فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۰۱ تا ۳٬۵۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۲ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۶
33-58
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش گروهی روان شناسی مثبت گرای سلیگمن و آموزه های قرآنی بر افزایش شادکامی زنان شاغل متأهل بود. روش: این پژوهش با طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان شاغل متأهل آموزش و پرورش شهر آمل در سال تحصیلی 96-1395 بود که به روش نمونه گیری هدفمند با در نظر گرفتن نمره پایین شادکامی آکسفورد و ملاکهای ورود و خروج 75 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی ساده در 3 گروه 25 نفر (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) گمارده شدند. هر دو گروه آزمایش 4 جلسه ی 90 دقیقه ای هفتگی، تحت آموزش های روان شناسی مثبت گرا و آموزه های قرآنی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه شادکامی آکسفورد استفاده شد. داده ها با استفاده از طرح اندازه گیری مکرر و آزمون d کوهن تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر کدام از روش های آموزشی بر افزایش شادکامی زنان شاغل متأهل تأثیر معنا داری داشت (01/0 p< ). با این وجود، روش مبتنی بر آموزه های قرآنی در مقایسه با روان شناسی مثبت گرا مؤثرتر بود (01/0 > p ) . نتایج پیگیری نیز نشان داد روش های آموزش اثر ماندگاری داشته است (05/0 > p ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش این نتیجه گیری به دست آمد که می توان از طریق آموزش مداخلات روان شناسی مثبت گرا و آموزه های قرآنی به افزایش شادکامی زنان کمک نمود.
مقایسه تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رویکرد تلفیقی طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رویکرد تلفیقی طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل 90 نفر از زوجین مراجعه کننده به مرکز مداخله در بحران شهر مشهد در زمستان 1397 بودند که به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و گروه گواه کاربندی شدند. گروه های آزمایشی، با رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و پروتکل تلفیقی طرحواره درمانی مبنتی بر پذیرش و تعهد مورد آموزش قرار گرفتند. هر سه گروه مقیاس تعارضات زناشویی ((MCQ ثنایی و همکاران (1387) را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 24 و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنا داری 0.05 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو درمان بر کاهش تعارضات زناشویی اثربخش می باشندو مقدار F بدست آمده برای هر دو گروه آزمایش در سطح آلفای 01/0 معنی دار بود. همچنین بین اثربخشی دو درمان تفاوت معناداری بود. میانگین تعارضات زناشویی در گروه ACT 2/184 و بعد از درمان4/153 و میانگین تعارضات زناشویی قبل از درمان در گروه طرحواره درمانی مبتنی بر ACT 6/179 و بعد از درمان، 1/132 بدست آمد و مقایسه میانگین ها نشانگر اثربخشی بیشتر طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارضات زناشویی بود (P<0.1). نتیجه گیری: با توجه به افزایش نرخ طلاق در کشور، رویکرد تلفیقی طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند درکاهش تعارضات زناشویی و در نهایت کاهش میل به طلاق موثر باشد.
اثر بخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر معنای زندگی، ترس از ارزیابی منفی و نشخوار فکری زنان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
49 - 70
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر معنای زندگی، ترس از ارزیابی منفی و نشخوار فکری زنان افسرده انجام گرفت. این پژوهش در چارچوب یک مطالعه آزمایشی تک موردی همراه با طرح خطوط پایه چندگانه انجام شد. نمونه این پژوهش دو زن دارای تشخیص افسردگی از بین مراجعه کنندگان اورژانس اجتماعی شهرستان بادرود بود که تحت 12 جلسه درمان پردازش مجدد هولوگرافیک قرار گرفتند. هر دو آزمودنی دوهفته قبل از شروع جلسات پرسشنامه های معنای زندگی استیگر و همکاران (2006)، ترس از ارزیابی منفی لری (1983) و نشخوار فکری نولمن-هوکسیما و مورو (1991) را تکمیل نمودند. در ادامه یک روز قبل از جلسه اول و همچنین در جلسات چهارم و هشتم ودوازدهم و در نهایت یک ماه بعد از پایان جلسات به منظور پیگیری پرسشنامه ها در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل نموداری و تعیین درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا استفاده شد. یافته ها نشان داد پیشرفت های بالینی و آماری معناداری در بهبود معنای زندگی، ترس از ارزیابی منفی و نشخوار فکری بعد از درمان بدست آمد (01/0>p). در پیگیری هم پیشرفت های بدست آمده در طول درمان حفظ شد که نشان از پایداری اثر مداخله می داد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر افزایش معنای زندگی، و کاهش ترس از ارزیابی منفی و نشخوار فکری زنان افسرده تأثیر معنی داری دارد.
