فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
Curriculum Research, Volume ۳, Issue ۴, ۲۰۲۲
14 - 29
حوزههای تخصصی:
This study attempted to explore to what extent each of the three techniques of culture narratives, culture capsules and culture training activities significantly affect the critical cultural awareness of Iranian EFL learners by comparing their means from pretest to post-test questionnaire after ten-session treatment. Furthermore, it investigated whether there are any differences in the effectiveness of these techniques. Regarding the participants, the testing group was 154 undergraduate English language translation students, including both male and female students, forming three experimental groups. This investigation used the quasi-experimental pretest-posttest design. The sampling method was convenience sampling. The homogeneity test and a pre-post critical cultural awareness questionnaire were used to collect data. The collected data were analyzed through Repeated Measures ANOVA and Simple Effect Analysis. Based on the obtained results, there were significant differences between the pretest and the post-test, which means that by applying the techniques mentioned above, the critical cultural awareness of learners increased. Also, there were significant differences between the three groups’ overall means on pre-post critical cultural awareness questionnaires. Considering the three groups, culture narratives, culture capsule and culture training activities, the former outperforms the others. Furthermore, between culture training activities and culture capsule groups, the culture training activities group performed better than the culture capsule group.
بررسی رابطه خود تنظیمی رفتاری و سازگاری اجتماعی در زنان متاهل افسرده به مواد مخدر در دوره درمان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۴۶
65 - 55
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی حالتی خلقی شامل بی حوصلگی و گریز از فعالیت یا بی علاقگی و بی میلی است و می تواند بر افکار، رفتار و احساسات در زنان متاهل تأثیر بگذارد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه خود تنظیمی رفتاری و سازگاری اجتماعی در زنان متاهل افسرده به مواد مخدر در دوره درمان انجام شد. روش: این مطالعه یک پژوهشی توصیفی و همبستگی است هدف تحقیقات توصیفی و همبستگی توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص بود. نخست، نمونه گیری آزمودنی ها با استفاده از ملاک های ورود و خروج صورت گرفت، جامعه آماری شامل زنان متاهل افسرده مراجعه کننده به دو مرکز ترک اعتیاد استان البرز شهرستان کرج در سال 1400 بود. با روش نمونه گیری خوشه ای نمونه آماری شامل 357نفر از زنان متاهل افسرده که افسردگی آنان با اجرای آزمون افسردگی بک تایید گردیده بود انتخاب نمود. آزمودنی ها به ابزارهای پژوهش شامل مقیاس خود تنظیمی رفتاری براون، میلر ولاوندوسکی (1999 ) و مقیاس سازگاری اجتماعی پی کل و ویسمن (1999) پاسخ دادند. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که دوره درمان زنان متاهل افسرده معتاد به مواد مخدر رابطه ی معناداری وجود دارد که این رابطه در سطح آلفای 01/0 معنی دار است، افرادی که در خود تنظیمی رفتاری و سازگاری اجتماعی و هریک از ابعاد آن نمرات بالایی گرفته اند، دوره درمان بهتری داشته اند. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، افرادی که داری خود تظیمی رفتاری و سازگاری اجتماعی بالایی داشتند دروه درمان بهتری داشته و همچنین باعث کاهش افسردگی در زنان متاهل شد.
بررسی رابطه اضطراب کرونا با تاب آوری و حمایت اجتماعی دانش آموزان شهر مشهد
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۴۸
186 - 193
حوزههای تخصصی:
اضطراب ابتلا به بیماری، یکی از نشانه های بالینی در بیماری های ویروسی مانند کروناویروس است که با تضعیف سیستم دفاعی بدن می تواند پیش زمینه ابتلا به بیماری باشد. در دانش آموزان با توجه به حضور فعال اجتماعی در مراکز آموزشی، علم به این موضوع که چه عوامل زمینه ای منجر به ایجاد بستر اضطراب کرونا می شود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در همین راستا، هدف این پژوهش، بررسی این موضوع است که آیا بین تاب آوری و حمایت اجتماعی دانش آموزان با اضطراب کرونا رابطه معناداری وجود دارد یا خیر؟ مواد و روش کار: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان شهر مشهد است. با روش نمونه گیری خوشه ای ابتدا از ناحیه های مختلف یک ناحیه به تصادف انتخاب شد و در ادامه از مدارس پسر موجود در مقطع متوسطه اول، یک مدرسه به تصادف انتخاب شد که 150 نفر از دانش آموزان به تصادف از سه پایه تحصیلی متفاوت، انتخاب شدند. در این پژوهش، از مقیاس اضطراب بیماری کرونا(CDAS)، مقیاس تاب آوری کانر ودیویدسون(CD_RSC) و پرسشنامه حمایت اجتماعی(SSA) استفاده شد. روش آماری: برای تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل آماری رگرسیون چندمتغیری به منظور مشخص کردن رابطه ی متغیرهای موردنظر، با استفاده از نرم افزار SPSS-19 صورت گرفت. نتایج: تحلیل یافته ها نشان داد بین تاب آوری و حمایت اجتماعی دانش آموزان با اضطراب کرونا رابطه معناداری وجود دارد (05/0>P). بحث: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، از آموزش های مبتنی بر تاب آوری و بهبود حمایت اجتماعی می توان برای اضطراب کرونا در دانش آموزان استفاده کرد.
