فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۸۵۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
تاب آوری ازجمله متغیرهایی است که جایگاه ویژه ای در حوزه های روانشناسی تحول، روانشناسی خانواده و بهداشت روانی یافته است، به طوری که هرروز برشمار پژوهش های مرتبط با این سازه افزوده شده است .پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش انطباق پذیری و خودکار آمدی در پیش بینی تاب آوری مسیر شغلی زنان شاغل اجرا گردید. این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را زنان شاغل یک شرکت در استان کهگیلویه و بویراحمد تشکیل دادند که بر اساس نمونه گیری در دسترس تعداد 132 نفر از آن ها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند.جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های انطباق پذیری شغلی ساویکاس(2012)، خودکارآمدی عمومی شرر(1982) و تاب آوری شغلی مورگان (2001)استفاده شد و با استفاده از نرم افزار و SPSS و PLSدر دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون جهت سنجش رابطه بین متغیرها و همچنین جهت پیش بینی متغیر ملاک(تاب آوری) رگرسیون گام به گام مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین خودکارآمدی عمومی و انطباق پذیری با تاب آوری رابطه مثبت معناداری وجود دارد.همچنین نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازندگی مناسبی برخوردار است.بنابراین نتیجه گرفته می شود که متغیرهای مستقل قادر به پیش بینی تغییرات متغیر وابسته هستند و انطباق پذیری و خودکارآمدی بالا باعث افزایش تاب آوری مسیر شغلی خواهد شد.
طراحی مدل تقویت ماندگاری سازمانی کارکنان دانش پایه: با استفاده از فن دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین و مهم ترین چالش های پیش روی سازمان ها، افزایش نیاز به کارکنان دانش پایه در سال های آینده است. پژوهش حاضر با هدف کشف چگونگی مدل مفهومی تقویت ماندگاری سازمانی کارکنان دانش پایه با تأکید بر شیوه های مدیریت منابع انسانی سازمان دهی شد. یافتن عوامل منابع انسانی مؤثر بر ماندگاری کارکنان دانش پایه با رویکرد کیفی انجام پذیرفت که در آن، چارچوبی از پیش تعیین شده مانند نظریه یا مدل وجود نداشت و این چارچوب براساس داده های گردآوری شده، طراحی شد. برای انجام پژوهش، ابتدا از طریق مطالعه سوابق پژوهش های پیشین، شناخت نسبتاً جامعی از ادبیات موجود در این زمینه حاصل شده و بر همین اساس نیز فهرستی مقدماتی از عوامل منابع انسانی اثرگذار بر ماندگاری سازمانی کارکنان دانش پایه فراهم شد. سپس این عوامل با روش دلفی تکمیل و نهایی شد. یافته های به دست آمده نشان می دهد که برنامه های منابع انسانی شامل توسعه ی مهارت ها، حقوق و مزایا، فرصت مشارکت، حمایت سازمانی و عدالت رویه ای، از طریق متغیرهای رضایت شغلی، تعهد سازمانی و اعتماد به مدیران می توانند قصد ماندن کارکنان دانشی را پیش بینی کنند.
بررسی رابطه بین بدبینی سازمانی و رفتار ضد شهروندی سازمانی با نقش میانجی حسادت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه بین بدبینی سازمانی و رفتار ضد شهروندی سازمانی با نقش میانجی حسادت سازمانی است. روش پژوهش همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای-تصادفی 191 دبیر شهر زاهدان از طریق سه پرسشنامه بدبینی سازمانی، رفتار ضد شهروندی سازمانی و حسادت سازمانی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی، مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزارspss21 و لیزرل استفاده شد. بر اساس یافته ها بین بدبینی سازمانی، رفتار ضد شهروندی سازمانی و حسادت سازمانی رابطه ای مثبت و معنی دار وجود داشت (001/0p<). بدبینی سازمانی بر رفتار ضد شهروندی سازمانی به طور مستقیم اثر نداشت اما به طور غیرمستقیم و از طریق متغیر حسادت سازمانی بر رفتار ضد شهروندی سازمانی اثر مثبت داشت. بنابراین میتوان پذیرفت که گسترش بدبینی سازمانی حسادت سازمانی را به دنبال دارد که پیامد آن نیز بروز رفتارهای ضد شهروندی سازمانی است. از آنجا که ریشه بدبینی سازمانی به بی اعتمادی برمی گردد از این رو مدیران می توانند با گسترش اعتماد سازمانی از میزان بدبینی سازمانی کارکنان بکاهند.
