فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
معلم، محور اصلی نظام اجتماعی کلاس درس است که با برقراری ارتباط با دانش آموزان می تواند در تحول روانی و اجتماعی آنان نقش مؤثر ایفا کند. یکی از ابعاد این تحول، خودکارآمدی دانش آموزان است که با برقراری این رابطه شکل می گیرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه مدیریت کلاس معلمان با خودکارآمدی دانش آموزان بوده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. برای دستیابی به این هدف از میان معلمان ناحیه 2 شهرستان همدان که شمار آنان 132 نفر بود، 88 نفر و از میان دانش آموزان معلمان انتخاب شده در هر کلاس چهار نفر به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. مدیریت کلاس با پرسشنامه ای که الوانی (1386) طراحی کرده بود و خودکارآمدی دانش آموزان با پرسشنامه خودکارآمدی ویلر و لد (1982) مورد ارزیابی قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که پایایی پرسشنامه مدیریت کلاس 91/0 و خودکارآمدی کودکان نیز 78/0به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که: رابطه میان مدیریت کلاس مدرسه- محور معلمان و خودکارآمدی دانش آموزان معنادار نیست. میان مدیریت کلاس دانش آموز-محور معلمان و خودکارآمدی رابطه معنادار وجود ندارد. میان مدیریت کلاس معلمان برحسب زن و مرد تفاوت معنادار به دست نیامد. میان خودکارآمدی پسران و دختران تفاوت معنادار وجود دارد و دختران از سطح خودکارآمدی بالایی نسبت به پسران برخوردار بودند.
رابطه بین ذهن آگاهی و کارکردهای توجّهی پایدار و انتخابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذهن آگاهی به عنوان مبنایی برای درمان های روان شناختی، نظارتی پایدار بر شرایط جاری است. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین ذهن آگاهی و کارکردهای توجّهی پایدار و انتخابی است. این مطالعه به صورت مقطعی در40 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران به شیوه نمونه گیری در دسترس اجرا شد. آزمون های عصب شناختی عملکرد مداوم و استروپ و مقیاس ذهن آگاهی به عنوان ابزارهای پژوهش برای جمع آوری داده ها استفاده شدند. رابطه متغیرها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون ارزیابی شد. با افزایش ذهن آگاهی میزان خطا و زمان پاسخ آزمون ها کاهش مییابد. این رابطه در خصوص زمان پاسخ آزمون عملکرد مداوم معنی دار شد (05/0 P= ). بر اساس یافته های مطالعه حاضر ذهن آگاهی، نه با کارکردهای توجّه انتخابی، بلکه با کارکردهای توجّه پایدار مرتبط است. این یافته با ماهیّت ذهن آگاهی به عنوان نظارت مستمر و پایدار بر وقایع جاری، قابل توجیه است.
مقایسه نیمرخ روانی همسران شاغل جانبازان قطع نخاع با زنان شاغل جامعه عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مقایسه نیمرخ روانی همسران شاغل جانبازان قطع نخاع با زنان متاهل و شاغل جامعه عادی است. تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال بوده که آیا بین همسران شاغل جانبازان قطع نخاع با زنان متاهل شاغل جامعه عادی در مقیاس های آزمون MMPI تفاوت معناداری وجود دارد؟ ابراز به کار گرفته شده در این تحقیق شامل آزمون MMPI و برگه اطلاعات فردی بود. جامعه آماری، شامل همسران شاغل جانبازان قطع نخاع و همسران شاغل افراد عادی در شهر تهران بود. تعداد آزمودنی ها در هر گروه 45 نفر بود که از نظر مشخصات دموگرافیک همگن بودند. اطلاعات به دست آمده با شیوه آماری آزمون «تی» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر تفاوت معنادار بین دو گروه آزمودنی در ویژگی های روان شناختی و شخصیتی بود. بر این اساس مشخص شد که گروه همسران جانباز در مقایسه با همسران شاغل جامعه عادی به طور معنادار دارای وضعیت روانی نامناسب هستند و از مشکلات افسردگی، خود بیمار انگاری، هیستری و هیجانی بیش تری رنج می برند.
اثربخشی شیوه درمانگری فعال سازی طرحواره های معنوی مبتنی برذهن آگاهی در کاهش علائم وا بسته به سوء مصرف مواد و کنترل تکانه در مردان معتاد به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۵۴
52-78
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی شیوه درمانگری فعال سازی طرحواره های معنوی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش علائم وابسته به سوءمصرف مواد و کنترل تکانه در بیماران مرد معتاد به مت آمفتامین در پاییز و زمستان 1393 انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه معتادینی بودکه دریکی از اقامتگاه های دارای مجوز بهزیستی شهر تهران و حومه اقامت داشتند. به منظور بررسی فرضیه پژوهش، تعداد 30 نفر از معتادین به شیشه که در یکی از کمپ های بزرگ اقامتی در شهر تهران اقامت داشتند به طور داوطلبانه انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. جهت سنجش وضعیت فرد از نظر سوءمصرف از مصاحبه SCID-CV و برای سنجش متغیرهای وابسته پژوهش، از پرسشنامه های نیمرخ اعتیاد مودزلی(مارسدن و همکاران،1998)و تکانشگری بارت (ویرایش یازدهم،2004) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری(مانکووا) وآزمون اندازه گیری مکرر نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر متغیرهای وابسته یعنی میزان علایم روانی - فیزیولوژیک و کنترل تکانه درهر دو مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی دار در سطح 01/0 وجود دارد. همچنین اثرات مداخله پس از 3 ماه پایداری معنی داری را نشان می داد .یافته های پژوهش حاضر نشان داد که درمان فعال سازی طرحواره های معنوی مبتنی بر ذهن آگاهی توانسته است در حد معناداری علائم مربوط به هر دو متغیر وابسته تحقیق را کاهش دهد. .
رابطه میان ارزش های فرهنگی و متغیرهای فردی با میزان استفاده از رایانه در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری در پی وارسی رابطه میان ارزش های فرهنگی (فردگرایی/ جمع گرایی، مردانگی/ زنانگی، ابهام گریزی، فاصله قدرت) و استفاده از رایانه با توجه به نقش واسطه ای تمایل به نوآوری، سودمندی و سهولت استفاده ادراکشده، است.
روش : 381 دانشجوی دوره کارشناسی دانشگاه تهران به پرسشنامه ای متشکل از خرده مقیاس های سودمندی و سهولت استفاده ادراکشده؛ گرایش به نوآوری؛ فردگرایی/ جمع گرایی؛ فاصله قدرت و ابهام گریزی و مردانگی/ زنانگی پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش حداقل مجذورات جزئی(PLS) استفاده شد.
یافته ها: یافته ها به طور کلی نشان دادند که تمایل به نوآوری، سودمندی و سهولت استفاده ادراکشده نقش واسطه ای را در رابطه میان جمع گرایی/ فردگرایی، ابهام گریزی، فاصله قدرت و استفاده از رایانه دارند: جمع گرایی/ فردگرایی از طریق تمایل به نوآوی، سودمندی و سهولت استفاده ادراکشده اثر غیر مستقیم و مثبت بر استفاده از رایانه دارد. ابهام گریزی و فاصله قدرت نیز از طریق تمایل به نوآوری، سودمندی و سهولت استفاده ادراکشده اثر غیر مستقیم و منفی بر استفاده از رایانه دارد. سهولت استفاده ادراکشده نیز از طریق سودمندی ادراکشده به صورت غیر مستقیم و مثبت بر استفاده از رایانه اثر دارد.
نتیجه گیری: متغیرهای فردی و ارزش های فرهنگی قادر به پیش بینی میزان استفاده از رایانه در دانشجویان هستند.
نظریه کلیشه های جنسی و سازه های ازدواج به وصال نرسیده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ازدواج به وصال نرسیده از مشکلات جنسی پیچیده محسوب می شود که عوارض آن در جوامع محافظه کار جنسی ابعاد وسیعتری می یابد. در جوامع علمی توافق جمعی بر این است که این پدیده فراتر از مشکل فردی و یا اختلال جسمی و روانی است و باید علل آن در بستر فرهنگی هر جامعه ایی تبیین گردد. هدف از این مقاله، پاسخ دادن به این سوال است که بر اساس نظریه کلیشه های جنسی سایمون و گاگنون، مشکل ازدواج به وصال نرسیده در زوجین ماحصل چه کلیشه های جنسی است؟
مواد و روشها: این مقاله مروری بر33 مطالعه پزشکی و بالینی منتشر شده در طی سالهای 1956 تا 2011 است، در مورد این پدیده وکلیشه های مربوط به ازدواج، شب اول عروسی، دخول و بکارت که در مطالعات کیفی مورد بررسی قرار گرفته است.
یافته ها: اغلب مطالعات بالینی جدیدتر منتشر شده به مطالعه این اختلال در فرهنگ های محافظه کار مذهبی پرداخته اند و بر حسب تخصص پژوهشگران و کلینیک محل انجام مطالعه، علل گزارش شده برای این پدیده، متفاوت بوده است. مقالاتی نیز که به کلیشه های ازدواج پرداخته اند بر نقش های زنانگی و مردانگی و لزوم دخول به عنوان ""رفتار صحیح جنسی"" در سناریوی شب اول عروسی ویا زمانی نزدیک پس از برگزاری آیین های ازدواج تاکید کرده اند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد در ازدواج به وصال نرسیده، افراد مبتلا در فرایند رسیدن به یک نتیجه واحد و قابل قبول با کلیشه های فرهنگی جامعه خود در مورد انجام دخول برای تحقق ازدواج و احساس کامل شدن، دچار اختلال شده و به دلیل عدم دخول، احساس متفاوت بودن می کنند،که در نهایت منجر به عدم آشکارسازی مشکل و طولانی شدن این اختلال می شود. آموزش جنسی زوج ها توسط کارکنان بهداشتی می تواند از شیوع این پدیده و رنج زوج های مبتلا بکاهد.
مطالعه سبک های یادگیری در دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه دوره راهنمایی و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی و جنسیت
حوزههای تخصصی:
"هدف از اجرای پژوهشی که مبنای نگارش مقاله حاضر است، مطالعه و مقایسه سبک های یادگیری در دانش آموزان دوزبانه (ترک زبان و کردزبان) و یک زبانه (فارس زبان) و بررسی احتمال وجود رابطه بین سبک های یادگیری با عوامل پیشرفت تحصیلی و جنسیت بود. به این منظور پرسش نامه سبک های یادگیری فلدر ـ سولومان در مورد 720 دانش آموز دختر و پسر پایه های اول، دوم، و سوم دوره راهنمایی مدارس دولتی در سال تحصیلی 81 ـ 80 ، شامل 240 دانش آموز دختر و پسر دو زبانه کردزبان، 240 دانش آموز دختر و پسر دو زبانه ترک زبان، و 240 دانش آموز دختر و پسر یک زبانه فارس زبان، به ترتیب، در شهرهای سنندج، تبریز، و تهران اجرا شد و نتایج حاصل با استفاده از آمارهای تحلیل واریانس چندمتغیری و روش همبستگی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. این پژوهش نشان داد که:
الف) بین سبک های یادگیری دانش آموزان دو زبانه (ترک زبان و کردزبان) و دانش آموزان یک زبانه (فارس زبان) تفاوت وجود دارد، این گونه که دانش آموزان یک زبانه، در مقایسه با دانش آموزان دوزبانه، از سبک یادگیری شهودی و دیداری برخوردارند؛ در حالی که دانش آموزان دو زبانه، در مقایسه با دانش آموزان یک زبانه، سبک یادگیری حسی و کلامی دارند.
ب) بین سبک های یادگیری و پیشرفت تحصیلی رابطه معنی دار وجود ندارد.
پ) بین سبک های یادگیری دانش آموزان دختر و پسر تفاوت وجود دارد؛ به گونه ای که سبک یادگیری پسران از نوع دیداری و کلی است؛ در حالی که سبک یادگیری دختران از نوع کلامی و متوالی است.
"
مقایسه مکانیسم های دفاعی در بیماران مبتلا به افسردگی، اختلال های اضطرابی و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه مکانیسم های دفاعی بیماران مبتلا به افسردگی و اختلال های اضطرابی و افراد عادی بود. تعداد 224 نفر (87 افسرده، 64 مضطرب، 73 عادی) از مبتلایان و جمعیت عمومی به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. علاوه بر تشخیص روانپزشکی نوع اختلال، از شرکت کنندگان خواسته شد تا پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که مکانیسم های رشدنایافته، دفاع های غالب افراد مبتلا به افسردگی؛ مکانیسم های نورتیک، دفاع های غالب افراد مبتلا به اختلال های اضطرابی؛ و مکانیسم های رشدیافته، دفاع های غالب افراد عادی بود. مقایسه سبک های دفاعی بیماران و افراد عادی، احتمال تاثیرگذاری دفاع های ناکارآمد نورتیک و رشدنایافته بر شکل گیری و یا تداوم افسردگی و اختلال های اضطرابی را تایید می کند.
بررسی تأثیر آزمایشگاه مجازی و واقعی بر یادگیری و یادداری در درس فیزیک و آزمایشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برگزاری آزمایشگاه مجازی و واقعی بر یادگیری و یادداری دانش آموزان دختر رشته ریاضی و فیزیک در درس فیزیک و آزمایشگاه می باشد. نمونه پژوهش از میان دانش آموزان دختر رشته ریاضی و فیزیک سال سوم مقطع دبیرستان شهر مشهد که در نیمسال دوم سال تحصیلی 90-1389 مشغول به تحصیل بوده اند انتخاب و محتوای درسی الکتریسیته در نظر گرفته شده است. نمونه مورد نظر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و شامل 30 نفر بودند که در قالب دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون– پس آزمون و پیگیری دو گروهی می باشد. ابزارهای گردآوری اطلاعات عبارتند از آزمون یادگیری و آزمون یادداری که محقق ساخته بوده و در سه نوبت به صورت پیش آزمون، پس آزمون و آزمون یادداری (پیگیری) برگزار گردید. ضریب روایی محتوایی آزمون پیشرفت تحصیلی برابر با 68/. می باشد که با نظر اساتید و کارشناسان ذیربط مورد تأیید قرار گرفت. همچنین ضریب پایایی، با روش آلفای کرونباخ برابر با 79/.= α و با روش دونیمه سازی 73/. به دست آمد. نتایج تحلیل کوواریانس برای مقایسه دو گروه از نظر میزان یادگیری و یادداری نشان داد که، بین میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان دختر در درس «فیزیک و آزمایشگاه» سال سوم مقطع دبیرستان در دو گروه آزمایشگاه مجازی و آزمایشگاه واقعی تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نیز نشان داد که، تنها عامل تکرار اندازه گیری، معنادار است و افراد، بدون توجه به اینکه در کدام گروه قرار گرفتند، در پس آزمون و پیگیری، پیشرفت قابل توجهی نسبت به پیش آزمون داشتند.
بررسی مقایسه میزان ضریب هوشی دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه علوم پزشکی کردستان و ارتباط آن با پیشرفت تحصیلی آنان
حوزههای تخصصی:
هدف : ضریب هوشی یکی از توانایی های است که نقش کلیدی در پیشرفت و ارتقاء انسان در زندگی مخصوصا در پیشرفت تحصیلی دارد و هدف از انچام این پژوهش مقایسه میزان ضریب هوشی دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه علوم پزشکی کردستان و ارتباط آن با پیشرفت تحصیلی آنان بوده است. روش : این مطالعه از نوع مقطعی می باشد. تعدادنمونه 290 ( 117 پسرو 173دختر) که با روش نمونه گیری تصادفی رضایتی انتخاب شدند. ابزارگردآوری اطلاعات تست هوشی ریون بود. داده ازطریق نرم افزار آماری SPSS-20 و با استفاده ازکای سکوار،t-testوضریب همبستگی پیرسون و همچنین آمارتوصیفی تجزیه وتحلیل گردید. نتایج : بیشترین درصد فراوانی مربوط به محدوده ضریب هوشی بیشتراز 111(67.9%) و کمترین مربوط به محدوده ضریب هوشی کمتر از 100(9.7%) بود. بین رشته های مختلف تحصیلی و ضریب هوشی تفاوت معنی داری وجودنداشت. همچنین بین سهمیه ورودی و معدل ((p>0.998 و بین ضریب هوشی و معدل ارتباطی یافت نشد(503.p>0). بین سن و معدل رابطه معناداری یافت نشد(p>.09). بین جنسیت و معدل ارتباط معنی داری یافت شد(00.=p).
سیگموند فروید
حوزههای تخصصی:
نکاتی پیرامون تربیت شنوایی کودکان
حوزههای تخصصی:
شکل دهی گروه های ویژه ی تربیت شنوایی با جلسه های منظم روزانه مطلوب است، هرچند تمرین گوش دادن کودک به این جلسه ها محدود نمی شود. به جای آن، تجربه ی شنوایی باید در سراسر روز به عنوان، بخشی از آموزش کلاسی و ارتباط کلامی تدارک دیده شود. به علاوه درمانگر باید توازن مناسبی بین آموزش دیداری/ شنیداری (برای ارائه ی مفاهیم تازه و گنجینه ی واژگان ) و تمرین شنیداری (برای رشد توانایی های گوش دادن کودک) فراهم کند. سرانجام، کارآمدی تربیت شنوایی می تواند با حفظ محیطی انعطاف پذیر، خلاق و همکارانه افزایش یابد. برای رسیدن به بیشترین موفقیت و بنابراین به دست آوردن بیشترین دلخوشی از رشد شنیداری ( برای درمانگر و کودک) مهم است نیازها، علائق، توانایی ها و محدودیت های کودک را هنگام برقراری ارتباط به یاد داشته باشید .
میزان رضایت دانشجویان دوره کارشناسی مدیریت خدمات بهداشتی- درمانی از رشته تحصیلی خود
حوزههای تخصصی:
اهداف: رشته مدیریت خدمات بهداشتی- درمانی از رشته های موثر و کلیدی رشته های بهداشت- درمان است. برای بهره وری مناسب از خدمات متخصصان این رشته، باید به عواملی همچون رضایت مندی آنان توجه نمود. در این مطالعه، میزان رضایت دانشجویان دوره کارشناسی مدیریت خدمات بهداشتی- درمانی از رشته تحصیلی خود ارزیابی شد.
روش ها: این مطالعه توصیفی به روش مقطعی انجام شد. جامعه آماری دانشجوی در حال تحصیل دوره کارشناسی رشته مدیریت خدمات بهداشتی- درمانی یکی از دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران بودند که به روش سرشماری انتخاب شدند. پس از انجام مطالعات کتابخانه ای، پرسش نامه ای 31سئوالی تهیه و اعتبار و روایی آن مورد تایید قرار گرفت. داده ها با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: 54/68% دانشجویان از دروس اصلی و تخصصی راضی و 11/10% ناراضی بودند. همچنین، 7/42% دانشجویان از محتوای کارآموزی رضایت داشتند، درحالی که 45/40% از محتوای کارآموزی ناراضی بودند. 57/50% دانشجویان از نحوه تدریس اساتید راضی و 32/39% ناراضی بودند. 44/39% دانشجویان قبل از انتخاب رشته با رشته تحصیلی خود آشنایی کم، 95/44% آشنایی متوسط و 11/10% آشنایی زیاد داشتند.
نتیجه گیری: شاخصه مهم اطلاع رسانی باید مورد توجه بیشتری واقع شود و با توجه به امیدواری کم دانشجویان نسبت به جایگاه کاری، باید به آینده شغلی دانشجویان حساسیت بیشتری نشان داده شود.
بررسی ساختار عاملی سوالات سندرمی سیاهه رفتاری کودک (CBCL) با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی سیاهه رفتاری کودک (CBCL) با استفاده از رویکرد تحلیل عاملی تاییدی به اجرا درآمد. در این مطالعه، از بخشی از داده های پژوهش مینایی (1384)، استفاده گردید که شامل 697 دانش آموز پسر و 650 دانش آموز دختر مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهر تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. برای برآورد پارامترها و برازش مدل از تابع کمترین مجذورات وزن دار WLS استفاده گردید. جهت ارزیابی کفایت برازش مدل از شاخص GFI، TLI، CFI، SRMR، RMSEA و AGFI استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل 8 عاملی همبسته آخنباخ از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. این یافته شاهد دیگری در زمینه روایی سازه درونی CBCL فراهم آورد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که سندرم های CBCL همپوشی کامل با همدیگر ندارند. این مطلب حاکی از آن است که سندرم ها واجد روایی تشخیصی هستند.
تأثیر آموزش مشاوره گروهی به سبک سایکودرام (روان نمایشگری) بر بازخورد سازمانی و سازگاری شغلی میان کارکنان آموزش و پرورش شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مشاوره گروهی سایکودرام بر بازخورد سازمانی و سازگاری شغلی اجرا شد. روش تحقیق به صورت نیمه تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان آموزش و پرورش شهرستان اصفهان هستند که براساس نمونه گیری 60 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش (30 نفر) و گواه (30 نفر) گمارده شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه پرسشنامه بازخورد کارکنان آلدرز (2000) و پرسشنامه سازگاری شغلی پورکبیریان (1386) است. اطلاعات تحقیق با استفاده از نرم افزار spss و با روش تحلیل کوواریانس داده ها تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش مشاوره گروهی سایکودرام بر بازخورد سازمانی و سازگاری شغلی تأثیر داشته است (p<0/05) و (p<0.01).
اعتیاد والـدین و کودک آزاری
حوزههای تخصصی:
قرون متمادی است که جهان درگیر بیماری اجتماعی عظیمی به نام «کودک آزاری»است. خشونت به کودکان و نوجوانان، به عنوان پدیده ای اجتماعی، مورد توجه گروه کثیری از متخصصان قرارگرفته است. روان شناسان، روان پزشکان، مددکاران، مشاوران، خانواده درمانگران، پزشکان اطفال ـ حقوق دانان … همگی دست اندرکار تدوین راهکارهایی هستند تا بتوان با این پدیده مقابله و مبارزه نمود. پژوهش های روان شناختی گسترده ای، چه در باب نظری و چه در باب عملی، دربارة این پدیده اجتمای انجام گرفته است. به طور مثال، مقایسه طبیعت پرخاشگری در انسان با حیوانات، چگونگی تمایلات پرخاشگرانه در انسان و دلایل آن، میزان شیوع انواع پرخاشگری از گونه فعالیت هایی است که شاید متخصصان را به ریشه شناسی و تبیین راهکارهای مقابله راهنمایی کند.
تلاش های فردی، خانوادگی، اجتماعی سازمان های بین المللی، گروه های غیردولتی و قانونی همگی تأکید بر این مطلب دارند که حفاظت کودکان از خشونت، چه به صورت جسمی یا روانی، و چه غفلت ورزی، اجتماعی، تحصیلی، حرفه ای و سایر گونه های آزار، میتواند متضمن سلامت سازی یکی از ارکان بهداشت روانی اجتماع باشد. آسیب پذیری این کودکان خصوصاً در برابر بیماریهای روانی، اعتیاد و سایر آسیب های اجتماعی کاملاً تحقیق شده و مشخص است.
تحقیق حاضر کوششی به منظور مروری بر کلیه دیدگاه های نظری در حیطه های مختلف همه گیرشناسی، تشخیص و سبب شناسی آزار از دیدگاه خانواده، عوارض روانی آزار، عوارض فیزیکی و پیشگیری و درمان است.واژه شناسی: کودک آزاری ـ خشونت نسبت به کودکان.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر کاهش اختلال سلوک دانش آموزان دوره راهنمایی مدرسه امام سجاد (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است که تاثیر آموزش مهارت های زندگی را بر کاهش اختلال سلوک دانش آموزان پسر دوره راهنمایی بررسی کند. به این منظور 20 نفر از دانش آموزان با اختلال سلوک 13 الی 14 ساله را از یک مدرسه به شیوه در دسترس و به وسیله پرسش نامه علایم مرضی کودکان CSI-4 انتخاب کرده و به صورت کاملا تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم نموده است. با استفاده از طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل تاثیر آموزش مهارتهای زندگی را بر کاهش اختلال سلوک این دانش آموزان مورد سنجش قرار داده است. ابتدا آزمون CSI-4 به عنوان پیش آزمون در گروه نمونه اجرا گردید، و سپس گروه آزمایش به مدت یک ماه و هر هفته دو جلسه یک ساعت و نیم طول می کشید، تحت آموزش قرار گرفتند. پس از خاتمه دوره آموزش، آزمون CSI-4 از دو گروه آزمایش و کنترل به عمل آمد و در پایان نتایج تحلیل آماری به کمک طرح اندازه گیری مکرر تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان داد. بعد از یک ماه پی گیری مشاهده شد که نتایج پایدار مانده اند و یافته های پژوهش نشان داد که میزان اختلال سلوک دانشآموزان تحت تاثیر آموزش مهارتهای زندگی به طور معنادار کاهش یافته است.