فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶٬۲۴۱ تا ۲۶٬۲۶۰ مورد از کل ۳۵٬۲۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، سنجش کیفیت خدمات بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان بوشهر بر اساس مدل مقیاس کیفیت، مطابق تعریف پاراسورامان (عوامل ملموس، پاسخ گویی، تضمین، قابلیت اطمینان و همدلی) و دو بعد اضافی(مدیریت دارو و خدمات پاراکلینیکی) است. این پژوهش از نظرهدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و به صورت مقطعی است. جامعه آماری پژوهش بیماران و ارباب رجوعان بیمارستان های استان بوشهر بوده و 450 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سروکوال و برای تحلیل داده ها از آزمون مقایسه زوجی و آزمون فریدمن استفاده گردید. نتایج این تحقیق در سطح اطمینان 95% نشان می دهد که در تمام ابعاد هفت گانه، انتظارات مراجعین فراتر از عملکرد بیمارستان ها می باشد. به بیانی دیگر در تمام ابعاد کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی، شکاف وجود دارد. بیشترین شکاف در بعد تضمین و کمترین شکاف در بعد مدیریت دارو بدست آمد. نتایج حاکی از آن است که مراجعین از هیچ یک از ابعاد کیفیت رضایت کافی ندارند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که مدیران بیمارستان های استان بوشهر باید به این نکته واقف باشند که عملکرد بیمارستان ها در تمام ابعاد هفت گانه و در کل از نظر مراجعه کنندگان، کمتر از انتظارات آنهاست. میانگین انتظارات 3/92 و میانگین ادراکات 3/07 است که گویای شکاف بین ادراکات بیماران از خدمات بیمارستانی و انتظارات آنها از این خدمات است. در تمام ابعاد یعنی عوامل ملموس، تضمین، همدلی، قابلیت اعتبار، پاسخگویی، مدیریت دارو و خدمات پاراکلینیکی، انتظارات بیماران فراتر از عملکرد بیمارستان ها می باشد. نمرات منفی کیفیت خدمات نشانگر آن است که نیاز به بهبود کلیه ابعاد کیفیت خدمات در بیمارستانها وجود دارد. به همین دلیل پیشنهاد می شود مدیران برای کاستن شکاف کیفی موجود، به نیازهای بیماران و ارائه مطلوب خدمات توجه بیشتری نمایند و منابع مالی را برای بهبود عملکرد در حوزه هایی که اثر بیشتری بر ادراک بیمار از کیفیت خدمات دارد، تخصیص دهند.
بررسی اثرات لوموسیتی بر حافظه ی فعال، حافظه ی بصری و عملکرد های اجرایی سالمندان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: لوموسیتی یک بازی رایانه ای برای افزایش و بهبود حافظه و کارایی مغز سالمندان است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثرات لوموسیتی بر حافظه ی فعال، حافظه ی بصری و عملکرد های اجرایی سالمندان ساکن در خانه های سالمندان انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه ی تجربی براساس طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مسن ۶۵-۷۰ ساله ساکن خانه های سالمندان شهرستان بوکان، در سال ۱۳۹۸ بود. برخی از آن ها که قادر به خواندن و نوشتن بودند با استفاده از نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و سپس به طور تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل انتخاب شدند. در این پژوهش، به ترتیب از آزمون استروپ ) (SCWT ، آزمون کارت های ویسکانسین ( WCST ) و مقیاس حافظه ی وکسلر ( WMS ( برای سنجش حافظه ی فعال، حافظه ی بصری و عملکردهای اجرایی استفاده شد. در نهایت داده ها به وسیله تحلیل کوواریانس و نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۴، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که لوموسیتی در حافظه ی فعال (۱۸/۸۵۶= F و ۰/۰۰۱= P )، حافظه ی بصری (۷/۹۷= F و ۰/۰۰۹= P ) و عملکردهای اجرایی (۹/۹۴= F و ۰/۰۰۴= P )، در سطح اطمینان ۰/۹۵ معنی دار بود. همچنین نتایج نشان داد که بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون متغیرهای مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد که نشان دهنده تأثیرات مثبت لوموسیتی بر حافظه ی فعال، حافظه ی بصری و عملکرد های اجرایی شرکت کنندگان است. نتیجه گیری: از آنجا که استفاده از بازی های رایانه ای، از جمله لوموسیتی، می تواند کارکردهای اصلی شناختی مانند عملکردهای اجرایی و حافظه را بهبود بخشد؛ بنابراین توصیه می شود از این نوع بازی ها در خانه های سالمندان برای توانبخشی افراد مسن استفاده شود.
