فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی تغییرات رفتارهای بهداشتی بر اساس متغیرهای احساس انسجام، خودکارآمدی کلی، خوش بینی و بدبینی در جمعیت دانشجویی بود. در این پژوهش نمونه ای به تعداد 135 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از میان دانشجویان کارشناسی ارشد دختر دانشگاه تبریز انتخاب شد. جهت اندازه گیری مولفه رفتار های بهداشتی از مقیاس رفتارهای بهداشتی پلانگ، مولفه احساس انسجام پرسشنامه احساس انسجام آنتونووسکی، مولفه خودکارآمدی کلی از پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران و مولفه خوش بینی بدبینی مقیاس خوش بینی و بدبینی توسط چانگ و همکاران استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون همزمان تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد رابطه احساس انسجام با رفتارهای بهداشتی مثبت و معنی دار است (01/0P<). متغیرهای مدیریت پذیری و معناداری احساس انسجام پیش بینی کننده های خوبی برای رفتارهای بهداشتی بودند. رابطه بدبینی با رفتارهای بهداشتی مثبت، ولی از نظر آماری غیرمعنی دار است. خوش بینی با رفتارهای بهداشتی، رابطه منفی و غیرمعنی دار دارد. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که احساس انسجام، خودکارآمدی کلی، خوش بینی بدبینی می تواند رفتارهای بهداشتی را پیش بینی کند فراهم آورد.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر بهبود کیفیت زندگی زنان متأهل
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ""اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر بهبود کیفیت زندگی زنان متأهل"" طراحی و اجرا شد. طرح این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه می باشد. نمونه شامل 30 نفر از زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره مهر قم بودند که به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند و 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. پرسشنامه کیفیت زندگی Whoqol-brief را در دو نوبت به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند. آموزش مهارت های ارتباطی طی 8 جلسه 2 ساعته به مدت 2 ماه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دهنده ی افزایش میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه می باشد. بررسی میانگین نمرات مؤلفه های کیفیت زندگی به طور جداگانه در دو گروه آزمایش و گواه بیانگر آن است آموزش مهارت های ارتباطی بر مؤلفه های سلامت روانی و محیط تفاوت معنی داری را نشان می دهند. در حالی که در میانگین مؤلفه های سلامت جسمانی و روابط اجتماعی تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
" تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت مددجویان "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه ی تاثیر آموزش مهارت های زندگی، در سلامت مددجویان است. برای این کار 32 نفر دختر از مراکز بازتوانی بهزیستی شهر تهران به صورت انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل کاربندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهند که آموزش مهارت های زندگی در سلامت مددجویان موثراست.
مقایسه اثر کلوزاپین و ضد پسیکوزهای کلاسیک بر فشار و سلامت روانی مراقبان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت های عاطفی بر افزایش هوش عاطفی و شادی زوجی دانشجویان زن متأهل دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این واقعیت که هوش عاطفی پیشرفته می تواند در بسیاری از زمینه های زندگی مفید واقع شود و افرادی که از هوش عاطفی قوی برخوردارند از زندگی عاطفی غنی، سرشار و مناسبی بر خوردارند، بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های عاطفی بر افزایش هوش عاطفی و شادی زوجی دانشجویان زن متأهل دانشگاه اصفهان بوده است. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود که بر روی 30 نفر از دانشجویان متأهل انجام شد. افراد به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند و برای گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مهارت های عاطفی اجرا گردید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه هوش عاطفی پترایدز و فارنهام و پرسشنامه شادی زوجین تگریان بودند. داده ها با استفاده از نرم افزارspss و آزمو ن های تحلیل واریانس چندراهه و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که پس از آموزش مهارت های عاطفی، هوش عاطفی و شادی زوجی در دانشجویان زن گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری داشت. بنابراین آموزش مهارت های عاطفی می تواند با بهبود مؤلفه های هوش عاطفی و شادی زوجین در بهبود و حفظ روابط متعادل و نیز سلامت خانواده نقش بسزایی داشته باشد.
استرس پیشگیری و درمان
حوزههای تخصصی:
Comparison of Quality of Life and Mental Well-Being in Myocardial Infarction Patients and Healthy People(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Quality of life and mental well-being are some of the issues that can play an important role in the disease and its treatment. The purpose of this study was to compare the quality of life and mental well-being of myocardial infarction patients and healthy people. Methods: This is a causal-comparative study with parallel groups. The statistical population of this study was all myocardial infarction patients in Sina hospital in Tehran in 2019. 69 myocardial infarction patients and 72 healthy people were selected by the available sampling method. Data collected to use the Quality of Life Questionnaire (QoL, SF-36) and Psychological Wellbeing Scale (PWB). Data were analyzed by descriptive statistical methods, Mann-Whitney U test, and one-way variance analysis (ANOVA). Results: In terms of quality of life, healthy people were at a higher level compared with patients (F=49.90, P<0.05), but the score of total quality of life by sex was not significant in healthy and patient groups (F=1.74, P>0.05). Also, the dimensions of mental well-being were higher in healthy subjects than in myocardial infarction patients (F=4.41, P<0.05) and there was no difference between the two sexes (F=0.01, P>0.05). Conclusion: Myocardial infarction patients have a lower quality of life and subjective well-being than healthy people. Based on the results, it is necessary to pay more attention to two variables quality of life and subjective well-being in the design of interventions to reduce the psychological problems, patients with MI.
خودمهارگری و سلامت: نقش تعدیل کننده شفقت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بسیاری از مشکلات سلامتی انسان مستقیما ناشی از انتخاب های رفتاری است ، اما معمولا افراد به روشی که به ارتقای سلامتی و طول عمر آنها منجر شود، رفتار نمی کنند. هدف این مطالعه بررسی نقش شفقت خود در رابطهی میان خودمهارگری و رفتارهای مربوط به سلامتی است. روش: به این منظور 121 دانشجوی روانشناسی دانشگاه تهران ) 54 پسر و 22 دختر با سن 12 تا 33 سال( پرسشنامه ی 5بعدی سنجش سلامت و فرم کوتاه مقیاس شفقت خود و خودمهارگری را تکمیل کردند. یافتهها: یافته ها نشان داد خودمهارگری و شفقت خود با سلامت همبستگی مثبت دارند و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی، نقش تعدیلکنندگی شفقت خود را در رابطهی خود مهارگری و سلامت نشان داد، به صورتی که در افراد با شفقت خود بالاتر، خود مهارگری پیشبین قویتری برای سلامت بود. یافته ها با توجه به نقش شفقت خود در مراحل خودمهارگری )انتخاب هدف، پیگیری، ارزیابی هدف و تنظیم هیجانات( تبیین شده اند.
ملاحظاتی چند در باره ی زلزله برای دانش آموزان با نیازهای ویژه
حوزههای تخصصی:
اثربخشی مداخله گروهی شناختی رفتاری مدیریت استرس بر افزایش سرسختی و خودکنترلی زنان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر مداخله گروهی شناختی رفتاری مدیریت استرس بر افزایش سرسختی و خودکنترلی زنان افسرده بود. این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن متأهل مراجعه کننده به کلینیک روان پزشکی شهر تهران در سال 1392 بودند. نمونه پژوهش 30 بیمار افسرده بود که از میان مراجعه کنندگان شناسایی و به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس سرسختی، مقیاس خودکنترلی، مقیاس استرس ادراک شده و پرسشنامه افسردگی استفاده گردید. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که مداخله گروهی شناختی رفتاری مدیریت استرس برافزایش سرسختی و خودکنترلی و کاهش افسردگی مؤثر بوده است (001/0>P). با توجه به یافته های پژوهش، مداخله گروهی شناختی رفتاری مدیریت استرس روش مؤثری برای ارتقاء سرسختی و خودکنترلی زنان اقسرده است.
عوامل فراشناختی و عاطفی دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا و پایین در ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تمایز دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا از دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی پایین، براساس سه عامل فراشناختی (دانش فراشناختی، میزان استفاده از راهبردهای فراشناختی، میزان استفاده از راهبردهای شناختی) و پنج عامل عاطفی (ادراک تحصیلی از خود، نگرش نسبت به معلمان و کلاسها، نگرش نسبت به مدرسه، ارزش گذاری هدف های مدرسه و انگیزش/خود نظم دهی) است. آزمودنی های تحقیق 313 نفر از دانش آموزان پایه سوم راهنمایی بودند که به شیوه خوشه ای از مدارس شهر تبریز انتخاب شده بودند. در این پژوهش از یک آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی، پرسشنامه محقق ساخته دانش و راهبردهای شناختی- فراشناختی و پرسشنامه تجدید نظر شده سنجش نگرش نسبت به مدرسه استفاده شد. دو گروه مقایسه دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا و دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی پایین بودند که بر اساس نتایج یک آزمون پیشرفت تحصیلی از یک گروه بزرگ تر انتخاب شده بودند. این آزمودنی ها به سؤالات پرسشنامه سنجش نگرش به مدرسه و دانش و راهبردهای شناختی- فراشناختی پاسخ دادند. یافته های تجزیه تابع تشخیص، منجر به یک تابع تشخیص معنادار شد که طبق این تابع چهار متغیر استفاده از راهبردهای فراشناختی، استفاده از راهبردهای شناختی، ادراک تحصیلی از خود و ارزش گذاری هدف های مدرسه دارای بالاترین توان در تمایز دو گروه از دانش آموزان بودند. همچنین نتایج تجزیه تابع تشخیص نشان داد که در حدود 67 درصد از افراد دو گروه طبق تابع به دست آمده به طور صحیح مجدداً طبقه بندی شدند. نتایج این طبقه بندی مجدد نشانگر توان چهار متغیر مذکور در تمایز میان دانش آموزان دارای سطوح تحصیلی مختلف بود.
اثربخشی آموزش گروهی ایمن سازی در مقابل تنیدگی بر سلامت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر خستگی بر ابعاد خستگی روانی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(MS): یک مطالعه ی موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خستگی یکی از شایعترین مشکلات بیماران مبتلا به ام.اس می باشد که اثرات منفی زیادی بر زندگی آن ها دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر خستگی در سه بعد جسمانی، شناختی و اجتماعی خستگی در بیماران مبتلا به ام.اس بود.
روش: در این پژوهش از طرح تک آزمودنی از نوع چند خط پایه ای استفاده شده است. نمونه ی این پژوهش 3 نفر از بیماران مراجعه کننده به انجمن ام.اس بودند که از خستگی شکایت داشتند و ملاک های ورود و خروج پژوهش را دارا بودند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه ی مقیاس تاثیر خستگی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از درصد بهبودی و اندازه تاثیر استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد اندازه تاثیر محاسبه شده در بعد جسمانی مقیاس تاثیر خستگی در مرحله پس از درمان و مرحله پیگیری 45 روزه به ترتیب، 991/. و 989/. است. اندازه تاثیر در بعد شناختی در مرحله پس از درمان و مرحله پیگیری 76/. و در بعد اجتماعی نیز به ترتیب، 83/. و 80/. به دست آمد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر خستگی در کاهش خستگی جسمانی، شناختی و اجتماعی بیماران مبتلا به ام.اس موثر بوده و می تواند به عنوان یکی از گزینه های تاثیرگذار در کاهش ابعاد جسمانی، شناختی و اجتماعی خستگی در بیماران مبتلا به ام.اس در کنار سایر مداخلات دارویی و غیردارویی مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه ی ابعاد کمال گرایی، سیستم های مغزی-رفتاری و تاب آوری در بیماران عروق کرونر و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه در جوامع مختلف با روند صعودی بیماری های قلبی–عروقی مواجه هستیم. مطالعه ی حاضر با هدف مقایسه ی ابعاد کمال گرایی، سیستم های مغزی-رفتاری و تاب آوری در بیماران عروق کرونر و افراد عادی می باشد.
روش کار: در این پژوهش علی-مقایسه ای، داده ها از 150 نفر بیمار عروق کرونری مراجعه کننده و بستری شده در بیمارستان های قلب و عروق شهر تهران در سال 1392 و 150 نفر سالم جمع آوری شدند. این افراد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس کمال گرایی چندبعدی فراست، مقیاس سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری کارور وایت و مقیاس تاب آوری کانر-دیویدسون بودند. جهت تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل رگرسیون لجستیک دوجمله ای و یو مان-ویتنی و نسخه ی 18 نرم افزار SPSS استفاده گردید.
یافته ها: بر اساس نتایج، ابعاد کمال گرایی متغیرهای تردید نسبت به اعمال، انتظارات والدین و نظم و ترتیب با متغیر ملاک (در دو وضعیت بیمار و سالم) رابطه ی مثبت و معنی دار داشتند (05/0>P). در سیستم مغزی-رفتاری، بازداری رفتاری و تفریح طلبی فعال سازی با متغیر ملاک رابطه ی منفی و معنی دار و جنگ و گریز با متغیر ملاک، رابطه ی مثبت و معنی دار داشتند (05/0>P). تاب آوری در دو گروه بیمار کرونری و افراد سالم، تفاوت معنی داری نشان نداد (158/0=P).
نتیجه گیری: اجزای خاصی از ابعاد کمال گرایی و سیستم های مغزی-رفتاری با بیماری عروق کرونر قلب، ارتباط اختصاصی دارد و می توانند مولفه های مناسبی در تحلیل های روان شناختی بروز بیماری کرونر قلب باشند.
معیارهای سلامت روان (بخش دوم و پایانی)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر مؤلفه های سلامت عمومی معتادین مراکز ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی گروه درمانی پذیرش خویشن روی مؤلفه های سلامت عمومی افراد معتاد انجام شد.
روش: جامعه آماری شامل افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان همدان در سال 90-1389 بود که دوره سم زدایی را گذرانده و برای بهره مندی از خدمات روان درمانی به این مراکز مراجعه کرده بودند. از میان آنان 27 نفر داوطلب به عنوان نمونه انتخاب شد که تحت 10 جلسه، هر هفته یک و نیم ساعت گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن قرار گرفتند. پیش و پس از اجرای گروه درمانی پذیرش خویشتن، آزمودنی ها توسط پرسشنامه سلامت عمومی 28 ماده ای آزمون شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تی گروه های همبسته به وسیله نرم افزارSPSS تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر کاهش علائم اضطرابی و افسردگی افراد معتاد مؤثر بود.
نتیجه گیری: تغییر باورهای ناسالم به باورهای سالم، منجر به افزایش سلامت افراد معتاد می گردد.