فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۶۱ تا ۳٬۵۸۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی محتوای درسی کتاب های مطالعات اجتماعی متوسطه اول نسبت به فضای مجازی و مؤلفه های آن می باشد. جامعه ی آماری این تحقیق کتب مطالعات اجتماعی دوره ی اول متوسطه و روش نمونه گیری به شیوه تمام شمار بود. در این تحقیق از روش تحلیل محتوا استفاده شد. واحد تحلیل در قسمت متن، پرسش و فعالیت ها، به صورت جملات موجود در متن کتاب درسی در نظر گرفته شده است و در قسمت تصاویر براساس شاخص هایی که در آن مورد اشاره قرار گرفته به واحدهایی تقسیم شده و مورد شمارش قرار می گیرد و به منظور پردازش داده های جمع آوری شده آنتروپی شانون استفاده شد بر اساس این روش که به مدل جبرانی مشهور است. نتایج نشان داد در کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره متوسطه اول، به ترتیب به مؤلفه های «مفید بودن» با ضریب اهمیت 258/0، «قصد استفاده شده» با ضریب اهمیت 227/0، «سازگاری» با ضریب اهمیت 215/0 و «سهولت استفاده شده» با ضریب اهمیت 183/0 بیشترین توجه و به مؤلفه های نگرش با ضریب اهمیت 062/0 و لذت درک شده با ضریب اهمیت 053/0 کمترین توجه مبذول شده است.
تبیین رویکرد هم افزایی در عناصر برنامه درسی میلر با الهام از نظریه سیستم ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
224 - 255
حوزههای تخصصی:
پدیده ی هم افزایی از راه تلاش هماهنگ و سازمان یافته حاصل می گردد و تلاش های فردی اعضا منجر به سطحی از عملکرد می شود که بیش از مجموع دروندادهای فردی آن ها است. برنامه درسی هم افزا حاصل تلفیق شیوه های تدریس، نظریه های یادگیری و تکنولوژی است. پژوهش حاضر با هدف، واکاوی منابع مرتبط با رویکرد هم افزایی در جهت تعیین عناصر شش گانه برنامه درسی میلر با الهام از نظریه سیستم ها انجام شد. روش پژوهش، مرور نظام مند و روش تحلیل یافته ها، از نوع تحلیل محتوای کیفی و مبتنی بر تحلیل- استنتاجی بود، که به منظور دستیابی به داده های موردنظر از روش مطالعه و بررسی متون و آثار صاحب نظران رویکرد هم افزایی استفاده شد. پس از گردآوری داده ها، منابع مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و با توضیح به مفاهیم و بررسی شرط های لازم به تحلیل و استنباط سؤالات پژوهش پرداخته شد. در بخش یافته های پژوهش مشخص گردید که برنامه درسی مبتنی بر هم افزایی در قسمت اهداف، بر تلفیق شیوه های تدریس، نظریه های یادگیری و فناوری آموزشی، گسترش روحیه مشارکت مؤثر، و تحول دیجیتالی؛ در قسمت روش های یاددهی-یادگیری، بر یادگیری تیمی و کار تعاملی گروهی، یادگیری چندرسانه ای و یادگیری آنلاین گروهی؛ در بخش محیط بر یادگیرنده محور بودن، تعاملی و مشارکتی بودن، و فناورانه بودن تأکید دارد؛ ویژگی های دانش آموز را یادگیرنده اَکتیو، تحول گرا و خلاق، یادگیرنده مادام العمر و توسعه شایستگی های فراگیر می داند؛ همچنین معلمِ هم افزا، دارای روحیه تلفیق گرایی، توسعه حرفه ای مداوم و شوق افزا می باشد و در حیطه ی ارزشیابی به رویکردهای پروژه ای (عملیاتی)، تکوینی، ترکیب فناوری و پژوهش در ارزیابی عملکرد فراگیر تأکید دارد.
واکاوی علل شکاف میان برنامه های درسی قصد شده و کسب شده درس علوم تجربی در دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
154 - 178
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود شکاف و ناهمخوانی میان برنامه های درسی قصد شده و کسب شده درس علوم تجربی به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی برنامه درسی مدارس برای دانش آموزان در دوره ابتدایی، هنوز پژوهشی در رابطه با واکاوی علل این امر از دریچه نظرات معلمان به عنوان مجریان اصلی برنامه درسی قصد شده صورت نگرفته است. لذا هدف پژوهش حاضر واکاوی علل شکاف میان برنامه های درسی یاد شده درس علوم تجربی در دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان است. رویکرد پژوهش کیفی است. میدان پژوهش آموزش و پرورش شهر تهران بود و شرکت کنندگان با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی و گلوله برفی از بین معلمان انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از فن مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد و در هجدهمین مصاحبه به سطح اشباع نظری رسید. جهت اعتباردهی به یافته های پژوهش از مواردی نظیر مشارکت و تعامل با مشارکت کنندگان، تلفیق داده ها و مرور و بازنگری مکرر داده ها، بررسی به وسیله اعضا و بازنگری توسط ناظرین خارجی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش کلایزی، به شناسایی 4 مضمون اصلی و 14 زیرمضمون منتج گردید. مضامین اصلی شامل علل مرتبط با متخصصان برنامه ریزی درسی و کادر اجرایی (نحوه هدف گذاری توسط متخصصان برنامه ریزی درسی و غیره)، علل مرتبط با نحوه برنامه ریزی درسی (نحوه طراحی و تدوین برنامه درسی قصد شده و غیره)، علل مرتبط با نحوه اجرا، نظارت و پشتیبانی (نحوه اجرا و غیره) و علل مرتبط با میزان امکانات و تجهیزات (میزان امکانات و تجهیزات فیزیکی و غیره) است. یافته های پژوهش نشان می دهد عللی همچون توجه و تأکید بیشتر بر حیطه اهداف دانشی و غفلت از سایر اهداف برنامه درسی نظیر اهداف نگرشی و عملکردی در هنگام هدف گذاری، زمینه های شکاف میان برنامه های درسی یاد شده درس علوم تجربی در دوره ابتدایی را ایجاد کرده است.
تبیین و شناسائی مؤلفه های توانمند سازی کارکنان (مطالعه موردی: دانشگاه علوم پزشکی اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش به منظور تبیین و شناسایی مؤلفه های توانمند سازی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی توصیفی و از نوع پیمایشی- کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی اردبیل که در سال 1398 مشغول به کار می باشند،به تعداد 7319 نفر تشکیل می داد. از این تعداد 380 نفر با استفاده از جدول مورگان و از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بدست آمد، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل عاملی تاییدی، tتک نمونه ای و آزمون فریدمن)SPSS24 استفاده گردید که پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (0/96) گزارش گردید. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده نشان داد که ساختار عاملی پرسشنامه مؤلفه های توانمندسازی همبستگی های مشاهده شده معنادار و مدل از برازندگی خوبی برخوردار می باشد. نتیجه گیری: در کل نتایج نشان داد که مؤلفه های چهارگانه توانمندسازی یعنی (فردی، میان فردی، سازمانی و فنی) از دیدگاه کارکنان مورد تأیید می باشد و مقدار آمارهt نشان داد که مؤلفه های توانمندسازی در دانشگاه علوم پزشکی اردبیل از دیدگاه نمونه آماری مورد تایید می باشند همچنین نتایج بدست آمده از آزمون فریدمن نشان داد که مقدار آماره خی 2 (1068/817) در خصوص جایگاه و اهمیت هرکدام از مؤلفه های توانمندسازی از دیدگاه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در سطح اطمینان 95/0 معنادار می باشد. بر این اساس بالاترین رتبه به مؤلفه سازمانی و پایین ترین رتبه مربوط به مؤلفه فنی می باشد.
ارائه و اعتبارسنجی الگوی شایستگی های مدیران درآموزش وپرورش گیلان با رویکرد ارزش آفرینی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش آفرینی منابع انسانی شرط لازم برای موفقیت در دستیابی به اهداف آموزش و پرورش است و شایستگی های مدیران عنصر زیربنایی آن است. نظر به اهمیت موضوع در این مطالعه به ارائه و اعتبارسنجی الگوی شایستگی های مدیران در آموزش و پرورش با رویکرد ارزش آفرینی منابع انسانی پرداخته شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف یک مطالعه کاربردی-توسعه ای است و از منظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی مقطعی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی شده است. همچنین برای اعتبارسنجی پرسشنامه از روایی محتوایی و روایی همگرا بهره گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل جامعه آماری شامل مدیران و کارشناسان آموزش و پرورش گیلان بوده و با فرمول کوکران 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. در گام نخست با استفاده از مدلسازی ساختاری-تفسیری الگوی اولیه ای طراحی گردید. برای اعتبارسنجی و ارائه الگوی نهایی از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL استفاده شده است. نتایج نشان داده است متغیرهای ساختارسازمانی و شایستگیهای استراتژیک مدیران قدرت نفوذ بالایی داشته و تاثیرپذیری کمی دارند و متغیرهای مستقل می باشند. متغیرهای مدیریت دانش، فرهنگ سازی، سیاست گذاری و خط مشی و رهبری و مدیریت نیز قدرت نفوذ و میزان وابستگی بالایی دارد بنابراین متغیر پیوندی هستند. متغیرهای ارزش آفرینی منابع انسانی، مدیریت عملکرد و آموزش و توانمندسازی نیز از وابستگی بالا اما نفوذ اندکی برخوردار است بنابراین متغیرهای وابسته محسوب میشوند.
Does Self-Development Enhance Creativity? Investigating the Role of Human Capital(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۰, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۲
148 - 159
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of the current research was to investigate the impact of self-development on staff creativity with the mediating role of human capital mediation in high schools.Design/methodology/approach: The study was applicable to the quantitative approach using the descriptive–correlative method. The population comprised (55888) all human resources, including Teachers, school administrations, and other support staff working in the high school of Tehran city, among whom 381 were selected using the multi-stage cluster sampling technique. Data have been collected based on "human capital," "creativity," and "self-development" questionnaire and then analyzed using the structural equation modeling approach.Findings: The study findings revealed that self-development was effective on human capital with a path coefficient of γ=0.37, and human capital impacted creativity with a path coefficient of β=0.12. Furthermore, self-development with the mediation of human capital has positively impacted creativity (β=0.27). Finally, self-development can significantly influence human resource creativity (γ=0.23).
حافظه و نقشی که در یادگیری دارد
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۴۸
163 - 177
حوزههای تخصصی:
مطالعه حافظه انسان و نقشی که در یادگیری ایفا می کند، این امکان را برای ما فراهم می آورد تا حداکثر بهره وری را از حافظه خود داشته باشیم، راه های تقویت آن را موردتوجه قرار داده و سرعت یادگیری خود را افزایش دهیم. با نظری بر مطالعات صورت گرفته در زمینه حافظه و یادگیری، عوامل تأثیرگذار بر آن، شناخت توانایی ها و ویژگی ها و نقشی که در آسان تر شدن زندگی دارد، اهمیت موضوع این مقاله را نشان می دهد. روش جمع آوری اطلاعات در این مقاله از طریق منابع کتابخانه ای بوده و یافته ها حاکی از این است که قابلیت رشد مغز و افزایش توانایی های آن تا پایان عمر بوده و نیز هوش انسان و استعدادهای او می تواند در صورت انگیزه و بهره وری درست روندی افزایشی داشته باشد. باتوجه به عوامل محیطی تأثیرگذار در ذهن انسان و نیز باورها، فرهنگ، انگیزش و... انسان می تواند قابلیت های تازه ای از ظرفیت ذهنی خود را در شیوه زندگی وارد کرده و آن را مورد استفاده قرار داده و از این طریق مدل های یادگیری خود را گسترش دهد.
طراحی و اعتبارسنجی پرسشنامه ی آمادگی یادگیری مبتنی بر موک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۱۲۸-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی پرسشنامه ی آمادگی یادگیری مبتنی بر موک به منظور ارزیابی آمادگی یادگیرندگان برای شرکت در این دوره ها است. روش این پژوهش از لحاظ نحوه ی گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی (تحلیل عاملی) و از لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل متخصصان یادگیری الکترونیک و موک کشور و 200 نفر از افرادی که درباره دوره های موک اطلاع داشتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که پایایی آن به روش آلفای کرونباخ (95/0=α) به دست آمده و به منظور روایی این ابزار از روش صوری و محتوایی به شکل کمی، از دو ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) استفاده شد و مورد تایید قرارگرفت. جهت تجزیه تحلیل اطلاعات از روش تحلیل های کمی مانند تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی با کمک نرم افزار spss و لیزرل استفاده شد. نتایج ده عامل را در پرسشنامه نشان می دهد. ارزش های T برای تک تک نشانگرها با عامل های مربوطه با بیشتر از 99 درصد اطمینان معنادار است، تأکید می کند نشانگرها به خوبی عامل هایشان را حمایت می کنند. با توجه به این موارد شواهد لازم جهت تایید اعتبار گویه ها و عامل ها فراهم شد. شاخص های برازش نیز همگی از وضعیت مطلوب و نسبتاً مطلوب برخوردارند که نشان دهنده برازش مناسب داده ها با مدل است.
تأثیر واقعیت مجازی بر یادگیری، یادداری و بار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش به روش واقعیت مجازی بر یادگیری، یادداری و بار شناختی در درس زیست شناسی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم شهر اراک بود که به روش نمونه گیری خوشه ای دو مدرسه به تصادف انتخاب و روش جایگزینی کلاس ها در گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی بود. برای اندازه گیری میزان یادگیری و یادداری از آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته و جهت اندازه میزان بارشناختی از مقیاس درجه بندی پاس و ون مرینبوئر استفاده شد. داده ها بااستفاده از تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد یادگیری و یادداری گروه واقعیت مجازی به صورت معناداری بیشتراز گروهی بود که به روش سنتی آموزش دیده بودند. دیگر یافته ها حاکی از کاهش چشمگیر بارشناختی گروه واقعیت مجازی نسبت به گروه کنترل بود. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که استفاده درست از واقعیت مجازی در محیط یادگیری به کاربران اجازه می دهد یادگیری اثربخش و فراموشی کمتری داشته باشند. بنابراین توصیه می شود از پتانسیل های این فناوری در آموزش دروس مختلف استفاده شود.
رابطه ی بین یادگیری الکترونیکی و پریشانی روانشناختی با میانجی گری ترس از دست دادن سال تحصیلی دانشجویان پرستاری آباده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ی بین یادگیری الکترونیکی و پریشانی روانشناختی با میانجی گری ترس از دست دادن سال تحصیلی دانشجویان پرستاری آباده بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی آباده به تعداد 188 نفر بودند که از این تعداد 120 نفر با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. در این پژوهش برای اندازه گیری متغیر های یادگیری الکترونیکی، پریشانی روانشناحتی و ترس از دست دادن سال تحصیلی از پرسشنامه حسن و باو (2020) استفاده گردید. پایایی پرسشنامه به وسیله ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن توسط روایی سازه و محتوایی مورد بررسی و تایید قرار گرفت. برای آزمون فرضیه های آماری از روش معادلات ساختاری و از نرم افزارSmart PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد یادگیری الکترونیکی با پریشانی روانشناختی و ترس از دست دادن سال تحصیلی رابطه معناداری دارد. همچنین ترس از دست دادن سال تحصیلی در رابطه یادگیری الکترونیکی با پریشانی روانشناختی دانشجویان نقش میانجی ایفا می کند.
تبیین کیفی تجربه زیسته والدین از فرایند شکل گیری برنامه درسی آموزش در خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
71 - 94
حوزههای تخصصی:
آموزش در خانه بخشی از آموزش غیررسمی است که به دانش آموزان اجازه می دهد تا در محیطی غیر از محیط مدرسه به انتخاب آموزشی دست زنند و برنامه درسی را مطابق با علایق خود پیش ببرند. تمایل به این نوع از آموزش با وجود غیررسمی بودن در ایران در حال افزایش است. مطالعه حاضر با هدف تبیین فرایند شکل گیری برنامه درسی آموزش در خانه انجام شد. برای این منظور مطالعه کیفی با رویکرد پدیدارشناسانه انجام گرفت و ۱۲ نفر از خانواده هایی که به آموزش کودکان خود در خانه پرداخته بودند در این پژوهش مشارکت کردند. اطلاعات با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. از تحلیل داده های این مطالعه برای پاسخ به سؤالِ اول ۲ کدِ محوریِ ایدئولوژیکی و پداگوژیکی شناسایی شد. در پاسخ به سؤال دوم درزمینه مؤلفه های هدف، محتوا، راهبردهای تدریس، فضا و ارزشیابی مجموعاً ۱۱ کد محوری استخراج شد. طبق یافته ها، والدین سعی بر آن دارند تا در تدوین برنامه درسی علایق و استعدادهای کودک خود را در نظر بگیرند و او را از جوّ دلهره آور و رقابتی دور کنند.
تحلیل آموزش مغفول شایستگی های کارآفرینانه در برنامه درسی رشته SBM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل آموزش مغفول شایستگی های کارآفرینانه در برنامه درسی رشته کارشناسی SBM بود. جامعه تحقیق شامل افراد کارآفرین و کلیه سرفصل های برنامه درسی وزارت علوم، تحقیقات و وفناوری برای رشته کارشناسی SBM در سال 99-1400 بود، برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری هدفمند در بخش افراد کارآفرین و روش نمونه گیری سرشماری در بخش سرفصل های رشته کارشناسی SBM استفاده گردید. ابزار پژوهش در این تحقیق مصاحبه نیمه ساختاریافته و چک لیست تحلیل محتوا است. بدین صورت که در ابتدا با 12 نفر از افراد کارآفرین برای استخراج شایستگی های کارآفرینانه مصاحبه صورت گرفت، سپس براساس شایستگی های استخراج شده چک لیست تحلیل محتوا طراحی شد تا میزان حضور شایستگی های کارآفرینانه در سرفصل های برنامه درسی رشته کارشناسی SBM مورد تحلیل قرار گیرد. نتایج در بخش مصاحبه بیانگر استخراج 6 مقوله اصلی و 44 زیر مولفه شایستگی های کارآفرینانه شامل: دانش کارآفرینانه (8 زیر مولفه)، آگاهی کارآفرینانه (7 زیر مولفه)، نگرش کارآفرینانه (12 زیر مولفه)، فرصت آفرینی کارآفرینانه (4 زیر مولفه)، مدیریتی کارآفرینانه (9 زیر مولفه) و اجتماعی کارآفرینانه (4 زیر مولفه) بود. در بخش تحلیل محتوا یافته ها نشان داد که میزان حضور شایستگی های کارآفرینانه در بین سرفصل های برنامه درسی در رشته کارشناسی SBM مورد غفلت قرار گرفته اند و نیز در سرفصل های برنامه درسی این رشته شایستگی های مدیریتی کارآفرینانه دارای بیشترین فراوانی و شایستگی های اجتماعی کارآفرینانه دارای کمترین فراوانی هستند. بنابراین لازم است که برنامه درسی رشته کارشناسی SBM با توجه به عدم حضور شایستگی های کارآفرینانه مورد بازنگری قرار گیرد.
The Causal Relationship between Intelligence Beliefs and Performance in the Chemistry Course with the Mediating Role of Emotion Self-Regulation in Female Senior High School Students in Mahmudabad(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Emotional self-regulation plays a very critical role in promoting intelligence beliefs and improving students' academic performance. Through emotional self-regulation, students can believe in the effectiveness of their intelligence and achieve higher performance in their educational and learning processes. The aim of the present study was to investigate the relationship between IQ beliefs and chemistry performance with emotional self-regulation mediation in students. This study was applied in terms of purpose, and considering data collection procedure, it was descriptive-correlational. The statistical population included all 275 female students of 11 public senior high schools in Mahmudabad, the 11th grade, in the academic year 2020-2021. Based on the census method, the whole population of the research community was used as a sample. The instruments used for data collection included the Intelligence Beliefs Questionnaire (Babaei, 1998) and the Emotion Self-Regulatory Questionnaire (Gross & John, 2003). Also, the final score of the chemistry course was used as the chemistry performance of the participants. To analyze the data, Kaiser-Meyer-Olkin test, Bartlett’s test, correlation coefficient, regression, path analysis and structural equation modeling were used. The findings showed that there was a statistical significant relationship between intelligence beliefs, emotion self-regulation and students' chemistry performance. In addition, intelligence beliefs and emotion self-regulation have a direct effect on students' performance in chemistry. Also, intelligence beliefs have a significant effect on the performance of students' chemistry lessons through the mediation of emotion self-regulation. It should be mentioned that the research model had a very good fit. Given that intelligence beliefs and emotion self-regulation can predict the performance of students in the chemistry course, it is recommended to modify cognitive beliefs and teach emotion self-regulation techniques in order to improve students' academic performance.
بررسی رابطه چابکی سازمانی و روحیه کارآفرینی با توجه به نقش تعدیلگر فن آوری اطلاعات در مربیان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه، بررسی رابطه چابکی سازمانی و روحیه کارآفرینی با توجه به نقش تعدیلگر فن آوری اطلاعات در مربیان تربیت بدنی شهرستان های ممسنی و رستم بود. این تحقیق بر حسب هدف، کاربرد، از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی و از لحاظ زمانی، مقطعی بود. جامعه آماری در این مطالعه، کلیه مربیان تربیت بدنی شهرستان های ممسنی و رستم، به تعداد 87 نفر بود که از این تعداد 81 نفر با محقق همکاری کردند. در این مطالعه از پرسشنامه های استاندارد چابکی سازمانی فلتو و همکاران (2011)، فن آوری اطلاعات خسروی (1393) و روحیه کارآفرینی فلاح (1396) استفاده شد. روایی پرسش نامه ها به تایید نهایی متخصصان مدیریت ورزشی رسید و پایایی پرسش نامه ها با محاسبه آلفا کرونباخ برای هر سه پرسش نامه به ترتیب 904/0، 865/0 و 894/0 مورد تایید قرار گرفت. به منظور پاسخ به سؤال های تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین چابکی سازمانی، فن آوری اطلاعات و مولفه های آن با روحیه کارآفرینی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین چابکی و مولفه های آن با فن آوری اطلاعات رابطه مثبت و معنادار برقرار بود.. در نهایت، نتایج الگوسازی معادلات ساختاری نشان داده است که بین چابکی سازمانی و روحیه کارآفرینی با واسطه گری فناوری اطلاعات از دیدگاه مربیان تربیت بدنی، رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین شایسته است مدیران این سازمان آموزشی، به منظور افزایش روحیه و ایجاد کارآفرینی در بین مربیان تربیت بدنی، توجه ویژه ای به متغیرهای چابکی سازمانی و فن آوری اطلاعات در این سازمان آموزشی کنند.
تحلیل میهن دوستی و آزادی خواهی در اشعار احمد محرم
حوزههای تخصصی:
عشق به وطن و میهن دوستی در دوره ی معاصر، حوزه ی گسترده ای از تأملات شاعرانه را برانگیخته و در سروده شاعران بروز خاصی داشته است. در دوره ی معاصر پیرامون وطن و مسائل وابسته به پیرامون آن دیدگاه های متفاوتی ارائه شده است. مقاله ی حاضر به بررسی دیدگاه أحمد محرّم (1877- 1945) شاعر معاصر مصر در مورد وطن و آزادی خواهی در اشعار وی می پردازد. با توجه به شرایط و زمینه های سیاسی و اجتماعی ای که این شاعر در آن به سر می برده است، میهن دوستی و آزادیخواهی در اشعار وی تراوش جدیدی به خود گرفته است. این پژوهش براساس سبک و متد تحقیق وصفی - تحلیلی داده های مفهوم میهن دوستی و آزادی خواهی را در چند بخش مورد بررسی قرار می دهد. در این راستا جلوه هایی چون عشق به میهن در قالب افتخار به تاریخ گذشته و اهتمام به فرهنگ و تمدن کشور و توجه به مفاخر قومی و ملّی، دعوت به اتّحاد و همبستگی، مخالفت با حاکمان مستبد، مقابله با استعمارگران و... در دیوان این شاعر مورد بررسی قرار گرفته است.
رابطه ساختاری هوش هیجانی و تمایزیافتگیِ خود با ثبات ازدواج: نقش میانجیگری صمیمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
107 - 136
حوزههای تخصصی:
برپایه نظام های خانواده بوئن، میزان تمایزیافتگی خود، عاملی مهم در تعیین کیفیت روابط زناشویی و ثبات آن است. شناخت و مدیریت هیجانات خود و همسر، نقشی اساسی در این ثبات ایفا می کند و صمیمیت نیز به ویژه در ثب ات بخشیدن به ازدواج، نقشی مهم دارد. هدف از این پژوهش، تعیین رابطه دو متغیر هوش هیجانی و تمایزیافتگی خود با پایداری ازدواج ازطریق میانجیگری صمیمیت است. این پژوهش، توصیفی و ازنوع همبستگی است و جامعه آماری آن، افراد متأهل و زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه های دو و پنج تهران را شامل می شود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 345 نفر مرد و زن در سال 1399برای شرکت کردن در پژوهش انتخاب شدند و افراد موردنظر، پرسشنامه های شاخص بی ثباتی ازدواج بوث، جانسون و ادواردز (1983)، هوش هیجانی گریوز و برادبری (2005)، تمایزیافتگی خود اسکورن و فریدلندر (2003)، و مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون (1983) را تکمیل کردند. در تجزیه وتحلیل آماری از ضریب همبستگی پیرسون و برای برازش مدل از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان می دهند میان ضریب مسیر کل هوش هیجانی با ثبات ازدواج (01/0>p، 609/0=β) و تمایزیافتگی خود با ثبات ازدواج (05/0>p، 226/0=β) و صمیمیت با ثبات ازدواج (01/0>p، 451/0=β)، رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد. درنهایت، ضریب مسیر غیرمستقیم هوش هیجانی و ثبات ازدواج (01/0>p، 288/0=β) و ضریب مسیر غیرمستقیم تمایزیافتگی خود و ثبات ازدواج (05/0>p، 082/0=β)، مثبت و معنادار بود و بنابراین، نقش واسطه ایِ صمیمیت بین تمایزیافتگی خود و هوش هیجانی با ثبات ازدواج تأیید می شود. تمایزیافتگی خود، هوش هیجانی و صمیمیت درمجموع، 49 درصد از واریانس ثبات ازدواج را تبیین می کنند و در این حوزه، برگزارشدن کارگاه های آموزشی برای شناخت و ارتقای هوش هیجانی، تمایزیافتگی، صمیمیت و مؤلفه های آن جهت ثبات ازدواج توصیه می شود.
تجلی فرم و صورت کویر در بستر کتاب فارسی3 دوره دوم متوسطه
حوزههای تخصصی:
نقش آموزش یادگیری معکوس در محیط آموزش مجازی شاد بر یادگیری سطحی و عمیق یادگیری درس ریاضی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان میاندوآب
حوزههای تخصصی:
زمینه: نبود انگیزه یادگیری، حجم زیاد آموختنی هایی که باید درزمانی کوتاه آموخته شوند و به روز نبودن بخشی از محتوای آموزشی از جمله محدودیت های افراددر حال یادگیری هستند. یادگیری معکوس به عنوان یک راه حل مطرح می گردد. در این روش، آموزش و یادگیری فردی با کمک ابزار و تکنولوژیهای آموزشی جایگزین آموزش مستقیم یک گروه بزرگ در محیط یادگیری توسط مدرس می شود. در پژوهش حاضرفرایند یادگیری معکوس در محیط آموزش مجازی شاد در سال 1400 در بین دانش آموزان دختر پایه ششم تبیین شد. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان میاندواب بودند. در این بررسی حجم نمونه با استفاده از جدول کوهن برای هر گروه 20 نفر محاسبه شد و نمونه آماری شامل 40 نفر که با روش نمونه گیری در دسترس از بین دانش آموزانی دختر پایه ششم ابتدایی که تمایل به شرکت در پژوهش را داشته و واجد ملاک های پژوهش بودند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. ابتدا در راستای آزمون فرضیات پژوهش در مرحله پیش آزمون پرسشنامه محقق ساخته در هر دو گروه به علت شیوع ویروس کرونا به صورت آنلاین اجرا شد. گروه آزمایشی به مدت 13 جلسه ی 45 دقیقه ای تحت آموزش یادگیری معکوس در محیط آموزش مجازی شاد به صورت گروهی قرار گرفتند در حالیکه گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. پس از اتمام دوره ی مداخله پس آزمون در هر دو گروه اجرا و دو ماه بعد پیگیری اجرا شد. داده های به دست آمده به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان داد که در گروه آزمایش آموزش یادگیری معکوس در محیط آموزش مجازی شاد به طور معناداری بر مؤلفه های یادگیری سطحی و عمیق درس ریاضی، اثر بخش بوده است. نتیجه گیری: پذیرش یادگیری معکوس به عنوان یک رویکرد مستقل توسط دانش آموزان، فراهم سازی و ارتق ای کیفی ت زیرساختها و امکانات آموزش مجازی و ارتقای توانمندیهای مدیریتی از طریق پذیرش اساتید شایسته و آشنا ب ه فراین د یادگیری معکوس برای آموزش می توانند راهکارهای مناسبی برای اجرایی کردن یادگیری معکوس باشند.
مروری بر روانشناسی کارآفرینی و بررسی نقش آن در کسب و کار
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۹
444 - 457
حوزههای تخصصی:
امروزه در هزاره سوم میلادی, فرآیند تغییر و تحول مستمر و پر شتاب از عمده ترین جریان های حاکم بر حیات بشری و از مهم ترین مشخصات بارز آن به شمار می رود و فرآیند کارآفرینی و خلاقیت که اساس و بستر ساز تغییر و تحول و دگرگونی است. نیاز به موفقیت یک عامل بالقوه در کارآفرینی است که می تواند باعث رشد و توسعه اقتصادی شود. نیاز به موفقیت گونه ای ویژه از انگیزه به شمار می آید که شامل یک احساس درونی و قوی نسبت به موفقیت است. این نیاز برمبنای انتظار انجام کارهای بهتر و سریع تر از دیگران یا انجام بهتر این کارها نسبت به گذشته است. شواهد متعددی، وجود ارتباط بین سطح انگیزه موفقیت و قابلیت پیشرفت یک جامعه را نشان می دهند. این شواهد به این موضوع اشاره دارند که انگیزه موفقیت می تواند پیشرفت اقتصادی و تکنولوژیکی را تغذیه کند و موجب گسترش آن شود. بطور کلی،طی سالهای متمادی، دانشمندان علوم رفتاری دریافته اند که تعدادی از انسانها نیاز شدیدی به موفقیت دارند و برخی دیگر، که شاید اکثریت را تشکیل می دهند، به نظر می رسد آن قدرها هم نیاز به موفقیت را در خود احساس نمی کنند. از این رو در تحقیق حاضر، به لحاظ اهمیت موضوع به بررسی روانشناسی کارآفرینی و بررسی نقش آن در کسب و کار پرداخته شده است.
اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زوجین
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
15 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زوجین بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین مراجه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی منطقه 6 شهر تهران در سال 1400 بود که برای دریافت خدمات درمانی به این مرکز مراجعه کردند که تعداد آن ها برابر با 2450 نفر بود. حجم نمونه در تحقیقات نیمه آزمایشی برابر 30 نفر از زوجین را که تمام ملاک های ورود را داشته باشند، به صورت هدفمند انتخاب و سپس بصورت تصادفی ساده (قرعه کشی) در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل خلاصه آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد ،پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1980) بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS22 انجام شد. در این تحقیق از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف معیار متغیرهای تحقیق و نشان دادن فراوانی و نمودارهای مربوط به آن استفاده شده و از آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه های تحقیق استفاده گردیده. قبل از آزمودن فرضیه ها، مفروضه نرمال بودن توزیع داده ها از طریق آزمون کولموگروف-اسمیرنف انجام شده. سپس مفروضه همگنی واریانس ها از طریق آزمون لوین در تمام متغیرهای دو گروه بررسی شد. برای گزارش نتایج از معناداری آزمون های آماری مورد نظر و اندازه از اثر متغیر مستقل استفاده شده. برای تجزیه و تحلیل داده های آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره استفاده شده است. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زوجین اثربخش است.