فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی راههای ترغیب دبیران دوره متوسطه استان همدان به استفاده از فاوا در فرایند اجرای برنامه درسی است. در این پژوهش مدل گراف و موزا (2008) به منزله مبنا قرار گرفت. جامعه آماری آن شامل دبیران دوره متوسطه استان همدان در سال تحصیلی 91- 1390 بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای شش منطقه در نظر گرفته شد و به صورت تصادفی دبیران از آن مناطق انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی محتوایی آن با نظرات اصلاحی و تأییدی ده نفر از صاحب نظران فاوا و برنامه درسی به دست آمد و پایایی آن نیز پس از اجرای آزمایشی میان 60 نفر از دبیران، (آلفای کرانباخ) به میزان 89/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل عامل اکتشافی و برای تعیین میزان برازش آنها از تحلیل عامل تأییدی استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد: شش عامل دانش و مهارت دبیران، ویژگیهای ساختار سازمانی، حمایتهای مالی و مدیریتی، پشتیبانیهای اجتماعی، باورها و نگرشهای دبیران و ویژگیهای دانش آموزان به ترتیب اولویت و مجموعاً 01/64 درصد از واریانس مربوط به عاملهای مؤثر در ترغیب دبیران به کاربرد فاوا را تبیین می کنند. همچنین شاخصهای برازش مانند RMSEA ، GFI ، AGFI ، NFI ، IFI و CFI بسندگی عاملها و خرده عاملهای کشف شده را تأیید می کنند.
عوامل موثر بر مشارکت بخش خصوصی - دولتی در مدارس ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی ارائه عواملی است که نقش مشارکت بخش خصوصی _ دولتی را در مدارس ابتدایی نشان دهد. به همین منظور با بهره گیری از رویکردهای نهادی برگرفته از تئوریهای مرتبط در حوزه مدیریت و اقتصاد که دارای نظراتی در زمینه مشارکت بخش خصوصی _ دولتی هستند یا پایداری مشارکت در سازمانها را نشان می دهند، عواملی استخراج شده تا میزان مشارکت پذیری بخش خصوصی _ دولتی را در مدارس ابتدایی بیان کند. معیار تعیین این مشارکت پذیری، یافته های بیان شده در تئوریهاست. با توجه به اهداف سند چشم انداز و سیاستهای کلی ابلاغی در برنامه های پنج ساله چهارم و پنجم توسعه (1390-1394) و تأکید در ماده 214 برنامه پنجم توسعه به ویژه سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی، به منظور تحقق بخشیدن به اهداف سیاستگذاریهای درنظر گرفته شده در آموزش و پرورش نیازمند تعیین عواملی هستیم که بتواند میزان مشارکت بخش خصوصی-دولتی را در مدیران آموزش و پرورش نشان دهد. تعیین عواملی که مشارکت بخش خصوصی -دولتی را نشان دهد کمک می کند تا برای تحقق یافتن سیاستگذاریهای آموزشی مبتنی بر اسناد بالادستی بتوان از این عوامل در مدارس بهره مند شد. با توجه به تئوریهای مرتبط در حوزه مدیریت و اقتصاد و اهداف مشارکت بخش خصوصی- دولتی، 9 مؤلفه از مبانی نظری استخراج شد. پس از انجام گرفتن پژوهش روی 432 نفر از مدیران مدارس ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران و با بهره گیری از تحلیل عاملی، 8 مؤلفه مورد تأیید قرار گرفت. 8 مؤلفه استخراج شده عبارت اند از: ارزشهای مشارکتی، ساختار مشارکتی، رهبری توزیعی، توانمندسازی، مالکیت روانشناختی، پرداخت مشارکتی، مناسبات و نظارت درونی.
ارائه مدلی مناسب برای اجرای دوره های آموزش نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سیستمهای موجود آموزش نیروی انسانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و مدلی مناسب برای اجرای مطلوب دوره های آموزش نیروی انسانی تنظیم و پس از تایید در یک دوره به صورت آزمایشی ارائه شده است .نظام آموزش نیروی انسانی با عناصر اصلی شامل تعیین مقصدها، نیازسنجی آموزشی، مشخص کردن محتوا، تعیین روشها، مشخص کردن شرایط اجرا و در نهایت ارزشیابی معرفی شده است. براساس مدل پیشنهادی عناصر سیستم با یکدیگر مرتبط و در تعامل با آموزش دهنده ها و آموزش گیرندگان و اثر بخشی آموزشهاست. در این مطالعه ابتدا سعی شده است با مرور ادبیات آموزش، شناختی بهتر در زمینه تعریف آموزش، اهداف، انواع، وضع موجود آموزش نیروی انسانی در کشور و الگوها و رویکردهای جدید در آموزش نیروی انسانی در جهان به دست آید و براساس نتایج حاصل از پژوهش مدلی مناسب ارائه شود. سوابق و نتایج پژوهشهای مرتبط با موضوع، خلاصه شده و یافته های مشترک و مهم آنها مورد استفاده قرار گرفته است. ارزیابی و اعتبار بخشی مدل پیشنهادی، در یک دوره آموزش واقعی، عملیاتی و نتایج حاصل از آن گزارش شده است. در اجرای این پژوهش از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه و روشهای توصیفی و مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است و برای ارزیابی مدل پیشنهادی به صورت شبه آزمایشی، مدل در یک دوره آموزشی اجرا و نتایج مورد تحلیل قرار گرفته است. در نهایت مدل پیشنهادی و راهکارها و پیشنهادات لازم برای کاربرد این مدل در اجرای مطلوب دوره های آموزش نیروی انسانی ارائه شده است.
رابطه سبک های مدیریت آموزشی در دانشگاه های علوم پزشکی با هوش فرهنگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هوش فرهنگی عاملی است که می تواند نقش مهمی در اثربخشی مدیران و نیز نوع برخورد با تعارضات داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هوش فرهنگی بر اثربخشی مدیران و نیز سبک های مدیریت تعارض در دانشگاه انجام شد.
روش ها: این پژوهش توصیفی- همبستگی در سال 1393 روی 30 نفر از مدیران و 180 نفر از کارکنان دانشگاه پیام نور ارومیه انجام شد. ابزار اندازه گیری داده ها شامل پرسش نامه هوش فرهنگی آنگ و داین، پرسش نامه سبک های مدیریت تعارض پوت نام و ویل سون و پرسش نامه اثربخشی پرداختچی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام،آزمون تحلیل واریانس و آزمون توکی) انجام شد.
یافته ها: رابطه بین هوش فرهنگی و اثربخشی مدیران با سطح اطمینان 95/0، معنی دار بود (288/0=r؛ 011/0=p). بین مولفه های انگیزشی (248/0=r؛ 028/0=p) و فراشناختی (311/0=r؛ 005/0=p) هوش فرهنگی با اثربخشی مدیران رابطه معنی داری وجود داشت، اما بین مولفه های رفتاری (173/0=r؛ 13/0=p) و شناختی (136/0=r؛ 231/0=p) هوش فرهنگی با اثربخشی رابطه معنی داری وجود نداشت. همچنین رابطه بین هوش فرهنگی با سبک های راه حل گرایی (281/0=r؛ 012/0=p) و کنترل (328/0-=r؛ 003/0=p) معنی دار بود، اما بین هوش فرهنگی و سبک عدم مقابله رابطه معنی داری مشاهده نشد (046/0=r؛ 685/0=p). نتیجه گیری: هوش فرهنگی با سبک های مدیریت تعارض راه حل گرایی و کنترل رابطه دارد ولی با سبک عدم مقابله رابطه ای ندارد.
فراتحلیل رابطه متغیر های شخصیتی با استرس شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت ویژگی های شخصیت وچگونگی بر انگیخته شدن انسان ها در شرایط استرس زای شغلی وهمچنین پیامد های روانی استرس شغلی از جمله مباحث مطرح در روانشناسی است.تحقیقات بسیاری رابطه متغیرهای شخصیتی با استرس شغلی را بررسی کرده اند. اما گاهی نتایج آن ها نا هماهنگ ومتناقض هستند. پژوهش فراتحلیلی، مجموعه ای ازفنون نظام دار برای حل تناقض درمورد یافته های حاصل ازتحقیقات مختلف درباره یک موضوع است. براین اساس پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه متغیرهای شخصیتی واسترس شغلی به شیوه فراتحلیل انجام شد. ابتدا با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی و نیز دانشگاه های شهر تهران نسبت به جمع آوری تمام گزارش های پژوهشی اقدام شد. نهایتا نتایج106 مطالعه انجام شده بین سال های 1373-1390 که ملاک ورود به فراتحلیل را داشتند ، تحلیل شدند. شاخص اندازه اثرترکیبی r متغیر های شخصیتی در مدل اثرات ثابت 0.23 و در مدل اثرات تصادفی 0.24 بودکه باتوجه به معیار کوهن اندازه اثر کمی است. اما در بررسی جداگانه، اندازه اثرمتغیرهای جرات ورزی، اضطراب، فرسودگی شغلی، کمالگرایی، مدیریت زمان ، سخت رویی، تاب آوری و عاطفه مثبت زیاد بود . نتایج روش های بررسی تورش انتشار ، حاکی از عدم تورش انتشار در نمونه فراتحلیل بود . با توجه به ناهمگنی در مطالعات، تحلیل تعدیل کننده ها صورت گرفت که بیانگر تاثیر تعدیل کنده های نوع شغل، ابزار اندازه گیری ، روش نمونه گیری و نوع پژوهش بود. نتایج کلی حاکی از آن است که متغیر های شخصیتی که بر خود فرد وشناخت افراد از خود تاکید دارند نقش تاثیر گذار بیشتری در کاهش استرس شغلی دارند. بنابراین باید مطالعات بیشتری در این زمینه با در نظر گرفتن متغیر های شغلی وتعدیل کننده های روش شناسی و فردی صورت گیرد.
نقش واسطه ای پهنای نقش در رابطه بین عملکرد مدیران در کانون ارزیابی، توانایی-های شناختی و خودپیروی در شغل با عملکرد شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد شغلی هنگامی مطلوب است که مهارت های شاغل با ابعاد تعریف شده برای نقش در شغل که پهنای نقش نامیده می شود، تناسب داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی این تناسب و هم چنین رابطه متغیرهای عملکرد مدیران درکانون ارزیابی، توانایی های شناختی و خودپیروی با عملکرد شغلی با توجه به نقش واسطه ای پهنای نقش پرداخته است. نمونه پژوهش را 139 نفر از مدیران سازمان های دولتی و خصوصی اصفهان تشکیل دادند که در تمرین های شبیه سازی عملکرد در کانون ارزیابی شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از اطلاعات حاصل از فرم گسترش-یافته پرسشنامه تحلیل سمت حرفه ای (PMPQ)، مجموعه آزمون های استعداد عمومی (GATB)، پرسشنامه ویژگی های شغل (JCI) و ارزیابی-های عملکرد سازمانی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد مدیران درکانون ارزیابی، توانایی های شناختی و خودپیروی می توانند عملکرد شغلی را پیش بینی کنند و پهنای نقش در این رابطه، نقش واسطه-ای ایفا می کند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که خودپیروی مشاغل مدیریتی افزایش یابد. هم چنین در صورتی که داوطلبان دارای توانایی شناختی، برای مشاغل مدیریتی از طریق کانون ارزیابی گزینش شوند، عملکردشان بیشینه می شود.
بررسی رابطه متغیر های سازمانی و استرس شغلی به شیوه فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: در چند دهه گذشته تحقیقات بسیاری رابطه متغیر های سازمانی و استرس شغلی را بررسی کرده اند. اما گاهی نتا یج آن ها نا هماهنگ ومتناقض هستند. پژوهش فراتحلیی ، مجموعه ای از فنون نظام دار برای حل تناقض در مورد یافته های حاصل از تحقیقات مختلف درباره یک موضوع است . هدف :پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه عوامل سازمانی و استرس شغلی به شیوه فراتحلیل انجام شد. روش : 78 مطالعه از طریق جستجوی اینترنتی در بانک های اطلاعاتی داخلی و جستجوی دستی در دانشگاه های شهر تهران که بین سالهای 1373- 1392 انجام شده بودند ،شناسایی و اطلاعات مربوط به آن ها تحلیل شدند . یافته ها: شاخص اندازه اثر ترکیبی r در مدل ثابت16. ودر مدل تصادفی 17. که با توجه به معیار کوهن میزان اندازه اثر، کم بود.اما در بررسی اندازه اثر تفکیکی ، متغیر های تعارض با سرپرست ،تعارض با همکار، تعارض خانواده کارو اثر بخشی سازمان اندازه اثر زیاد ورابطه مثبت با استرس شغلی داشتند. . با توجه به ناهمگنی در مطالعات، تحلیل تعدیل کننده ها صورت گرفت که بیانگر تاثیر تعدیل کننده های ابزار اندازه گیری ،روش نمونه گیری ،نوع پژوهش و نوع شغل بود. نتیجه گیری : نتایج کلی ،حاکی از ان است که ویژگی های شغلی که منجر به کاهش احساس کنترل ، خود کارامدی و حمایت اجتماعی درشغل وزندگی فرد شوند، با استرس شغلی رابطه قوی تری دارند. بنابراین لازم است که مطالعات بیشتری در این زمینه بادر نظر گرفتن متغیر های تعدیل کننده شخصیتی وموقعیتی صورت گیرد.
رابطه مؤلّفه های عدالت سازمانی با تعهد سازمانی در معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در صدد بررسی رابطه مؤلّفه های عدالت سازمانی با تعهد سازمانی معلمان ابتدایی شهر تهران بود. به همین منظور، 486 نفر از معلمان دوره ابتدایی با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش عدالت سازمانی از پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن و برای سنجش تعهد سازمانی نیز از پرسشنامه می یر و آلن استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، روش های آماری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون به کار برده شد. نتایج حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین مؤلّفه های سه گانه عدالت سازمانی با تعهد سازمانی کلی و حیطه های سه گانه آن، به جزء مؤلّفه عدالت توزیعی با تعهد سازمانی مستمر بود. از بین متغیرهای پیش بینی کننده، عدالت تعاملی بهترین پیش بینی کننده تعهد سازمانی عاطفی بود، به طوری که عدالت تعاملی(30/0=β)در کنار عدالت توزیعی(124/0=β)توانسته است تعهد سازمانی عاطفی را پیش بینی کند.4/14% از واریانس تعهد سازمانی عاطفی را این دو متغیر تبیین کرده اند.در پیش بینی تعهد هنجاری و تعهد سازمانی کلی نیز، عدالت تعاملی تنها متغیری بود که وارد معادله شد و توانایی پیش بینی تعهد هنجاری(206/0β=) و تعهد کلی(328/0=β) را داشت. عدالت تعاملی توانسته است3/4% از واریانس تعهد هنجاری و نیز8/10% از واریانس تعهد سازمانی کلی را تبیین کند. عدالت رویه ای نیز پیش بینی کننده تعهد سازمانی مستمر(127/0=β) بود. میزان واریانس تبیین شده تعهد مستمر توسط این متغیر، 6/1 % بود.
نقش پنج عامل بزرگ شخصیت در رابطه میان استرس شغلی با فرسودگی هیجانی و خستگی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کننده پنج عامل بزرگ شخصیت در رابطه ی میان استرس شغلی با فرسودگی هیجانی و خستگی اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کارکنان یک سازمان دولتی در شهر تهران بودند که از بین آن ها 265 نفر به شیوه ی تصادفی نظامدار انتخاب شدند. ابزارهای سنجش پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت، پرسشنامه استرس شغلی، پرسشنامه فرسودگی هیجان و پرسشنامه خستگی محقق ساخته بودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل گردید. نتایج نشان داد که روان رنجور خویی رابطه استرس شغلی را با فرسودگی هیجانی و خستگی تعدیل می نماید. تحلیل ساده شیب خط نشان داد که در روان رنجور خویی بالا نسبت به روان رنجور خویی پایین، رابطه مثبت نیرومندتری بین استرس شغلی با فرسودگی هیجانی و خستگی وجود دارد (01/0>p). نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که روان رنجور خویی بالا یک عامل خطر مهم برای پیوند یافتن استرس شغلی با فرسودگی و خستگی است.
الگوی ساختاری رابطه فشارزاهای شغلی و نیازهای روانی اجتماعی با عملکرد کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی نیازهای روانی اجتماعی در پیوند میان تقاضاهای شغلی با عملکرد کارکنان (رفتارهای انحرافی، رفتارهای مدنی سازمانی، عملکرد وظیفه، تمایل به ترک خدمت و خلاقیت) بود. جامعه آماری پژوهش، کارکنان یکی از شرکت های وابسته به وزارت نفت در شهر بندرعباس بودند، که از میان آن ها، 187 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نیازها (یاماگوچی، 2003)، فشارزاهای شغلی، عملکرد وظیفه و ترک خدمت (باباکاس و همکاران، 2009)، خلاّقیت (تایرنی و همکاران، 1999)، رفتارهای انحرافی (بنت و رابینسون، 2000) و رفتارهای مدنی سازمانی (بخاری و علی، 2009) بودند. داده ها از طریق الگوسازی معادله ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد: فشارزاهای شغلی با نیازهای روانی اجتماعی و نیازهای روانی اجتماعی نیز با عملکرد کلی دارای رابطه معنادار هستند. همچنین، نتایج نشان داد که فشارزاهای شغلی تاثیر خود را بر عملکرد کلی به طور غیر مستقیم از طریق نیازهای روانی اجتماعی اعمال می کنند. تحلیل واسطه ای نیز از نقش واسطه ای نیازهای روانی اجتماعی در رابطه فشارزاهای شغلی با عملکرد کلی حمایت نمود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که نیازها می توانند تمایلات رفتاری مرتبط با فشارهای شغلی را واسطه گری کنند.
بررسی رابطه ساده و چندگانه هوش هیجانی با سبک های رهبری تحول آفرین، تبادلی و عدم مداخله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش توصیفی(همبستگی) حاضر رابطه ساده و چندگانه هوش هیجانی با سبک های رهبری تحول آفرین، تبادلی و عدم مداخله در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز مورد بررسی قرار گرفته است. حجم نمونه شامل320 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری داده ها شامل؛ پرسشنامه 36 گویه ای چند عاملی رهبری(MLQ[1]) و پرسشنامه 33 گویه ای هوش هیجانی بوده که پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 83% و 56% بوده است. عمده ترین یافته های پژوهش حاکی از آن است که: هوش هیجانی با سبک رهبری تحول آفرین، همبستگی معنادار منفی و با سبک رهبری عدم مداخله، همبستگی معنادار مثبت دارد. این متغیر با سبک رهبری تبادلی فاقد همبستگی معنادار است. از میان ابعاد پنج گانه هوش هیجانی، ابعاد خودتنظیمی و انگیزش در سبک رهبری تحول آفرین، بعد انگیزش در سبک رهبری تبادلی و همچنین ابعاد خودتنظیمی و همدلی در سبک رهبری عدم مداخله تأثیر معناداری داشته اند. در این تحقیق مشاهده شد که هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز، پایین تر از حد متوسط؛ ویژگی سبک های رهبری تحول آفرین و تبادلی دانشجویان بالاتر از حد متوسط و ویژگی سبک رهبری عدم مداخله در آن ها نیز پایین تر از حد متوسط بوده است.
بررسی رابطه هوش اخلاقی مدیران با مدیریت خادمیت در مدارس شهرستان میاندوآب با تأکید بر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تعیین رابطه ی هوش اخلاقی مدیران با خادمیت آنان در مدارس شهرستان میاندوآب انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه مدیران مرد و زن مدارس ابتدایی و راهنمایی و متوسطه شهرستان میاندوآب به تعداد 179 نفر می باشد. نمونه ای به حجم 122نفر با استفاده از روش طبقه ای نسبتی و بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران انتخاب شد که 75 نفر مدیر مرد و 47 نفر مدیر زن را شامل می شود. به ازای خادمیت هر مدیر 3 نفر از دبیران مدارس تحت مدیریت وی نظر داده اند که جمعاً 366 نفر دبیر را شامل می شود. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه هوش اخلاقی و خادمیت استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی و همبستگی درونی هر دو پرسشنامه توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. پایایی بدست آمده با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ، برای پرسشنامه هوش اخلاقی مدیران 92/0α= و پرسشنامه خادمیت مدیران 97/0 α= می باشد. پس از جمع آوری داده ها، با استفاده از نرم افزار SPSS، از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و رگرسیون چندگانه استاندارد برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین هوش اخلاقی و مؤلفه های آن با خادمیت مدیران مدارس شهرستان میاندوآب رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج بدست آمده از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که از بین 4 مؤلفه هوش اخلاقی، دلسوزی پیش بینی کننده معتبری برای خادمیت مدیران مدارس شهرستان میاندوآب می باشد. نتایج حاصل شده از اجرای آزمون t مستقل نشان داد که بین میزان هوش اخلاقی و خادمیت مدیران مرد و زن مدارس شهرستان میاندوآب تفاوت معنی داری وجود ندارد.
بررسی رابطه بین استرس شغلی و سلامت عمومی با توجه به نقش تعدیل کنندگی حمایت سازمانی ادراک شده در کارکنان شرکت نفت
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین استرس شغلی و سلامت عمومی با توجه به نقش تعدیل کنندگی حمایت سازمانی ادراک شده در کارکنان شرکت نفت می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت نفت اهواز می باشند که از بین آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده 100 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. در این پژوهش برای سنجش متغیرها از سه پرسشنامه استرس شغلی، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) و پرسشنامه حمایت سازمانی ادراک شده استفاده شده است. فرضیات این پژوهش با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون تعاملی و با استفاده از نرم افزار spss ویراست 16 انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که استرس شغلی و سلامت عمومی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. هم چنین حمایت سازمانی ادراک شده رابطه بین استرس شغلی و سلامت عمومی در کارکنان شرکت نفت را تعدیل می کند.
پیش بینی تأثیر رفتارهای اخلاقی و معنوی مدیران بر میزان استقرار رهبری تحولی در دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی تأثیر رفتارهای اخلاقی و معنوی مدیران بر میزان استقرار رهبری تحولی در دانشگاه اصفهان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 92-1391 جمعاً به تعداد 1230 نفر بود. حجم نمونه آماری از جدول کرجسی و مورگان به تعداد 201 نفر محاسبه شد که پس از توزیع پرسشنامه ها در مجموع تعداد 188 نفر آنها را تکمیل نمودند. با توجه به این که تعداد کارکنان دوایر ستادی و دانشکده ها متفاوت بود، از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با جامعه آماری استفاده شد. ابزارهای اندازه گیری استفاده شده شامل پرسشنامه 16 سؤالی رهبری معنوی محقق ساخته بر اساس نظریه های ریو (2005) و فرای(2003) با ضریب پایایی 85/0 و پرسشنامه سبک رهبری تحولی چند عاملی باس(1985) (MLQ)، با ضریب پایایی 85/0 بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون انجام گرفت. نتایج نشان داد بطور کلی همبستگی مثبت و معناداری بین میزان اعمال رفتارهای اخلاقی و معنوی مدیران با رهبری تحولی مدیران دانشگاه اصفهان وجود دارد (05/0 AWT IMAGE). علاوه بر آن، مؤلفه های رهبری معنوی، یعنی ترویج معناداری کار، توسعه فرهنگ بشردوستانه، بینش و بصیرت کاری، درستی، صداقت و تواضع در کار نیز به طور معناداری پیش بینی کننده چهار مؤلفه سبک رهبری تحولی(نفوذ آرمانی، انگیزش الهام بخش، تحریک فکری و ملاحظات فردی) بودند.
رابطه رفتارهای توانمندساز مدیران با میل ماندن در شغل در کارکنان: یک الگوی چند میانجی گر
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین رفتارهای توانمندساز مدیران با میل ماندن در شغل در کارکنان با توجه به نقش واسطه ای توانمندسازی روا ن شناختی، خشنودی شغلی و تعهد عاطفی انجام شد. به این منظور 150 نفر از تمامی کارکنان یک شرکت صنعتی به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده در این تحقیق شامل پرسشنامه های رفتارهای توانمندساز رهبر، توانمندسازی روان شناختی، خشنودی شغلی، تعهد عاطفی و میل ماندن در شغلبودند. داده ها از طریق همبستگی ساده، الگوی معادلات ساختاری (SEM) و تحلیل واسطه ای تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند، الگوی پیشنهادی در همه شاخص های برازندگی دارای برازش نسبتاً خوبی می باشد. هم چنین ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم به طور کامل معنی دار به دست آمدند.
تأثیر ویژگی های شغل بر قصد ترک شغل: نقش میانجی گر فرسودگی عاطفی و خشنودی شغلی
حوزههای تخصصی:
انگیزش، نیرویی درونی است که جهت، شدت و پایداری رفتار فردی را تحت تأثیر قرار می دهد. گرچه به نظر می رسد وجود انگیزش، تضمینی برای عملکرد بالا یا موفقیت نیست، اما به طور حتم فقدان آن به مشکلات بلند مدت، همچون، از دست رفتن علاقه و انگیزه مؤثر سرمایه های انسانی منجر می شود. در این پژوهش هدف اصلی بررسی عوامل انگیزشی مؤثر بر قصد ترک شغل 80 کارمند دانشور (خبره و متخصص) یک شرکت فنی تخصصی، براساس نظریه انگیزش درونی مبتنی بر الگوی ویژگی های شغل بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های قصد ترک شغل، فرسودگی عاطفی، خشنودی شغلی و ویژگی های شغل استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) انجام گرفت. نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی پژوهش برازش مناسبی با داده ها دارد و ویژگی های شغل با میانجی گری کامل خشنودی شغلی و فرسودگی عاطفی بر قصد ترک شغل تأثیر دارند.
ارتباط بین عوامل موثر بر کیفیت تدریس اساتید: مدل یابی معادلات ساختاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: شناخت مولفه ها و تحلیل روابط میان مولفه های مختلف کیفیت تدریس از دید خود اساتید می تواند راهنمایی برای تحلیل بهتر کیفیت تدریس باشد. این مطالعه با هدف تحلیل ارتباط بین عوامل موثر بر کیفیت تدریس از دیدگاه اساتید با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد.
روش ها: این مطالعه توصیفی- مقطعی در سال 1392 انجام شد. نمونه های پژوهش 396 نفر از اساتید و اعضای هیات علمی منتخب در دانشگاه علوم پزشکی مستقر در شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای سنجش کیفیت تدریس از پرسش نامه کیفیت تدریس سراج استفاده شد. به منظور تحلیل مدل، اطلاعات جمع آوری شده در اختیار نرم افزار Lisrel 8.8 قرار گرفت. برای بررسی برازش مدل، از شاخص های GFI، AGFI، RMSEA و آزمون مجذور کای استفاده شد.
یافته ها: مولفه روابط میان فردی بیشترین تاثیر را در ارتقای کیفیت تدریس نشان داد. بیشترین بار عاملی مولفه طرح درس با مولفه تدریس استاد (11/0)، بیشترین بار عاملی مولفه تدریس با مولفه نحوه تدریس (34/0) و بیشترین بار عاملی مولفه ارزش یابی تدریس با مولفه تدریس (34/0) بود و در زمینه بار عاملی مولفه ارتباطات میان فردی با سایر مولفه های کیفیت تدریس، بیشترین بار عاملی مرتبط با مولفه ارزش یابی تدریس (36/0) بود. همچنین با توجه به شاخص های RMSEA، AFGI و GFI، مدل تحلیل ارتباط ساختاری بین مولفه های کیفیت تدریس دارای برازش مناسب بود.
نتیجه گیری: مولفه ارتباط میان فردی در بین سایر مولفه های کیفیت تدریس اهمیت بیشتری دارد و مدل یابی معادلات ساختاری نشان می دهد که ارتباط مولفه های مختلف و تاثیر متقابل این مولفه ها بر یکدیگر باید به خوبی شناسایی شود.
ارائه الگوی پیش بینی عوامل فردی و آموزشی ( سازمانی) مؤثر بر بهره وری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی عوامل فردی و آموزشی (سازمانی) موثر بر بهره وری با هدف ارائه مدل پیش بینی بهره وری کارکنان غرب منطقه 3 دانشگاه آزاد اسلامی است. تعهد سازمانی، رضایت شغلی به عنوان متغیر فردی وکیفیت زندگی کاری با پنج بعد: حقوق و مزایا ، آموزش و فرصت های تحصیلی، طراحی شغل ، مشارکت در تصمیم گیری، فضای کار به عنوان متغیر آموزشی (سازمانی) موثر بر بهره وری در نظر گرفته شدند. این متغیرها همگی دارای ماهیت فردی و آموزشی (سازمانی) هستند واساس انتخاب آنها نیز بدین جهت بوده که تاثیر متغیرهای فردی و آموزشی(سازمانی) موثر بر بهره وری مکشوف شود . جامعه آماری در این پژوهش کلیه کارکنان واحدهای مختلف دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 3 کشور در سال 1389 با حجم 563 نفر است که تعداد 247 از طریق از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با رعایت نسبت ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات متغیرها از پرسشنامه 32 سوالی بهره وری کارکنان عبدالملکی و همکاران(1378)، پرسشنامه 29 سوالی کیفیت زندگی کاری عبدالملکی و همکاران(1378)، پرسشنامه 12 سوالی تعهد سازمانی کارکنان آلن و می یر و پرسشنامه رضایت شغلی چند درجه ای پاپ اسمیت استفاده شد. داده های حاصل از آزمون ها با استفاده از روش آماری رگرسیون چند گانه و تحلیل مسیر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. در بررسی تفکیکی متغیرها، رضایت شغلی بیشترین نقش را در بهر ه وری دارا بود ولی در مدل مسیر با در نظر گرفتن اثرات مستقیم و غیر مستقیم متغیرها و عوامل ، متغیر حقوق و مزایا به جهت گستره تاثیر گذاری آن در ابعاد فردی و آموزشی(سازمانی) نشان داد می تواند بهترین مسیر انتخابی برای رسیدن به بهره وری باشد. همچنین این نتیجه بدست آمد کلیه متغیرهایی که مستقیم و غیر مستقیم با بهر ه وری ارتباط داشتند از کیفیت زندگی کاری تاثیر می پذیرند با استناد به این نتیجه می توان ضرورت توجه به این بعد را نیز در بهره وری مدعی شد.
اثر بخشی آموزش مصون سازی در مقابل فشار روانی بر فرسودگی شغلی و تاب آوری کارکنان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش این بررسی اثر بخشی آموزش ایمن سازی در مقابل فشار روانی1 بر فرسودگی شغلی و تاب آوری کارمندان دانشگاه بود. پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری عبارت بود از کلیه کارکنان دانشگاه پیام نور مرکز تهران،که پرسشنامه های فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1981) و تاب آوری کانر و دیوید سون(2003) بین آن ها توزیع و اجرا شد، سپس از میان آن ها30نفر از افرادی که در پرسشنامه فرسودگی شغلی نمره بالاتر و در پرسشنامه تاب آوری نمره پایین تری کسب کرده بودند ؛ مشخص شد و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفری کنترل و آزمایش تقسیم شدند؛برای گروه آزمایش 10 جلسه آموزشی یک ساعته آموزش ایمن سازی در مقابل فشار روانی به همراه جزوه آموزشی ارائه شد. بعد از اتمام جلسات آموزشی به هر دو گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه های مذکور به عنوان پس آزمون ارائه شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش ایمن سازی در مقابل فشار روانیSIT))برکاهش فرسودگی شغلی و افزایش تاب آوری کارکنان دانشگاه پیام نور مرکز تهران مؤثر است.
نقش ادراک سیاست سازمانی بر استرس شغلی و رضایت شغلی با توجه به اثر میانجی حمایت ادراک شده سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر میانجی حمایت سازمانی ادراک شده در روابط ادراک سیاست سازمانی با رضایت شغلی و استرس شغلی بود، نمونه ای به حجم 152 نفر از جامعه 250 نفری کارکنان سازمان بهزیستی استان آذربایجان غربی شهر ارومیه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد ادراک سیاست سازمانی فریس و ککمر، رضایت شغلی برایفیلد و روتس، استرس شغلی هاوس و ریزو و حمایت سازمانی ادراک شده آیزنبرگر و همکاران جمع آوری گردید. نتایج پژوهش با استفاده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که در الگوی مورد نظر ادراک سیاست سازمانی با استرس شغلی رابطه مثبت و معنی دار دارد. همچنین نتایج نشان داد که رابطه بین ادراک سیاست سازمانی با رضایت شغلی از طریق حمایت ادراک شده میانجیگری می شود. در عین حال نقش میانجی حمایت ادراک شده در رابطه بین سیاست سازمانی و استرس شغلی تائید نشد. در روابط همبستگی هم رابطه س یاست با رضایت ش غلی معنی دار دیده نشد. در ن هایت یاف ته های پژوهش حاضر پیشنهادها و راه های بالقوه برای تحقیقات آینده ارائه کرده است.