فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۶۱ تا ۴٬۵۸۰ مورد از کل ۱۸٬۲۵۰ مورد.
کاربرد عکس در آموزش کشاورزی
حوزههای تخصصی:
میزان یادگیری و رضایت دانشجویان علوم آزمایشگاهی از روش مشارکت فعال در آموزش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: انگل شناسی یکی از دروس مهم در آموزش دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی است. انتخاب روش تدریس مناسب، به یادگیری بهتر فراگیران کمک زیادی خواهد کرد. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر مشارکت دانشجویان در آموزش درس انگل شناسی بر میزان یادگیری و رضایت آنها به منظور یافتن روش آموزشی بهتر بود.
روش ها: این مطالعه نیمه تجربی در سال 92-1391 روی 58 نفر از دانشجویان سال دوم و سوم کارشناسی علوم آزمایشگاهی ورودی 1389 و 1390 در دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی بابل صورت گرفت و ارایه دروس انگل شناسی1و2 با روش سخنرانی و با مشارکت فراگیران در آموزش مقایسه شد. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته 21سئوالی در رابطه با ارزیابی نگرش دانشجویان در مورد تاثیر روش مذکور در پیشرفت یادگیری دروس بود. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون T استودنت توسط نرم افزار SPSS 18 انجام شد.
یافته ها: 35 نفر (4/60%) این روش تدریس را بهتر از روش سخنرانی دانستند. 32 نفر (2/55%) از ارایه درس به روش مذکور رضایت داشتند و 33 نفر (9/56%) اجرای آن را در ترم های آتی پیشنهاد نمودند. میانگین نمرات دروس انگل شناسی 1 و 2، با مشارکت و بدون مشارکت فراگیران، اختلاف معنی دار داشت (04/0 p< ). فراوانی نمرات کسب شده بالاتر از 16 و 17 در این دروس در روش با مشارکت نسبت به روش بدون مشارکت افزایش یافت.
نتیجه گیری: مشارکت دانشجویان در امر تدریس درس انگل شناسی، کیفیت آموزش این درس را بهبود می بخشد. همچنین استفاده از این روش موجب تقویت انگیزه برای یادگیری، شرکت در کلاس، تلاش بیشتر و ارتباط بهتر بین مدرس و دانشجو می شود.
تجربه زیسته مادران دارای کودک با اختلال یادگیری ویژه: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تولد یک فرزند برای مادر همواره با استرس و اضطرابی همراه است؛ حال اگر این کودک دارای مشکلاتی نیز باشد احساسات و هیجاناتی را به همراه خواهد داشت. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی تجربه زیسته مادران دارای کودک مبتلا به ناتوانی ویژه یادگیری در زندگی بود. روش: این پژوهش به روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی در سال 1397 طی دوره 4 ماهه انجام شد. جامعه آماری آن تمامی مادران درای کودک مبتلاء به ناتوانی ویژه یادگیری بودند که به مرکز مشکلات ویژه یادگیری ازنا (لرستان) رجوع کرده بودند. از طریق نمونه گیری هدفمند تا میزان اشباع، 6 مادر انتخاب شدند که در مصاحبه عمیق و ساختارنایافته شرکت کردند. مصاحبه ها بر اساس روش کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تجارب مادران در چهار مضمون اصلی سازمان یافت: بی نظمی در خانواده، نگرانی، هیجانات مثبت و هیجانات منفی. این سه مضمون اصلی در مقاله به تفضیل مورد بحث قرار گرفتند. نتیجه گیری: پرورش کودکان مبتلاء به ناتوانی ویژه یادگیری، تجربه ای دشوار است که حمایت تخصصی از مادران، طی نخستین سال های تحول اختلال را ضروری می سازد. بدین منظور، هر یک از مضامین پژوهش حاضر، اهداف درمانی بالقوه برای افزایش بهزیستی مادران است که می توان آن ها را برای ارتقاء مداخلات موجود و در طراحی مداخلات نوین به کار برد.
تبیین دیدگاه صاحب نظران درباره عناصر برنامه درسی آموزش هنر برای ارائه الگوی برنامه درسی تربیت معلم هنر (آموزش عالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین دیدگاه های صاحب نظران درباره عناصر برنامه درسی تربیت معلم هنر (آموزش عالی) به منظور طراحی الگوی یک برنامه درسی صلاحیت محور تربیت معلم هنر در آموزش عالی است. در پاسخ به این هدف، با استفاده از رویکرد کیفی اکتشافی و روش نظریه زمینه ای، با ۱۵ نفر از صاحب نظران حوزه برنامه درسی و آموزش هنر که بر اساس نمونه گیری گلوله برفی، تا حد اشباع محتوایی مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. داده های اولیه با نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیو دی آ نسخه 11 طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش و همچنین دلالت های متناظر با عناصر دهگانه الگوی برنامه درسی اکر مستخرج از تحلیل مصاحبه ها به عنوان مبانی الگوی مفهومی برنامه درسی یادشده تبیین شد. الگوی برنامه درسی پیشنهادی این پژوهش در تربیت معلم بر اصل تلفیق و ترکیب، کثرت گرایی شناختی و عرصه مکاشفه هنری تکیه دارد. منطق این الگو شامل (مکاشفه هنری، یادگیری در عمل، اعتبار تخصصی، ارتباط گرایی، مشارکت و نقش فعال معلم) است و عناصر نه گانه برنامه درسی آن متناسب با آنچه حاصل از نتایج مصاحبه های صورت گرفته بوده است طراحی شده است. الگوی به دست آمده می تواند مبنایی برای طراحی برنامه درسی تربیت معلم هنر در مراکز آموزش عالی و مراکز تربیت معلم باشد.
با معلولان موفق: معلولان نباید خودشان را از جامعه عادی جدا کنند
حوزههای تخصصی:
عشق به خواندن را چگونه در کودکان تقویت کنیم؟
حوزههای تخصصی:
کودکان فلج مغزی سرآمد
حوزههای تخصصی:
مقایسه مهارت های خودتنظیمی در دانش آموزان دوره متوسطه اول هوشمند و سنتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پ ژوهش حاضر، با هدف مقایسه مهارت های خودتنظیمی دانش آموزان مدارس دوره متوسطه اول هوشمند و سنتی استان مازندران در سال 1393 انجام گرفته است. روش پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول هوشمند و عادی استان مازندران بود. از میان آنها، به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند (200 نفر از دانش آموزان مدارس هوشمند و 200 نفر از دانش آموزان مدارس سنتی). برای گردآوری داده ها، پرسش نامه مهارت های خودتنظیمی پنتریچ و دی گروت (1990) با پایایی 0/92استفاده شده است. روش های آماری مورد استفاده، شامل آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (t گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری) بوده است. یافته ها نشان داد که مهارت های خودتنظیمی در دانش آموزان دوره متوسطه اول هوشمند و سنتی دارای تفاوت معناداری است. هم چنین، باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان در مدارس هوشمند بیشتر از دانش آموزان مدارس غیرهوشمند است. به نظر می رسد، به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات، از طریق برنامه هوشمندسازی مدارس در استان مازندران به خوبی توانسته است مهارت های خودتنظیم دانش آموزان را ارتقاء دهد.
ملاحظات محیطی در تشخیص ، آموزش و پرورش
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه هوش معنوی و هوش اخلاقی با تاب آوری روان شناختی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هوش معنوی در بردارنده نوعی سازگاری و حل مسأله است که بالاترین سطوح رشد را در حیطه های مختلف شناختی، اخلاقی شامل می شود و فرد را در جهت هماهنگی با پدیده های اطرافش یاری می نماید. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی هوش اخلاقی و هوش معنوی با تاب آوری روانشناختی در دانش آموزان بود. در این مطالعه 80 نفر از دانش آموزان دختر سال تحصیلی 1389 – 1399 شهرستان بهشهر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادقی چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005)، پرسشنامه هوش معنوی شاه حسینی و معنوی پور (1389) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد هوش معنوی و هوش اخلاقی می توانند 25 درصد از واریانس تاب آوری دانش آموزان را به طور معنی داری پیش بینی کنند (01/0>P). بر اساس نتایج پژوهش و نقش هوش معنوی و اخلاقی در افزایش تاب آوری، در برنامه های مبتنی بر افزایش تاب آوری لازم است به این عوامل توجه شود.
مال و جلال در نظر حکمت و علم و ثروت
حوزههای تخصصی:
بررسی و ارزیابی مدل های ناتوانی در علوم توان بخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی الگو های ناتوانی در علوم توان بخشی است. در طول 3 دهه؛ پژوهشگران در تلاش برای ایجاد بنیاد معرفت شناختی روشن و آشکار در حوزه توان بخشی بوده اند. به طورکلی الگو های ناتوانی نقش مهمی را در فراهم کردن حمایت های نظری- عملی و خدمات رسانی برای افراد با ناتوانی ایفا می کنند.
روش: پژوهش انجام شده، پژوهشی نظری بود. در حوزه مباحث مربوط به الگو ها و فراهم کردن ارزیابی آن ها؛ تعیین مفروضه های اساسی در رابطه با الگو ها، تعاریف و اصطلاحات از اهمیت ویژه و تعیین کننده ای برخوردار است. بدین منظور، نخست مبانی نظری الگوهای ناتوانی که در علوم توان بخشی مطرح هستند؛ مورد معرفی، توضیح و توصیف قرار گرفتند. در ادامه به تبیین ارتباط بین این الگو ها با یکدیگر پرداخته شد و پس از آن به ارزیابی با استفاده از روش تجزیه و تحلیل منظم و به تبیین ارتباط بین این الگو ها پرداخته شد و مورد بحث نیز قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که پژوهش و شناخت مبانی نظری الگو های ناتوانی می تواند چشم انداز روشنی را برای متخصصان، کارشناسان، درمانگران، آموزگاران، قانون گذاران و افراد با ناتوانی و سازمان هایشان فراهم آورد.
بررسی رابطه بین فعالیت های بعد از مدرسه (انجام تکلیف، میزان مطالعه و شرکت در کلاس های خصوصی) با پیشرفت تحصیلی ریاضی(3)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین فعالیت های بعد از مدرسه ازقبیل (ساعات انجام تکلیف، ساعات مطالعه کتاب درسی، ساعات مطالعه کتاب کمک درسی و ساعات شرکت در کلاس های خصوصی مربوط به ریاضی(3)) با پیشرفت تحصیلی ریاضی(3) و تعیین سهم هریک در میزان پیشرفت تحصیلی ریاضی(3) بوده است. برای این منظور از دانش آموزان پسر سال سوم تجربی شهر زنجان (ناحیه 1 و 2) نمونه ای به حجم 148 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در قالب 9 دبیرستان (11 کلاس) انتخاب شد. متغیرهای هوش، نوع مدرسه(فقط عادی – دولتی) و نوع سؤالات(نهایی کشوری) بعنوان متغیر کنترل در این رابطه مورد بررسی قرار گرفته اند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته و نتیجه آزمون ریون دانش آموزان استفاده شد. نمرات نهایی ریاضی(3) در پایان سال تحصیلی(خردادماه) به عنوان متغیر ملاک مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بین متغیرهای پیش بین بعد از کنترل هوشبهر تنها ساعات انجام تکلیف ریاضی(3) رابطه معنی داری را با پیشرفت تحصیلی ریاضی(3) دارد. درخصوص سهم فعالیت های بعد از مدرسه در پیشرفت تحصیلی نیز با توجه به رگرسیون سلسله مراتبی، در بین متغیرهای پیش بین تنها ساعات انجام تکلیف ریاضی(3) سهم معنی داری در پیشرفت تحصیلی ریاضی(3) دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که افزایش ساعات انجام تکلیف موجب ارتقاء پیشرفت تحصیلی ریاضی(3) شده است.
مقایسه شیوه مدیریت در مراکز آموزش عالی دولتی و غیر دولتی (از لحاظ شاخصهای هدفگذاری، تصمیم گیری، ارتباطات، انگیزش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تسهیلاتی برای پیموده مسیر دشوار تعلیم
حوزههای تخصصی:
چشم انداز مشاوره مدرسه ای؛ ایا مشاور مدرسه دیده شده است؟! (گفتگو با فریبا مجد تهرانی)
حوزههای تخصصی:
ابزارهای روان شناختی: پرسشنامه شادکامی اکسفورد
حوزههای تخصصی:
رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با سازگاری و شادکامی
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با سازگاری و شادکامی در دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان فسا بود. به لحاظ ماهيت و اهداف، اين پژوهش از نوع کاربردی و براي اجراي آن از روش همبستگي استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دختر شهرستان فسا می باشند بود که در سال 96-1395 در آنجا مشغول به تحصیل بودند که تعداد 200 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. در اين پژوهش از روش نمونه گيري خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. براي گردآوري داده ها از مقیاس تجدید نظر شده الگوهای ارتباط خانواده کوئرنرو فیتزپاتریک، مقیاس سازگاری، مقیاس شادکامی اکسفورد ارگیل، علی پور و نوربالا استفاده شد، که روايي و پايايي آنها مورد تأييد قرار گرفته است. تجزيه و تحليل اطلاعات حاصل از پرسشنامه ها در دو سطح آمار توصيفي و استنباطي انجام شد. در سطح آمار توصيفي از آمارهايي نظير ميانگين و انحراف معیار استفاده شد. در سطح آمار استنباطي از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتیجه حاصله نشان داد که بین الگوهای ارتباطی خانواده با سازگاری دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد، بین الگوهای ارتباطی خانواده با شادکامی دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد، الگوهای ارتباطی خانواده قادر به پیش بینی معنادار سازگاری دانش آموزان می باشند و الگوهای ارتباطی خانواده قادر به پیش بینی معنادار شادکامی دانش آموزان می باشند.