فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۴٬۳۹۲ مورد.
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
101 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری پیشتازی مسیرشغلی انجام گرفت. روش: روش پژوهش کیفی و با استفاده از روش الگو سازی تفسیری-ساختاری (ISM)است. جامعه پژوهش در بخش بررسی متون شامل کلیه مقالات، پایان نامه ها و کتب مربوط از سال 1996 تا 2023 بود. در بخش مصاحبه با متخصصان، جامعه پژوهش شامل متخصصان رشته مشاوره شغلی و روانشناسان صنعتی و سازمانی (اعم از اعضای هیات علمی و مشاوران شاغل در مراکز مشاوره) در سال 1402 بودند. در این پژوهش داده ها با استفاده از پرسشنامه ویژگی های دموگرافیک، پرسشنامه مقایسه زوجی و مصاحبه با متخصصان گردآوری شد و با استفاده الگوسازی ساختاری-تفسیری و تحلیل میک مک(MICMAC )مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که 10 عامل بر پیشتازی مسیرشغلی اثر گذار است و بر اساس الگوی تفسیری-ساختاری، در بردارنده سه سطح متغیرهای مستقل یا کلیدی، ارتباطی و وابسته است. متغیررفتارهای پیشتازانه به عنوان متغیر مستقل و کلیدی، دارای بیشترین نفوذ و کمترین وابستگی درمقایسه با متغیرهای مطرح در سطوح دیگر در الگو بود. نتیجه گیری: پیشتازی در مسیرشغلی مستلزم مجهز شدن به رفتارها، شناخت ها و مهارت های ویژه ای است که به فرد قابلیت کنترل، هدایت و پیشبرد موفقیت آمیز مسیر شغلی را می دهد. لذا توجه به این مهارت ها و کسب شایستگی های مرتبط با آنها زمینه ساز ارتقاء تعالی مسیرشغلی در دنیای امروز را فراهم می کند.
پیش بینی بلوغ عاطفی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی همدلی در دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هیجانات و عواطف انسان نقش مهمی در سلامت روان ایفا می کنند. در این رابطه، بلوغ عاطفی مهارتی است که هیجانات را در برابر خواسته های محیطی مدیریت می کند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بلوغ عاطفی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجیگری همدلی در دانشجویان صورت گرفت.
روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1402 بود که از بین آن ها 353 نفر به روش نمونه گیری دردسترس وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1990)، پرسشنامه طرحواره یانگ (1998) و مقیاس همدلی هیجانی متعادل مهرابیان و اپستین (1972) استفاده شد. جهت بررسی نقش متغیر میانجی روش مدل یابی معادلات ساختاری به کار گرفته شد.
یافته ها: یافته های حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین طرحواره های ناسازگار اولیه با بلوغ عاطفی و همدلی همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. همچنین بلوغ عاطفی با همدلی دارای همبستگی مثبت و معناداری است. یافته های حاصل از مدل معادلات ساختاری بیان کرد رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و بلوغ عاطفی به طور بی واسطه برقرار است و همدلی نمی تواند این رابطه را میانجیگری کند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، تاثیر طرحواره های ناسازگار اولیه بر بلوغ عاطفی می تواند بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله با آموزش خودگویی بر سلامت روان و حساسیت به طرد در افراد وابسته به سوءمصرف مواد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله با آموزش خودگویی بر سلامت روان و حساسیت به طرد در افراد وابسته به سوءمصرف مواد انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان تمامی 470 نفر مراجعه کننده دارای اختلال مصرف مواد افیونی به مرکز درمان سرپایی نسیم رهایی در سال 1401، 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در سه گروه 20 نفری به شیوه تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد سلامت روان (کیز، 2002) و پرسشنامه حساسیت به طرد (فلدمن، 1996) بود. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه آموزش مهارت حل مسأله، گروه آزمایش دوم تحت 10 جلسه آموزش خودگویی و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل گردید. یافته ها نتایج نشان داد که اثر هر دو روش آموزشی در کاهش حساسیت به طرد و افزایش سلامت روانی در افراد دارای اختلال مصرف مواد افیونی معنادار بود. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که آموزش مهارت حل مسأله در کاهش حساسیت به طرد در مرحله پیگیری اثربخش تر از آموزش خودگویی بود اما بین تأثیر دو روش بر سلامت روانی تفاوتی مشاهده نشد. در نتیجه متخصصان و درمانگران حوزه اعتیاد به منظور ارتقای عملکرد روانی و پیشگیری از عود مصرف در معتادان می توانند در کنار دارو درمانی و دیگر روش های متداول از این شیوه های آموزشی نیز استفاده کنند.
The Discursive Psychology Perspective on the Hope Discourse and Sharing Issue(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: The present study aims to investigate the discursive practice and rhetoric of hope in higher and lower-sharing people. Method: participants comprised 17 mothers married for 10 to 25 years with at least two children selected through purposive sampling. The present research was conducted with a qualitative approach and an interpretive paradigm. In-depth interviews were used to collect data and data analysis was done using discursive analysis. In order to discourse analyze in the field of discursive psychology, the discursive practice and rhetoric of the hope discourse and sharing were investigated. Findings: Higher-sharing participants enjoyed a wider discourse scope and higher dynamic and active relationships. They cared about the family environment peace, the harmony of spouses in their life route, raising children, and providing a suitable environment for their development, and used rhetoric that were harmonious and appropriate to the content in their words and behavior. Conclusion: Higher-sharing participants enjoyed a more hopeful rhetoric than the lower-sharing participants.
Comparing the Effectiveness of Reality Therapy and Emotion-Focused Therapy on the Symptoms of Love Trauma in women with Love Failure(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This research was conducted to compare the effectiveness of reality therapy and emotion-oriented therapy on the symptoms of love trauma in women with love failure. This study was a type of applied and quasi-test research using the pre-test-post-test plan with a follow-up test. The statistical population of the research was all the people who were referred to Aramandish and Chaman clinics in Tehran in 2022, 45 people were selected as a statistical sample based on purposeful sampling. 15 people were in group experiment 1 (reality therapy), 15 people were in experiment 2 (excitement) and 15 people were in the control group. The data collection tool was Love Trauma Inventory (LTI), Rosse (1999). Data analysis was done through the analysis of variance tests with repeated measures. The findings showed that reality therapy and emotion-oriented intervention have a significant effect on the symptoms of emotional failure. The results also showed that there is no significant difference between the two groups of experiments 1 and 2 (reality therapy and emotional therapy). Therefore, it can be concluded that both reality therapy and emotion-oriented interventions can be used for emotional failure syndromes.
اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۲۳۹-۲۱۲
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود رضایت زناشویی بود. روش: روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه شاهد می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه سعادت آباد در سال 1400 تشکیل دادند. برای نمونه گیری ابتدا به صورت در دسترس با همه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره امین پژوه و مرکز مشاوره بینش مصاحبه شد. پس از انجام مصاحبه مبنی بر خودافشاگری زناشویی، 47 زوج دارای تعارض تشخیص داده شدند که همه داوطلب شرکت در جلسات درمانی بودند. از میان آن ها 32 زوج به صورت تصادفی در گروه آزمایش (16 زوج) و کنترل (16 زوج) گمارش شدند. برای آزمون فرضیه از تحلیل کوواریانس در محیط شد. یافته ها: همان طور که در جدول 11-4 ملاحظه می شود نسبت F تحلیل کواریانس برای عمکرد خانواده (2/26F= و 001/0P=)، و برای رضایت زناشویی (3/37F= و 001/0P=)، به دست آمدند. این یافته ها نشان می دهند که در متغیرهای وابسته شامل عملکرد خانواده و رضایت زناشویی بین گروه های گواه و آزمایش تفاوت معنی دار دیده می شود. بنابراین، فرضیه اصلی پژوهش در سطح(001/0)تأیید می شوند. اندازه مجذور اتا نشان می دهد که 31 درصد از تغییرات درون گروهی به وسیله آموزش راهبردهای مدیریت هیجان بر رضایت زناشویی تبیین می شود، همچنین آموزش راهبردهای هیجان مدار توانسته است، بین کلیه خرده مقیاس های رضایت زناشویی، بجز خرده مقیاس حل تعارض، تاثیر معناداری ایجاد کند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت راهبردهای مدیریت هیجان بر رضایت زناشویی تاثیر دارد در نتیجه از این آموزش می توان در مداخلات زوج درمانی استفاده کرد.
