ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۷٬۲۷۵ مورد.
۱۹۴۱.

دفاعی از رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود در تولید علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم دینی فاروقی ملکیان وظیفه گرایی معرفتی رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود عطاس باقری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۸۳۱ تعداد دانلود : ۹۰۲
هدف تحقیق: ارائة تقریری مناسب از فرایند تهذیب و تکمیل علوم موجود، به گونه ای که نقدهای ملکیان و باقری بر آن وارد نباشد. روش تحقیق: در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و در ارزیابی آرا از روش تحلیل فلسفی استفاده شده است. یافته های تحقیق: 1. می توان قرائتی مناسب از رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود ارائه و از آن در چارچوب وظیفه گرایی معرفتی دفاع کرد. 2. در شرایطی که رویکردهای تأسیسی علم دینی موفق به تولید نظریه علمی نشده، استفاده از رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود بهترین گزینه است. 3. تأمل در نحوه استفاده از این رویکرد در تمدن اسلامی که به تولید فلسفه اسلامی انجامید، می تواند به ارائه الگویی مناسب برای مواجهه با علوم جدید منتهی شود.
۱۹۴۲.

تحلیل و بررسی رویکرد توماس آکوئینی به برهان صدیقین این سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۹۴۴.

تکنولوژی دینی: چیستی و امکان تحقق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دین علم و تکنولوژی نظام ارزش ها تکنولوژی دینی عقل گرایی نقاد مولفه های سلبی و ایجابی شناخت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روش شناسی های حوزه علوم انسانی در مقایسه با دیگر منابع تولید داده
تعداد بازدید : ۲۹۷۲ تعداد دانلود : ۱۵۷۶
مقاله کنونی متکفل بحثی نقادانه از مفهوم تکنولوژی دینی است. کوشش شده است، ظرفیت متنوع معنایی این مفهوم، در ارتباط با شماری از پرسش های بنیادین هر چه بیشتر آشکار شود. استدلال اصلی مقاله این است که تکنولوژی دینی اولا امکان پذیر است و ثانیا، به شرط کاربرد صحیح، واجد مطلوبت ابزاری در جهت تقویت رویکرد های اخلاقی و دین مدارانه افراد است. جایگاه تکنولوژی دینی در نظام دینی، رابطه میان تکنولوژی های دینی و غیر دینی، شیوه های مناسب برای کمک به رشد تکنولوژی های دینی، از جمله مواردی است که در کنار شمار دیگری از پرسش ها در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
۱۹۴۵.

تحلیلی از نظریه های ترکیبی در اخلاق اسلامی (بررسی موردی نظریه مصباح یزدی و سروش)(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۹۴۶.

مفهوم اگزیستانس نزد یاسپرس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آزادی اگزیستانس نشانه های اگزیستانس خود بودن بی قید و شرط بودن ممکن (بالقوه) بودن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳۵ تعداد دانلود : ۸۱۴
در تاریخ فلسفه معمولاً کِیْر کِگُر را بنیان گذار فلسفه اگزیستانس می دانند. او این اصطلاح را که به معنای نحوه وجود خاص انسان است، در تقابل با اندیشه هگل وضع کرده است. با مروری کوتاه بر جدال فلسفی میان اندیشه کِیْر کِگُر و هگل سعی می شود از بعضی از ویژگی های مفهوم اگزیستانس پرده برداشته شود. بعد از این، نوبت به شرح مفهوم ""اگزیستانس"" از نگاه یاسپرس می رسد. اگزیستانس تعریف ناپذیر است و در مفهوم نمی گنجد. او معتقد است که اگرچه واقعیت اگزیستانس را نمی توان همچون وجود تجربی مستدل ساخت اما می توان به آن به مدد «نشانه» اشاره کرد. یاسپرس الفاظی همچون «اگزیستانس»، «خودبودن»، «آزادی» و سایر اصطلاحات خاصی را که درفلسفه خود به کار می برد، نشانه هایی می داند که فی نفسه معنایی مستقل ندارند وحتی در قالب نشانی برای آگاهی کلی نامفهوم باقی می مانند. میزان در رد و قبولی نشانی ها و صحت و کذب آنها خودْ بودن فرد است. اگزیستانس همواره اگزیستانس فردی است. اگزیستانس خودبودنِ اصیل انسان است که با تصمیمی آزاد و بی قید و شرط، به خود فعلیت می بخشد. اگزیستانس، زندگی صرف را همچون امکانی بالقوه همراهی می کند، امکانی که انسان یا بدان چنگ می اندازد یا از دست زدن به آن سر باز می زند.
۱۹۴۷.

زیبایی شناسی در جهان بینی دینی و فلسفی و علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعالی فلسفه علم دین زیبایی تعامل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۸۴ تعداد دانلود : ۱۲۱۷
جهان بینی نوعی برداشت و نحوه تفکر انسان نسبت به جهان است. نحوه نگرش به جهان به سه نوع دینی، فلسفی و علمی دسته بندی شده است که نسبت به هم ترتّب زمانی دارند. در هستی شناسی دینی، نخستین خلقت نور الهی است. دین سرآغاز همه علوم است. با تمسک فلسفه و علم به دین، معرفت و حیات بشری به سمت تکامل و توسعه سیر می کند. در جهان بینی دینی ، زیبایی از سرچشمه جمال مطلق نشئت می گیرد و ذات حق، جمیل علی الاطلاق است؛ ظلّ جمیل، جمیل است و محال است که جمیل نباشد. زیبایی در جهان بینی فلسفی، از دیدگاه افلاطون در خط منقسم هستی شناسی نخست در عالم مُثُل تعیّن پیدا می کند و در عالم ریاضی کمّ و کیف به خود می گیرد و در عالم محسوسات به تعیّن عینی می رسد. در جهان بینی علمی و تجربی، طبیعت و جهان خلقت دارای انتظام فضایی و زیبایی است. جهان هستی کارگاه صنع الهی است و زیباترین مخلوقات بین همه موجودات در خلقت انسان، پدیدار گشته است. در تعامل دین و فلسفه، حکما و فلاسفه اسلامی مکتب فلسفی شان را از سرچشمه زلال دین کسب کرده اند. در تعامل دین و علم، زببایی شناسی تجربی تحت شمول احکام الهی قرار می گیرد و در تعامل علم و فلسفه، زیبایی شناسی علمی و تجربی، مصداقی و زیبایی شناسی فلسفی، کلّی و دربرگیرنده مصادیق متعدد است. زیبایی حقیقی از دین و نظام ارزشی نشئت می گیرد و در فلسفه و علم جریان پیدا می کند و پس از ظهور زیبایی، زیبایی دینی و فلسفی و علمی در تعامل هم قرارمی گیرند و همه زیبایی ها در دین به وحدت می رسند.
۱۹۵۱.

گسست های گسترده: واکاوی گزندهای «فایده گرایی» جان استوارت میل بر «یک پارچگی» و «خودآیینی» آدمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یکپارچگی فایده گرایی گسست خودآیینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵۶ تعداد دانلود : ۱۰۰۲
هدف از نگارش این مقاله طرح، تبیین، و تحلیلِ یکی از مهم ترین انتقادهای وارد شده در سنت فلسفی انگلوساکسون بر «فایده گرایی» کلاسیک است. این انتقاد را، که به انتقاد ناظر بر «یکپارچگی» معروف است، برنرد ویلیمز در سال 1973 مطرح کرد، و در کنار انتقاد ناظر بر عدالت، که جان رالز در سال 1971 مطرح کرده بود، مهم ترین انتقادهای واردشده بر فایده گرایی کلاسیک قلمداد می شوند. بنابر این انتقاد، فایده گرایی «یکپارچگی» و «خودآیینی» فرد را تهدید می کند و «گسست»های گسترده ای در آدمی پدید می آورد که از جمله آن ها می توان به «گسست» میان عمل آدمی و باورهای ژرف اخلاقی او و «گسست» میان عمل آدمی و روابط دوستانه و عاشقانه اش اشاره کرد. این مقاله، پس از تبیین انتقاد برنرد ویلیمز، می کوشد با استفاده از مشهورترین شروح و تفاسیر این انتقاد در آرای فیلسوفانی مانند راجر کریسپ، جولیا درایور و تیموتی چپل انتقاد ویلیمز را از زوایای مختلف تحلیل کند و تفاسیر و گونه های مختلف آن را معرفی نماید. واکاویِ این انتقاد و گونه های مختلف آن می تواند در داوریِ ما درباره «فایده گرایی» و درکمان از چرایی و چگونگی پیدایش گونه های مختلف آن تأثیرگذار باشد.
۱۹۵۲.

رابطه ی خدا و جهان در آینه ی عقل و وحی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل قرآن وحی خداوند جهان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۲۸۹۵ تعداد دانلود : ۶۸۶
خداوند پس از آفرینش موجودات، چگونه ارتباطی با آن ها دارد؟ در پاسخ به این سؤال، برخی هرگونه ارتباط را نفی کرده اند و معتقدند که جهان پس از پیدایش، جدای از آفریننده ی خود، به کارش ادامه می دهد. گروهی دیگر به وجود رابطه میان خالق و مخلوق اذعان دارند که خود چند دسته اند. افلاطون و برخی از متکلمین مسلمان، هرچند به شکل متفاوت، به رابطه ی صانع و مصنوع اشاره کرده اند. ارسطو این رابطه را از نوع محرک و متحرک دانسته است. رواقیون رابطه ی خدا و جهان را همان رابطه ی نفس و بدن تلقی کرده اند، که از جهاتی همگون با دیدگاه برخی از عرفای مسلمان است. افلوطین سخن از فیضان و رابطه ی صادر و مصدر به میان آورده است، که در نحله های مختلف کلامی، فلسفی و عرفانی متأخر، تأثیر فراوان داشته است. رابطه ی حلول و اتحاد نیز نوع دیگری از این ارتباط است، که منتسب به مذهب نصارا و جمعی از صوفیه است. این نوشتار ضمن بررسی و نقد نظرهای گذشته، به تبیین رابطه ی دیگری میان خداوند و آفریده هایش در قالب وجود رابط و مستقل می پردازد و نشان می دهد که رابطه ی خالق و مخلوق از نوع رابطه ی وجود رابط و مستقل است، به گونه ای که مخلوقاتْ عین ربط به خداوند هستند نه موجودات مستقلی که مرتبط با او باشند، چون در غیر این صورت، در مقابل خداوند، از نوعی استقلال برخوردار خواهند بود و چنین چیزی پذیرفتنی نیست. این دیدگاه، که بر مبنای حکمت متعالیه شکل گرفته است، با آموزه های وحیانی نیز سازگار است.
۱۹۵۳.

دیدگاه راسل درباره استقرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راسل یقین احتمال احکام کلی معضل استقرا قوانین علی اصل یکنواختی طبیعت اصل استقرا اصول فرامنطقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۲ تعداد دانلود : ۱۱۳۱
معضل استقرا از مهم ترین و دشوارترین مسائل فلسفی است که با حل آن بسیاری از معضلات فلسفی حل می شوند و استنتاج های علمی توجیه پذیر می شوند. برتراند راسل، یکی از فیلسوفان بزرگ تحلیلی قرن بیستم، تلاش کرده است معضل استقرا را حل کند. از نظر راسل معضل استقرا پرسش از چگونگی توجیه احکام کلی، قوانین علّی، و معرفت غیر مستقیم است. او توسل به اصل یک نواختی طبیعت را برای حل این معضل کافی نمی داند؛ از نظر او چاره کار پذیرش اصل استقراست. بنابر اصل استقرا، هرچه تعداد موارد اقتران الف با ب بیش تر باشد احتمال اقتران همیشگی الف با ب بیش تر خواهد بود و هرگاه تعداد موارد اقتران به اندازه کافی باشد احتمال اقتران همیشگی الف با ب قریب به یقین می شود. به اعتقاد راسل، اصل استقرا نه قابل اثبات تجربی است و نه قابل اثبات عقلی، بلکه این اصل را باید به استناد بداهت ذاتی اش و درنهایت به دلیل نتایج آن پذیرفت. بنابه نظر راسل اصول فرامنطقی یا اصول موضوعه پنج گانه باعث می شوند احتمالِ تعمیم به یقین نزدیک شود. سرانجام راسل خاطرنشان می کند هرچند استقرا به ما یقین نظری (منطقی و ریاضی) نمی دهد، اما احتمال قریب به یقین ناشی از آن بیش تر از یقین ناشی از جزم مابعدالطبیعی است.
۱۹۵۴.

مقایسه مسئله سیر روح در فلسفه هگل و حرکت جوهری در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت جوهری ملاصدرا روح کمال هگل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تعداد بازدید : ۱۹۰۸ تعداد دانلود : ۹۱۷
ملاصدرا با بحث حرکت جوهری، بحث حرکت در فلسفه را به ساحت مابعداطبیعه می کشاند. از نظر وی تمام موجودات به سمت کمال در حرکتند و از این طریق است که تجرد نفس را اثبات می کند. هگل نیز کل تاریخ فلسفه را فرآیند روح مطلق می بیند که از طریق ذهن های کرانمند به خود می اندیشد تا به کمال، یعنی آزادی برسد. هدف از این مقاله بررسی مسئله حرکت در این دو فیلسوف و مقایسه آن دو با یکدیگر است.
۱۹۵۵.

واقع گرایی و ضد واقع گرایی و موضع اخلاقی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۹۵۶.

پیش فرض های علم از دیدگاه پوزیتیویسم و ملّاصدرا بررسی مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم معرفت ملاصدرا پوزیتیویسم پیش فرض

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی پوزیتیویسم منطقی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۲۷۸۲ تعداد دانلود : ۱۳۸۱
پیش فرض های علم، هم در ساختار درونی و هم در ساختار بیرونی علم تأثیرگذارند. بر این اساس، پیش فرض های متفاوت به تولید علومی که هم از لحاظ شکل و هم از حیث محتوا متفاوتند منجر می شود. چون پیش فرض ها با مسائل درون علم رابطه منطقی دارند، محتوای درونی یک علم با تغییر پیش فرض های آن تغییر می کند و این تغییر تنها در سطح بیرونی و صورت بندی علم باقی نمی ماند. بررسی پیش فرض های علم، به ما این امکان را می دهد که مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی یک علم را به حوزه مسائل و نظریه های آن مربوط کرده، در صورت ناهماهنگی بین آنها به نقد روش شناختی آن بپردازیم. از دیدگاه پوزیتیویسم، ذهن، لوح سفید است، تجربه مرحله ابتدایی استقراء است و قاعده مندی طبیعت پیش فرض انگاشته می شود. پوزیتیویسم همچنین هر نوع بدیهی را انکار می کند و معیار تفکیک در علوم را روش می داند. حال آنکه از دیدگاه ملّاصدرا، احساس در فرایند علم طبیعی شرط لازم است نه کافی. ملّاصدرا، تجربه را نوعی از برهان دانسته و پای تجربه را در قانون علّیت مستحکم می کند و در تفکیک علوم بیشتر بر موضوع تأکید دارد. در این مقاله از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است.
۱۹۵۷.

گفتمان عقل و دین در توصیف خدا در قرون وسطی

کلیدواژه‌ها: فلسفه تثلیث خدا عقل دین قرون وسطی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۲۳۰ تعداد دانلود : ۶۴۴
دوران قرون وسطی،با وام گیری از فضای فکری یونان باستان و همچنین بهره گیری فراوان ازآموزه های مسیحیت،ترکیبی بی بدیل از آمیزش دین و فلسفه ارائه داد که در نوع خود یگانه بود. اینکه فلسفه چه واکنشی در مقابل ورود آموزه های دینی در مقولات مورد بحث خود داشته و دین چه میزان به باورهای فلسفی استناد می کرده است،موضوعی است که در این مجموعه،به جد بررسی شده است.حضور دینی قدرتمند،چون مسیحیت،با جهت دادن به افکار عمومی و باورهای دینی مردم،در نوع نگاه و تعریف آنها از فلسفه تاثیر گذاشته و متقابلاً فلسفه نیز با عرضه اندوخته های عقلانی خود به دین،آن را وادار به تطبیق پذیری با خود کرده است.این که در این میان هریک به چه میزان از دیگری تاثیر پذیرفته و بر آن تاثیر گذاشته است،مبحثی است که به تفصیل به آن پرداخته خواهد شد اما آنچه مسلم است آن است که این دو حوزه در تماس مستقیم و تنگاتنگ با یکدیگر بوده و حتی با وجود انکار یکدیگر،وابستگی و پیوند شدیدی دارند. درست است که دین بر فلسفه تاثیر گذاشته و محدوده و قلمرو حرکتش را محدود کرده است،اما فلسفه نیز با ورود به حوزه آموزه ها و تفاسیر دینی،آنها را بسیار متحول نموده است.
۱۹۵۸.

بررسی استدلال های ماتریالیستی ریچارد داوکینز دربارة خدا و تکامل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا تکامل ریچارد داوکینز استدلال سادگی استدلال انباشتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۶۵ تعداد دانلود : ۱۶۱۹
نظریة خداناباورانة ریچارد داوکینز، زیست شناسِ انگلیسی، بر دو استدلال «سادگی» و «فرایند انباشتی» مبتنی است؛ بر اساس استدلال سادگی قوانین بنیادین فیزیک ساده اند و از این رو، پیدایش تصادفی و بی دلیل قوانین بنیادین تبیینی ساده است، ولی فرض وجود خالقی که طراح جهانی با چنین پیچیدگی های بسیار گسترده باشد، نظریه ای بسیار پیچیده است. بر اساس استدلال فرایند انباشتی، داوکینز بر این باور است که جهان مادی در روند شکل گیری طبیعت و پیدایش موجودات زنده «خود تبیین گر» بوده است و انتخاب طبیعی، که فرایندی انباشتی است، به تنهایی می تواند فرایند تکامل را تبیین کند. بر اساس دیدگاه های فیلسوفان خداباور، وجود خداوند فرایند تکامل و قوانین بنیادین طبیعت را در یک نظام جامع و جهان شمول وحدت و انسجام می بخشد و از این رو، از کفایت تبیینی برخوردار است، در حالی که دیدگاه تصادف گرایانة داوکینز فاقد کفایت تبیینی است. استدلال سادگی، درواقع «مغالطة سادگی» است. بنابراین اولاً، نگرش ماتریالیستی داوکینز در استدلال فرایند انباشتی بر مجموعه ای از خطاهای فلسفی مبتنی است؛ ثانیاً، تبیین دقیق نظریة تکامل نشان می دهد که جامع ترین و ساده ترین تبیین مبتنی بر وجود خداوند به عنوان طراح و جهت دهندة فرایند تکامل است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان