فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۲۶۱ تا ۱۲٬۲۸۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
ویژگیهای ساختاری زبان و جایگاه زنان در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
در این مقاله نویسنده به سلطه قدرت بر زبان و فرهنگ میپردازد که از این طریق علایق، ارزشها، تجربهها و رفتار اقشاری که خارج از خط فکری غالب جامعه قرار میگیرند ناشناخته مانده و نادیده گرفته میشود.
بخش اول این مقاله به بررسی نظریههای ارتباطی فمینیسم اختصاص یافته است که به طور خاص بر زبان به عنوان ابزاری که تصاویر، تجربهها و علایق مردانه را مورد تاکید قرار داده و تصاویر، تجربهها و علایق زنانه را نادیده گرفته است تمرکز دارد.
در بخش دوم «نظریه گروه خاموش» مورد بررسی قرار میگیرد که تصویرسازی ناقص از فرهنگ را که تنها بخشی از اعضا را توصیف میکند، مشکوک میداند. قدرت مردان در تصویرسازی تجربهها، برابر با قدرت ساخت واقعیت است. کسانی که این جهان را از طریق برجسته کردن تجربهشان تصویرسازی میکنند، مصونیت دارند و آنچه مهم تلقی میکنند شهرت مییابد، اما تجربه کسانی که شناخته شده نیستند یا فراموش شده و یا به دلیل تصویرسازی نکردن مهم تلقی نمیشود در نتیجه، گروههایی که در زندگی فرهنگی دارای پایگاه حاشیهای هستند، از داشتن واژگانی برای تعریف یا بیان تجربههایشان محرومند.
از سویی برخی نظریهپردازان گروه خاموش از غلظت انتقادهایی که در بخش قبلی از مردان صورت میگرفت، میکاهند. آنان عقیده دارند زنان همیشه سرکوب نمیشوند، بلکه اغلب تمایل کمتری به نشان دادن خود در زمینههای معین دارند.
در نظریه گروه خاموش رسانهها به عنوان ابزار پرقدرت ایدئولوژی غالب معرفی میشوند و گفته میشود اگر چه بسیاری ـ نه همه نهادهای فرهنگی ـ ایدئولوژی غالب را حمایت میکنند، اما رسانهها به طور ویژهای در ارائه ایدئولوژی گروههای غالب به صورت بهنجار، شایسته و طبیعی توانایی دارند.
"
تایلند: جنون مش زنی و شرط بندی
حوزههای تخصصی:
بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران (مورد مطالعه: گزیده آثار هدایت و فروغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران می پردازد. در این راستا، دو تن از چهره های شاخص ادبیات معاصر ایران، صادق هدایت و فروغ فرخزاد، انتخاب شدند تا با ردیابی مؤلفه های بازنمایی در گزیده آثار و اندیشه آنان و تطبیق آن با جریان توسعه مدرنیته، وضعیت تفکر در ایران معاصر تبیین شود. پژوهش حاضر به روش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوایی و پارادایم متکی بر رویکرد جامعه شناسی تفسیری انجام گرفته است. پرسش اصلی این است که مبنای بازنمایی صادق هدایت و فروغ فرخزاد در گذار مدرنیته ایران، متکی بر چه اسلوب و نگرشی است که بر شناخت، نوع نگاه و خلق آثار آن ها مؤثر افتاده است. در تجزیه و تحلیل آثارمهمآنان، این دستاورد حاصل شد که هردو آن ها از نظر شیوه کار، نگرش کنش پژوهانه را در فرایندی دیالکتیکی پیشه خود کرده اند، اما برخی نگرش های ایستایی شناسانه که حاصل دیالکتیک ذهن و عین در بستر پرورشی ویژه آنان است، سبب تفاوت در نوع نگاه به انسان شده است. حصار سنتی ساختار جامعه مردمحور صادق هدایت نتوانسته است تمایز سنت و مذهب و عینیت زمان را در هم فراخوانی طبیعت گرایانه از یکدیگر منفک کند، اما فروغ فرخزاد مرزهای سنتی جنسیتی را درمی نوردد و به افق هایی فراجنسیتی ره می سپارد.
فیلمنامه هایی برای آینده
حوزههای تخصصی:
رضایت شغلی اعضای هیأت علمی دانش آموخته خارج از کشور در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این تحقیق عوامل مرتبط با رضایت شغلی را در میان اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی در ایران مورد بررسی قرار میدهد.در این تحقیق، 481 نفر از اعضای هیأت علمی مشارکت داشتند.برای تعیین عوامل و متغیرهای رضایت شغلی از تحلیل عاملی استفاده شد.نتایج نشان دادند که رضایت شغلی با عوامل اقتصادی، آموزشی، تفریحی و رفاهی، لوازم و تجهیزات، انگیزشی ارتباط دارد.برای ارزیابی تأثیر این عوامل بر متغیر تابع(رضایت شغلی)نیز از رگرسیون گام به گام استفاده گردید.در نتیجه این تحلیل، عوامل اقتصادی و انگیزشی در الگو باقی ماندند؛و لذا آشکار گردید که این دو عامل نقش بزرگتری را در رضایت شغلی هیأت علمی دانش آموخته خارج از کشور ایفا میکنند.در این مقاله پیشنهاد شده است که بهبود رضایت شغلی در میان این دسته از اعضای هیأت علمی به تغییرات بنیادی نیاز دارد.برخی از مصادیق این تغییرات به مثابه پیش شرطهایی برای بهبود رضایت شغلی اعضای هیأت علمی از این قرارند:توسعه اقتصادی، حمایت مالی از دانشگاهها، تغییر ساختار، استقلال دانشگاهها، مشارکت هیأت علمی، تقویت گروههای آموزشی و حاکمیت فرهنگ علمی.
"
ویژگی های رفتاری در ارتباط متقابل کارکنان
حوزههای تخصصی:
پویایى توسعه و هم گرایى بارورى در کشورهاى مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول سه دهه گذشته بارورى در کشورهاى مسلمان به طرز بى سابقه اى کاهش پیدا کرد. هدف از این مقاله توصیف تفاوت در گذار بارورى کشورهاى مسلمان در طول دوره 1980ـ2005 و بررسى نقش برنامه هاى توسعه و تنظیم خانواده در هم گرایى با سطوح و روندهاى جهانى بارورى مى باشد. این بررسى از نوع تحلیل ثانویه است. جمعیّت آمارى شامل 33 کشور با دست کم 50 درصد جمعیّت مسلمان است. داده ها عمدتآ از پایگاه داده هاى آمارى برنامه توسعه سازمان ملل متّحد و بخش جمعیّت سازمان ملل متّحد گردآورى شده است.
نتایج نشان مى دهد که کشورهاى مسلمان سطوح بارورى متفاوتى در مقایسه با سطوح بارورى مشاهده شده در دنیا طىّ دوره مورد بررسى تجربه کرده اند. علاوه بر این، کشورهاى مسلمان از نظر زمان بندى گذار بارورى، میزان کاهش بارورى در طول دوره گذار، رسیدن به بارورى سطح جایگزینى، و استمرار کاهش بارورى متفاوت از هم مى باشند. براساس این بررسى هم گرایى بارورى در کشورهاى مسلمان پدیده جدیدى است که در آستانه هزاره سوّم تجربه شده است. نتایج نشان مى دهد که این پدیده ناشى از بهبود در شاخص توسعه انسانى و گسترش استفاده از وسایل پیش گیرى از حاملگى بوده است. براساس نتایج به دست آمده مى توان گفت اقدامات توسعه اى در راستاى بهبود شاخص هاى توسعه انسانى از یک طرف و موضع گیرى رهبران دینى و سیاست گذاران کشورهاى مسلمان در پذیرش برنامه هاى تنظیم خانواده و ترویج استفاده از روش هاى پیش گیرى از حاملگى از سوى دیگر، نقش مهمّى در روندهاى آینده بارورى در کشورهاى مسلمان خواهد داشت.
«توسعه» به مثابة هویت:گره الگوی پیشرفت در ایران
حوزههای تخصصی:
مفهوم «توسعه» تا به حال در رقابت و جدالی ظریف با فرهنگ بوده است، اما به ظاهر خود را فرهنگ خواه و آرمان گرا نشان داده است. مفهوم هویت بهترین مفهومی است که پرده از این پیکار لطیف برمی دارد. در واقع بهترین روزن برای ورود فرهنگی و بومی به توسعة اروپامدار امروزین، برجسته سازی چالش توسعه با هویت است. تقریباً همه بدیل خواهی ها و الگودهی های جدید از جمله مفهوم «پیشرفت ایرانی اسلامی» نیز با ایده هویت خواهی پا به میدان نهاده اند. در مقاله حاضر، ایده «توسعه به مثابة آزادی» توسعه ای وابسته به تفکیک ها، ترتیبات، مصنوعات و کالاهای نهادی جامعة مدرن تلقی می شود که در حال رهایی از هویت است. این توسعة رهایی بخش، فراتر از مرزهای اخلاقی و جمعی می رود، از این رو بی تضمین و مخاطره آمیز خواهد بود. هویت، پایدارترین نیرو و انرژی برای بازآفرینی و استحکام پیشرفت است، اما ادبیات «توسعه» این مفهوم را بزرگ ترین مانع و انرژی منفی توسعه انگاشته است. این مقاله مدعی است که مهم ترین مقوله برای آغاز ادبیات پیشرفت ایرانی اسلامی، مفهوم هویت است. اما هر نوع رویارویی مبهم، شتابزده و غیرتاریخی به مقوله هویت، «الگوی پیشرفت» را به مجموعه ای از دست افزارها و مصنوعات فنی تقلیل می دهد، یعنی همان چیزی که «توسعه» جستجو می کند. بیم فن زدگی در الگوی پیشرفت ایرانی، باید هشداردهنده باشد، زیرا ما در مسیر توسعه عادت کرده ایم که به سرعت به فناوری و مهندسی رضایت دهیم.
سیاه چادر و مسکن در ایل الیکایی گرمسار
حوزههای تخصصی:
تنورمبارکه (تحلیل رخداد مبارکه از منظر جامعه شناسی دین
حوزههای تخصصی:
تز ""سه فرهنگ
بررسی و شناخت تأثیر طبقه اجتماعی بر درک عمومی از علم (مطالعه موردی شهروندان اصفهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناخت تأثیر طبقه اجتماعی بر درک عمومی از علم صورت گرفته است و با استفاده از مفهوم طبقه اجتماعی سعی در تبیین درک عمومی از علم دارد. جامعه آماری این تحقیق کلّیه ساکنان بالای 15 سال شهر اصفهان بوده اند که 384 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شده اند. روش تحقیق از نوع پیمایش و شیوه نمونه گیری، سهمیه ای بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس نرم-افزارهایspss وAmos صورت گرفته و به نتایج زیر منتج شده است: میانگین علاقه به موضوعات علم و فناوری در بین شهروندان بالاتر از حد متوسط است. اکثریت پاسخگویان نگرش مثبتی به علم و تکنولوژی دارند؛ اما سطح دانش علمی آن ها کمتر از حد متوسط برآورد شده است، همچنین مقایسه میانگین نمرات شاخص های درک عمومی از علم در بین طبقات مختلف به صورت دو به دو طی آزمون توکی نشان می دهد که هر چه طبقه اجتماعی بالاتر باشد، درک افراد از مفاهیم علم و فناوری نیز بالاتر خواهد بود و می توان امیدوار بود که کاهش فاصله طبقاتی گامی مؤثر در جهت ایجاد جامعه ای علم گرا باشد. متغیر «طبقه اجتماعی» در مدل معادله ساختاری با کسب ضریب گامای 66/0، تأثیرگذاری معناداری بر درک عمومی از علم شهروندان نشان داده است و شاخص های برازش نشان می دهد که مدل طراحی شده، به خوبی توسط داده-های جمع آوری شده تأیید می شود.
واکاوی رضامندی زنان روستایی شهرستان هرسین از کیفیت زندگی خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان روستایی، عامل بسیار مهمی در تحقق توسعه ی پایدار می باشند. این نیمه ی فراموش شده، علی رغم سعی و تلاش های فراوانی که متحمل می شوند، از رفاه و کیفیت زندگی مناسبی برخوردار نیستند و در اکثر برنامه های توسعه مورد توجه قرار نمی گیرند. از این رو، در این پژوهش توصیفی- همبستگی سعی شده است که به بررسی میزان رضامندی زنان روستایی از کیفیت زندگی خود پرداخته شود. این مطالعه بر روی 367 نفر از زنان روستایی شهرستان هرسین انجام گرفته است. برای انتخاب افراد، از روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای استفاده شد. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه 4 قسمتی بهره گرفته شد. ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده، نمایانگر پایایی مناسب مقیاس های طراحی شده است (بخش دوم 86/0، بخش سوم 84/0 و بخش چهارم 91/0). تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نشان داد که میزان رضامندی زنان روستایی از کیفیت زندگی خود متوسط رو به پایین می باشد. هم چنین براساس یافته ها، زنان روستایی به ترتیب از نظر؛ تامین نیازهای فرصت و فراغت، بهزیستی و نیازهای اولیه احساس نارضایتی می کنند و همین مسئله، کیفیت زندگی آنها را تحت تاثیر خود قرار داده است.