طراحی الگوی پیدایش اثر منسانی در انتخاب مدیران سازمان های دولتی با روش مدلسازی ساختاری تفسیری (مورد مطالعه: سازمان های دولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پیدایش اثر منسانی در سازمان های دولتی با روش مدلسازی ساختاری تفسیری انجام شده است. روش: این پژوهش برپایه پژوهش های آمیخته و به صورت کیفی و کمی در فلسفه قیاسی استقرایی می باشد و از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان مشتمل بر استادان دانشگاه در حوزه مدیریت رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی و همچنین مدیران ارشد سازمان های دولتی می باشند که اعضای نمونه آن با روش نمونه گیری در دسترس و براساس اصل کفایت نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته است که روایی و پایایی آن به ترتیب با استفاده از روایی نظری و پایایی درون کدگذار و میان کد گذار آزمون شد، همچنین ابزار گرداوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با روش روایی اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون سنجیده شد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری با نرم افزار اطلس تی استفاده شد. همچنین به منظور تحلیل کمی از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده گردید.یافته ها: یافته های این پژوهش مشتمل بر عوامل موثر بر شکل گیری پدیده ی اثر منسانی و ارائه مدل آن است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش مشتمل بر طراحی الگوی پیدایش اثر منسانی است، مدل اثر منسانی در این پژوهش در چهار سطح اصلی و براساس بسترهای شکل گیری، علل اثر منسانی، ابعاد اثر منسانی و پیامدهای آن تدوین شده است.
نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین استرس ادراک شده و تصویر بدن با بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: بهزیستی ذهنی می تواند نقش سازگارانه ای در مواجهه با شرایط نامساعد و استرس زا ایفا کند لذا هدف پژوهش نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین استرس ادراک شده و تصویر بدن با بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار شهر تهران بود.
روش : پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحظ گرداوری داده ها کمی توصیفی از نوع همبستگی بود جامعه آماری تمامی زنان ورزشکار مراجعه کننده به باشگاه های ورزشی در شهر تهران در سال 1399، بازه سنی(50-20 سال) بودند.250نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی ذهنی دینر و همکاران(1985)، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن، کمارک و مرملستین(1983) و پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن وینستد و جان دا(1987) بود . داده ها با استفاده از روش همبستگی اسپیرمن و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار spss و PLS تحلیل شد.
یافته ها: به طور کلی تحلیل مسیر نشان داد که شفقت به خود در مسیر تصویر بدن به بهزیستی نقش میانجی داشت، نتایج نشان داد که استرس ادارک شده و شفقت به خود توانست بهزیستی ذهنی را پیش بینی کندهمچنین تحلیل مسیر نشان داد که شفقت به خود در مسیر بین استرس ادارک شده و بهزیستی ذهنی توانایی نقش میانجی را نداشت. در مسیر تصویر بدن به بهزیستی نقش میانجی داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان نتیجه گیری کرد که راهبردهایی که شفقت به خود را افزایش می دهد می تواند تصویر بهتری از تصویر بدن ارایه دهد و بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار را افزایش دهد.
شناسایی عوامل موثر بر آشفتگی زناشویی با استفاده از تحلیل مضمون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر آشفتگی زناشویی با استفاده از تحلیل مضمون بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و درصدد بود با استفاده از روش تحلیل مضمون به گردآوری، تحلیل و تفسیر موضوع پژوهش اقدام نماید. از این رو، مجموعه مقالات منتشر شده داخل و خارج کشور مربوط به 10سال اخیر که در حوزه آشفتگی زناشویی بودند، مورد بررسی قرار گرفت. اعتبارداده ها با ضریب اعتبار هولستی، روایی با معیارهای چهاربخشی گوبا و لینکولن (1994) و اعتبارسنجی الگو با گروه های کانونی با کاربست روش دلفی فازی بررسی شد.
یافته ها: تحلیل مقالات حاکی از استخراج 116مولفه در قالب 13عامل روانی، شناختی، جنسی-جسمی، ارتباطی، خانوادگی، آموزشی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی مذهبی، محیطی، عشق و نقش ها بود که دست به هم داده و باعث بروز آشفتگی زناشویی شدند. نشانه آشفتگی پریشانی عاطفی بوده که خود را در قالب طلاق عاطفی آشکار می کند. در نتیجه رخداد این پدیده؛ اختلال رفتاری، عاطفی و شناختی به عنوان پیامدهای آشفتگی زناشویی نمود پیدا کرده که متاسفانه دستاورد آن ناتوانی در حل مساله برای زوجین بوده و به دنبال آن شاهد اختلال در عملکرد خانواده خواهیم بود. با بروز اختلال در عملکرد خانواده نیز، تربیت صحیح فرزندان انجام نشده و دستاورد آن آسیب به جامعه خواهد بود.
نتیجه گیری: به متخصصان روانشناسی و مشاوره خانواده و ازدواج و نیز دست اندرکان و مسئولین پیشنهاد می شود در برنامه های اثربخشی خود به عوامل شناسایی شده و الگوی بدست آمده در این پژوهش توجه نمایند؛ بدینسان بتوان گامی جهت بهبود زندگی زناشویی زوجین برداشت و از آسیب به جامعه جلوگیری نمود.
Investigating Psychometric properties of the Scale of Emotional Experience towards the Spouse(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The objective of the present study was to establish and assess the psychometric properties of the scale of emotional experience towards the spouse in 2018-19. For this purpose, all the married women in the city of Isfahan were considered as the statistical population from which 300 married women were selected as the statistical sample using convenience sampling. The research instruments included the scale of emotional experience towards the spouse, extroversion and introversion subscales of NEO Personality Inventory (Costa & McCrae, 1992), and triangulation (Dehghan and Yousefi, 2019). The data were analyzed using descriptive statistics, mean and standard deviation) and inferential statistics (correlation analysis, exploratory factor analysis, and norm determination. Convergent validity and divergent validity results revealed that the subscale of negative emotional experience towards the spouse was significantly positively related to neuroticism and triangulation (convergent validity), but negatively related to extroversion (divergent validity). The subscale of positive emotional experience towards the spouse, on the other hand, had a positive relationship to extroversion (convergent validity) and a significantly negative relationship to neuroticism and triangulation (divergent validity). Exploratory factor analysis showed two basic factors called positive emotional experience towards the spouse and negative emotional experience towards the spouse. Test-retest coefficients, at a three-week interval, confirmed test-retest reliability. Thus, based on what the results revealed, this test can be used to assess the scale of emotional experience towards the spouse in the married women both in research and psychotherapy.
Psychological and Social Consequences of Divorce Emphasis on Children Well-Being: A Systematic Review(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: Awareness of the consequences of divorce can contribute to conducting effective interventions to reduce the extent of harm to couples taking divorce. To this end, the present study aimed to discover the consequences of divorce based on children well-being through a systematic review of previous studies in the literature. Data sources: Articles addressing the consequences of divorce during the last decade (2011 to 2021) were reviewed in SID, Noormags, Magiran, Ensani, Elsevier, ScienceDirect, and Google Scholar databases. Study selection: All articles published in Persian and English on the consequences of divorce were reviewed. Out of 159 retrieved articles, 38 articles that met the inclusion criteria were analyzed in this study. Results: Divorce consequences were classified into three categories: individual, family, and socio-cultural consequences. Individual consequences of divorce include physical and psychological consequences such as hypochondriasis, depression, anxiety, psychological distress, and aggression, and behavioral consequences are taking sedatives, alcohol and drugs, suppression of sexual instinct, and sexual marginalization. Furthermore, from a familial perspective, children, and paternal family members suffer many consequences. Poor academic achievement, aggression, anxiety, depression, and isolation in children and increased tension and conflict, blame and protest, involvement of others in the paternal family are among the family consequences of divorce. Socio-cultural consequences of divorce include the public negative attitudes, reduction of social relations, and feelings of alienation and financial problems were identified as economic consequences of divorce. Conclusion: Counseling and psychotherapy with couples and child's after divorce helping these them to reducing the negative prosocial consequences.
بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس ارزش های فرهنگی ازدواج در بین زنان متاهل شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از موضوعات مهم که می تواند به دوام یا فروپاشی خانواده کمک می کند ارزش های افراد است. در واقع ارزش هایی که افراد دارند به زندگی آنان جهت می دهد و آنان را مسیر زندگی خانواده یاری می دهد. روش پژوهش: این پژوهش با هدف بررسی روایی و همسانی درونی ارزش های ازدواج در بین زنان متاهل شهر اصفهان انجام شد. بنابراین پژوهش از نوع زمینه یابی و ابزارسازی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان متاهل بین 20 تا 30 ساله شهر اصفهان تشکیل دادند. نمونه آماری 300 زن متاهل 20 تا 30 سال بودند که به شکل در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس ارزش های ازدواج و مقیاس میل به طلاق (Dehgani, Yousefi 2019) بود. داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد همسانی درونی ابعاد این مقیاس و هماهنگی درونی سؤالات مناسب بود. توزیع فراوانی ابعاد به توزیع نرمال نزدیک بود به جز ابعاد ارزش های خانواده خود و آرامش که کجی مثبت داشتند سایر ابعاد توزیع نرمال داشتند. شواهد بررسی روایی همگرا نشان داد کلیه ارزش ها با میل به طلاق رابطه مبت و معنادار داشتند به جز ارزش های مذهبی، فرزندآوری و آرامش. که موید روایی واگرا برای سه ارزش مورد اشاره و موید روایی همگرا برای سایر ارزش هاست. نتایج تحلیل عامل اکتشافی به روش واریماکس نشان داد که این مقیاس از 15 عامل برخوردار است. نتیجه گیری :با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که مقیاس ارزش های ازدواج از ویژگی های مطلوب روان سنجی برخوردار است و می توان از آن در حوزه های آموزشی و پژوهشی استفاده کرد.
بررسی نقش میانجی گر انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهشگران بر این باورند که هوش هیجانی یک عامل مهم در تعیین موفقیت فرد در زندگی بوده و به صورت مستقیم متغیرهای مربوط به «خود» شخص را تحت تاثیر قرار می دهد. هوش هیجانی موجب پردازش مناس ب اطلاعات می شود که بار هیجانی دارد و استفاده از آن ها برای هدایت فعالیت شناختی ضرورت دارد؛ لذا هدف از پژوهش هاضر بررسی نقش میانجی بررسی نقش میانجی گر انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی زوجین بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و روش مطالعه ای توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره زوج درمانی و مشاوره منطقه 7 تهران در سال 1401 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس 150 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. سپس، شرکت کنندگان پرسشنامه های ذکر شده در قسمت ابزار پژوهش را تکمیل نمودند. در انتها، به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار اس.پی.اس.اس و اموس و از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اثر مستقیم هوش هیجانی بر انعطاف پذیری روانشناختی (28/0= β و 82/3 = t) معنادار است. همچنین اثر مستقیم هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی (36/0= β و 40/3 = t) معنادار می باشد. همچنین، اثر مستقیم انعطاف پذیری روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی (40/0= β و 14/4= t) نیز معنادار است. در نهایت، اثر غیر مستقیم هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی 29/0 و اثر کل 65/0 به دست آمده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی، متغیر انعطاف پذیری روانشناختی به عنوان میانجی گر می تواند این رابطه را تقویت کند.
The effectiveness of couple therapy based on acceptance and commitment on love schemas and emotional schemas in couples with extramarital relationships(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was the effectiveness of couple therapy based on acceptance and commitment on love schemas and emotional schemas in couples with extramarital relationships with a two-month follow-up period. In this research, a single case semi-experimental design of multiple baseline type was used. The statistical population of this research included all couples with experience of extramarital relations who referred to the family courts and prevention unit of Dezful city welfare department in 2021-22. After the diagnostic interview and specifying the couples who met the entry criteria, 4 couples (8 persons) were selected based on purposive sampling. The protocol of the couples therapy method was implemented in the form of three baseline stages and 8 90-minute sessions and a two-month follow-up. The participants responded to Yarmohammadi Vasil et al.'s Love Schema Questionnaire (2019) and Leahy Emotional Schema Scale (LES). The data were analyzed by visual drawing method, stable change index and recovery percentage formula. The results showed that couple therapy based on acceptance and commitment increased adaptive emotional schemas and decreased maladaptive emotional schemas of couples with extramarital relationships (p<0.05). Couple therapy based on acceptance and commitment has a significant effect on secure love schema, unstable love schema, clingy love schema, avoidant love schema, and non-serious love schema (p<0.05) and its results continued until the follow-up stage. Therefore, couple therapy based on acceptance and commitment as a stable intervention to increase love schemas and emotional schemas can be used in health and treatment centers in couples with extramarital relationships.
