فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۹۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش های مرتبط با دو حوزه کار و خانواده، از رویکردهای تعارض محور به رویکردهای تعادل محور و امروزه به غنی سازی این دو حوزه تغییر دیدگاه داده است. در غنی سازی کار- خانواده و غنی سازی خانواده -کار تصور بر این است که کار و خانواده به یکدیگر وابسته اند؛ بنابراین تجربه، منابع، مهارت ها و فرصت های به دست آمده در محل کار، زندگی خانوادگی فرد را بهبود می بخشد و برعکس خلق و خو و رفتار مثبت و حس موفقیت در زندگی شخصی بر عملکرد افراد در محیط کار اثرگذار است. پژوهش حاضر به بررسی پیشایندها و پیامدهای غنی سازی کار- خانواده پرداخته است. پیشایندهای مستخرج از پیشینه تحقیق عبارتند از حمایت اجتماعی، ویژگی های شخصیتی و ویژگی های شغل است که در این تحقیق، از طریق تعهد سازمانی بر غنی سازی کار-خانواده و غنی سازی خانواده -کار تأثیر می گذارند. پیامدهای مدنظر نیز عبارتند از رفتارهای نوآورانه، رضایت از زندگی و خشنودی شغلی که غنی سازی کار-خانواده و غنی سازی خانواده -کار از طریق سرمایه روان شناختی و ویژگی های عاطفی اجتماعی بر آن ها تأثیر می گذارند. جامعه آماری پژوهش را 220 نفر از کارکنان پردیس فارابی دانشگاه تهران تشکیل می دهند. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه های استاندارد هریک از متغیرهای پیشایند و پیامد می باشد نمونه آماری 139 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شد. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و SMART PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد از میان پیشایندهای مورد بررسی، حمایت اجتماعی و ویژگی های شخصیتی با غنی سازی کار-خانواده و خانواده-کار و ویژگی های شغل تنها با غنی سازی خانواده-کار از طریق تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنی دار دارند. هم چنین هر دو بعد غنی سازی کار-خانواده با پیامدهای در نظرگرفته شده رابطه معنی داری ندارند. با توجه به نتایج پژوهش، تطبیق برنامه های شغلی کارکنان با مسئولیت های خانوادگی آن ها، اعطای تسهیلات مختلف مربوط به محیط کار و نیز زندگی شخصی آن ها، برگزاری دوره های محتلف آموزشی برای تغییر نگرش و باورهای افراد و به طور کلی ارائه حمایت های متنوع سازمانی پیشنهاد می گردد.
رابطه استرس شغلی با جو سازمانی، کیفیت زندگی کاری و دلبستگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه استرس شغلی با جو سازمانی، کیفیت زندگی کاری و دلبستگی شغلی کارکنان شرکت برق منطقه ای غرب بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی کارکنان مرد ستادی شاغل در شرکت برق منطقه ای غرب بود. نمونه ای شامل 142 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. پرسشنامه های کیفیت زندگی کاری والتون، دلبستگی شغلی لاداهل و کنجر، جو سازمانی هاپین و کرافت و منبع استرس شغلی اسیپو جهت اندازه گیری متغیرهای پژوهش بین اعضای نمونه توزیع شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS-19 استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که همبستگی بین استرس شغلی با جو سازمانی، کیفیت زندگی کاری و دلبستگی شغلی منفی و معنی دار است.
طراحی و اعتبارسنجی مدل سنجش آموزش بزرگسالان در مراکز مشاوره و توانبخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای برنامه های آموزش بزرگسالان، مستلزم داشتن مدل مناسب است. با توجه به نبود الگوی بومی آموزش بزرگسالان همراستا و متناسب با فرهنگ جامعه، هدف اصلی پژوهش، طراحی و اعتبارسنجی مدل سنجش آموزش های بزرگسالان در مراکز مشاوره و توانبخشی بود. در این پژوهش، از روش کیفی و نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد. در ابتدا با خبرگان مراکز مشاوره و توانبخشی مصاحبه های نیمه ساختاریافته به عمل آمد که تا رسیدن به اشباع نظری (12 نفر) ادامه پیدا کرد. سپس داده های حاصل از مصاحبه ها به روش تحلیل تم و با استفاده از نرم افزارN-vivo 10 تحلیل شد. برای اعتبارسنجی کیفی و اجماع بین خبرگان در جهت واقعی بودن مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده از فن دلفی فازی استفاده شد. پس از مرحله دلفی فازی، فهرست ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده در اختیار چند نفر از اساتید دانشگاه و دانشجویان دکترا که در حوزه آموزش بزرگسالان تخصص داشتند، قرار گرفت که با انجام اصلاحات از صحیح و مناسب بودن معادل و اصطلاحات انتخاب شده برای نام گذاری ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها اطمینان حاصل شد. بر این اساس، مدل نهایی سنجش آموزش بزرگسالان مراکز مشاوره و توانبخشی طراحی شد که شامل 6 بُعد (شامل گروه مداری، ایجاد انگیزه، بودجه، توجه به محدودیت ها، دقت عمل در آموزش و تناسب)، 10 مؤلفه و 48 شاخص بوده است.
بررسی عوامل فردی، اجتماعی و سازمانی مؤثر بر رضایت شغلی معلمان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف شناسایی و تحلیل الگوی روابط ساختاری عوامل فردی، اجتماعی و سازمانی مؤثر بر رضایت شغلی معلمان شهر کرج انجام شد. پژوهش حاضر از نوع طرح های همبستگی بوده که در آن با استفاده از یک مدل ساختاری روابط بین متغیرها بررسی شد. تعداد 150 معلم مقاطع سه گانه آموزش و پرورش شهر کرج به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته عوامل مؤثر بر رضایت شغلی معلمان و پرسشنامه رضایت شغلی بود. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS نسخه 16 و روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که عوامل مزایای شغلی، توازن کار-خانواده و نگرش شغلی به طور مستقیم، عوامل توسعه حرفه ای، حمایت مدیران و حمایت همسر از طریق عامل نگرش شغلی و حمایت همسر و استرس شغلی از طریق عامل توازن کار خانواده بر رضایت شغلی مؤثر بودند. مدل پژوهش توانست 53 درصد واریانس رضایت شغلی معلمان را تبیین کند. پیشنهاد می شود جهت افزایش رضایت شغلی معلمان برنامه هایی برای بهبود نگرش های شغلی معلمان از طریق توجه به مؤلفه های فردی، اجتماعی و سازمانی مدل حاضر اجرا شود.
رابطه صفات شخصیتی و توانمندسازی روان شناختی با فرسودگی شغلی: یک الگوی ساختاری
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه صفات شخصیتی و توانمندسازی روان شناختی با فرسودگی شغلی در قالب یک الگوی ساختاری انجام گرفت. به منظور انجام این مطالعه کلیه کارکنان شرکت گاز کرمانشاه به تعداد450 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده ها از طریق مقیاس پنج عامل بزرگ شخصیت، پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی و پرسشنامه فرسودگی شغلی جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها، از روش های آماری همبستگی، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین صفت شخصیتی روان رنجوری با فرسودگی شغلی رابطه مثبت، بین صفت شخصیتی برون گرایی، توافق جویی و مسئولیت پذیری و نیز توانمندسازی روان شناختی با فرسودگی شغلی رابطه منفی وجود دارد. بین ویژگی شخصیتی گشودگی با فرسودگی شغلی رابطه معنی دار نبود. یافته ها همچنین نشان دادند که ضرایب مسیر روان رنجوری به فرسودگی شغلی از طریق توانمندسازی روان شناختی، و برون گرایی به فرسودگی شغلی از طریق توانمندسازی روان شناختی معنی دار نمی باشند اما ضریب مسیر توافق جویی به فرسودگی شغلی از طریق توانمندسازی روان شناختی معنی دار می باشد.
رابطه روان رنجورخویی و سرسختی روان شناختی با بهزیستی کارکنان: نقش میانجی گر تاب آوری و ذهن آگاهی و نقش تعدیل گر ساعات کاری و نوع نوبت کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه روان رنجوری و سرسختی با بهزیستی کارکنان با نقش میانجی گر تاب آوری و ذهن آگاهی و نقش تعدیل گر ساعات کاری و نوع نوبت کاری بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از تمامی کارکنان نوبت کار یک شرکت صنعتی در شهر اهواز بود. نمونه پژوهش شامل 206 مرد، با میانگین سنی 38 سال، با تجربه نوبت کاری حداقل 2 سال و میانگین ساعات کاری هفتگی 54 ساعت بود. جهت جمع آوری داده ها پرسشنامه بهزیستی کارکنان ژنگ و همکاران، تاب آوری کانر و دیویدسون، ذهن آگاهی براون و رایان، روان رنجوری مک کرا و کوستا و سرسختی بارتون و همکاران به کار گرفته شد. جهت تحلیل داده های پژوهش از روش الگویابی معادلات ساختاری، آزمون بوت استراپ و رگرسیون سلسله مراتبی در نرم افزار آماری AMOS و SPSS ویرایش 24 استفاده شد. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که تاب آوری رابطه بین متغیرهای سرسختی و بهزیستی کارکنان را میانجی گری می کند. با این وجود، نوع نوبت کاری و ساعات کار هفتگی در رابطه بین سرسختی و بهزیستی اثرات تعدیل کنندگی نشان نداد. بنابراین می توان نتیجه گرفت انعطاف پذیری روان شناختی حاصل از تاب آوری می تواند مکانیسمی باشد که منجر به بهزیستی کارکنان می شود.
رابطه آرزوهای تحصیلی، آرزوهای شغلی با هویت شغلی: نقش واسطه ای نگرش نسبت به آینده تحصیلی و شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوجوانی یکی از مهمترین مراحل زندگی بشر است. در این مرحله فرد باید انتخاب های مختلفی انجام دهد از جمله انتخاب رشته تحصیلی و شغلی که یکی از مهمترین تصمیمات فرد است. برای انتخاب رشته تحصیلی و شغلی مناسب برای هر فرد موارد زیادی باید در نظر گرفته شود، هویت شغلی، آرزوهای تحصیلی، شغلی و نگرش مثبت درباره تحصیلات و شغل آینده از جمله این موارد است. پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه آرزوهای تحصیلی، آرزوهای شغلی با هویت شغلی نوجوانان به همراه بررسی نقش واسطه ای نگرش به آینده تحصیلی و شغلی انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع تحلیل مسیربود. جامعه آماری، متشکل از کلیه دانش آموزان پسر و دختر دوره دوم متوسطه منطقه دو استان تهران به تعداد 1355 بود. نمونه آماری براساس جدول مورگان 299 نفر درنظر گرفته شد که با روش نمونه گیری jwhntd چندمرحله ایی انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس هویت شغلی دیلاس و جرنگین، آرزوهای تحصیلی دیپرو، آرزوهای شغلی ابرئن و نگرش به آینده تحصیلی و شغلی جمالی و قلعه نویی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازتحلیل مسیرواز طریق SPSS-23 و AMOS-23انجام شد. یافته ها نشان داد که آرزوهای شغلی بر نگرش به آینده تحصیلی و شغلی، بر هویت شغلی در حالت مستقیم و به صورت کل اثر مثبت دارد. آرزوهای تحصیلی نیز در حالت مستقیم بر نگرش به آینده تحصیلی و شغلی اثر مثبت دارد اما بر هویت شغلی اثر مستقیم و کل ندارد. در مورد روابط غیرمستقیم نیز نتایج نشان داد هر دو متغیر پیش بین از طریق نگرش به آینده تاثیر مثبت و معنی داری بر هویت شغلی دارند. بنابراین، معلمان، مشاوران و متخصصان در دوره نوجوانی می توانند با پرداختن به آرزوها برای تحصیل و شغل، به رشد هویت حرفه ای دانش آموزان کمک کنند.
اثر مهارتهای شغلی بر خشنودی شغلی با نقش میانجی گر فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشنودی شغلی نگرشی است که موجب بهبود بهره وری، افزایش انگیزه و توانمندی کارکنان می شود، لذا شناخت عوامل مؤثر بر آن و توجه به مهارت شغلی می تواند زمینه افزایش خشنودی شغلی را فراهم نماید. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مهارت شغلی بر خشنودی شغلی با نقش میانجی فرسودگی شغلی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان اقماری دکل های حفاری 61 و 69 فتح متعلق به شرکت ملی حفاری ایران بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 109 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های استاندارد بوده است. جهت سنجش روایی از آزمون روایی محتوایی و روایی سازه و برای سنجش پایایی نیز از آزمون های آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی در نرم افزار پی.ال.اس استفاده گردید. یافته ها رابطه مهارت شغلی با خشنودی شغلی و فرسودگی شغلی و رابطه فرسودگی شغلی با خشنودی شغلی را تأیید کرد. همچنین، یافته ها حاکی از آن بود که مهارت شغلی از طریق نقش میانجی گر فرسودگی شغلی، بر خشنودی شغلی کارکنان ملی حفاری ایران اثر غیرمستقیم دارد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که با توجه به مشخص شدن رابطه بین خشنودی شغلی با فرسودگی شغلی و مهارت شغلی، مدیران برنامه هایی جهت افزایش خشنودی شغلی کارکنان و احساس خودکارآمدی اجرا نمایند و زمینه کاهش فرسودگی شغلی را فراهم نمایند.
شناسایی عوامل توانمندساز سرمایه انسانی در رابطه با ارتقای عملکرد سازمان های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکنان سازمان های فرهنگی دارای ویژگی هایی هستند که آن ها را از سایر کارکنان مجزا کرده لذا، بالندگی سرمایه انسانی در آن ها نیاز به مدل خاصی دارد. تحقیق حاضر با هدف شناسایی تم های کلیدی بالندگی سرمایه انسانی برای توانمندسازی کارکنان به منظور تعالی سازمان های فرهنگی، تعیین ارزش و اولویت هر تم انجام شد. این تحقیق به صورت آمیخته انجام گردید. مرحله کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی منابع و مقالات ارائه شده در سال های 2014 و 1393 به بعد انجام شد. مرحله کمی از روش دلفی فازی که جامعه آماری آن را تعداد 50 نفر از استادان، مدیران و کارشناسان فرهنگی تشکیل داده، و حجم نمونه برابر 12 نفر واجدین شرایط دلفی بودند، انجام شد. بخش کیفی بر اساس مراحل تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری و مقوله بندی داده ها انجام شد. در بخش کمی نتایج حاصل از تحلیل محتوا به صورت دلفی فازی در معرض نظرات خبرگان قرار داده شد، با تکنیک های فازیِ مثلثی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و اولویت بندی گردید. نتایج بیانگر این است که نگاه به توسعه سرمایه انسانی در سازمان های فرهنگی باید به سمت کارکنان فرهنگی تغییر جهت دهد. تم های به دست آمده برای توسعه سرمایه انسانی به ترتیب اولویت عبارت از شرایط عمومی کارکنان (انگیزشی) با مقدار قطعی 8 از 10، فرهنگ سازمانی با مقدار قطعی شده 92/7 از 10، هوش اخلاقی با امتیاز 56/7 از 10، هوش فرهنگی با 92/6 از 10 و هوش معنوی با مقدار 27/6 از 10 هستند. مقوله های شرایط عمومی عبارت است از: برنامه ریزی منابع انسانی، ویژگی های فردی، قابلیت های شغلی، شرایط سازمانی و فنون مدیریتی. فرهنگ سازمانی شامل مقوله های: رسالت، سازگاری، درگیر شدن، انطباق پذیری، فاصله قدرت، ابهام گریزی، آینده نگری، فردگرایی/ جمع گرایی، اجتناب از زیاده روی، زنانگی/ مردانگی و نمادسازی. مقوله های هوش اخلاقی؛ همدردی و هوشیاری، رفتار منصفانه و خودکنترلی، توجه و احترام، مهربانی و صبر و بردباری است. هوش فرهنگی شامل مقوله های؛ انگیزشی- احساسی، فراشناختی، شناختی و رفتاری است و مقوله های هوش معنوی عبارت از؛ خودآگاهی، خودانگیختگی، چشم انداز محوری، کل نگری، نوعدوستی، استقبال از تفاوت، استقلال رأی، تواضع و فروتنی، طرح چراهای بنیادی، توانایی تغییر چارچوب ذهنی و حس تعهد به رسالت سازمان است.
تأثیر ویژگی های شغل بر قصد ترک شغل: نقش میانجی گر فرسودگی عاطفی و خشنودی شغلی
حوزههای تخصصی:
انگیزش، نیرویی درونی است که جهت، شدت و پایداری رفتار فردی را تحت تأثیر قرار می دهد. گرچه به نظر می رسد وجود انگیزش، تضمینی برای عملکرد بالا یا موفقیت نیست، اما به طور حتم فقدان آن به مشکلات بلند مدت، همچون، از دست رفتن علاقه و انگیزه مؤثر سرمایه های انسانی منجر می شود. در این پژوهش هدف اصلی بررسی عوامل انگیزشی مؤثر بر قصد ترک شغل 80 کارمند دانشور (خبره و متخصص) یک شرکت فنی تخصصی، براساس نظریه انگیزش درونی مبتنی بر الگوی ویژگی های شغل بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های قصد ترک شغل، فرسودگی عاطفی، خشنودی شغلی و ویژگی های شغل استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) انجام گرفت. نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی پژوهش برازش مناسبی با داده ها دارد و ویژگی های شغل با میانجی گری کامل خشنودی شغلی و فرسودگی عاطفی بر قصد ترک شغل تأثیر دارند.
تحلیل میانجی، مدل سازی ریاضی، شاخص های برازش تأییدی، اصلاح مدل ذهنی: یک بازنگری انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی ویژگی های محوری معادلات است که در هر تبدیلی از معادلات حفظ می شود. یکی از این ویژگی ها تقارن متغیرها در پژوهش های همبستگی کیفی معادلات هم ارز است. در این مقاله، نخست پژوهش های با دو متغیر شرح داده می شود و به تمایز بین مفهوم علیت در پژوهش های رابطه ای و نیز تمایز علیت در فرضیه های رابطه ای می پردازد. سپس، به متغیر سوم ارجاع داده می شود که معمولاً به نادرست تحت عنوان میانجی معرفی می شود. در این مقاله موضوع مدل های هم ارز در کاربرد تحلیل ساختارهای کواریانسی مورد بحث قرار گرفته است. پس از تشریح نقش معادلات در پژوهش های روان شناسی، رویکرد اکتشافی در آن معادلات مورد تأکید قرار داده شده است. نخست رویکرد معادله برآوردکننده کلی با ماتریس همبستگی مستقل که دارای دو نوع اندازه گیری برای هر آزمودنی می باشد، تشریح می شود که همبستگی ها به صورتی مورد ملاحظه قرار گرفته است که قبلاً پپ و ویتاکر و سوسیدل در معادلات دوران ساز خود برای مدل های رگرسیون محدود و کامل ارائه کرده اند. معادله دوم به پژوهش کیوان آرا و همکاران (2016) مربوط می شود. این مقاله نشان داده است که پژوهشگران نمی توانند قبل از کاربرد داده ها در یکی از دو نوع طرح پژوهشی آن را مورد تأیید قرار دهند. این دو نوع طرح به ترتیب طرح طولی و آزمایشی می باشند. این مقاله همچنین نقش طرح های طولی را که به نام طرح های متقاطع تأخیری است مورد بحث قرار داده و توجه پژوهشگران را به ساخت فرضیه های تحلیل میانجی در پژوهش های ایرانی جلب کرده است که ویژگی های مجادله علمی را نداشته و از نوعی رویکرد خطابه ای سود می جوید. در این مقاله اشاره شده است که این روش نادرست ادامه سنت کاربرد آماره های اجتماعی از قبیل تحلیل رگرسیون گام به گام به جای آماره های تأییدی از قبیل رگرسیون سلسله مراتبی است. برخی از جنبه های فلسفه علم و بخصوص ابطال پذیری در مورد این فرضیه ها مورد بحث قرار گرفته است. در بخش پایانی مقاله قواعدی برای تولید مدل های هم ارز در تحلیل مسیر معرفی شده است و پیشنهاد می کند که در پژوهش های تحلیل میانجی در ایران این شکاف پر شود.
شناسایی عوامل مؤثر بر اهمال کاری کارکنان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر اهمال کاری کارکنان دانشگاه فرهنگیان استان زنجان بود. روش پژوهش روش آمیخته (کیفی و کمی) بود. در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش پیمایشی مبتنی بر تحلیل حداقل مربعات جزئی و الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری شامل مدیران، اساتید و کارکنان دانشگاه فرهنگیان زنجان بود. در بخش کیفی 18 نفر از طریق روش نمونه گیری هدفمند نظری و در بخش کمی 124 نفر با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختمند و در بخش کمی از طریق پرسشنامه 25 سؤالی حاصل از مقوله های کیفی گردآوری شد. در مرحله کدگذاری کیفی 25 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی شمارش شد. در بخش کمی ویژگی های فردی و شخصیتی، عوامل سازمانی و مدیریتی، کیفیت زندگی کاری، عوامل فرهنگی-اجتماعی و اخلاق حرفه ای با بار عاملی و میانگین واریانس استخراجی بالای 0.4، ضرایب معنی داری z بالای 96/1 و با ضرایب تعیین (R2) مناسب مورد تأیید قرار گرفتند.
رابطه رهبری اخلاقی و هویت سازمانی با رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان با میانجی گری تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین رهبری اخلاقی و هویت سازمانی با رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان با میانجی گری تعهد سازمانی انجام گرفت. رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان به رفتارهایی گفته می شود که طی آن افراد اقدام به نقض ارزش های اصلی جامعه، آداب و رسوم، قوانین یا معیارهای رفتاری مناسب به منظور ارتقای عملکرد سازمان یا اعضای آن انجام می دهند. این تعریف دو بُعد از رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان را برجسته می کند. اول، رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان، رفتاری غیراخلاقی است؛ زیرا شامل اعمالی می شود که بر خلاف ارزش ها، قوانین یا هنجارهای اجتماعی است. دوم این که، رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان، رفتاری تعمدی است که با هدف منفعت رساندن به سازمان، اعضای سازمان و یا رهبرشان انجام گیرد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز بود که از میان آن ها 133 نفر به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه پژوهش حاضر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه رهبری اخلاقی براون و همکاران، پرسش نامه هویت سازمانی مائل و اشفورث، پرسش نامه تعهد سازمانی آلن و مایر و پرسش نامه رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان آمفرس و همکاران است. داده ها از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با نرم افزارهای SPSS-23 و AMOS-23 تحلیل شدند. تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری برازش الگوی پیشنهادی را تأیید کرد. نتایج حاکی از آن بود که رهبری اخلاقی و هویت سازمانی بر رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان تأثیر مثبت و معنی داری دارند (01/0p<). همچنین، نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین رهبری اخلاقی و هویت سازمانی با رفتار غیر اخلاقی به نفع سازمان تأیید شد (01/0p<). در مجموع، نتایج نشان داد وقتی سازمانی دارای رهبری اخلاقی باشد و کارکنان کار خود را بامعنا تلقی کنند و دلبستگی بالایی به کار و محیط کار داشته باشند در چنین شرایطی تعهد سازمانی بیشتری را خواهند داشت و طبق نظریه تبادل اجتماعی به دنبال جبران خواهند بود و برای سود رساندن به سازمان خود احتمالاً رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان بیشتری خواهند داشت.
عوامل سازمانی مؤثر بر خلاقیت سازمانی: یک مطالعه فراتحلیل در برخی سازمان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیطِ در حال تغییر و دگرگونی، سازمان ها را ملزم به توجه به خلاقیت و نوآوری می کند. سازمان ها باید به طور مداوم خلاق باشند تا بتوانند مزیت رقابتی داشته باشند. هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر خلاقیت به روش فراتحلیل در سازمان های ایرانی است، تا از این طریق بتوان با یکپارچه سازی پژوهش های مجزای انجام شده در زمینه خلاقیت، عوامل مؤثر بر آن را شناسایی و اندازه اثر هریک از عوامل و میزان همگنی مطالعات انجام شده را مشخص نمود. روش پژوهش، فراتحلیل است. بدین منظور از نرم افزار CAM2 استفاده شده است. در جستجوی اولیه با معیارهای ورود سال پژوهش و زبان پژوهش از پایگاه های داده مورد بررسی 1687 سند مرتبط با موضوع یافت گردید. پس از آن، با معیارهای درون گنجی 170 پژوهش گزینش و در فرایند فراتحلیل وارد شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در سطح اطمینان 95 درصد عوامل سازمانی تأثیر معنی داری بر خلاقیت سازمانی داشته و توانسته 52/0 درصد از تغییرات خلاقیت سازمانی را تبیین کند. همچنین، نتایج آزمون ناهمگونی نشان دهنده آن بود که بین مطالعات مورد بررسی ناهمگنی وجود دارد که به همین جهت از اندازه اثر تصادفی استفاده شد. نمودار قیفی نیز حاکی از آن است که خطای استاندارد پایین و سوگیری نسبتاً کم است، که درواقع بیانگر توزیع نرمال و تصادفی است و خطای مشاهده شده نیز ناشی از انواع اریب احتمالی می باشد. نتایج این پژوهش نشان دهنده آن بود که از میان متغیرهای بررسی شده فرهنگ بوروکراسی، فرهنگ سلسله مراتبی، پیچیدگی شغل، راهبرد رفتارمحور، تفویض اختیار با مقدار معنی داری P>0.05، بدون تأثیر بر خلاقیت سازمانی گزارش شده است. همچنین متغیرهای استراتژی و سیاست های دانش محور و فرهنگ قبیله ای با اندازه اثرهای 65/0 و 63/0، بیشترین درصد تغییرات خلاقیت در سازمان های ایرانی، و متغیر رهبری عملگرا با اندازه اثر 17/0 کمترین درصد تغییرات خلاقیت در سازمان های ایرانی را تبیین کرده است. نتایج نشان می دهد تلاش برای بهبود فرهنگ سازمانی به ویژه غنی سازی فرهنگ قبیله ای و هم چنین تدوین استراتژی های مدیریت دانش سازمانی و برنامه ریزی برای اجرای این استراتژی ها تأثیر قابل توجهی بر توسعه خلاقیت سازمانی در سازمان های ایرانی خواهد داشت.
اثر طردشدگی در محیط کار بر رفتارهای کمک کننده و انحرافی: نقش میانجی عزت نفس سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش تعدیل کننده استرس شغلی در رابطه بین جو ایمنی و حوادث ناشی از کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت نیروی کار شامل سلامت فیزیکی و سلامت روانی می باشد. بهبود شرایط روانی می تواند موجب پیشگیری بسیاری از مشکلات و حوادث ناشی از کار و افزایش سطح سلامت کارکنان گردد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل کننده استرس شغلی در رابطه بین جو ایمنی و حوادث ناشی از کار در کارکنان شرکت توزیع برق استان خوزستان بود. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی بوده و طرح آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان عملیاتی شرکت توزیع برق استان خوزستان بود. تعداد ۲۱۴ نفر از آن ها به روش تصادفی مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های جو ایمنی نوردیک، پرسشنامه استرس شغلی و پرسشنامه حوادث شغلی را تکمیل نمودند. داده های جمع آوری شده با روش های همبستگی و رگرسیون سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد بین متغیرهای جو ایمنی با استرس شغلی و نرخ حوادث ناشی از کار، رابطه منفی و معنی داری وجود دارد، و استرس شغلی با نرخ حوادث ناشی از کار، رابطه مثبت و معنی داری دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد متغیر استرس شغلی در رابطه بین جو ایمنی و نرخ حوادث ناشی از کار نقش تعدیل کننده داشته و این رابطه را در جهت منفی تعدیل می کند. بنابراین علی رغم این که جو ایمنی یک عامل مهم در کاهش حوادث شغلی است، اما با وجود استرس شغلی در کارکنان، افزایش جو ایمنی، نمی تواند نرخ حوادث ناشی از کار را چندان کاهش دهد.
بررسی کیفیت زندگی کاری کارکنان و پیش بینی آن بر اساس انطباق پذیری مسیر شغلی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی سطح کیفیت زندگی کاری کارکنان آموزش و پرورش شهر قزوین و پیش بینی آن براساس انطباق پذیری شغلی انجام گرفت. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهر قزوین به تعداد 220 نفر بودند. طبق جدول مورگان، تعداد 136 نفر به عنوان نمونه پژوهش و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها پس از تکمیل پرسشنامه های کیفیت زندگی کاری والتون و نیز انطباق پذیری مسیر شغلی ساویکاس، گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل آماری، قرار گرفت. برای تحلیل داده ها، از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد، سطح کیفیت زندگی کاری کارکنان نسبتاً مطلوب است. هر سه ناحیه از نظر هیچ یک از مؤلفه های کیفیت زندگی کاری به جز " فضای کلی زندگی" تفاوت معنی داری را نشان ندادند. نمره میانگین مؤلفه "حقوق کافی و منصفانه" پایین ترین نمره بین تمام مؤلفه ها بود. بین انطباق پذیری شغلی با کیفیت زندگی کاری رابطه مثبت معنی داری وجود داشت و از بین ابعاد مختلف انطباق پذیری، بعد کنترل شغلی توانست پیش بین معنی داری برای کیفیت زندگی کاری باشد.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر خودکارآمدی مسیر شغلی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر افزایش خودکارآمدی مسیر شغلی (اطمینان به مهارت ها) دانشجویان بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه بجنورد بود. نمونه پژوهش 30 نفر از دانشجویان بودند که به طور هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه خودکارآمدی مسیر شغلی (اطمینان به مهارت ها) بتز و همکاران بود که قبل و بعد از مداخله توسط هر دو گروه تکمیل گردید. گروه آزمایش در 10 جلسه برنامه واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر شرکت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل کواریانس و با کمک نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند جلسات واقعیت درمانی گروهی به طور معنی داری بر افزایش حیطه های خودکارآمدی مسیر شغلی (واقع گرایی، جستجوگری، هنری، اجتماعی، تهوری و قراردادی) تأثیر دارد.
رابطه اضطراب کرونا و نگرانی سلامتی با کیفیت زندگی: نقش میانجی گر تاب آوری در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب کرونا و نگرانی سلامتی با کیفیت زندگی پرستاران با میانجی گری تاب آوری بود. جامعه آماری شامل تمامی پرستاران زن شاغل در بیمارستان های دولتی کرونایی شهر اهواز در شش ماه اول سال 1400 بود (320N=). تعداد 250 پرستار با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از شبکه مجازی واتس آپ، پرسشنامه های آنلاین در اختیار آنان قرار گرفت. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 2006)، مقیاس اضطراب کرونا علیزاده و همکاران (1399)، مقیاس نگرانی سلامتی ولز و دیویس (1994)، و پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. هم چنین، اثرات غیرمستقیم از طریق روش بوت استراپ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم اضطراب کرونا بر تاب آوری (35/0-=β، 01/0>p)، نگرانی سلامتی بر تاب آوری (20/0=β، 05/0>p)، اضطراب کرونا بر کیفیت زندگی (11/0-=β، 05/0>p) و تاب آوری بر کیفیت زندگی (58/0=β، 01/0>p) معنی دار هستند. با این حال، مسیر مستقیم نگرانی سلامتی بر کیفیت زندگی (03/0=β، 05/0<p) معنی دار نبود. هم چنین، اثر غیرمستقیم اضطراب کرونا بر کیفیت زندگی از طریق تاب آوری و نیز اثر غیرمستقیم نگرانی سلامتی بر کیفیت زندگی از طریق تاب آوری معنی دار بوده(01/0>p)،. با توجه به تأثیر نامطلوب اضطراب و نگرانی نسبت به سلامتی بر تاب آوری و کیفیت زندگی پرستاران، پیشنهاد می شود که آموزش هایی در جهت مدیریت اضطراب و نگرانی در حوزه سلامتی انجام شود.
بررسی نگرش های شغلی کارکنان شرکت پالایش گاز بیدبلند و ارایه راهکارهایی برای بهبود آن ها: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانستن اصول رفتار سازمانی برای مدیران اهمیت دارد. یکی از مبانی مدیریت در سازمان ها داشتن اطلاعات درباره نگرش های کارکنان می باشد. نگرش کارکنان بر عملکرد آن ها تأثیر می گذارد. نگرش های شغلی کارکنان و مدیریت آن ها می تواند منافع زیادی برای سازمان داشته باشد، زیرا نگرش ها معمولاً یکی از پیش بینی کننده های اساسی رفتار هستند. نگرش شغلی، نوعی احساس فرد نسبت به شغلش است که ناشی از عواملی مانند ماهیت شغل، عوامل سازمانی، عوامل محیطی و نیز عوامل فردی است. نگرش های اصلی و مهمی که در تحقیق حاضر به آن ها پرداخته می شود شامل: خشنودی شغلی، دلبستگی شغلی، تعهد سازمانی و حمایت سازمانی ادراک شده هستند. از این رو، هدف تحقیق حاضر بررسی کیفی وضعیت موجود نگرش های شغلی در بین کارکنان شرکت پالایش گاز بیدبلند است. جامعه آماری تحقیق کلیه مدیران و کارکنان رسمی، قراردادی و پیمانی شرکت پالایش گاز بیدبلند بود که تعداد 50 نفر از آن ها با روش گلوله برفی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که در مجموع 4 متغیر، 20 بُعد و 27 مؤلفه برای چهار نگرش شغلی مورد بررسی حاصل شد. تعداد 8 بُعد و 15 مؤلفه برای متغیر خشنودی شغلی؛ تعداد 3 بُعد و 3 مؤلفه برای متغیر تعهد سازمانی؛ تعداد 5 بُعد و 5 مؤلفه برای متغیر حمایت سازمانی ادراک شده و تعداد 4 بُعد و 4 مؤلفه برای متغیر دلبستگی شغلی به دست آمد. با توجه به اینکه نگرش های شغلی بر رفتارهای کارکنان در سازمان ها تأثیر می گذارد، با شناخت نگرش های شغلی می توان از بسیاری از رویدادهای شغلی مانند فرسودگی شغلی، بی علاقگی، سوء رفتارهای مختلف و درنهایت جابجایی و ترک شغل جلوگیری کرد و این برای مدیران سازمان ها بسیار مفید است.