فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۲۷۲ مورد.
نظریه معرفت شناسی تکاملی پوپرو نگاهی انتقادی به کاربردهای آن در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله برای بررسی نظریه معرفت شناسی تکاملی پوپر و امکان کاربرد آن در آموزش و پرورش نوشته شده است. نظریه مذکور که بر بنیاد نظریه تکامل داروین و معرفت شناسی کانت استوار گردیده، توسط پوپر بسط و گسترش یافته است. بر اساس نظر پوپر دانش آدمی از انتظارات یا فرضیه های او آغاز می گردد، نه مشاهده یا تجربه حسی محض. آدمی نمی تواند بدون انتظاراتی به مشاهده چیزی بپردازد. نظریه معرفت پوپرنقطه مقابل دیدگاه رایجی قرار دارد که آدمی از طریق مشاهدات یا تجربه حسی خویش می اموزد. در عوض، او معتقد است که ما از طریق فرایند کوشش و حذف خطا می آموزیم، یعنی این که، یادگیری ما از دانش ذاتی و درونی ما آغاز می شود نه از خارج. به نظر می رسد که ما بتوانیم نظریه پوپر را در آموزش و پرورش رسمی بکارگیریم. برای نمونه، بر اساس نظر او ما می توانیم از روش تدریس قیاسی به جای روش استقرایی استفاده کنیم. همچنین ما می توانیم تا در کلاس درس برنامه درسی را به عنوان چیزی برای بحث و گفت و گو بدانیم و آنرا محصول ازمایشی و احتمالی کوشش های آدمی برای فهم و جهان و جامعه خویش قلمداد نماییم نه چیزی که باید به حفظ کردن صرف آن پرداخت. برای مطالعه دیدگاههای معرفت شناسانه او ما همه کتابها، مقالات و سخنرانی های در دسترس را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده ایم.
بررسی وضع ارزش یابی های مستمر در دوره ی ابتدایی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر برگرفته از یک تحقیق میدانی انجام شده در مورد وضع ارزش یابی مستمر دوره ابتدایی است. این تحقیق در سال 1382 به سفارش سازمان آموزش و پرورش استان مرکزی و با نظارت دکتر حسن پاشا شریفی به انجام رسیده است.
در این نوشتار تلاش شده است که ضمن معرفی تحقیق مذکور، مهم ترین محورهای ادبیات تحقیق و پیشینه آن و نیز مهم ترین اطلاعات میدانی در قالب یافته های پژوهش ارایه و معرفی شود. پیام اصلی یافته ها در این مقاله این است که 47 درصد معلمان دوره ابتدایی به انجام دادن فعالیت های ارزش یابی مستمر رغبت چندانی ندارند. بیش ترین فعالیت های ارزش یابی مستمر، در فرایند یاددهی- یادگیری مواد درسی جغرافیا، ریاضیات، علوم تجربی انجام شده است و کمترین فعالیت های ارزش یابی مستمر مربوط به سه ماده درسی دینی، قرآن و فارسی است.
البته برخی معلمان در این رابطه خلاقیت هایی داشته اند که چگونگی آن در مقاله حاضر منعکس شده است. به منظور بهبود وضعیت اجرای ارزش یابی مستمر در مدارس، در پایان چند پیشنهاد کاربردی ارایه شده که می تواند مورد استفاده کارشناسان در سازمان آموزش و پرورش قرار گیرد.
سنجش میزان تعامل در برنامه درسی الکترونیکی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی عملکرد کودکان ایرانی در تکالیف استاندارد و محاوره ای باور کاذب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، موضوع بحث انگیز چرایی دشواری کودکان 3 ساله در انجام تکالیف باور کاذب را، که جهت سنجش توانایی "نظریه ذهن" به کار می روند، مورد تحقیق قرار می دهد. سوال کلیدی اینست که آیا محدودیت خردسالان در آگاهی محاوره ای، می تواند دشواری آنان را در انجام تکالیف باور کاذب توضیح دهد. بدین منظور، سه آزمایش گزارش می شوند که در آن تعداد 182 کودک سه و چهار ساله ایرانی مشارکت داشتند. آزمودنی ها به مجموعه ای از تکالیف استاندارد و "محاوره ای حمایت شده" باور کاذب، پاسخ دادند. در مجموع، نتایج حاضر، همخوان با تحقیقات غربی، بیان می دارد که در چهار سالگی، کودکان قادر به حل صحیح تکالیف استاندارد باور کاذب می گردند. این نتایج، از این عقیده حمایت می کند که نظریه ذهن، صرف نظر از اختلافات زبانی و فرهنگی، در حدود زمانی یکسانی تحول می یابد. نتایج همچنین نشان می دهند که تکالیف باور کاذبی که از لحاظ محاوره ای مورد حمایت قرار گیرند، کودکان سه ساله را در محاسبه پاسخ صحیح یاری می رسانند. این یافته، دیدگاه پژوهشگرانی را مورد تایید قرار می دهد که معتقدند دشواری سه ساله ها در تکالیف باور کاذب، بیشتر از اینکه نقصی مفهومی در توانایی نظریه ذهن آنان باشد، ناشی از محدودیت های عملکردی آنان می باشد. بر اساس چنین رویکردی، ضرورت دارد تا در تبیین توانایی و عملکرد کودکان در تکالیف باور کاذب، آگاهی محاوره ای آنان، مورد توجه واقع شود.
تحقق آموزش و پرورش حساس به جنسیت، در برنامه ریزی آموزشی دوره آموزش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
ارزیابی توانمندسازها در مرکز توسعه مدیریت و تحول اداری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با بهره گیری از الگوی سرآمدی سازمانی
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی در مدیریت راهکار مهمی برای تغییر است که با هدف بهبود توانایی فردی و سازمانی اجرا می شود. بنابراین هدف از این پژوهش ارزیابی وضعیت توانمندسازها در مرکز توسعه مدیریت و تحول اداری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان براساس الگوی سرآمد سازمانی بوده است. این پژوهش کاربردی و از دسته مطالعات توصیفی بوده که به صورت مقطعی انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل32 نفر از مدیران ستادی و معاونان آنها در مرکز توسعه مدیریت و تحول اداری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1386 بود که به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه الگوی سرآمد سازمانی با 26 گویه بود که ضریب پایایی آن 97/0 به دست آمد. داده های پژوهش براساس 5 معیار مربوط به توانمندسازها جمع آوری شد، سپس تحلیل داده در سطح آمار توصیفی انجام گرفت و در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS و نرم افزار سرآمد سازمانی امتیاز هر کدام از عناصر مربوط به حوزه توانمندسازها براساس منطق رادار محاسبه شد. یافته ها نشان داد که مرکز توسعه مدیریت و تحول اداری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در زمینه معیارهای رهبری (60 درصد)، خط مشی و استراتژی (80 درصد)، کارکنان (60 درصد)، منابع و شرکاء (50 درصد) و فرآیندها (60 درصد) امتیاز و در مجموع از نظر معیار توانمندسازها، 238 امتیاز را به خود اختصاص داده است.
سازه های مؤثر بر موفقیت طرح کارورزی در استان خراسان رضوی: دیدگاه کارورزان
حوزههای تخصصی:
تدوین شاخص های لازم برای تهیه زیج هیات علمی دانشگاهها (دانشگاه علوم پزشکی اصفهان)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش بسیار مهم اعضای هیات علمی در تحقق اهداف و رسالتهای دانشگاه، این پژوهش با هدف تدوین شاخص های لازم برای تهیه زیج هیات علمی در دانشگاه علوم پزشکی انجام شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی ـ پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران گروه، معاونان آموزشی و پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصلی 88 ـ87 بود که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی و کاملاً هدفمند 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای شامل 48 شاخص مربوط به هیات علمی در 5 حوزه فعالیتی بود که براساس نتایج مصاحبه سازمان یافته با صاحبنظران در زمینه امور هیات علمی تهیه شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه براساس نظر متخصصان و کارشناسان مورد تایید قرار گرفت، پایایی این پژوهش زمانی مشخص خواهد شد که این پژوهش به مرحله اجرا برسد. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت تعیین فراوانی و درصد فراوانی پاسخ ها صورت گرفت. براساس نظر متخصصان شاخص هایی که بیش از 50 درصد امتیاز ضرورت را از پرسش شوندگان کسب کرده بودند، برای تدوین شاخص های زیج هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی انتخاب شدند (در مجموع 37 شاخص در 5 حوزه مورد نظر). حوزه های انتخابی شامل جمعیت شناختی اعضای هیات علمی (6شاخص)، حوزه وضعیت استخدامی (4 شاخص)، حوزه فعالیتهای آموزشی (14شاخص)، حوزه فعالیت پژوهشی و توانمندیها (9 شاخص) و حوزه فعالیتهای خدماتی ـ اجرایی (4 شاخص) بود. به نظر می رسد تهیه زیج براساس این شاخص ها بتواند بخشی از نیازهای اطلاعاتی مدیران را برای تصمیم گیری در امور هیات علمی برطرف کند.
بررسی میزان عملی بودن و تاثیر برخی راه کارهای پیشنهادی برای کاهش آمار مردودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"یکی از پی آمدهای هدایت آگاهانه فرآیند یادگیری به سمت کسب حد نصاب قبولی در امتحانات پایانی و نیز فراگیری سطحی و بدون عمق مفاهیم و مهارت ها و در واقع پرورش نامناسب ذهن و فکر یادگیرندگان، زیاد بودن آمار مردودی ها و ترک تحصیلکردگان است. برای رفع این معضل، دفتر آموزش و پرورش راهنمایی، پنج توصیه اساسی دارد که در پژوهش حاضر، میزان تأثیر آنها بررسی شده است. نتایج نشان داد که در میان ۷۰ سرگروه آموزشی و ۴۵۸ معلم منتخب استآنها، به ترتیب، آمار موافقان با « طرح سؤالات امتحانی از محتوای تدریس شده در هر نوبت» ۱/۳۷ درصد و ۷/۳۹ درصد، با «تأثیر دادن نمرات ارزشیابی مستمر در امتحانات شهریورماه» ۴/۵۱ درصد و ۱۱/۵۶ درصد، با «حذف امتحانات نهایی از پایه سوم راهنمایی» ۶/۱۸ درصد و ۵/۲۲ درصد و به طور کلی با این سه راه کار ۳/۱۴ درصد و ۸/۱۳ درصد است. نمره های فرضی به دست آمده از دخالت دادن نمرات ارزشیابی مستمر نوبت دوم مردودشدگان پایه های اول، دوم و سوم در نمره امتحانات دروس تجدیدی شهریور ماه آنان، به ترتیب برابر با ۷۱۱/۶، ۰۴۴/۶ و ۰۳/۸ و به مراتب کم تر از حد نصاب قبولی است.
"