فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۹۶۴ مورد.
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
35 - 44
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث های مقدماتی و مهم در روانشناسی بالینی، بررسی عوامل و ریشه های آسیب پذیری اختلال های روانی است. چراکه آسیب شناسی اختلالات روان شناختی، در پیشگیری، تشخیص و درمان این اختلالات تأثیر بسزایی دارد. هدف این پژوهش بررسی مفهوم اختلال روانی بر اساس عامل رشدنایافتگی در قرآن است. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که با روش تحلیل اختصاصی محتوای قرآن کریم با محوریت تحلیل واژه در آیات قرآن کریم صورت گرفته است. نتایج این مطالعه، حاکی از آن بود که رشدنایافتگی و به عبارت دقیق تر، غاوی بودن، عامل اصلی پذیرش القائات منفی بیرونی و درونی در انسان است. در اثر درهم کنش ویژگی رشدنایافتگی و القائات منفی، فرد دچار انواع اختلالات روانی می شود. بر اساس این پژوهش، اجزای وجود انسان که در مسیر غی (در برابر رشد) قرار می گیرد، فرد را در برابر اختلالات روان شناختی آسیب پذیر می کند. از طرف دیگر، قرارگرفتن انسان در مسیر رشد، او را در برابر اثرپذیری از القائات منفی و ابتلا به اختلالات روانی مصون می دارد.
تدوین الگوی نظری آسیب شناسی روانی بر مبنای تحلیل نامه امام هادی علیه السلام به مردم اهواز
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
141 - 156
حوزههای تخصصی:
روان شناسی اسلامی، به عنوان یک «مکتب»، شاخه ای معرفتی است که به توصیف، تبیین، پیش بینی و کنترل رفتار و فرایندهای ذهنی انسان به عنوان مخلوق الهی در ابعاد جسمانی، روانی، اجتماعی، اخلاقی و معنوی و با استفاده از منابع و روش های تجربی، عقلی و وحیانی می پردازد. هرچند روان شناسی اسلامی از یافته های سایر مکاتب روان شناختی معاصر، به نحو مقتضی، استفاده می کند، اما برای توصیف، تبیین، پیش بینی و توضیح مباحث کلیدی نیازمند نظامی است که بر مبنای اسلام یا برخاسته از اسلام باشد. ازجمله سرفصل های اصلی روان شناسی، بحث آسیب شناسی روانی (روان شناسی نابهنجاری) است. پژوهش حاضر، با هدف تدوین یک دیدگاه اسلامی پیرامون مبحث آسیب شناسی روانی، با استفاده از روش تحلیل مضمون و با محورقراردادن نامه امام هادی علیه السلام به مردم اهواز در تبیین مسائل مربوط به جبر و تفویض و اختیار، الگویی نظری را برای آسیب های روانی پیشنهاد می دهد. در این الگوی نظری، آسیب های روانی در سه دسته «ابتلائات (آسیب های مربوط به صحت خلقت)»، «بیماری های روانی ناشی از سوء اختیار فرد» و «آسیب های محیطی-اجتماعی» قرار می گیرد. ابتلائات به دسته هایی از قبیل ابتلا در کمال خَلق، ابتلا در کمال حواس، ابتلا در ثبات عقل، ابتلا در تمییز و ابتلا در نطق و بیان تقسیم بندی می شوند. بیماری های ناشی از سوء اختیار فرد نیز به بیماری های اعتقادی، بیماری های اخلاقی، مشکلات رفتاری، بیماری های قلب و بیماری های ناشی از عدم تعقل (جنود جهل) تقسیم می شوند. آسیب های محیطی-اجتماعی نیز شامل آسیب های روانی ناشی از سوء تربیت والدین (مراقبان)، آسیب های ناشی از حکومت های ظالم و فاسد و جوامع نامناسب و آسیب های ناشی از هم نشینان بد و دوستان نامناسب می شوند. در قسمت بحث و نتیجه گیری، تلویحات الگوی نظری پیشنهادی موردبررسی قرارگرفته اند.
نقش واسطه ای سلامت معنوی در ارتباط بین هوش هیجانی و اعتیاد به تلفن همراه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: استفاده اعتیادی از تلفن همراه عادت های تفکر انسان را عمیقاً تغییر داده و بر سازگاری رفتاری و روانی-اجتماعی افراد نیز تأثیر گذاشته است. پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای سلامت معنوی در ارتباط بین هوش هیجانی و اعتیاد به تلفن همراه انجام گرفته است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه مدارس دولتی شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 1398 بود که از میان آنان نمونه ای به حجم 250 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ا ی چندمرحله ای انتخاب شد و به پرسش نامه های اعتیاد به تلفن همراه، هوش هیجانی و سلامت معنوی پاسخ دادند. داده ها نیز با شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و الگوی روابط ساختاری تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد که اعتیاد به تلفن همراه با نمره کل هوش هیجانی و مؤلفه های آن و با سلامت معنوی ارتباط منفی داشت. همچنین سلامت معنوی با نمره کل هوش هیجانی و مؤلفه های آگاهی و خودانگیزی ارتباط مثبت داشت (001/0P<). علاوه براین، شاخص های برازش الگو نیز تأثیر هوش هیجانی را بر اعتیاد به تلفن همراه با میانجیگری سلامت معنوی تأیید کرد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش این فرض را تقویت می کند که سلامت معنوی می تواند عاملی محافظتی در نوجوانان باشد و به آنان کمک کند تا علائم منفی مرتبط با استفاده از اینترنت و تلفن های هوشمند را کاهش دهند. پیامدهای این یافته ها برای پیشگیری از ناسازگاری روان شناختی مرتبط با اینترنت و استفاده مشکل ساز از تلفن های هوشمند در نوجوانان کاربرد دارد.
بازشناسی مؤلفه های اثرگذار سلامت معنوی بر سلامت انسان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
130-146
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی شاخه ای از سلامت است که می توان آن را جامع تمام ابعاد سلامت در نظر گرفت؛ به طوری که با رسیدن به کمال سلامت معنوی، دیگر ابعاد سلامت نیز مسیر رشد و کمال را طی خواهد کرد. سلامت معنوی حالتی از داشتن و برخوردارشدن از حس پذیرش، اتصال به قدرتی برتر و طی مسیر در جهت خواست آن قدرت و یکپارچگی در کل وجود بر مبنای مسیر تعیین شده از سوی قدرت برتر (خداوند) است. در این پژوهش به بررسی و بازشناسی مؤلفه های اثرگذار سلامت معنوی بر سلامت انسان پرداخته شد تا مسیر هموارتری فرا روی پژوهش های بعدی پژوهشگران قرار گیرد. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی-کتابخانه ای است. در گردآوری مطالب کلیدواژه های سلامت معنوی، معنویت، سلامت معنوی-سلامت انسان و معنویت-سلامت انسان و معادل انگلیسی آنها در بازه زمانی سال های 2010 تا 2020 با جست وجو در پایگاه های گوگل اسکولار، نورمگز، اس.آی.دی، اسکپوس، پاب مد و مگیران بررسی شد. در این بازه بیش از 150 مستند بررسی شد و داده های مرتبط با سؤال های پژوهشی که بیشتر در مقالات با موضوع ارتباط سنجی و اثربخشی ابعاد مختلف سلامت معنوی در ارتباط با زندگی انسان بود، بررسی شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: پس از بررسی اسناد منتخب، یافته های حاصل از مستندات نشان داده است که بیشتر تحقیقات در حیطه تأثیر یا رابطه سلامت معنوی با سلامت عمومی، سلامت روان، پیشرفت بیماری، کیفیت زندگی و بهبود عملکرد اجتماعی انجام گرفته بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که ارتقای سلامت معنوی در افراد در سلامت عمومی، بهبود روند بیماری ها و سلامت روان می تواند مؤثر واقع شود. همچنین لازم است برای سنجش سلامت معنوی ابزار متناسب با فرهنگ و گروه های مختلف سنی ساخته شود و در آینده نزدیک به یکی از دامنه های علمی پرکاربرد تبدیل گردد.
تغییر پارادایم در پرستاری: از پارادایم مراقبت به پارادایم اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
111-129
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: نظریه پردازان پرستاری دانش پرستاری را در چارچوب فلسفه های حاکم تعریف کرده اند. نظریه های پرستاریِ متعلق به دوران مدرنیسم بر اساس مبانی فلسفه مدرنیسم طراحی شده بود. با بیان انتقادات به پیامدهای منفی مدرنیسم، دانشمندان پرستاری تصمیم به گذر از مدرنیسم به پست مدرنیسم و پارادایم مراقبت نشئت گرفته از پست مدرنیسم گرفتند. اما بیان انتقادات زیاد به مبانی پست مدرنیسم موجب شد که به کارایی پارادایم مراقبت نیز تردید شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی پیامدهای پارادایم های بیومدیکال و مراقبت بر پرستاری و ارائه پارادایمی توحیدی و جایگزین انجام شده است. روش کار: مطالعه حاضر از نوع کتابخانه ای است. در این پژوهش به بررسی مقالات و کتب مختلف درباره مهم ترین فلسفه و پارادایم های پرستاری در محدوده زمانی سال های 1950 تا 2020 در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی با رویکردی توصیفی- تحلیلی پرداخته شده است. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تک بُعدی انگاری و توجه صِرف به علائم عینی از جمله انتقادات وارد بر مدرنیسم و پارادایم بیومدیکال است. همچنین نبود معیار متقن خوبی یا بدی، نقض قانون اجتماع نقیضین با بیان قبول چندحقیقتی در جهان و انکار قواعد کلی از جمله انتقادات وارد بر پست مدرنیسم و پارادایم مراقبت است. پارادایم اسلامی ضمن داشتن نقاط قوت دو پارادایم گذشته، نقاط ضعف آنها را ندارد. نتیجه گیری: با توجه به لزوم ارائه پارادایم پرستاری مبتنی بر فلسفه حاکم بر هر جامعه، پارادایم اسلامی راهکاری جهت برون رفت از چالش های ایجادشده با پارادایم فعلی در پرستاری پیشنهاد می گردد.
بازشناخت ملاک های اخلاقی مقدار رابطه زناشویی بهنجار با تأکید بر اصول اخلاق جنسی اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
160-174
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دانش اخلاق جنسی به منظور الگودهی رفتاری ساحت جنسی انسان، در نتیجه کنترل و هدفمندسازی رفتار جنسی شکل گرفته است. ازاین رو این دانش هنجارهای اخلاقی رفتار جنسی را بررسی می کند. یکی از مسائل مهم در این حیطه تعیین مقدار مطلوب رابطه جنسی است. در این باره از دیدگاه های گوناگون پزشکی و روان شناختی پژوهش هایی انجام گرفته است، اما تاکنون مرزهای اخلاقی رابطه خوب از دیدگاه اسلام به صورت روشمند بررسی نشده است. هدف پژوهش حاضر بازشناخت ملاک های اخلاقی مقدار رابطه زناشویی بهنجار با تأکید بر اصول اخلاق جنسی اسلام بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع اسنادی-تحلیلی است که بر پایه منابع اسلامی (آیات و روایات) انجام شده است. به دلیل اتکای این پژوهش بر آیات و روایات، تعداد زیادی از منابع اصیل و قدیمی به عنوان مرجع تحقیق بررسی شد ولی در بخش تحلیل و طبقه بندی اطلاعات علاوه بر روش فهم متون دینی به دیدگاه های معاصر نیز توجه شده است. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: از اَسناد مکتوب و تحلیل محتوای آنها چهار دسته روایت درباره موضوع پژوهش به دست آمده است. بررسی این روایات به استنباط چندی از اصول اخلاقی و کدهای برآمده از آنها منتهی شد و در پی آن مرزهای اخلاقی رابطه جنسی زناشویی بهنجار تبیین گردید. نتیجه گیری: بر اساس کدهای اخلاقی ارائه شده، رابطه جنسی-عاطفی مطلوب بین زوجین محصور به چارچوب های اخلاقی است. توجه به مرزهای اخلاقی رابطه، علاوه بر فضیلتمندکردن آن می تواند به پایدارشدن خانواده و رضایت زناشویی کمک نماید.
تأثیر ایمان به معارف سوره حمد در مواجهه با ویروس کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
148-161
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: وظیفه دستگاه ایمنی مبارزه با ویروس ها، سرطان ها، عفونت ها و بیماری کرونا است. عوامل بسیاری مانند وراثت، تغذیه، آلودگی هوا، گازهای سمی، بیماری های قلبی و عروقی، دیابت، سرطان و فشار خون در تقویت و تضعیف دستگاه ایمنی بدن تأثیر گذار است. یکی از عوامل تأثیر گذار در دستگاه ایمنی بدن آرامش و فشار های روانی، مغزی و عصبی مانند ترس، غم، افسردگی، اضطراب و خشم است. ایمان، اعتقادات و رفتارهای آرام بخش و شادی آفرین از عوامل مؤثر در تقویت دستگاه ایمنی در مواجهه با سرطان ها، عفونت ها و کرونا است و یکی از راه های تقویت دستگاه ایمنی در مقابل ویروس کرونا، ایمان به معارف سوره حمد است. البته، انسان ها حتی با ایمان قوی، اگر شیوه های بهداشتی دستگاه ایمنی را رعایت نکنند، بدنشان در مقابل ویروس ها ضعیف می شود و احتمالاً به مرگ آنان منجر شود. ازآنجایی که تاکنون پژوهشی درباره تأثیر ایمان به معارف سوره حمد در مواجهه با کرونا، صورت نگرفته است، هدف این پژوهش بیان و اثبات چگونگی تأثیر ایمان به معارف سوره حمد در تقویت دستگاه ایمنی در مواجهه با ویروس کرونا بود.
تأثیر باور خودکارآمدی و شادکامی بر ابعاد سلامت جسمانی و روانی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان آبادان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
36-51
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: زنان سرپرست خانوار بیش از زنان دیگر در معرض آسیب های فردی و اجتماعی قرار دارند که این شرایط می تواند بر سلامت و احساس شادی آنان تأثیر بگذارد. ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر باور خودکارآمدی و شادکامی بر ابعاد سلامت جسمانی و روانی زنان سرپرست خانوار انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان آبادان بود که از میان آنان با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 195 نفر انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه مشخصات فردی و جمعیت شناختی، خودکارآمدی، کیفیت زندگی و شادکامی بود. تحلیل داده ها نیز با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین سنی شرکت کنندگان 11/97±19/42 و مهم ترین علت سرپرستی، داشتن همسر بیمار و ازکارافتاده (9/63 درصد: 82 نفر) بود. بیشتر زنان (4/57 درصد: 112 نفر) کم سواد بودند و ارزیابی متوسطی از میزان خودکارآمدی (9/75 درصد: 148 نفر) و شادکامی (6/42 درصد: 83 نفر) گزارش کردند. زنان از جنبه سلامت جسمانی در سطح متوسط و از جنبه سلامت روانی در سطح ضعیف قرار داشتند. با تحلیل رگرسیون چندگانه، متغیّرهای خودکارآمدی و شادکامی قادر به پیش بینی متغیّرهای سلامت جسمانی و روانی (000/0P=) بودند و سطح تحصیلات مهم ترین متغیّر پیش بینی کننده و تأثیرگذار بر سلامت جسمانی در زنان (004/0P=) بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که با اجرای مداخلات مؤثر می توان به ارتقای باور خودکارآمدی و شادکامی که به افزایش سطح سلامت جسمی و روانی در زنان منجر می شود، دست یافت.
مواجهه و چالش مادی و معنوی انسان عصر حاضر با پدیده ای به نام کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
قرن حاضر رو به پایان است و در آستانه قرن پانزدهم هجری شمسی قرار داریم. شاید از نگاه اسطوره ای هر کدام از هزاره هایی که می گذرد فصلی نو را به ارمغان می آورد و بدین ترتیب توأم با شکوفایی جدیدی از منظر علمی و تکامل عقل بشری است که در مسیر زمان شیوه جدیدی از تعقل و تفکر را به طبیعت و جهان مادی واگذار می کند. نسل انسان همواره برای غلبه بر طبیعت با اتکا بر قدرت تعقل خویش تلاش های فراوانی داشته است و با تجربیات خود گاهی مغلوب طبیعت و گاهی غالب بر آن بوده و توانسته است از دوره ای به دوره دیگر گام نهد.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی توکل بر خدا مبتنی بر رویکرد شناخت درمانی و بررسی کارآمدی آن بر میزان تعارضات زناشویی، کیفیت، معنا و رضایت از زندگی مهاجران افغانستانی ساکن مشهد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تعارضات زناشویی، کیفیت، معنا و رضایت از زندگی، ازجمله عواملی است که موجب بهبود سلامت زندگی افراد جامعه می شوند و کاهش تعارضات، افزایش کیفیت، رضایت و معنای زندگی موجب پیشگیری از تحمیل آسیب های جبران ناپذیر به جامعه خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی کارآمدی آموزش گروهی مفهوم توکل به خدا، بر تعارضات زناشویی، کیفیت، معنا و رضایت از زندگی زوج های مهاجر افغانستانی ساکن شهر مشهد صورت گرفت. روش این پژوهش، از نوع ترکیبی شامل بخش کیفی و بخش کمی بود. در بخش کیفی، بسته آموزشی توکل بر خدا مبتنی بر رویکرد شناخت درمانی به روش تحلیل محتوا و اعتباریابی آن، به روش محاسبه روایی محتوایی انجام شد و روش پژوهش در بخش کمّی، از نوع شبه آزمایشی طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. چهارده زوج (28 نفر)، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. قبل و بعد از اجرای مداخله، پرسش نامه های تعارضات زناشویی، کیفیت، رضایت و معنای زندگی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها حاکی از این است که بسته آموزشی توکل به خدا بر میزان تعارضات زناشویی، کیفیت، رضایت و معنای زندگی اثر دارد (01/0 ≥ P) و آموزش گروهی بسته آموزشی توکل به خدا بر تعارضات زناشویی، کیفیت، معنا و رضایت از زندگی مؤثر است.
تأثیر نگرش بر رفتار کارکنان علمی و ستادی در مؤسسات آموزشی و تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نگرش» طرز برداشت هر فرد از پدیده خاص یا موضوع خاصی است و درنتیجه نگرش شغلی نوع احساس فرد نسبت به شغل خاص می باشد؛ در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر نگرش بر رفتارهای (بهنجار و نابهنجار) در مراکز آموزشی و تربیتی با رویکردی اسلامی و در پاسخ به چگونگی این تأثیر با روشی توصیفی−تحلیلی مطالعه شده است؛ برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و اسنادی بهره گیری شده و تحلیل یافته ها با روش «تحلیل محتوا ناظر به تحلیل اجتهادی» انجام پذیرفته است؛ نتایج بررسی ها در این پژوهش نشان می دهد که: 1. نگرش های اصلی دربرگیرنده نگرش های ایمانی، کفری و منافقانه می باشد که به عنوان یک سیستم دارای عناصر درون دادی (عنصر شناختی)، فرایندی(عنصر عاطفی) و برون دادی (عنصر رفتاری) است؛ 2. نتایج پژوهش نشان می دهد هنگامی که در یک مؤسسه آموزشی و تربیتی به موضوعی توجه می کنیم و نسبت به آن شناخت می یابیم؛ مؤلفه اول شناختی، یعنی ایمانی حاصل شده و زمانی که در ارتباط با شناخت خود، سوگیری و جهت گیری عاطفی می کنیم، مؤلفه قلبی ظاهر می شود و درنهایت براساس شناخت و جهت گیری عاطفی، کیفیت رفتار علمی، آموزشی و تربیتی خود را تعیین می کنیم؛ 3. دستاورد دیگر در ارتباط تنگاتنگ مؤلفه های نگرش با رفتار بهنجار و یا نابهنجار کارکنان آموزشی و علمی است؛ 4. در یک نتیجه کلی می توان ادعا کرد که نگرش های کارکنان علمی در مؤسسات آموزشی بر رفتارهای بهنجار و نابهنجار تأثیر دارد.
سنجشِ بنیان های روشی و شناختیِ نظام نامه اصول اخلاقی مشاورۀ ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام نامه اصول اخلاقی مشاوره ایالات متحده آمریکا دارای بنیان های معرفت شناختی و پیش فرض های عقیدتی معینی است که سنجش و نقد آنها اهمیت بسزایی دارد. این نظام نامه (ACA)، یکی از شناخته شده ترین و پرداخته ترین نمونه ها در نوع خود است که الگوی بسیاری از دیگر موارد تدوین نظام نامه های اخلاقی این حوزه در دیگر کشورها بوده است. درنتیجه یافتن ساختار و مفروضات معرفتی ای که این نظام نامه را شکل داده است، در تشخیص گرایشِ اساسی دیگر نظام نامه ها و کاستی های آنها اهمیت بسزایی دارد. به دیگر سخن پژوهش در روح کلیِ حاکم بر این نظام نامه و یافتن پیش زمینه های نظری و پیش انگاره های فرهنگی− نگرشی بر سازنده بستر کلیِ آن می تواند در جُستارهای معطوف به تدوین نظام نامه های اخلاقی دیگر کشورها، از جمله کشور خودمان و پرهیز از تکرار برخی خطاهای احتمالی آن در تحقق این مهم ضروری باشد. درنتیجه پرسش بنیادین پژوهش پیشِ رو چیستی اساس معرفتی و مفروضات فرهنگی و نگرشی مستتر در ACA است. می خواهیم ببینیم که کُدهای اخلاقی این نظام نامه از چه زمینه فرهنگی و عقیدتی ای صادر شده و این امر آن را دچار چه نواقصی کرده است؛ برای تحقق این مهم برخی رئوس توصیه های اخلاقی آن را با استناد به این فرض که امر روان شناختی از امر دینی و امر اخلاقی متمایز نیست و نوعی وحدت درونی میان آنها وجود دارد، مورد واکاوی قرار می دهیم. خواهیم دید که بنیاد معرفت شناختیِ این نظام نامه بر برخی مفروضات و برداشت های لیبرالیسم غربی از چیستی انسان، انکار یا اغماض در برابر وجهِ معنوی و فرامادی انسان و نیز فردگرایی در روشِ شناخت استوار است. بدین منظور نخست نقدی پایه ای در مورد بنیان های معرفت شناختی و روش شناختی این نظام نامه طرح می کنیم و سپس در این سنجش انتقادی به عناصرِ ساختاریِ آن می پردازیم.
بررسی ارتباط فریضه نماز با میزان افسردگی و نوع سبک های هویتی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
28-40
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به فراوانی عوامل استرس زا در دانشجویان علوم پزشکی و آثار مخرب افسردگی و تشکیل نشدن هویت بر زندگی شخصی و کاری آنان و با توجه به تأثیرات عمیق و شگرف اعمال مذهبی و در صدر این اعمال نماز در سلامت روان قشر دانشجو و لحاظ موارد ضد و نقیض در این زمینه، پژوهشگران بر آن شدند تا این مطالعه را با هدف تعیین ارتباط فریضه نماز با میزان افسردگی و نوع سبک های هویتی دانشجویان مجتمع آموزش عالی سلامت کاشمر طراحی و اجرا نمایند. روش کار: در این مطالعه توصیفی- همبستگی از نوع مقطعی، تعداد 129 نفر از دانشجویان مجتمع آموزش عالی سلامت کاشمر که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند به صورت آمارگیری تمام شماری در سال 1397 وارد مطالعه شدند. روش جمع آوری داده ها به این صورت بود که پس از توضیح اهداف پژوهش، شرکت کنندگان پرسش نامه های جمعیت شناختی، افسردگی دانشجویان(USDI) و سبک های هویتی (ISI-6G) را تکمیل کردند. داده ها پس از جمع آوری با آزمون های آماری توصیفی و ضریب همبستگی تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: طبق نتایج نمره میانگین افسردگی آزمودنی ها 99/26±18/63 و بالاترین نمره سبک های هویتی مربوط به گویه اطلاعاتی و هنجاری به ترتیب با نمره 09/6±55/40 و 24/5±22/33 بود. بین متغیّر اقامه نماز، التزام به اقامه نماز و شرکت در نماز جماعت با میزان افسردگی و سبک هویت هنجاری دانشجویان ارتباط معنی داری وجود داشت. دانشجویانی که به اقامه فریضه نماز اهتمام می ورزیدند سطح افسردگی کمتر و سطح هویت بالا و همچنین دانشجویانی که در نماز جماعت به صورت همیشگی شرکت می کردند پایین ترین سطح افسردگی و بالاترین سطح گویه های اطلاعاتی، هنجاری، اجتنابی و تعهد را داشتند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر مبنی بر ارتباط فریضه نماز با افسردگی و سبک های هویتی دانشجویان، می توان با سیاست گذاری مؤثر در فرهنگ سازی صحیح اقامه نماز در دانشگاه ها، موجبات ارتقای سطح هویتی و کاهش سطح افسردگی دانشجویان را مهیا ساخت.
مقایسه رابطه هدفمندی اسلامی و ویژگی های شخصیتی با رضایت از زندگی در طلاب و دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رضایت از زندگی ازجمله سازه های مهم روان شناسی است و متغیرهایی همچون هدفمندی و ویژگی های شخصیتی بر این سازه اثرگذارند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه رابطه هدفمندی اسلامی و ویژگی های شخصیتی با رضایت از زندگی در دو گروه طلاب و دانشجویان است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، حوزه های علمیه قم و دانشگاه های تهران در سال 139۶ - 1397 بود که تعداد ۲۵۴ طلبه و دانشجو به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های هدفمندی با رویکرد اسلامی، پنج عامل بزرگ شخصیت و رضایت از زندگی بود. داده ها بر اساس ضریب همبستگی پیرسون تجزیه وتحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد رابطه بین هدفمندی اسلامی و ویژگی های شخصیت با رضایت از زندگی در دو گروه طلاب و دانشجویان، برابر است و به عبارت دیگر جهت و شدت همبستگی در دو گروه یادشده، تفاوت معناداری ندارد.
نقش ابعاد هوش معنوی در سلامت روان دانشجویان دانشگاه پیام نور لامرد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد هوش معنوی در سلامت روان دانشجویان دانشگاه پیام نور لامرد بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمام دانشجویان دانشگاه پیام نور لامرد و نمونه آماری شامل 23۴ نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل در این دانشگاه، در سال تحصیلی 1399 - 1۴00 بود. ابزار پژوهش، پرسشنامه هوش معنوی آمرام و درایر و پرسش نامه سلامت عمومی بود. یافته های پژوهش نشان داد بین هوش معنوی و سلامت روان دانشجویان ارتباط معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد ابعاد «خودآگاهی و عشق و علاقه»، «سجایای اخلاقی» و «جامع نگری و بُعد اعتقادی» بیشترین ضریب همبستگی را با سلامت روان دانشجویان داشته و 8۵ درصد از واریانس سلامت روان را پیش بینی کرده اند.
فرایندهای دینی و روان شناختی حضور قلب در نماز بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
103 - 119
حوزههای تخصصی:
نماز در زمره برترین عبادات است که قبولی سایر عبادات، به قبولی آن منوط است و حضور قلب که روح همه عبادات است از شرایط کمال عبادات محسوب می شود. تحقیق پیش رو با هدف شناسایی فرایندهای دینی و روان شناختی حضور قلب در نماز بر اساس منابع اسلامی به روش توصیفی تحلیلی انجام شد. داده ها به روش کتابخانه ای گردآوری و سپس طبقه بندی، مقایسه و تحلیل شد. در ابتدا 21 راهکار برای کسب حضور قلب در نماز بر اساس منابع اسلامی و روان شناسی به دست آمد که با طبقه بندی مجدد آن ها، نهایتاً 7 راهکار انتخاب و تبیین شد. یافته های پژوهش نشان داد بر اساس منابع اسلامی، یاد دائمی خداوند، تقویت ایمان، دوری از فحشا و منکر و رعایت آداب نماز از فرایندهای دینی حضور قلب در نماز است. همچنین بر اساس منابع روان شناسی، تقویت شناخت و ذهن آگاهی نسبت به خدا و حقیقت، تغییر سبک زندگی و درک بعد روان شناختی نماز، در زمره فرایندهای روان شناختی حضور قلب در نماز است.
خواب، مرگ، بیهوشی حین عمل جراحی و کمای طبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
خواب یکی از مهم ترین فرایندهای فیزیولوژیک در انسان به حساب می آید و مطالعات بسیار زیادی درباره این فرایند پیچیده و حیاتی صورت گرفته است. هر نوع اختلال در خواب اعم از زمان خواب یا الگوی خواب و یا مدت زمان آن، به مشکلات مهمی در سلامت جسمی و روحی انسان منجر می گردد.
ساخت و اعتباریابی پرسش نامه اولیه انصاف براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت پرسش نامه اولیه انصاف، براساس منابع اسلامی انجام گرفت. از روش تحلیل محتوا و روش نمونه در دسترس، 100 نفر از سربازان آموزشی مرکز آموزش عمومی شهید بیگلری ناجا، شهرستان مشگین شهر استان اردبیل، بهره برده شد. برای بررسی روایی محتوا، مؤلفه های دارای شاخص CVI 99/0 به بالا و گویه های دارای شاخص CVI 87/0 به بالا، تأیید شد. روایی ملاک با محاسبه ضریب همبستگی این پرسش نامه 711/0 بوده و در سطح 00/0 معنادار است. مؤلفه های نظری این پژوهش که مورد تأیید کارشناسان قرار گرفت، عبارتند از: خوف الهی، عدم تعصب کورکورانه، یکسان انگاری خود دیگری، مدیریت شهوات و هوس ها، عدم ترجیح افراد در موقع حکم، گفتن حق تحت هر شرایطی (هرچند بر ضرر خویش) و سوء استفاده نکردن از قدرت و جایگاه. پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ 797/0 برخوردار است.
بررسی تطبیقی خاستگاه پوشش از منظر دین و روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تطبیقی خاستگاه و منشأ (انگیزه) لباس از منظر دین اسلام و روان شناسی انجام گرفت. روش این پژوهش، کیفی به شیوه تحلیلی-توصیفی بود. با مراجعه با مکتوبات لاتین روان شناسان از ابتدای قرن نوزدهم به استخراج این عوامل پرداخته شد و در حوزه دین نیز، با مراجعه به آیات و روایات در زمینه «پوشش» و تفکر اندیشمندان دینی و غیر دینی به بررسی خاستگاه آن از منظر دین اسلام پرداخته شد. بررسی و تحلیل متون دینی و روان شناسی، منتج به تعیین عامل «حیا» به عنوان اساسی ترین منشأ و انگیزه پوشش از منظر دین، و کشف شش عامل «حیا»، «محافظت»، «آراستگی»، « نمادگرایی»، «بسط خود» و « محیط– خصیصه های روانی» در این زمینه از منظر روان شناسی شد. در پایان به تبیین مفهوم «حیا» در دین اسلام پرداخته شد و به ذاتی –نه اکتسابی- بودن این عامل استناد و به استدلال های مخالف این موضوع پاسخ داده شد.
مؤلفه ها و روایی محتوای مدل مفهومی خوف از خدا مبتنی بر دیدگاه علامه طباطبائی: رویکرد آمیخته(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تدوین مدل مفهومی سازه های دینی، سرآغازی برای مطالعه روان سنجی آنهاست. هدف این پژوهش، تدوین مدل مفهومی خوف از خدا، از دیدگاه علامه طباطبائی است. روش تحقیق ترکیبی، از نوع اکتشافی است. جامعه متنی، آثار مکتوب علامه طباطبائی و نمونه متنی، 10 جلد مرتبط از تفسیر المیزان است. جامعه آماری، پژوهشگران حوزوی دکتری رشته های علوم انسانی است و با روش نمونه گیری در دسترس، 9 نفر انتخاب شد. یافته ها نشان داد که خوف از خدا متشکل از دو مؤلفه (احساس نگرانی، احساس مراقبت) است. احساس نگرانی، شامل دو زیرمؤلفه (پیش بینی ناخوشایند، تهدید هدف) و احساس مراقبت، شامل دو زیرمؤلفه (اجتناب از منشأ ترس، استقامت در رسیدن به هدف) است. یافته های مطالعه کمّی نشان داد که میزان شاخص CVI در زیرمؤلفه ها در دامنه 88/0 تا 1 و میزان شاخص CVR در زیرمؤلفه ها در دامنه 78/0 تا 1 است. بنابراین، سازه خوف از خدا، دارای مدل مفهومی و برخوردار از روایی محتوایی است که قابلیت سنجش در قالب ساخت ابزار را دارد.