نقش خودکارآمدی شغلی در رابطه بین بازاریابی داخلی و جوّ توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۷)
175 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش خودکارآمدی شغلی در رابطه بین بازاریابی داخلی و جوّ توسعه منابع انسانی در بین کارکنان شعب شرکت بیمه پاسارگاد استان تهران انجام پذیرفت. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، تحقیقی کاربردی و از حیث روش، از نوع توصیفی_ پیمایشی است. از میان 197 نفر از جامعه آماری این پژوهش، حداقل 130 نفر با استفاده از فرمول کوکران و روش در دسترس، به عنوان نمونه انتخاب شدند. در نهایت، 137 پرسش نامه جمع آوری شد. برای اندازه گیری متغیر ها، از سه پرسش نامه استاندارد، بازاریابی داخلی مری و همکاران (2013)، خودکارآمدی شغلی پت و همکاران (1999) و جوّ توسعه منابع انسانی رائو و آبراهام (1986) استفاده گردید. به-منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار های SPSS و Smart PLS، با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، خودکارآمدی شغلی کارکنان توانسته است به عنوان نقش میانجی در رابطه میان بازاریابی داخلی و جوّ توسعه منابع انسانی نقش مؤثری ایفا نماید. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که کارکنان دارای خودکارآمدی بالا، دید مثبت تری نسبت به جوّ توسعه ای منابع انسانی دارند، زیرا خودکارآمدی شغلی، شاخص های بازاریابی داخلی را به جوّ توسعه منابع انسانی پیوند می دهد.
اثربخشی آموزش تسهیل تجربه هیجان و تنظیم آن بر ابعاد تاب آوری و رفتارهای سازگارانه نوجوانان
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
37 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تسهیل تجربه هیجان و تنظیم آن بر تاب آوری و رفتارهای سازگارانه نوجوانان بود طرح پژوهش از نوع آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دوره اول متوسطه مدرسه پسرانه علامه طباطبایی منطقه 10 استان تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس از میان جامعه آماری انتخاب شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه در برنامه آموزش تسهیل هیجان و تنظیم آن شرکت کردند. گروه کنترل هیچ آموزشی در این زمینه دریافت نکرند. در پایان جلسات پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون و پرسشنامه سازگاری بل توسط آنان تکمیل شد. داده ها با استفاده و SPSS نسخه 20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش تسهیل تجربه هیجان و تنظیم آن تاثیرات قابل ملاحظه ای در افزایش شاخص های تاب آوری و ابعاد سازگاری نوجوانان دارد و با آموزش تسهیل تجربه هیجان و تنظیم آن به نوجوانان، میزان تاب آوری و سازگاری آنها را افزایش داد.
افسردگی و سوگیری توجه به محرکهای ناخوشایند در والدین کودکان مبتلا به اتیسم
حوزههای تخصصی:
اختلال طیف اتیسم وضعیتی عصب–تحولی است که با ناتوانی های رفتاری و شناختی همراه است. با توجه به گستردگی مشکلات کودکان مبتلا به اتیسم، سطوح بالایی از افسردگی در والدین این کودکان دیده شده است. بر اساس دیدگاه های شناختی، افسردگی با سوگیری توجه به محرک های با محتوای غمگین رابطه دارد. در این راستا، این پژوهش با دو هدف مقایسه شدت علائم افسردگی در پدران و مادرانی که فرزند مبتلا به اتیسم دارند و همچنین سنجش رابطه شدت علائم افسردگی در آنها با سوگیری توجه نسبت به محرکهای با محتوای غمگین انجام شد. به این منظور، 60 نفر از والدین کودکان مبتلا به اتیسم از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سطح افسردگی والدین با استفاده از مقیاس افسردگی بک II و سوگیری توجه آنها با استفاده از آزمون استروپ هیجانی سنجیده شد. یافته ها نشان داد که شدت علائم افسردگی در مادران بالاتر از پدران بود. در هردو گروه سوگیری توجه به محرکات با محتوای غمگین دیده شد اما رابطه ای بین سوگیری توجه و شدت افسردگی در هیچ کدام از دو گروه مشاهده نشد. در نتیجه، سوگیری توجه والدین به محرکهایی با محتوای غمگین واحتمال آسیب پذیری آنها در ابتلا به افسردگی مورد بحث قرار گرفت.
شناسایی ابعاد و مولفه های تعادل کار- زندگی کارکنان شرکت ملی گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۴)
87 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مولفه های تعادل کار- زندگی کارکنان شرکت ملی گاز ایران می باشد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی توسعه ای و از نظر روش پژوهش کیفی محسوب می شود. شناسائی مؤلفه های مدل و تدوین آن با روش تحلیل مضمون و روش دلفی(3 راند) انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد، نتایج حاصل پس از پیاده سازی، به صورت سطر به سطر بررسی، مفهوم پردازی، مقوله بندی و سپس، بر اساس مشابهت، ارتباط مفهومی و ویژگی های مشترک به مضمون هایی بین اصلی و فرعی تقسیم شد. با بررسی مصاحبه ها، شناسه های اولیه ایجاد شد و سپس شناسه گذاری های مصاحیه ها انجام شد. یافته ها: با شناخت مضمونها با توجه به نتایج حاصل از مصاحبه 124 عامل در تعادل کار و زندگی کارکنان شرکت ملی گاز ایران شناسایی شد. نتیجه گیری: در این تحقیق، عوامل مؤثر بر تعادل کار خانواده براساس برنامه های نقشه راه اصلاح نظام اداری کشور کارکنان شرکت ملی گاز ایران، بصورت7 مولفه و 37 شاخص (ساختار دولت: شامل4 شاخص، توسعه دولت الکترونیک و هوشمندسازی: شامل2 شاخص، مدیریت سرمایه انسانی: شامل 9 شاخص، عوامل و فناوری های مدیریتی: شامل 6 شاخص، توسعه فرهنگ سازمانی: شامل 7 شاخص، نظارت و ارزیابی : شامل 5 شاخص، صیانت از حقوق مردم و سلامت اداری: شامل 4 شاخص) مورد تأیید قرار گرفت.
تاثیر درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری نوجوانان پسر در معرض آسیب های اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری دانش آموزان پسر در معرض آسیب های اجتماعی بود.
روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی و با اهداف کاربردی است که در چهارچوب طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از دانش آموزان پسر نوجوان در معرض آسیب های اجتماعی شهر میبد بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه 15 نفری (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های دشواری تنظیم هیجان گرتز و روئمر (2004) و خود مه ارگری تانج ی (2004) در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش مداخله درمان یکپارچه توحیدی را در 10 جلسه 5/1 ساعته و هرهفته دو جلسه دریافت کردند، درصورتی که گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را در طول مدت آزمایش دریافت ننمود. داده ها روش تحلیل کوواریانس چند متغیری و با بهره گیری از بسته نرم افزاری spss26 و در سطح ۰۵/۰ مورد تجریه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری در دانش آموزان موثر بوده است (۰۵/۰>P).
نتیجه گیری: درمان یکپارچه توحیدی با توجه به نزدیکی با فرهنگ ایرانی - اسلامی و تمرکز آن بر ابعاد مختلف زندگی می تواند به عنوان یک روش آموزشی درمانی موثر در مراکز مشاوره، مدارس و مراکز درمانی استفاده شود.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر باورهای غیرمنطقی و کمال گرایی در دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر باورهای غیرمنطقی و کمال گرایی در دانش آموزان دختر انجام شد. روش: جامعه آماری مورد مطالعه شامل تمامی دختران دبیرستانی منطقه 2 تهران بود، که از این میان 30 نفر از دانش آموزان دختر که بین رده سنی 12 تا 18 سال بوده و علاقمند شرکت در پژوهش بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در ۲ گروه 15 نفره (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند که گروه آزمایش، 12 جلسه آموزش درمان هیجان مدار را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. شرکت کنندگان با پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (1996) و پرسشنامه کمال گرایی بشارت (1382) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده تحلیل واریانس با اندازگیری مکرر بوسیله نرم افزار SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مقایسه میانگین ها نشان داد مداخله در تغییر نمرات باورهای غیرمنطقی و کمال گرایی موثر عمل کرده است. تفاوت ها از پس آزمون به پیگیری معنادار نیستند (05/0<P). به این معنا که اثرات درمانی در طول زمان ثبات داشته اند. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت اثربخشی درمان هیجان مدار بر باورهای غیرمنطقی و کمال گرایی در دانش آموزان دختر اثر داشته است و این اثربخشی در طول زمان ثبات دارد.