فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
شوخ طبعی در تمام فرهنگ ها به عنوان یکی از ویژگی های تعامل اجتماعی شناخته شده است که خود را در جایی آشکار می کند که افراد گرد هم می آیند؛ ازجمله محل کار. با توجه به پتانسیل شوخ طبعی در تأثیرگزاری مثبت بر احساسات کارکنان، هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی شوخ طبعی سازمانی در شرکت پالایش گاز پارسیان بود. این پژوهش، ازنظر هدف، کاربردی و روش تحقیق آن ترکیبی بود. در بخش کیفی پژوهش از رویکرد نظریه داده بنیاد برای تدوین الگوی شوخ طبعی سازمانی استفاده شد و با 12 نفر از مدیران و سرپرستان شرکت پالایش گاز پارسیان مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام پذیرفت. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری سه مرحله ای نشان دادند الگوی شوخ طبعی سازمانی شامل 142 کد باز،60 کد محوری و 26 کد انتخابی است که در قالب مقوله های شش گانه دسته بندی شدند. در بخش کمّی پژوهش، برازش الگوی مفهومی طراحی شده به روش پیمایش سنجیده شد؛ بدین صورت که براساس نتایج بخش کیفی، پرسشنامه ای محقق ساخته، تدوین و در میان نمونه آماری توزیع شد که به تأیید فرضیه های پنج گانه منجر شد. نتایج این پژوهش می توانند به خوش آیندسازی محیط کار و بهبود کیفیت حضور کارکنان در سازمان کمک کنند.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس ذهن آگاهی بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
121 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس ذهن آگاهی بین فردی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی افراد شهر تهران مراجعه کننده به بیمارستان رسول اکرم (ص) در مهر و آبان سال 1401 بود. 321 نفر به روش نمونه برداری در دسترس انتخاب و به مقیاس های ذهن آگاهی بین فردی (پراتچر و دیگران، 2019) ، همدلی اساسی (فارینگتون، 2006) و پریشانی روان شناختی کسلر (کسلر و دیگران ،2002) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ و برای روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس 87/0 و برای زیرمولفه های حضور، آگاهی نسبت به خود و دیگری، پذیرش غیرقضاوتی و غیرواکنشی بودن به ترتیب 69/0، 83/0، 69/0 و 72/0 بود. مقیاس ذهن آگاهی بین فردی همبستگی مثبت معناداری را با مقیاس همدلی اساسی (0.429) و همبستگی منفی را با پریشانی روان شناختی (0.356-) نشان داد. بر اساس نتایج به دست آمده ذهن آگاهی بین فردی می تواند پیامدهای رابطه ی مثبتی را در تعاملات بین فردی داشته باشد. به طور کلی نسخه ایرانی مقیاس ذهن آگاهی بین فردی ساختار 4 عاملی و پایایی و روایی مناسبی را نشان داد و در پژوهش های مختلف می توان از آن استفاده کرد
مدل یابی مشکلات رفتاری کودکان بر مبنای سبک های دلبستگی با میانجی گری رابطه والد- فرزندی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی مشکلات روان شناختی کودکان و نوجوانان، همواره یکی از دغدغه های اصلی روانشناسان بوده است. پژوهش حاضر با هدف مدل یابی مشکلات رفتاری کودکان بر مبنای سبک های دلبستگی با میانجی گری رابطه والد و کودک انجام شد. روش پژوهش: در مطالعه ای مقطعی در قالب طرحی همبستگی، کلیه مادران دانش آموزان با مشکلات رفتاری شهرستان کرج با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده که از لیست اسامی دانش آموزان با تشخیص مشکلات رفتاری انتخاب شدند. پس از کسب رضایت آگاهانه، داده های پژوهش به کمک سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (CBCL) - نسخه والدین آخنباخ و رسکولار (2001)، پرسشنامه سبک های دلبستگی هازان و شیور (1987) و پرسشنامه رابطه والد و کودک پیانتا (2015) استفاده شد. برای بررسی پیش فرض های آزمون های آماری و آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس به بررسی مسیرهای مشخص شده پژوهش مطابق با مدل مفهومی پرداخته شده است. نسخه 3/3 نرم افزار اسمارت پی ال اس برای تدوین مدل تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری و نسخه SPSS نسخه 26 برای آمار توصیفی استفاده شده است. همچنین ازتحلیل مسیر برای تعیین ضرایب مستقیم و غیر مستقیم استفاده شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده از روش بوت استرپ و آزمون سوبل هر دو نشان می دهند، اثر غیر مستقیم سبک های دلبستگی بر مشکلات رفتاری کودکان به واسطه رابطه کودک والد برابر 142/0- شده است و مقدار آماره سوبل در سطح اطمینان 95% معنادار شده است (001/0>P، 56/3=Sobel). در نتیجه سبک های دلبستگی بر مشکلات رفتاری کودکان با توجه به نقش میانجی رابطه کودک والد تاثیر معناداری دارد. مقدار منفی بتا (142/0-) نشان از منفی و عکس بودن این اثر می باشد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت سبک های دلبستگی با میانجی گری رابطه والد و کودک در ایجاد مشکلات رفتاری کودکان موثر می باشند که ضمن در برداشتن تلویحات بالینی می تواند در برنامه پیشگیری مورد کاربست قرار گیرد.
نقش مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش PTSD در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رویدادهای آسیب زای طبیعی و انسانی همواره آثار مخرب جسمی، اقتصادی، اجتماعی و البته روان شناختی را به دنبال خود داشته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش اختلال استرس پس از سانحه در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زلزله زدگان زلزله اخیر کرمانشاه بودند. تعداد افراد نمونه 386 نفر از زلزله زدگان بودند که با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج پژوهش و به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس شهروندی اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (1988)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی مک گی (2011) بودند. داده های گردآوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل پیش بینی بینی سلامت معنوی بر اساس تاب آوری، ذهن آگاهی و ارزش های شخصی با در نظر گرفتن نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان براساس داده های تجربی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین اثر مستقیم و غیرمستقیم ارزش های شخصی، تاب آوری و ذهن آگاهی بر سلامت معنوی مورد تأیید قرارگرفت (p<0.05). همچنین تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم بر سلامت معنوی هنرمندان اثر می گذارد (p<0.05). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش اختلال استرس پس از سانحه در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه موثر بود.
تدوین مدل ساختاری طرحواره های ناسازگار براساس ترومای فردی و ترومای اجتماعی با میانجی گری سبک های دلبستگی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ورود به دانشگاه همواره با دامنه ای از منابع فشارزای تحصیلی، مالی، ارتباطی، اجتماعی و گاهی دوری از خانواده همراه است. مطالعه حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری طرحواره های ناسازگار براساس ترومای فردی و ترومای اجتماعی با میانجی گری سبک های دلبستگی انجام شد. روش پژوهش: روش مطالعه از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه آماری شامل 380 نفر از دانشجویان بودند که به شکل دردسترس و مبتنی بر وب انتخاب شدند. از پرسشنامه سبک دلبستگی هازان و شاور (1987)، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1998)، پرسشنامه تجربه ترومای کودکی برنشتاین و همکاران (2003) و پرسشنامه محقق ساخته ترومای اجتماعی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ترومای فردی بر طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری سبک دلبستگی ایمن تأثیر دارد (01/0>P)؛ ترومای فردی با میانجی گری سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا بر طرحواره های ناسازگار اولیه تأثیر ندارند (05/0<P)؛ ترومای اجتماعی بر طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری سبک دلبستگی ایمن و اجتنابی تأثیر دارد (01/0>P)؛ ترومای اجتماعی با میانجی گری سبک دلبستگی دوسوگرا بر طرحواره های ناسازگار اولیه تأثیر ندارد (05/0<P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد مدل ساختاری طرحواره های ناسازگار براساس ترومای فردی و ترومای اجتماعی با میانجی گری سبک های دلبستگی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج از برازش کافی برخوردار است؛ بنابراین، فراهم سازی محیط مناسب از دوران کودکی می تواند کمک شایانی به کاهش اختلالات روانی و شخصیتی در جامعه کند
تدوین مدل عملکرد تحصیلی براساس مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی، فراشناخت و ذهن آگاهی با میانجیگری حرمت خود وخودتنظیمی در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد تحصیلی یکی از متغیرهای مهم در کسب موفقیت شغلی و مقبولیت اجتماعی در هر جامعه ای محسوب می شود، به نحوی که گاهی عملکرد تحصیلی را معادل موفقیت تحصیلی می دانند. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل عملکرد تحصیلی براساس مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی، فراشناخت و ذهن اگاهی با میانجی گری حرمت خود و خودتنظیمی در نوجوانان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران درسال تحصیلی 1398 -1399 بود که 517 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده مورد نیاز برای این پژوهش از پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (2001)، پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (1383)، پرسشنامه حرمت خود کوپراسمیت (1967)، پرسشنامه فراشناخت ولز (2004)، پرسشنامه مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی تیرگر(1397) و پرسشنامه خودتنظیمی میلر و براون (1992) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم فراشناخت، ذهن آگاهی و مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی با عملکرد تحصیلی معنی داراست (01/0P<) و اثر غیر مستقیم فراشناخت، مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و ذهن آگاهی با میانجی گری حرمت خود معنی داراست (20/0 P=) و نقش واسطه ای خود را به خوبی نشان داد، در حالی که اگرچه خ ودتنظیمی ب ر عملکرد تحصیلی ت اثیر مستقیم می گذارد، اما به عنوان متغیر میانجی به صورت غیر مستقیم نمی تواند بر عملکرد تحصیلی اثر بگذارد. نتیجه گیری: می توان گفت که مدت زمان استفاده از صفحات نمایشی و فراشناخت و ذهن آگاهی در کنار سایر عوامل از جمله حرمت خود و خودتنظیمی نقش کلیدی در عملکرد تحصیلی ایفا می کنند، که به نظر می رسد نقش حرمت خود از اهمیت بیشتری برخوردار است. از این رو جهت افزایش عملکرد تحصیلی لزوم توجه به این عوامل در بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان ضروری است.
مقایسه حافظه کوتاه مدت، عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی دو زبانه ها و یک زبانه های زودهنگام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه حافظه کوتاه مدت، عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی دو زبانه ها و یک زبانه های زودهنگام و ارائه یک الگوی تبینی در دانش آموزان پسریک زبانه و دو زبانه انجام شده است. تعداد380 دانش آموز پایه پنجم دبستان شهر بجنورد با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. جهت سنجش حافظه کوتاه مدت از اشکال پیچیده ری و استریت ، جهت سنجش عملکرد خواندن از ابزار عملکرد خواندن و نارساخوانی (نما) و ازمیانگین نمرات پایان سال دروس ریاضی، فارسی و علوم به منظور سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که در هر دو گروه، اثر مستقیم حافظه کوتاه مدت بر پیشرفت تحصیلی و اثر غیرمستقیم حافظه کوتاه مدت بر پیشرفت تحصیلی با واسطه عملکرد خواندن مثبت و معنادا دار بود و بالاترین ضریب مسیر بین حافظه کوتاه مدت و پیشرفت تحصیلی و پایین ترین ضریب بین عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی مشاهده شد. در تمام مؤلفه ها بجز خرده مقیاس های حذف آواها و خواندن ناکلمات (در متغیر عملکرد خواندن) دوزبانه ها نمرات بالاتری داشتند. نتیجه آن که یادگیری مهارت های یک زبان مانند خواندن و نوشتن به غنی سازی مهارت های زبان دیگر و افزایش آواها و معانی در حافظه کمک می کند و تبحر بدست آمده در یک زبان به زبان دیگر منتقل می شود. لذا افراد دوزبانه به دلیل برخورداری از دانش و اطلاعات و تجربه های بیشتر در حوزه های زبانی مختلف مهارت های بیشتری در مقایسه با یک زبانه ها دارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه حافظه کوتاه مدت، عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی دو زبانه ها و یک زبانه های زودهنگام و ارائه یک الگوی تبینی در دانش آموزان پسریک زبانه و دو زبانه انجام شده است. تعداد380 دانش آموز پایه پنجم دبستان شهر بجنورد با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. جهت سنجش حافظه کوتاه مدت از اشکال پیچیده ری و استریت ، جهت سنجش عملکرد خواندن از ابزار عملکرد خواندن و نارساخوانی (نما) و ازمیانگین نمرات پایان سال دروس ریاضی، فارسی و علوم به منظور سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که در هر دو گروه، اثر مستقیم حافظه کوتاه مدت بر پیشرفت تحصیلی و اثر غیرمستقیم حافظه کوتاه مدت بر پیشرفت تحصیلی با واسطه عملکرد خواندن مثبت و معنادا دار بود و بالاترین ضریب مسیر بین حافظه کوتاه مدت و پیشرفت تحصیلی و پایین ترین ضریب بین عملکرد خواندن و پیشرفت تحصیلی مشاهده شد. در تمام مؤلفه ها بجز خرده مقیاس های حذف آواها و خواندن ناکلمات (در متغیر عملکرد خواندن) دوزبانه ها نمرات بالاتری داشتند. نتیجه آن که یادگیری مهارت های یک زبان مانند خواندن و نوشتن به غنی سازی مهارت های زبان دیگر و افزایش آواها و معانی در حافظه کمک می کند و تبحر بدست آمده در یک زبان به زبان دیگر منتقل می شود. لذا افراد دوزبانه به دلیل برخورداری از دانش و اطلاعات و تجربه های بیشتر در حوزه های زبانی مختلف مهارت های بیشتری در مقایسه با یک زبانه
اثربخشی داستان خوانی مشارکتی بر درک استعاره بدن مند کودکان درخودمانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی یک برنامه داستان خوانی مشارکتی در افزایش درک استعاره بدن مند در کودکان اوتیستیک با عملکرد بالا بین سه تا پنج سال انجام شد.
روش: در این برنامه از داستان هایی با استعاره های بدن مند و سؤالات تصویری برای کمک به کودکان در درک مفاهیم انتزاعی به دنبال آنها استفاده شد. برای طراحی مطالعه داستان خوانی مشارکتی، 20 داستان اصلی با عبارات استعاری برگرفته از پژوهش شجاع رضوی و همکاران (1394) و 10 داستان عامل مزاحم (بدون بیان استعاری) آماده شد. طی ده جلسه حضوری، این داستان ها به وسیله یک عروسک سخن گو به کودکان اوتیستیک ارائه شد. به کودکان گروه کنترل فقط داستان های با عامل مزاحم داده شد، و کودکان گروه مداخله 30 داستان (20 داستان اصلی و 10 داستان عامل مزاحم) را طی ده جلسه داستان خوانی دریافت کردند. قبل از داستان خوانی مشارکتی، پس از داستان خوانی مشارکتی و 40 روز پس از مداخله، از کودکان گروه کنترل و گروه مداخله عبارات استعاری با کارت های دوگانه برگرفته از پژوهش شجاع رضوی (1394) پرسیده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که کودکان اوتیستیک سه تا پنج ساله در درک مفهوم انتزاعی استعاره بدن مند از طریق برنامه داستان خوانی مشارکتی عملکرد بهتری داشتند. همچنین پس از اجرای برنامه، نمرات کودکان اوتیستیک با عملکرد بالا در پس آزمون به طور معناداری بهتر از نمرات آنها در پیش آزمون بود.
نتیجه گیری: بنابراین، این مطالعه نشان می دهد که رویکرد داستان خوانی مشارکتی می تواند درک استعاره های بدن مند را در کودکان اوتیستیک دارای عملکرد بالا افزایش دهد.
اثربخشی آموزش اخلاق زناشویی اسلامی بر ارتقای رضایت زناشویی (پژوهش تک آزمودنی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش اخلاق زناشویی اسلامی بر رضایت زناشویی زوج هاست. این پژوهش از نوع «تک آزمودنی» با طرح خط پایه چندگانه و پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری تمام افراد متأهلی بودند که در بازه زمانی اردیبهشت 1399 تا مرداد 1399 پس از مشاهده اطلاعیه ها، به مرکز مشاوره حوزه علمیه قم مراجعه کردند. روش نمونه گیری «هدفمند» بود. در مجموع از دوازده زوجی که مراجعه کردند، سه زوج که براساس پرسشنامه «رضایت زناشویی»، فهرستکار اختلالات روانی و مصاحبه بالینی، ملاک های ورود به طرح را داشتند، انتخاب شدند. شرکت کنندگان در موقعیت های خط پایه و هفت جلسه کارآزمایی و یک ماه بعد از کارآزمایی، به پرسشنامه «رضایت زناشویی» پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش تحلیل نمودار، تحلیل دیداری درون موقعیتی و بین موقعیتی، کاهش میانگین خط پایه (MBLR3)، درصد داده های غیرهمپوش (PND)، درصد تمام داده های غیرهمپوش (PAND) و تفاوت نرخ بهبود (IRD) انجام شد. نتایج بیانگر این بود که آموزش اخلاق زناشویی اسلامی به صورت معناداری در پایان دوره و پیگیری، رضایت زناشویی را در شرکت کنندگان افزایش داد. بر این اساس، می توان گفت: آموزش اخلاق زناشویی اسلامی در افزایش رضایت زناشویی همسران مؤثر است.
اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر اشتیاق تحصیلی و بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از عوامل کلیدی مؤثر در موفقیت تحصیلی دانش آموزان، اشتیاق تحصیلی و کسب مهارت های اجتماعی است. بنابراین هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر اشتیاق تحصیلی و بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان ابتدایی بود. روش: پژوهش حاضر، شبه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر (بهارستان) در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که 30 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه شامل 15 دانش آموز) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مهارت های اجتماعی (کرامتی، 1386) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (فردریکس و همکاران، 2004) بودند که قبل و بعد از ارائه آموزش مهارت های مثبت اندیشی برای هر دو گروه گواه و آزمایش اجرا شدند. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 14 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش مثبت اندیشی قرار گرفتند، اما گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره در سطح معنا داری 05/0 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات مهارت های اجتماعی و اشتیاق تحصیلی در مرحله پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معنادار وجود دارد، به طوری که مهارت های اجتماعی و اشتیاق تحصیلی در گروه آزمایش از گروه گواه بیشتر بود (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، آموزش مهارت های مثبت اندیشی به دانش آموزان کمک می کند تا خود را بهتر بشناسند و درباره خویشتن و جهان کنجکاوی کنند و تشویق می شوند تا تجربه های مثبت و خوب را باز شناسند و در نتیجه مهارت های سازشی و انگیزه تحصیلی آنها بهبود یابد.
تدوین و اعتبار سنجی بسته آموزشی توانمندسازی شناختی – هیجانی و اثربخشی آن بر حافظه کاری و بازشناسی هیجانی دانش آموزان دختر پایه ششم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تدوین و اعتبار سنجی بسته آموزشی توانمندسازی شناختی – هیجانی و اثربخشی آن بر حافظه کاری و بازشناسی هیجانی دانش آموزان دختر پایه ششم دبستان بود. روش پژوهش از لحاظ هدف بنیادی و کاربردی و از تحقیقات، ترکیبی-اکتشافی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل کتب و مقالات تخصصی فارسی و انگلیسی در حوزه توانمندسازی شناختی – هیجانی در 20 سال اخیر بود که با روش نمونه گیری هدفمند گروه نمونه انتخاب شدند. سپس مؤلفه های توانمندسازی شناختی – هیجانی استخراج و با روش کیفی تحلیل مضمون کدگذاری شدند. درنهایت بسته توانمندسازی شناختی – هیجانی طی دوازده جلسه تدوین شد و روایی صوری و محتوایی آن توسط متخصصان تأیید شد. روش پژوهش در بخش کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع ششم ابتدایی در سال 1401-1400 در مدارس شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه شامل 30 نفر از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جای دهی شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون فراخنای عددی (وکسلر، 2003) و آزمون بازشناسی هیجان چهره ای (اکمن و فرایزن، 2003) بود. نتایج نشان داد که مداخله توانمندسازی شناختی – هیجانی بر بهبود حافظه کاری و بازشناسی هیجانی در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی دار داشته است.
ارائه مدل علی ادراک از محیط آموزش الکترونیکی (مجازی) و تفکر بازتابی با توجه به نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی در میان دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل علی ادراک از محیط آموزش الکترونیکی (مجازی) و تفکر بازتابی با توجه به نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی در میان دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز است. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده، از بین تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز شیراز، 400 دانشجو به عنوان نمونه آماری انتخاب و پرسشنامه های ادارک از محیط آموزشی سوئینی و همکاران (1994)، تفکر بازتابی کمبر و همکاران (2000) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (CFI) دنیس و وندروال (2010) را تکمیل کردند. تمامی پرسشنامه ها استاندارد و دارای روایی و پایایی است (آلفا بالاتر 70/0). داده های جمع آوری شده با کمک نرم افزار لیزرل تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که اثر مستقیم و مثبت مشغولیت در تکالیف تحصیلی، اصالت یادگیری و احساس عضویت بر مولفه های انعطاف پذیری شناختی (ادراک کنترل پذیری، ادراک توجیه رفتار و ادراک گزینه های مختلف) معنی دار است. همچنین، اثر مستقیم و مثبت احساس حمایت بر مولفه های ادراک کنترل پذیری، و ادراک گزینه های مختلف معنی دار است. ضمن اینکه اثر مستقیم و مثبت احساس مالکیت بر مولفه ادراک توجیه رفتار معنی دار است. اثر مستقیم و مثبت مولفه های انعطاف پذیری بر تفکر بازتابی نیز معنی دار است. همچنین نتایج نشان داد که به طور کلی نقش واسطه ای مولفه های انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین ادراک از محیط آموزشی با تفکر بازتابی دانشجویان معنی دار است.
تدوین مدل علّی آسیب پذیری نوجوانان به اعتیاد براساس حساسیت پردازش حسی و سیستم های مغزی رفتاری با میانجی گری سرکوب گری عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
۳۵۲-۳۲۳
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل علّی آسیب پذیری نوجوانان به اعتیاد بر اساس حساسیت پردازش حسی و سیستم های مغزی رفتاری با میانجی گری سرکوب گری عاطفی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان شهر مشهد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از این بین، 228 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد، حساسیت پردازش حسی، سیستم های مغزی رفتاری، و سازگاری بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد حساسیت پردازش حسی و سیستم بازداری رفتاری اثر مثبت و معنادار و سیستم فعال ساز رفتاری اثر منفی و معنادار بر آسیب پذیری به اعتیاد داشتند و سرکوب گری عاطفی در رابطه حساسیت پردازش حسی و سیستم های مغزی رفتاری نقش واسطه ای داشت. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، در زمینه آسیب پذیری به اعتیاد، پیشنهاد می شود در کلینیک های درمان اعتیاد، برای کاهش سطح آسیب پذیری به اعتیاد نوجوانان به پیشایندهای حساسیت پردازشی و سیستم های مغزی و پیامدهای منفی احتمالی آن ها توجه بیشتری شود.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی در نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
103 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی در نوجوانان بزهکار انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با پیگیری و گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 30 نوجوان بزهکار 16 تا 20 سال کانون اصلاح و تربیت شهر نکا بود که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان، مقیاس کنترل عواطف و مقیاس سرزندگی ذهنی نوجوانان بود. برنامه روان درمانی مثبت نگر به صورت هفتگی طی 8 جلسه دو ساعته به گروه آزمایشی، آموزش داده شد. پس از پایان جلسات، پس آزمون و 3 ماه بعد از آن پیگیری اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان دادند برنامه روان درمان گری مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی نوجوانان بزهکار مؤثر بوده است و این تأثیر تا مرحله پیگیری ادامه داشت. درمجموع، نتایج حاکی از آن است که برنامه روان درمانگری مثبت نگر در افزایش خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی نوجوانان بزهکار اثربخش است و این برنامه را می توان در جهت ارتقای کاهش رفتارهای بزهکارانه در نوجوانان استفاده کرد.
اثربخشی تلفیقی درمان تنظیم هیجان و شفقت درمانی بر اجتناب تجربه ای زنان دارای تجربه خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
217 - 223
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تلفیقی درمان تنظیم هیجان و شفقت درمانی بر اجتناب تجربه ای زنان دارای تجربه خشونت خانگی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ى هدف مطالعه ى حاضر تمامى زنان 20 تا 40 سال آسیب دیده از خشونت خانگى مراجعه کننده به کلینیک هاى روانشناسى و مشاوره و مراکز پزشکى قانونى در شهر مشهد بودند.20 نفر به شیوه ى نمونه گیرى داوطلبانه انتخاب شده و به صورت تصادفى به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. براى جمع آورى داده ها از پرسشنامه چند بعدی اجتناب تجربی گامز و همکاران (2011) استفاده شد. گروه آزمایش مداخله درمان تلفیقی هیجان مدار مبتنی بر شفقت در 10 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. سرانجام داده های پژوهش با تحلیل کواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند تلفیق درمان تنظیم هیجان و شفقت درمانی باعث کاهش اجتناب تجربی در زنان دارای تجربه خشونت خانگی شده است. بر اساس یافته های پژوهش، با در نظر گرفتن نقش مهم زنان در جامعه و خانواده و لزوم توجه به سلامت روانی آن ها، لازم می باشد در مراکز مشاوره و بازتوانی، کارگاه های آموزشی درزمینه آموزش شفقت درمانی و درمان تنظیم هیجان برگزار گردد.
اثربخشی آموزش پروتکل جامع یوگا بر توجه انتخابی، بازداری پاسخ و کنترل تداخل در کودکان دارای نشانگان نقص توجه بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
239 - 248
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش پروتکل جامع یوگا بر توجه انتخابی، بازداری پاسخ و کنترل تداخل در کودکان دارای نشانگان نقص توجه بیش فعالی(ADHD) بود. این پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان پسر دبستانی شهرستان میانه در سال تحصیلی 98-97 بودند. نمونه پژوهش40 آزمودنی بود که باروش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای (با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی کودکان CSI-4 فرم والدین) انتخاب و تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پیش آزمون و پس آزمون، با آزمون استروپ انجام شد. گروه آزمایش 6 ماه آموزش یوگا در قالب یک پکیج (برنامه-های تنفسی، حرکات، تن آرامی، تصویرسازی و مراقبه) تمرین داشت. داده ها با آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش یوگا در مرحله پس آزمون در هر دو موقعیت همخوان و ناهمخوان موجب کاهش معنادار" نمره تداخل، زمان آزمایش، تعداد خطا، زمان واکنش" و افزایش معنادار "پاسخ صحیح" در گروه آزمایش شد(05/0p <). آموزش یوگا اثربخش بوده و موجب بهبود توجه انتخابی، بازداری پاسخ و کنترل تداخل در کودکان دارای نشانگان ADHDشده است. بنابراین می توان از یوگا درجهت طراحی روش های درمانی غیردارویی مانند یوگادرمانی برای بهبودی کودکان دارای نشانگان و یا اختلال AD HD بهره برد.
پیش بینی شرمساری نوجوانان بر اساس شفقت به خود و تنظیم هیجان با توجه به نقش میانجی حل مشکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف پیش بینی شرمساری نوجوانان بر اساس شفقت به خود و تنظیم هیجان با توجه به نقش میانجی حل مشکل در نوجوانان 12 تا 15 سال شهر تهران انجام شد. روش پژوهش: در قالب یک طرح همبستگی به شیوه مقطعی، 320 نفر (دختر و پسر) از نوجوانان شهر تهران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که پس از جمع آوری داده ها، تعداد 312 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل بوده است و از شرکت کنندگان خواسته شد به پرسشنامه های استاندارد تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، حل مشکل هپنر و پترسون (1982)، شفقت به خود نف (2003) و احساس شرم و گناه کوهن و همکاران (2011) پاسخ دهند. به منظور تحلیل داده از نرم افزارهای Spss و Smart-PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که 65.9 درصد از تغییرات شرمساری ناشی از تغییرات متغیرهای شفقت به خود و تنظیم هیجانی است و تمامی متغیر های مذکور تأثیر معناداری بر شرمساری دارند (001/0P<). همچنین نتایج مرتبط با نقش میانجی گری حل مشکل، نشان داد که صرفاً تنظیم هیجان منفی از طریق حل مشکل بر شرمساری با شدت 0.45 اثر غیرمستقیم دارد (001/0P<) و دو متغیر تنظیم هیجان مثبت و شفقت به خود از طریق حل مشکل بر شرمساری دارای تأثیر غیرمستقیم نمی باشند (05/0P>). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که متغیرهای شفقت به خود و تنظیم هیجانی بر شرمساری نوجوانان تأثیرگذار می باشند و حل مشکل در رابطه بین تنظیم هیجان منفی و شرمساری نوجوانان نقش میانجی دارد؛ بنابراین، توجه به این مکانیسم ها می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانیِ کارآمد برای نوجوان در مقابله با شرمساری نوجوانان و ابتلا به نشانه های افسردگی مفید باشد.
Structural Model of Math Anxiety with Math Self-efficacy and Math Attitude: Mediating Role of Numerical Memory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to investigate the relationship of math anxiety with math self-efficacy and math attitude, considering the mediating role of numerical memory via the structural equation modeling. The research adopted a correlational method. The statistical population of the study comprised secondary school students from Oshnavieh city in Iran (N= 4280) in 2019. From this statistical population, 200 students were selected as the sample using the cluster random sampling method, and were administered the Plack and Parker math anxiety tests (1982), Wechsler Numerical Memory Scale (2003), Liu and Koirala Math Self-Efficacy Scale (2009) and the Fennma-Sherman Math Attitude Scale (1976). The structural equation modeling approach was used to examine the data using SPSS 26 and AMOS 26 software. The findings of the study indicated that students' math anxiety is directly influenced by numerical memory (p= 0.001), mathematical self-efficacy (p=0.01), and mathematical attitude (p=0.1). Additionally, it was observed that mathematical self-efficacy indirectly influences students' math anxiety via numerical memory (p= 0.05). Furthermore, the indirect effect of math attitude via numerical memory on students' math anxiety was not confirmed (p=0.54). Based on these findings, it can be concluded that it is imperative to address both math self-efficacy and math attitude to reduce students' math anxiety. Consequently, it is recommended that educators create an environment that fosters a positive attitude towards mathematics lessons and enhances students' self-efficacy in mathematics.
طراحی الگوی آموزش اخلاق حرفه ای برای دانشجومعلمان در دانشگاه فرهنگیان، یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی فرایند آموزش اخلاق حرفه ای معلمی در دانشگاه فرهنگیان و طراحی الگوی آن است. به این منظور از راهبرد پژوهش نظریه داده بنیاد استفاده شد که از دسته پژوهش های کیفی است. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل کلیه استادان درس اخلاق حرفه ای معلم در دانشگاه فرهنگیان است که از میان آن ها بر اساس ملاک اشباع نظری، با 15 نفر مصاحبه به عمل آمد. داده های بدست آمده پس از کدگذاری باز، محوری و انتخابی در 10 مقوله اصلی قرار گرفت که که در قالب مدل پارادایمی شامل: شرایط علّی (استاد مناسب، محتوای مناسب)، مقوله کانونی (اثربخشی آموزش اخلاق)، راهبردهای آموزش اخلاق حرفه ای (روش تدریس اثربخش، توانمندسازی مداوم)، زمینه (دانشگاه اخلاقی)، شرایط مداخله گر (تعارض میان آموخته ها و میدان عمل، استادان فاقد صلاحیت) و پیامدهای (مثبت و منفی) فرایند آموزش اخلاق حرفه ای معلم و روابط بین ابعاد مختلف آن را منعکس می نمایند که با این مقوله ها می توان اخلاق حرفه ای را به دانشجومعلمان آموزش داد. در پایان بر مبنای نتایج به دست آمده، پیشنهادهایی برای بهبود فرایند آموزش اخلاق حرفه ای معلم در دانشگاه فرهنگیان ارائه شده است.
رابطه ساختاری شرم از تصویر بدن و اشکال خودانتقادی/ اطمینان بخشی به خود در دانش آموزان دختر: نقش واسطه ای ابعاد ترس از شفقت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
93 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری میان اشکال مختلف خودانتقادی و شرم از تصویر بدنی دانش آموزان دختر با واسطه جنبه های مختلف ترس از شفقت بوده است . روش: این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی و جامعه آماری آن شامل تمامی نوجوانان دختری است که در نیمسال تحصیلی دوم 1400 -1399 در مقطع متوسطه دوم دبیرستان های شهر کازرون به تحصیل اشتغال داشتند. گردآوری داده ها، بنا به محدودیت های ناشی از همه گیری کرونا، به صورت آنلاین و با استفاده از لینکی انجام گرفت که به گروه های مجازی کلاس ها ارسال شده بود. نمونه پژوهشی نیز شامل تمامی 581 دانش آموزانی است که به صورت داوطلبانه و با پاسخگویی به لینک پرسشنامه ها در این مطالعه شرکت نموده اند. این لینک از مجموعه گویه های مربوط به سه ابزار مقیاس شرم از تصویر بدن (BISS)، پرسشنامه ترس از شفقت (FCS) و پرسشنامه اشکال انتقادگری/خود-تازی و اطمینان بخشی به خود (FCSSS) تشکیل شده است. جهت آزمون مدل نیز از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس-22 استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل ضمن تایید اثرمستقیم اشکال خودانتقادی بر ترس از شفقت و شرم از تصویر بدنی، نقش واسطه گری دو جنبه ترس از شفقت، یعنی ترس از شفقت به خود و ترس از شفقت دیگران را در رابطه میان خودانتقادی و شرم از تصویر بدن مورد تایید قرار داده است . نتیجه گیری: یافته ها نویدبخش این موضوع است که می توان جهت پیشگیری از تجربه شرم از تصویر بدنی در نوجوانان دختر بر کاهش خودانتقادی و و به تبع آن کاهش ترس از شفقت تکیه نمود.