فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۱۸٬۱۷۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
یادگیری غیر مؤثر، علاوه بر زیانهای اقتصادی، کاهش اعتماد به نفس، احساس حقارت، افسردگی و در نتیجه عدم شکوفایی استعداد ها و توانایی های فرد شکست خورده در تحصیل را در پی خواهد داشت. با پیشرفت علوم نیازهای فردی و اجتماعی نیز گسترده تر شده است؛ بنابراین روشهای سنتی آموزش دیگر قادر نخواهند بود که یادگیری را به نحو مطلوب در فراگیر تسهیل نمایند. روش های تدریس راه هایی برای تحقق یادگیری، آموش و تربیت هستند. در شیوه های جدیدتر تدریس، تلاش شده است تا اصول روانشناسی، نظیر توجه به علایق و استعدادها، فعالیت فراگیران و شرکت آنان در فرآیند تدریس، مورد توجه قرار گیرد. بنابراین اخیراً بر روش های فراگیر محور، تجربه مدار و مبتنی بر هم فکری و پژوهش تأکید شده است. پژوهش حاضر، با هدف جستجوی روش هایی متناسب، برای تدریس مطالب پیچیده انتزاعی صورت گرفته است. پژوهشگر با مطالعه و بررسی روش های گذشته و با تکیه بر تجربه تدریس خود، در جهت ارتقای بیشتر و بهتر تدریس مفاهیم انتزاعی، به ارائه روش هایی پرداخته است. شیوه های پیشنهادی در تحقیق حاضر عبارتند از: روش مفاهیم کلیدی، روش آموزش کلیات، روش مثال آوری و روش ترکیبی.
بررسی کارآمدی روان نمایشگری بر بهبود بخشی مهارت های اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی کارآمدی روان نمایشگری بر مهارت های اجتماعی و عزت نفس کودکان نارساخوان در دبستان های منطقه 1 آموزش و پرورش شهرستان اردبیل پرداخته است. روش: نمونه پژوهش 31 نفر از دانش آموزان دختر و پسر 13 ساله نارساخوان در پایه پنجم ابتدایی مدارس دولتی در سال تحصیلی 85-1384 بودند که پس از دو مرحله نمونه گیری، به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و اجرای مصاحبه با معلم، والدین و کودک و با استفاده از فرم مخصوص بررسی وضعیت کودک از لحاظ خواندن انتخاب شدند (16 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل). در مرحله بعدی پیش آزمون از دو گروه با استفاده از آزمون مهارت های اجتماعی استفنز (SBA) و آزمون عزت نفس کوپراسمیت (SEI) گرفته شد. سپس گروه آزمایش به مدت ده جلسه گروهی تحت درمان روان نمایشگری قرار گرفتند و در پایان مجددا پس آزمون بر روی دو گروه انجام گرفت. یافته ها: تحلیل و مقایسه اطلاعات به دست آمده از تفاضل پیش آزمون- پس آزمون نشان داد که اجرای روان نمایشگری مهارت های اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان را افزایش می دهد. همچنین تحلیل زیرمقیاس های آزمون مهارت های اجتماعی نتایج مطالعه نشان داد که اجرای روان نمایشگری بر مهارت های میان فردی و رفتارهای مربوط به کار که از ابعاد آزمون مهارت های اجتماعی هستند، اثر معنادار دارد، اما در رابطه با اثر روان نمایشگری بر رفتارهای مربوط به خود و رفتارهای مربوط به محیط، نتیجه معناداری به دست نیامد. نتیجه گیری: برای افزایش مهارت های اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان نارساخوان می توان از فنون روان نمایشگری استفاده کرد.
ارزیابی تراز تواناییهای شناختی ریاضی (فضا و عدد) و همبستگی آن با پیشرفت تحصیلی و سن عقلی و جنسیت
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزیابی درک مفاهیم بنیادی ریاضی و بررسی رابطه بین تواناییهای شناختی ریاضی و عملکرد دانشآموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی استان مازندران براساس نظریه پیاژه انجام شده است. برای پوشش دادن کامل اهداف تحقیق 16 فرضیه فرعی بررسی شد. جامعه آماری این مطالعه را کلیه دانشآموزان پسر و دختر پایههای اول تا پنجم مشغول به تحصیل در استان مازندران در سال تحصیلی 86 ـ 1385 تشکیل دادند. بهطور کلی تعداد 200 آزمودنی (100 پسر و 100 دختر) در پنج پایه تحصیلی ابتدایی مورد آزمون تشخیص تواناییهای شناختی ریاضی پیاژه قرار گرفتند. از این تعداد از هر پایه تحصیلی 20 دانشآموز انتخاب شدند. در مجموع از هر پایه تحصیلی 40 دختر و پسر آزمودنیهای این مطالعه را تشکیل دادند. ابزارهای این مطالعه را آزمون تواناییهای شناختی ریاضی پیاژه، آزمون هوشآزمای گودیناف و محاسبه میانگین نیمسال قبل تمامی دروس تشکیل دادند. یافتهها نشان داد که سطح عملکرد پایههای اول تا پنجم ابتدایی در مفاهیم دوازدهگانه ریاضی متفاوت است. بین پایههای تحصیلی در ادراک فضایی نقطه، مفهوم ضرب و مفهوم کسر تفاوت معنادار وجود دارد، ولی در مورد سایر تواناییها تفاوت معنادار نیست. بین تواناییهای شناختی ریاضی و پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانشآموزان پایههای تحصیلی مختلف دوره ابتدایی همبستگی وجود دارد. بین تواناییهای شناختی ریاضی و سن عقلی دانشآموزان پایههای مختلف مقطع ابتدایی همبستگی معنادار وجود ندارد. بین میزان توانایی شناختی ریاضی پسران و دختران تفاوت معنادار وجود ندارد سطح خطاپذیری در تمامی موارد تعیین شده است (P< 0/5).
بررسی مهارت اجتماعی در گروهی از دانش آموزان نابینا از نظر معلمان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رفتارهای اجتماعی و مشکلات رفتاری دانش آموزان نابینای دوره ابتدایی با استفاده از فرم معلمان مقیاس روش درجه بندی مهارت اجتماعی (SSRS) طراحی شده توسط گرشام و الیوت (1990) برای سه مقطع پیش دبستان دبستان و دبیرستان بوده است و هر فرم دارای دو بخش مهارت اجتماعی و مشکلات رفتاری است در این پژوهش از فرم ویژه معلمان مقطع دبستان استفاده شد جامعه نمونه این پژوهش 62 کودک دختر و پسر 7 تا 15 ساله بودند که در دبستانی ویژه دانش آموزان نابینا در شهر شیراز تحصیل می کردند ممعلمان پرسشنامه را برای این کودکان تکمیل کردند و سپس اطلاعات حاصل از این بررسی تحلیل گردید یافته ها نشان داد که معلمان فراوان ترین مشکلات کودکان نابینا را بی قراری و حواسپرتی قلدری دعوا کردن قطع مکالمه عصبانیت و لج کردن کاستی های مهارت اجتماعی آنان را کنترل خشم انتقاد پسندیده مصالحه در مجادله تعریف مناسب از خود و دیگران گذراندن مناسب اوقات فراغت عکس العمل مناسب در مقابل رفتار غیر منصفانه و کمک به همسالان در انجام تکالیف و نادیده گرفتن سر و صدا گزارش کردند مهارت اجتماعی تابع سن کودک نبود تحلیل عوامل منجر به استخراج عواملی نظیر مقیاس اصلی گردید.
ارزشیابی از آموخته های دانشجویان در دوران کرونا: چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
179 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی شیوه های ارزشیابی از آموخته های دانشجویان در دوران کرونا: چالش ها و راهکارها با تاکید بر عدالت ارزشیابی بود. به منظور نیل به هدف پژوهش از روش تحقیق کیفی و به منظور تحلیل اطلاعات گردآوری شده از تحلیل محتوا استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش را "صاحبنظران" تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با روش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. علاوه بر آن به منظور جمع آوری اطلاعات از سایر منابع، نظرات دانشجویان کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری با استفاده از نمونه گیری در دسترس و از طریق پرسشنامه باز پاسخ مورد بررسی قرار گرفت. در کل نظرات 14 صاحبنظر و 66 دانشجو مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد مهمترین شیوه های ارزشیابی از آموخته های دانشجویان در دوران شیوع ویروس کرونا (آموزش مجازی) عبارتند از امتحان حضوری (در صورت مجوز مبادی ذیربط)، امتحان کتبی مجازی، امتحان شفاهی مجازی، پرسش و پاسخ شفاهی، ارائه های مجازی، کارپوشه الکترونیکی و ارزشیابی چندگانه (تلفیقی). در این مقاله چالش ها و مزایای هر کدام از روش های ذکر شده بررسی و راهکارهای لازم برای کاهش پیامدهای منفی هر کدام از روش ها ارائه شد. با توجه به نظرات پاسخگویان، بسنده کردن به یک روش ارزشیابی، اعتبار ارزشیابی را کاهش می دهد و لذا لازم است متناسب با محتوا و اهداف از روش های چندگانه (تلفیقی) برای ارزشیابی آموخته های فراگیران استفاده کرد.
واکاوی هنجارهای پنهان (برنامه درسی پنهان) موثر بر انتخاب استاد راهنما: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، با توجه به پویایی های خاص روابط استاد راهنما- دانشجو در انجام این پروژه ها سعی شده است تا هنجارهای تصریح نشده ای را که دانشجویان کارشناسی ارشد گروه برنامه ریزی درسی یکی از دانشگاه های تهران در انتخاب استاد راهنما مدنظر قرار می دهند مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق پدیدارشناسی صورت گرفته و ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. براساس نتایج پژوهش حاضر که حاصل مصاحبه با 6 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی است که در مرحله انتخاب استاد راهنما قراردارند، معیارهای انتخاب استاد راهنما را می توان در شش مقوله اصلی به شرح زیر طبقه بندی کرد: ویژگی های رفتاری استادان، موقعیت استادان، معیارهای آکادمیک، معیارهای غیرآکادمیک، میزان حمایت احتمالی، و محدودیت ها. نتایج این پژوهش نشان داد که دانشجویان، این هنجارها را بیشتر از طریق مشاهده عملکرد استادان در کلاس درس و جلسات دفاع، و همچنین شبکه های غیررسمی، نظیر دانشجویان قدیمی تر کسب می کنند.
سنجش میزان اثر بخشی توانبخشی روانی بر کودکان دارای معلولیت جسمی و ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: با توجه به اینکه بومی کردن مدل های توانبخشی از اهمیت خاصی برخوردار است؛ در این مطالعه ضمن معرفی توانبخشی روانی ژاپنی، میزان اثر بخشی آن بر کودکان دارای معلولیت جسمی و ذهنی سنجیده می شود.
روش بررسی: در این پژوهش شبه تجربی از نوع قبل و بعد، با انتخاب 120 نفر کودک 5 تا 10 ساله دارای معلولیت های فلج مغزی (CP) و کم توان ذهنی (MR) بصورت نمونه های در دسترس از کلینیکهای توانبخشی تهران، با انجام تکنیک های توانبخشی روانی به روش ژاپنی (دوسا) به مدت سه ماه شامل 24 جلسه یکساعته درمانی برای هر کودک و جمعاً 2880 جلسه درمانی، وضعیت قبل و بعد از مداخله کودکان مورد مقایسه قرار گرفت. کودکان مبتلا به فلج مغزی جهت بررسی تأثیر انجام تکنیکهای دوسا بر وضعیت ستون فقرات و متغیرهای قابل سنجش قوس گردن، پشت، کمر و وضعیت لگن و کودکان کم توان ذهنی جهت بررسی تأثیر انجام تکنیکهای دوسا بر وضعیت بدن و حرکت و چکونگی تعامل اجتماعی آنها، مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل کیت سنجش، پرسشنامه تعامل اجتماعی و ابزارتصویری ترسیمی بود. داده های حاصل با انجام آزمونهای آماری ویلکاکسون و آنووا مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تکنیکهای درمانی دوسا بطور معناداری بر بهبود وضعیت ستون فقرات و قوسهای گردن، پشت و کمر کود کان مبتلا به فلج مغزی مؤثر بوده است. همچنین در مورد کودکان کم توان ذهنی، وضعیت بدن و حرکت آنان بعد از مداخله با توجه به نتیجه آزمون آنووا نسبت به قبل از مداخله اختلاف معناداری نشان نداد (237/0 = P). تعامل اجتماعی آنان بخصوص تعامل با خانواده بعد از تمرینات پیشرفت چشمگیری داشت .
نتیجه گیری: بطور کلی با توجه به شواهد آماری، تصویری و بالینی این تحقیق می توان نتیجه گرفت که تمرینات برنامه توانبخشی روانی دوسا بر بهبود وضعیت بدنی و روانی کودکان مبتلا به فلج مغزی و کم توان ذهنی مؤثربوده است و می توان از آن بعنوان یک روش تکمیلی در درمان استفاده کرد.
"
جایگاه برنامه درسی پنهان در آموزش مداوم پزشکی
حوزههای تخصصی:
برنامه های درسی یکی از مهمترین ابزار و عناصر تحقق بخشیدن به اهداف و رسالتهای کلی آموزش پزشکی هستند و در نظام آموزش عالی از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردارند. یکی از ابعاد برنامه درسی، برنامه درسی پنهان می باشد. برنامه درسی پنهان شامل تدریس ضمنی، غیررسمی و غیرملموس نظام ارزشها، هنجارها، طرز تلقی ها و جنبه های غیر ملموس دانشگاهها و مراکز آموزش عالی است که متاثر از کل نظام تربیتی و بافت کل جامعه است. اجرای دوره های آموزش جهت ارتقای مهارتهای شغلی جامعه پزشکی یکی از وظایف دانشگاههای علوم پزشکی است که در قالب قانون آموزش مداوم اجرا می گردد. در این مقاله پس از معرفی برنامه درسی پنهان و مسائلی که به نحوی با برنامه درسی پنهان ارتباط دارد، به بررسی نقش آن در آموزش مداوم پزشکی می پردازیم.
مقایسه مهارتها ی اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استثنایی در مدارس تلفیقی و استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر مقایسه مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آسیب دیده شنوایی و بینایی در مدارس تلفیقی و استثنایی استان قزوین است.
روش: در پژوهش پس رویدادی حاضر، از بین دانش آموزان استثنایی، کلیه دانش آموزان طرح تلفیق (85 نفر) انتخاب واز دانش آموزان استثنایی مشغول به تحصیل درمدارس استثنا یی (1376نفر) نیز تعداد 115 نفر از آنهایی که بیشترین شباهت را باتوجه به متغیرها ی کنترل مثل سن، جنس، پایه تحصیل و نوع معلولیت داشتند به عنوان گروه همتا شده با دانش آموزان تلفیقی انتخاب شدند. برای ارزیابی مهارتها ی اجتمایی دانش آموزان از مقیاس درجه بندی مهارتها ی اجتماعی گرشام والیوت (1990) فرم ویژه ارزیابی توسط معلم استفاده شد.
یافته ها : نتایج این پژوهش نشان داد که بین میانگین نمره مهارتها ی اجتمایی وهمچنین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مشغول به تحصیل درمدارس استثنایی و مدارس عادی(تلفیقی) تفاوت معناداری وجودندارد. همچنین مقایسه دوگروه نشان داد که تفاوت معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر ناشنوا در موقعیت تلفیقی و استتثنایی وجود دارد. و این تفاوت نشان می دهد که دختران از نظر مهارت اجتماعی وپیشرفت تحصیلی نمرات بالاتری کسب کرده اند.
نتیجه گیری:از یافته ها ی پژوهش نتیجه گیری می شود که تلفیق دانش آموزان استثنایی در مدارس عادی این استان تاثیری در جهت افزایش مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ندارد و باید همرا ه با این اقدام به عوامل مؤثر در تلفیق دانش آموزان نیز توجه شود.
بررسی ضرورت تغییر نظام آموزشی به آموزش فراگیر جهت نیل به توسعه پایدار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
باسپیرون و باربیتوراتها و برای درمان تلفیقی، ترکیبی از دارو درمانی و فنون شناختی- رفتاری مورد استفاده قرار گرفته است. گروه کنترل طی 17جلسه هیچگونه مداخله ای را دریافت ننمودند. اجرای پس آزمون بر روی گروههای آزمایشی و کنترل، در یک زمان، یعنی یک هفته بعد از اتمام مداخله های درمانی انجام شده است. نتایج حاصله با استفاده از تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. شواهد حاصل نشان داد که بین اثربخشی روشهای درمانی بر اضطراب صفت تفاوت معنیداری وجود دارد. آزمون تعقیبی توکی نشان داد که بین درمان رفتاری- شناختی و شناختی ، بین درمان شناختی و دارویی ، بین درمان شناختی و تلفیقی و بین درمان شناختی و گروه کنترل ، همچنین بین درمان رفتاری- شناختی و دارویی ، بین رفتاری- شناختی و کنترل و همچنین بین درمان دارویی و گروه کنترل و بین درمان تلفیقی و کنترل تفاوت معنیداری براساس نمرات افتراقی پیش آزمون و پس آزمون وجود دارد. در موارد رفتاری به شناختی و تلفیقی و دارویی و تلفیقی تفاوت معنیدار(P>0.05)به دست نیامد. نتایج تحلیل آنرا نشان داد که بین گروههای درمانی در اثر بخشی بر روی کاهش علایم اضطراب حالت تفاوت معناداری وجود دارد. آزمون تعقیبی توکی نشان داد که بین گروههای درمان شناختی و رفتاری- شناختی ، شناختی و دارویی ، شناختی و تلفیقی ، شناختی و کنترل و همچنین درمان رفتاری- شناختی و تلفیقی ، رفتاری- شناختی و کنترل ، دارویی و تلفیقی ، دارویی و کنترل و تلفیقی و کنترل تفاوت معنی داری اثر بخشی بر روی کاهش علایم اضطراب حالت وجود دارد. اما بین درمان رفتاری- شناختی و دارویی در این مورد تفاوت معناداری ((P>0.05 به دست نیامد. در مجموع به اضطراب صفت به ترتیب اثربخشترین روشهای درمانی عبارت بودند از رفتاری - شناختی، تلفیقی، دارویی و شناختی و در اضطراب حالت به ترتیب درمانهای تلفیقی، رفتاری - شناختی، دارویی و شناختی قرار داشتند.
تحول تربیتی در پارادایم پیچیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تحول تربیتی در پارادایم پیچیدگی است. پارادایم پیچیدگی منظری جدید برای روند تغییر و تحول جهان هستی و پدیده های آن در اختیار اندیشمندان گذاشته و بسیاری از نظریه پردازان با توجه به مؤلفه های اساسی این پارادایم به ارائه دیدگاه های جدید خود در حوزه های علمی گوناگون چون علوم تربیتی پرداخته اند. برای دستیابی به این هدف، نخست با استفاده از روش «کاوشگری فلسفی انتقادی»، به نقد و بررسی نظریه های تحول تربیتی و توضیح دو ضعف عمده آن ها (تحویل گرایی و ایدئولوژی کنترل) پرداخته شد. سپس، با اشاره به «نظریه سیستم های پیچیده انطباقی»، چهارچوب نظری مقاله یعنی نظام تعلیم و تربیت به مثابه سیستم پیچیده انطباقی توضیح داده شد. در ادامه، پس از تشریح نقش «جریان دانش» در تحول سیستم های پیچیده تربیتی، به کمک روش «استنتاج منطقی»، دلالت هایی برای فرایند تحول تربیتی در پارادایم پیچیدگی فراهم شد. نتایج حاصل از این پژوهش بر این نکته تاکید دارد که نظریه پردازان پیچیدگی ضمن تأیید بسیاری از دیدگاه های پیشین در خصوص تحول تربیتی و مهم دانستن آن ها، سعی دارند از منظری کل نگر به فرایندهای تحول نگریسته و پژوهشگران را از افتادن در ورطه تحویل گرایی برحذر دارند. همچنین، آن ها با جایگزینی پیشنهادهایی چون «کنترل توزیعی» به جای راهبردهای غالب «بالا به پایین» و «پایین به بالا»، پاسخی به چالش کنترل در اجرای طرح های تغییر و تحول ارائه می کنند.
بررسی زمینه های اجرای طرح مدیریت مدرسه محوربراساس رسالت، مشارکت وتعهدسازمانی مدیران ومعلمان مدارس راهنمایی تحصیلی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف پژوهش حاضر بررسی امکان اجرای طرح مدیریت مدرسه محور بر اساس رسالت، مشارکت و تعهد سازمانی در مدارس راهنمایی تحصیلی شهر مشهد است. در این تحقیق تعداد 160 از مدیران و معلمان از طریق نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند و به یک پرسشنامه 33 سؤالی پاسخ دادند. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان توجه به رسالت، میزان مشارکت و میزان تعهد سازمانی در نمونه تحقیق نسبتاً مطلوب است. به این معنی که در مجموع و بر اساس وضعیتِ سه ویژگی مورد مطالعه در مدارس، امکان اجرای طرح مدیریت مدرسه محور وجود دارد. در پایان مقاله برای ارتقاء ظرفیت مدارس پیشنهادهایی در این رابطه ارائه شده است.
"