تدوین و برازش مدل سازمان یاد گیرنده درآموزش و پرورش با تأکید بر مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۶
115 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر طراحی و برازش مدل مطلوب سازمان یاد گیرنده در آموزش و پرورش با تأکید بر مدیریت دانش بود. با استفاده از طرح متوالی اکتشافی (کیفی و کمی) این مطالعه در سال 1398 به انجام رسید. در فاز کیفی با انجام مصاحبه عمقی با 20 نفر از خبرگان حوزه مدیریت آموزشی و نیز مدیران آموزش و پرورش شهر تهران داده های لازم جمع آوری شد. با استفاده از روش تحلیل مضمون و از نوع شبکه مضامین تحلیل شده و مدل مفهومی اندازه گیری شبکه ای سازمان یادگیرنده در آموزش و پرورش تهیه شد. نتایج کیفی پژوهش نشان داد که مدل مطلوب سازمان یاد گیرنده از شش مضمون فراگیر و در مجموع با 259 مضمون پایه ای به اشباع نظری رسیده است. در فاز کمی پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته داده های لازم از 226 نفر از مدیران و کارکنان آموزش و پرورش شهر تهران که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند گردآوری شد. نتایج نشان داد که مدل تجربی از برازش نسبتاً مطلوبی برخوردار است و بعد مدیریت دانش با میزان 935/0 نسبت به پنج بعد دیگر در سنجش مدل تجربی سازمان یادگیرنده بیشترین سهم رادارد. براساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که با تاکید مدیریت دانش می توان به رشد و شکوفایی سازمان ها به ویژه در آموزش و پرورش کمک کرد.به عبارت دیگر، برای بهبود عملکرد سازمان ها و نهادهای مختلف می توان با تکیه بر مدیریت دانش در سازمانهای یادگیرنده تحول ایجاد کرد.
اثر خشونت معلم بر تحصیل گریزی، خوش بینی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۷
21 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثر خشونت معلم بر تحصیل گریزی، خوش بینی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بوده است. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر سرباز (استان سیستان و بلوچستان) در سال تحصیلی 1401-1400 بودند (5395 N= ). به شیوه نمونه گیری تصادفی- طبقه ای (برحسب جنسیت) تعداد 359 دانش آموز از طریق پرسشنامه های خشونت معلم ( Piskin et al., 2014 )، خوش بینی تحصیلی ( Tschannen-Moran et al., 2013 )، تحصیل گریزی (خرمائی و صالح اردستانی، 1395) و سرزندگی تحصیلی (حسین چاری و دهقانی زاده، 1391) موردمطالعه قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، دوربین- واتسون و تحلیل مسیر با کمک نرم افزار های اس پی اس اس و اسمارت پی آل اس استفاده شد. یافته ها نشان داد که خشونت معلم بر تحصیل گریزی دانش آموزان اثر مثبت و بر خوش بینی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان اثر منفی دارد. با توجه به این نتایج برگزاری کارگاه های آموزشی برای معلمان در حوزه های آشنایی با حقوق طبیعی کودکان و کنترل خشم، شفقت و گذشت نسبت به دیگران پیشنهاد می شود.
بررسی رابطه بین اعتیاد به فضای مجازی و گرایش به رفتارهای پر خطر در نوجوانان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
337 - 344
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اعتیاد به فضای مجازی و گرایش به رفتارهای پرخطر نوجوانان شهر رشت بود. روش مورد استفاده در این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه ی نوجوانان دختر و پسر مقطع دوم دوره متوسطه بود . نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 350 نفر دانش آموز ( 202 دختر و 148 پسر ) در نظر گرفته شد که با استفاده از روش خوشه ای چند مرحله ای با خوشه بندی مدارس در ناحیه یک و دو شهررشت، از هر ناحیه 4 دبیرستان به صورت تصادفی انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اعتیاد به فضای مجازی یانگ(1998) و مقیاس خطر پذیری نوجوانان ایرانی(1390) استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از شاخص های توصیفی همچون میانگین و انحراف معیار استفاده و روش آماری تحلیل رگرسیون چندمتغیری به وسیله نرم افزار spss انجام شد. یافته ها نشان داد که بین اعتیاد به فضای مجازی و گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0 < p ). همبستگی بین رفتارهای پرخطر به نهادهایی مانند آموزش و پرورش یاری می رساند تا با شناسایی این رفتارها که قابل کنترل است از بروز دیگر رفتارها در دانش آموزان پیشگیری نمایند.
بررسی رابطه هوش اخلاقی با سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر پایه نهم شهر محمدآباد
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
453 - 481
حوزههای تخصصی:
تحولات گذار نوجوانی، قرار گرفتن در آستانه بلوغ و وارد شدن و قرار گرفتن در آستانه ورود به فصل جدید از زندگی ، با این تغییرات، می تواند زمینه ساز پرخاشگری یا سازگاری دانش آموزان باشد، که خود ممکن است از دیگر شاخصه های روانشناختی مانند هوش غیرشناختی آنان تأثیر پذیرد. از اینرو هدف از تحقیق پیش رو؛ بررسی رابطه بین هوش اخلاقی با سازگاری فردی / اجتماعی بود. جامعه آماری را دانش آموزان دختر پایه دهم تشکیل داد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 133 نفر از آنان با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده های میدانی به وسیله پرسشنامه های هوش اخلاقی لنیک، کیل و جوردن، پرسشنامه بومی شده ی سازگاری مونت ، جمع آوری، و به وسیله نرم افزار 26spss توصیف و تحلیل شد. نتایج رگرسیون همزمان نشان داد؛ هوش اخلاقی توان پیش بینی سازگاری فردی / اجتماعی را در مجموع دارند براساس نتایج به دست آمده، اهمیت قائل شدن به هوش اخلاقی همانند هوش عمومی و در نظر گرفتن این مقوله در برنامه های درسی، آموزش و تدریس معلمان، تألیف کتب درسی برای مسؤلین و توجه به متغیرهای دیگر اثرگذار بر سازگاری مقایسه آن با نتایج تحقیق حاضر و مشابه آن به محققان آینده توصیه گردید.
مروری بر مقالات برنامه درسی فوق برنامه در دانشگاه فرهنگیان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم مهر ۱۴۰۱ شماره ۵۲
164 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله مروری بر مقالات برنامه درسی فوق برنامه در دانشگاه فرهنگیان می باشد. تکیه نمودن به برنامه درسی رسمی و محدود نمودن دانشجویان تنها به فعالیت های رسمی راه به جایی نخواهد برد و تاثیر برنامه های غیر رسمی و نقش آن، تحت عنوان برنامه درسی فوق برنامه، می تواند با ایجاد محیطی شاد، پویا و سازنده، دانشجویان را برای آینده ای روشن آماده سازد. برنامه درسی فوق برنامه به عنوان مکمل برنامه درسی رسمی شناخته شده و در ساعات خارج از کلاس درس رسمی اجرا می گردد و موجب ارتقاء علمی و فرهنگی دانشجومعلمان است. این تحقیق، ابتدا نیم نگاهی به فوق برنامه و دانشگاه فرهنگیان دارد و سپس به روش مروری مقالات مرتبط با برنامه درسی فوق برنامه در دانشگاه فرهنگیان را بررسی نموده و به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق مورد نظر اشاره می کند و در پایان نتیجه جامعی از مطالعات انجام شده ارائه می دهد. با توجه مرور مقالات و بررسی مطالعات و پژوهش های انجام شده در زمینه برنامه درسی فوق برنامه برای دانشگاه فرهنگیان، این نتایج بدست آمده است: نگاه وزارت آموزش وپرورش باید به این نکته معطوف گردد که فعالیت های فوق برنامه یکی از بهترین، جذاب ترین و غیرمستقیم ترین روش های پرورش تربیت نسل جوان معلمان است. بدون شک این قبیل فعالیت ها بیشتر از برنامه کلاس درس در رشد دانشجویان موثر بوده و بر دانشگاه فرهنگیان واجب است تا در راستای این مهم وارد عرصه شده و زمینه های اجرایی این فرایند را فراهم بیاورد.
کرونا و آموزش مجازی: فرصتی برای اصلاح رویکرد آموزشی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۹
435 - 443
حوزههای تخصصی:
کرونا با تحمیل آموزش مجازی، تهدیدی برای کاهش کیفیت آموزش به حساب می آید. ولی به اعتقاد نگارندگان مقاله از دل این تهدید، می توان فرصتی برای اصلاح رویکردهای کلان آموزشی مهیا ساخت: کرونا فرصتی برای بازاندیشی جدی و انجام اصلاحات عملی ای است که مدتها در ساحت نظر و اندیشه آنها را قبول کرده ایم ولی نتوانسته ایم در ساحت عمل اجرای و عملیاتیشان کنیم. در این مقاله، به روش کتابخانه ای و تحلیلی، به بررسی این مسئله می پردازم که مجازی شدن کلاسها، چگونه میتواند فرصتی عملی مهیا سازد تا نگرش و، به دنبال آن، اعمالِ ما نسبت به آموزش و کلاس متحوّل گردد. با مجازی شدن کلاس-ها، نیاز به کنارزدن تلقی سنتی از کلاس -که ماهیتی انقیادی دارد و در آن بر حافظه محوری، استادمحوری، جزوه خوانی، و... تاکید می شود- را بیش ازبیش درک می کنیم؛ و درک این نکته، نیروی محرکه ی کافی برای انجام تغییرات عملی را در ما ایجاد می کند که تلقی سنتی از کلاس درس را کنار بزنیم. در این راستا، کلاس «کلاب هاوسی» به عنوان بدیلی برای کلاس سنتی پیشنهاد شده که مولفه ی اصلی اش وجود «گفتوگوی علمی زنده و پُر از درگیری» در آن است. ما، ضمنِ موافقت با لزوم کنار زدن برخی از تلقی های معیوب سنتی از کلاس درس، در قسمت های پایانی مقاله به توضیح و تدقیق بیشتر ایده ی کلاس «کلاب هاوسی» می پردازیم. توضیح خواهیم داد که گفت وگوهایی که در هنگام آموزش علوم تجربی باید انجام گیرند، به کدام یک از بخش های آموزش تعلق دارد.
بررسی تأثیر آموزش شفقت بر خود بر فرسودگی زناشویی و کمال گرایی در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
71 - 83
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ازدواج نخستین پیمان عاطفی و قانونی در زندگی ما به شمار می آید. سرخوردگی و فرسودگی زناشویی ، کاهش تدریجی دلبستگی عاطفی به همسر است که با احساس بیگانگی، بی علاقگی و بی تفاوتی زوجین به یکدیگر و جایگزینی عواطف منفی به جای عواطف مثبت همراه است و با توجه به این مسئله هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش شفقت بر خود بر کمال گرایی و فرسودگی زناشویی، زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان و تهران است. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان است.نمونه پژوهش تعداد 40 نفر بطور تصادفی در 2 گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند، گروه آزمایش متشکل از 20 نفر از زنان مراجعه کننده که آموزش گروهی شفقت بر خود را در طول 10 جلسه هفتگی دریافت کردند و گروه گواه متشکل از همین تعداد افراد، که این آموزشها را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های کمال گرایی(هیل) و فرسودگی زناشویی(پانیز)، بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون بر روی 2 گروه آزمایشی وگواه انجام شد. برای تحلیل داده ها از شاخص آماری تحلیل کوواریانس، در نرم افزار spss استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که آموزش شفقت بر خود، موجب کاهش معناداری در میانگین نمرات و فرسودگی زناشویی گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه گردید. همچنین این آموزشها، موجب افزایش معناداری در میانگین نمرات کمال گرایی در بین گروه آزمایشی شد. نتیجه گیری و بحث: نتایج این پژوهشها نشان داد که آموزش شفقت بر خود می تواند بعنوان یک روش مداخله ای مفید برای کاهش فرسودگی زناشویی و افزایش اتخاذ کمال گرایی در برابر فرسودگی زناشویی زنان به کار رود. بنابراین آموزش مبتنی بر شفقت به خود، موجب بهبود زندگی زناشویی و کیفیت زندگی می شود.
بررسی راهبردهای تدریس اثربخش در کلاس های چندپایۀ مدارس ابتدایی ایران
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی راهبردهای تدریس اثربخش در کلاس های چندپایه مدارس ابتدایی بوده است. با توجّه به اینکه در کلاس های چندپایه، سطوح تحصیلی دانش آموزان متفاوت است، به استراتژی های یاددهی-یادگیری گوناگون نیاز است تا تدریس موثر واقع شود. روش پژوهش حاضر، کیفی، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و متن کاوی است. ادبیات و سوابق موضوع تحقیق با مراجعه به مقاله های علمی-پژوهشی و سایر مقاله ها، کتاب ها، در حوزه تدریس در کلاس های چندپایه مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هر کودکی با توانایی، نیاز و ویژگی های منحصر به فردی برای یادگیری وارد کلاس می شود. این بدین معناست که معلّم نیازمند تدوین و اجرای راهبردهای تدریسی است که وی را قادر به پرداختن به نیازها، ظرفیت ها، علائق و توانمندی های هر یک از کودکان کند. شناخت دانش آموزان زمان بر است، امّا یک معلّم کلاس درس چند پایه می تواند کاری کند که کلاس درس برای یادگیری دانش آموزان منحصر به فرد شود؛ در این راستا راهبردها، رویکردها و نکات موثر بی شماری وجود دارد که برخی از آن ها عبارت اند از: استفاده از محتوای مناسب و انعطاف پذیر، استفاده از یادگیری متناسب با سرعت هر یک از دانش آموزان، توجّه بیشتر به دانش آموزانی که نیاز به آموزش ویژه دارند، تدریس به همه گروه ها با یکدیگر، تدریس به یک پایه در حالی که پایه های دیگر مستقلانه در حال فعالیت هستند، تدریس یک موضوع به تمامی پایه ها با سطوح سختی متفاوت، تدوین فعالیت برای گروه هایی که به آن ها تدریس نمی شود و ... .
اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم هیجان در مؤلفه های اهمال کاری تحصیلی و مؤلفه های عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبرد های تنظیم هیجان بر مؤلفه های اهمال کاری تحصیلی و مؤلفه های عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه (۲۰۰ نفر) شهر گرگان بود. در این پژوهش به صورت تصادفی ۳۰ نفر از جمعیت یادشده انتخاب، و سپس به روش تصادفی درگروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گماشته شدند. برای گروه آزمایش بسته آموزشی راهبردهای تنظیم هیجان گراس اجرا شد. شایان ذکر است دانش آموزان در مرحله پیش و پس از اجرا به پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) و عملکرد تحصیلی فام و تایلور پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک راهه و تحلیل کوواریانس چندمتغیره بررسی شد. یافته ها نشان داد آموزش راهبردهای تنظیم هیجان در گروه آزمایش سبب کاهش میانگین مؤلفه های اهمال کاری شد. میانگین مؤلفه های عملکرد تحصیلی (خودکارآمدی، برنامه ریزی و انگیزش) افزایش و در مقابل میانگین آثار هیجانی و فقدان کنترل پیامد کاهش یافت. این تغییرات در سطح ۰۰۱ / ۰ معنادار بودند. مطالعه حاضر در حالت کلی نشان داد برنامه آموزشی راهبردهای تنظیم هیجان منجر به کاهش مؤلفه های اهمال کاری و بهبود مؤلفه های عملکرد تحصیلی آن ها شده است. پیشنهاد می شود این برنامه آموزشی برای افرادی مرتبط با آموزش و یادگیری استفاده شود.
نقش سازه های بخشش و نوع دوستی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی: پژوهشی در حوزه نارسایی های ذهنی و تحولی
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر با مطرح شدن روانشناسی مثبت نارسایی های تحولی نیر به لحاظ شواهد پژوهشی تحت تاثیر این رویکرد قرار گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر نقش متغیرهای مثبت روان شناختی شامل بخشش، نوع دوستی و بهزیستی روان شناختی را در مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی و تحولی مورد بررسی قرارداده است. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی و تحولی شهر تبریز در سال تحصیلی 98-1397 بودند. تعداد 196 نفر از این گروه از مادران به صورت نمونه گیری در دسترس نتخاب شدند و جهت جمع آوری داده ها از مقیاس-های سلامت روانی بشارت، بخشش ان رایت و نوع دوستی اشتون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین نوع دوستی و ابعاد بخشش و بهزیستی روان شناختی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین متغیرهای نوع دوستی(β=0/315) و ابعاد بخش( بعد عاطفی، β=0/296، بعد شناختی، β=0/211 و بعد رفتار، β=0/145)بیشترین نقش را در پیش بینی بهزیستی روان شناختی مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی و تحولی دارند. به نظر می رسد ارتقای روابط بین -فردی ناشی از بخشش و نیز تاثیرات حمایتی نوع-دوستی منجر به بهزیستی روان شناختی مادران دارای کودکان با نارسایی های ذهنی و تحولی می شود. طراحی و اجرای برنامه های آموزشی بخشش و نوع دوستی برای کمک به این گروه از مادران و سایر نارسایی های تحولی پیشنهاد می شود.
واکاوی دانش، مهارت و نگرش دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان استان فارس در زمینه حقوق شهروندی
حوزههای تخصصی:
حقوق شهروندی، مجموعه ای از تکالیف اجتماعی و سیاسی افراد جامعه در قبال یکدیگر می باشد که در توسعه و رفاه اجتماعی همگان موثر است. دانشگاه و مدرسه، دو مرکز اساسی برای تربیت افراد در ابعاد مختلف وجودی انسان و از آن جمله بعد اجتماعی و سیاسی محسوب می شوند که تربیت شهروندی و آگاهی افراد از حقوق شهروندی خویش و دستیابی به مهارت های لازم برای حضور فعال و مشارکت جویانه در جامعه، از خلال این نوع تربیت می گذرد. هدف این پژوهش، واکاوی دانش، مهارت و نگرشِ دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان استان فارس در زمینه حقوق شهروندی بوده است. با توجه به ماهیت موضوع مورد مطالعه، رویکرد این پژوهش کیفی می باشد و از روش پدیدارشناسی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، 14 نفر از دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان سطح استان فارس بودند که در سال های 1395 و 1396 از دانشگاه فرهنگیان فارغ التحصیل شده بودند و به شیوه هدفمند انتخاب شدند. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق و با رعایت قاعده اشباع نظری گردآوری شد. فعالیت افراد در امور اجتماعی و سیاسی، ملاک انتخاب مشارکت کنندگان بود. براساس یافته های پژوهش، 214 مفهوم اولیه به دست آمد که در 6 طبقه با عنوان مضمون اصلی دسته بندی شدند. مضامین مذبور عبارتند از: 1- فرصت های ناشی از شناخت حقوق شهروندی 2- آسیب های ناشی از عدم شناخت حقوق شهروندی 3- رشد خلاقیت و ابتکار 4- مهارت نقد و بررسی مسایل و رویارویی با چالش ها 5- عضویت در گروه ها و تشکل ها 6- مشارکت در امور سیاسی است که در سه مقوله دانش، مهارت و نگرشِ حقوق شهروندی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد که دانش آموختگان با وجود دانش و مهارت های قابل توجه در زمینه حقوق شهروندی، در نگرش سیاسی نیازمند بازبینی و رفع ابهامات هستند.
نقدی بر نظام ارزشیابی بدون نمره در دوره ابتدایی و ارائه راهکارهای مناسب
حوزههای تخصصی:
بیش از یک دهه از جایگزینی ارزشیابی کیفی در مقطع آموزش ابتدایی با ارزشیابی به اصطلاح سنتی که شاخصه بارز آن استفاده از نظام نمره دهی است، می گذرد. تغییر در آموزش و پرورش یک ضرورت اجتناب ناپذیر بوده و به تبع آن تغییر در نظام ارزشیابی نیز ضروری می نماید. هدف این مقاله نقد حذف نمره در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. در این راستا پس از ارائه تعاریف مربوط به مفاهیم و اصطلاحات وابسته به ارزشیابی، مروری بر دیدگاه های نظری موجود در ارزشیابی کمی وکیفی و نظرات موافقان و مخالفان سیستم نمره دهی و ارزشیابی توصیفی انجام شد. یافته های حاصل از بررسی مبانی نظری پژوهش نشان داد، که جنگ پارادایم های کمی و کیفی نهایتا صاحبنظران این دو گروه را به این نتیجه رسانده است که ترکیب این دو می تواند تصویر کامل تر و دقیق تری از یادگیری دانش آموزان به دست دهد. اگر شیوه های کیفی را کنار بگذاریم با تصویر ناقصی روبرو خواهیم شد، و اگر نمره را حذف کنیم، ارزشیابی نادقیقی خواهیم داشت. یافته ها نشان داد رویکردهای نوین ارزشیابی از حذف نمره حمایت نمی کنند. در نتیجه رویکرد ارزشیابی بدون نمره که آموزش و پرورش ما آن را اتخاذ نموده است، قابل دفاع نمی باشد. بنابراین پیشنهاد می شود که از ترکیب این دو دیدگاه به مثابه یک تور ماهیگیری سالم حاصل از انطباق دو تور ماهیگیری پاره استفاده شود، تا با استفاده بجا از ارزشیابی توصیفی و نظام نمره دهی، بتوان از مزیت هردو بهره مند شد.
رابطه مؤلفه های برنامه درسی تعاملات آموزشی، کیفیت تجارب یادگیری با رضایت تحصیلی دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه الزهراء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تعاملات آموزشی، کیفیت تجارب یادگیری وادراک از مؤلفه های برنامه درسی با رضایت تحصیلی دانشجویان صورت گرفت. جامعه پژوهش دانشجویان دانشکده روان شناسی وعلوم تربیتی دانشگاه الزهراء بودند. با استفاده از نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه، تعداد 268 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های تعاملات آموزشی تحصیل (سواری، 1394)، ادراک دانشجویان از مؤلفه های برنامه درسی طاطاری (1394)، کیفیت تجارب یادگیری نعامی (1388) و رضایت از تحصیل حسین و بمانی (2012) بود که روایی وپایایی آن ها مورد تأیید قرار گرفت. داده های گردآوری شده با بهره گیری از نرم افزار SPSS v22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های تعامل دانشجو – دانشجو، تعامل دانشجو – استاد وتعامل دانشجو – محتوا از متغیر تعاملات آموزشی ومؤلفه های منابع، محتوا، انعطاف پذیری وکیفیت رابطه استاد- دانشجو از متغیر کیفیت تجارب یادگیری وهمچنین مؤلفه روش، محتوا وارزشیابی از متغیر ادراک از مؤلفه های برنامه درسی با متغیر رضایت تحصیلی دانشجویان ارتباط مثبت معنا دار وجود دارد. مؤلفه های روش وارزشیابی از متغیر ادراک از مؤلفه های برنامه درسی در پیش بینی رضایت تحصیلی دانشجویان به ترتیب برابر با 440/0 و 433/0 است. همچنین، مؤلفه های انعطاف پذیری وکیفیت رابطه استاد- دانشجو از متغیر کیفیت تجارب یادگیری به مقدار 254/0 و417/0 ومؤلفه های تعامل دانشجو – دانشجو وتعامل دانشجو – استاد به مقدار 219/0 و304/0 قابلیت پیش بینی رضایت تحصیلی دانشجویان را دارند. نظر به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود به نحوه ارتباط اساتید با دانشجویان به مثابه یکی از ملاک های ارتقاء اساتید توجه ویژه شود ودست اندرکاران نظام آموزش عالی نیز به تدوین برنامه های درسی متناسب با شرایط دنیای حاضر اهتمام ورزند.
Effectiveness of Gagne’s Model of Instructional Design on Attention Level and Working Memory Capacity of Students with Attention Deficit Hyperactivity Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to determine the effectiveness of Gagne’s model of instructional design on the attention and working memory capacity of students with attention deficit hyperactivity disorder. This study adopted a quasi-experimental design with pretest-posttest and a control group. The statistical population of the current research consisted of all fifth-grade female students with attention deficit hyperactivity disorder in Tabriz in the academic year 2021-2022. In this study, 30 students with attention problems (scores higher than 72 in the Connors Parent Questionnaire) were selected as the sample and randomly assigned to the experimental and control groups. The experimental group underwent eight training sessions, four sessions per week, each for 30 minutes, using the Gagne’s training model while the control group did not receive any training. It should be mentioned that the computer version of the selective and divided attention and working memory tests were used to collect data. The data were analyzed using multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and SPSS 22 software. The results showed that Gagne’s model of instructional design is effective in increasing divided attention (P <0.048), selective attention (P <0.018), reducing reaction time (P <0.009), and increasing working memory capacity (P <0.047) in students with attention deficit hyperactivity disorder. Therefore, it is suggested that the content of courses requiring great attention and concentration be designed using Gagne’s model of instructional design and presented to students in order to increase the amount of divided attention , selective attention and working memory capacity and reduce reaction time.
نگاهی نو به اصلاحات در آموزش وپرورش با تکیه بر تفکر ریزومی و تفکر کوانتومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۳
101 - 122
حوزههای تخصصی:
همه گیری جهانی کُوید 19 نظام آموزش وپرورش را با دشواری ها و فرصت های بی سابقه ای روبه رو کرده است. ویژگی برجسته این همه گیری ایجاد شرایط پیش بینی ناپذیر، نامتعین و نبود قطعیت در تمام پدیده های جهان هستی است که به باور بسیاری از صاحب نظران نویدبخش ﺣﯿﺎت ﺟﺪﯾﺪ ﯾﺎ ﻧﻈﻢ ﺑﺮﺗﺮ در همه ابعاد زندگی ازجمله آموزش وپرورش است. دست یافتن به این حیات جدید یا نظم برتر در گرو تأمل، اصلاح و حتی تحول نظام آموزش وپرورش است. این امر بازآرایی و بازاندیشی تازه ای از مبانی فلسفی را طلب می کند. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف مطالعه دو رویکرد و شیوه تفکر ریزوماتیک دلوز و کوانتومی زوهر به منظور شناسایی دلالت های تربیتی آن ها برای ابعاد پنج گانه اصلاحات تربیتی آیزنر و با روش تحلیل مفهومی و استنتاجی انجام شد. با توجه به تمرکز هر دو رویکرد فلسفی بر نامتعینی و پذیرش تفاوت ها و دگرگونی های مداوم و بر اساس یافته های پژوهش، ازطریق اندیشه های ریزوماتیک و کوانتومی می توان به طرح پرسش های اصیل پرداخت و راهکارهایی برای سازگاری با تغییرات مداوم در حوزه آموزش وپرورش ارائه داد. در این مطالعه، با تحلیل عناصر مهم این دو رویکردِ فلسفی، دلالت های تربیتی قابل تأملی در ابعاد گوناگون هدف، ساختار، برنامه درسی، شیوه های آموزش و ارزشیابی (سنجش) استنتاج شد.
ارزیابی مسائل زمینه مدار کتاب ریاضی پایه چهارم ابتدایی و تطبیق آن با مطالعات بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۳
203 - 222
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی مسائل زمینه مدار کتاب ریاضی پایه چهارم ابتدایی و همچنین مقایسه آن با آخرین مسائل منتشرشده تیمز 201۵ پرداخته شده است. این ارزیابی بر اساس میزان ارتباط مسائل زمینه مدار با دنیای واقعی به کمک چارچوب های مطرح در پژوهش های مرتبط و حیطه محتوایی مسائل صورت گرفته است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی تطبیقی است که برای اجرای آن از الگوی پیشنهادی بردی استفاده شد. ابزار مورد استفاده فهرست هایی است که روایی صوری و محتوایی آن را متخصصان تأیید کرده و پایایی آن نیز به کمک فرمول هولستی 0/88 به دست آمده است. نتایج حاکی از آن است که در کتاب ریاضی پایه چهارم 83/89٪ از مسائل، کاربردِ استاندارد و 11/16٪ نیز زمینه جدا هستند. این مقادیر برای مسائل زمینه مدار تیمز به ترتیب حدود 84 و 16درصد است که نشان از شباهت توزیع این مسائل دارد. ازنظر محتوایی نیز فراوانی مسائل زمینه مدار در میان هر دو منبعْ یکسان، ولی نسبتِ رعایت شده میان حیطه های محتوایی در کتاب درسی نامتوازن است. حدود نیمی از مسائل زمینه مدارِ مطالعات تیمز نمونه کاملاً مشابهی در کتاب درسی دارند و نیمِ دیگر مسائل محتوای مشابه اما روش حلی متفاوت یا کمی پیچیده تر دارند و تعداد اندکی از این مسائلْ مشابهی در کتاب درسی نداشته اند. بااین حال، عملکرد دانش آموزان در حل مسائل زمینه مدار مطالعه تیمز پایین تر از میانگین بین المللی است. نتایج این پژوهش می تواند برنامه ریزان آموزشی را در شناسایی نقاط مثبت و منفی کتب درسی یاری کند.
بررسی سطح زبانی- آوایی اشعار کتاب فارسی پایه دهم
حوزههای تخصصی: