فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۶۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه (با تاکید بر مهارتهای تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزشیابی و قضاوت)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی کیفی و کمی (روش ترکیبی) موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه از دید متخصصان برنامه درسی با تاکید بر مهارتهای تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزشیابی و قضاوت می باشد. گرایش مورد نظر در پژوهش کیفی نظریه زمینه ای (Ground theory) و روش پژوهش کمی روش تحقیق پیمایشی است. جامعه مورد بررسی در بخش کیفی متخصصان برنامه درسی شاغل در آموزش و پرورش که بر دوره متوسطه اشراف دارند می باشند که از این جامعه با نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع 18 متخصص برنامه درسی به عنوان موردهای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق بودند. در بخش پژوهش کمی جامعه مورد بررسی کلیه متخصصان برنامه درسی (شامل متخصصان برنامه درسی و دبیران مقطع متوسطه شهر تهران) هستند، حجم نمونه با عنایت به جدول مورگان به ترتیب برای کارشناسان 97 نفر و برای دبیران 375 نفر بر آورد گردید. روش نمونه گیری شیوه تصادفی ساده برای انتخاب کارشناسان و خوشه ای چند مرحله ای برای انتخاب دبیران استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته 24 سوالی بر مبنای طیف پنج گزینه ای لیکرت می باشد. جهت تحلیل داده ها از تکنیک های جداول توزیع فراوانی، شاخص های میانگین، انحراف استاندارد و از ازمون های تی، تک نمونه و فریدمن در آزمون فرضیات استفاده شد.نتایج پژوهش کمی بیانگر آنند که پرورش تفکر انتقادی در دوره متوسطه با موانعی روبروست که عبارتند از: کم توجهی به مهارت تجزیه و تحلیل، مهارت ترکیب، ارزشیابی، قضاوت و جمع بندی که این کم توجهی در عناصر برنامه درسی (هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی) دوره متوسطه قابل مشاهده است.نتایج پژوهش کیفی: در مرحله کدگذاری باز که در دو سطح صورت گرفت (تولید مفاهیم اولیه) 26 مفهوم اولیه کشف و استخراج شدند، در مرحله کدگذاری محوری 7 مقوله (تولید مقوله های اصلی) و در مرحله کدگذاری گزینشی مقوله هسته ای استخراج گردید. با توجه به این که نظریه زمینه ای حول محور مقولات شرایطی، فرآیندی و پیامدی شکل می گیرد مقولات شرایطی شامل سیاست ها و رسالت های نظام آموزشی و شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه و، مقولات فرآیندی شامل معلم، محتوا، اهداف و روش تدریس و مقولات پیامدی شامل تربیت شهروند خوب و تربیت متخصص خوب تعیین و درنهایت تئوری زمینه ای ارایه شد.
ارزشیابی به وسیله آزمون های چندگزینه ای
حوزههای تخصصی:
مقدمه. امروزه آموزش به عنوان رکن اساسی در انتقال مفاهیم به فراگیران روش های گوناگونی پیدا کرده و گسترش روزافزون دسترسی به سخت افزارها و نرم افزارهای مناسب برای آموزش به شیوه چندرسانه ای، افق جدیدی را پیش روی دانشگاه ها و مراکز آموزشی نهاده است. به نظر می رسد که استفاده از این امکانات برای آموزش، به تحقق برخی از آرمان هایی که به عنوان ملاک های کیفیت آموزش از آن نامبرده می شود کمک می کند. هرچند برخی از دانشگاه ها و مراکز آموزشی، در سال های اخیر نسبت به استفاده از آموزش به شیوه چندرسانه ای اقدام نموده اند، اما هنوز شواهد زیاد در مورد نتایج ارزشیابی برنامه منتشر نشده است. آموزش از راه دور توسط شیوه های چندرسانه ای، توانسته است نیاز کاربران و فراگیران را در هر مکان و زمانی فراهم آورد، بی آن-که حتی نیاز به استاد درس مربوطه باشد. با این حال، روش آموزش چندرسانه ای محدودیت هایی نیز دارد که از آن جمله می توان به محدود شدن روابط اجتماعی فراگیران اشاره کرد. همچنین جایگزینی ارتباط غیرمستقیم به جای ارتباط چهره به چهره ممکن است به کاهش تجارب فراگیران بیانجامد. نتیجه گیری. با توجه به مزایای عمومی آموزش چندرسانه ای و قابلیت های ویژه آن در آموزش پزشکی و پیراپزشکی، به نظر می-رسد که ادغام آن در برنامه های جاری آموزشی دانشگاه های علوم پزشکی به طوری که آموزش متداول به شکل تلفیقی از آموزش سنتی و آموزش از راه دور به شیوه چندرسانه ای ارایه شود، اجتناب ناپذیر و مفید است.
ارزیابی درونی دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران مطالعه موردی
حوزههای تخصصی:
در طی دو دهه گذشته، اغلب نظام های آموزش عالی جهان کوشش هایی برای انجام ارزیابی و بهبود کیفیت آموزش، پژوهش و عرضه خدمات تخصصی در سطح دانشگاه و نیز در سطح نظام های آموزش عالی انجام داده اند.کشورهایی که به کسب تجربه موفق در این زمینه نایل آمده اند، به انجام ارزیابی مستمر پرداخته اند و از ارزیابی درونی به عنوان رویکردی زیربنایی با هدف اشاعه فرهنگ کیفیت استفاده کرده اند. در ایران نیز اجرای طرحهای مربوط به ارزیابی مستمر از سال 1375 آغاز شد. پس از آن کوشش هایی در انجام ارزیابی درونی در گروههای آموزشی دانشگاهی به عمل آمده است. در این راستا ارزیابی کیفیت دوره های دکتری نیز به علت نقش این دوره ها در تربیت افراد متخصص و انجام پژوهش و تولید دانش، از اهمیت بسزایی برخوردار است. بنابراین امروزه ارزیابی کیفیت دوره های دکتری در نظام های ارزیابی دانشگاهها مدنظر قرار می گیرد. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی ـ تحلیلی است و برای انجام آن از ابزارهای کمی (پرسشنامه) بهره گرفته شده است. جامعه مورد مطالعه شامل: 1ـ مدیرگروه 2ـ اعضای هیات علمی 3ـ دانشجویان دوره دکتری 4ـ دانش آموختگان و کارفرمایان است. با توجه به کوچک بودن جامعه مورد مطالعه و به منظور بررسی عمیق آن سرشماری کامل انجام شده است. در نهایت با توجه به داده های به دست آمده، میزان مطلوبیت هر یک از عوامل مورد ارزیابی به این ترتیب است: عامل اول ـ دانشجویان: مطلوب؛ عامل دوم ـ اعضای هیات علمی: مطلوب؛ عامل سوم ـ برنامه درسی: نسبتاً مطلوب؛ عامل چهارم ـ منابع کالبدی: نسبتاً مطلوب؛ عامل پنجم ـ فرایند تدریس و یادگیری؛ نسبتاً مطلوب؛ عامل ششم ـ دانش آموختگان: نسبتاً مطلوب؛ عامل هفتم ـ مدیریت گروه: مطلوب.
میزان مؤلفه های هوش سازمانی در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی میزان هوش سازمانی در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی بوده است. همچنین با توجه به مؤلفه هوش سازمانی، وضعیت هر یک از مؤلفه ها به تفکیک تعیین گردیده است. روش مورد استفاده از نوع توصیفی ـ پیمایشی و جامعه مورد مطالعه کارکنان سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی بودند. جامعه آماری 312 نفر از کارکنان با مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر را شامل می شود که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 228 نفر از بین آنان انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته با 95 سؤال بود که روایی صوری و محتوایی آن تایید و پایایی آن 97/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد و میانگین و آمار استنباطی شامل آزمون T یکسویه استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که هوش سازمانی جامعه مورد مطالعه با میانگین تجربی 82/2 از میانگین نظری 3 پایین تر است. بالاترین میانگین به دست آمده مربوط به مؤلفه بینش راهبردی با 17/3 و کمترین مربوط به ساختار سازمانی و تغییرگرایی با 66/2 بوده است. با توجه به یافته های تحقیق راهکارهایی برای بهبود هوش سازمانی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ارائه شده است.
ارزشیابی محتوای کتاب زبان فارسی (1) پایه اول متوسطه از نظر دبیران شهرستان مبارکه (اصفهان)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزشیابی محتوای کتاب زبان فارسی (1) پایه اول متوسطه از نظر دبیران شهرستان مبارکه در اصفهان انجام گرفته است. جامعه آماری با حجم نمونه یکسان و تعداد کل دبیران 64 نفر است. تحقیق حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. برای سنجش روایی سؤالات پرسشنامه از نظر کارشناسان مربوط و برای سنجش پایایی از فرمول آلفای کرانباخ استفاده شده که ضریب آن 88/0 بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، واریانس و انحراف معیار) همراه با نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که زمان تعیین شده برای تدریس، تناسب فعالیتها و خودآزمایی های کتاب با متن کتاب کمتر از حد متوسط است و در تدوین محتوای کتاب به توان ذهنی و فکری فراگیران، میزان تقویت خودارزیابی دانش آموزان، نیازهای روزمره دانش آموزان و ارتباط عمودی مطالب کتاب کمتر از سطح متوسط توجه شده است.
ارزش یابی کیفی، چرا؟
تأثیر روش مدیریتی مهندسی ارزش بر پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دختر پایه دوم راهنمایی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف تحقیق حاضر که به صورت شبه تجربی انجام شد مطالعه تاثیر روش مدیریتی مهندسی ارزش بر پیشرفت تحصیلی ریاضی بود. جامعه تحقیق 54 نفر از دانش آموزان پایه دوم راهــنمایی نواحی هـفـت گـانـه مـشهـد است، که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی ابزار اساسی تحقیق بود. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون t استفاده شد. نتایج حاکی از تاثیر جالب توجه روش مدیریتی مهندسی ارزش برپیشرفت تحصیلی ریاضی است. بر اساس نتایج به دست آمده نمره پیشرفت تحصیلی ریاضی در پیش آزمون گروه آزمایشی و شاهد به ترتیب 11/8 و 33/8 بوده که این عدد در پس آزمون به 48/12 و 07/10 رسیده است. مطالعه یافته های پژوهش حاضر برای مدیران آموزش و پرورش، برنامه ریزان درسی و معلمان سودمند است.
"
« آیین نگارش فارسی » چشم اندازی جدید در آموزش
حوزههای تخصصی:
کسب مهارت در نوشتن پیچیدگی و دشواریهای خاص خود را دارد. به همین دلیل توجه به عوامل سرنوشت ساز در فرایند آموزش درس «آیین نگارش فارسی» بسیار ضروری است. موضوع محوری این مقاله، پیشنهاد تغییر محتوا و مواد آموزشی همچنین شیوه های آموزش درس مذکور در دانشگاه است. پس از نقد روشهای تدریس متداول و دانشگاهی، مراحل پژوهش انجام شده برای رفع نارساییها و نواقص موجود در روشها توضیح داده میشود. سپس، نتیجه پژوهش که شامل روشی کاربردی همراه با محتوای آموزشی جدید است پیشنهاد میشود.
حکاکی بر سنگ (تأملی دوباره درباره ی ضرورت آموزش در سال های پیش از دبستان)
حوزههای تخصصی:
مدرسه گریزی
تبیین عوامل شناختی(کانون کنترل، درماندگی اکتسابی و اثرگُلِم) در نهادهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیروی انسانی مولد، متمایزکننده کشورهای توسعه یافته و فقیر است. مطالعات نشان داده است که نیروی انسانی ملل توسعه یافته از عزت نفس بالا و درماندگی پایین و کانون کنترل درونی برخوردار هستند و از این رو تلاش برای افزایش عزت نفس و کاهش احساس درماندگی یکی از برنامه های بلند مدت کشورها در چشم اندازهای 20 ساله و 50 ساله شده است. در این تحقیق تاثیر عدالت در ارتقای عوامل شناختی همچون عزت نفس، کانون کنترل درونی و کاهش عوامل شناختی همچون درماندگی اکتسابی و اثر گلم مدنظر قرار گرفته و یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه معنا دار و مثبت بین عدالت اجتماعی و عزت نفس، عدالت اجتماعی و کانون کنترل درونی، و رابطه معنادار و معکوس بین عدالت و درماندگی اکتسابی و عدالت و اثر گلم است. لذا برای ارتقاء عزت نفس و کانون کنترل درونی، ضروری است که نهادهای آموزشی بر استقرار عدالت در این نهادها اهتمام ورزند تا ضمن ارتقای این سه عامل شناختی سازنده، همزمان از خطرات درماندگی اکتسابی و اثر گلم جلوگیری شود. جامعه آماری شامل دانشگاه ها و مدارس است که 907 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. طبق یافته های تحقیق، همبستگی بین عدالت و عزت نفس، کانون کنترل درونی رابطه علی مثبت و بین عدالت و درماندگی اکتسابی و اثر گلم رابطه علی منفی وجود دارد.
ضرورت ارزشیابی تکوینی در نظام آموزشی
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: به منظورآماده سازی افراد جامعه و تجهیز آنها به دانش و مهارت راهی جزآموزش و تربیت افراد وجود ندارد. لذا هرکشوری ناگزیر ازداشتن یک نظام آموزشی پویا وفعال می باشد. نظام آموزشی مسئولیت سنگینی درقبال آموزش افراد جامعه دارد تا با بکارگیری منابع مالی ونیروی انسانی، رشد وتوسعه توانایی های فراگیران رافراهم نماید وموجب پرورش کارآمد وخلاق افراد جامعه شود.به همین جهت ارزشیابی آموزشی فرصتی را فراهم ساخته تا با بهره گیری از ابزارهاوروش های خاصی،نظام های آموزشی مورد بازنگری قرار گیرند ودر تامین نیاز های جوامع موفق عمل کنند.ارزشیابی های آموزشی با توجه به زمان وهدف استفاد از آن به چهار نوع تقسیم می شوند: ارزشیابی آغازین، ارزشیابی تکوینی، ارزشیابی تشخیصی وارزشیابی تراکمی . آنچه عمدتا به منظور کمک به اصلاح موضوع مورد ارزشیابی، یعنی برنامه یا روش آموزشی، مورد استفاده قرار می گیرد ارزشیابی تکوینی نام دارد . این ارزشیابی در طول دوره آموزشی یعنی زمانی که فعالیت آموزشی معلم هنوز در جریان است و یادگیری دانش آموزان در حال تکوین یا شکل گیری است انجام می شود .هدف ارزشیابى تکوینى، اصلاح وبهبود برنامه است. و ویژگى عمده ارزشیابی تکوینی، پویایی وگستردگی آن است.
روش کار: این یک مطالعه مرورى است که براساس منابع کتابخانه اى والکترونیکى اطلاعات مورد نیاز جمع آورى گردید.
نتایج: مطالعات انجام شده نشان مى دهند که استراتژی ارزشیابى تکوینى موجب پیشرفت تحصیلى فراگیران مى شود واین امر در مورد فراگیرانی که توانایى کمترى دارند محسوس تر است.
بحث ونتیجه گیری: ارزشیابی تکوینی از یک سو، نقاط ضعف روش ها و شیوه تدریس معلم و نیز اشکالات موجود در آموخته های دانش آموزان را به آنها می نمایاند و به علت داشتن زمان کافی، فرصت اصلاح و رفع مشکلات را به آنها می دهد. درارزشیابى تکوینى مى تواند یک تصویر کلی ازشخصیت فراگیر به دست آورد واز هر فراگیرفقط درحد توان ورشد او انتظارمى رود. ازسوى دیگر ارزشیابى تکوینى موجب ایجاد انگیزه براى مطالعه ویادگیرى،کسب مهارت تفکر انتقادى وبه تبع آن کاهش اضطراب امتحان در فراگیران مى گردد.
انطباق و آماده سازی برنامه آموزش پیشگیری و درمانی خواندن برای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مقاله حاضر انطباق یک برنامه آموزش پیشگیری و درمانی خواندن و آماده سازی یک بسته آموزشی برای معلمان از مقطع پیش دبستانی تا کلاس سوم دبستان به زبان فارسی است. روش: مقاله حاضر یک مطالعه مروری درباره انطباق برنامه پیشگیری و درمانی خواندن بلکمن (2003) به زبان فارسی است که در ابتدا به زبان انگلیسی گسترش یافت. بر این اساس مواد آموزشی مورد نیاز برنامه آماده و طراحی گردید. یافته ها: بر اساس گزارش انجمن ملی خواندن (2000)، پیشنهاد می شود که در برنامه خواندن برای همه کودکان (از جمله کودکان نارساخوان) باید پنج مولفه اصلی خواندن شامل آموزش الفبا، آگاهی واجی، تناظر نویسه - واج، روان خوانی، درک واژه ای و خوانداری، گنجانده شود. این مؤلفه ها باید به صورت سازمان یافته، جامع و واضح آموزش داده شوند. در میان تعداد محدودی از این برنامه ها، اثربخشی برنامه بلکمن (2003) با شواهد تجربی معتبر تایید شده است. این برنامه برای رشد مهارتهای اصلی خواندن در کودکان که قبلا اشاره شد، طراحی شده و شامل پنج مرحله است: (1) یادگیری ارتباط نویسه - واج، (2) آموزش مهارتهای تقطیع و ترکیب واجی مانند دسته بندی کلمات بر اساس قافیه و تجانس و یادگیری نام حرف و صدای حرف، (3) صحیح و روان خواندن کلمات، (4) خواندن متن و تقویت درک خوانداری و (5) فعالیت نوشتن و دیکته نویسی. نتیجه گیری: در سالهای اخیر شواهد گوناگونی درباره اهمیت پردازش واج شناختی در زبان های گوناگون و در حوزه های علوم عصب شناختی، روان شناسی شناختی و آموزش بدست آمده است. بنابراین برنامه انطباق یافته بلکمن (2003) به زبان فارسی می تواند به صورت یک بسته آموزشی در اختیار معلمان قرار داده شود تا در کلاسهای درسی خود از آن استفاده کنند.