در جستجوی انسانیت: مروری بر نظریه های انسانیت کاهی و انسانیت زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنگ بنای انسانیت چیست و انکار خصایص انسانی که تحت عنوان انسانیت زدایی مفهوم می گردد به چه معناست؟ پژوهش حاضر به منظور دستیابی به تعریفی جامع از مفهوم انسانیت و انسانیت زدایی به مرور نظریات اخیری که این مفاهیم، بن مایه های اصلی آن ها را تشکیل می دهد، می پردازد. مطالعات انجام شده که درصدد یکپارچه سازی آراء موجود در خصوص این مفاهیم بوده اند، انسانیت را متشکل از وجوهی دوگانه که برخی از آن ها منحصر به انسان و برخی دیگر به ماهیت انسان بودن تعلق دارند، تقسیم می کنند. متعاقب این مفهوم پردازی از انسانیت، انکار هر یک از وجوه و یا هر دو وجه، نمودهای مختلف انسانیت زدایی را پدید می آورد. انسانیت زدایی پیامدهایی شایع و درعین حال وخیمی همچون کاهش رفتار جامعه پسندانه، همدلی جانبدارانه، افزایش رفتار ضداجتماعی و نقض حقوق اخلاقی افراد و گروه های انسانیت زدایی شده را به همراه دارد؛ که بر ضرورت توجه بیشتر به راهکارهای پیشگیری کننده و تعدیل کننده این پدیده و پیامدهایش اشاره دارد. در همین راستا، مطالعات راهکارهایی همچون افزایش تماس اجتماعی و ایجاد هویت مشترک ورای سوگیری های مرسوم را پیشنهاد کرده اند.
سخن سردبیر: در وصف مظلومیت علم روان شناسی کودک در ایران
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
177 - 186
حوزههای تخصصی:
برخی از افراد علیرغم طبیعی یا تقریباً طبیعی بودن ظاهر جسمانی، اشتغال ذهنی مداومی درباره ظاهر جسمانی خود دارند. پژوهش هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین-فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون به همراه گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن در کلینیک پویش فهیم شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند، که از بین آنان تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس اصلاح شده ییل- براون برای اختلال بدشکلی بدن، پرسشنامه خودتفسیری هاردین و همکاران، پرسشنامه خلاقیت عاطفی آوریل و پرسشنامه تنظیم هیجان بین فردی هافمن و همک اران بودند. گروه آزمایش مهارت تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس در طی 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. داده های جمع آوری شده توسط تحلیل کوواریانس یک راهه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری، خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجان بین فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن اثربخش می باشد (05/0>P). بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش خودتفسیری مستقل، افزایش خلاقیت عاطفی و تنظیم هیجانی بین فردی دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن اثربخش است.
تأثیر آموزش خانواده محور بر نگرش به مواد و باورهای غیر منطقی دانش آموزان دختر دارای والد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
11-28
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش خانواده محور بر نگرش به مواد مخدر و باورهای غیر منطقی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه دارای والد معتاد شهرستان سبزوار در سال 1395 انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی و با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه دارای والد معتاد بودند که از بین آن ها 36 نفر به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و در دو گروه گواه و آزمایش به صورت تصادفی جای گرفتند. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه تحت برنامه آموزش خانواده محور قرار گرفتند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده ازپرسش نامه نگرش نسبت به اعتیاد و باورهای غیر منطقی جونز جمع آوری شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش خانواده محور بر مولفه های نگرش به مواد مخدردانش آموزان دختر دارای والد معتاد تاثیر مثبت داشت (0/05 p< )؛ اما این برنامه آموزشی تنها بر نیاز به تائید دیگران، تمایل به سرزنش و وابستگی از مولفه های باورهای غیرمنطقی تاثیر مثبت داشت (0/05 p< ) و بر سایر مولفه ها موثر نبود. نتیجه گیری: با توجه به این که آموزش خانواده محور موجب نگرش منفی نسبت به اعتیاد و تغییر در برخی مولفه های باورهای غیرمنطقی دانش آموزان دختر دارای والد معتاد شد، لازم است که این گونه برنامه های آموزشی در دبیرستان ها و دانشگاه ها مورد توجه قرار گیرد.
بررسی ویژگی های روان سنجی، ساختار عاملی و روایی سازی مقیاس تأخیر در خشنودی تحصیلی و ارتباط آن با جهت گیری هدف پیشرفت و خود-کارآمدی تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بافت تحصیلی، تأخیر در خشنودی به عنوان حالتی از قصد و آمادگی برای به تعویق انداختن پاداش های فوری به منظور دنبال کردن اهداف بلندمدت تعریف می شود. پژوهش حاضر با هدف وارسی شاخص های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس تأخیر در خشنودی تحصیلی بیمبنتی و کارابنیک انجام گرفت. این مقیاس 10 گویه ای بر روی یک نمونه 250 نفری از دانش آموزان متوسطه دوم شهر اهواز که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده بودند، اجرا گردید. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس های تأخیر در خشنودی تحصیلی، جهت گیری هدف پیشرفت و خود-کارآمدی تحصیلی استفاده گردید. نتایج تحلیل عامل تأییدی حکایت از برازش مطلوب مدل با داده ها دارد. نتایج ضریب آلفای کرونباخ (79/0) و تنصیف (74/0) نشان دهنده همسانی درونی مقیاس بود. افزون بر این، همبستگی مثبت و معنی دار تأخیر در خشنودی تحصیلی با جهت گیری هدف پیشرفت و خود-کارآمدی تحصیلی به دست آمد. به طور کلی، نتایج پژوهش نشان داد مقیاس تأخیر در خشنودی تحصیلی ابزاری قابل اعتماد و معتبر برای کاربرد در پژوهش های آموزشی و روان شناختی است.
پیش بینی رفتارهای یادگیری بر اساس متغیرهای انگیزشی ثبات قدم، خود انضباطی و اشتیاق تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه پیش بینی رفتارهای یادگیری بر اساس متغیرهای انگیزشی ثبات قدم، خود انضباطی و اشتیاق تحصیلی بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه تبریز بودند. تعداد 300 نفر از آنان با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از مقیاس های ثبات قدم آنجلا داکورث، خود انضباطی تحصیلی مالتبی و همکاران، اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران و رفتارهای یادگیری مک درموت و همکاران برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل رگرسیون چندگانه به کمک نرم افزار SPSS نشان داد که هر سه متغیر ثبات قدم، خود انضباطی و اشتیاق تحصیلی توانایی پیش بینی مثبت رفتارهای یادگیری در بین دانشجویان را دارند. ثبات قدم، خود انضباطی و اشتیاق تحصیلی سه عامل فردی مؤثر هستند که بر رفتارهای یادگیری اثرگذارند و این امر می تواند به عنوان چشم اندازی جدید، راهکارهای آموزشی تازه ای پیش روی مسئولان آموزشی و دانشجویان قرار دهد. کلیدواژه ها: رفتارهای یادگیری، ثبات قدم، خود انضباطی، اشتیاق تحصیلی
بررسی اثر سرمایه های روانشناختی بر تعهد سازمانی و رضایت شغلی (مورد مطالعه سازمان صنایع ومعادن استان اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روانشناسی صنعتی/سازمانی سال سوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۲
53 - 63
حوزههای تخصصی:
مقایسه سبک های دل بستگی و ناگویی هیجانی بین اقدام کنندگان به خودکشی و افراد گروه کنترل
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودکشی را می توان به عنوان اقدامی آگاهانه در خودآزاری تعریف نمود که به مرگ منتهی می گردد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک های دل بستگی و ناگویی هیجانی در بیماران اقدام کننده به خودکشی و افراد بهنجار است. روش: به همین منظور، در یک مطالعه علی مقایسه ای از بین کلیه افراد اقدام کننده به خودکشی و افراد عادی شهرستان گنبد، به روش نمونه گیری در دسترس، تعداد ۵۰ نفر از افراد اقدام کننده و تعداد ۵۰ نفر افراد بهنجار انتخاب شده و پرسشنامه سبک های دل بستگی هازن و شیور و ناگویی هیجانی تورنتو را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و در نرم افزار ۱۸ SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در بعد دشواری در تنظیم هیجانات در ناگویی هیجانی تفاوت بین دو گروه معنادار است. همچنین تفاوت بین سبک دل بستگی اجتنابی و ایمن در دو گروه معنادار (۰/۰۵ > p ) است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان بیان کرد نقص در بیان و تشخیص احساسات در رفتارهای پرخطر از جمله خودکشی مؤثر باشد. ارتباط نادرست بین فراخوان و ارزیابی محرک هیجانی، منجر به نقص در پردازش اطلاعات هیجانی می شود. به نظر می رسد در خودکشی عوامل بین فردی و ویژگی های هیجانی نقش دارند که در برنامه ریزی جهت پیشگیری و درمان باید به آن ها توجه نمود.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی مبتنی بر استعاره های مثنوی معنوی بر ابعاد سرمایه روانشناختی در دانشجویان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
171 - 204
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی براستعاره های مثنوی معنوی بر بهبود ابعاد سرمایه روانشناختی در دانشجویان افسرده دختر صورت گرفت. ابتدا جهت استخراج استعاره های مثنوی معنوی، از تحلیل محتوای کیفی جهت دار (رهنمودی) و تحلیل محتوای کمی با نرم افزار MAXQDA استفاده شد. کدهای شناسایی شده به روش پایایی کدگزاران توسط 5 صاحبنظر روانشناس اعتبارسنجی شد که با درجه توافق 85/0 تایید شده و در پروتکل ذهن آگاهی جایگزین شدند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون به همراه گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 195 نفر از دانشجویان دختر که در سال 98 دانشجوی رشته روانشناسی واحد چالوس بودند. 40 دانشجواز طریق روش نمونه گیری هدفمند که نمرات بالایی در پرسشنامه افسردگی بک کسب نمودندانتخاب شده و به گونه ی تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 20 نفر) جای گذاری شدند. محتوای جلسات درمان ذهن آگاهی مبتنی بر استعاره های مثنوی معنوی در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار22- SPSS و روش تحلیل واریانس مختلط انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان داد بین میانگین ابعاد سرمایه روانشناختی(خودکارآمدی، امید، تاب آوری و خوش بینی) در گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری (p <0/05)وجود داشت و همچنان در پیگیری یک ماهه وضعیت خود را حفظ نمود. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که درمان ذهن آگاهی مبتنی بر استعاره های مثنوی معنوی موجب بهبود سرمایه روانشناختی دانشجویان دختر افسرده می شود.
توسعه دانش حرفه ای معلمان بر مبنای نیازهای اساسی روان شناختی دانش آموزان: مؤلفه های درگیری تحصیلی و ادراک کنترل زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
129 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه، ارائه راهکارهای عملی جهت توسعه ی دانش حرفه ای معلمان برمبنای نیازهای اساسی روان شناختی دانش آموزان، باتوجه به دومتغیر درگیری تحصیلی و ادراک کنترل زمان بود. روش: روش پژوهش ازنوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه ی دانش آموزان دخترمقطع دوره ی متوسطه دوم، (8000 نفر) بودند. شرکت کنندگان 316 دانش آموز (16 تا 18 سال) دختر دوره متوسطه دوّم بودند که باروش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه مدیریت زمان ماکان (1994)، خودتعیین گری گاردیا، دسی ورایان (2000) و درگیری تحصیلی ریو (2013) پاسخ دادند. ازنظریه خودتعیین گری دسی و رایان برای ارزیابی نیازهای اساسی روان شناختی (متغیر ملاک) و از نظریه مدیریت زمان ماکان، برای ارزیابی ادراک کنترل زمان (متغیرپیش بین) استفاده شد. یافته ها: روش آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه و گام به گام بود. مدیریت زمان و درگیری تحصیلی، (%18تا21) واریانس نیازهای اساسی روان شناختی تبیین می کنند. هدف گزینی، مکانیسم های مدیریت زمان و درگیری شناختی، پیش بینی کننده های نیاز خودپیروی، نمره کل درگیری تحصیلی (شناختی و عاملی) و ادراک کنترل زمان پیش بینی کننده های نیازشایستگی و درگیری تحصیلی و مکانیسم های مدیریت زمان، به عنوان پیش بینی کننده های نیاز پیوند شناسایی شدند. نتیجه گیری: دراین مطالعه، مؤلفه های فردی محیط های یادگیری مطالعه شد، پیشنهاد می شود، مؤلفه های محیطی همچون روابط معلم دانش آموز، سبک های یادگیری و تدریس مطالعه شود.
بررسی ارتباط حمایت اجتماعی ادراک شده با سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت در زنان شرکت کننده در برنامه تشخیص زودرس سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: با توجه به اهمیت حمایت اجتماعی ادراک شده و ارتباط آن با سبک زندگی سالم در این مطالعه میانگین نمره حمایت اجتماعی و سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت و میزان همبستگی آن ها در زنان شرکت کننده در برنامه تشخیص زودرس سرطان پستان بررسی شد. مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی (توصیفی تحلیلی) هزار زن شرکت کننده در پویش تشخیص زودرس سرطان پستان از شانزده مرکز بهداشتی درمانی شهر اراک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و دو پرسش نامه اجتماعی ادراک شده و سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت توسط آن ها تکمیل شد. برای توصیف متغیرها از میانگین ± انحراف معیار یا تعداد و درصد و برای ارتباط سنجی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. داده ها به کمک نرم افزار SPSS ویرایش 23 تحلیل شدند. یافته ها: میانگین±انحراف معیار سن زنان شرکت کننده/ در مطالعه 11/30±33/78 سال بود. همبستگی قابل قبولی بین اجتماعی ادراک شده و سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت وجود داشت (0/42=r). در همبستگی زیرگروه های سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت با اجتماعی ادراک شده بیشترین آن مربوط به خودشکوفایی و کمترین مربوط به فعالیت بدنی (0/46 تا 0/26=r) بود. در رابطه با تأثیر زیرشاخه های اجتماعی ادراک شده بر سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت بیشترین و کمترین تأثیرپذیری به ترتیب ناشی از حمایت خانواده و دوستان (0/40=r و 0/30=r) است. نتیجه گیری: طبق نتایج مطالعه، رابطه مستقیم و معناداری بین حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت وجود دارد؛ بنابراین می توان با افزایش اجتماعی ادراک شده، سبب ارتقای سبک زندگی سالم شد.
مقایسه حافظه سرگذشتی خاص و بیش کلی گرا در زنان افسرده، مضطرب و سالم
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حافظه سرگذشتی که حافظه شخصی و تجارب زندگی فرد است، تحت تأثیر حالت های هیجانی منفی قرار می گیرد و بازیابی خاطرات سرگذشتی را به طور اختصاصی دچار مشکل می کند . هدف: هدف پژوهش مقایسه حافظه سرگذشتی خاص و بیش کلی گرا در زنان افسرده، مضطرب و سالم بود. روش : روش پژوهش پس رویدادی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به افسردگی، اضطراب و بهنجار بود. بدین منظور 30 زن افسرده و 30 زن مضطرب که در سال 1393 به مراکز مشاوره روانشناختی شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، با تشخیص روانپزشک و روانشناس به پژوهشگر ارجاع داده شدند؛ همچنین 30 زن سالم که سابقه هیچ گونه اختلال روانپزشکی نداشتند، انتخاب شدند. سپس آزمون بازیابی خاطرات سرگذشتی ( AMT ) بر روی نمونه اجرا گردید. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره ( MANOVA ) نشان داد که بیش کلی گرایی و کم اختصاصی سازی در زنان افسرده بیش تر از گروه مضطرب و سالم است ولی بین زنان مضطرب و سالم تفاوتی دیده نشد (005/0> (P . همچنین میزان یادآوری خاطرات خاص در پاسخ به محرک واژه های مثبت در گروه افسرده به طور معناداری کمتر از دو گروه دیگر بود (002/0> (P . نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که میزان یادآوری خاطرات سرگذشتی بیش کلی گرا در زنان افسرده نسبت به دو گروه مضطرب و سالم بیشتر است. بنابراین کلی گویی حافظه از ویژگی های خلق افسرده است . در حالی که بین یادآوری خاطرات سرگذشتی بیش کلی گرا در افراد مضطرب و سالم تفاوت معناداری مشاهده نشد که نشان دهنده مرتبط نبودن حافظه سرگذشتی بیش کلی گرا و اضطراب است.
مسیرهای دستیابی به شبکه ها، انجمنها و منابع علمی روان شناختی
حوزههای تخصصی:
اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط متقابل بر کاهش خشم و عصبیت دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۳ بهار ۱۳۹۳ شماره ۴۹
23-41
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط متقابل بر کاهش خشم و عصبیت دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر رشت است. این پژوهش نیمه تجربی بر روی 60 نفر از دانش آموزانی که در آزمون پرخاشگری (AGQ) نمره بالایی بدست آورده بودند، اجرا گردید. این نمونه از طریق گزینش تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه همتا (گروه آزمایش و گروه گواه) تقسیم شدند، آموزش گروهی به شیوه تحلیل ارتباط متقابل که بر طبق مجموعه مفاهیم این نظریه تهیه شده بود، طی 8 جلسه ی 90 دقیقه ای و هفته ای یک بار به گروه آزمایش ارائه و طی این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت ننمودند. بعد از اتمام آموزش پس آزمون بر روی دو گروه اجرا گردید. اطلاعات مذکور با استفاده ازتحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که اختلاف معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل و جود دارد ( )، به عبارت دیگر مداخله آزمایشی (آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط متقابل) موجب کاهش خشم و عصبیت در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است.
طراحی الگوی شایستگی های کارکردی دانش آموختگان دکتری دانشگاه ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: باوجود رشد کمی تعداد مؤسسه های آموزش عالی و تعداد بالای پذیرش دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی در کشور، همچنان تردیدهایی پیرامون توانمندی دانش آموختگان برای حضور در بازار کار وجود دارد. هدف این مقاله ، طراحی الگوی شایستگی های کارکردی دانش آموختگان دکتری به منظور جذب آنها در بازار کار می باشد. روش ها: مطالعه ی حاضر از منظر هدف ، یک پژوهش توسعه ای است که با روش آمیخته صورت گرفته است. از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایش مقطعی است. تعداد نمونه، در بخش کیفی شامل شانزده نفر از خبرگان تجربی و نظری بود. در بخش کمی نیز از دیدگاه 140 نفر ازدانش آموختگان و دانشجویان دکتری استفاده شده است.ابزارگردآوری داده ها،مصاحبه و پرسشنامه بود .در تحلیل داده ها نیز روش های تحلیل مضمون، مدل سازی ساختاری-تفسیری و حداقل مربعات جزئی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: درتحلیل کیفی مصاحبه ها، شش عامل مؤثر بر شایستگی های کارکردی دانش آموختگان دکتری ، از جمله شایستگی پژوهشی، شایستگی آموزشی، شایستگی فرهنگی، شایستگی خدماتی، شایستگی اجرایی و شایستگی اخلاقی شناخته شدند. همچنین شایستگی اخلاقی به عنوان عامل زیربنایی الگو، تأثیر مستقیمی بر شایستگی خدماتی و شایستگی فرهنگی دارد. این مؤلفه ها بر شایستگی پژوهشی و آموزشی نیز اثر می گذارند که در نهایت شایستگی اجرایی قابل حصول است. الگوی اولیه ی شایستگی های کارکردی نیز با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی اعتباریابی شدو شاخص های برازش بیرونی و درونی نشان می دهند که الگوی ارائه شده از اعتبار مناسبی برخورداراست. نتیجه گیری: الگوی شایستگی های کارکردی دانش آموختگان دکتری ، متشکل از شش عامل اصلی، از برازش مطلوبی برخوردار است.این پژوهش برای اولین بار در کشور انجام گرفته که در نهایت با الگوی ارائه شده، انتظار می رود بستر مناسبی برای اشتغال دانش آموختگان درکشور فراهم گردد.
بررسی اثر بخشی رویکرد درمانی نظام های زبان مشارکتی بر افزایش میزان خود-کارآمدی زوج های دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۲ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴۸
57-76
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رویکرد درمان نظام های زبان مشارکتی بر افزایش میزان خود- کار آمدی زوج های دانشجو بود.جامعه آماری، دانشجویان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره دانشجویی دانشگاه های شهر تهران بودند.نمونه مورد پژوهش 14 زوج بودند که به روش تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. زوجین گروه آزمایش در 8جلسه درمان شرکت نمودند. داده ها به وسیله مقیاس خود-کارآمدی مقابله با مشکلات چسنی و پرسشنامه جمعیت شناختی، جمع آوری گردیدند.داده ها در ابتدا مطابق با روش تحلیل کوواریانس (تک متغییری) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. و سپس به منظور تعیین میزان اثربخشی درمان بر هر یک از ابعاد خود-کارآمدی (متغیرهای وابسته)، از روش تحلیل کوواریانس (چند متغییری) استفاده گردید. نتایج نشان داد که زوج درمانی بر اساس رویکرد نظام های زبان مشارکتی بر خودکارآمدی زوج ها اثر دارد و این اثربخشی در سطح 0.001>p معنادار است. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که این زوج درمانی بر کلیه خرده مقیاس های خود-کارآمدی زوج هانیز اثر دارد و این اثربخشی در تمام خرده مقیاس ها در سطح 0.001>p معنادار است.نتیجه گرفته می شود که در درمان زبان مشارکتی، درمانگر با ایجاد فرایند و فضایی برای روابط مشارکتی و گفتگوی دو جانبه که در آن، خود-تعریفی ها تبدیل به خود- عاملی می شوند،موجبات افزایش خود-کارآمدی زوج ها را فراهم می سازد.
مقایسه راهبردهای نظم جویی عاطفی و ذهن تمام عیار در زنان نابارور و زنان بارورشده با لقاح مصنوعی و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
517-538
حوزههای تخصصی:
پدیده ناباروری علاوه بر قلمرو پزشکی، در قلمرو علوم رفتاری و اجتماعی نیز مورد بحث و بررسی است. این پژوهش با هدف مقایسه راهبردهای نظم جویی عاطفی و ذهن تمام عیار در بین زنان نابارور و زنان بارورشده با لقاح مصنوعی و زنان بارور بهنجار به روش علَی مقایسه ای انجام شده است. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان می دهد در راهبردهای نظم جویی شناختی عاطفی و ذهن تمام عیار، در این سه گروه از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد. زنان نابارور و بارور شده با لقاح مصنوعی در مقایسه با زنان بارور بهنجار نمرات بالاتری در راهبردهای عاطفی ناکارآمد (سرزنش خود و دیگران، نشخوار فکری و تلقی فاجعه آمیز) و راهبردهای عاطفی کارآمد (پذیرش، ارزیابی مثبت و دیدگاه وسیع تر) دارند و از ذهن تمام عیار پایین تر (مشاهده، توصیف، عدم قضاوت و عدم واکنش کمتر) برخوردارند. این مطالعه نشان می دهد اشکال در مدیریت صحیح هیجانات، پردازش و ارزیابی سوگیرانه محرک های محیطی و عدم وقوف به زمان حال، از جمله عوامل خطرپذیر برای ابتلای زنان نابارور و تحت درمان به اختلالات خلقی و اضطرابی است.
بررسی اثربخشی آموزش خودکنترلی بر سلامت روان پرستاران شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی: