فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۹٬۴۴۱ تا ۱۹٬۴۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
روش اسنوزلن مبتنی بر تحریک حسی و آرامش آموزی است. در این روش با استفاده از مواد و وسایل و تجهیزات ویژه رنگی، نور، اشیاء متحرک، صداهای گوناگون، بوهای مختلف و اجسام دارای بافت های گوناگون (زبری، نرمی و ...) به افراد با نیازهای ویژه کمک می کنند تا به محرک های حسی پاسخ درست بدهند. در واقع این روش نارسایی های نظام حسی را اصلاح می کند و با برآوردن نیازهای حسی افراد با نیازهای ویژه بر عملکرد آنها تأثیر مثبت می گذارد. در این مقاله روش و اثر روش اسنوزلن بر حواس گوناگون افراد با نیازهای ویژه و مزایای آن به طور خلاصه ارائه شده است. سپس وسایل و تجهیزات ویژه برای تحریک و تقویت حس بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی، چشایی و تعادل ارائه شده است.
اثربخشی آموزش گروهی مهارت های تحصیلی بر خودکارآمدی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش گروهی مهارت های تحصیلی بر خودکارآمدی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان بود. در این پژوهش از روش آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان های شهرستان خمینی شهر در سال تحصیلی 91-90 بود. روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای و به این شکل بود که با روش تصادفی از بین مناطق موجود، یک منطقه و از بین دبیرستان های آن منطقه نیز یک دبیرستان انتخاب شد و پس از اجرای پیش آزمون خودکارآمدی شرر و انگیزش پیشرفت هرمنس بر روی دانش آموزان سال اول آن دبیرستان، تعداد 20 نفر از آن ها به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های تحصیلی قرار گرفت، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات آموزش، مجدداً در هر دو گروه پس آزمون ها به اجرا در آمد و داده های حاصل با روش کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش گروهی مهارت های تحصیلی در افزایش خودکارآمدی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان گروه آزمایش مؤثر بوده است (001/0P<). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های تحصیلی، خودکارآمدی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان را بهبود می بخشد.
بررسی و مقایسه رابطه حافظه کاری و حافظه کاذب در دانش آموزان با و بدون اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه رابطه حافظه کاری و حافظه کاذب در دانش آموزان با و بدون اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 89- 1388 بود. نمونه آماری شامل 34 دانش آموز بود که از این تعداد 17 دانش آموز با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی که بر اساس ضابطه های تشخیصی کتاب راهنمای آماری و تشخیصی بیماری های روانی ویرایش چهارم مبتلا به این اختلال تشخیص داده شده بودند و 17 دانش آموز بدون این اختلال و همتاشده با دانش آموزان با نارسایی توجه- بیش فعالی بودند. به منظور سنجش ظرفیت حافظه کاری دانش آموزان از ""ماتریس حافظه کاری کورنولدی"" و برای سنجش حافظه کاذب از ""پارادایم دیس، رودیگر و مک درموت"" استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین حافظه کاری در این دو گروه دانش آموز وجود دارد به طوری که دانش آموزان بدون این اختلال عملکرد بهتری در آزمون حافظه کاری نشان دادند. هم چنین مشخص شد که دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی تحریفات حافظه بیشتری را هم در بازخوانی و هم در بازشناسی دارند. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که در هر دو گروه دانش آموز رابطه معکوس بین حافظه کاری و حافظه کاذب وجود دارد. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی عملکرد ضعیف تری در حافظه کاری شان دارند و این احتمالاً منجر به بروز تحریفات حافظه بیشتری در این گروه می گردد.
رابطه بهزیستی معنوی و امیدواری با رضایت از زندگی در سالمندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی رابطه بهزیستی معنوی و امیدواری با رضایت از زندگی در سالمندان می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و 85 نفر (46 مرد و 39 زن) از ساکنان خانة سالمندان همدان و ملایر انتخاب و به پرسش نامه های بهزیستی معنوی، امیدواری، و رضایت از زندگی پاسخ دادند. تحلیل نتایج با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، و تحلیل رگرسیون صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین بهزیستی معنوی (65/0=r) و امیدواری (45/0=r)، با رضایت از زندگی رابطه معنادار وجود داشت (01/0>p). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بهزیستی معنوی و امیدواری قادرند که 40 درصد از واریانس رضایت از زندگی سالمندان را تبیین کنند. در متغیر های امیدواری (03/2=t، 05/0>p) و رضایت از زندگی میانگین مردان بیشتر از زنان و در سایر خرده مقیاس ها بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج نهایی نشان می دهد که بین بهزیستی معنوی و امیدواری با رضایت از زندگی در سالمندان رابطه معنادار مثبت وجود دارد. این دو متغیر سهم قابل توجهی از واریانس رضایت از زندگی را تبیین می کنند.
ارتباط بین به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات با توانمندسازی کارکنان دانشگاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه ارتباط بین به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات با توانمندسازی کارکنان دانشگاه انجام گرفت. این تحقیق، از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، از نوع همبستگی است. جامعه آماری، کلیه کارکنان حوزه ستادی در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران و واحد تهران مرکز می باشند که تعداد آنها در سال تحصیلی 92 -1391 مشتمل بر 225 نفر بود. از بین افراد مذکور، با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه و با استفاده از فرمول کوکران، 143 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، پرسش نامه فن آوری اطلاعات و ارتباطات با 15 سؤال و پایایی 925/0 و پرسش نامه توانمند سازی کارکنان با 35 سؤال و پایایی 928/0، در طیف پنج گزینه ای لیکرت مورد استفاده قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی هم چون، ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون از طریق نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بین به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات با مؤلفه های توانمند سازی کارکنان شامل بهبود عملکرد، استقلال و آزادی کاری، احساس مسؤولیت تصمیم گیری، تنوع شغلی، خود کنترلی، توان و تمایل و رشد حرفه ای کارکنان، همبستگی معناداری وجود دارد و از بین ابعاد توانمندسازی، مؤلفه بهبود عملکرد کارکنان، بیشترین رابطه و مؤلفه خود کنترلی کارکنان ، کمترین رابطه را با متغیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات داشت.
مقایسه گروه درمانی به دو شیوه عقلانی- عاطفی- رفتاری و معنادرمانی در کاهش افسردگی بیماران مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه کاهش میزان افسردگی بیماران مالتیپل اسکلروزیس[1] (ام. اس) به دو شیوه ی معنادرمانی و درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری انجام شد.
روش: برای آزمون اثربخشی این دو شیوه در کاهش میزان افسردگی، سه گروه دوازده نفری از بیماران ام. اس. در مرکز جامع سینا برگزیده شدند و به شیوه ی تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروه های آزمایش در نشست های گروهی عقلانی- عاطفی- رفتاری و معنادرمانی شرکت کردند و گروه گواه از فرایند درمان دور نگه داشته شد. سنجش میزان افسردگی به وسیله پرسشنامه افسردگی بک، سه بار(پیش آزمون، پس آزمون، و آزمون پیگیری) انجام شد. برای تحلیل داده های گردآوری شده از تحلیل واریانس یک راهه برای نمره های افتراقی و آزمون شفه بهره گرفته شد.
نتایج: برایند این پژوهش گویای سودمندی هر دو شیوه در کاهش افسردگی بیماران و ماندگاری این نتیجه پس از سه ماه بود. افزون بر آن که معنادرمانی در کاهش افسردگی سودمندتر از درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری بوده است. بر این اساس پیشنهاد می شود برای درمان افسردگی بیماران ام. اس. از هر دو روش به ویژه روش معنادرمانی گروهی بهره گرفته شود.
کلید واژه ها:"" افسردگی، بیماری مالتیپل اسکلروزیس (ام. اس)، درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه ی گروهی، معنا درمانی گروهی ""
مقایسه تأثیر روش های آموزش دلگرم سازی، رفتاری و دارو درمانی بر مهارت های خودکنترلی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی اثر روش های آموزش دلگرم سازی مبتنی بر نظریه ی آدلر، آموزش رفتاری مبتنی بر نظریه ی بارکلی و دارودرمانی بر مهارت های خودکنترلی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی است. جامعهآماریپژوهشحاضرعبارتازکلیه والدین کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی که به درمانگاه کودک و نوجوان بیمارستان روان پزشکی روزبه شهر تهران مراجعه کرده و فرزندان آن ها بر اساس تشخیص روان پزشک و بر اساس پرسش نامه تشخیصی علایم اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی کانرز این اختلال را دارا می باشند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر از والدین (پدران و مادران) کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مراجعه کننده به این درمانگاه برای پژوهش حاضر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه اندازه گیری خود کنترلی کندال و ویلکاکس می باشد. نتایج تحلیل آماری داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و نمرات Fنشان داد که به طور کلی بین اثربخشی سه روش مورد مطالعه در افزایش مهارت خودکنترلی کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تفاوت معنادار وجود دارد، 09/ 10= F.بر این اساس می توان نتیجه گرفت که روش های آموزش دل گرم سازی والدین بر اساس نظریات آلفرد آدلر و روش آموزش رفتاری والدین بر اساس نظریات راسل بارکلی بر افزایش مهارت خودکنترلی کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تأثیر دارد.
ارائه مدل عِلّی پیش بینی اضطراب رایانه براساس رویکرد شناختی- اجتماعی دوئک (مورد مطالعه دانشگاه پیام نور استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی اضطراب رایانه دانشجویان دانشگاه پیام نور استان فارس براساس رویکرد شناختی- اجتماعی دوئک در مورد باورهای هوشی و جهت گیری هدف، به روش تحلیل مسیر انجام شد. برای این منظور 523 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور استان فارس (203 نفر دختر و 320 نفر پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و طبقه ای نسبتی انتخاب و به پرسش نامه ای متشکل از خرده مقیاس های باورهای هوشی، اهداف پیشرفت و اضطراب رایانه پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که باورها ی هوش ی ذاتی از طریق واسطه گری اهداف اجتناب - عملکرد و رویکرد - عملکرد بر اضطراب رایانه دارای اثر غیر مستقیم و مثبت و باورهای افزایشی در مورد هوش از طریق واسطه گری اهداف تبحری بر اضطراب رایانه دارای اثر غیرمستقیم منفی می باشد. همچنین مشخصه های برازندگی مدل برازش شده پیش بینی اضطراب رایانه، حمایت تجربی مناسبی را جهت کاربرد رویکرد شناختی- اجتماعی دوئک در یک بافت آموزشی متفاوت با بافت سنتی فراهم نمود.
پیش بینی سطح سلامت روان پرستاران بخش های داخلی و جراحی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سلامت پرستاران از جمله سلامت روان آنان، با توجه به نقش پرستاران در سیستم بهداشتی درمانی در ارتقاء کمی و کیفی مراقبت ارایه شده از سوی آن ها بر بیماران، از اهمیت دوچندان برخوردار است. به علاوه مطالعات در مورد ارتباط بین متغیرهای دموگرافیک با سلامت روان هنوز نتایج متناقضی را نشان می دهند؛ از این رو تحقیق حاضر به منظور پیش بینی سطح سلامت روان پرستاران شاغل در بخش های داخلی و جراحی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی صورت گرفته است.
مواد و روش ها: نمونه مورد پژوهش در این مطالعه توصیفی- همبستگی، 380 نفر از پرستاران بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طب قه ای وارد مطالعه شدند .ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم اطلاعات و پرسش نامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) بود. جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS نسخه بیستم و روش های آمار توصیفی، تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
یافته ها: از لحاظ سلامت روان پرستاران، 73/69 درصد (265 نفر) نمره بالاتر از 23 داشتند که نشانه نامناسب بودن سلامت روان و مشکوک بودن به اختلال روانی بود. یافته های پژوهش حاضر حاکی از عدم ارتباط آماری معنی دار بین سلامت روان با سن، وضعیت تأهل، جنس و تعداد فرزندان پرستاران شرکت کننده در پژوهش بود. این درحالی بود که بر اساس نتایج مطالعه حاضر ارتباط بین کیفیت خواب، سابقه کار و میزان اضافه کار پرستاران با سلامت روان ایشان از نظر آماری معنی دار بود. بر اساس نتایج تحلیل رگرس یون، 9/40 درصد از واریانس نمرات سلامت روان پرستاران به وسیله متغیرهای کیفیت خواب، سابقه کار و میزان اضافه کار تبیین گردید (9/40R2 = ).
نتیجه گیری:
بر اساس نتایج تحقیق حاضر، بیش از نی می از پرستاران مورد مطالعه در وضعیت مشکوک به اختلال در سلامت روان قرار داشتند و نزدیک به دو س وم از پرستاران دارای سلامت روان تا حدی مطلوب و یا نامطلوب بودند. پیشنهاد می شود مدیران سازمان های بهداشتی- درمانی تمهیداتی را در جهت بهبود شرایط محیط کار و سلامت روان پرستاران به کار گیرند. بر اساس یافته های مطالعه حاضر سطح سلامت روان را در قالب یک معادله رگرسیون می توان به وسیله برخی متغیرهای جمعیت شناختی پیش بینی کرد.
رابطه هوش هیجانی و خودپنداره با پیشرفت تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مهم ترین وظیفه نظام آموزشی، آماده ساختن دانشجویان برای کسب دانش و مهارت های شناختی و شغلی به منظور ورود به اجتماع است. لذا شناخت عواملی که منجر به پیشرفت تحصیلی دانشجویان می شود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی و خودپنداره با پیشرفت تحصیلی دانشجویان انجام شد.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 99 نفر از دانشجویان دانشکده پرستاری- مامایی قاین در سال تحصیلی 92-1391 به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های استاندارد هوش هیجانی بار- آن و خودپنداره راجرز استفاده شد. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی (آزمون T مستقل و ضریب همبستگی پیرسون) به کمک نرم افزار SPSS 14 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: بین میانگین نمرات هوش هیجانی، خودپنداره واقعی و خودپنداره آرمانی در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود نداشت، ولی میانگین معدل در دختران به طور معنی داری بیشتر از پسران بود(0/001>p). بین پیشرفت تحصیلی با خودپنداره آرمانی و بین هوش هیجانی با خودپنداره آرمانی و خودپنداره واقعی رابطه مثبت و معنی دار وجود داشت. اما بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی (معدل) رابطه ای مشاهده نشد.
نتیجه گیری: خودپنداره بالای دانشجویان با پیشرفت تحصیلی آنان ارتباط دارد و دانشجویانی که خودپنداره بهتری دارند و برداشت خوبی از خود و توانایی های خود دارند از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردارند.
آنالیز پی: توزیع و خنثی شدن سرنخهای صوتی-شناختی در واژگان زبان فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
اثربخشی درمان ترکیبی فعال سازی رفتاری کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال افسردگی اساسی در حال حاضر سومین علت عمده ی ناتوانی در دنیا محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ترکیبی فعال سازی رفتاری کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی صورت گرفت. روش: این پژوهش در قالب یک طرح تک آزمودنی اجرا شد. نمونه ی این پژوهش شامل چهار بیمار )1 مرد و3 زن، بین 26 تا 38 ساله) مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بود که به صورت تصادفی در چهار روش درمانی جایگزین شدند (شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، فعال سازی رفتاری کوتاه مدت، درمان های ترکیبی فعال سازی رفتاری کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با ترتیب معکوس). به منظور جمع آوری داده ها، از پرسش نامه ی افسردگی بک و پرسش نامه ی نشخوار فکری در جلسات پیش آزمون، در جلسات 2، 4، 6و 8 درمان و پیگیری 1 ماهه استفاده شد. یافته ها: بازبینی دیداری نمودارها و اندازه ی ضریب تأثیر، کاهش معناداری را در نمرات افسردگی و نشخوار شرکت کنندگان نشان داد. نتیجه گیری: این یافته های مقدماتی از نقش درمان ترکیبی فعال سازی رفتاری کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش نشانه های افسردگی و نشخوار فکری بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی حمایت می کند.
اثربخشی آموزش تحمل بلاتکلیفی به شیوه ی شناختی رفتاری بر اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تحمل بلاتکلیفی به شیوه شناختی رفتاری داگاس (2007) بر نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی افراد دچار اختلال اضطراب فراگیر بود. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه و جامعه آماری مراجعان دچار اختلال اضطراب فراگیر به کلینیک اخوان تهران در سال 1392 به تعداد 48 بیمار بود. 18 نفر که به طورخالص این اختلال را داشتند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس هدفمند و مصاحبه ساختاریافته بالینی فرست، اسپیتزر، گیبون و ویلیامز (1996) انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و گواه قرار گرفتند و در مرحله پیش از درمان، پایان درمان و مرحله ی پیگیری دو ماهه به پرسش نامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا میر، میلر، متزگر و بورکووک (1990) و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون، ریوما، لیتارت، داگاس و لاداسر (1994) پاسخ دادند. برنامه آموزش تحمل بلاتکلیفی در مورد گروه آزمایش به مدت 9 جلسه هفتگی،90 دقیقه ای به کار گرفته شد. یافته ها : نتایج نشان داد که میانگین مؤلفه های نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در پس آزمون و پیگیری به طور معنی داری کاهش پیدا کرده است. نتیجه گیری : آموزش تحمل بلاتکلیفی به شیوه درمان شناختی رفتاری داگاس شیوه ی مؤثر و کارا برای درمان افرد دچار اختلال اضطراب فراگیر است.
بررسی عوارض و تبعات اعتیاد همسر از طریق مقایسه زنان عادی و زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوارض و تبعات زندگی با همسران معتاد در زنان بود. در این پژوهش مقطعی (علی – مقایسه ای) 200 زن دارای همسر معتاد و 200 زن دارای همسر سالم مطالعه شدند. زنان همسر دارای معتاد در میان سه گروه از زنان دارای همسرِ (زنانی که همسر معتاد آن ها به مراکز درمانی مراجعه می کردند و زنانی که همسر معتاد آن ها در زندان بود، به روش تصادفی و زنان دارای همسر معتاد خیابانی به روش گلوله برفی با پرسش از دو گروه مذکور ) انتخاب شدند. زنان دارای همسر سالم نیز به صورت تصادفی از ساکنان همان مناطقی برگزیده شدند که گروه زنان دارای همسر معتاد انتخاب شده بودند و با درنظر گرفتن همتا بودن آن ها از نظر منطقه محل سکونت، سطح تحصیلات و سن، پرسشنامه در میان آن ها اجرا شد تا حجم نمونه تکمیل شود. نمونه گیری از چک لیست حاوی ویژگی های دموگرافیک و صفات بارز در زنان، پرسشنامه اضطراب و افسردگی (HADS) و پرسشنامه عزّت نفس روزنبرگ در کلیه شرکت کنندگان ثبت شد. نتایج نشان داد که زنان دارای همسر معتاد و گروه شاهد از لحاظ متراژ منزل مسکونی ، بعد خانوار ، متراژ منزل مسکونی پدری فرد ، سطح درآمد خانواده و وضعیت مالکیت منزل مسکونی تفاوت معنادار دارند. زنان دارای همسر معتاد نمرات بالاتری در مقیاس های مربوط به اضطراب، افسردگی و اختلال کلی روانی و نمرات پایین تری در مقیاس مربوط به عزّت نفس نسبت به زنان دارای همسر سالم کسب کردند. همچنین آن ها مشکلات و مسائل رفتاری بیش تری ازجمله مصرف مواد، ارتباط جنسی با فردی غیر از همسر، درگیری عاطفی با مردی غیر از همسر، تجربه خشونت فیزیکی از سوی همسر، افکار خودکشی و اقدام به خودکشی نسبت به گروه شاهد را گزارش کردند. زنان دارای همسر معتاد نسبت به زنان دارای همسر سالم با مشکلات و مسائل رفتاری بیش تری مواجه هستند، پیشنهاد می شود سیاستگذاران در خصوص تدوین برنامه هایی با رویکرد پیشگیری ویژه زنان دارای همسر معتاد اهتمام ورزند.
اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر عملکرد خواندن و آگاهی واج شناختی در دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نارساخوانی تحولی به عنوان یک آسیب اختصاصی در توانایی خواندن، علی رغم هوش طبیعی و فرصت های آموزشی کافی در نظر گرفته می شود و یکی از شایع ترین اختلالات دوران کودکی است. با پیشرفت اخیر مطالعات علوم اعصاب و با توجه به اینکه این اختلال یک اختلال عصبی رشدی محسوب می شود برای بهبود افراد مبتلا به این اختلاف، درمان های مبتنی بر نوروفیدبک مطرح شده است، و هدف این مطالعه بررسی اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر عملکرد خواندن و آگاهی واج شناختی در کودکان نارساخوان بود. پژوهش حاضر از نوع طرح تک آزمودنی با خط پایه چندگانه انجام شد. مراحل چندگانه پیش از مداخله بر شش دانش آموز مقطع ابتدایی(سوم و چهارم) نارساخوان در 3 مجموعه دو نفره صورت گرفت که طی آن خط پایه متغیرهای وابسته اندازه گیری شد و سپس مرحله مداخله (20 جلسه آموزش نوروفیدبک) به اجرا درآمد. در جریان مداخله اندازه گیری مکرر متغیرهای وابسته و نهایتاً ارزیابی به منظور پیگیری صورت گرفت. برای جمع آوری داده ها از آزمون های خواندن میکائیلی (1384) و آگاهی واج شناختی دستجردی (1382)، و از اندازه اثر (dکوهن) نیز برای بررسی معناداری بالینی تغییرات استفاده شد. نتایج بهبودی قابل ملاحظه ای در آگاهی واج شناختی با اندازه اثر بالایی در تمام آزمودنی ها نشان داد، هم چنین عملکرد خواندن نیز با اندازه اثر نسبتاً خوبی در تک تک آزمودنی ها بهبودی نشان داد. مبتنی بر نتایج می توان بیان داشت که آموزش نوروفیدبک بر آگاهی و عملکرد خواندن واج شناختی در دانش آ موزان نارساخوان می تواند موثر باشد.
رابطه فرسودگی تحصیلی و انگیزش پیشرفت با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرسودگی تحصیلی و انگیزش پیشرفت با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 92- 91 می باشد. نمونه پژوهش شامل 379 نفر دانش آموز دختر وپسر بوده و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از میان 162 دبیرستان انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها برای سنجش فرسودگی تحصیلی پرسشنامه برسو و برای انگیزش پیشرفت پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس و برای عملکرد تحصیلی معدل کل نیم سال اول بوده است. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین ابعاد فرسودگی تحصیلی وعملکرد تحصیلی رابطه منفی وجود و بین انگیزش پیشرفت وعملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. در تحلیل رگرسیون مشاهده شد که نسبت به انگیزش پیشرفت، فرسودگی تحصیلی بیشترین واریانس عملکرد تحصیلی را پیش بینی می کند.همچنین تحلیل 2 tهتلینگ نشان داد که تفاوت معنی داری بین ترکیب دو متغیر وابسته در دو گروه دانش آموزان دختر و پسر وجود دارد. تحلیل های تک متغیری آزمون t مستقل نشان داد که دانش آموزان دختر و پسر فقط در متغیر عملکرد تحصیلی تفاوت معنی داری با هم دارند.
امکان سنجی اجرای آموزش مبتنی بر یادگیری همراه (تلفن همراه) در دانشگاه (مطالعه موردی دانشگاه پیام نور شهرستان بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش امکان سنجی اجرای آموزش مبتنی بر یادگیری همراه (تلفن همراه) در دانشگاه پیام نور شهرستان بوکان است. پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده های مورد نیاز، از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه تکنیسین های فناوری اطلاعات و ارتباطات، مسئولین مالی و حقوقی، کارکنان و استادان (هیئت علمی و مدعو) دانشگاه پیام نور شهرستان بوکان به تعداد 180 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده حجم نمونه به 115 نفر رسید. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و با استفاده آزمون خی دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که امکان استقرار نظام آموزش مبتنی بر یادگیری همراه در دانشگاه پیام نور از لحاظ زیرساخت های سخت افزاری، زیرساخت های نرم افزاری، منابع مالی و پشتیبانی امکان پذیر است اما امکان استقرار نظام آموزش مبتنی بر یادگیری همراه در دانشگاه پیام نور از لحاظ محتوایی و نیروی انسانی متخصص وجود ندارد.
نقش سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی ملاک های همسرگزینی دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی ملاک های همسرگزینی دانشجویان دختر انجام شد. نمونه پژوهش300 نفر از دانشجویان مجرد دختر دانشگاه آزاد کرمانشاه که در مقطع کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 91-1390 مشغول به تحصیل بودند، بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (فرم کوتاه) و پرسشنامه ملاک های همسرگزینی بودند. نتایج نشان داد که از بین سبک های دلبستگی، سبک دلبستگی ایمن با ملاک محتوایی همسرگزینی و سبک دلبستگی اجتنابی با ملاک فرآیندی همسرگزینی رابطه معنادار معکوس وجود دارد. همچنین از بین حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه، حوزه خودگردانی و عملکرد مختل و حوزه محدودیت مختل با ملاک فرآیندی رابطه معنادار معکوس وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد سبک ایمن به صورت معکوس و معنادار قویترین پیش بینی کننده ملاک محتوایی همسرگزینی است و سبک اجتنابی به صورت معکوس و معنادار قویترین پیش بینی کننده ملاک فرآیندی همسرگزینی است.از بین طرحواره های ناسازگار، طرحواره خودگردانی و عملکرد مختل به صورت مثبت و معنادار قویترین پیش بینی کننده ملاک محتوایی همسرگزینی است و به صورت معکوس و معنادار پیش بینی کننده ملاک فرآیندی همسرگزینی نیز می باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند در تصمیم گیری افراد برای شریک زندگی تأثیرگذار باشند.
تدوین مدل سازگاری زناشویی با توجه به سبک زندگی اسلامی و کمال گرایی معلمان دوره متوسطه بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۳ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۲
51-73
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل سازگاری زناشویی با توجه به سبک زندگی اسلامی و کمال گرایی معلمان دوره متوسطه بیرجند انجام شد. این پژوهش یک مطالعه غیرآزمایشی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) است. نمونه پژوهش حاضر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین معلمان دوره متوسطه شهرستان بیرجند (150 مرد و 150 زن) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از آزمون سازگاری زناشویی لاک-لاواس (LWMAT)، فرم کوتاه آزمون سبک زندگی اسلامی کاویانی (ILST)، و مقیاس کمال گرایی چندبعدی تهران (TMPS) جمع آوری و با استفاده از شیوه تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد سبک زندگی اسلامی تأثیر مستقیم و مثبت بر سازگاری زناشویی داشته است، همچنین کمال گرایی تأثیر مستقیم و منفی بر سازگاری زناشویی داشته است اما بین سبک زندگی اسلامی و کمال گرایی رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که با اصلاحات انجام شده، مدل فرضی از تبیین و برازش مناسبی برخوردار است. بر اساس یافته های پژوهش می توان ادعا نمود با پیاده سازی سبک زندگی اسلامی در زندگی زناشویی، سازگاری زناشویی مناسبی برای زوجین و افراد خانواده ایجاد می شود.