فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
سلامت نیروی کار شامل سلامت فیزیکی و سلامت روانی می باشد. بهبود شرایط روانی می تواند موجب پیشگیری بسیاری از مشکلات و حوادث ناشی از کار و افزایش سطح سلامت کارکنان گردد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل کننده استرس شغلی در رابطه بین جو ایمنی و حوادث ناشی از کار در کارکنان شرکت توزیع برق استان خوزستان بود. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی بوده و طرح آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان عملیاتی شرکت توزیع برق استان خوزستان بود. تعداد ۲۱۴ نفر از آن ها به روش تصادفی مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های جو ایمنی نوردیک، پرسشنامه استرس شغلی و پرسشنامه حوادث شغلی را تکمیل نمودند. داده های جمع آوری شده با روش های همبستگی و رگرسیون سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد بین متغیرهای جو ایمنی با استرس شغلی و نرخ حوادث ناشی از کار، رابطه منفی و معنی داری وجود دارد، و استرس شغلی با نرخ حوادث ناشی از کار، رابطه مثبت و معنی داری دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد متغیر استرس شغلی در رابطه بین جو ایمنی و نرخ حوادث ناشی از کار نقش تعدیل کننده داشته و این رابطه را در جهت منفی تعدیل می کند. بنابراین علی رغم این که جو ایمنی یک عامل مهم در کاهش حوادث شغلی است، اما با وجود استرس شغلی در کارکنان، افزایش جو ایمنی، نمی تواند نرخ حوادث ناشی از کار را چندان کاهش دهد.
اثر مهارتهای شغلی بر خشنودی شغلی با نقش میانجی گر فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشنودی شغلی نگرشی است که موجب بهبود بهره وری، افزایش انگیزه و توانمندی کارکنان می شود، لذا شناخت عوامل مؤثر بر آن و توجه به مهارت شغلی می تواند زمینه افزایش خشنودی شغلی را فراهم نماید. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مهارت شغلی بر خشنودی شغلی با نقش میانجی فرسودگی شغلی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان اقماری دکل های حفاری 61 و 69 فتح متعلق به شرکت ملی حفاری ایران بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 109 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های استاندارد بوده است. جهت سنجش روایی از آزمون روایی محتوایی و روایی سازه و برای سنجش پایایی نیز از آزمون های آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی در نرم افزار پی.ال.اس استفاده گردید. یافته ها رابطه مهارت شغلی با خشنودی شغلی و فرسودگی شغلی و رابطه فرسودگی شغلی با خشنودی شغلی را تأیید کرد. همچنین، یافته ها حاکی از آن بود که مهارت شغلی از طریق نقش میانجی گر فرسودگی شغلی، بر خشنودی شغلی کارکنان ملی حفاری ایران اثر غیرمستقیم دارد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که با توجه به مشخص شدن رابطه بین خشنودی شغلی با فرسودگی شغلی و مهارت شغلی، مدیران برنامه هایی جهت افزایش خشنودی شغلی کارکنان و احساس خودکارآمدی اجرا نمایند و زمینه کاهش فرسودگی شغلی را فراهم نمایند.
شناسایی عوامل مؤثر بر اهمال کاری کارکنان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر اهمال کاری کارکنان دانشگاه فرهنگیان استان زنجان بود. روش پژوهش روش آمیخته (کیفی و کمی) بود. در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش پیمایشی مبتنی بر تحلیل حداقل مربعات جزئی و الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری شامل مدیران، اساتید و کارکنان دانشگاه فرهنگیان زنجان بود. در بخش کیفی 18 نفر از طریق روش نمونه گیری هدفمند نظری و در بخش کمی 124 نفر با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختمند و در بخش کمی از طریق پرسشنامه 25 سؤالی حاصل از مقوله های کیفی گردآوری شد. در مرحله کدگذاری کیفی 25 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی شمارش شد. در بخش کمی ویژگی های فردی و شخصیتی، عوامل سازمانی و مدیریتی، کیفیت زندگی کاری، عوامل فرهنگی-اجتماعی و اخلاق حرفه ای با بار عاملی و میانگین واریانس استخراجی بالای 0.4، ضرایب معنی داری z بالای 96/1 و با ضرایب تعیین (R2) مناسب مورد تأیید قرار گرفتند.
شناسایی عوامل توانمندساز سرمایه انسانی در رابطه با ارتقای عملکرد سازمان های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکنان سازمان های فرهنگی دارای ویژگی هایی هستند که آن ها را از سایر کارکنان مجزا کرده لذا، بالندگی سرمایه انسانی در آن ها نیاز به مدل خاصی دارد. تحقیق حاضر با هدف شناسایی تم های کلیدی بالندگی سرمایه انسانی برای توانمندسازی کارکنان به منظور تعالی سازمان های فرهنگی، تعیین ارزش و اولویت هر تم انجام شد. این تحقیق به صورت آمیخته انجام گردید. مرحله کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی منابع و مقالات ارائه شده در سال های 2014 و 1393 به بعد انجام شد. مرحله کمی از روش دلفی فازی که جامعه آماری آن را تعداد 50 نفر از استادان، مدیران و کارشناسان فرهنگی تشکیل داده، و حجم نمونه برابر 12 نفر واجدین شرایط دلفی بودند، انجام شد. بخش کیفی بر اساس مراحل تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری و مقوله بندی داده ها انجام شد. در بخش کمی نتایج حاصل از تحلیل محتوا به صورت دلفی فازی در معرض نظرات خبرگان قرار داده شد، با تکنیک های فازیِ مثلثی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و اولویت بندی گردید. نتایج بیانگر این است که نگاه به توسعه سرمایه انسانی در سازمان های فرهنگی باید به سمت کارکنان فرهنگی تغییر جهت دهد. تم های به دست آمده برای توسعه سرمایه انسانی به ترتیب اولویت عبارت از شرایط عمومی کارکنان (انگیزشی) با مقدار قطعی 8 از 10، فرهنگ سازمانی با مقدار قطعی شده 92/7 از 10، هوش اخلاقی با امتیاز 56/7 از 10، هوش فرهنگی با 92/6 از 10 و هوش معنوی با مقدار 27/6 از 10 هستند. مقوله های شرایط عمومی عبارت است از: برنامه ریزی منابع انسانی، ویژگی های فردی، قابلیت های شغلی، شرایط سازمانی و فنون مدیریتی. فرهنگ سازمانی شامل مقوله های: رسالت، سازگاری، درگیر شدن، انطباق پذیری، فاصله قدرت، ابهام گریزی، آینده نگری، فردگرایی/ جمع گرایی، اجتناب از زیاده روی، زنانگی/ مردانگی و نمادسازی. مقوله های هوش اخلاقی؛ همدردی و هوشیاری، رفتار منصفانه و خودکنترلی، توجه و احترام، مهربانی و صبر و بردباری است. هوش فرهنگی شامل مقوله های؛ انگیزشی- احساسی، فراشناختی، شناختی و رفتاری است و مقوله های هوش معنوی عبارت از؛ خودآگاهی، خودانگیختگی، چشم انداز محوری، کل نگری، نوعدوستی، استقبال از تفاوت، استقلال رأی، تواضع و فروتنی، طرح چراهای بنیادی، توانایی تغییر چارچوب ذهنی و حس تعهد به رسالت سازمان است.
بررسی عوامل فردی، اجتماعی و سازمانی مؤثر بر رضایت شغلی معلمان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف شناسایی و تحلیل الگوی روابط ساختاری عوامل فردی، اجتماعی و سازمانی مؤثر بر رضایت شغلی معلمان شهر کرج انجام شد. پژوهش حاضر از نوع طرح های همبستگی بوده که در آن با استفاده از یک مدل ساختاری روابط بین متغیرها بررسی شد. تعداد 150 معلم مقاطع سه گانه آموزش و پرورش شهر کرج به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته عوامل مؤثر بر رضایت شغلی معلمان و پرسشنامه رضایت شغلی بود. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS نسخه 16 و روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که عوامل مزایای شغلی، توازن کار-خانواده و نگرش شغلی به طور مستقیم، عوامل توسعه حرفه ای، حمایت مدیران و حمایت همسر از طریق عامل نگرش شغلی و حمایت همسر و استرس شغلی از طریق عامل توازن کار خانواده بر رضایت شغلی مؤثر بودند. مدل پژوهش توانست 53 درصد واریانس رضایت شغلی معلمان را تبیین کند. پیشنهاد می شود جهت افزایش رضایت شغلی معلمان برنامه هایی برای بهبود نگرش های شغلی معلمان از طریق توجه به مؤلفه های فردی، اجتماعی و سازمانی مدل حاضر اجرا شود.
رابطه آرزوهای تحصیلی، آرزوهای شغلی با هویت شغلی: نقش واسطه ای نگرش نسبت به آینده تحصیلی و شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوجوانی یکی از مهمترین مراحل زندگی بشر است. در این مرحله فرد باید انتخاب های مختلفی انجام دهد از جمله انتخاب رشته تحصیلی و شغلی که یکی از مهمترین تصمیمات فرد است. برای انتخاب رشته تحصیلی و شغلی مناسب برای هر فرد موارد زیادی باید در نظر گرفته شود، هویت شغلی، آرزوهای تحصیلی، شغلی و نگرش مثبت درباره تحصیلات و شغل آینده از جمله این موارد است. پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه آرزوهای تحصیلی، آرزوهای شغلی با هویت شغلی نوجوانان به همراه بررسی نقش واسطه ای نگرش به آینده تحصیلی و شغلی انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع تحلیل مسیربود. جامعه آماری، متشکل از کلیه دانش آموزان پسر و دختر دوره دوم متوسطه منطقه دو استان تهران به تعداد 1355 بود. نمونه آماری براساس جدول مورگان 299 نفر درنظر گرفته شد که با روش نمونه گیری jwhntd چندمرحله ایی انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس هویت شغلی دیلاس و جرنگین، آرزوهای تحصیلی دیپرو، آرزوهای شغلی ابرئن و نگرش به آینده تحصیلی و شغلی جمالی و قلعه نویی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازتحلیل مسیرواز طریق SPSS-23 و AMOS-23انجام شد. یافته ها نشان داد که آرزوهای شغلی بر نگرش به آینده تحصیلی و شغلی، بر هویت شغلی در حالت مستقیم و به صورت کل اثر مثبت دارد. آرزوهای تحصیلی نیز در حالت مستقیم بر نگرش به آینده تحصیلی و شغلی اثر مثبت دارد اما بر هویت شغلی اثر مستقیم و کل ندارد. در مورد روابط غیرمستقیم نیز نتایج نشان داد هر دو متغیر پیش بین از طریق نگرش به آینده تاثیر مثبت و معنی داری بر هویت شغلی دارند. بنابراین، معلمان، مشاوران و متخصصان در دوره نوجوانی می توانند با پرداختن به آرزوها برای تحصیل و شغل، به رشد هویت حرفه ای دانش آموزان کمک کنند.
اثر طردشدگی در محیط کار بر رفتارهای کمک کننده و انحرافی: نقش میانجی عزت نفس سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه سرمایه روان شناختی و احساس امنیت روان شناختی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه سرمایه روان شناختی و احساس امنیت روان شناختی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در سال تحصیلی 98-97 انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان و دانش آموزان دبیرستان دوره دوم پسرانه منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران بودند که از میان آنها 50 معلم و 184 دانش آموز به شیوه نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از 3 پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز، امنیت روانشناختی ادمونسون و پیشرفت تحصیلی ساعتچی استفاده شد. تحلیل داده ها توسط آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها نشان دادند که سرمایه روان شناختی و احساس امنیت روانشناختی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری دارند. به طور کلی یافته ها نشان دادند که سرمایه روان شناختی و احساس امنیت روان شناختی معلمان توان پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را دارند. بنابراین می توان گفت که افزایش سرمایه روان شناختی و احساس امنیت روان شناختی معلمان می تواند موجب پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شود.
رابطه رهبری اخلاقی و هویت سازمانی با رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان با میانجی گری تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین رهبری اخلاقی و هویت سازمانی با رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان با میانجی گری تعهد سازمانی انجام گرفت. رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان به رفتارهایی گفته می شود که طی آن افراد اقدام به نقض ارزش های اصلی جامعه، آداب و رسوم، قوانین یا معیارهای رفتاری مناسب به منظور ارتقای عملکرد سازمان یا اعضای آن انجام می دهند. این تعریف دو بُعد از رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان را برجسته می کند. اول، رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان، رفتاری غیراخلاقی است؛ زیرا شامل اعمالی می شود که بر خلاف ارزش ها، قوانین یا هنجارهای اجتماعی است. دوم این که، رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان، رفتاری تعمدی است که با هدف منفعت رساندن به سازمان، اعضای سازمان و یا رهبرشان انجام گیرد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز بود که از میان آن ها 133 نفر به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه پژوهش حاضر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه رهبری اخلاقی براون و همکاران، پرسش نامه هویت سازمانی مائل و اشفورث، پرسش نامه تعهد سازمانی آلن و مایر و پرسش نامه رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان آمفرس و همکاران است. داده ها از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با نرم افزارهای SPSS-23 و AMOS-23 تحلیل شدند. تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری برازش الگوی پیشنهادی را تأیید کرد. نتایج حاکی از آن بود که رهبری اخلاقی و هویت سازمانی بر رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان تأثیر مثبت و معنی داری دارند (01/0p<). همچنین، نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین رهبری اخلاقی و هویت سازمانی با رفتار غیر اخلاقی به نفع سازمان تأیید شد (01/0p<). در مجموع، نتایج نشان داد وقتی سازمانی دارای رهبری اخلاقی باشد و کارکنان کار خود را بامعنا تلقی کنند و دلبستگی بالایی به کار و محیط کار داشته باشند در چنین شرایطی تعهد سازمانی بیشتری را خواهند داشت و طبق نظریه تبادل اجتماعی به دنبال جبران خواهند بود و برای سود رساندن به سازمان خود احتمالاً رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان بیشتری خواهند داشت.
طراحی و اعتبارسنجی مدل سنجش آموزش بزرگسالان در مراکز مشاوره و توانبخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای برنامه های آموزش بزرگسالان، مستلزم داشتن مدل مناسب است. با توجه به نبود الگوی بومی آموزش بزرگسالان همراستا و متناسب با فرهنگ جامعه، هدف اصلی پژوهش، طراحی و اعتبارسنجی مدل سنجش آموزش های بزرگسالان در مراکز مشاوره و توانبخشی بود. در این پژوهش، از روش کیفی و نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد. در ابتدا با خبرگان مراکز مشاوره و توانبخشی مصاحبه های نیمه ساختاریافته به عمل آمد که تا رسیدن به اشباع نظری (12 نفر) ادامه پیدا کرد. سپس داده های حاصل از مصاحبه ها به روش تحلیل تم و با استفاده از نرم افزارN-vivo 10 تحلیل شد. برای اعتبارسنجی کیفی و اجماع بین خبرگان در جهت واقعی بودن مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده از فن دلفی فازی استفاده شد. پس از مرحله دلفی فازی، فهرست ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده در اختیار چند نفر از اساتید دانشگاه و دانشجویان دکترا که در حوزه آموزش بزرگسالان تخصص داشتند، قرار گرفت که با انجام اصلاحات از صحیح و مناسب بودن معادل و اصطلاحات انتخاب شده برای نام گذاری ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها اطمینان حاصل شد. بر این اساس، مدل نهایی سنجش آموزش بزرگسالان مراکز مشاوره و توانبخشی طراحی شد که شامل 6 بُعد (شامل گروه مداری، ایجاد انگیزه، بودجه، توجه به محدودیت ها، دقت عمل در آموزش و تناسب)، 10 مؤلفه و 48 شاخص بوده است.
پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان طی دوران کووید 19 بر اساس نقش تاب آوری و بهزیستی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی شغلی در معلمان یک پدیده روان شناختی مزمن خستگی و بی علاقگی است که دوران همه گیری کرونا از نظر فشردگی برنامه های آموزشی ممکن است در این زمینه تأثیرگذار باشد. از جمله عواملی که باعث سازگاری موثر با عوامل خطر می شود و می تواند نقش موثری در کاهش فرسودگی شغلی داشته باشد، تاب آوری و بهزیستی روانشناختی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان در طی کووید 19 بر اساس نقش تاب آوری و بهزیستی روانشناختی صورت گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه دوم شاغل در آموزش و پرورش ناحیه یک بندرعباس بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و بر اساس جدول مورگان تعداد 357 نفر از معلمان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به دلیل تعطیلی مدارس پرسش نامه ها از طریق شبکه های مجازی با توزیع لینک آنلاین در اختیار نمونه آماری قرار داده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه فرسودگی شغلی، مقیاس تاب آوری و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی استفاده شد. از تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که هر دو متغیر پیش بین، یعنی تاب آوری و بهزیستی روانشناختی با متغیر ملاک (فرسودگی شغلی معلمان) رابطه منفی و معنی داری دارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که هر چه میزان تاب آوری و بهزیستی روانشناختی بالاتر باشد، میزان فرسودگی شغلی معلمان در طی کووید 19 پایین تر خواهد بود.
تحلیل میانجی، مدل سازی ریاضی، شاخص های برازش تأییدی، اصلاح مدل ذهنی: یک بازنگری انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی ویژگی های محوری معادلات است که در هر تبدیلی از معادلات حفظ می شود. یکی از این ویژگی ها تقارن متغیرها در پژوهش های همبستگی کیفی معادلات هم ارز است. در این مقاله، نخست پژوهش های با دو متغیر شرح داده می شود و به تمایز بین مفهوم علیت در پژوهش های رابطه ای و نیز تمایز علیت در فرضیه های رابطه ای می پردازد. سپس، به متغیر سوم ارجاع داده می شود که معمولاً به نادرست تحت عنوان میانجی معرفی می شود. در این مقاله موضوع مدل های هم ارز در کاربرد تحلیل ساختارهای کواریانسی مورد بحث قرار گرفته است. پس از تشریح نقش معادلات در پژوهش های روان شناسی، رویکرد اکتشافی در آن معادلات مورد تأکید قرار داده شده است. نخست رویکرد معادله برآوردکننده کلی با ماتریس همبستگی مستقل که دارای دو نوع اندازه گیری برای هر آزمودنی می باشد، تشریح می شود که همبستگی ها به صورتی مورد ملاحظه قرار گرفته است که قبلاً پپ و ویتاکر و سوسیدل در معادلات دوران ساز خود برای مدل های رگرسیون محدود و کامل ارائه کرده اند. معادله دوم به پژوهش کیوان آرا و همکاران (2016) مربوط می شود. این مقاله نشان داده است که پژوهشگران نمی توانند قبل از کاربرد داده ها در یکی از دو نوع طرح پژوهشی آن را مورد تأیید قرار دهند. این دو نوع طرح به ترتیب طرح طولی و آزمایشی می باشند. این مقاله همچنین نقش طرح های طولی را که به نام طرح های متقاطع تأخیری است مورد بحث قرار داده و توجه پژوهشگران را به ساخت فرضیه های تحلیل میانجی در پژوهش های ایرانی جلب کرده است که ویژگی های مجادله علمی را نداشته و از نوعی رویکرد خطابه ای سود می جوید. در این مقاله اشاره شده است که این روش نادرست ادامه سنت کاربرد آماره های اجتماعی از قبیل تحلیل رگرسیون گام به گام به جای آماره های تأییدی از قبیل رگرسیون سلسله مراتبی است. برخی از جنبه های فلسفه علم و بخصوص ابطال پذیری در مورد این فرضیه ها مورد بحث قرار گرفته است. در بخش پایانی مقاله قواعدی برای تولید مدل های هم ارز در تحلیل مسیر معرفی شده است و پیشنهاد می کند که در پژوهش های تحلیل میانجی در ایران این شکاف پر شود.
رابطه بین سرمایه روان شناختی با اشتیاق شغلی در معلمان
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین سرمایه روان شناختی با اشتیاق شغلی معلمان از توابع شهرستان کهگیلویه انجام شده است. این تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان مشغول به تدریس منطقه چاروسا بود. از میان آن ها 250 نفر بر اساس جدول مورگان به عنوان نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های اشتیاق شغلی شوفلی و سرمایه روان شناختی لوتانز استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. تمامی تحلیل ها توسط نرم افزار SPSS-25 انجام گرفتند. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین سرمایه روان شناختی با اشتیاق شغلی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. تحلیل همبستگی پیرسون حاکی از آن بود که بین سرمایه روان شناختی و ابعاد آن با اشتیاق شغلی معلمان منطقه چاروسا رابطه مستقیم و مثبت معنی داری وجود دارد. بررسی نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین ابعاد سرمایه روان شناختی دو بعد تاب آوری و امیدواری پیش بینی کننده های معنی داری برای اشتیاق شغلی معلمان بودند.
بررسی کیفیت زندگی کاری کارکنان و پیش بینی آن بر اساس انطباق پذیری مسیر شغلی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی سطح کیفیت زندگی کاری کارکنان آموزش و پرورش شهر قزوین و پیش بینی آن براساس انطباق پذیری شغلی انجام گرفت. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهر قزوین به تعداد 220 نفر بودند. طبق جدول مورگان، تعداد 136 نفر به عنوان نمونه پژوهش و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها پس از تکمیل پرسشنامه های کیفیت زندگی کاری والتون و نیز انطباق پذیری مسیر شغلی ساویکاس، گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل آماری، قرار گرفت. برای تحلیل داده ها، از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد، سطح کیفیت زندگی کاری کارکنان نسبتاً مطلوب است. هر سه ناحیه از نظر هیچ یک از مؤلفه های کیفیت زندگی کاری به جز " فضای کلی زندگی" تفاوت معنی داری را نشان ندادند. نمره میانگین مؤلفه "حقوق کافی و منصفانه" پایین ترین نمره بین تمام مؤلفه ها بود. بین انطباق پذیری شغلی با کیفیت زندگی کاری رابطه مثبت معنی داری وجود داشت و از بین ابعاد مختلف انطباق پذیری، بعد کنترل شغلی توانست پیش بین معنی داری برای کیفیت زندگی کاری باشد.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر خودکارآمدی مسیر شغلی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر افزایش خودکارآمدی مسیر شغلی (اطمینان به مهارت ها) دانشجویان بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه بجنورد بود. نمونه پژوهش 30 نفر از دانشجویان بودند که به طور هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه خودکارآمدی مسیر شغلی (اطمینان به مهارت ها) بتز و همکاران بود که قبل و بعد از مداخله توسط هر دو گروه تکمیل گردید. گروه آزمایش در 10 جلسه برنامه واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر شرکت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل کواریانس و با کمک نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند جلسات واقعیت درمانی گروهی به طور معنی داری بر افزایش حیطه های خودکارآمدی مسیر شغلی (واقع گرایی، جستجوگری، هنری، اجتماعی، تهوری و قراردادی) تأثیر دارد.
اثر استراتژی خودرهبری بر موفقیت کارراهه با نقش میانجی کارراهه پروتیین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد و توسعه سازمان ها، حرکت به سمت ساختارهای غیرمتمرکز و افقی ، نظارت مستقیم بر عملکرد کارکنان توسط مدیران به امری دشوار و تا حد زیادی غیرممکن مبدل شد. خود رهبری اثرات قابل توجهی بر سازمان ها می گذارد؛ از جمله اثرات خود رهبری می تواند به خشنودی شغلی، خلاقیت و نوآوری اشاره کرد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر استراتژی خودرهبری بر موفقیت مسیر شغلی با نقش میانجی مسیر شغلی پروتیین می باشد. پژوهش حاضر، برحسب هدف از نوع تحقیقات کاربردی، از نظر روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و از نظر نوع داده ها توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان شعب سازمان امور مالیاتی استان لرستان می باشد، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، و طبق جدول مورگان، 72 نفر انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های استاندارد خودرهبری، موفقیت مسیر شغلی و مسیر شغلی پروتئین جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و با نرم افزار Smart PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم استراتژی خودرهبری به موفقیت کارراهه، استراتژی خودرهبری به کارراهه پروتیین و کارراهه پروتیین به موفقیت کارراهه مثبت و معنی دار می باشد. هم چنین، نقش میانجی کارراهه پروتیین در رابطه بین استراتژی خودرهبری و موفقیت کارراهه تأیید شد. در مجموع، با توجه به نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می گردد که جهت ارتقای استراتژی خودرهبری و هم چنین ارتقای سطح مهارت کارکنان سازمان ها، کارگاه های آموزشی مرتبط طراحی و برگزار گردد.
رابطه اضطراب کرونا و نگرانی سلامتی با کیفیت زندگی: نقش میانجی گر تاب آوری در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب کرونا و نگرانی سلامتی با کیفیت زندگی پرستاران با میانجی گری تاب آوری بود. جامعه آماری شامل تمامی پرستاران زن شاغل در بیمارستان های دولتی کرونایی شهر اهواز در شش ماه اول سال 1400 بود (320N=). تعداد 250 پرستار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از شبکه مجازی واتس آپ، پرسشنامه های آنلاین در اختیار آنان قرار گرفت. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 2006)، مقیاس اضطراب کرونا علیزاده و همکاران (1399)، مقیاس نگرانی سلامتی ولز و دیویس (1994)، و پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. هم چنین، اثرات غیرمستقیم از طریق روش بوت استراپ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم اضطراب کرونا بر تاب آوری (35/0-=β، 01/0>p)، نگرانی سلامتی بر تاب آوری (20/0=β، 05/0>p)، اضطراب کرونا بر کیفیت زندگی (11/0-=β، 05/0>p) و تاب آوری بر کیفیت زندگی (58/0=β، 01/0>p) معنی دار هستند. با این حال، مسیر مستقیم نگرانی سلامتی بر کیفیت زندگی (03/0=β، 05/0<p) معنی دار نبود. هم چنین، اثر غیرمستقیم اضطراب کرونا بر کیفیت زندگی از طریق تاب آوری و نیز اثر غیرمستقیم نگرانی سلامتی بر کیفیت زندگی از طریق تاب آوری معنی دار بوده(01/0>p)،. با توجه به تأثیر نامطلوب اضطراب و نگرانی نسبت به سلامتی بر تاب آوری و کیفیت زندگی پرستاران، پیشنهاد می شود که آموزش هایی در جهت مدیریت اضطراب و نگرانی در حوزه سلامتی انجام شود.
تبیین انتقال یادگیری به محیط کار بر مبنای نظریه رفتار برنامه ریزی شده
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر انتقال یادگیری به محیط کار مبتنی بر نظریه رفتار برنامه ریزی شده صورت گرفت. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان سازمان های دولتی واقع در محوطه اداری شهر سنندج بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به حجم 185 نفر از کارکنان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای مشتمل بر 44 سؤال بود که روایی آن با استناد به نظر متخصصان و پایایی آن هم با استناد به ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون خطی ساده، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد که رفتار انتقال یادگیری تحت تأثیر قصد انتقال است و قصد انتقال نیز از طریق سه متغیر نگرش به انتقال، هنجار ذهنی پیرامون انتقال و کنترل رفتاری ادراک شده قابل تبیین است. در این میان، کنترل رفتاری ادراک شده، به طور مستقیم نیز تعیین کننده رفتار انتقال یادگیری است. درنهایت نگرش به انتقال یادگیری نیز خود تحت تأثیر سه سازه جایگاه اجتماعی مورد انتظار، انتظار مفید بودن و پاداش مورد انتظار می باشد.
بررسی نگرش های شغلی کارکنان شرکت پالایش گاز بیدبلند و ارایه راهکارهایی برای بهبود آن ها: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانستن اصول رفتار سازمانی برای مدیران اهمیت دارد. یکی از مبانی مدیریت در سازمان ها داشتن اطلاعات درباره نگرش های کارکنان می باشد. نگرش کارکنان بر عملکرد آن ها تأثیر می گذارد. نگرش های شغلی کارکنان و مدیریت آن ها می تواند منافع زیادی برای سازمان داشته باشد، زیرا نگرش ها معمولاً یکی از پیش بینی کننده های اساسی رفتار هستند. نگرش شغلی، نوعی احساس فرد نسبت به شغلش است که ناشی از عواملی مانند ماهیت شغل، عوامل سازمانی، عوامل محیطی و نیز عوامل فردی است. نگرش های اصلی و مهمی که در تحقیق حاضر به آن ها پرداخته می شود شامل: خشنودی شغلی، دلبستگی شغلی، تعهد سازمانی و حمایت سازمانی ادراک شده هستند. از این رو، هدف تحقیق حاضر بررسی کیفی وضعیت موجود نگرش های شغلی در بین کارکنان شرکت پالایش گاز بیدبلند است. جامعه آماری تحقیق کلیه مدیران و کارکنان رسمی، قراردادی و پیمانی شرکت پالایش گاز بیدبلند بود که تعداد 50 نفر از آن ها با روش گلوله برفی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که در مجموع 4 متغیر، 20 بُعد و 27 مؤلفه برای چهار نگرش شغلی مورد بررسی حاصل شد. تعداد 8 بُعد و 15 مؤلفه برای متغیر خشنودی شغلی؛ تعداد 3 بُعد و 3 مؤلفه برای متغیر تعهد سازمانی؛ تعداد 5 بُعد و 5 مؤلفه برای متغیر حمایت سازمانی ادراک شده و تعداد 4 بُعد و 4 مؤلفه برای متغیر دلبستگی شغلی به دست آمد. با توجه به اینکه نگرش های شغلی بر رفتارهای کارکنان در سازمان ها تأثیر می گذارد، با شناخت نگرش های شغلی می توان از بسیاری از رویدادهای شغلی مانند فرسودگی شغلی، بی علاقگی، سوء رفتارهای مختلف و درنهایت جابجایی و ترک شغل جلوگیری کرد و این برای مدیران سازمان ها بسیار مفید است.
ویژگی های روان سنجی آزمون تفکر خلاق تورنس در مرکز ارزیابی کارکنان یک شرکت صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موفقیت سازمان ها در دنیایِ همواره در حال تغییر، به ظرفیت خلاقیت منابع انسانی به منظور توانایی انتقال ایده های آنان به محصولات و خدمات جدید و بدیع وابسته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی آزمون تفکر خلاق تورنس (پایایی و روایی) در مدیران و کارکنان یک شرکت صنعتی بزرگ بود. نمونه این پژوهش از طریق نمونه گیری تصادفی ساده و از میان کلیه افراد شاغل در شرکت که بین سال های 92 تا 97، در فرآیند مرکز ارزیابی، شرکت کرده بودند انتخاب گردید و در نهایت 615 نفر به عنوان نمونه، مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع ابزارسازی بود و از نمرات خلاقیت در آزمون تفکر خلاق تورنس به همراه مصاحبه و فرآیند تمرین گروهی، جهت انجام تحلیل های مورد نیاز استفاده گردید. نرم افزارهای مورد استفاده در این تحلیل SPSS25 و Lisrel8.8 بود. جهت بررسی پایایی این ابزار، از روش های آلفای کرونباخ و تنصیف استفاده شد. همچنین، جهت بررسی روایی سازه این آزمون از تحلیل عاملی استفاده شد. روایی همگرای آن نیز با نمرات خلاقیت مصاحبه و تمرین گروهی از طریق تحلیل همبستگی پیرسون، مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که آزمون تفکر خلاق تورنس از روایی و پایایی قابل قبولی برای استفاده در محیط کار برخوردار است که استفاده از آن را برای سنجش میزان خلاقیت کارکنان در کنار سایر فعالیت ها مانند مصاحبه و تمرین گروهی توجیه می کند.