فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳۱۷ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
165 - 187
حوزههای تخصصی:
از منظر جامعه شناسی، خانواده اساسی ترین نهاد اجتماعی است که در شکل گیری ساختار کلان جامعه و افزایش بهره-وری آن نقش بسزا دارد. میان خانواده و جامعه یک رابطه دو سویه برقرار است و هر کدام بر دیگری تأثیر می گذارد. جامعه شناسان شکل گیری و ساخت شخصیت فرد در خانواده را متأثر از فرهنگ پذیری و جامعه پذیری می دانند و بیان می کنند که «از مهم ترین نتایج جامعه پذیری، ایجاد شخصیّت فردی و الگوهای نسبتاً ثابت فکر، احساس و عمل است که همگی ویژگی های یک فرد محسوب می شوند» (یان. رابرتسون، 1374: 112). از این رو اهمیّت پرداختن به موضوع «تحکیم خانواده» ریشه در اهمیّت نهاد خانواده دارد. نهاد مقدس خانواده، رکن بنیادین اجتماع بشری و محمل فرهنگ های گوناگون است تا آنجا که سعادت و شقاوت امّت ها، مرهون رشادت و ضلالت خانواده می باشد. اولین شرط داشتن جامعه ای سالم و پویا، سلامت و پایداری خانواده است. همه دستاوردهای علمی و هنری بشر در سایه خانواده های سالم و امن پدید آمده است. از این رو اندیشمندان علوم انسانی در رشته های تخصصی خود، با رویکردهای گوناگون، به مسائل خانواده پرداخته اند و عوامل ایجادکننده را از منظر تحلیلی خاص، تبیین نمودند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل فرهنگی و روانی-اجتماعی مرتبط با تحکیم بنیان خانواده از منظر کارشناسان دادگاه خانواده و مشاوران نیروی انتظامی شهرستان زنجان بود که از طریق پرسشنامه با تکنیک دلفی و مصاحبه عمیق با نمونه گیری نیمه ساختاریافته، و نیز با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت. نتایج یافته ها حاکی از آن است که: از نظر کارشناسان عوامل فرهنگی اولویت اول را نسبت به عوامل اجتماعی در تحکیم بنیان خانواده داراست.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش مؤلفه های دل زدگی زناشویی زنان دارای همسر جانباز
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱
5 - 16
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر مؤلفه های دل زدگی زناشویی زنان دارای همسر جانباز انجام گرفته است.
روش: پژوهش از نوع آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، زنان همسر جانبازان 25 تا 50 درصد شهر اسلام آباد غرب در سال 1394 بودند. نمونه پژوهش شامل 30 زن همسر جانباز بود که به روش نمونه گیری دردسترس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند و به پرسشنامه دل زدگی زناشویی پاینز پاسخ دادند. گروه آزمایش، به مدت 9 جلسه و هر هفته یک جلسه، تحت آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند و روی گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها آزمون تحلیل کوواریانس انجام گرفت.
نتایج: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل پس از اجرای آموزش مهارت های زندگی ازلحاظ مؤلفه های دل زدگی زناشویی تفاوت معنی داری وجود دارد. میزان دل زدگی زناشویی و مؤلفه های آن در گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت.
بحث: آموزش مهارت های زندگی به کاهش دل زدگی زناشویی و مؤلفه های آن در زنان همسر جانباز منجر شد.
اثربخشی طرح واره درمانی بر کاهش طلاق عاطفی در زنان دارای همسر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
147 - 164
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی رویکرد طرح واره درمانی بر کاهش طلاق عاطفی در زنان دارای همسر نظامی صورت گرفت. روش تحقیق نیمه آزمایشی به شیوه ی پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمون و گواه بود. جامعه آماری، شامل کلیه زنان دارای همسر نظامی ساکن در منطقه 1 شهر تهران که به مراکز مشاوره و روان شناسی خانواده های نظامی مراجعه نموده اند. در این تحقیق، از مراکز مشاوره و روان شناسی ویژه خانواده های نظامی در سطح شهر تهران براساس موقعیت جغرافیایی، مرکز درمانی آتیه را به عنوان گروه نمونه گیری انتخاب و از میان مراجعه کنندگان به این مرکز نمونه انتخاب شد. با توجه به معیارهای ورود به نمونه نهایتاً 32 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (16 نفر برای گروه آزمایش و 16 نفر برای گروه گواه) گزارش شدند. جلسات طرح واره درمانی براساس پروتکل طرح واره درمانی همتی ثابت، نوابی نژاد و خلعتبری (1395) بود که 8جلسه درمانی بود. جهت تعیین میزان طلاق عاطفی شرکت کنندگان در رابطه زناشویی در مراحل پیش و پس آزمون از پرسش نامه طلاق عاطفی گاتمن (2008) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از میانگین و انحراف استاندارد و برای تعیین اثربخشی مداخله از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که طرح واره ی درمانی بر طلاق عاطفی مؤثر واقع شده است. نتیجه کلی تحقیق پیش رو نشان می دهد که طرح واره درمانی بر کاهش طلاق عاطفی در زنان دارای همسر نظامی تأثیر دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که طرح واره درمانی می تواند در کاهش طلاق عاطفی در زنان متأهل دارای همسر نظامی مؤثر باشد و یک روش انتخابی برای بهبود تعارضات در این افراد باشد.
رابطه بین خودکارآمدی با سبک مدیریت کلاس اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
51 - 66
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف کلی این تحقیق بررسی رابطه خودکارآمدی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی با سبک مدیریت کلاس آنان بود. روش: این پژوهش ازنظر هدف، تحقیقی کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش، نوعی تحقیق همبستگی است. جامعه آماری تحقیق اساتید و اعضای هیئت علمی یکی از مراکز آموزش عالی نیروهای مسلح بود. روش نمونه گیری، تصادفی ساده و حجم نمونه 100 نفر بود. نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، بین خودکارآمدی با سبک مدیریت کلاس رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد همچنین مؤلفه های خودکارآمدی ازجمله شایستگی های فردی، شایستگی های اجتماعی و شایستگی تدریس با سبک مدیریت کلاس ارتباط مستقیم و معناداری داشته، ولی بین شایستگی های پژوهشی با سبک مدیریت کلاس ارتباط معناداری مشاهده نشد. بحث : با توجه به رابطه خودکارآمدی با سبک مدیریت کلاس اعضای هیئت علمی، بایستی برای اثربخش نمودن کلاس ها در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی برای ارتقای خودکارآمدی اعضای هیئت علمی برنامه ریزی لازم را انجام داد.
پیش بینی مقاومت در برابر تغییر براساس سبک های دلبستگی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
147 - 168
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بسیار مهم که افراد با آن مواجه هستند، موضوع مقاومت در برابر تغییر می باشد که زندگی افراد را تحت الشعاع قرار داده و بر جنبه های مختلف آن اثر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی مقاومت در برابر تغییر بر اساس سبک های دلبستگی و انعطاف پذیری شناختی انجام گرفت. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کارمندان مرد نیروی انتظامی منطقه 11 شهر تهران در پاییز 1400 می باشد که به روش در دسترس تعداد 167 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار مطالعه شامل پرسش نامه های مقاومت در برابر تغییر اورگ (2003)، سبک دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987) و انعطاف پذیری شناختی (CFI) می باشد. داده ها با کمک آزمون های رگرسیون و همبستگی پیرسون تحلیل شدند. آزمون رگرسیون نشان داد که انعطاف پذیری شناختی و سبک های دلبستگی ناایمن- اجتنابی و ناایمن- دوسوگرا پیش بینی کننده مقاومت در برابر تغییر می باشند. همچنین براساس آزمون همبستگی پیرسون، بین مقاومت در برابر تغییر با سبک دلبستگی ناایمن/ اجتنابی، سبک دلبستگی ناایمن/ دوسوگرا و انعطاف پذیری شناختی رابطه معنی داری وجود دارد. از این رو شناخت و شناسایی عوامل و محرک های موثر بر مقاومت در برابر تغییر می تواند موجب یافتن راه حل های جدید برای درمان و مهم تر از آن پیشگیری شود.
اثربخشی برنامه آموزشی کارکردهای عالی عصبی- اجرایی بر خلاقیت دانش آموزان دوره اول متوسطه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
95 - 113
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش کارکردهای عالی عصبی- اجرایی بر خلاقیت دانش آموزان دوره اول متوسطه انجام گرفت. روش پژوهش کنونی از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق را تمام دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل می دادند. که از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند دبیرستان پسرانه دوره اول متوسه شاهد و دبیرستان پسرانه دوره اول متوسطه ولایت به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی دبیرستان پسرانه شاهد (19 نفر) در گروه آزمایش و مدرسه ولایت (21 نفر) در گروه کنترل قرارگرفت. به دانش اموزان گروه آزمایش، کارکردهای عصبی- اجرایی در زمینه انعطاف پذیری شناختی در 8 جلسه، برنامه ریزی و مهار هدف در 15 جلسه و تقویت حافظه کاری در 6 جلسه آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خلاقیت عابدی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که آموزش کارکردهای عالی عصبی- اجرایی در افزایش خلاقیت با میزان اثر 76/0 معنادار بوده است (01/0 p< و 87/115F=) و در ضمن در ارتباط با اثربخشی کارکردهای عالی عصبی- اجرایی بر مؤلفه های سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف به ترتیب با میزان اثر 69/0، 54/0، 51/0 و 55/0 معنادار گزارش شده است. نتایج نشان دهنده آن است که این روش می تواند به منزله رهیافتی آموزشی در رشد فرآیندهای عالی شناختی چون خلاقیت در یادگیرندگان مورداستفاده قرار گیرد که این امر باید مورد توجه و کاربست گروه هایی چون مشاوران، مربیان مدارس و برنامه ریزان آموزشی و پرورشی قرار گیرد.
رابطه صفات تاریک شخصیت و ابرازگری هیجانی با رضایت از زندگی نظامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
41 - 49
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رضایت از زندگی، سازه ای است که در سال های اخیر به عنوان یکی از متغیرهای مرتبط با سلامت و بهزیستی انسان، به ویژه در کارکنان نظامی بیش ازپیش مورد توجه قرار گرفته است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه صفات تاریک شخصیت و ابرازگری هیجانی با رضایت از زندگی نظامیان شهر اهواز انجام شده است. روش: روش پژوهش، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان یگان ویژه دادگستری خوزستان (301 نفر) و نمونه پژوهش 104 نفر از این افراد بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ابرازگری هیجانی (کینگ و آمونز، 1990)، رضایت از زندگی (دینر و همکاران، 1985) و صفات تاریک شخصیت (جنیسون و وبستر، 2010) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که بین مؤلفه های صفات تاریک شخصیت با رضایت از زندگی، رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (001/0 p <). همچنین بین ابرازگری هیجانی با رضایت از زندگی نظامیان رابطه معنی داری وجود دارد (001/0 p <). افزون براین نتایج نشان داد متغیرهای ابرازگری و صفات تاریک 31 درصد از تغییرات رضایت از زندگی را تبیین می کنند. بحث: یافته های این پژوهش می تواند برای برنامه ریزان در بهبود وضعیت نظامیان، کاربرد فراوانی داشته باشد.
طراحی مدل بومی قدرت نرم مبتنی بر مؤلفه های روان شناختی فرهنگی بسیج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
93 - 109
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بومی قدرت نرم مبتنی بر مؤلفه های روان شناختی فرهنگی بسیج انجام شده است. روش این پژوهش، کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی و کیفی است. جامعه آماری شامل خبرگان، صاحب نظران، اساتید دانشگاه، محققان، مدیران سیاست گذار و فرماندهان حوزه فرهنگ، قدرت نرم و جنگ نرم است که تعداد 50 نفر به صورت هدف مند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای PLS و SPSS با روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد هر سه بعد مؤلفه ها شامل: 1. باورها و اعتقادات، 2. ارزش ها و هنجارها، 3. رفتارها و نماد ها در طراحی الگوی قدرت نرم فرهنگی بسیج مستضعفین تأثیرگذار بوده است. ترتیب تأثیرگذاری ابعاد قدرت نرم فرهنگی بسیج مستضعفین، بعد باورها و اعتقادات بیشترین امتیاز را دارد. مؤلفه ولایت مداری با نمره 780/0 و شاخص اعتقاد به آخرت (معاد) با نمره 995/0 دارای بیشترین امتیاز و رتبه اول را کسب کرده است. متغیر "باورها و اعتقادات" به صورت مستقیم و دو متغیر "ارزش ها و هنجارها" و "رفتارها و نمادها" به صورت غیرمستقیم و ازطریق متغیر "باورها و اعتقادات" در تبیین قدرت نرم روان شناختی فرهنگی بسیج مستضعفین، نقش دارند. توجه به مؤلفه های روان شناختی فرهنگی این مدل در حوزه اثرگذاری مبتنی بر قدرت نرم از اهمیت بسزایی برخوردار است.
پیش بینی میزان آمادگی رزمنده برای اجرای مأموریت نظامی با مدل مخفی مارکوف
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۷
21 - 39
حوزههای تخصصی:
مقدمه: باتوجه به ضرورت میزان آمادگی رزمندگان از جهات مختلف برای اجرای مأموریت های نظامی، در این مقاله به تعیین رابطه بین زیست آهنگ (Biorhythm) و میزان آمادگی در فرد پرداخته شد. هدف مقاله پیش بینی میزان آمادگی فرد برای اجرای فعالیت نظامی با بهره گیری از مدل مخفی مارکوف بود. روش: باتوجه به دوره های زمانی زیست آهنگ فردی، این عوامل روی مدل مخفی مارکوف مدل شد. در این مدل باتوجه به میزان آمادگی جسمانی، فکری، احساسی و الهامات درونی (حس ششم) هر فرد، در زمان مشخص در یکی از حالات مشخص شده در مدل قرار خواهد داشت، بنابر این می توان میزان آمادگی رزمنده در زمان مناسب برای انجام فعالیت نظامی را در این مدل پیش بینی کرد. نتایج: نتایج به دست آمده از این مقاله حاکی از تطابق بین مبانی نظری و ریاضی مطرح شده در این مقاله با نظرات پاسخ دهندگان که ۳۰ نفر از خبره های نظامی بودند، دارد. براساس نتایج حاصل در این پژوهش هنگام نیاز، نه تنها فرمانده بلکه خود رزمنده با طرح چند سؤال ساده، میزان آمادگی را از جهات مختلف تشخیص دهد. با این کار آمادگی یا عدم آمادگی برای مأموریت خاص در آن لحظه پیش بینی می شود. بحث: در حال حاضر رزمندگان یک مأموریت واحد دارند، این در حالی است که در ارتش های پیشرفته دنیا افراد، آموزش های مختلفی می بینند که باتوجه به حالت جسمانی، فکری و احساسی هر فرد، در زمان مشخص مأموریت مناسبی را به وی محول کنند. ما در این مقاله باتوجه به چهار زیست آهنگ جسمانی، فکری، احساسی و الهامات درونی (حس ششم) 16 مأموریت تعریف کردیم که فرمانده با مراجعه به مدل مخفی مارکوف مناسب ترین مأموریت را به رزمنده محول می کند.
اثربخشی تصویرسازی هیپنوتیزمی بر عملکرد ورزشی ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
57 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تصویرسازی هیپنوتیزمی بر عملکرد ورزشی ورزشکاران بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی که از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل قایقرانان هیات استان تهران در سال 1400 بود. با توجه به ماهیت نیمه آزمایشی بودن پژوهش، نمونه پژوهش شامل 30 نفر (17 نفر خانم و 13 نفر آقا) از قایقرانان بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه، کنترل (15 نفر، شامل هشت نفر خانم و هفت نفر آقا) و آزمایش (15 نفر، شامل نه نفر خانم و شش نفر آقا) قرار گرفتند. در این پژوهش به منظور جمع آوری اطلاعات از رکورد ورزشکاران و برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تصویرسازی هیپنوتیزمی بر عملکرد ورزشی تأثیر دارند و منجر به بهبود عملکرد ورزشکاران شده است )05/0>p). با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که یکی از روش های مؤثر در بهبود عملکرد ورزشی قایقرانان تصویرسازی هیپنوتیزمی است.
نقش هوش اخلاقی و سرمایه روان شناختی در پیش بینی سرمایه اجتماعی سربازان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
27 - 39
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هوش اخلاقی و سرمایه روان شناختی در پیش بینی سرمایه اجتماعی سربازان وظیفه در یک واحد نظامی انجام شد. روش: این پژوهش با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی سربازان وظیفه در یک واحد نظامی بودند. از این جامعه، تعداد 85 سرباز با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه هوش اخلاقی لینک و کیل (MCI)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (PCQ) و پرسشنامه سرمایه اجتماعی اونیکس و بولن استفاده شد. داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش اخلاقی با سرمایه اجتماعی، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (01/0>P). همچنین رابطه سرمایه روان شناختی با سرمایه اجتماعی مثبت و معنی داری بود (01/0>P). نتایج آزمون تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای هوش اخلاقی و سرمایه روان شناختی قادر به پیش بینی سرمایه اجتماعی می باشند. بحث: باتوجه به نتایج پژوهش می توان گفت که هوش اخلاقی و سرمایه روان شناختی با سرمایه اجتماعی رابطه دارند و قادر به پیش بینی تغییرات سرمایه اجتماعی هستند. بنابراین، به فرماندهان و مدیران ارشد نظامی پیشنهاد می شود برای افزایش سرمایه اجتماعی در سربازان بر نقش هوش اخلاقی و سرمایه روان شناختی توجه کنند. به طورکلی می توان نتیجه گرفت که جهت افزایش سرمایه اجتماعی سربازان لازم است که هوش اخلاقی و سرمایه روان شناختی آموزش داده شود تا با ارتقای میزان هوش اخلاقی و سرمایه روان شناختی شاهد بهبود سطح سرمایه اجتماعی در این افراد باشیم.
اثربخشی مداخله رفتاری- شناختی متمرکز بر تروما بر توانایی و مشکلات فرزندان نوجوان دختر (13-16 سال) شاهد و ایثارگر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی این پژوهش اثربخشی مداخله رفتاری-
شناختی متمرکز بر تروما بر توانایی و مشکالت فرزندان دختر
نوجوان شاهد و جانباز شهر اصفهان (13-16ساله) بود.
روش: پژوهش حاضر به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش
آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعه
آماری پژوهش تمامی فرزندان نوجوان دختر شاهد و ایثارگر در
سال تحصیلی 1388-1389 در شهر اصفهان بود که از میان
آنان گروه نمونه به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند.
ابزار اندازه گیری، پرسش نامه جمعیت شناختی و پرسش نامه
توانایی ها و مشکالت (SDQ) (گودمن، 1997) بود. پس از
اعمال مداخله، پس آزمون اجرا و 4 ماه بعد پیگیری اجرا شد.
یافته هابااستفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مداخله رفتاری- شناختی متمرکز بر تروما بر اساس طرح درمان کوهن و همکاران(2001) بوده است.
نتایج:داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چند
متغیری بررسی شد.نتایج تحلیل نشان داد که تفاوت میان
گروه های آزمایش و کنترل در کاهش مشکلات رفتاری در
مرحله پس آزمون(P
مدل یابی معادلات ساختاری ارتباط روان رنجورخویی با شکایات جسمانی مبتنی بر میانجی گری حساسیت اضطرابی دانشجویان شاهد و ایثارگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
11 - 29
حوزههای تخصصی:
شکایات جسمانی دانشجویان شاهد و ایثارگر علاوه بر اینکه می تواند پیامدهای منفی متعددی داشته باشد می تواند در نتیجه برخی عوامل شخصیتی و هیجانی تاثیرات مخربی داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف مدل یابی معادلات ساختاری ارتباط روان رنجورخویی با شکایات جسمانی مبتنی بر میانجی گری حساسیت اضطرابی دانشجویان شاهد و ایثارگر انجام گرفت. پژوهش حاضر همبستگی از نوع مد ل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاه های آزاد اسلامی در شهر تبریز و مرند بودند که 258 نفر (134 پسر و 124 دختر) از آنها به صورت نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به پرسشنامه شکایات جسمانی (گییرک و همکاران، 2014)، پرسشنامه روان رنجورخویی (کاستا و مک کرا، 1992) و پرسشنامه حساسیت اضطرابی (تیلور و کاکس، 1998) پاسخ دادند. تحلیل داده از طریق مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار اسمارت pls انجام گرفت. نتایج نشان داد بین روان رنجورخویی با حساسیت اضطرابی (38/0) و شکایات جسمانی (80/0) و حساسیت اضطرابی با شکایات جسمانی (19/0) رابطه معنی داری وجود داشت (01/0>P). همچنین نقش میانجی حساسیت اضطرابی بین مسیر روان رنجورخویی با شکایات جسمانی (076/0) در حد معنی داری قرار داشت (01/0>P). با توجه به نتایج پیشنهاد می شود در مراکز دانشگاهی، وجود حساسیت اضطرابی و سطح بالای روان رنجورخویی در بررسی شکایات جسمانی دانشجویان مورد بررسی قرار گیرد.
سنجش، ارزیابی و تبیین دلبستگی به خدا در بافت و فرهنگ اسلامی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه دلبستگی به عنوان سازه ای تحولی و موثر بر فرایند رشد علاوه بر دلبستگی به والدین در ارتباط افراد با خدا نیز مورد توجه قرار گرفته است.
روش: هدف از پژوهش حاضر پاسخگویی به این سوال بود که آیا ارتباط افراد با خدا در فرهنگ اسلامی را می توان در چارچوب نظریه دلبستگی به خدا مورد سنجش، ارزیابی و تبیین قرار داد؟ بدین منظور تعداد 30 نفر از شرکت کنندگان یک واحد نظامی(مرد)، در قالب پژوهش کیفی و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، به شکل تصادفی انتخاب شدند و از آنان مصاحبه نیمه ساختاریافته دلبستگی به خدا (پروکتور، 2009)، به عمل آمد.
نتایج: نتایج تحلیل نظری پژوهش که براساس قواعد گفتمان محاوره ای گرایس(1985) و به تفکیک سه سبک دلبستگی (ایمن، اجتنابی، اضطرابی) و 9 شاخص دلبستگی به خدا (انگاره ذهنی از خدا، تجارب رابطه با خدا، حس تردید و یکپارچگی در رابطه با خدا، ادراک مثبت از خود، ادراک مثبت از خدا، جوارجویی به خدا، اعتراض به جدایی، پناهگاه امن، پایگاه ایمن) انجام شد نشان داد، منطبق بر نظریه دلبستگی به خدا، روابط مسلمانان با خدا را می توان بر اساس شاخص های دلبستگی، به سه سبک دلبستگی ایمن، دوسوگرا و اجتنابی مورد سنجش، ارزیابی و تبیین قرار داد.
بحث: نتایج حاصله به جز در برخی موارد شاخص های مربوط به سبک دلبستگی اجتنابی، با شاخصه های نظریه دلبستگی به خدا همخوان بود.
اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر عواطف و رضایت از زندگی کارکنان یک سازمان نظامی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
21 - 30
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر عواطف مثبت و منفی و رضایت از زندگی کارکنان یک سازمان نظامی بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل، با طرح پیش آزمون پس آزمون است. جامعه آماری شامل کارکنان نظامی در یکی از پادگان های شهر شاهرود بود که تعداد40 نفر نمونه به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. برای هر دو گروه، تحت موقعیت یکسان آزمون های عواطف مثبت و منفی پاناس و رضایت از زندگی داینر و همکاران، طی دو جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. سپس مهارت های ذهن آگاهی به آزمودنی های گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای به مدت 8 هفته توسط پژوهشگر آموزش داده شد و گروه شاهد تحت هیچ آموزشی قرار نگرفت و پس از اتمام آموزش دوباره از هر دو گروه تحت یک موقعیت یکسان آزمون های عواطف مثبت و منفی پاناس و رضایت از زندگی داینر، اجرا شد. نتایج: نتایج نشان داد که مداخله آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر عواطف مثبت و منفی و همچنین رضایت از زندگی کارکنان نظامی شهرستان شاهرود، تأثیر معنی دار داشت و باعث افزایش عواطف مثبت و رضایت از زندگی و همچنین کاهش عواطف منفی در کارکنان شد. فرضیه ها در متغیر عواطف مثبت و عواطف منفی با تحلیل کواریانس چندمتغیری و در رضایت از زندگی با مدل تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکووا) آزمون شدند. بحث: باتوجه به نتایج این مطالعه، درنظرگرفتن برنامه ها و رویکردهای مداخله ای مبنی بر آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی، درجهت بهبود کارکرد سازمان، پیشنهاد می شود.
مدل ارتباطی جهت گیری مذهبی، هوش اخلاقی، مسئولیت پذیری، همدلی، نوع دوستی و بخشودگی بین فردی دانش آموزان مجازی در مناطق نظامی نشین تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
51 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ارتباطی جهت گیری مذهبی، هوش اخلاقی، مسئولیت پذیری، همدلی، نوع دوستی و بخشودگی بین فردی دانش آموزان آموزش از راه دور در مناطق نظامی نشین تهران انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان آموزش از راه دور (آموزش مجازی) در محلات نظامی نشین شهر تهران در سال تحصیلی 1400 تشکیل داد و دامنه ی سنی آزمودنی ها از 15 تا 17 است. نمونه پژوهش تعداد 264 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به ابزار پژوهش پاسخ دادند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های جهت گیری مذهبی، هوش اخلاقی، مسئولیت پذیری، همدلی، نوع دوستی و بخشودگی بود. دادهها پس از جمع آوری با روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و با نرم افزار SPSS25 و AMOS24 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد اثرمستقیم مذهب درونی(31/0=β)، هوش اخلاقی(23/0=β)، نوع دوستی(11/0=β) و همدلی(14/0=β) بر بخشودگی مورد تأیید قرار گرفت(01/0P< )، اما این جهت گیری مذهبی بیرونی و مسئولیت پذیری بر بخشودگی اثر مستقیمی نداشت. (05/0P<).همچنین همچنین نقش میانجیگری همدلی، مسئولیت پذیری و نوع دوستی در رابطه ی بین مؤلفه جهت گیری مذهبی و هوش اخلاقی بر بخشودگی معنی دار است.(01/0P< ). نتایج: مدل پژوهش حاضر مبنی بر بررسی نقش همدلی، مسئولیت پذیری و نوع دوستی در رابطه ی بین مؤلفه جهت گیری مذهبی و هوش اخلاقی بر بخشودگی از برازش مطلوب برخوردار است و جهت گیری مذهبی و هوش اخلاقی بر بخشودگی اثر مستقیم و غیرمستقیم دارند.
رابطه ویژگی های شخصیتی و هوش معنوی با کیفیت زندگی همسران جانبازان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
75 - 94
حوزههای تخصصی:
از عوارض مهم هرجنگی، بروز مشکلات جسمی و روانی برای افرادی است که به طور مستقیم در جنگ حاضر بوده اند. بسیاری از تحقیقات نشان داده اند که همسران در نقش مراقبت کننده از جانبازان، تحت تاثیر استرس ها و مشکلاتی هستند که به شدت سلامت و کیفیت زندگی شان را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین رابطه ویژگی های شخصیتی و هوش معنوی با کیفیت زندگی در همسران جانبازان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری مشتمل بر کلیه همسران جانبازان تحت پوشش بنیاد شهید و امور ایثارگران در نیمه اول سال 1399 بود. که از این بین تعداد 145 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (واروشربون، 1992)، پرسش نامه پنج عاملی نئو (مک کری و کاستا، 1999) و هوش معنوی (کینگ، 2008) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه هم زمان استفاده شد. نتایج نشان داد که بین ویژگی شخصیتی روان رنجوری با کیفیت زندگی همسران جانبازان رابطه منفی معنادار وجود داشت، درحالی که هوش معنوی و مؤلفه های آن و ویژگی های شخصیتی برون گرایی، گشودگی به تجربه، توافق پذیری وظیفه شناسی با کیفیت زندگی همسران جانباز رابطه مثبت معنادار (P< 0/01) داشتند. هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری به روش هم زمان نشان داد که مؤلفه های هوش معنوی و ویژگی های شخصیتی به میزان 59/0 با کیفیت زندگی همسران جانبازان همبستگی دارند، بدین معنی که 35 درصد از کل واریانس کیفیت زندگی همسران جانبازان توسط هوش معنوی و ویژگی های شخصیتی تبیین می شود (01/0 p<). یافته های این پژوهش می تواند در برنامه ریزی جهت بهبود و کنترل مؤلفه های گوناگونی که می توانند در مشکلات سلامت روانی و جسمانی و به طور کلی کیفیت پایین زندگی همسران جانبازان مؤثر باشد را فراهم آورد.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت CFT بر کیفیت زندگی وتوانمندسازی روان شناختی سربازان وظیفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
77 - 91
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر کیفیت زندگی و توانمندسازی روان شناختی سربازان وظیفه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی سربازان وظیفه نیروی انتظامی شهر بوکان در سال 1400-1399 بود که از طریق روش نمونه گیری در دسترس از بین افراد داوطلب واجد شرایط تعداد 30 نفر وارد مطالعه شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998) و توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) بود. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر شفقت قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با نرم افزار SPSS نسخه ۲3 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر درمان مبتنی بر شفقت بر کیفیت زندگی و توانمندسازی روان شناختی معنادار بود (01/0>p). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان مبتنی بر شفقت روش مداخله ای مناسبی برای افزایش کیفیت زندگی و توانمندسازی روان شناختی سربازان وظیفه است. بنابراین به کارگیری این روش درمانی به تنهایی یا در ترکیب با سایر برنامه های مداخله ای می تواند موجب افزایش کیفیت زندگی و توانمندسازی روان شناختی سربازان شود.
بررسی وضعیت زندگی فرزندان جانبازان اعصاب و روان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
71 - 91
حوزههای تخصصی:
مشکلات مجروحان جنگی محدود به خود آنها نیست، بلکه این مشکلات در بطن زندگی خانواده نیز وارد شده و کیفیت زندگی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد.هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت زندگی فرزندان جانبازان اعصاب و روان بود. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مشکلات ناشی از معلولیت پدر، در هفت مقوله شامل نگرش، سلامت روانشناختی، روابط بین فردی، سلامت جسمانی، شرایط مالی، پیشرفت تحصیلی و کارکرد تحصیلی تاثیراتی بر جای می گذارد.فرزندان جانبازان اعصاب و روان از اولین مراحل رشد خود، به طور مستمر در معرض آسیب های روانی هستند و نقش پدر یکی از منابع تشدید یا تضعیف اختلالات روانی و رفتاری در آنها است. از راهکارهای ارائه شده جهت پیشگیری یا تضعیف این آسیب ها میتوان به رصد و شناخت افراد مستعد آسیب های روانی از سنین کودکی و نوجوانی و پیگیری مستمر آنها برای ارائه خدمات روانشناختی و حل مشکلات در حوزه روابط بین فردی، عملکرد تحصیلی و ... اشاره کرد.این پژوهش کیفی به شیوه پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد.جامعه آماری پژوهش حاضر فرزندان جانبازان اعصاب و روان ساکن تهران بود. فرایند مصاحبه تا زمان به اشباع رسیدن داده ها ادامه پیدا کرد و در نهایت با 10 نمونه به اشباع رسید.تحلیل داده های به دست آمده، به روش هفت مرحله ای کلایزی انجام شد.
مدل ساختاری ویژگی های شخصیتی، سبک های هویتی و حمایت اجتماعی ادراک شده با میانجی گری سبک های دفاعی و ناگویی هیجانی در پیشگیری از افکار خودکشی در سربازان
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
5 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکى از رفتارهاى خودکشى گرا، افکار خودکشى است که پیش بینى کننده مهمی در خودکشى کامل است. این پژوهش با هدف بررسی مهمترین عوامل زمینه ساز افکار خودکشی در سربازان و تعیین سهم هر کدام در پدید آمدن آن انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل سربازان یکی از یگان های نظامی در استان های تهران و البرز بود که تعداد 540 نفر از آنان به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های مورد نظر در مورد آنها اجرا شد. نتایج: تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده، سبک های هویتی و ویژگی های شخصیتی بر افکار خودکشی در سطح 05/0 و 01/0 و همچنین تأثیرات مستقیم سبک های دفاعی و ناگویی هیجانی بر آن نیز در سطح 01/0 معنادار بود. بحث: مدل پژوهش با داده های به دست آمده برازش قابل قبولی داشت و روابط ساختاری مفروض تأیید شدند. متغیرهای آشکار دارای ضریب مسیر معناداری با متغیرهای مکنون خود بودند. از این مدل می توان به منظور طراحی یک الگوی مداخله ای روان شناختی با هدف پیشگیری و مهار افکار خودکشی در بین سربازان استفاده کرد و همچنین به طراحی و اجرای برنامه ای جامع به منظور غربالگری سربازانی که در معرض آسیب خودکشی یا خودزنی قرار دارند پرداخت.