شناسایی دلایل شکل گیری تعارض زناشویی در دوران عقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره عقد ورود به مرحله جدیدی از زندگی است که تأثیر مهمی در زندگی فردی و اجتماعی هر شخصی دارد. براین اساس پژوهش حاضر باهدف شناسایی دلایل شکل گیری تعارضات زناشویی در دوره عقد انجام شد. این پژوهش کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل مضمونی (تماتیک) انجام شد. جمعیت موردمطالعه پژوهش برابر است با مشارکت کنندگان پژوهش که زوج های عقد کرده متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1399 که ملاک های ورود به پژوهش داشتند را شامل شد. مشارکت کنندگان بر مبنای منطق نمونه گیری هدفمند و به روش در دسترس از بین مراجعان واجد شرایط انتخاب شدند. فرایند نمونه گیری تا حصول اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت 16 مشارکت کننده از طریق مصاحبه موردمطالعه قرار گرفتند. تحلیل مضمونی اطلاعات نشان داد که نٌقصان در ابعاد فردی، تعاملی، خانواده اصلی و انطباق پذیری فرهنگی چهار دلیل اصلی تعارض در عقد محسوب می شود. زوج های متعارض در دوران عقد به دلیل این نقصان چندوجهی، به جای حرکت در مسیر الگوی مکملیت زن و شوهری، الگوی آسیب زا تعقیب-گریز و یا کنترل منفی را بر رابطه حاکم می کنند و در نتیجه دامنه تعارض گسترده می شود. براین اساس در فرایند مشاوره با زوج های متعارض دوره عقد تمرکز بر نقصان شناسایی شده اهمیت بیشتری دارد.
سیر رشد اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی فرایند رشد و تغییر اشتیاق مسیرشغلیدانشجویان دختر دانشگاه الزهرا و مقایسه میزان اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان کارشناسی در بین ترم های تحصیلی مختلف بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع مقطعی بود که با توجه به هدف آن از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه استفاده شد. از بین 6000 دانشجوی کارشناسی تعداد 361 نفر از دانشجویان مقیاس اشتیاق مسیرشغلی (هیرشی، فروند و هرمن،2014) را تکمیل کردند. یافته ها: براساس آمار توصیفی اشتیاق مسیرشغلی و نمره گویه های آن در میان دانشجویان ترم 5 برجسته تر از سایر ترم ها بود. در تحلیل واریانس یکراهه بین میزان اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان دختر در ترم های تحصیلی مختلف تفاوت معنا داری وجود نداشت. اما در مقایسه زوجی میزان اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان ترم یک به طور معناداری کمتر از دانشجویان ترم سه و پنج بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد اشتیاق مسیرشغلی در طول سالهای تحصیلی افزایش می یابد. بنابراین یکی از مهمترین مداخلات مسیرشغلی برای دانشجویان سال اول می تواند تمرکز بر افزایش اشتیاق مسیرشغلی باشد.
تعیین رابطه بین خلاقیت، هوش معنوی و هوش هیجانی کارکنان با بهره وری آن ها در سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین خلاقیت سازمانی، هوش هیجانی و هوش معنوی با بهره وری کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان انجام شده است. روش: جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان ستادی سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان بودند. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 120 نفر تعیین گردید و نمونه ها با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. سپس با استفاده از چهار پرسشنامه خلاقیت سازمانی رندسیپ، هوش هیجانی بار-آن، هوش معنوی کینگ و بهره وری نیروی انسانی هرسی-گلداسمیت مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و نیز آزمون آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به وسیله نرم افزار SPSS22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های بدست آمده نشان داد که بین ابعاد هوش معنوی، هوش هیجانی و خلاقیت سازمانی کارکنان با بهره وری آن ها همبستگی مستقیم و معنی داری مشاهده می شود (P<0/01) . همچنین نتایج به دست آمده نشان می دهد که 31 درصد از تغییرات بهره وری کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان توسط هوش هیجانی، هوش معنوی و خلاقیت سازمانی آنان تبیین می شود . نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که توجه به هوش هیجانی، هوش معنوی و خلاقیت سازمانی کارکنان بر روی بهره وری آن ها در محیط کار تاثیرگذار می باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اسنادهای ارتباطی دختران بازمانده از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسناد تعبیرهایی است که افراد برای رویدادها دارند و بخش برجسته ای از تجربه ذهنی فرد از رویدادها هستند. اسناد نه تنها روی احساس افراد درباره پیوندشان تأثیر می گذارد، بلکه رفتارشان را هم تحت تأثیر قرار می دهد. لذا با توجه به این تعبیر و اسناد ها، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اسنادهای ارتباطی دختران بازمانده از ازدواج انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دختران بازمانده از ازدواج شهر کازرون در سال ۱۳۹۶ با تعداد 363 نفر بود. نمونه این پژوهش شامل ۳۰ نفر از دختران بازمانده از ازدواج شهر کازرون بود که نمونه گیری از آنان به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فینچام و برادبوری (۱۹۹۲)، استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار اس پی اس اس-23 و آزمون تحلیل کوواریانس (آنکووا) انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اسنادهای ارتباطی تائید گردید. بدین ترتیب که درمان پذیرش و تعهد موجب کاهش اسنادهای ناکارآمد شده است. ازاین رو مطابق یافته های این پژوهش مداخله پذیرش و تعهد به دختران بازمانده از ازدواج توانسته است اسنادهای آنان را در مورد ارتباطات بهبود دهد.
نقش آسیب های هنجاری بر سرمایه روان شناختی و تعالی یابی: مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه آسیب های هنجاری (تعارض هنجاری، بیگانگی شغلی و بی هنجاری سازمانی) با سرمایه روان شناختی و تعالی یابی شغلی اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری پژوهش را کارکنان یک شرکت خصوصی در شهر تهران تشکیل دادند که از بین آن ها دویست و پنجاه و شش نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تعارض هنجاری (مانریکو دی لارا و همکاران، 2009)، پرسشنامه بیگانگی شغلی (بانایی و ریسل، 2007)، پرسشنامه بی هنجاری سازمانی (مانریکودی لارا و رودریگز، 2007)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی (مک گی، 2011) و پرسشنامه تعالی یابی شغلی (تیمز و همکاران، 2012) بودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگو سازی معادله ساختاری (SEM) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین تعالی یابی شغلی با سرمایه روان شناختی رابطه مثبت و معنادار ( 0/01>p) ، اما با بیگانگی شغلی و تعارض هنجاری رابطه منفی و معنادار (0/05>p) وجود دارد. سرمایه روان شناختی با بیگانگی شغلی ( 0/01>p) ، با تعارض هنجاری (0/05>p) و با بی هنجاری سازمانی ( 0/01>p) دارای رابطه منفی و معنادار است. نتایج مدل سازی معادله ساختاری و تحلیل واسطه ای نشان داد که سرمایه روان شناختی متغیر واسطه ای کامل در رابطه بیگانگی کاری و بی هنجاری سازمانی با تعالی یابی شغلی است.
خانواده و خبرهای بهداشتی - تغذیه ای
منبع:
پیوند ۱۳۸۷ شماره ۳۵۲
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین حس انسجام و ذهن آگاهی با رضایت شغلی: نقش میانجی هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین حس انسجام و ذهن آگاهی با رضایت شغلی در ماماهای بیمارستانهای میاندوآب با نقش میانجی هوش هیجانی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی ماماهای شهر میاندوآب در بیمارستان امام خمینی و بیمارستان شهید عباسی به تعداد 418 نفر بودند که از طریق فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 200 نفر از این افراد به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب گردیدند. پرسشنامه هایی که در پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گرفت، شامل: هوش هیجانی (پیترایدز و فارنهام، 2000)، حس انسجام (آنتونوسکی، 1987)، ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) و رضایت شغلی (لوتانز، 1969) بود. در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها و بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد بین حس انسجام با رضایت شغلی (577/0 =r ، 01/0 >p)، بین ذهن آگاهی با رضایت شغلی (624/0 =r ، 01/0 >p) و بین هوش هیجانی با رضایت شغلی (774/0 =r ، 01/0 >p) همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین حس انسجام و ذهن آگاهی با رضایت شغلی با نقش میانجی هوش هیجانی رابطه وجود دارد (01/0 >p).
تاثیر رهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی با نقش های هویت و درگیری شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
91 - 110
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر رهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی با نقش های هویت و درگیری شغلی بوده است. روش: پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی می باشد و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی –پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان شهرداری منطقه 2 شهر تهران که تعداد آن ها243نفر بوده است و از طریق فرمول کوکران 149 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای جمع آوری ا از 4 پرسشنامه استاندارد شامل پرسشنامه های رهبری تحول آفرین باس و آولیو(2000)، عملکرد شغلی پترسون (1963)، درگیری شغلی سالانوا و همکاران (2005) و پرسشنامه هویت سازمانی چنی (1983) استفاده شده و برای تعیین روایی پرسشنامه ها از روش روایی محتوایی استفاده گردیده است و همچنین پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ مورد تایید ی قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی و مدل سازی معادلات ساختاری روش الگویابی معادلات ساختاریا کمک نرم افزار Smart PLS 2 استفاده شده است یافته ها: نتایج آزمون مدل معادلات ساختاری و سوبل نشان داد که رهبری تحول آفرین به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق میانجی درگیری شغلی و هویت سازمانی بر عملکرد شغلی موثر است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که رهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی با نقش میانجی هویت سازمانی تاثیر دارد و همچنین رهبری تحول آفرین بر عملکرد شغلی با نقش میانجی درگیری شغلی موثر است که می تواند تاثیر مستقیم و مثبتی بر ساختار مدیریتی، عملکرد مدیریتی، رضایت کارکنان، انسجام وکارآیی سازمانی داشته باشد.
تجربه زیسته زنان از زندگی خود و فرزندانشان پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
253 - 274
حوزههای تخصصی:
طلاق آسیب های فراوانی را با خود به همراه دارد. جدایی زوجین و فروپاشی ازدواج همراه با احساس ناکامی، پریشانی، غم و غصه، ابهام و سردرگمی در زندگی، تغییر سبک زندگی و به احتمال زیاد ابتلا به اختلالات روانشناختی می باشد. زنان نقش محوری و پررنگی در جامعه ایفا می کنند. زمانی که زنی از همسر خود جدا می شود آسیب های روانی و اجتماعی فراوانی معطوف او و فرزندانشان می باشد. در پژوهش حاضر نگرش زنان مطلقه نسبت به فرآیند جدایی، زندگی خود و فرزندانشان و آینده ایشان به طور کیفی و به شیوه پدیدار شناسی مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه مورد مطالعه شامل 15 نفر از زنانی بود که فرزند داشته و از همسر خود جدا شده بودند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده و از روش تحلیل تماتیک( مضمون) برای تحلیل اطلاعات به دست آمده از پژوهش استفاده شد. پس از کدگذاری و تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبه با شرکت کنندگان چهار مضمون اصلی،12 مضمون فرعی به همراه 97 مفهوم از تحلیل اطلاعات به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که مشکلات قبل و حین ازدواج مهم ترین عوامل زمینه ساز جدایی بوده و مشکلات مالی و مسأله دیدار با پدر از دیگر مشکلات پس از جدایی مادر از همسر می باشد. از جمله اطلاعات دیگر به دست آمده از پژوهش حاضر این است که استفاده از توصیه های مشاوران برای کاهش آسیب های پس از طلاق برای مادر و فرزند نیز مفید می باشد.
تعارضات بین فردی در متاهلین ملزم به مراقبت از والد سالمند خود (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۶
98-137
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی تعارضات بین فردی در افراد متاهل ملزم به مراقبت از والد سالمند نیازمند مراقبت خود، انجام شد. روش: این پژوهش با روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدار شناسی صورت گرفت. شرکت کنندگان در پژوهش افراد متاهل اعمم از زن و مرد ساکن شهر قم در سال 95 بودند که از 2 تا 10 سال سابقه مراقبت از والد سالمند خود را داشتند و خودشان نیز دارای فرزند بودند. حجم نمونه 13 نفر بود، شامل 8 نفر زن و 5 نفر مرد، که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این حجم بر اساس اصل اشباع به دست آمد. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه عمیق صورت گرفت. و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی انجام شد. این روش از خواندن متن مصاحبه تا معتبر سازی یافته ها را شامل می شود. یافته ها: تعارضات بین فردی که توسط شرکت کنندگان تجربه شده بودند در 4 مقوله شامل: تعارضات همشیری(اختلاف نظر و ناسازگاری)، تعارضات زناشویی(محرومیت های زناشویی، ناسازگاری ، انتشار حال بد، تعارضات سه جانبه)، تعارضات والد - فرزندی(کم توجهی به فرزند، ناسازگاری ، تعارض سه جانبه) و تعارضات فرزند- والدی(در هم تنیدگی، ناسازگاری ) کدگذاری و مقوله بندی شدند. نتیجه گیری: با توجه به یافته این پژوهش روشن شد که مراقبت از والد(ین) سالمند توسط فرزندان بالغ متاهل برای فرزندان تعارضاتی را در حوزه های بین فردی ایجاد می کند اما بر اساس تطبیق یافته های کنونی با یافته ای پژوهش های پیشین می توان گفت این موضوع یک امر مطلق نیست بلکه تحت تاثیر عوامل دیگری نظیر وضعیت اجتماعی – اقتصادی، وضعیت خانوادگی، دریافت توجه قبلی فرزند از والد و باورهای عرفی و انگیزشی فرزندان قرار دارد. کلید واژه ها: تعارضات بین فردی، متاهلین، مراقبت، والد سالمند
طراحی مدل شایستگی مدیران عمومی با رویکرد رگرسیون بهترین زیرمجموعه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای نوین حوزه مدیریت منابع انسانی، کاربرد مفهوم شایستگی است. مدل های شایستگی عموما از شایستگی های زیادی تشکیل می گردد که این موضوع سازمان ها را در عملیاتی کردن آن با مشکلاتی روبرو می سازد. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل شایستگی ساده و کاربردی برای مدیران عمومی است. پژوهش حاضر به روش مقطعی و با بهره گیری از نتایج 50 کانون ارزیابی در یک سازمان ایرانی انجام پذیرفت. بدین منظور 531 نفر از مدیران سازمان در یک کانون ارزیابی دو روزه شرکت کردند و توسط یک مدل شایستگی جامع و دارای ۲۴ بعد مورد ارزیابی قرار گرفتند. از بین نمرات مربوط به ۵۳۱ نفر از افراد ۵۲۱ نفر آنها به منظور مدل سازی و ۱۰ نفر باقی مانده به عنوان مجموعه آزمون و جهت اعتبار سنجی روش ارائه شده استفاده شدند. به منظور ساده سازی مدل اولیه از روش رگرسیون بهترین زیرمجموعه ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که زمانی که مدل سازی بر اساس پنج متغیر مستقل انجام می گیرد، محدودیت مربوط به ضریب تعیین ارضا می شود. نتایج اعتبار سنجی نیز نشان می دهد مقادیر پیش بینی شده به مقادیر واقعی نزدیک هستند. میانگین مربعات خطا برابر با ۹۷/۱۱ و میانگین قدرمطلق های خطا برابر با ۹۹/۲ محاسبه می شود. لذا بر اساس نتایج می توان مدل شایستگی ساده تری که شامل 5 شایستگی مسئولیت پذیری، برقراری ارتباط موثر، کلان نگری، مذاکره و اقناع و کارآمدی رهبری را به سازمان معرفی نمود تا در فرایندهای مختلف مدیریت منابع انسانی خود مورد استفاده قرار دهند.
اثربخشی آموزش رفتاری مادران بر میزان پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال سلوک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش رفتاری به مادران بر کاهش علایم پرخاشگری فرزندان مبتلا به اختلال سلوک بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. از این رو، تعداد 24 نفر از مادرانی که فرزندانشان دارای این اختلال تشخیص داده شده بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل چک لیست رفتاری کودکان بود. آموزش روش های اصلاح رفتار در قالب 10 جلسه نود دقیقه ای در گروه آزمایشی اجرا شد. در پایان دو گروه پرسشنامه مذکور را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل نتایج بیانگر تأثیر کاربندی آزمایشی بر کاهش پرخاشگری گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل بود (05/0p<). نتیجه گیری: به طور کلی، یافته ها نشان داد که آموزش روش های اصلاح رفتار به مادران، مشکلات پرخاشگری فرزندان را کاهش می دهد.
بررسی رابطه کمال گرایی بهنجار و نوروتیک با خودناتوان سازی و زیر مقیاس های آن در دانشجویان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
144-159
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه کمال گرایی بهنجار و نوروتیک با خود ناتوان سازی و زیر مقیاس های آن (خلق منفی، تلاش و عذر تراشی) در دانشجویان پسر بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 350 نفر از دانشجویان پسر مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران انتخاب شدند. ابزار: شرکت کنندگان مقیاس های خودناتوان سازی جونز و رودوالت (1982) و مقیاس تری شورت و همکاران (1995) را تکمیل کردند. داده ها به وسیله آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: کمال گرایی بهنجار با خودناتوان سازی و مولفه های خلق منفی و عذرتراشی رابطه منفی معنادار و با مولفه تلاش رابطه مثبت و معناداری داشت. از طرف دیگر کمال گرایی نوروتیک با خود ناتوان سازی و مولفه های خلق منفی و عذرتراشی رابطه مثبت و معناداری داشت اما با مولفه تلاش رابطه معناداری نداشت. همچنین کمال گرایی بهنجار و نوروتیک به صورت همزمان بیشترین قدرت پیش بینی را به ترتیب برای خلق منفی، خودناتوان سازی کلی، عذرتراشی و تلاش داشتند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که با افزایش نمرات افراد در کمال گرایی بهنجار، رفتارهای خودناتوان ساز آنها کاهش می یابد، در حالیکه با افزایش نمره کمال گرایی نوروتیک رفتارهای خودناتوان ساز آنها افزایش می یابد. همچنین می توان از روی ابعاد بهنجار و نوروتیک کمال گرایی خود ناتوان سازی دانشجویان را به طور مستقیم پیش بینی نمود.
رابطه هوش معنوی با پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه هوش معنوی با پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه شهر تهران بوده است. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه شهر تهران که تعداد آنها برابر با 245897 نفر بوده که 385 نفر از آنان به عنوان نمونه به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHI) و پرسشنامه هوش معنوی آمرام (2007) انجام شده است. داده های به دست آمده به کمک آزمون تحلیل رگرسیون (به روش گام به گام) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین هوش معنوی با پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه شهر تهران رابطه وجود دارد. بین ابعاد هوش معنوی (تفکر کلی و اعتقادی – توانایی مقابله با مشکلات -خودآگاهی و عشق و علاقه – سجایای اخلاقی ) با پیشرفت تحصیلی و شادکامی دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر تهران رابطه وجود دارد.
اثر فرهنگ سازمانی و ابعاد ساختار سازمانی بر عملکرد شغلی و نوآوری: نقش واسطه ای هوش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر فرهنگ سازمانی و ابعاد ساختار سازمانی بر عملکرد شغلی و نوآوری با میانجی گری هوش سازمانی بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 430 نفر از کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، عملکرد شغلی و نوآوری و مقیاس هوش سازمانی استفاده گردید. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار AMOS ویراست 18و SPSS ویراست 18 انجام گرفت. روابط واسطه ای در الگوی پیشنهادی با استفاده از روش بوت استراپ آزموده شدند. طبق نتایج حاصل الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار بود. یافته ها نشان دادند که فرهنگ سازمانی هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم از طریق هوش سازمانی باعث افزایش نوآوری و عملکرد شغلی می شود. همچنین متمرکز سازی فقط به طور غیرمستقیم از طریق هوش سازمانی باعث کاهش نوآوری و عملکرد شغلی می شود. از سوی دیگر رسمیت و پیچیدگی نه به طور مستقیم و نه به طور غیرمستقیم بر نوآوری و عملکرد شغلی اثر ندارند.
مقایسه اثر بخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان وسواس فکری-عملی و احساس گناه در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
11 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و پذیرش و تعهد درمانی بر نشانگان وسواس فکری_عملی و احساس گناه در بیماران مبتلا به اختلال وسواس_جبری بود. روش شناسی: روش پژوهش این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری سه گروهی شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال وسواسی_جبری در شهر دزفول در سال1397 بود. نمونه مورد مطالعه 45 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی_جبری بود. نمونه به روش نمونه گیری هدفمند از جامعه آماری انتخاب شده است. آنها به طور تصادفی در یکی از سه گروه مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد ، طرحواره درمانی و کنترل (15 نفر در هر گروه) قرار گرفتند. سه گروهی که به این ترتیب تشکیل شد مشابه هم بوده و اندازه گیری برای هر دو گروه آزمایش در یک زمان صورت گرفت. ابزار پژوهش مقیاس نشانگان وسواس فکری-عملی پادوا (1980) و پرسشنامه احساس گناه کوگلر و جونز (1992) است. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که اثربخشی درمان پذیرش و تعهد در کاهش نشانگان وسواس فکری- عملی در بیماران مبتلا به وسواسی-جبری بیشتر است (p <0.05). نتیجه گیری: اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس گناه بیش از طرحواره درمانی بود (p <0.05).
مقایسه مثبت اندیشی، رضایت شغلی و کیفیت زندگی حرفه ای دریانوردان و کارمندان خشکی شرکت ملی نفتکش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه مثبت اندیشی، رضایت شغلی و کیفیت زندگی حرفه ای در دریانوردان و کارمندان خشکی شرکت ملی نفتکش ایران بود. روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای و جامعه آماری شامل تمام دریانوردان شرکت ملی نفتکش ایران در بهار سال 1394 به تعداد 2400 نفر و تمام کارمندان مرد خشکی شرکت نفتکش ایران در بهار سال 1394 به تعداد 420 نفر بود که از میان آن ها 150 دریانورد به روش نمونه برداری تصادفی ساده و 240 کارمند خشکی به روش نمونه برداری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه های مثبت اندیشی اینگرام و وینسکی (1999)، رضایت شغلی اسمیت، کندال و هیولین (1969) و کیفیت زندگی حرفه ای تیموسی، پدروسو، فرنسیسکو و پیلاتی (2008) بود. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد دریانوردان در رضایت شغلی میانگین بالاتری را نسبت به کارمندان خشکی کسب کردند. ولی تفاوت معناداری بین مثبت اندیشی و کیفیت زندگی حرفه ای دریانوردان و کارمندان خشکی دیده نشد. نتیجه گیری: رضایت شغلی گذشته از کیفیت زندگی حرفه ای و سبک-های تفکر مانند مثبت اندیشی از عوامل بسیار زیادی از جمله مزایا و حقوق دستمزد افراد تأثیر می-پذیرد. بنابراین می توان در افزایش رضایت شغلی کارکنان با مشاغل سخت مانند دریانوردی عوامل تأثیرگذار بر رضایت شغلی مانند حقوق و مزایا را هدف قرار داد.