فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸٬۴۰۱ تا ۱۸٬۴۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیقات حاکی از وجود رابطه ویژگی های تاریک شخصیت و فرسودگی شغلی است اما آیا استرس (تنیدگی) ادراک شده می تواند میانجی گر این رابطه باشد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گر استرس ادراک شده در رابطه بین ویژگی های تاریک شخصیت و فرسودگی شغلی انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نمونه طرح های همبستگی بود. در این مطالعه ۴۰۰ نفر (382 مرد و 18 زن) از نظامیان شاغل در ستاد نیروی هوایی ارتش به عنوان نمونه پژوهش شرکت داشتند. از شرکت کنندگان خواسته شد پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ (1991)، پرسشنامه صفات تاریک شخصیتی (2014)، پرسشنامه استرس ادراک شده (1983) را تکمیل کنند. یافته ها: داده های پژوهش با استفاده از روش ها و شاخص های آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی و تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی از برازندگی مناسب مدل بود که در آن شخصیت سایکوپات به صورت مستقیم و مثبت، و شخصیت ماکیاولی به صورت مستقیم و منفی، فرسودگی شغلی را پیش بینی می کنند، همچنین شخصیت سایکوپات و شخصیت ماکیاولی با واسطه گری استرس ادراک شده، فرسودگی شغلی را پیش بینی می کند (0/9< GFI ). نتیجه گیری: این بدان معنی است که استرس ادراک شده نقش میانجی گری بین فرسود گی شغلی و ویژگی های تاریک شخصیت دارد بنابراین با در نظر گرفتن استرس ادراک شده و ویژگی های تاریک شخصیت می توان نقش مؤثری در بهره وری کارکنان و کاهش فرسودگی شغلی در آنان داشت.
"گذران اوقات فراغت در خانه و مشکلات و راه حلهای آن از نظر یک پدر "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۳ شماره ۵۸
حوزههای تخصصی:
پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی از طریق سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: با توجه به اهمیت خودکارآمدی تحصیلی و سلامت دانشجویان در نظام تعلیم و تربیت، این پژوهش، با هدف پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی از طریق سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گناباد در سال 1394 انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی- مقطعی بود. جامعه مورد پژوهش تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی گناباد بود که تعداد آنها برابر با 1056 نفر بود. تعداد افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی و از طریق جدول گرجسی و مورگان، 285 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل؛ پرسش نامه سلامت اجتماعی کییز(keyes) (2004) و پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی سالمون و همکاران(solomon) (1984) بوده است. جهت تحلیل داده ها از آزمون های آماری تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد.
یافته ها: بین خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری مشاهده نشد. بین مولفه های سلامت اجتماعی با خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد (0/01p<). یافته ها در زمینه پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی از طریق مؤلفه های سلامت اجتماعی نشان داد که 6/23 درصد از واریانس خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان توسط مؤلفه های شکوفایی اجتماعی، انسجام اجتماعی، همبستگی اجتماعی و پذیرش اجتماعی تبیین شد(17/255f= و 0/05p<).
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که مؤلفه های شکوفایی اجتماعی، انسجام اجتماعی، همبستگی اجتماعی و پذیرش اجتماعی از متغیر سلامت اجتماعی، پیش بینی کننده خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان می باشد، بنابراین پیشنهاد می شود تشکیل کارگاه ها و دوره های آموزشی جهت تقویت سلامت اجتماعی دانشجویان، توسط دست اندرکاران دانشگاه علوم پزشکی مورد توجه قرار گیرد.
مغناطیس روابط موثر
حوزههای تخصصی:
بررسی اثربخشی مدل شبیه سازی ذهن بر کاهش استرس و افزایش انعطاف پذیری شناختی بزرگسالان مبتلا به لکنت زبان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بسیاری از افراد دارای لکنت، استرس فراوانی را متحمل شده و انعطاف پذیری شناختی آنان نیز دچار نقص است. یکی از درمان های نوین مطرح شده در درمان لکنت و مشکلات همراه با آن، مدل شبیه سازی ذهن است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مدل شبیه سازی ذهن بر کاهش استرس و افزایش انعطاف پذیری شناختی افراد بزرگسال 40-20 ساله مبتلا به لکنت زبان است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. تعداد 30 فرد مبتلا به لکنت مراجعه کننده به کلینیک توانمند سازان ذهن از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی تقی زاده و نیکخواه (1394) و پروتکل درمان مدل شبیه سازی ذهن (برگرفته از پکیج درمانی- آموزشی لکنت زبان تقی زاده) بود. ابتدا سطح پایه استرس و انعطاف پذیری شناختی افراد دو گروه اندازه گیری شد. سپس، گروه آزمایش به مدت 12 جلسه فردی و گروهی درمان مبتنی بر مدل شبیه سازی را دریافت کردند؛ درحالی که افراد گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. در آخر، بار دیگر میزان استرس و انعطاف پذیری شناختی افراد دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری با کمک نرم افزار SPSS-23 انجام شد. یافته ها: پس از کنترل نمرات پیش آزمون گروه ها، یافته ها نشان داد درمان مبتنی بر مدل شبیه سازی ذهن در مقایسه با گروه کنترل، بر کاهش استرس (0.01> P ) و افزایش انعطاف پذیری شناختی (0.05> P ) افراد مبتلا به لکنت زبان مؤثر بوده است. نتیجه گیری: استفاده از مدل شبیه سازی ذهن می تواند از طریق توانمندسازی ذهن افراد، به گونه ای موثر لکنت زبان و مشکلات همراه با آن را در بزرگسالان درمان کند.
Identifying Early Maladaptive Schema of Patients with Major Depressive Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
45 - 62
حوزههای تخصصی:
<span>Cognitive models of depression propose that negative schemas and Early Maladaptive Schema contribute to depressive symptoms<span lang="FA" dir="RTL">.</span> The purpose of this study is to identify the early maladaptive Schema of patients with depression disorder. The method of study is descriptive. Research statistics involves all patients with depression disorder who have come to the counseling centers of Tehran and Hamadan. The method of sample choosing is stratified sampling. This study was conducted among 120 patients with depression disorder. Instruments in this study were included Beck Depression Inventory (BDI) and Short Form of Young Schema Questionnaire (YSQ). The analysis of the results showed high correlation between early maladaptive schema and symptoms of depression disorder (P < 0.05).</span><span>Regression analysis showed that early maladaptive schema of social isolation/alienation, enmeshment/undeveloped self andemotional inhibitionwere independent predictors of depression disorder. The results of the present study indicate that identifying schema of depression in patients can help them understand the predisposing factors of their problem.</span>
بررسی فرسودگی تحصیلی و رابطه آن با راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرسودگی تحصیلی یکی از عواملی است که باعث افت تحصیلی دانشجویان می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی فرسودگی تحصیلی و رابطه آن با راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی شهرکرد انجام شده است. روش کار: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در سال 96-1395 در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد بود که تعداد 389 نفر بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب گردید. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران و فرسودگی تحصیلی سالملا-آرو و همکاران استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام) با بهره گیری از نرم افزار spss-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین راهبردهای مثبت تنظیم هیجان و تاب آوری تحصیلی با فرسودگی تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (01/0 > P) و راهبردهای منفی تنظیم هیجان با فرسودگی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (01/0 > P). همچنین فقط راهبردهای مثبت تنظیم هیجان توانست 18 درصد از واریانس فرسودگی تحصیلی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: فرسودگی تحصیلی به عنوان یکی از سازه های مهم در افت تحصیلی دانشجویان شناخته شده است، لذا شناسایی عواملی که منجر به کاهش فرسودگی تحصیلی می شود، ضروری است. تاب آوری تحصیلی و راهبردهای تنظیم شناختی نقش مهمی در این زمینه ایفا می کنند.
طراحی و ارزشیابی بسته آموزشی مهارت های معنوی برای دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف این طرح با هدف تدوین سرفصل و بسته آموزش مهارت های معنوی برای دانشجویان انجام شده است تا بتوان آن را در دوره های آموزش مهارت های زندگی برای ارتقای سلامت در بُعد معنوی تلفیق کرد و مربیان و گروه روان شناسان و مشاوران آن را به دانشجویان آموزش دهند. مواد و روش ها در ابتدای طرح به روش تدوین کاریکولوم و محتوای آموزشی با مروری بر منابع و پژوهش های مربوط به مهارت های زندگی، معنویت در سلامت و منابع دینی و اسلامی، ابعاد معنوی انسان، رویکردهای کل نگر و نظام مند به انسان، همچنین مشاوره و روان درمانی با رویکرد معنوی دینی شروع و به صورت کتابخانه ای و وسیع بررسی شد. سپس فهرستی از اهداف و سرفصل های آموزشی مهارت های معنوی تنظیم شد. به منظور نیاز سنجی آموزشی و تأیید اعتبار اهداف و اولویت بندی موضوعات آموزشی این یافته ها در جلسات متخصصان از حوزه مشاوره و روان شناسی بالینی و کارشناسان حوزه دانشجویی به بحث گروهی و نظرسنجی گذاشته شد و سرفصل، محتوای آموزشی و بسته آموزشی در چند کارگاه آموزشی کشوری با مشاوران مراکز مشاوره و دانشجویان ارزشیابی نهایی و تأیید شد. یافته ها ۸ مهارت معنوی مورد تایید و معتبر در این مطالعه به دست آمد که از آنها سرفصل ها و بسته آموزشی بر اساس نیاز و نظرسنجی از دست اندرکاران مراکز مشاوره دانشجویی کشور تهیه و مقبولیت و پذیرش عمومی این متون تایید گردید. نتیجه گیری این مطالعه نشان داد با وجود تردید موجود در معنوی یا دینی بودن متون مهارتهای زندگی اولین الگوی آموزشی در حوزه مهارتهای معنوی، در تلفیق با الگوهای آموزش مهارتهای زندگی برای توسعه سلامت معنوی و مطالعه بیشتر در ارتقای آن به جامعه دانشجویی ارایه گردید.
رابطه پنج صفت بزرگ شخصیت با افسردگی: نقش میانجی گر عزت نفس و خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
114-137
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین پنج صفت بزرگ شخصیت با نشانه های افسردگی و نقش میانجی گر عزت نفس و خودکارآمدی در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. به منظور انتخاب نمونه 400 نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه آزاد و دولتی شهرستان گنبدکاووس به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های افسردگی، پنج عاملی شخصیت، عزت نفس و خودکارآمدی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که روان آزردگی به عنوان قوی ترین پیش بین افسردگی، اثر مثبت معناداری بر آن داشت. درحالی که برونگرایی، توافق گرایی، عزت نفس، خودکارآمدی اثر منفی معناداری بر افسردگی داشتند. هم چنین نتایج تحلیل مسیر حاکی از این بوده که متغیرهای عزت نفس و خودکارآمدی به طور همزمان در پیش بینی افسردگی براساس صفات شخصیت (برون گرایی، توافق گرایی و روان آزردگی) نقش واسطه را ایفا می کنند. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش و نقش واسطه ای عزت نفس و خودکارآمدی در ارتباط صفات شخصیت و افسردگی، برنامه ریزی جهت ارتقای سطح عزت نفس و خودکارآمدی می تواند نقش مهمی در کاهش افسردگی به واسطه تقویت صفات شخصیتی برون گرایی و توافق گرایی و کاهش روان آزردگی داشته باشد.
نقش میانجی فاجعه سازی درد در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سواد سلامت توانایی دریافت، پردازش، درک و فهم اطلاعات و خدمات مرتبط با سلامت به منظور اتخاذ تصمیمات مناسب برای سلامت است. سواد سلامت بیماران سرطان پستان نقش مهمی در دسترسی به اقدامات تشخیصی و درمانی مناسب دارد. هدف این مطالعه بررسی نقش میانجی فاجعه سازی درد در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلابه سرطان پستان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع پژوهش های بنیادی و از منظر روش، یک مطالعه مقطعی و همبستگی بود. تعداد ۲۱۳ بیمار مبتلابه سرطان پستان بر اساس معیارهای ورود و خروج و به صورت پی درپی انتخاب شدند. سپس بیماران پرسشنامه های نسخه ایرانی سواد سلامت، کیفیت زندگی اختصاصی و فاجعه سازی درد را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی با روش تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد همه مؤلفه های سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی با فاجعه سازی درد رابطه معنادار داشتند. همچنین بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی رابطه معناداری وجود داشت. یافته ها نشان داد هرچه سواد سلامت در بیماران مبتلابه سرطان افزایش یابد، میزان فاجعه سازی درد در بیماران به طور معناداری کاهش می یابد. نتیجه گیری: به نظر می رسد فاجعه سازی درد نقش میانجی بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلابه سرطان پستان دارد. بنابراین در نظر گرفتن مدل ارتباطی این متغیرها در طراحی پروتکل های روان شناختی و ادغام آن ها با برنامه های درمانی بیماران سرطان پستان ضروری است.
معجزة تلاش
حوزههای تخصصی:
مروری بر اثربخشی قصه گویی در ارتقای سلامت روان کودکان
حوزههای تخصصی:
قصه گویی به عنوان روشی غیرمستقیم به منظور فراهم کردن چارچوبی برای آموزش و ارتقاء درک خود، کارآیی و تجربیات متحد سازی، در کودکان و نوجوانان نقش دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی قصه گویی بر ارتقای سلامت روان کودکان 4 تا 10 بود. روش الهام بخش این مطالعه با استفاده از کلیدواژه های سلامت روان، قصه گویی و کودکان در پایگاه های اطلاعاتی فارسی و انگلیسی نظیر ایران داک، ایران مدکس، سید، مگ ایران، گوگل اسکالر و ساینس دایرکت، بین سال های 1385 تا 1398 صورت پذیرفت؛ که از میان آن ها 89 مقاله مرتبط بررسی و انتخاب شد. معیارهای سلامت روانی در چهار حوزه ی شناختی، ارتباطی، مدیریتی و بدنی جدا و طبقه بندی شدند. مطابق تجزیه وتحلیل یافته ها بیشترین میزان تطابق در مقاله ها مهارت های زندگی (22 درصد) و انواع حمایت ها (19 درصد) معرفی شدند. بااطلاع کافی از معیارهای سلامت روان و تأثیر خواندن داستان بر روی این شاخص ها می توان بسته های علمی- آموزشی برای پیشگیری و مداخله های درمانی در کودکان استفاده کرد. سازمان های ذی ربط نظیر آموزش وپرورش و حوزه سلامت می توانند از نتایج این پژوهش در برنامه ریزی و اجرایی کردن چنین برنامه های استفاده کنند.
علل دروغگوئی و نحوه پیشگیری آن
منبع:
تربیت ۱۳۶۵شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش گروهی مهارت حل مسأله بر سازگاری دختران نوجوان ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان اثر بخشی آموزش گروهی مهارت حل مسأله بر افزایش سطح کلی سازگاری و مولفه های آن در دانش آموزان دختر ناسازگار بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، گروه گواه و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 1973 دانش آموز دختر 15 تا 18 ساله مقطع متوسطه شهرستان آبیک در سال تحصیلی 92-1391بود که با مراجعه به پرونده تربیتی آن ها 186 نفر و از بین آن ها 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب و پس از همتاسازی در دو گروه 30 نفری آزمایش و گواه جایگزین و پرسش نامه سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ 1993 توسط آن ها تکمیل شد. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک جلسه آموزش گروهی مهارت های حل مسأله را دریافت کرد. داده ها با تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها : نتایج حاکی از تأثیر آموزش مهارت حل مسأله در افزایش سازگاری کلی و سازگاری عاطفی، اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایشی و نیز تاثیر آموزش بعد از دو ماه در دوره ی پیگیری در مقایسه با گروه گواه بود. نتیجه گیری : چون نوجوانی، خود با ناسازگاری هایی همراه است، طبق نتایج این پژوهش می توان از آموزش حل مسأله به عنوان روشی مؤثر جهت ایجاد سازگاری کلی، عاطفی، اجتماعی، تحصیلی نوجوانان بهره مند شد.
چاقی کودکان، آسیب های جسمی - روانی و شیوه های مقابله با آن
منبع:
پیوند ۱۳۸۳ شماره ۳۰۰
حوزههای تخصصی:
رابطه فن آوری اطلاعات و توانمندسازی روان شناختی مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه فن آوری اطلاعات و توانمندسازی روان شناختی مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری بوده است. روش انجام پژوهش از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، 220 نفر از مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری در سال تحصیلی 93-1392، در نظر گرفته شده است. روش نمونه گیری، تصادفی ساده و حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 136 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه 15 سؤالی محقق ساخته فن آوری اطلاعات با پایایی 0/91 و پرسش نامه استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر که پایایی آن در ابعاد شایستگی 0/88، مؤثر بودن 0/89، معنی دار بودن 0/86، خودسامان دهی 0/88 و اعتماد 0/84 به دست آمد، بود. توصیف و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی انجام شد. نتایج نشان داد که بین فن آوری اطلاعات با توانمندسازی روان شناختی، احساس معنی دار بودن، احساس مؤثر بودن، احساس سامان دهی و احساس اعتماد مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری رابطه معنی داری وجود دارد. اما، بین فن آوری اطلاعات با احساس شایستگی مدیران رابطه معنی داری به دست نیامد.
اثربخشی قصه درمانی مبتنی بر کنش های اجرایی روزمره بر بهبود نظم جویی شناختیِ هیجان کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به اثربخشی قصه درمانی مبتنی بر کنش های اجرایی روزمره و بررسی بهبود نظم جویی شناختی هیجان پرداخته اند. اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی قصه درمانی مبتنی بر کنشهای اجرایی روزمره بر بهبود نظمجویی شناختیِ هیجان کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیشفعالی پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: تعیین اثربخشی قصه درمانی مبتنی بر کنشهای اجرایی روزمره بر بهبود نظمجویی شناختیِ هیجان کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیشفعالی بود . روش: پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کودکان 11-9 ساله مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیشفعالیِ تحت حمایت درمانگاه شبانهروزیِ حضرت علی اصغر (ع) شهر ری در سال 1397 بود، تعداد 30 نفر بهشیوه نمونهگیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب و بهصورت تصادفی در گروههای آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار گردآوری دادههای پژوهش عبارتند از: مقیاس مشکلات رفتاری کودکان کانرز - فرم والد ( گویت، کانرز و آلریچ، 1973 )، مصاحبه بالینی ساختاریافته (محقق ساخته، 1397)، پرسشنامه نظمجویی شناختی هیجان - فرم کودکان ( گارنفسکی و همکاران (2007 ) و جلسات مداخله قصه درمانی مرادیان و همکاران (1393) . داده ها با استفاده از آزمون لوین و تحلیل کواریانس تحلیل شدند. یافته ها : قصه درمانی مبتنی بر کنشهای اجرایی روزمره بر بهبود نظم جویی شناختی هیجان کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی تأثیر معنادار داشت ( 0.01 > p ) . نتیجه گیری : کودکان بیش فعالی که در جلسات قصه درمانی شرکت کردند راهبردهای ناسازگارانه کمتر و راهبردهای سازگارانه نظمجویی شناختی هیجانی بیشتر کسب کردند .
نگرشی مثبت داشته باشید
نقش تعامل فرا اجتماعی با افراد مشهور و پرستش آن ها در پیش بینی ناهماهنگی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم تیر ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
111-120
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تعامل فرا اجتماعی با افراد مشهور و پرستش آن ها در پیش بینی ناهماهنگی های شناختی صورت گرفته است. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در سال تحصیلی 98-1397 بود. در مطالعه حاضر، 200 دانشجو دختر و پسر (100 دانشجو دختر و 100 دانشجو پسر) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس تعامل فرا اجتماعی با فرد مشهور (بوکارنی و براون، 2007)، مقیاس نگرش نسبت به افراد مشهور (مک کاتچئون و همکاران، 2002) و پرسشنامه ناهماهنگی شناختی مرتبط با افراد مشهور محقق ساخته استفاده شد. داده ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد، تعامل فرا اجتماعی با افراد مشهور و پرستش آن ها با ناهماهنگی شناختی مرتبط با افراد مشهور همبستگی مثبت دارند. همچنین تعامل فرا اجتماعی با افراد مشهور و پرستش آن ها به صورت معناداری قادر به پیش بینی ناهماهنگی های شناختی مرتبط با افراد مشهور می باشند. بر طیق نتایج، تعامل فرا اجتماعی با افراد مشهور و پرستش آن ها، عواملی بسیار مهم در ناهماهنگی شناختی به شمار می روند. بدین معنا که افزایش درآمیختگی با افراد مشهور مورد علاقه منجر به افزایش ناهماهنگی شناختی پرستشگران افراد مشهور در مقابل شناخت های ناخواستنی در مورد افراد مشهور مورد علاقه شان می گردد.