فراتحلیل همبسته های روانشناختی کارآفرینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر فراتحلیل همبسته های روانشناختی کارآفرینی در ایران بود.روش: روش پژوهش حاضر از نوع فراتحلیل است. از این رو با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی همچون جهاد دانشگاهی، پایگاه اطلاعاتی نور و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات به بررسی مطالعات و پژوهش های مربوط پرداخته شد. نمونه مطالعات مورد استفاده 36 مورد که از سال 1387 تا 1396 در ایران انجام شده بود. ابزار اندازه گیری این پژوهش چک لیست فراتحلیل بود. داده های حاصل از مطالعه با استفاده از روش اندازه اثر برای مدل اثرهای ثابت با استفاده از نرم افزار فراتحلیل (ویرایش دوم) مورد تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از ویرایش دوم نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین اندازه اثر کلی برابر 0.30 که در سطح 0.001 معنادار است. بنابراین میانگین اندازه اثر پژوهش حاضر (0.307) را میتوان مطابق با جدول تفسیر اندازه اثر کوهن متوسط ارزیابی نمود.نتیجه گیری: بین عوامل رفتاری، جایگاه مهار و تحمل ابهام، نوآوری، ویژگی های روانشناختی، کیفیت زندگی کاری و رفتار شهروندی، اضطراب اجتماعی و خودباوری، هوش هیجانی، ویژگی های شخصیتی و روانشناختی، آموزش کارآفرینی بر رشد صفات شخصیتی، خودرهبری، کیفیت زندگی، مدیریت دانش و سلامت سازمانی، درگیری شغلی، هوش شناختی و تحمل ابهام، هوش سازمانی، خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی، سرمایه اجتماعی، سلامت روحی و جسمی، عزت نفس و خلاقیت، مولفه های هوش هیجانی، عوامل روانشناختی توانمندسازی، سبکهای تفکر، انگیزه پیشرفت، پیشرفت تحصیلی و خلاقیت با کارآفرینی اندازه اثر معنادار وجود دارد.
طراحی مدل برندمنابع انسانی در سازمانهای دولتی ایران به روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه ی پایدار، یک هدف استراتژیک کلیدی در سازمان های دولتی است. محققان بر این باور هستند که توسعه پایدار می تواند با گسترش دامنه منابع انسانی و نقش های بازاریابی سنتی به ابعاد گستره تر مدیریت منابع انسانی و برندمحور، تحقق یابد. «برندسازی منابع انسانی» رویکرد نسبتاً جدید برگرفته از «بازاریابی» است و به منزله روح بازاریابی منابع انسانی است. این عرصه در حال ظهور، فرصت بزرگی برای توسعه ارزش ویژه کارکنان و تثبیت موقعیت سازمان های دولتی به عنوان برند، فراهم می کند. هدف این پژوهش طراحی مدل برندسازی منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران به روش فراترکیب می باشد. پژوهش حاضر به صورت پژوهش ترکیبی (کیفی – کمّی) انجام شده است. بر این اساس در مرحله اول تحقیق به منظور ارایه مدل جامع برند منابع انسانی، از روش پژوهشی کیفی فراترکیب سندلوسکی و باروسو (2007) استفاده شده است. بدین ترتیب که بعد از شناسایی مقولات، مفاهیم و کدهای برند منابع انسانی و ارزیابی روایی و پایایی آن، مدل مفهومی اولیه تحقیق شکل گرفت. در مرحله دوم تحقیق که روش پیمایشی را شامل می شود با استفاده از نظرات خبرگان و ارزیابی ضریب نسبی و شاخص روایی محتوا (CVR-CVI)، تبیین مدل برندسازی منابع انسانی میسر گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های استخراجی از روش فراترکیب (مدل تحقیق) مورد تأیید جامعه خبرگان قرار گرفت.
پیش بینی فرسودگی عاطفی براساس سايش اجتماعي و تعارض كار- خانواده با فرسودگي عاطفي معلمان ابتدايي كرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعيين رابطه بين سايش اجتماعي و تعارض كار- خانواده با فرسودگي عاطفي معلمان ابتدايي كرمان بود. پژوهش از نظر هدف، كاربردي و از نظر روش توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري پژوهش شامل كليه معلمان دوره ابتدايي شهر كرمان به تعداد 1600 نفر (1200 زن و 400 مرد) بود. حجم مطلوب نمونه با توجه به فرمول كوكران 310 نفر بود كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي 232 زن و 78 مرد به عنوان نمونه انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه هاي سايش اجتماعي دافي و همكاران (2002)، تعارض كار- خانواده كارلسون و همكاران (2000) و فرسودگي عاطفي مسلچ (1985) استفاده شد. براي تجزيه و تحليل داده ها از آزمون ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چندمتغيره استفاده شد. يافته ها نشان داد كه بين سايش اجتماعي، سايش همكار و سايش سرپرست با فرسودگي عاطفي معلمان رابطه مثبت و معناداري وجود دارد (05/0≥P). همچنین، بین تعارض کار- خانواده و تعارض خانواده- کار با فرسودگی عاطفی معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (05/0≥P). علاوه بر اين، سايش اجتماعي و تعارض كار- خانواده در مجموع قادرند 6/56 درصد از تغييرات فرسودگي عاطفي معلمان دوره ابتدايي را به طور معني داري پيش بيني كنند (566/0R 2 =). با توجه به نتايج پژوهش مي توان بيان كرد معلماني كه سايش اجتماعي و تعارض كار- خانواده در آنها كم تر است، از سطح فرسودگي عاطفي پايين تري برخوردارند.
بررسی نقش میانجی رضایت شغلی در رابطه بین سبک های دلبستگی و تعهد سازمانی در کارکنان اداره بهزیستی شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک دلبستگی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی در کارکنان اداره بهزیستی شهریار صورت گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان شاغل در اداره بهزیستی شهرستان شهریار بود که در مجموع 148 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان به دست آمد که 118 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه سبک دلبستگی کالینز و رید (1990)، رضایت شغلی هاكمن و اولدهام (1975) و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و میر (1996) را شامل می شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و تحلیل مسیر توسط نرم افزارهای آماریSPSS و Lisrel استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه ی بین سبک دلبستگی ایمن با رضایت شغلی و تعهد سازمانی مثبت معنادار، بین سبک دلبستگی اجتنابی با رضایت شغلی و تعهد سازمانی منفی معنادار بود. رابطه ی بین سبک دلبستگی اضطرابی با رضایت شغلی معنادار نبود، امّا رابطه ی آن با تعهد سازمانی معنادار بود. نتایج تحلیل رگرسیون به روش همزمان نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با مقدار (540/0 =ß 1 و 324/0 =ß 2 ) و سبک دلبستگی اجتنابی با مقدار (267/0- =ß 1 و 217/0- =ß 2 ) پیش بین معنادار رضایت شغلی و تعهد سازمانی بودند. نتایج تحلیل مدل مسیر نیز نشان داد که تنها اثرات سبک دلبستگی ایمن با رضایت شغلی و تعهد سازمانی مورد تأیید قرار گرفت. به طوری که، سبک دلبستگی ایمن نه تنها به صورت مستقیم، بلکه به طور غیرمستقیم از طریق میانجیگری متغیر رضایت شغلی بر تعهد سازمانی اثر معنادار داشت. نتیجه گیری: با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که سبک های دلبستگی به ویژه دلبستگی ایمن نقش مهمی در رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان بهزیستی ایفا می کند.
بررسی مشکلات سازمانی بخش کنترل کیفیت شرکت های داروسازی شبه دولتی و خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی مشکلات سازمانی بخش کنترل کیفیت شرکت های داروسازی شبه دولتی و خصوصی می باشد. پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی است که در بخش کنترل کیفیت شرکت های داروسازی شبه دولتی و خصوصی، در دو مرحله صورت پذیرفت. در این مطالعه ماتریس SWOT جهت تعیین موقعیت استراتژیک بخشها استفاده گردید. ابزار گردآوری دو پرسشنامه بود. در پرسشنامه اول به روش بارش افکار نظرات مدیران و روسای مسئول بخش ها عنوان شد. در پرسشنامه دوم اولویت بندی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید توسط 80 نفر مدیران، روسا و کارشناسان کلیدی بخشهای کنترل کیفیت مشخص گردید. با توجه به تحلیل SWOT، موقعیت بخشهای کنترل کیفیت شرکت های شبه دولتی و خصوصی از نظر عوامل داخلی و خارجی به ترتیب شرکت های شبه دولتی 55/2 و 25/2، شرکت های خصوصی 67/2 و 55/2 بود. نتایج نشان می دهد که بخش های کنترل کیفیت شرکت های داروسازی خصوصی با کسب موقعیت استراتژیک تهاجمی (SO) از جایگاه نسبتاً خوبی برخوردار هستند و بخش کنترل کیفیت شرکت های داروسازی شبه دولتی در موقعیت رقابتی (ST) قرار دارند.
شناسایی شایستگیهای مورد نیاز مشاوران کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش های متنوع پیش روی کارآفرینان، لزوم پروش مشاورانی که دارای قابلیت های ویژه و شایستگیهای مورد نیاز برای ارائه خدمات مشاوره به کارآفرینان باشند را ایجاب می کند. توجه به قابلیت ها و شایستگی های کارآفرینانه ی آنان و ارتقای این شایستگی ها، به میزان چشم گیری بر موفقیت کسب وکار های کشور تأثیرگذار است. این تحقیق با هدف شناسایی ابعاد مختلف شایستگیهای مورد نیاز مشاوران کسب وکار انجام گرفت. روش انجام این پژوهش دارای رویکردی آمیخته بوده که روش گرد آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه با خبرگان و در بخش کمی نیز از ابزار پرسشنامه استفاده شده است.جامعه آماری شامل مشاوران کلیه شرکت های خدمات فنی مهندسی، شرکت های مشاور مهندسی و کلیه مشاوران مستقل در شهر تهران هستند. شیوه تجزیه تحلیل داده ها در بخش کیفی تحلیل محتوا و در بخش کمی بصورت توصیفی و مدل معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شایستگیهای «انگیزه بخشی، انرژی بخشی و امیدبخشی»، «محرمانه پنداشتن اطلاعات کارآفرینان و حفظ حقوق مالکیت فکری آنان»، «توانایی مربی گری، تسهیل گری و مدیریت بحث ها در کارگاه های آموزشی»، «هوشیاری نسبت به فرصت های جدید کاری»، «توانایی کسب اطمینان و اعتماد کارآفرینان»، «قدرت تجزیه و تحلیل مسائل»، «تخصص و دانش عمیق در یک صنعت یا بازار هدف»، «استفاده از ابزار شبکه سازی به منظور ایجاد و حفظ روابط حرفه ای»، «توانایی تهیه طرح کسب وکار» و «هوشیاری نسبت به آخرین روند ها و تغییرات محیط» شایستگیهایی هستند که دارای بیشترین اولویت مورد نیاز مشاوران کارآفرینی بوده و نیازمند توجه و تقویت ویژه ای می باشند.
نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای رانندگان پایانه های بین شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری،کلیه رانندگان مرد اتوبوس های بین شهری پایانه های شهر تهران بود. از جامعه مورد نظر نمونه ای به حجم 210 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه سبک های مقابله ای (اندلر و پارکر، 1990)،پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو(کاستا و مک کری، 1992)،پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی(دنیس و وندورال، 2010)پاسخ دادند. تحلیل داده ها و ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بر اساس نرم افزار Amos-21 و SPSS-19 انجام شد. نتایج نشان داد بین ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی با سبک مقابله ای مساله مدار رابطه منفی و با سبک مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0>p). بین ویژگی های شخصیتی برونگرایی، سازگاری، وظیفه شناسی با سبک مقابله ای مساله مدار رابطه مثبت و با سبک مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (05/0>p). اما بین ویژگی شخصیتی گشودگی در برابر تجربه با سبک های مقابله ای رابطه معناداری یافت نشد. همچنین، روان رنجورخویی، برون گرایی و وظیفه شناسی اثر غیرمستقیم بر سبک مقابله ای مساله مدار از طریق انعطاف پذیری شناختی دارند (05/0>p). ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی و وظیفه شناسی اثر غیرمستقیم بر سبک مقابله ای هیجان مدار از طریق انعطاف پذیری شناختی دارند (05/0>p).).اثرات غیر مستقیم ویژگی های شخصیتی بر سبک مقابله ای اجتنابی از طریق انعطاف پذیری شناختی رد شد (05/0<p).در کل می توان گفت ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی، برونگرایی و وظیفه شناسی از طریق انعطاف پذیری شناختی بر سبک های مقابله ای مساله مدار و هیجان مدار تاثیر می گذارند.
اصل معلم است..
حوزههای تخصصی:
رابطه تعارض کار- خانواده و راهبردهای مقابله ای در کارمندان شهرداری منطقه 19 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تعیین رابطه بین تعارض کار-خانواده و راهبردهای مقابله ای است. روش انجام پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارمندان شهرداری منطقه 19 شهر تهران و نمونه پژوهش 100 نفر از کارمندان است که به روش تصادفی انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه تعارض کار خانواده کارلسون، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و پرسشنامه دموگرافیک استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین تعارض کار- خانواده و راهبرد مقابله مستقیم، فاصله گرفتن، پذیرش مسئولیت و گریز اجتناب رابطه معنادار وجود دارد، ولی بین نمرات تعارض کار-خانواده با راهبرد خودکنترلی کارمندان شهرداری رابطه معناداری وجود ندارد.
من معلم هستم
حوزههای تخصصی:
پایایی سنجی و اعتباریابی پرسشنامه نهادینه شدن شغلی در بین کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پایایی سنجی و اعتباریابی پرسشنامه نهادینه شدن شغلی بود. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه بوعلی سینا همدان می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نمونه ای به حجم 265 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه نهادینه شدن شغلی استفاده شد. در این مطالعه پس از بررسی روایی محتوا جهت بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی اکتشافی و برای بررسی پایایی از آلفای کرونباخ و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS16استفاده شد. بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی پرسشنامه نهادینه شدن شغلی در شش عامل تحت عناوین تناسب با سازمان، فدا کردن برای سازمان، پیوند با سازمان، تناسب با جامعه، فدا کردن برای جامعه و پیوند با جامعه تقسیم بندی شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب همبستگی آلفای کرونباخ برای تناسب سازمانی (76/0)، فدا کردن برای سازمان (72/0)، پیوند با سازمان (82/0)، تناسب با جامعه (73/0)، فدا کردن برای جامعه (75/0) و پیوند با جامعه (70/0) محاسبه شد. نتایج این مطالعه نشان داد، پرسشنامه 18 سوالی بدست آمده، مقیاس مناسبی برای سنجش نهادینه شدن شغلی است.
نقش سه آسیب هنجاری بر سرمایه روان شناختی و تعالی یابی: مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه آسیب های هنجاری (تعارض هنجاری، بیگانگی شغلی و بی هنجاری سازمانی) با سرمایه روان شناختی و تعالی یابی شغلی است. پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان شرکت صنایع چاپ و بسته بندی آسان قزوین در شهر قزوین بود که از بین آن ها 256 نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه تعارض هنجاری (مانریکو دی لارا و همکاران، 2009)، پرسش نامه بیگانگی شغلی (بانایی و ریسل، 2007)، پرسش نامه بی هنجاری سازمانی (مانریکودی لارا و رودریگز، 2007)، پرسش نامه سرمایه روان شناختی (مک گی، 2011) و پرسش نامه تعالی یابی شغلی (تیمز و همکاران، 2012) بودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگو سازی معادله ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین تعالی یابی شغلی با سرمایه روان شناختی رابطه مثبت و معنادار ( 01/0p<) ، اما با بیگانگی شغلی و تعارض هنجاری رابطه منفی و معنادار (05/0p<) وجود دارد. سرمایه روان شناختی با بیگانگی شغلی ( 01/0p<) ، با تعارض هنجاری (05/0p<) و با بی هنجاری سازمانی ( 01/0p<) دارای رابطه منفی و معنادار بود. نتایج مدل سازی معادله ساختاری و تحلیل واسطه ای نشان داد سرمایه روان شناختی متغیر واسطه ای کامل در رابطه بیگانگی کاری و بی هنجاری سازمانی با تعالی یابی شغلی است. نتایج نشان داد که آسیب های هنجاری می توانند از طریق تضعیف سرمایه روان شناختی، تعالی یابی شغلی کارکنان را تضعیف نمایند.
پیش بینی انطباق پذیری مسیر شغلی پرستاران از طریق مولفه های تئوری سیستم انگیزشی فورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی کننده های انطباق پذیری مسیر شغلی پرستاران است. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران بیمارستان های شهر تهران در سال۱۳۹۵ بود(۵۰ هزار نفر) که تعداد ۳۲۰ نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی، مقیاس خودکارآمدی عمومی، پرسشنامه جهت گیری هدف،مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده، پرسشنامه خوشبینی یا آزمون بازنگری شده جهت گیری زندگی بود که پس از توزیع و جمع آوری، داده ها توسط روش تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد سه مولفه از تئوری سیستم انگیزشی شامل خودکارآمدی، جهت گیری هدف و خوشبینی پیش بینی کننده انطباق پذیری مسیر شغلی پرستاران است. نتیجه گیری : با اتکا به یافته های این پژوهش می توان مداخلاتی را با هدف افزایش انطباق پذیری شغلی پرستاران طراحی نمود و با بهبود این مولفه های انگیزشی (از قبیل خودکارآمدی، جهت گیری هدف و خوشبینی)، آنها را به منابعی مجهز کرد تا بتوانند خود را به بهترین شکل با شرایط کاری انطباق دهند.
بررسی نقش تعدیل گر حمایت اجتماعی و ارتباط آن با استرس و رضایت شغلی کارکنان منطقه ی فراساحلی پارس جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین استرس و رضایت شغلی با حمایت اجتماعی در کارکنان منطقه ی فراساحلی پارس جنوبی است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و کاربردی است. نمونه پژوهش 120 نفر از جامعه ی 2000 نفری کارکنان شرکت ملی گاز ایران در چند فاز منطقه ی پارس جنوبی بودند که به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های اطلاعات فردی و شغلی- حرفه ای، استرس شغلی، رضایت شغلی و حمایت اجتماعی بودند. از آزمون های: t تک گروهی و دو گروه همبسته و کروسکال واریس برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد میزان «استرس شغلی»، «رضایت شغلی» و «حمایت اجتماعی» کارکنان پایین تر از حد متوسط است. استرس با رضایت شغلی ارتباط معنادار و منفی و با حمایت اجتماعی ارتباط مثبت و معنادار دارد. ارتباط معناداری بین رضایت شغلی و حمایت اجتماعی یافت نشد. میزان «استرس شغلی» و «حمایت اجتماعی» از طریق «سن، سابقه خدمت و اضافه کاری ماهانه» قابل پیش بینی است. تفاوت معنا داری در میزان «استرس شغلی» مردان و زنان؛ هم چنین در میزان «استرس شغلی»، «رضایت شغلی» و «حمایت اجتماعی» کارکنان مجرد و متأهل با ارجحیت کارکنان مجرد مشاهده شد. نتایج نشان داد پایین بودن میزان استرس نشان دهنده ی کم بودن انگیزه ی کارکنان در ارتباط با کار است. فقدان ارتباط معنادار بین رضایت شغلی و حمایت اجتماعی بیان گر تأثیر کم رضایت شغلی از زیرمقیاس هایی تحت پوشش حمایت اجتماعی در مقایسه با سایر عوامل است. رابطه ی مثبت بین استرس و حمایت اجتماعی، مدیران را ملزم به اتخاذ راهکارهایی جهت افزایش حمایت اجتماعی و افزایش انگیزه، می کند.
بررسی رابطه خودپنداره، کیفیت زندگی و سلامت روانی مربیان مهدکودک استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه خودپنداره با کیفیت زندگی و سلامت روانی مربیان مهدکودک استان تهران است. این پژوهش از نوع همبستگی است، که در آن از سه پرسشنامه خودپنداره بک، مقیاس کوتاه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و سلامت عمومی استفاده شد. جامعه آماری شامل مربیان مهدکودک که در سال 1391 در استان تهران مشغول به فعالیت بود، که به روش تصادفی ساده 289 نفر انتخاب شدند. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که زیرمقیاس های خودپنداره بک با زیر مقیاس های سلامت عمومی رابطه مستقیم و معناداری را نشان می دهد. تمام زیرمقیاس های آزمون خودپنداره ی بک با زیرمقیاس های کیفیت زندگی و کیفیت زندگی به صورت کلی و هم چنین سلامت روانی و زیرمقیاس های آن ارتباط مستقیم و معنی داری دارند. هم چنین بیشتر مؤلفه های خودپنداره می توانند زیرمقیاس های کیفیت زندگی و سلامت روانی را پیش بینی نمایند. بنابراین به نظر می رسد که تلاش برای ارتقا خودپنداره، گامی مؤثر در جهت اعتلای سلامت روانی و کیفیت زندگی مربیان مهد است.
مقایسه فرسودگی، استرس و رضایت شغلی در بین ماماهای شاغل در بیمارستان ها و مراکز بهداشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه فرسودگی، استرس و رضایت شغلی بین ماماهای شاغل در بیمارستان ها و مراکز بهداشتی انجام شد. این پژوهش یک پژوهش توصیفی و از نوع علی مقایسه ای می باشد. جامعه ی آماری پژوهش حاضر کلیه ماماهای شاغل در بیمارستان ها و مراکز بهداشتی شهر دورود در سال(1397) بود که از بین ماماهای شاغل در بیمارستان ها و ماماهای شاغل در مراکز بهداشتی تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. ابزارهای گردآوری دادهها پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (1985)، پرسشنامه استرس شغلی فیلیپ ال رایس (1997) و پرسشنامه رضایت شغلی (JDI) بودند. به منظور تحلیل داده ها از آمار استنباطی شامل تحلیل واریانس چندمتغیره و یک راهه استفاده شد. نتایج نشان داد، تفاوت معنی داری در ترکیب خطی نمرات فرسودگی شغلی، استرس شغلی و رضایت شغلی در بین ماماهای شاغل در بیمارستان ها و ماماهای شاغل در مراکز بهداشتی وجود دارد (0001/0= سطح معناداری، 406/22= مقدار و 785/0 =لامبدای ویلکز). همچنین یافته ها نشان داده است که، 21 درصد از واریانس متغیرهای وابسته توسط متغیرهای گروه بندی یعنی ماماهای شاغل در بیمارستان ها و ماماهای شاغل در مراکز بهداشتی تبیین می گردد.
ساخت و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه ی گذار از دانشگاه به کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تدوین و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه گذار از دانشگاه به کار طراحی شد. جامعه آماری این پژوهش دانش جویان دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 بودند. از این جامعه، نمونه ای با حجم 330 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روشهای آماری مورد استفاده شامل آمار توصیفی و تحلیل استنباطی به روش تحلیل عوامل بود. ضرایب آلفا، همسانی درونی مناسبی برای مقیاسهای چهارگانه ی دغدغه ی ، کنترل ، کنجکاوی و اعتماد گذار از دانشگاه به کار نشان داد. پایایی پرسشنامه به دو روش ضریب آلفا و بازآزمایی محاسبه گردید. ضرایب آلفا از 77/0 ( دغدغه ی گذار از دانشگاه به کار) تا 86/0(نمره کل گذار از دانشگاه به کار) بود. و ضریب بازآزمایی با فاصله زمانی دو هفته بین 67/0 (دغدغه گذار از دانشگاه به کار) تا 88/0 (کنجکاوی گذار از دانشگاه به کار) بود. نتایج تحلیل عاملی تائیدی نشان داد وجود چهار عامل در ساختار 32 سوالی (در بررسی و حذف سوالات در تحلیل آلفا باقی ماند مدل چهار عاملی گذار از دانشگاه به کار دغدغه، کنترل، کنجکاوی و اعتماد گذار از دانشگاه به کار) می تواند برازش مناسبی با پاسخ های آزمودنی ها به سوالات پرسشنامه ی 32 سوالی گذار از دانشگاه به کار داشته باشد. روایی همگرا از طریق رابطه بین مقیاسهای چهارگانه ی گذار از دانشگاه به کار و پرسشنامه های انطباق پذیری مسیر شغلی و خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی مورد بررسی قرار گرفت. همبستگی بین مجموع مقیاسهای گذار از دانشگاه به کار و ابزار های ملاک مثبت و معنادار بود(01/0p<). به طور کلی نتایج این پژوهش از کفایت مقیاسهای چهارگانه ی گذار از دانشگاه به کار در سنجش میزان آمادگی گذار از دانشگاه به کار دانش جویان حمایت کرد . کلید واژه : ساختار روانسنجی-گذار از دانشگاه به کار -پرسشنامه های انطباق پذیری مسیر شغلی- پرسشنامه ی خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی-دانش جویان دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان.