فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۱۸٬۱۷۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقش اخلاق حرفه ای معلمان در تقویت انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳
47 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به مطالعه نقش اخلاق حرفهای معلمان در انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان متمرکز گشته است. لذا این پژوهش روابط متغیرهای اخلاق حرفهای معلمان و انگیزش درونی، انگیزش بیرونی و بی انگیزگی دبیران دوره متوسطه را در غالب مدل معادلات ساختاری مورد آزمون قرار می دهد روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان و معلمان دختر و پسر دوره متوسطه اول شهرستان دورود در سال تحصیلی 95-94 می باشند. حجم نمونه پژوهش با استفاده از فرمول نمونه گیری کوگران و با خطای پنج درصد شامل 600 دانش آموز دختر و پسر و 120 دبیر دوره متوسطه اول بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیده اند. برای جمع آوری اطلاعات پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی اخلاق حرفهای معلمان و پرسشنامه ارزیابی انگیزه پیشرفت تحصیلی والراند(1992) استفاده شده است. پایایی پرسشنامه محقق ساخته از طریق ضریب آلفای کرونباخ 923/0 به دست آمده است و پایایی پرسشنامه والراند از طریق ضریب آلفای کرونباخ 85/0 به دست آمده است. روایی محتوایی هر دو پرسشنامه توسط متخصصین مورد تأیید قرار گرفته است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد اخلاق حرفهای معلمان مورد مطالعه بالاتر از حد میانگین جامعه می باشد و میانگین انگیزش تحصیلی درونی و بیرونی دانشآموزان مورد مطالعه از میانگین مورد انتظار بیشتر است. همچنین روابط ساختاری بین داده های متغیرهای اخلاق حرفهای و متغیرهای انگیزش تحصیلی با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری نشان می دهد که مدل تجربی از برازش خوب و معناداری برخوردار است و رابطه مثبتی بین اخلاق حرفهای و انگیزش تحصیلی بیرونی و درونی وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد تفاوت معناداری در نمره ارزیابی اخلاق حرفهای معلمان بر اساس جنسیت، مقطع تحصیلی و نوع مدرسه(شهری- روستایی) وجود دارد. میانگین نمرات اخلاق حرفهای معلمان زن به طور معناداری بیشتر از معلمان مرد می باشد. و میانگین نمرات متغیرهای اخلاق حرفه ای (احترام، اعتماد و عدم تبعیض) در معلمان روستایی بالاتر از معلمان شهری است.
طراحی راهنمای برنامه ی درسی مهارت های پیش حرفه ای برای دانش آموزان با ناتوانی هوشی در دوره ی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی راهنمای برنامه ی درسی مهارت های پیش حرفه ای برای دانش آموزان با ناتوانی هوشی در دوره ی ابتدایی است. این پژوهش به روش اکتشافی طی دو بخش اسنادی و میدانی صورت گرفت که در بخش میدانی مهارت های ضروری پیش حرفه ای با استفاده از پرسش نامه ی محقق ساخته و نظرخواهی از 315 نفر از اولیا، 140 نفر از معلمان و 52 نفر از متخصصان شناسایی شدند. نتایج نشان داد که مهارت های پیش حرفه ای مورد نیاز دانش آموزان با ناتوانی هوشی شامل شش مؤلفه ی مهارت های اجتماعی، مهارت های جسمی، مهارت های تحصیلی کاربردی، مهارت ها و عادت های کاری، مهارت های زندگی روزمره و مهارت های درک مفاهیم زمان و مکان است که مهارت های شناسایی شده به ترتیب اهمیت گنجاندن شان در برنامه ی درسی در سه دسته مهارت های الزامی، مهارت های انتخابی و مهارت های اختیاری مشخص شد. هم چنین در بخش اسنادی با مطالعه کتابخآن های مشخص شد که هدف های برنامه ی درسی مهارت های پیش حرفه ای دانش آموزان با ناتوانی هوشی باید رشد مهارت های اجتماعی، مهارت های جسمی، مهارت های تحصیلی کاربردی، مهارت ها و عادت های کاری، مهارت های زندگی روزمره و مهارت های درک مفاهیم زمان و مکان باشد. هم چنین پس از شناسایی رئوس محتوا بر اساس هدف های یاد شده، مشخص شد که سازمان دهی عمودی محتوا باید به روش دوره ی ای توسعه ی تدریجی محیط اجتماعی و سازمان دهی افقی محتوا به شیوه ی سازمان دهی چند رشته ای صورت گیرد. بهترین فعالیت، انجام فعالیت عملی در محیط های واقعی است؛ بهترین مواد و وسایل آموزشی، مواد و وسایل واقعی مورد استفاده در محیط طبیعی است؛ بهترین راهبردهای تدریس روش نمایش، روش پروژه و روش گردش علمی است. بهترین گروه بندی، آموزش در گروه های کوچک با تعداد اعضای چهار نفره دارای سطوح پیشرفت مشابه در موضوعات خاص است. مهارت های پیش حرفه ای باید در درون دروس دیگر گنجانده شود و هم زمان با ورود دانش آموزان به مدرسه، آموزش آن ها شروع شود و یک چهارم از زمان آموزش هر درس به آموزش این مهارت ها اختصاص یابد. بهترین فضا برای رشد مهارت های پیش حرفه ای دانش آموزان با ناتوانی هوشی، مدرسه محله محوراست و بهترین روش ارزشیابی، آزمون های عمل کردی است.
Consciousness-raising tasks versus deductive approach: Two form-focused instruction types in teaching grammar to Iranian high school EFL learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Consciousness-raising (CR) task is a new way of teaching grammar developed in communicative contexts although little has been written on the effectiveness of CR tasks in EFL setting. The present study is an attempt to investigate the impact of CR tasks in Iranian EFL setting by comparing them with deductive، grammar lessons common in the Iranian schools. The subjects of this study were 80 EFL pre-university male students who were randomly assigned to an experimental group and a control one. The control group received three ordinary teacher-fronted، deductive lessons، a common way of teaching methodology in Iran، on three grammatical structures (adverb placement، indirect object placement and the use of relative clause). The experimental group، however، was treated with three ‘consciousness-raising’ (CR) tasks dealing with the same target structures. The results showed that in the short-run، CR tasks were as effective as deductive approach in promoting the learners’ grammatical knowledge while in the long-run، the CR group maintained their gains more effectively than the deductive group. The conclusion is that CR tasks can function more effectively than deductive approach if the following conditions are met: (a) performing the consciousness-raising tasks in learners’ L1; (b) providing the learners with feedback whenever they encounter a problem in solving the tasks; (c) grouping the learners in such a way that at least one learner in each group would be more proficient than the other members to help the less proficient ones understand and discover the rules more effectively.
اثربخشی الگوی طراحی آموزشی چهار مؤلفه ای مبتنی بر چندرسانه ای در یادگیری موضوعات پیچیده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی اثربخشی الگوی طراحی آموزشی چهار مؤلفه ای به صورت چندرسانه ای در یادگیری موضوعات پیچیده اجرا شد. برای این منظور، از روش تحقیق شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد. جامعه تحقیق، شامل تمامی دانش آموزان پسر سال دوم متوسطه شهرکرج بود که از بین آنها 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و در سه گروه (یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش) قرار داده شدند. در گروه کنترل، درس علوم تجربی به شیوه مرسوم و در گروه های آزمایشی یک و دو، به ترتیب همان مطالب درسی در قالب نرم افزار چندرسانه ای معمولی طراحی شده توسط محقق و نرم افزار چندرسانه ای طراحی شده با الگوی چهار مؤلفه ای، به دانش آموزان ارایه شد. برای هر سه گروه، پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، آزمون محقق ساخته بود که پایایی آن، 84/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین نمرات گروه های کنترل و آزمایش، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین صورت که متغیر وابسته؛ یعنی، یادگیری دانش آموزان کلاس مبتنی بر چندرسانه ای معمولی بهتر از گروهی که با روش مرسوم آموزش دیده بودند و نیز یادگیری دانش آموزانی که با روش مبتنی بر چندرسانه ای طراحی شده بر مبنای الگوی چهار مؤلفه ای، بهتر از گروه مبتنی بر چندرسانه ای معمولی بود. با توجه به نتایج به دست آمده، توصیه می شود، در آموزش موضوعات پیچیده از قابلیت های چندرسانه ای ها و الگوهای طراحی آموزشی دقیقی مثل الگوی چهار مؤلفه ای که برای آموزش موضوعات پیچیده ارایه شده است، استفاده گردد.
بررسی زمینه های توسعه آموزش مجازی در دانشگاه کردستان: حرکت به سوی برنامه ریزی برای ارائه یک چارچوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناسایی شرایط و زمینه های موجود برای به کارگیری آموزش مجازی در مراکز آموزش عالی از نظر اساتید و دانشجویان دانشگاه کردستان بود. رویکرد پژوهش در این مطالعه، تلفیقی متوالی بود که در آن ابتدا داده های کیفی و بعد داده های کمی گرد آوری شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان و اساتید دانشگاه کردستان بود که به ترتیب 245 و 103 نفر به عنوان نمونه در مرحله کمی انتخاب شدند. در مرحله کیفی هم اطلاعات لازم از 12 استاد گردآوری شد. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کیفی، مصاحبه نیمه ساختار مند و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر 84% بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت زیرساخت فنی مورد نیاز برای تسهیلات و امکانات، مهارت اساتید و دانشجویان و طراحی آموزشی برای اجرای آموزش مجازی، از عوامل اصلی در به کارگیری آموزش مجازی در دانشگاه ها است. نتایج بخش کیفی، بررسی معرفت شناسی اساتید نسبت به آموزش مجازی، نشان داد که به طور کلی اساتید یک معرفت شناسی سنّتی نسبت به آموزش مجازی در ابعاد مختلف آن شامل تدریس، ارزشیابی، استفاده از منابع درسی و تعامل با دانشجویان دارند. در این راستا آن ها آموزش مجازی را به عنوان منبعی معتبر برای ساخت دانش و یادگیری دانشجویان ندانستند.
رابطه یکپارچگی بینایی- حرکتی با دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی ارتباط دست نویسی با یکپارچگی بینایی- حرکتی در دانش آموزان کم توان ذهنی است. روش: در این پژوهش که از نوع مطالعات همبستگی است، از 157 دانش آموز کم توان ذهنی دختر و پسر که در سال تحصیلی 85-1384 در پایه های اول تا پنجم مدارس استثنایی شهر ری مشغول به تحصیل بودند 126 دانش آموز کم توان ذهنی (53 دختر و 73 پسر) در دامنه سنی 9 تا 19 سال شرکت کردند. برای همه دانش آموزان چک لیست دست نویسی محقق ساخته و نیز آزمون یکپارچگی بینایی- حرکتی بیری اجرا شد. یافته ها: آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که یکپارچگی بینایی- حرکتی با دست نویسی (r=0.472 و p<0.0001رابطه مثبت) دارد. شایع ترین مشکل دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی جدا نویسی با 82 درصد و کم اهمیت ترین مشکل دست نویسی آنان، فاصله گذاری بین کلمات و حروف با 34.9 درصد بود. نتیجه گیری: نتایج این تحقق نشان می دهد که به دلیل وجود رابطه بین یکپارچگی بینایی- حرکتی و دست نویسی در موارد ایجاد مشکلات دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی، متخصصان می توانند به ارزیابی یکپارچگی بینایی- حرکتی بپردازند.
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی ( بریف) درکودکان 6 تا 12 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال هشتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۰
135 - 151
حوزههای تخصصی:
با توجه به گستردگی کارکردهای اجرای پرسشنامه های موجود جنبه های محدودی از این کارکردها را می-سنجد. پرسشنامه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی بریف جامعیت بیشتری دارد و بر اساس جدیدترین دیدگاه ها در مورد کارکرد اجرایی ساخته شده است.موضوع: هدف از پژوهش حاضر، اعتبارسنجی می باشد.پژوهش حاضر از نوع توصیفی می باشد، نمونه ای با حجم 516 نفر با روش نمونه گیری خوشه-ای استانهای تهران،آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و کردستان انتخاب شدند، تعداد 75 آزمودنی به دلیل پاسخ ناقص به پرسشنامه ها از تحلیل های آماری کنار گذاشته شدند و به این ترتیب نمونه نهایی مورد پژوهش به 441 پدر و مادر تقلیل یافت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: پرسشنامه حاضر از هشت مقیاس شکل گرفته و از ترکیب این هشت مقیاس دو شاخص تنظیم رفتار و شاخص شناختی به دست می آید و در نهایت از ترکیب نمره 8 مقیاس نمره کل آزمون BRIEF حاصل می شود، نتایج به دست آمده نشان می دهد آلفای کرونباخ محاسبه شده برای 8 مقیاس پرسشنامه بین 68 تا 86 می باشد و همچنین آلفای کرونباخ محاسبه شده برای شاخص تنظیم رفتار ، شاخص شناختی و نمره کل پرسشنامه BRIEF به ترتیب 86/0، 89/0 و 93/0 می باشد. نتیجه-گیری: بنابر یافته های پژوهش حاضر، پرسشنامه بریف در جامعه ایرانی به عنوان ابزار سنجش کارکردهای اجرایی اعتبار مطلوبی دارد و در تحقیقات و کارهای بالینی به عنوان یک ابزار معتبر قابل کابرد می باشد.
آموزش کودکان دارای نارسایی توجه/بیش فعالی: راهبردها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان کودکان دارای اختلال، کودکان مبتلا به نارسایی توجه/بیش فعالی بیشترین مشکلات را در کارکردهای تحصیلی دارند. این کودکان به دلیل ضعف در کارکردهای اجرایی و مشکلات رفتاری در توجه و تمرکز بر مطالب درسی، انجام تکالیف درسی، رعایت قوانین و مقررات مدرسه و کلاس و سازگاری با هم کلاسی ها با مشکلات جدی مواجهند. این مسائل علاوه بر کارکردهای خانوادگی و تحصیلی بر خودپنداره و اعتماد به نفس آنان تاثیر منفی بر جای می گذارد و کودکان مبتلا را در چرخه ای از روابط منفی گرفتار می کند. اغلب این کودکان مشکل هوشی ندارند و باید در مدارس عادی جایدهی شوند و محیط کلاس و برنامه های آموزشی باید با توجه به نیازهای ویژه آنان انطباق داده شود. از آنجایی که کودکان ساعات زیادی را در مدرسه سپری می کنند، لازم است معلمان و سایر کارکنان مدرسه نسبت به ویژگی های این اختلال، مدیریت رفتار این کودکان در کلاس و شیوه های آموزش آنان شناخت کسب کنند و به این کودکان کمک کنند تا بیشترین بهره را از محیط آموزشی ببرند. به دلیل اهمیت این مسئله پژوهش حاضر با هدف ارائه راهبردهای آموزشی مناسب و روش های انطباق برنامه و محیط کلاس صورت گرفته است. این پژوهش مروری است و داده های آن با استفاده از مطالعه پیشینه نظری و پژوهش های انجام شده گردآوری شده است.
مقایسه برخی مولفه های حافظه دانش آموزان نابینا و بینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر به منظور مقایسه برخی مولفه های حافظه دانش آموزان نابینا و بینا انجام شده است. روش: جامعه آماری این پژوهش همه دانش آموزان نابینا و همچنین دانش آموزان بینای 20-16 ساله مشغول به تحصیل در دبیرستان های استان اردبیل در سال تحصیلی 86-85 بوده است. 15 نفر از دانش آموزان نابینای پسر در گروه اصلی و 15 نفر از دانش آموزان بینا نیز در گروه مقایسه قرار گرفتند و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و چهار خرده آزمون کنترل ذهنی، حافظه منطقی، تکرار و به جلو و معکوس و تداعی کلمات مقیاس حافظه و کسلر به صورت انفرادی و در محل آموزشگاه بر روی آنها اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) نشان داد که افراد نابینا در خرده آزمون های کنترل ذهنی، حافظه منطقی و تداعی کلمات، عملکرد بهتری نسبت به گروه بینا دارند. ولی در خرده آزمون تکرار رو به جلو و معکوس هیچ تفاوت معنی داری بین این دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری: در مجموع یافته ها نشان دادند که افراد نابینا در مقایسه با افراد بینا، در تکالیفی که مستلزم مهارت های گوش دادن و تمرکز توجه است و به مقدار بیشتری به مهارت های اکتسابی نیاز دارد، توانایی زیادی نشان می دهند ولی توانایی های ذاتی مانند فراخنای حافظه کوتاه مدت این افراد، همانند افراد بیناست.
رویکرد تلفیقی در برنامه ی درسی تربیت بدنی مقطع ابتدایی: تبیین امکان از دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف عمده این پژوهش امکان به کارگیری رویکرد تلفیقی در برنامه درسی تربیت بدنی مقطع ابتدایی از دیدگاه متخصصان است. روش پژوهش حاضر توصیفی پیمایشی است. جامعه ی آماری این پژوهش را اساتید و صاحب نظران رشته ی علوم تربیتی با گرایش برنامه ریزی درسی و اساتید و صاحب نظران رشته ی تربیت بدنی با گرایش مدیریت و برنامه ریزی و آشنا به برنامه درسی تربیت بدنی دانشگاه های دولتی شهر تهران تشکیل می دهند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته ی 25 سؤالی جمع آوری شده است. اطلاعات به دست آمده با استفاده از دو روش آماری t تک نمونه ای و خطی- لگاریتمی بررسی شده است. یافته های به دست آمده از طریق روش آماری t تک نمونه ای حاکی از آن است که از دیدگاه متخصصان تدوین اهداف، انتخاب محتوا و همچنین انسجام تجربیات فراگیران از طریق ارائه برنامه درسی تربیت بدنی به صورت تلفیقی معنادار است. همچنین نتایج حاصل از روش خطی- لگاریتمی حاکی از آن است که دیدگاه متخصصان با توجه به جنسیت و میزان موافقت آنان نسبت به تدوین برنامه درسی تربیت بدنی تلفیقی معنادار است و دیدگاه متخصصان با توجه به سابقه تدریس و تعامل این سه عامل معنادار نیست. بر اساس نتایج این پژوهش از نظر متخصصان با توجه به مؤلفه های برنامه ریزی درسی می توان برنامه درسی تربیت بدنی را به صورت تلفیقی تهیه و تدوین نمود. همچنین از نظر متخصصان با توجه به عامل جنسیت و میزان موافقت می توان برنامه درسی تربیت بدنی را به صورت تلفیقی تهیه و تدوین کرد. با توجه به عامل سابقه تدریس و تعامل سه عامل تهیه برنامه درسی تربیت بدنی به صورت تلفیقی از نظر متخصصان اختلاف نظر وجود دارد.