت بین دو گروه وسواسی و اضطرابی معنی دار نبود. در خرده مقیاس ICT نمرات گروه وسواسی از دو گروه سالم و اضطرابی بیشتر بود، اما تفاوت بین گروه های اضطرابی و سالم معنی دار نبود. به عبارتی OBQ-44 کل، مقیاس مناسبی برای سنجش افکار مختص وسواس است، به طوری که مقیاس های فرعی RT و PC برای وسواس و اضطراب و مقیاس فرعی ICT صرفا برای وسواس اختصاصی است. میانگین، انحراف معیار و آزمون معنی داری نمرات سه گروه در مواد آزمون OBQ-44 محاسبه گردید و 27 ماده به عنوان مواد سنجش باورهای شناختی مختص وسواس تشخیص داده شد.
نتیجه گیری: خرده مقیاس های PC و RT (OBQ-44) در اختلال وسواس و اختلال اضطرابی مشترک ولی خرده مقیاس ICT مختص اختلال وسواس می باشد. بنابراین یافته های اخیر پیشنهاد می کند که OBQ-44 نقطه شروع معتبری برای بررسی ساختار و محتوای شناختی وسواس می باشد.
بررسی ارتباط سلامت روان با مذهب درونی و بیرونی در شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش باورهای مذهبی در سلامت روان پژوهش حاضر جهت بررسی ارتباط نوع اعتقادات مذهبی با انواع مشکلات در سلامت روان اجرا گردیده است. در همین راستا تعداد 1032 نفر آزمودنی که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از شهر کاشان انتخاب گردیده شده بودند به وسیله ابزارهای مذهب درونی و بیرونی آلپورت و GHQ مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که بین مذهب درونی با سلامت روان رابطه معنادار وجود دارد ولی این ارتباط در مذهب بیرونی مشاهده نگردید. همچنین بین دو جنس از لحاظ نوع مذهب تفاوت معنادار وجود نداشت. در رابطه با مقایسه هر یک از زیر گروه های تست GHQ با مذهب درونی نیز کلیه این مقیاس ها با مذهب درونی رابطه معناداری داشته و کاهش مذهب درونی موجب افزایش نمرات در این مقیاس ها می گردید. ولی مذهب بیرونی صرفا با نمرات مقیاس افسردگی وخیم ارتباط معنادار داشت بدین معنا که با افزایش مذهب بیرونی میزان افسردگی افراد افزایش می یابد. همچنین مذهب بیرونی هر چند نه در سطح معنادار باعث کاهش میزان نارسا کنش وری اجتماعی می گردد. بر اساس یافته های موجود و با توجه به اهمیت مذهب درونی در سلامت روان و همچنین هر یک از زیر گروه های آن می توان با ارایه طرح های درمانی و خصوصا طرح های پیشگیری در این زمینه در کشورمان که بافت مذهبی بسیار غنی دارد گامی مهم در جهت ارتقای بهداشت روان برداشت.
مقایسه میزان و نوع استفاده از اینترنت در رابطه با سلامت روان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر بررسی و مقایسه میزان و نوع استفاده از اینترنت در رابطه با سلامت روان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر مقطع دوم دبیرستان های شهر تهران در سال تحصیلی 1387بود. برای اجرای این پژوهش نمونه ای با حجم 250 نفر دانش آموز (126 دختر و 124 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سلامت عمومی فرم 28 سؤالی گلدبرگ و هیلدگ (1979)، پرسشنامه استفاده از اینترنت المتریف(2000) و پرسشنامه محقق ساخته(1387)، استفاده شد. در این پژوهش از معدل ترم اول دانش آموزان سال دوم دبیرستان به عنوان ملاک عملکرد تحصیلی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده از روش ضریب همبستگی، تحلیل واریانس یک راهه، آزمون شفه و آزمون T مستقل استفاده شد. نتایج این تحلیل نشان داد که بین میزان و نوع استفاده از اینترنت با عملکرد تحصیلی رابطه معکوس معنی دار وجود دارد و همچنین بین میزان و نوع استفاده از اینترنت با سلامت روان همبستگی معکوس معنی داری دیده می شود، اما در این پژوهش تفاوتی بین دو جنس در میزان و نوع استفاده از اینترنت مشاهده نشد. به طور کلی پژوهش حاضر نشان داد با افزایش میزان استفاده از اینترنت عملکرد تحصیلی و سلامت روان دانش آموزان کاهش مییابد و نیز هر چه افراد استفاده ارتباطی و تفریحی بیشتری با اینترنت داشته باشند عملکرد تحصیلی و سلامت روان آنها کاهش مییابد.
تاثیر بازیدرمانگری کودک محور بر کاهش مشکلات برونیسازیشده کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازیدرمانگری کودکمحور گروهی در کاهش نشانههای برونیسازیشده در کودکان پیشدبستانی اجرا شد.
روش: پس از غربالگری اولیه 120 کودک پیشدبستانی در سه مهد کودک با استفاده از فرم فهرست رفتاری کودک (CBCL)، تعداد 10 کودک که بالاترین نمره را در مقیاس برونیسازیشده این فهرست بهدست آورده بودند، بهعنوان نمونه اصلی پژوهش انتخاب شدند. مربیان این کودکان نیز پیش از شروع مداخله، فرم گزارش معلم (TRF) را تکمیل کردند. سپس گروه نمونه در قالب گروههای دونفره، 16 جلسه بازیدرمانگری را در مدت 8 هفته دریافت کرد. مادران این کودکان در پایان جلسههای چهارم، هشتم، دوازدهم و شانزدهم بار دیگر فرم CBCL را تکمیل کردند و مربیان نیز بار دیگر به تکمیل فرم TRF پرداختند.
یافتهها: تحلیل واریانس اندازهگیریهای مکرر نشان داد که براساس ارزیابی مادران، نمره مقیاس برونیسازیشده کودکان و زیرمقیاس رفتار پرخاشگرانه، بهطور معنیداری کاهش یافت. مقایسه میانگینهای نمرههای TRF در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون نیز حاکی از کاهش معنیدار مشکلات برونیسازیشده کودکان بود. تفاوت میانگین نمرههای پسآزمون اول و دوم و نیز پسآزمون سوم و چهارم در مقیاس برونیسازیشده و هر دو زیرمقیاس رفتار پرخاشگرانه و نادیده گرفتن قوانین معنیدار بود.
نتیجهگیری: بازیدرمانگری کودکمحور روش موثری برای کاهش مشکلات رفتار برونیسازیشده از کودکان به حساب میآید و به نظر میرسد که این شیوه بر رفتارهای پرخاشگرانه تأثیر بارزتری دارد. افزون بر این بیشترین بهبود در فاصله جلسههای نخست و جلسههای پایانی مشاهده میشود و روند کاهش مشکلات در جلسههای میانی کمتر محسوس است."
مقایسه تاثیر روشهای درمان رفتاری ـ شناختی و رفتاری ـ فراشناختی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس ـ اجبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی درمان شناختی و فراشناختی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس- اجبار بوده است.
روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون استفاده شده است. گروه های آزمایشی شامل دو گروه رفتاری- شناختی (18n=) و رفتاری- فراشناختی (11n=) بودند. مداخله های رفتاری- شناختی و رفتاری- فراشناختی روی دو گروه آزمایشی انجام و سپس بیماران توسط پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی (MOCI) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: اندازه اثر درمان رفتاری- شناختی برابر 6/1 و اندازه اثر درمان رفتاری- فراشناختی برابر 4/1 به دست آمد که نشان دهنده میزان تاثیر زیاد درمانی هر دو گروه است. اما در مقایسه نتایج دو گروه با روش تحلیل کواریانس تفاوت معنی داری به دست نیامد.
نتیجه گیری: مطابق یافته های این پژوهش تمرکز درمان روی تحریفات شناختی و باورهای فراشناخت هر دو منجر به کاهش علائم وسواس- اجبار در بیماران OCD می شود و میزان تاثیر دو روش رفتاری- شناختی و رفتاری- فراشناختی تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارد.
تاثیر آموزش روش ذهن آگاهی بر میزان علایم اختلال وسواس - اجبار در زنان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش روش ذهن آگاهی بر میزان علایم اختلال وسواس - اجبار در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی و روانپزشکی شهر اصفهان اجرا گردید. بدین منظور تعداد 18 بیمار مبتلا به اختلال وسواس - اجبار که بر اساس مصاحبه بالینی توسط روانشناس بالینی و روانپزشک معرفی شده بودند و دارو مصرف می کردند، به روش تصادفی ساده از میان جامعه پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 9 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه وسواس - اجبار مادزلی به عنوان پیش آزمون در مورد هر دو گروه اجرا شد. آزمودنی های گروه آزمایش به صورت فردی و به مدت شش جلسه در معرض برنامه درمانی آموزش روش ذهن آگاهی قرار گرفتند. این برنامه شامل توضیح ماهیت اختلال وسواس - اجبار و انواع آن، مراحل چهارگانه ذهن آگاهی و ارایه تکالیف خانگی با استفاده از روش ذهن آگاهی بود که از طریق کتابچه راهنمای محقق ساخته و با هدایت پژوهشگر به هر بیمار آموزش داده شد. در طول درمان علاوه بر جلسات حضوری هفتگی، بیماران از طریق تماس تلفنی با پژوهشگر در ارتباط بوده و به منظور برطرف نمودن مشکلات احتمالی در انجام تکالیف، راهنمایی های لازم را دریافت نمودند. آزمودنی های گروه کنترل فقط دارو دریافت کردند و هیچ نوع درمان روانشناختی بر آنها اعمال نشد. نتایج تحلیل کواریانس دال بر تاثیر آموزش روش ذهن آگاهی در بهبودی معنادار علایم کلی وسواس در مرحله پس آزمون و آزمون پیگیری بود (P<0.001). همچنین نتایج، حاکی از تاثیر این روش در بهبودی معنادار علایم شستشو، وارسی، کندی وسواسی، تردید وسواسی و نشخوار ذهنی در مرحله پس آزمون و آزمون پیگیری بود (P<0.05).
سوگیری حافظه ضمنی نسبت به پردازش اطلاعات هیجانی منفی در بیماران مبتلا به اضطراب منتشر، افسردگی اساسی افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر به بررسی سوگیری حافظه ضمنی نسبت به پردازش اطلاعات هیجانی منفی در بیماران مبتلا به اضطراب منتشر، افسردگی اساسی و افراد بهنجار پرداخته است.
روش: تحقیق حاضر نوعی پژوهش مقطعی بود، بدین منظور 20 نفر بیمار مبتلا به اختلال اضطراب منتشر، 20 نفر بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و 20 نفر افراد بهنجار با دامنه سنی 18 تا 52 سال انتخاب شدند. هر سه گروه آزمودنی بر اساس متغیر های سن، جنس و سطح تحصیلات همتاسازی شده، توسط آزمون تکمیل ریشه کلمه (سوگیری حافظه ضمنی) مورد ارزیابی قرار گرفتند. مواد هیجانی شامل مجموعه ای از ریشه لغات در قالبی مبهم بود که می توانست توسط آزمودنی به شکل خنثی و یا هیجانی منفی تکمیل گردد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که افراد مبتلا به اختلالات بالینی افسردگی اساسی و اضطراب منتشر نسبت به گروه هنجار لغات را بیشتر به شکل هیجانی منفی تکمیل نمودند که حاکی از وجود سوگیری حافظه ضمنی در دو گروه بالینی بود.
نتیجه گیری: نتایج همسو با پیشینه پژوهشی و همچنین در مورد اختلال افسردگی اساسی در راستای رویکرد باور (1987)، و همچنین در اختلال اضطراب منتشر در راستای مدل آیزنک و کین (2000) و باور (1987) می باشد.
برنامه ریزی درسی مبتنی بر شایستگی؛ راهبردی مطلوب برای توسعه شایستگی های اساسی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آمار دانشآموختگان بیکار دانشگاهها، نمایانگر ارتباط نامناسب برنامههای درسی آموزش عالی با حوزه صنعت و مشاغل و تواناییهای بالقوه موجود در صنایع است و فقدان تخصصهای لازم در صنایع و افزایش بیکاران تحصیلکرده فاقد مهارتهای لازم را نمایان میسازد. برنامهریزی درسی مبتنی بر شایستگی، راهبردی است که میتوان از آن بهمنظور پرورش شایستگیهای اساسی در دانشجویان و فراهم نمودن متخصصان تحصیلکرده برای اشتغال در صنعت و کاهش دانشآموختگان بیکار و افزایش اثربخشی در حوزه آموزش عالی و صنایع سود جست. این مقاله مروری با هدف تشریح جایگاه برنامه درسی مبتنی بر شایستگی نگارش شد.
نتیجهگیری: تحقیقات اندکی که در زمینه اشتغال دانش آموختگان آموزش عالی در ایران صورت گرفته نشان می دهد که برنامه های درسی آموزش عالی در پرورش و تقویت شایستگی های مورد نیاز دانش آموختگان از توفیق چندانی برخوردار نبوده اند و پس از ورود به حوزه شغلی به دلیل نداشتن شایستگی ، موجب اتلاف هزینه و کاهش اثربخشی در حیطه شغلی می شود. به منظور پرورش دانش آموختگانی شایسته می توان از رویکرد برنامه درسی مبتنی بر شایستگی سود جست. تدوین کنندگان برنامه های درسی باید به این نکته توجه داشته باشند که برنامه درسی بایستی به گونه ای تدوین شود که شایستگی های لازم را به منظور موفقیت دانش آموختگان در موقعیت های شغلی و مسایل زندگی در آنها ایجاد و تقویت نماید.
اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر خودپنداره تحصیلی دانشجویان
حوزههای تخصصی:
اهداف. بسیاری از موفقیتها یا شکستهای تحصیلی، ریشه در تصورات کلی فرد نسبت به تواناییهای خود در رابطه با یادگیریهای آموزشگاهی دارد. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مساله در ارتقای مفهوم خودتحصیلی و در نتیجه در پیشرفت تحصیلی دانشجویان انجام شد.
روشها. این پژوهش شبه- آزمایشی با استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل روی 30 نفر از دانشجویان رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه شیراز با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انجام شد. ابزار بهکاررفته برای جمعآوری دادهها، آزمون مفهوم خودتحصیلی دلاور بود و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی شامل تحلیل واریانس یکطرفه با نرمافزار SPSS 11 استفاده شد.
یافتهها. در مورد اثربخشی آموزش مهارت حل مساله در پیشرفت تحصیلی، در گروه آزمایش میانگین 86/12= x1 و در گروه کنترل میانگین 85/10= x2 و 31/2= t بهدست آمد. در مورد اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر مفهوم خودپنداره تحصیلی، در گروه آزمایش میانگین 26/56= x1 و در گروه کنترل میانگین 53/48= x2 و 2/9= t بهدست آمد.
نتیجهگیری. آموزش مهارتهای حل مساله به دانشجویان، باعث توانمندی و ارتقای مفهوم خودتحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان میشود و باید در برنامههای آموزشی مورد توجه قرار گیرد.
نقش کارکرد و فرآیند خانواده در اعتیاد به اینترنت نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: عوامل خانوادگی نقش مهمی در شروع و تشدید اعتیاد به اینترنت در نوجوانان بازی می کنند، و این مشکل بواسطه پیامدهایش خانواده را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. هدف مطالعه حاضر بررسی نقش کارکردها و فرآیند خانواده (کیفیت روابط والد-فرزند) در گرایش نوجوانان به اعتیاد به اینترنت است. روش: بدین منظور 384 دانش آموز نوجوان از مدارس شهر شیراز به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و ابزارهای پژوهش توسط این نوجوانان و والدین آنها تکمیل شد. ابزارهای تکمیل شده توسط نوجوانان شامل پرسشنامه آزمون اعتیاد به اینترنت (IAQ)، مقیاس رابطه والد- فرزندی و ابزار تکمیل شده توسط والدین شامل ابزار سنجش خانواده (FAD) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد کلی، ارتباط، پاسخدهی عاطفی، آمیزش عاطفی و کنترل رفتاری با اعتیاد به اینترنت همبستگی مثبت نیرومند و خیلی بالا و نقشها با این متغیر همبستگی ضعیف معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون اعتیاد به اینترنت نشان داد که کارکرد کلی، ارتباط، پاسخدهی و آمیزش عاطفی توان پیش بینی اعتیاد به اینترنت را دارند که حدود 78 درصد واریانس اعتیاد به اینترنت نوجوانان را پیش بینی می کنند. در زمینه کیفیت روابط والد-فرزند یافته ها نشان داد رابطه با مادر و پدر همبستگی نیرومند معکوسی با اعتیاد به اینترنت دارد که نتایج رگرسیون نیز نشان داد رابطه با والدین به صورت معناداری پیش بین اعتیاد به اینترنت بوده و 53 درصد از واریانس اعتیاد به اینترنت را تبیین می کند. نتیجه گیری: کارکرد و فرآیندهای خانواده نقش مهمی در اعتیاد به اینترنت دارند و خانواده های دارای کارکرد و روابط والد-فرزند مختل گرایش بیشتری به استفاده آسیب زا از اینترنت دارند.
اثربخشی شن بازی درمانی بر کاهش پرخاشگری/ بیش فعالی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی شن بازی درمانی، بر کاهش پرخاشگری/بیش فعالی کودکان پیش دبستانی شهرستان کرمانشاه انجام شد. روش تحقیق: روش مطالعه، تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود و روش آماری آن تحلیل کوواریانس چند متغیره است. جامعه آماری مطالعه کلیه کودکان 7-5 ساله دارای پرخاشگری/بیش فعالی شهر کرمانشاه و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابتدا از میان مناطق سه گانه شهر کرمانشاه، شش مهد کودک( از هر منطقه دو مهد کودک) به تصادف انتخاب شد. 54 کودک دارای اختلال پرخاشگری/بیش فعالی شناسایی شدند. سپس بر اساس شرایط ورود و خروج از مطالعه، 30 کودک( 10 دختر و 20 پسر) به عنوان گروه نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش 15 نفر و کنترل 15 نفر قرار گرفتند. پرسشنامه اختلال رفتاری راتر فرم معلم( 1967) در مرحله پیش آزمون- پس آزمون و یک ماه بعد از پایان مداخله توسط مربیان تکمیل شد. کودکانی که در گروه آزمایشی قرار داشتند به مدت ده جلسه هفتگی (45 دقیقه در هفته) در فعالیت شن بازی درمانی به صورت انفرادی شرکت داده شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که شن بازی درمانی اثر معنی داری بر کاهش پرخاشگری/بیش فعالی کودکان گروه آزمایشی در مقایسه با کودکان گروه کنترل دارد. چنین دستاوردی در پیگیری یک ماه حفظ شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت شن بازی درمانی می تواند در کاهش اختلال رفتاری کودکان مؤثر واقع شود و بر ضرورت کاربرد شن بازی درمانی به منظور کاهش پرخاشگری/بیش فعالی و افزایش سلامت روانی در کودکان دارای این اختلال تأکید شد.
بررسی تأثیر سازمان یادگیرنده بر عملکرد سازمانی با واسطه یادگیری سازمانی:مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمانی با واسطه یادگیری سازمانی به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، 509 نفر از کارکنان دفتر مرکزی شرکت ملّی صنایع پتروشیمی بودند، از میان آن ها 215 نفر به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه های سازمان یادگیرنده سنگه، یادگیری سازمانی واتکینز و مارسیک و عملکرد سازمانی فراستخواه استفاده شد. پایایی سه پرسشنامه به ترتیب 96/0، 94/0 و 98/0 برآورد و روایی آن ها توسط متخصصان تأیید شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر استفاده از شاخص های آمار توصیفی، از روش های آمار استنباطی نظیر ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که سازمان یادگیرنده به طور غیر مستقیم و از طریق یادگیری سازمانی بر عملکرد سازمانی تأثیر می گذارد. رابطه بین همه ابعاد سازمان یادگیرنده با یادگیری سازمانی به غیر از بعد تسلط فردی معنادار بود.