فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸٬۹۴۱ تا ۱۸٬۹۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
تربیت ۱۳۷۰شماره ۶۴
حوزههای تخصصی:
از خداآگاهی تا سلامت روان: آزمون یک مدل با کاربرد تحلیل مسیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو، با هدف مدل یابی، تبیین سازوکار اثرگذاری و آزمون نقش خودآگاهی و هویت در فرایند تأثیر خداآگاهی در سلامت روانی انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است که از روش تحلیل مسیر، برای تجزیه و تحلیل داده های چهار مقیاس مربوط، که به طور همزمان بر روی 225 نفر نمونه اجرا شده بود، استفاده شد. یافته ها حاکی از برازش مطلوب مدل علّیِ ارائه شده و الگوی تحلیل مسیر خداآگاهی تا سلامت روانی از طریق میانجی گری «خودآگاهی» و «هویت یابی» بود. بنابراین، مکانیسم اثر خداآگاهی و ذکر و یاد خدا در آرامش و سلامت روانی، از طریق فرایندهای خودآگاهی و هویت یابی و درنتیجه با کارکردهای شخصیتی، در توحید، انسجام و تعادل نظام روانی، تبیین پذیر است.
زمینه های مؤثر در تجربه سوگ بعد از مرگ عضو خانواده: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
117 - 160
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از دست دادن یکی از اعضای مهم خانواده بزرگ ترین بحران است که فرد باید با آن روبرو شود. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه مشارکت کنندگان پژوهش از سوگ بعد از مرگ عضو خانواده بود. روش: در این پژوهش برای جمع آوری و ارزیابی اطلاعات درباره تجربه سوگ از پژوهش کیفی پدیدارشناسی توصیفی استفاده شده است. ۱۲ مشارکت کننده که تجربه مرگ یکی از اعضای خانواده را داشتند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه عمیق با آن ها تا رسیدن داده ها به اشباع ادامه یافت. یافته ها: تحلیل داده ها به ۴ مضمون اصلی و ۱۴ زیر مضمون فرعی منجر گردید که شامل: زمینه های خانوادگی مؤثر با درون مایه های فرعی: حمایت عاطفی و همراهی خانواده، کارکرد و تغییر ساختار خانواده، چگونگی انتقال خانواده از مراحل سوگ، تداوم کارکرد خرده نظام های خانواده و جایگاه فرد متوفی در خانواده؛ زمینه های شخصی مؤثر با درون مایه های فرعی: تعدیل کنندگی ویژگی های شخصیتی، کاربرد سودمندانه یا ناسودمندانه زبان، تأثیر تجارب گذشته فرد و رشد پس از ضربه؛ زمینه های نگرشی مؤثر با درون مایه های فرعی نگرش غیرمذهبی و سکولار به مرگ، نگرش مذهبی و دینی به مرگ، پذیرش یا عدم پذیرش واقعیت مرگ و زمینه های فرهنگ مؤثر با درون مایه های فرعی کارکرد شبکه حمایتی خانواده گسترده، فرهنگ مراسم سوگواری و عزاداری بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش ادبیات گذشته در زمینه سوگ در بافت خانواده را گسترش می دهد. همچنین زمینه های موثر استخراج شده این مطالعه دارای تلویحات کاربردی فراوان برای متخصصین و افراد درگیر در سوگ می باشد.
کشف عوامل مؤثر بر اضطراب مرگ در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی و راهبردهای مواجه با آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب مرگ نقش مهمی در اختلال وحشت زدگی دارد. زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی در مقایسه با انواع دیگر اختلالات اضطرابی، اضطراب مرگ بالاتری تجربه می کنند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی علل اضطراب مرگ و راهبردهای مواجه با آن در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی بود. مواد و روش ها: این مطالعه با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای انجام شد. داده ها به کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۳ زن مبتلا به اختلال وحشت زدگی جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از روش Strauss و Corbin مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت که شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. یافته ها: یافته ها در علل اضطراب مرگ از چهار مقوله اصلی (مربوط به خود، مرتبط با دیگران، ماهیت مرگ، مربوط به آخرت)، هفت مفهوم اولیه (برملا شدن ضعف انسان، توقف زندگی، مرگ عزیزان، سرنوشت بازماندگان، فرایند مردن، عدم شناخت مرگ و پس ازآن، عقوبت گناه) بود. راهبرد های مواجه آنان از دو مقوله اصلی (راهبردهای اجتنابی، راهبردهای تسلی بخش)، هفت مفهوم اولیه (محدود کردن روابط، دوری از موقعیت های مرتبط با مرگ، در نظر گرفتن رحمت خداوند، رها کردن فکر مرگ، اعمال نیکوکارانه، وعده مثبت دادن به خود، ماندن در ترس) بود. نتیجه گیری: همراه عوامل مربوط به خود؛ عوامل مرتبط با دیگران، ناشناخته بودن ماهیت مرگ و عقوبت آخرت نیز در ایجاد اضطراب مرگ در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی دخیل بود. این افراد از راه حل های اجتنابی و سرکوبگرانه بهره می جویند که اثربخشی کافی را برای آنان به همراه ندارد.
نارساخوانی و توانایی های دیداری-فضایی: مروری انتقادی از پژوهش های نوینِ تفاوت-محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
197-214
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیشتر پژوهش ها درباره شناسایی مشکلات نارساخوانی از ابتدا تاکنون، مبتنی بر روی آورد پزشکی و آسیب محور بوده است که همگی بر وجود نقص و اختلال تاکید دارند. اما از چند دهه گذشته پژوهش هایی رو به گسترش است که تاکید دارند نارساخوانی لزوما ً به معنای نقص و آسیب نیست، که شکل متفاوتی از کارکردهای ذهنی- پردازشی است و در گوناگونی عصب شناسی ریشه دارد؛ به ویژه این که افراد نارساخوان از استعدادهای دیداری - فضایی متفاوت و حتی برتری برخوردارند. با این حال داده های تجربی محدود در زمینه توانایی های دیداری- نارساخوان ها نتایج متناقضی را ارائه داده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی این موضوع با تمرکز بر پژوهش های مربوط به تفاوت های پردازش های دیداری- فضایی و وجود/عدم وجود این توانمندی ها در افراد نارساخوان بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعه توصیفی مروری انتقادی است. ابتدا جستجوی گسترده ای در پایگاه های اطلاعاتی علمی SID, Magiran, Ensani, Civilica, Web of Science, ERIC, EBSCO, ScienceDirect, PubMed, Psych INFO and Google Scholar, با کلید واژه های نارساخوانی، اختلال خواندن، ناتوانی خواندن، تجسم فضایی، توانایی دیداری-فضای، خلاقیت و نارساخوانی، مهارت های غیرکلامی، گوناگونی عصب شناسی، و روی آورد تفاوت محور انجام شد. پس از مطالعه و بررسی اولیه 124 مقاله و سپس با حذف مطالعات نامرتبط، 28 مقاله با روش پریزما به مرحله تحلیل وارد شد. یافته ها: بررسی مقالات منتخب نشان داد در 18 مطالعه (5/20 درصد) عملکرد افراد نارساخوان از افراد غیرنارساخوان بالاتر بود. در 36 مطالعه (9/40درصد) تفاوت عملکرد دیداری- فضایی بین افراد نارساخوان و غیرنارساخوان معنادار نبود و عملکرد گروه نارساخوان معادل با افراد غیرنارساخوان بود. در 34 مطالعه (6/38 درصد) عملکرد افراد نارساخوان پایین تر از غیرنارساخوان بود. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که عملکرد نارساخوان ها در درک کلی تصویر، تجسم کلی اشکال پیچیده و اشکال نامعمول نسبت به غیرنارساخوان بهتر بود و زمان واکنش سریع تری نشان داده اند. اما شواهد کمی در حمایت از وجود توانمندی های دیداری- فضایی در همه زمینه ها در افراد نارساخوان وجود دارد. درمجموع با وجود محدودیت های پژوهشی مانند انتخاب نمونه هایی از گروه های سنی، تحولی و آموزشی متفاوت؛ یکسان نبودن روش ها؛ و ابزارهای سنجش به کار رفته در هر پژوهش، رسیدن به نیمرخ شناختی دقیق تر از نقاط قوت و ضعف نارساخوان ها، نیازمند پژوهش های بیشتری است.
مراکز سلامت روان جامعه نگر در ایران: طراحی خدمات مبتنی بر شواهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه خدمات در قالب مراکز سلامت روان جامعه نگر (CMHC)، راهبردی با هدف ارتقاء سلامت روان شهری است. مقاله حاضر چگونگی طراحی ساختار و برنامه خدمات این مراکز، با روشی مبتنی بر شواهد، را ارائه می کند. روش: با مرور نظام مند شواهد علمی، نیازها و خدمات سلامت روان موجود در مناطق شهری، و اثربخشی و هزینه - اثربخشی خدمات بهداشتی- درمانی برای پاسخ به این نیازها مشخص و مبتنی بر شاخص هایی اولویت بندی شدند و بر اساس آن، برنامه خدمات بهداشتی-درمانی برای مناطق شهری، در قالب مراکز سلامت روان جامعه نگر، طراحی شد. یافته ها: در کشور، افسردگی، اسکیزوفرنیا و دیگر اختلالات سایکوتیک، اختلالات دوقطبی و اختلالات اضطرابی در رتبه های اول تا چهارم بار بیماری های روانپزشکی قرار دارند. مناطق شهری، از نظر منابع غنی تر از سایر مناطق کشور هستند، ولی عملاً خدمات خارج از بیمارستان ها و مطب پزشکان وجود ندارد و به دلیل محدودیت های موجود، نظام شبکه و مراقبت های اولیه برای ارائه خدمات سلامت روان ناکارآمد است. به این ترتیب، مقرر شد خدمات مراکز سلامت روان جامعه نگر به دو گروه از بیماران ارائه شود: بیماران دچار اختلالات نوروتیک (شامل اختلالات افسردگی و اضطرابی) و بیماران دچار اختلالات شدید و سایکوتیک روانپزشکی. ارائه خدمت به بیماران نوروتیک با روش بهبود شناسایی و درمان این اختلالات توسط پزشکان عمومی، با مدل مراقبت مشارکتی و شکل گیری واحدهای همکار صورت می گیرد. خدمات برای بیماران مبتلا به اختلالات شدید روانپزشکی، به صورت ویزیت در منزل و پیگیری تلفنی، همراه با آموزش روان شناختی بیمار و خانواده خواهد بود که توسط تیم های تخصصی مراکز ارائه می-شود. نتیجه گیری: خدمات مراکز سلامت روان جامعه نگر بر اساس شواهد علمی موجود در سطح جهان و تجربیات و امکانات داخلی برای دو گروه از اختلالاتی که بار بیماری زیادی دارند، طراحی شد. این خدمات، به صورت آزمایشی، در شهرهای تهران و زنجان در حال اجراست.
"چگونه میتوان از یک همسر خوب پدر خوبی بوجود آورد؟ "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۲ شماره ۴۷
حوزههای تخصصی:
معرفی کتاب
حوزههای تخصصی:
اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی، هیجانی و رفتاری (REBT) بر میزان بخشودگی و تاب آوری زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
97 - 124
حوزههای تخصصی:
خیانت های زناشویی که در دهه های اخیر رشد روزافزونی داشته آسیب های روان شناختی مختلفی را برای زوجین و به خصوص زنان، ایجاد می کند. بنابراین، پژوهش حاضر به دنبال بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد عقلانی، هیجانی و رفتاری بر میزان بخشودگی و تاب آوری زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. این مطالعه، یک مطالعه نیمه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شهر شیراز می باشد که 20 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند از کلینیک های مشاوره انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مداخله، دو روز در هفته و به میزان 14 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد و مرحله پیگیری دو ماه بعد از پایان یافتن مداخله صورت گرفت. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های بخشش ری و تاب آوری کونر و دیویدسون استفاده شد. داده های پژوهش به کمک نرم افزار SPSS23 و با روش تحلیل واریانس و نیز با اندازه گیری مکرر (تکرار سنجش) تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین نمرات گروه آزمایش در مقایسه پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل در نمرات بخشودگی و تاب آوری تفاوت معنی داری دارد. می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر رویکرد عقلانی، هیجانی و رفتاری می تواند بخشش و تاب آوری را در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی افزایش دهد و به نوبه خود سلامت روان را در آنان تضمین کند.
چگونه کودکان را شادتر کنیم
حوزههای تخصصی:
هم سنجی تأثیر زوج درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب و درمان رابطه اجتماعی - هیجانی بر باورهای ارتباطی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باورها نقش برجسته ای در کیفیت زندگی زناشویی و روابط زوجین دارند. پژوهش حاضر با هدف هم سنجی تأثیر زوج درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب و درمان رابطه اجتماعی - هیجانی بر باورهای ارتباطی زوجین انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه پژوهش 108 زن و شوهر مراجعه کننده به مراکز مشاوره آفتاب، زندگی و تفکر نوین شهرستان اردبیل در سال 1395 به دلیل تعارضات زناشویی بود. از میان مراجعه کنندگان به این مراکز 45 زن و شوهر (90 نفر) به صورت در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند (هر گروه 30 نفر). گروه های آزمایشی 10 نشست درمانی 90 دقیقه ای دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از سیاهه باورهای ارتباطی اپستین و ایدلسون 1981 استفاده شد. برآیندهای تحلیل واریانس اندازه گیری پی درپی نشان داد میان سه گروه در نمرات پس آزمون و پیگیری مؤلفه های مخالفت مخرب (F=6.13, P
اثربخشی رابطه درمانی والد-کودک(CPRT) برافزایش پذیرش والدینی مادران و کاهش رفتارهای مخل کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
163 - 184
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی رابطه درمانی والد-کودک (CPRT)، بر افزایش پذیرش والدینی مادران و کاهش رفتارهای مخل دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اهواز انجام شد. طرح پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل مادران دانش آموزان دختر 8 تا 12 ساله بودند. نمونه شامل 30 نفر بودند که صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. مادران در 10 جلسه آموزش رابطه درمانی والد-کودک بر اساس الگوی لندرث و براتون شرکت کردند. برای جمع-آوری اطلاعات از پرسشنامه ی پذیرش والدینی پروتر(PPAS)، و پرسشنامه ی رفتار کودک آیبرگ (ECBI) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کووایانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که رابطه درمانی والد-کودک منجر به افزایش پذیرش والدینی مادران و کاهش رفتارهای مخل کودکان در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه گردید. نتایج پیگیری نشان دادکه این اثرات تا یک ماه پس از اتمام جلسات رابطه درمانی والد-کودک تداوم داشت. سطح معنا داری (P
بررسی رابطه بین اهمال کاری شغلی با وسواس و هوش هیجانی در کارمندان دانشگاه های علوم تحقیقات، آزاد و پیام نور ایلام در سال 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین اهمال کاری شغلی، وسواس و هوش هیجانی در جامعه آماری کارمندان دانشگاه های علوم تحقیقات، آزاد و پیام نور شهر ایلام می باشد. که با استفاده از جدول مورگان تعداد 159 نفر به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، ابزار گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه (پرسشنامه اهمال کاری محقق ساخته، پرسشنامه استاندارد وسواس فکری-عملی یل و برون 1989، و پرسشنامه هوش هیجانی تراویس برادبری و جین گریوز) بوده که اعتبار( پایایی) هر کدام به ترتیب و بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 93/، 83/، 82/ گزارش شد. برای تحلیل و تجزیه اطلاعات علاوه بر آمار توصیفی از آزمون های آمار استنباطی همچون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون بهره گرفته شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که بین اهمال کاری با وسواس در کارمندان دانشگاههای آزاد، علوم تحقیقات و پیام نور رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، بین اهمال کاری و هوش هیجانی در کارمندان دانشگاههای یاد شده رابطه منفی معناداری وجود دارد. همچنین بین اهمال کاری و هوش هیجانی در کارمندان دانشگاه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. باتوجه به اهمیت موضوع اهمال کاری و همچنین قابل آموزش بودن هوش هیجانی و قابل درمان بودن وسواس می توان به میزان اهمال کاری را در جامعه کاهش داد.
مقایسه استفاده از اطلاعات آنلاین مرتبط با سلامت، هویت اشتراکی آنلاین و استفاده از اطلاعات اشتراکی آنلاین در سطوح مختلف اضطراب کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول بیماری همه گیر ویروس کرونا-2019، افراد مختلف سطوح متفاوتی از اضطراب مرتبط با کوید-19 را تجربه می کنند و بسیاری از آن ها به اینترنت و اطلاعات آنلاین مرتبط با سلامت استناد می کنند. هدف پژوهش حاضر، مقایسه استفاده از اطلاعات آنلاین مرتبط با سلامت، هویت اشتراکی آنلاین و استفاده از اطلاعات اشتراکی آنلاین در سطوح مختلف اضطراب کوید-19 است. در این مطالعه علی-مقایسه ای ، جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان در هنگام شیوع کوید-19 در سال 1398 بود. از بین آنها ، 387 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه اضطراب کوید-19، پرسشنامه استفاده از اطلاعات آنلاین مرتبط با سلامت و مقیاس تقویت حباب هویت پاسخ دادند. با توجه به نمرات بالا و پایین پرسشنامه اضطراب کوید-19، شرکت کنندگان به دو گروه اضطراب بالا کوید-19 و گروه اضطراب پایین کوید- 19 تقسیم شدند. یافته ها نشان داد افراد دارای سطح بالای اضطراب کوید-19، نمرات بیشتری در استفاده از اطلاعات آنلاین مرتبط با سلامت و هویت اشتراکی آنلاین در مقایسه با افراد گروه اضطراب کم کوید-19 کسب کردند. باید اذعان داشت که در افراد با سطوح بالا اضطراب کوید-19، هویت اشتراکی آنلاین برجسته تر است و آن ها اتکا بیشتری به اطلاعات سلامتی موجود در سطح اینترنت دارند. بنابراین ضروری است که افراد در انتخاب اطلاعات آنلاین مرتبط با سلامت محتاط تر عمل کنند و همچنین محدودیت هایی برای انتشار این نوع اطلاعات در نظر گرفته شود.
تدوین مدل علّی از رابطه بین کمال گرایی تحصیلی و تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی: با نقش میانجی گری خودآگاهی هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: با توجه به نقش مهم متغیرهای روان شناختی بر ابعاد مختلف سلامت و عملکرد تحصیلی دانشجویان، هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علّی از رابطه بین کمال گرایی تحصیلی و تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان با نقش میانجی گری خودآگاهی هیجانی است. روش بررسی: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل داد که از میان آن ها تعداد 140 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه های کمال گرایی تحصیلی هویت و فلت (1991) تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) و پرسشنامه خودآگاهی هیجانی فرانکلین و لانگ فورد (2002) بود. برای تحلیل داده ها از مدل سازی ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی ( PLS ) و نرم افزار ( SPSS ) استفاده شد. ابزارهای از روایی و پایایی مطلوب برخوردار بودند. در تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری برای بررسی مدل علّی بین متغیرها استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که کمال گرایی تحصیلی به صورت مستقیم بر تعلل ورزی تحصیلی و خودآگاهی هیجانی تأثیرگذار است همچنین خودآگاهی هیجانی نیز با تعلل ورزی تحصیلی رابطه منفی و معنی دار دارد. مقدار 44/0 = GOF بدست آمده نشان از برازش کلی و قوی مدل پژوهش دارد، که حاکی از برازش مناسب داده ها با مدل پیشنهادی پژوهش می باشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق حاضر، می توان گفت که کمال گرایی تحصیلی نقش اثرگذاری در ایجاد تعلل ورزی تحصیلی و خودآگاهی هیجانی دانشجویان دارد و نیازمند توجه هر چه بیشتر مسئولان آموزشی به اهمیت مباحث و مداخلات روان شناختی و مشاوره ای در بهبود عملکرد و ارتقای سلامت دانشجویان دارد.
اثربخشی سبک فرزند پروری ذهن آگاهانه برکاهش استرس، اضطراب و افسردگی درزنان تک والد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
332 - 350
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی سبک فرزندپروری ذهن آگاهانه بر کاهش استرس، اضطراب و افسردگی در زنان تک والد بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون- پس آزمون با پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری 1730 نفر از زنان تک والد شهر اصفهان در سال 1396 بودند. نمونه های تحقیق به صورت تصادفی ساده و پس از رعایت ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به طور تصادفی 30 نفر از آنان در گروه گواه و گروه آزمایش جایگزین شدند؛ گروه آزمایش، مطابق برنامه آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بوگلز و رستیو (2014) در هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. سپس پرسشنامه داس-42 لویباند و لویباند (1995) در هر دو گروه و در سه مرحله، اجرا شد و نتایج از طریق واریانس اندازه های تکراری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بر کاهش استرس (0.010= F=7.60، P)، اضطراب (0004=F=9.72، P) و افسردگی (0.015=F=6.75,P) در مرحله پس آزمون و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: از آنجا که آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانانه استرس، اضطراب و افسردگی زنان تک والد را کاهش می دهد استفاده از نتایج این تحقیق برای مدرسان فرزندپروری، محققین و نیز برای استفاده مربیان و زنان تک والد پیشنهاد می شود.
اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی توجه بر ابعاد توجه و کارآمدی خواندن دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
167-181
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نارساخوانی رایج ترین نوع اختلال یادگیری خاص است. یکی از مهم ترین عواملی که با نارساخوانی در ارتباط است، دامنه توجه و ابعاد آن است که می تواند بر دقت، سرعت، و درک خواندن تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی و تقویت توجه بر ابعاد توجه و کارآمدی خواندن دانش آموزان نارساخوان انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 96-1395 بود که از بین آنها تعداد 30 دانش آموز نارساخوان به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی جایدهی شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه 45 دقیقه ای، برنامه توانبخشی و تقویت توجه را دریافت کردند و افراد گروه مداخله هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش شامل نسخه چهارم آزمون تشخیصی هوش وکسلر کودکان (عابدی، 1392)، آزمون اختلال خواندن (نصفت، 1381)، آزمون استروپ (استروپ، 1935)، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (گرنت و برگ، 1948) و آزمون عملکرد پیوسته (رازولد، 1956) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با تکرار اندازه گیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد برنامه توانبخشی شناختی توجه، بر توجه انتخابی، توجه انتقالی، و کارآمدی خواندن دانش آموزان نارساخوان اثربخش است و تأثیر این شیوه مداخله بعد از پیگیری دو ماهه، پایدار بوده است؛ اما بر توجه پایدار، تأثیر معناداری ندارد (خطای ارتکاب: 52/1 F= ، 05/0 ؛ خطای غفلت: 32/2 F= ، 05/0 ؛ زمان واکنش: 13/0= F ، 05/0 ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، می توان نتیجه گرفت که روش مداخله به کار گرفته شده در این مطالعه با تقویت ابعاد توجه و افزایش دقت و پردازش دقیق تر حروف و کلمات خوانده شده، باعث بهبود کارآمدی خواندن دانش آموزان نارساخوان شده است.
معرفی کتاب
نقش میانجی شکرگزاری در رابطه آرزومندی با رضایتمندی و تبیین اسلامی - روانشناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس منابع اسلامی، یکی از اموری که رضامندی را تهدید می کند، آرزوهای دور و دراز است و نیز آرزوی طولانی موجب کاهش شکرگزاری می شود. هدف این پژوهش، بررسی میانجی بودن شکرگزاری در رابطه معکوس بین آرزو و رضامندی بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود که قصد داشت متغیر میانجی را مشخص سازد. از دانشجویان درحال تحصیل شهر قم 200 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار سنجش، پرسش نامه های آرزو کسر و ریان (با دو خرده مقیاس اصلی آرزوی درونی و بیرونی)، راز قاسمی و شکر باقری (با دو خرده مقیاس سپاس و کفران) بود. یافته های پژوهش نشان دادند آرزوی بیرونی به طور مستقیم بر رضامندی اثر ندارد و پس از کاهش شکرگزاری موجب کاهش رضامندی می شود. همچنین، آرزوی درونی با افزایش شکرگزاری موجب افزایش رضامندی می شود؛ اما در رابطه آرزوی درونی با رضامندی به میانجی گری کفران (عدم شکرگزاری)، مسیر مستقیم آرزوی درونی به رضامندی، معنادار، اما مسیر غیرمستقیم آن، معنادار نیست؛ بنابراین، میانجی گری کفران در رابطه آرزوی درونی با رضامندی تأیید نمی شود. آرزوی درونی به طور مستقیم با رضایت مرتبط است و با کاهش کفران نمی تواند رضایت را افزایش دهد. نتایج این پژوهش نشان دادند آرزوهای طولانی با اثرگذاری بر داشته شناسی یا شناخت داشته ها موجب کاهش یا افزایش رضامندی می شوند.