فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۱٬۹۴۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبکهای مدیریت (مشارکتی و سنتی) با خلاقیت دبیران انجام شده است، این پژوهش از نوع پیمایشی- همبستگی است. جامعه آماری آن شامل همه دبیران مدارس متوسطه شهر کرمانشاه می باشد که در سال تحصیلی87-86 به خدمت اشتغال داشته اند، است. با نمونه گیری تصادفی طبقه ای و براساس فرمول کوکران 275 نفر از دبیران شامل 146 دبیر مرد و 129 دبیر زن، و 65 مدیر این دبیرستان ها که شامل 35 مدیر مرد و30 مدیر زن است به عنوان نمونه پژوهش حاضر به دست آمد. از دو پرسشنامه ی (محقق ساخته) سبک مدیریت و خلاقیت دبیران برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. روایی و پایایی ابزارها با استفاده از روش های تحلیل آماری، تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که رابطه مثبت معنی داری بین سبک مدیریت و خلاقیت دبیران وجود دارد و مدیرهای زن دارای تاثیر بیشتری در خلاقیت دبیران، نسبت به مدیران مرد هستند. مقدار بتای به دست آمده میان ابعاد کنترل، ارتباطات و ساختار با خلاقیت دبیران نشانگر آن است که هرچه نظارت توسط خود دبیران انجام شود و هرچه مدیران از ارتباطات دوطرفه و باز، رابطه دوستانه و صمیمی و تفویض اختیار به دبیران استفاده کنند، میزان خلاقیت نیز افزایش می یابد.
راهکارهای توسعه نظام مدیریت مشارکتی در واحدهای آموزشی، از دیدگاه مدیران، معاونان و معلمان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی راهکارهای توسعه نظام مدیریت مشارکتی در سازمانهای آموزشی به روش پیمایشی اجرا گردید. جامعه آماری کلیه مدیران، معاونان و معلمان واحدهای آموزشی شهر تهران، در سال تحصیلی 84 ـ83 به تعداد 95905 نفر و نمونه آماری 1094 نفر با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته دارای 26 سؤال پنج گزینه ای با استفاده از مقیاس لیکرت تهیه گردید. روایی پرسشنامه را 20 نفر از صاحب نظران بررسی و پایایی آن هم از طریق آلفای کرونباخ محاسبه و ضریب پایایی 87/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، درصد پاسخ آزمودنی ها و میانگین) استفاده شده است. در بخش آمار استنباطی با توجه به اینکه مقیاس اندازه گیری پرسشنامه رتبه ای است، برای آزمون هر یک از سؤالات پرسشنامه، به صورت جداگانه از آزمون خی دو استفاده شده و با ادغام سؤالات مربوط به هر یک از فرضیه های تحقیق (سؤالات پژوهش)، امکان ارتقای مقیاس اندازه گیری به سطح فاصله ای را فراهم نمود. بنابراین برای مقایسه نظر مدیران، معاونان و معلمان دوره های تحصیلی از آزمون تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج نشان داد که مهمترین راهکارهای توسعه نظام مدیریت مشارکتی در سازمانهای آموزشی عبارت اند از: 1) در بعد بسترسازی نظام مشارکت، شامل آگاهی و اطلاع کارکنان از مفاهیم، فلسفه و اهداف نظام مشارکت، تشویق و ترغیب کارکنان به وارد شدن به نظام مشارکت از سوی مدیران، ایجاد و توسعه اعتماد بین مدیریت و کارکنان 2) در بعد نظام دهی به مشارکت، شامل تدوین ضوابط و آیین نامه اجرایی نظام مشارکت واحدهای آموزشی. ارائه آموزش های لازم برای مجریان و دست اندرکاران نظام مشارکت 3) در بعد تکامل تدریجی نظام مشارکت، شامل شروع داوطلبانه نظام مشارکت، شروع نظام مشارکت از پیشنهادها به عنوان ساده ترین شکل مشارکت داوطلبانه، احیای حس خودباوری و اعتماد به نفس در کارکنان و... 4) در بعد اداره نظام مشارکت، شامل داشتن اختیارات کافی مدیران برای جلب مشارکت معلمان، شفاف و روشن بودن فرایند تصمیم گیری در واحدهای آموزشی، برقراری روابط حسنه بین مدیران و کارکنان و معلمان و...
تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد دبیران دوره متوسطه مدارس دخترانه شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف آشنایی با مفهوم مدیریت دانش و تاثیر آن در موفقیت مدارس و استفاده از آن در عملکرد دبیران انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران بود که از بین آنان 381 نفر از دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه به صورت تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. ابزار سنجش به منظور جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز پژوهش پرسشنامه پژوهشگر ساخته بوده که به صورت 4 گزینه ای تنظیم گردید. اطلاعات بدست آمده با انجام محاسبات آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که هر چه میزان آشنایی دبیران با مؤلفه های مدیریت دانش (کشف و خلق دانش ، به کارگیری مشارکت دانش آموزان توسط دبیران ، به اشتراک گذاشتن دانش دانش آموزان توسط دبیران ، استفاده از تکنولوژی ، ارزیابی دبیران از دانش آموزان) بیشتر باشد، میزان دستیابی آنها به مولفه ها بیشتر است و موجب افزایش عملکرد آنها می شود. همچنین محاسبه ضریب تبیین نشان داد که : 18 درصد واریانس عملکرد دبیران از طریق مؤلفه کشف و خلق دانش، 14 درصد از طریق مؤلفه مشارکت در دانش، 13 درصد سازماندهی دانش، 7 درصد کاربرد دانش ، 11 درصد عملکرد دانش و 15 درصد واریانس عملکرد دبیران از طریق مدیریت دانش تبیین می شود.
رابطه انگیزه پیشرفت مدیران با میزان مشارکت دبیران در تصمیم گیری دبیرستان های شهرستان ارومیه در سال تحصیلی 89-1388
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت مدیران با میزان مشارکت دبیران در تصمیم گیری دبیرستان های شهرستان ارومیه در سال تحصیلی 88-89 است. این تحقیق از نوع پیمایشی-همبستگی است. جامعه پژوهش در بر گیرنده کلیه مدیران به تعداد 93 نفر بود که 75 نفر و به ازای هر مدیر 5 دبیر بر اساس فرمول کرجسی و مورگان به عنوان حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شد. جمع آوری اطلاعات با به کارگیری پرسش نامه انگیزش پیشرفت هرمنس 30 سوالی و پرسشنامه محقق ساخته 38 سوالی جهت سنجش مشارکت دبیران انجام گرفت آزمون های پارامتریک همبستگی پیرسون،tمستقل و تحلیل واریانس یک طرفه بعد از مشخص کردن نرمال بودن توزیع پراکندگی متغیرها با استفاده از آزمون اسمیرنف کولموگروف، برای تجزیه و تحلیل داده ها به کار برده شده است.نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین انگیزه پیشرفت مدیران و مشارکت دبیران، بین سن مدیران و انگیزه پیشرفت انان همبستگی مستقیم معنی داری بدست آمد. اما بین سابقه خدمت مدیران و سابقه مدیریت مدیران با انگیزه پیشرفت انان همبستگی معنی دار نبود.
به نام و نشان فکر نکنیم! (گفت وگو با محمد مقدس)
حوزه های تخصصی:
رابطه عدالت سازمانی و تعهد سازمانی با رضایت شغلی در بین معلمان مدارس استثنایی شهرستان بندرعباس
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین عدالت سازمانی و تعهد سازمانی با رضایت شغلی در بین معلمان مدارس استثنایی شهرستان بندرعباس می باشد. جامعه آماری این تحقیق را تمامی معلمان شاغل در مدارس استثنایی شهرستان بندرعباس در سال تحصیلی 1388-89 (138 نفر) تشکیل می دهد که از این میان تعداد 100 نفر بر اساس فرمول کرجسی و مورگان به عنوان حجم نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند.این بررسی به روش توصیفی از نوع همبستگی صورت گرفته و جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه عدالت سازمانی (مورمن، 1991)، تعهد سازمانی (آلن و مایر،1990 ) و رضایت شغلی (زالی، 1384) بهره گرفته شده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون چندگانه استفاده شده است و نتایج حاصل به شرح زیر می باشد:بین عدالت سازمانی و رضایت شغلی رابطه ای معنی دار وجود دارد. مولفه های عدالت سازمانی با رضایت شغلی دارای رابطه ای معنی دار هستند و از این مولفه ها، تنها عدالت رویه ای قادر به پیش بینی رضایت شغلی می باشد. و از طرف دیگر متغیر تعهد سازمانی قادر به پیش بینی رضایت شغلی نمی باشد. از مولفه های تعهد سازمانی، تنها تعهد عاطفی قادر به پیش بینی رضایت شغلی می باشد.
معرفی مدل ارتقاء مدرسه
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه بین خویشتن شناسی مدیران و کاربرد سبک های مدیریت تعارض توسط آنان در مدارس مقطع متوسطه شهر بجنورد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
وظیفه اساسی مدیران در تمام سطوح حفظ محیطی است که افراد بتوانند با یکدیگر کار کرده و به هدف های از پیش تعیین شده دست یابند. در این راستا، مدیران باید اثرات گرایشات و عادات خود را روی دیگران تحلیل نمایند تا بتوانندآنهایی را که موجب دریافت عکس العمل منفی میشوند حذف نمایند بنابراین باید خودشناسی را آموخته و بر خویشتن مسلط باشند. (کونتز و دیگران، ترجمه چمران، 1384) تلاش و کوشش پیگیر آدمی برای شناخت خویشتن به عنوان یک نیاز اساسی امری مستمر بوده که در این میان شناسایی نیازها، ارزش ها، اهداف انسانی و از همه مهم تر عزت نفس از اهمیت ویژه ای برخوردار میباشد، و برای رسیدن به خودشکوفایی که بالاترین انگیزه انسان است، ارضاء نیازهای سطح پایین از جمله عزت نفس ضروری بوده و از سوی دیگر عزت نفس یکی ازمؤلفه های مهم خودآگاهی محسوب میشود. (علی پور، 1375) از سوی دیگریکی از مسائلی که در ارتباطات انسانی بین افراد و سازمان ها پیش میآید تعارض بوده و مدیریت تعارض یکی از مهم ترین وظایف هر مدیر است. تعارض، اگر به نحو مطلوب مورد کنترل قرار گیرد، میتواند مسائل نهفته سازمانی را آشکار کند، کیفیت تصمیم گیری را بهبود بخشد و موجب نوآوری در سازمان شود. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین خویشتن شناسی مدیران و کاربرد سبکهای مدیریت تعارض توسط آنان در مدارس متوسطه شهر بجنورد میپردازد. جامعه آماری، مدیران مدارس متوسطه شهر بجنورد و روش نمونه گیری تصادفی ساده است. تحقیق حاضر از نوع پژوهش پیمایشی است. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی میباشد برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خویشتن شناسی «راج کمارسارسوات» وشیوه های برخورد با تعارض «رحیم» استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی «جدول و درصد فراوانی»، استنباطی «آزمون خی دو» و برای تعیین پایایی پرسشنامه ها از فرمول آلفای کرانباخ استفاده گردیده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که بین خویشتن شناسی مدیران و کاربرد سبکهای مدیریت تعارض توسط آنان در سطح اطمینان %99 رابطه معناداری وجود دارد و بین خویشتن شناسی مدیران و هر یک از سبکها (همکاری، مصالحه، رقابت، سازش و اجتناب) در سطح اطمینان %95 رابطه وجود دارد. همچنین مشخص گردید، مدیرانی که از سبک همکاری، مصالحه و سازش استفاده نموده اند از خویشتن شناسی بالایی برخوردارند.
بررسی میزان آشنایی و استفاده از مدیریت استراتژ کی در بین مدیران حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش
ارزیابی میزان آمادگی مدارس ابتدایی شهر تهران برای استقرار مدیریت مدرسه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تابع هزینه و کاربردهای آن در آموزش: مورد پژوهی مناطق آموزش و پرورش شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
رابطه هوش هیجانی با استراتژی های مدیریت تعارض مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این پژوهش رابطه هوش هیجانی با استراتژی های مدیریت تعارض مدیران بررسی شده است. 113 نفر از مدیران دبیرستان های دولتی شهر تبریز در پژوهش شرکت کردند و از آنها خواسته شد به پرسش نامه هوش هیجانی و پرسش نامه استراتژی های مدیریت تعارض پاسخ دهند. پژوهش حاضر در زمره تحقیقات توصیفی - همبستگی است. برای تحلیل داده ها از فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و ضریب همبستگی استفاده شد. یافته ها نشان داد هوش هیجانی همبستگی مثبت و معناداری با استراتژی راه حل گرایی دارد. در میان مدیران با سابقه رابطه منفی و معنی داری بین هوش هیجانی با استراتژی های کنترل و فقدان مقابله دیده شد. افزون بر این، تفاوت معنی داری بین هوش هیجانی و نوع استراتژی های مورد استفاده مدیران زن و مرد مشاهده نشد.
"
تأملی بر آموزش پذیری مدیریت آموزشی: انتقادها و دیدگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله حاصل بررسی موقعیت مسئله زایی است که برخی تحقیقات از جمله مطالعه ای در سطح دانشکدة علوم تربیتی آن را به تصویر کشیده اند. آن موقعیت مسئله زا عدم توفیق فارغ التحصیلان دوره های آکادمیک مدیریت آموزشی در محیط واقعی سازمان بوده است. در پی آن، این مسئله مطرح شد که چه بسا اصولاً فرایند تربیت مدیران فرایندی ناشدنی است. بنابراین، برای بررسی موضوع "" امکان سنجی آموزش مدیریت"" دیدگاه های صاحب نظران بررسی و تحلیل گردید. بر این اساس، پرسش اساسی این نوشتار آن است که آیا مدیریت آموزشی قابل آموزش است؟ نتایج پیشینه کاوی نشان داد که گروهی از صاحب نظران به دلایلی نظیر شکاف میان تئوری و عمل مدیریت قایل به امکان ناپذیری آموزش مدیریت هستند. در این مقاله، نقطه نظرات مخالفان آموزش پذیری مدیریت نقد شد و چنین نتیجه شد که نقص مشاهده شده در فارغ التحصیلان، به احتمال بیشتری به کاربران نظریه های مدیریت (آموزه های مدیریتی) و نه دانش فعلی مدیریت مربوط است. کاستی های این کاربران می تواند به دو عامل (الف) دریافت آموزش های نامناسب و (ب) ویژگی های شخصیتی غیرمتناسب با شغل مدیریت، مربوط باشد. در صورت پذیرش اصل تعامل آموزه های مدیریت با ویژگی های کاربر (دانشجوی مدیریت آموزشی)، بایستی افرادی را در دوره های مدیریت گزینش نمود که دارای ویژگی های اولیّة یک مدیر موفّق باشند. ضمناً می توان به راهکارهای دیگری در آموزش مدیریت در سطح سازمان های آموزشی اندیشید. رویکرد گردش و ارتقای شغلی همراه با آموزش های ضمن خدمت مبتنی بر تحقیق عمل یکی از روش های موًثر می باشد.
خلاقیت و نوآوری در آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی: