فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارآفرینی بر بهبود کیفیت زندگی خانوادگی و درآمد خانوارهای بی بضاعت صورت گرفت. روش: طرح تحقیق از نوع آزمایشی با پیش و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی تحقیق شامل کلیه ی خانوارهای با درآمد پایین تر از صدهزار تومان در شهر سنندج بود که از این جامعه طبق فراخوان 200 نفر برای شرکت در کارگاه آموزش کار آفرینی ثبت نام کردند و با استفاده از پرسش نامه ی کیفیت زندگی و مصاحبه ی تشخیصی تکمیلی در مورد درآمد خانوارها، 106 نفر از 200 نفر ثبت نام شده دارای شرایط شرکت در کارگاه تشخیص داده شدند. از این جامعه به شیوه ی تصادفی 60 مرد سرپرست خانوار انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری (آموزش کارآفرینی و گواه) قرارگرفتند. با استفاده از پرسش نامه ی کیفیت زندگی و مصاحبه ی تشخیصی تکمیلی در مورد درآمد خانوارها، داده ها در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی و آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیّری نشان داد که آموزش کارآفرینی بر بهبود کیفیت زندگی و درآمد خانوارهای بی بضاعت مؤثّر بوده و اثر آن ها در مرحله ی پی گیری ماندگار است. نتیجه گیری: از طریق آموزش کارآفرینی می توان کیفیت زندگی را ارتقاداد و به افزایش درآمد خانواده های بی بضاعت کمک نمود.
بررسی رابطه بین هوش سازمانی و سبک رهبری مدیران با رضایت شغلی دبیران در مدارس متوسطه شهرستان بویراحمد در سال تحصیلی 91-90
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین هوش سازمانی و سبک های رهبری مدیران مدارس دوره متوسطه با رضایت شغلی دبیران به مرحله اجرا درآمده است. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق مدیران و دبیران مقطع متوسطه شهرستان بویراحمد می باشد. نمونه پژوهش متشکل از 82 نفر مدیر و 240 نفر دبیر بوده است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش: از پرسشنامه های هوش سازمانی آلبرخت (2003)، پرسشنامه سبک رهبری میتزکاس و باردنر و رضایت شغلی (GDI) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل آماری از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی، درصد، فراوانی تراکمی) و آمار استنباطی (تحلیل رگرسیون خطی همزمان و گام به گام) استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که: بین هوش سازمانی و سبک رهبری مدیران با رضایت شغلی دبیران (به طور کلی) رابطه معنی دار منفی است. رابطه بین هوش سازمانی و سبک رهبری وظیفه مدار معنی دار و منفی است. و رابطه بین سبک رهبری رابطه مدار مدیران و رضایت شغلی دبیران معنی دار نشده است. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار مدیران با بعد ماهیت کار دبیران معنی دار است. هوش سازمانی و سبک رهبری رابطه مدار مدیران با بعد ماهیت کار رضایت شغلی دبیران معنی دار نیست. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و بعد سرپرستی رضایت شغلی دبیران معنی دار منفی است. رابطه بین هوش سازمانی و سبک رهبری رابطه مدار مدیران با بعد سرپرستی رضایت شغلی دبیران تأیید نشده است. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و بعد سرپرستی رضایت شغلی دبیران معنی دار و منفی است. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و هوش سازمانی مدیران با بعد ارتباط با همکاران رضایت شغلی دبیران معنی دار منفی است. سبک رهبری وظیفه مدار و بعد از ارتقاء رضایت شغلی دبیران معنی دار است. ضرایب بتا بررسی رابطه بین سبک رهبری رابطه مدار و هوش سازمانی مدیران با بعد ارتقاء رضایت شغلی معنی دار نیست. رابطه بین هوش سازمانی و سبک های رهبری مدیران با بعد حقوق رضایت شغلی دبیران معنی دار است. رابطه بین سبک رهبری رابطه مدار و بعد حقوق رضایت شغلی دبیران معنی دار نیست. رابطه بین سبک رهبری وظیفه مدار و هوش سازمانی با بعد حقوق رضایت شغلی دبیران معنی دار و منفی است.
بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سلامت روان با فرسودگی شغلی در پرستاران بیمارستان های شهر کرمان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سلامت روان با فرسودگی شغلی پرستاران انجام شده است. این پژوهش به روش توصیفی – همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران بیمارستان های دولتی، خصوصی و تأمین اجتماعی شهر کرمان بود که بیش از پنج سال سابقه خدمت داشتند و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شد و نمونه آماری با تعداد 252 نفر به پرسشنامه های پایا و روا شامل سه بخش: فرسودگی شغلی، هوش هیجانی و سلامت روان پاسخ دادند و داده های مورد نیاز جمع آوری شد. پردازش و تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت.
نتایج تحقیق نشان داد که هوش هیجانی با فرسودگی شغلی ارتباط معنی دار و منفی و با سلامت روان ارتباط معنی دار و مثبت داشته و بین سلامت روان با فرسودگی شغلی نیز ارتباط معنی دار منفی وجود دارد.
طبق نتایج بدست آمده با افزایش هوش هیجانی در میان پرستاران بیمارستان های کرمان از فرسودگی شغلی آنها کاسته می شود و افرادی که از نظر فکری و روانی سلامت می باشند، راحت تر می توانند از پس عوامل تنش زا که مخصوصاً قشر پرستاران با آن روبرو هستند، برآمده و در نتیجه کم تر با فرسودگی شغلی مواجه می شوند. همچنین افرادی که دارای هوش هیجانی بالاتری هستند از سلامت روان بیشتری برخوردارند، زیرا هوش هیجانی یک مهارت است که پیامدهای منفی استرس را به حداقل می رساند. بنابراین آموزش و یادگیری روش هایی که هوش هیجانی را بالا می برد می تواند باعث سلامت روان و کاهش فرسودگی شغلی شود.
بررسی عوامل مؤثر در استقرار دوره های آموزشی ضمن خدمت مجازی از دیدگاه فرهنگیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر در استقرار دوره های آموزش ضمن خدمت به صورت مجازی از دیدگاه فرهنگیان شهر ساری در سال 1390 می باشد که به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق، 5 کارشناس فن آوری، 35 مدرس ضمن خدمت و 220 دبیر می باشد. نمونه گیری، به روش تصادفی طبقه ای و حجم نمونه برای بخش فن آوری با توجه به تعداد حجم نمونه، به شیوه سرشماری انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته می باشد. جهت سنجش روایی پرسش نامه، از نظر متخصصان مربوطه استفاده گردید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ، 80/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل با نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون های t تک نمونه ای، t گروه های مستقل و آزمون تحلیل رگرسیون انجام شده است. نتایج پژوهش، نشان داد که هر سه عامل: سخت افزاری، نرم افزاری و انسانی در استقرار دوره های مجازی ضمن خدمت مؤثر است. هم چنین، از منظر نمونه های آماری با وجود این که عوامل نرم افزاری سهم بیشتری در استقرار دوره های آموزشی ضمن خدمت بازی می کنند، بین نظرات دبیران و مدرسان ضمن خدمت تفاوت وجود داشت.
بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و تعارض کار-خانواده با عملکرد شغلی کارکنان مرد متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و تعارض کار-خانواده با عملکرد شغلی در میان کارکنان شرکت ایدکو پرس ایران خودرو است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان مرد متاهل شرکت ایدکو پرس بود. نمونه آماری200 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. پژوهش با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی کاری، پرسشنامه تعارض کار-خانواده و پرسشنامه عملکرد شغلی بود. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، روش تحلیل رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد بین کیفیت زندگی کاری و عملکرد شغلی همبستگی مثبت و معنادار و بین تعارض کار-خانواده و عملکرد شغلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0≥P). و از میان ابعاد کیفیت زندگی کاری، متغیرهای «پرداخت منصفانه و کافی» و «توسعه قابلیت های انسانی» به-عنوان یکی از مهم ترین پیش بینی کننده های عملکرد شغلی کارکنان است. میزان کیفیت زندگی کاری در طبقه کارشناس بیشتر از طبقه تکنیسین و کارگر بود و میزان تعارض کار-خانواده در طبقه شغلی کارگران بیشتر بود (01/0≥ P). بین عملکرد شغلی کارکنان تفاوت معناداری وجود نداشت.
رابطه هوش هیجانی مدیران با خودکارآمدی و سلامت روانی آنان
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی مدیران با خودکارآمدی و سلامت روانی آنان در مدارس دوره های سه گانه تحصیلی آموزش و پرورش نواحی پنجگانه تبریز می باشد. در این پژوهش هوش هیجانی براساس نظریه دانیل گلمن در چهار بعد؛ خودآگاهی، خودمدیریتی، خودآگاهی اجتماعی، و مدیریت رابطه و خودکارآمدی براساس نظریه شرر و مادوکس و سلامت روانی براساس نظریه گلدبرگ در چهار بعد؛ علائم جسمانی، اضطراب و بی خوابی، اختلال در کارکرد اجتماعی، و افسردگی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر مدیران مدارس دوره های سه گانه تحصیلی آموزش و پرورش نواحی پنجگانه تبریز به تعداد 611 نفر می باشد. حجم نمونه ی آماری براساس فرمول کوکران 238 نفر برآورد شده است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه می باشد. روایی پرسشنامه به صورت صوری و با استفاده از نظرات اساتید و کارشناسان مورد تأیید است. پایایی پرسشنامه با آزمون آلفای کرونباخ برای سؤال های هوش هیجانی و خودکارآمدی و سلامت روانی پرسشنامه به ترتیب با اعتبار 832/0 و 764/0 و 787/0 مورد تأیید قرار گرفته است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون r پیرسون استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که بین هوش هیجانی مدیران با خودکارآمدی و سلامت روانی آنان در مدارس مقاطع سه گانه تحصیلی آموزش و پرورش نواحی پنجگانه تبریز رابطه معنی داری وجود دارد.
رویکرد چند معیاره و تلفیقی نیازسنجی آموزشی بر مبنای تحلیل شایستگی های کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر می کوشد تا چگونگی شناسایی نیازهای آموزشی کارکنان را بر مبنای نگرشی که ترکیبی از تحلیلهای مبتنی بر فرد، سازمان و تا حدی شغل محسوب میشود (با عنوان رویکرد تلفیقی) تشریح کرده، فرایند اجرای آن را در یک بررسی موردی نشان دهد. در رویکرد پیشنهادی، نیازسنجی آموزشی، بر مبنای شایستگیهای مورد نیازی که تحقق آرمان (چشمانداز، رسالت) و اهداف راهبردی سازمان را میسر مینمایند، انجام میگیرد. مراد از شایستگی نیز: دانش، توانایی، مهارت، نگرش و انگیزه برای انجام موفقیت آمیز وظایف و فعالیتهای سازمان تلقی میشود. روش مورد استفاده در این مطالعه، شامل شناسایی شایستگی های کلیدی کارکنان، ترسیم مدل سلسله مراتبی معیارها و شاخصهای نیازسنجی، به کارگیری تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، ارزیابی و رتبه بندی کارکنان از دیدگاه شاخصهای شایستگی و شناسایی نیازهای آموزشی کارکنان بر مبنای تحلیل فاصله موجود کارکنان با رتبه های برتر در شایستگی هاست. به عبارت دیگر، در ابتدا با دیدگاهی که متأثر از ایده کارت امتیازی متوازن است، مدل شایستگیهای عمومی کارکنان سازمان طراحی و اعتباربخشی میشود. در مرحله بعد، ضمن تعیین وزن معیارهای مدل، به ارزیابی قابلیت های موجود کارکنان و رتبه بندی آنان پرداخته شده و در نهایت نیازها و برنامه های آموزشی مرتبط و مورد نیاز توسط فرد ارزیاب شایستگی و نیز با الگوبرداری از افراد سرآمد در شایستگیها تعیین میشوند. یافتههای حاصل از اجرای متدولوژی مورد اشاره در یک بررسی موردی از مدیران میانی شاغل در واحد معاونت فنی/عملیاتی شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی، علاوه بر اینکه سهولت درک و اجرای روش پشنهادی را نشان میدهد، گویای آن است که این روش میتواند به تشخیص دقیقتر نیازهای آموزشی، افزایش اثربخشی آموزشی و افزایش انگیزه مشارکت کارکنان در نیازسنجی و اجرای برنامه های آموزشی کمک کند. همچنین، در این مقاله با به کارگیری تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی، نشان داده شده است که زمینه وسیعی برای کاربرد گسترده سایر فنون تصمیمگیری چند شاخصه در موضوع های ارزیابی و نیازسنجی آموزشی فراهم است.
ارائه مدل توضیحی ادراک دانشجویان از کیفیت مسؤولیت های استادان، برنامه ی درسی پنهان و دستاوردهای آنان از تحصیل در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش، بررسی کیفیت مسؤولیت های استادان، ادراک دانشجویان از برنامه ی درسی پنهان و دستاوردهای آنان از تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش تمامی دانشجویان ورودی سال تحصیلی 89-90 دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس و تمامی استادان شاغل در این دانشگاه بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای 581 نفر دانشجو و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 117 نفر از استادان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه کیفیت مسؤولیت های استادان، پرسش نامه ی ادراک دانشجویان از برنامه ی درسی پنهان و پرسش نامه ی دستاوردهای دانشجویان بود که بین دانشجویان توزیع گردید هم چنین از پرسش نامه ی دستاوردهای دانشجویان نیز استفاده شد که در اختیار استادان قرار گرفت. نتایج نشان داد که: متغیرهای برون زاد تدریس، نظارت، خدمات اجتماعی و پژوهش گری پیش بینی کننده ی مثبت و معنادار دستاوردهای دانشجویان از تحصیل می باشند. متغیرهای تدریس، نظارت، خدمات اجتماعی و پژوهش گری پیش بینی کننده های مثبت و معنادار متغیرهای ساختار دانشگاه و ارتباط متقابل استادان و دانشجویان و پیش بینی کننده ی منفی و معنادار متغیر روابط میان فردی دانشجویان با یک دیگرمی باشند. کنترل متغیرهای برون زاد نشان داد که متغیرهای ساختار دانشگاه، ارتباط متقابل استادان و دانشجویان و نیز روابط میان فردی دانشجویان با یک دیگر به طور مستقیم پیش بینی کننده ی معنادار متغیرهای دستاوردهای دانشجویان از تحصیل می باشند.
کاربرد کانون ارزیابی و تحلیل شغل در تعیین شایستگی های مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین شایستگی و ابعاد کانون ارزیابی از طریق تحلیل شغل و فراهم سازی سازگاری در قضاوت ارزیابان و همچنین تعیین رابطه پیچیدگی شغل و ابعاد کانون ارزیابی است. تعداد 200 نفر از مدیران سازمان ها و کارشناسان روانشناسی صنعتی و سازمانی در این پژوهش شرکت داشتند. پرسشنامه تحلیل سمت مدیریتی و حرفه ای (PMPQ) بر روی مدیران اجرا و زیرمقیاس پیچیدگی شغل به عنوان ابعادی که در شایستگی مدیران نقش برجسته دارند در پژوهش مدنظر قرار گرفت. سپس ارزیاب ها با استفاده از تمرین های شبیه سازی و آزمون های صنعتی فلانگان (FIT)، مدیران را در ابعاد یا شایستگی ها مورد ارزیابی قرار دادند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی ارزیاب ها 6 طبقه شامل 22 بعد شایستگی را نشان داد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نیز برای هر یک از ارزیاب ها به طور مستقل انجام شد که دلالت بر مطلوب بودن الگوی 6 عاملی داشت. همچنین رابطه بین پیچیدگی شغل در پرسشنامه تحلیل سمت مدیریتی و حرفه ای با شایستگی های به دست آمده متناظر در سطح بالا بود. این یافته ها نشان می دهد که تحلیل شغل در کانون های ارزیابی هم در جهت اعتباربخشی به یافته ها و هم در جهت تعیین ابعاد شایستگی ها اهمیت دارد. بنابراین از کانون ارزیابی و تحلیل شغل می توان در شناسایی و سنجش شایستگی های مدیریتی استفاده نمود.
تبیین رابطه مهارت های مدیریتی مدیران با جو سازمانی مدارس و رضایت شغلی معلمان از دیدگاه معلمان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین رابطه مهارت های مدیریتی مدیران با جو سازمانی مدارس و رضایت شغلی معلمان از دیدگاه معلمان می باشد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش کلیه معلمان مدارس متوسطه استان هرمزگان هستند که در سال91–1390 مورد بررسی قرار گرفته اند و تعدادشان برابر با 8143 (4030 نفر مرد و 4113 نفر زن) نفر می باشد. جهت انتخاب نمونه با توجه به جدول مورگان 368 (184 نفر مرد و 184 نفر زن) نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه مهارت های مدیریتی، رضایت شغلی و جو سازمانی می باشد که جهت تعیین پایایی کلیه ابزارهای پژوهش از ضریب آلفای کرانباخ استفاده گردید. جهت بررسی سؤالات از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی دو نمونه مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی توکی و ضریب رگرسیون استفاده گردید. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج نشان داد:
بین مهارت های مدیریتی با جو سازمانی و رضایت شغلی رابطه معناداری وجود دارد و ابعاد مهارت های مدیریتی قادر به پیش بینی جو سازمانی و رضایت شغلی می باشند. بین دیدگاه معلمان زن و مرد در رابطه با جو سازمانی تفاوت معنادار آماری وجود ندارد. دیدگاه معلمان زن و مرد در رابطه با مهارت های کلی و نیز مهارت های فنی، انسانی و ادراکی با رضایت شغلی متفاوت است. بین دیدگاه معلمان با سوابق خدمتی مختلف از لحاظ مهارت های فنی، انسانی و مهارت های کلی مدیریتی با جو سازمانی و رضایت شغلی تفاوت معنادار آماری وجود دارد.
رابطه ویژگی های سازمانی، دانش، مهارت و نگرش معلمان مقطع دبیرستان با احساس اعتماد به نفس آنان در بکارگیری ICT در تدریس: ارائه مدل توضیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ویژگی های سازمانی، دانش، مهارت و نگرش معلمان مقطع دبیرستان، و احساس اعتماد به نفس آنان در بکارگیری ICT در تدریس در قالب یک مدل توضیحی بود. به همین منظور 325 نفر از دبیران دبیرستان های شهر شیراز، با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه عوامل مؤثر بر تدریس معلمان با استفاده از فناوری ICT پاپاناستاسیو و آنجلی بود که روایی و پایایی آن محاسبه شده و سپس بین نمونه توزیع و جمع آوری شد. داده ها توسط نرم افزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند. مدل فرضی با استفاده از رگرسیون چندگانه همزمان بر طبق روش بارون و کنی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که: 1( کارآموزی و جوّ حمایتی مدرسه رابطه مثبت و معناداری با احساس اعتماد به نفس معلمان در بکارگیری دانش و مهارت ICT در تدریس دارد. سابقه تدریس رابطه منفی و معناداری با احساس اعتماد به نفس معلمان در بکارگیری دانش و مهارت ICT در تدریس دارد. 2) کارآموزی و جوّ حمایتی مدرسه رابطه مثبت و معناداری با دانش، مهارت و نگرش معلمان در کاربردICT در تدریس دارد و سابقه تدریس رابطه منفی و معناداری با دانش نرم افزاری، مهارت و نگرش معلمان در کاربرد ICT دارد. 3) کارآموزی و جوّ حمایتی مدرسه به واسطه دانش نرم افزاری، مهارت و نگرش معلمان رابطه معناداری با احساس اعتماد به نفس معلمان در بکارگیری دانش ICT دارد. همچنین کارآموزی به واسطه دانش، مهارت و نگرش معلمان رابطه معناداری با احساس اعتماد به نفس معلمان در بکارگیری مهارت ICT دارد.
مقایسه عوامل آموزشی مؤثر بر کیفیت آموزشی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز از دیدگاه استادان و دانشجویان
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مقایسه عوامل آموزشی مؤثر بر کیفیت آموزشی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز از دیدگاه استادان و دانشجویان انجام شد. متغیرهای نحوه عملکرد مدیریت دانشگاه، کارکنان، استادان هیئت علمی، امکانات و تجهیزات آموزشی، امکانات علمی-پژوهشی، خدمات ارائه شده، ویژگی کلاس و دانشجو و عوامل آموزشی متغیرهای تأثیرگذار بر کیفیت آموزشی می باشند.
جامعه آماری دانشجویان شامل 6335 نفر و جامعه آماری استادان 219 نفر می باشد که 361 نفر از دانشجویان به روش تصادفی خوشه ای و 139 نفر از استادان آنها به روش تصادفی نسبتی مطبق انتخاب شده است. روش تحقیق حاضر از نوع علی-مقایسه ای است و گردآوری داده های به وسیله پرسشنامه های محقق ساخته انجام شده است. در این بررسی از ضریب آلفای کرون باخ برای تعیین پایایی سؤالات استفاده شد که عمده ترین نتایج بدست آمده به شرح زیر می باشند: در مقام مقایسه از دیدگاه استادان، نقش استادان هیئت علمی و میزان خدمات ارائه شده به دانشگاه نقش عمده ای در کیفیت آموزشی دانشگاه دارد ولی از دیدگاه دانشجویان، نقش مدیریت دانشگاه و ویژگی کلاس و دانشجو در کیفیت آموزشی دانشگاه نقش دارد. هم چنین نقش کارکنان و امکانات دانشگاه و امکانات علمی-پژوهشی از دیدگاه استادان و دانشجویان در کیفیت آموزشی یکسان است.
نقش کیفیت زندگی کاری در بهداشت روانی مدیران مدارس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کیفیت زندگی کاری دارای اهمیت بهسزایی است و احتمالا تاثیرهای روانی و اجتماعی بر پرسنل بخش به جای میگذارد. از این رو، هدف اساسی این پژوهش، شناسایی رابطهی بین کیفیت زندگی کاری و بهداشت روانی مدیران مدارس شهر خرمآباد بود.
روشکار: پژوهش حاضر یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. نمونهی تحقیق شامل 130 نفر از مدیران مدارس شهر خرمآباد بود که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای متناسب در سال تحصیلی 90-1389 انتخاب شده بودند. برای گردآوری دادهها از دو فرم پرسشنامهی کیفیت زندگی کاری و بهداشت روانی استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل، تحلیل واریانس یک سویه و با کمک نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها: بین کیفیت زندگی کاری مدیران و بهداشت روانی پرسنل بخش همبستگی مستقیم وجود داشت (00001/0>P). همچنین نتایج نشان داد که مدیران مرد در مقایسه با مدیران زن از نظر کیفیت زندگی کاری (00001/0>P) و نیز بهداشت روانی (006/0=P) وضعیت مطلوبتری داشتند، اما بین مدیران مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه تفاوتی در ارتباط با متغیرهای کیفیت زندگی کاری و بهداشت روانی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: چنان چه کیفیت زندگی کاری مدیران مدارس افزایش یابد، محیط کاری مطلوبتری برای پرسنل بخش فراهم آمده و از این رو بهداشت روانی آنان افزایش مییابد.
بررسی تأثیر دوره های ٓاموزشی فن ٓاوری اطلاعات بر بهبود عملکرد کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر دوره های آموزشی فنآوری اطلاعات بر بهبود عملکرد کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی مازندران، با روش توصیفی پیمایشی انجام شد. جامعه آماری، متشکل از کلیه کارکنان ستادی (1024 نفر) و مدیران (113 نفر) دانشگاه علوم پزشکی مازندران بوده که از این جامعه، تعداد 281 نفر از کارکنان و 88 نفر از مدیران با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به صورت تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. به منظور تعیین روایی از قضاوت استادان این رشته استفاده گردید و میزان پایایی پرسش نامه از طریق محاسبه آلفای کرونباخ معادل 89/0حاصل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با آمار توصیفی (محاسبه فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (آزمون های ناپارامتریک باینومیال و فریدمن) انجام گردید. نتایج حاصل نشان داد که آموزش فن آوری اطلاعات (ICDL) بر هر شش مؤلفه عملکرد (مهارت های جدید، دقت و اثربخشی در انجام کار، سرعت و مقدار انجام کار، موفقیت شغلی، جاذبه و علاقه مندی در انجام کار، استرس شغلی) تأثیر معناداری داشته و نهایتاً موجب بهبود عملکرد کارکنان شده است.
رابطه باورهای کارآمدی جمعی و باورهای خودکارآمدی با رضایت شغلی دبـیران مـرد دوره متوسطـه شهر قـم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط باورهای کارآمدی جمعی و باورهای خودکارآمدی با رضایت شغلی دبیران دبیرستان های نظری شهر قم است. بدین منظور 285 دبیر به روش نمونه-گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس کارآمدی جمعی، (گودارد، هوی و ولفوک هوی، 2000)، برای اندازه گیری باورهای کارآمدی معلمان از مقیاس ساخته شده توسط چانن موران و ولفوک هوی (2001) و برای سنجش رضایت شغلی از پرسشنامه تعدیل شده رضایت شغلی مینه سوتا استفاده شده است. برای بررسی رابطه بین متغیرهای پژوهش از ضرایب همبستگی پیرسون و هم چنین تحلیل رگرسیون چندگانه، گام به گام استفاده شد. نتایج تحلیل ها نشان داد که باورهای کارآمدی جمعی با رضایت شغلی و مولفه-های آن در سطح p<0/01 رابطه مثبت معنی داری دارد. نتایج اجرای تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که دومتغیر باورهای کارآمدی جمعی و باورهای کارآمدی معلم به صورت معناداری حدود 5/19 درصد تغییرات رضایت شغلی معلمان را پیش بینی می کند.
آسیب شناسی موانع به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات در دانشگاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی موانع به کارگیری فنآوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در فرآیند یاددهی - یادگیری دانشجویان از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی بوده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، در نیمسال دوم تحصیلی 91-1390 می باشد که تعداد آنان 973 نفر بود. با مراجعه به جدول مورگان تعداد 177 نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. برای جمعآوری دادهها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسش نامه از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آن با اجرای آزمایشی پرسش نامه در نمونهای با حجم 30 نفر از طریق آلفای کرونباخ برابر با 84/0 برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها در آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t تک نمونهای استفاده شد. نتایج نشان داده است که دانش و مهارت اعضای هیأت علمی در به کارگیری فاوا، اعتقاد آنان نسبت به تأثیر فاوا، برنامه ریزی درسی مناسب با اصول فاوا، وجود سخت افزار و وسایل آموزشی در دانشگاه، وجود فضا و امکانات مالی در دانشگاه در به کارگیری از فاوا در فرآیند یاددهی و یادگیری دانشجویان مؤثر است.
بررسی روابط مابین مؤلفه های به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات در دانشگاه ها با رویکرد دیماتل (مطالعه موردی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی روابط مابین مؤلفههای به کارگیری فن آوری اطلاعات در دانشگاهها و مؤسسات آموزشی میباشد. شاخصهای به کارگیری مؤثر فن آوری اطلاعات و ارتباطات در دانشگاهها و مؤسسات آموزشی و پژوهشی که در تحقیقات قبل شناسایی شدهاند، به عنوان متغیرهای این تحقیق می باشند. در این مطالعه، چگونگی روابط شاخصهای بهکارگیری فاوا در جامعه مورد مطالعه (دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز) بررسی شدهاست. جمع آوری دادهها، توسط دو پرسش نامه محقق ساخته انجام پذیرفته که روایی و پایایی آنها به ترتیب با روایی محتوایی و آزمون مجدد مورد بررسی قرار گرفته شده است. تجزیه و تحلیل نهایی داده ها توسط نرم افزار MATLAB انجام شده است. نتایج نهایی، حاکی از اهمیت نقش شاخص خلاقیت در به کارگیری فاوا در جامعه مورد مطالعه می باشد و شاخص مذکور با میزان اثرپذیری بالا شناساییشده است. هم چنین، مشخص گردید که دو شاخص: خلاقیت و سبک مشارکتی، دارای بیشترین میزان اثرپذیری مستقیم و غیرمستقیم از سایر مؤلفههای مورد بررسی میباشند. هم چنین، مؤلفههای سازمانی و فنی نیز با بیشترین میزان اثرگذاری شناسایی شدهاند.
عوامل مؤثر بر کاربرد فن آوری اطلاعات و ارتباطات در شرکت های کوچک و متوسط(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گسترش و توسعه روز افزون فن آوری اطلاعات و ارتباطات به همراه آثار و پیامدهای متعدد آن موجب شده که عصر کنونی، عصر اطلاعات و ارتباطات نام گیرد. هدف این مطالعه توصیفی- همبستگی شناسایی عوامل مؤثر بر کاربرد فن آوری اطلاعات و ارتباطات در شرکت های کوچک و متوسط با استفاده از روش مدل سازی معادله ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق، مالکان و مدیران شرکت های کوچک و متوسط کشاورزی استان های کرمانشاه و ایلام بودند. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شد (202n= ). جهت گردآوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته و نسخه سواد دیجیتالی دانشگاه واشنگتن استفاده گردید. به منظور بررسی روایی محتوایی از نظرات متخصصان و افراد صاحب نظر در زمینه فن آوری اطلاعات و ارتباطات استفاده شد. برای سنجش پایایی ابزار تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که میانگین آن برای متغیرهای مطالعه 87/0 بود. یافته ها نشان داد که ادراک مفید بودن کاربرد فن آوری اطلاعات و ارتباطات، پذیرش فن آوری اطلاعات و ارتباطات، دانش دیجیتالی و قصد کاربرد فن آوری اطلاعات و ارتباطات بیشترین واریانس را در سطح کاربرد فن آوری اطلاعات و ارتباطات تبیین نموده اند.
فراتحلیل تأثیر فرهنگ سازمانی براستقرار مدیریت دانش در سازمان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر موضوع دانش به بحث محافل علمی و عرصه های عملی تبدیل شده است. دانش باعث خلق مزیت رقابتی می شود و سازمان هایی که قادر به کسب دانش کاری مورد نیاز خود و استفاده از آن نباشند، در عرصه رقابت محکوم به شکست هستند. یکی از ابزارهایی که می تواند سازمان ها را در تامین این هدف یاری کند، مدیریت دانش است. اما این به تنهایی کافی نیست، زیرا موفقیت سازمان در اجرای هر استراتژی از جمله مدیریت دانش تا اندازه زیادی به حمایت و پشتیبانی فرهنگ سازمانی از آن استراتژی بستگی دارد. تلاش سازمان ها برای تبدیل شدن به سازمان دانش محور در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که ویژگی های فرهنگی مورد نیاز برای اجرای مدیریت دانش در سازمان وجود داشته باشد. پژوهش حاضر به دنبال آن است که تأثیر فرهنگ سازمانی بر استقرار مدیریت دانش را در سازمان ها بررسی کند. بدین منظور، از بین 42 پژوهش، 13 پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بود، انتخاب، و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فراتحلیل بود. یافته های پژوهش نشان داد که اندازه تأثیر فرهنگ سازمانی بر استقرار مدیریت دانش در سازمان ها 77/0 بود( P≤ . /002 ). این اندازه اثر مطابق جدول کوهن در حد زیاد قرار دارد. از پیشنهادهای مهم این پژوهش، افزایش میزان سرمایه گذاری به منظور گسترش زیرساخت های فرهنگی سازمان است. فرهنگ سازمانی به عنوان اهرمی قدرتمند برای تقویت رفتار سازمانی عمل کرده، باعث می شود که افراد در تلاش برای نگهداشت پایگاه قدرت شخصی و کارایی خویش، دانسته های خود را تسهیم و منتشر سازند.
ارزیابی عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه خوارزمی با توجه به مقالات منتشر شده در پایگاه (Web of Science) از سال 2000 تا 2010 بر اساس معیارهای علم سنجی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی عملکرد علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه خوارزمی با توجه به مقالات منتشرشده در پایگاه Web of Science از سال 2000 تا 2010 بر اساس معیارهای علم سنجی است. در این پژوهش از روش علم سنجی که یکی از روش های کمی است، استفاده شده است. داده های مورد نیاز این پژوهش از پایگاه WoS استخراج شد. ابتدا، سیاهه ای از اعضای هیأت علمی دانشکده ها و مشخصات فردی و دانشگاهی آنان تهیه شد، از جمله: گونه های مختلف نگارش اسم آنان به زبان انگلیسی، سپس، به منظور خاص کردن اطلاعات موجود در پایگاه WoS مقالات اعضای هیأت علمی دانشگاه خوارزمی در این پایگاه جست وجو شد که در مجموع 1699 مقاله یافت شد. جامعه آماری مورد نظر تمامی اعضای هیأت علمی دانشگاه خوارزمی در نیمسال دوم سال 1391 است که شامل 303 عضو هیأت علمی است. نتایج به دست آمده، نشان داد که بیشتر اعضای هیأت علمی دانشگاه خوارزمی دارای مرتبه علمی استادیاری هستند. دانشکده ادبیات و علوم انسانی دارای بیشترین اعضای هیأت علمی است. بیشترین میزان تولیدات علمی و استنادات دریافتی به اعضای هیأت علمی دانشکده شیمی اختصاص دارد. بین تولیدات علمی اعضای هیأت علمی و رتبه علمی آنان، هم چنین، بین تولیدات علمی اعضای هیأت علمی و استنادات دریافتی شان، رابطه مثبت متوسطی وجود دارد. هم چنین، بالاترین میانگین شاخص هرش به دانشکده تربیت بدنی اختصاص دارد. در کل نتایج نشان داد روند رشد تولید مدارک علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه خوارزمی در سال های 2003 و 2009 سیر نزولی داشته است. اما، در سال های دیگر میزان افزایش تولیدات علمی دانشگاه خوارزمی، فرآیند نسبتاً یک نواختی داشته است.