فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر رویکرد التقاط گرایی فنی بر افزایش تاب آوری و خود کار آمدی بیماران مبتلا به وسواس- بی اختیاری هم ابتلا به افسردگی بود. در این مطالعه شبه تجربی، از بین 60 نفر از مراجعان یکی از کلینیک های روان پزشکی شهر تهران با تشخیص وسواس – بی اختیاری، 24 نفر انتخاب شده، 12 نفر در گروه آزمایشی و 12 نفر در گروه دارو درمانی جایگزین شدند. گروه ازمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش مبتنی بر رویکرد التقاط گرایی فنی قرار گرفتند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون مقیاس تاب آوری کانر و دیوید سون (2003) و مقیاس خود کار آمدی عمومی (شرر و دیگران، 1982) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که آموزش بر مبنای رویکرد التقاط گرایی فنی موجب افزایش خودکارآمدی بیماران وسواس – بی اختیاری شده است (P<0/05) اما این رویکرد در افزایش تاب آوری بیماران وسواس – بی اختیاری تاثیر معناداری نداشته است. یافته های این پژوهش می تواند در تلویحات کاربردی بالینی رویکرد التقاط گرایی فنی بر خود کار آمدی بیماران مبتلا به وسواس بی اختیاری هم ابتلا به افسردگی موثر باشد
بررسی وضعیت دوره های مجازی آموزش ضمن خدمت فرهنگیان (مطالعه موردی: فرهنگیان منطقه دهلران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت موجود دوره های مجازی آموزش ضمن خدمت فرهنگیان می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی بوده که با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری به تعداد 881 نفر از فرهنگیان منطقه دهلران در سال 1393 است. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 267 نفر تعیین شد. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، 134 مرد و 133 زن به عنوان نمونه انتخاب شدند، که به پرسش نامه محقق ساخته ای که بر اساس مبانی نظری پژوهش و تحقیقات پیشین تهیه شده بود، پاسخ دادند. روایی محتوایی و صوری پرسش نامه با استفاده از نظر جمعی از متخصصان و کارشناسان دوره های آموزش مجازی به دست آمد و پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 0/88 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کلموگروف اسمیرنف و آزمون دوجمله ای (نسبت ها) استفاده شد. نتایج نشان داد که عدم تدارک زیرساخت ها و امکانات لازم جهت اثربخشی دوره های آموزش مجازی، و عدم اثربخشی دوره های آموزش مجازی نسبت به دوره های حضوری از چالش های موجود است. هم چنین، هم خوانی دوره های آموزشی با نیازهای فرهنگیان و کسب مهارت های لازم برای استفاده اثربخش دوره های آموزش مجازی ضمن خدمت را می توان به دیده فرصت نگریست.
رابطه بین تاب آوری و نشاط ذهنی با استعداد اعتیاد دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین تاب آوری و نشاط ذهنی با استعداد اعتیاد بود. روش: روش تحقیق همبستگی از نوع توصیفی بود. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد لردگان بود که تعداد 172 نفر از آن ها با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسش نامه های تاب آوری، نشاط ذهنی موقعیتی و سنجش استعداد اعتیاد پاسخ دادند. یافته ها: براساس نتایج، تاب آوری و نشاط ذهنی با استعداد اعتیاد دانشجویان رابطه منفی نشان دادند. همچنین نشاط ذهنی و تاب آوری قدرت پیش بینی استعداد اعتیاد را داشتند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که تاب آوری و نشاط ذهنی یکی از عوامل موثر در ایجاد آمادگی در افراد برای مصرف مواد مخدر می باشند.
رابطه استفاده از بازی های رایانه ای با وضعیت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر بابل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه استفاده از بازی های رایانه ای با افت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر بابل به تعداد 7542 نفر در سال تحصیلی 93-1392 بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 364 نفر تعیین شد. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای انجام پذیرفت. ابزار گردآوری اطلاعات دو پرسش نامه محقق ساخته بازی های رایانه ای و وضعیت تحصیلی، مجموعاً 25 سؤالی به صورت بسته پاسخ در طیف پنج گزینه ای لیکرت بوده است. روایی صوری و محتوایی ابزار توسط متخصصان و صاحب نظران رشته تکنولوژی آموزشی و روان شناسی مورد تأیید واقع شده است و ضریب پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 83/0 محاسبه شد. داده ها در دو سطح توصیفی با استفاده از جداول و نمودارها، میانگین و انحراف معیار و سطح استنباطی با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرونف و آزمون های پارامتریک تی تک نمونه و ضریب همبستگی پیرسون مورد توصیف و تحلیل واقع شد. نتایج نشان داد که اکثریت دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر بابل از بازی های رایانه ای استفاده می کنند. هم چنین، یافته ها حاکی از آن بود که بین بازی های رایانه ای با افت تحصیلی و انگیزه تحصیلی رابطه قوی و با یادگیری دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر بابل رابطه ضعیف وجود دارد.
پیش بینی موفقیت تحصیلی با تأکید بر متغیرهای مؤثر در یادگیری الکترونیکی و درگیری تحصیلی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی در این مطالعه بررسی اثر مستقیم متغیرهای تجربه، اضطراب، خوکارآمدی رایانه و درگیری تحصیلی با موفقیت تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور استان فارس می باشد. تحقیق حاضر از نظر روش، همبستگی است. با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان، تعداد 410 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور استان فارس به روش نمونه گیری تصادفی جهت انجام پژوهش انتخاب شدند ابزارهای جمع آوری اطلاعات پژوهش حاضر، پرسشنامه های استانداردیبودند که با روش آماری تحلیل مسیر و نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. متغیرهای درگیری شناختی، انگیزشی، رفتاری، خودکارآمدی رایانه، اضطراب رایانه اثری مستقیم و معنی داری با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارد بنابراین فرض های پژوهش تأیید می شود، متغیر خودکارآمدی رایانه اثری مستقیم و معنی داری با درگیری شناختی، انگیزشی و رفتاری دانشجویان دارد، متغیرهای تجارب رایانه، اضطراب رایانه اثری معنی داری با خودکارآمدی رایانه دانشجویان دارد و در نهایت متغیر تجارب رایانه اثری معکوس و معنی داری با اضطراب رایانه دانشجویان دارد. در بررسی اثرات کل و مستقیم، از بین متغیرهای مؤثر بر موفقیت تحصیلی، خودکارآمدی رایانه با اثر کل (0.39) بیشترین تأثیر بر موفقیت تحصیلی و درگیری شناختی با اثر مستقیم (0.24) نسبت به سایر متغیرها، بیشترین تأثیر را بر موفقیت تحصیلی دانشجویان دارد، متغیر اضطراب رایانه تنها متغیری است که با سایر متغیرهای پژوهش دارای اثر معکوس می باشد همچنین مدل با داده ها برازش مناسب و قابل قبولی را نشان داد.
عامل های مادی طول عمر انسان از دیدگاه آموزه های اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱
52-63
حوزههای تخصصی:
داشتن عمر طولانی و صرف آن در اطاعت الهی، از دیدگاه آموزه های اسلامی نشانه ی سعادت و خوشبختی معرفی شده است. گرچه امروزه طرفداران طول عمر، بیش تر به تحقیق های دانشمندان علوم تجربی چشم دوخته اند، این نوشتار، عامل های مادی طول عمرِ انسان را از دیدگاه اسلام تبیین کرده است. مدت عمر انسان را خدای متعال تعیین می کند، ولی خدای متعال به انسان فرصت داده تا نقش خود را ایفا کند و در طول اراده ی خدای قادر، در کوتاه کردن عمر خویش و یا طولانی شدن آن، این نقش را بازی کند و عمر خود را کوتاه یا طولانی گرداند. نقش انسان در مقدارِ عمرِ خویش، این است که با انجام اعمالی، مدتِ مشخص شده و طبیعی عمر خویش را، زندگی کند یا زودتر و یا دیرتر از دنیا برود؛ بنابراین، عامل های مؤثر در افزایش و کاهش عمر انسان، از دیدگاه منبع های اسلامی از دو جنبه(عامل های مادی و معنوی) قابل بررسی است. این پژوهش با روش کتابخانه یی عامل های مادی و طبیعی مؤثر در طول عمر را بررسی نموده، با معرفی پانزده عاملِ مادی فزونیِ عمر انسان از دیدگاه آیه ها و روایت ها، در نهایت به این نتیجه رسیده است که بیش ترِ عامل های معرفی شده در آیه ها و روایت ها تجربیِ افزایش عمر با این عوامل هماهنگ و همسو است؛ در چند مورد نیز دیدگاه مطرح شده در روایت، مسئله ی جدیدی برای تحقیق پژوهشگران علوم پزشکی مطرح می نماید.
رابطة روان بنه های ناسازگار اولیه و ویژگی های شخصیتی با صفت اخلاقی تکبر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو، تعیین رابطه میان روان بنه های ناسازگار اولیه، ویژگی های شخصیتی و تکبر است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعة آماری آن، همة دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمین بودند که از این میان، تعداد 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب، و به پرسش نامة روان بنه های ناسازگار اولیه، پرسش نامة پنج عاملی شخصیتی و مقیاس اسلامی تکبر تواضع پاسخ دادند. داده ها به روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون، گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که همة حوزه های روان بنه های ناسازگار اولیه و زیرمقیاس روان آزردگی، ارتباط مثبت با تکبر دارند و زیرمقیاس های برون گرایی، تجربه پذیری، موافق بودن و باوجدان بودن، رابطة منفی با تکبر دارند. همچنین نمرة کل روان بنه های ناسازگار اولیه، موافق بودن، محدودیت های مختل، روان آزردگی و برون گرایی، توانایی تبیین بخش معناداری از واریانس تکبر را دارند.
تأثیر سازمان دهنده های تصویری بر یادگیری و یادداری دانش سلامت دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در قالب یک طرح نیمه آزمایشی با هدف تأثیر آموزش با استفاده از تکنیک های سازمان دهنده تصویری بر میزان یادگیری و یادداری دانش سلامت دانش آموزان در سال 1392 انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه دانش آموزان پایه پنجم شهر ایلام بوده اند. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری مبتنی بر هدف و ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه معلم ساخته بوده است. با توجه به ماهیت طرح های نیمه آزمایشی، دانش آموزان هفت کلاس، انتخاب و سپس، با رعایت اصل انتساب تصادفی در هفت گروه سازمان دهنده های تصویری شامل گروه های خویشاوند، شبکه لغات، گروه بندی شبکه ای، ماتریس های گروهی، نقشه های مفهومی ساده، نقشه های مفهومی استدلالی و زنجیره توالی جایگزین و طی ده جلسه در زمینه بهداشت فردی و عمومی در معرض آموزش قرار گرفتند. با استفاده از پرسش نامه، سطح دانش سلامت دانش آموزان گروه های آماری در سه مرحله، قبل از مداخله (پیش آزمون)، بلافاصله پس از اتمام دوره آموزشی (پس آزمون اول) و دو هفته پس از اتمام دوره ها و بدون اعلام قبلی (پس آزمون دوم) مورد سنجش قرار گرفت. نتایج آزمون واریانس یک طرفه حاکی از وجود تفاوت معنادار بین یادگیری (تفاوت پس آزمون اول و پیش آزمون) و یادداری (تفاوت پس آزمون دوم و پیش آزمون) گروه ها و برتری روش های شبکه لغات، نقشه های مفهومی ساده، گروه های هم خانواده و ماتریس های گروهی بود. نتایج تجزیه کوواریانس نیز میزان تأثیر روش آموزشی در یادگیری را 8%، برآورد نموده است. بنابراین، با تکیه بر نتایج این پژوهش می توان تأثیر سازمان دهنده های تصویری را مثبت و قابل قبول برآورد نمود.
تأثیر یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی دانش آموزان متوسطه دوم در درس ریاضی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی درس ریاضی دانش آموزان دختر متوسطه شهرستان قائم شهر انجام گرفت. جامعه پژوهش را دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 94-93 به تعداد 6263 نفر که در 42 مدرسه مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. از میان مدارس مجهز به فناوری اطلاعات و ارتباطات، یک مدرسه و در آن دو کلاس پایه دوم به روش تصادفی ساده به عنوان گروه های آزمایش و کنترل انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه خودکارآمدی ماتیاس جروسلم و رالف شوارز و نظامی بود که جهت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در دو گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. ابتدا از دانش آموزان پیش آزمون گرفته شد و سپس، محتوای درسی در طول نیمه اول سال تحصیلی و طی 8 هفته در کنار استفاده از شبکه اجتماعی و همچنین به روش سنتی به ترتیب برای کلاس های گروه آزمایش و کنترل ارائه گردید. پس از آموزش، هر دو گروه ازنظر میزان خودکارآمدی مورد آزمون قرار گرفتند. آزمون پیگیری دو ماه از آموزش به عمل آمد. تجزیه وتحلیل نتایج تحقیق با استفاده از اندازه گیری مکرر نشان داد که پس از آموزش تفاوت معناداری در خودکارآمدی در مقایسه با گروه کنترل ایجاد شد (001/0 P ). گروه آزمایش بعد از دو ماه پس از آموزش برتری خود را حفظ کردند. نتایج پژوهش، بیانگر تأثیر مثبت استفاده از یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی بود.
تبیین راهبردهای مدیریت قلدری بر اساس خودکارآمدی معلمان: نقش میانجی گرایانه باورها و نگرش های معلمان درباره قلدری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس پیشینه موجود، عواملی نظیر: باورها و نگرش های معلمان درباره قلدری می توانند در تبیین و پیش بینی مدیریت قلدری از طریق خودکارآمدی ادراک شده معلمان نقش مهمی ایفا کنند. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد بررسی اثر خودکارآمدی ادراک شده معلمان در مدیریت قلدری با درنظرگرفتن نقش واسطه ای باورها و نگرش های معلمان درباره قلدری، با استفاده از تحلیل مسیر بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود که به شیوه تحلیل مسیر انجام گرفت. 207 نفر (70 نفر مرد و 137 نفر زن) از معلمان ابتدایی به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودکارآمدی معلمان، رفتار اجتماعی دانش آموزان و راهبردهای مدیریت رفتار کلاس استفاده شد. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم خودکارآمدی بر باورهای هنجاری (15/0) و اثر مستقیم باورهای هنجاری (29/0) و اجتنابی (19/0) بر راهبردهای مدیریت قلدری مثبت و معنی دار بود (05/0 p<)؛ ولی اثر مستقیم خودکارآمدی بر راهبردهای مدیریت قلدری (14/0-) معنی دار نبود. از سوی دیگر، خودکارآمدی ادراک شده معلمان با در نظر گرفتن نقش میانجی گرایانه باورها و نگرش های آنان، در مجموع 16 درصد از تغییرات راهبردهای مدیریت قلدری را تبیین کرد، بنابراین، مدل آزمون شده برازش خوبی با مدل نظری پژوهش داشت. با توجه به نتایج حاضر، لازم است به منظور طراحی موفقیت آمیز برنامه های ضدقلدری معلم محور، علاوه بر کارآمدی معلمان در مدیریت قلدری، باورها و نگرش های آنان نیز مدّنظر قرار گیرند.
مدل علی رابطه ی بین نگرش مذهبی، شادی، لذت و سلامت روان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل علی رابطه ای بین نگرش مذهبی، شادی، لذت و سلامت روان در دانشجویان انجام شده است. نمونه پژوهش، شامل 175 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان بود که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، انتخاب شدند. پرسشنامه نگرش سنج مذهب، پرسشنامه شادکامی آکسفورد، مقیاس خوشکامی اسنیت- هملیتون و پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی، به عنوان ابزار پژوهش، استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و روش تحلیل مسیر، استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده، مدل علی رابطه ای بین نگرش مذهبی، شادی، لذت و سلامت روان، براساس شاخص های مختلف برازش، تأیید می شود. بر این اساس، نگرش مذهبی با لذت، لذت با شادی و سلامت روان، و شادی با سلامت روان، رابطه مستقیم دارد. همچنین نگرش مذهبی به طور غیرمستقیم از طریق لذت و شادی، باسلامت روان، رابطه غیرمستقیم دارد. براساس یافته های به دست آمده از این پژوهش، در تبیین رابطه بین نگرش مذهبی و سلامت روان، توجه به نقش متغیرهای شادی و لذت، می تواند حایز اهمیت باشد.
مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابسته به مواد و همراهان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابستگی به مواد و همراهان عادی بود. بدین منظور، در قالب مطالعه از نوع علّی مقایسه ای، سه گروه 40 نفری از بیماران مبتلا به وسواس فکری و عملی و خانواده آنان، بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی به همراه خانواده آنان به شیوه هدفمند و افراد عادی ساکن شهر تهران به شیوه تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه هیجان ابراز شده کول و کازاریان و سبک های مقابله با استرس پارکر و اندلر ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد اگر چه بین گروه های پژوهشی در سبک های مقابله با استرس تفاوت معنی داری مشاهده نشد؛ ولی در خرده مقیاس پاسخ هیجانی هیجان ابراز شده تفاوت بین گروه ها معنی دار بوده است (05/0p<). مقایسه زوجی میانگین های تعدیل شده نشان می دهد که پاسخ های هیجانی در گروه بیماران وسواس به طور معناداری بیشتر از گروه وابسته به مواد و کنترل است (05/0p<). در نتیجه، همراهان بیماران مبتلا به وسواس بیشتر از دیگر همراهان درگیر علائم بیمار شده، آسیب بیشتری را متحمل می شوند
نقش خستگی شناختی بر کمال گرایی، انعطاف پذیری روان شناختی و راهبردهای مقابله با استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر خستگی شناختی بر ویژگی هایی، همچون: کمال گرایی، انعطاف پذیری روان شناختی و راهبردهای مقابله با استرس در شرایط حل مسأله با توجه به جنسیت آزمودنی بوده است. جامعه آماری از کلیه دانشجویان دختر و پسر در کلیه مقاطع تحصیلی و رشته های مختلف در دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 93-92 تشکیل شد. از بین دانشجویان دختر و پسر یک نمونه 80 نفری به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند؛ به این صورت که 20 پسر و 20 دختر در گروه آزمایش، و 20 پسر و 20 دختر در گروه کنترل قرار داده شدند و با استفاده از پرسشنامه مقابله با موقعیت تنش زا، پرسشنامه پذیرش و عمل، تکالیف تشخیصی و شناختی و مقیاس کمال گرایی آزمون شدند. در مرحله اول آزمودنی ها در گروه های آزمایش و کنترل با تکالیف تشخیصی روبه رو و سپس آزمون شدند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس دو راهه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان دهنده اثر متقابل جنسیت و گروه تحت تأثیر خستگی شناختی بر اجتناب، انعطاف پذیری روان شناختی و راهبردهای هیجان مدار و اجتناب مدار بوده است. بیشترین میانگین نمره های اجتناب، انعطاف پذیری روان شناختی و راهبردهای هیجان مدار مربوط به دانشجویان دختر گروه کنترل (به ترتیب، 016/0p<، 027/0p<، 018/0p<) و برای زیرمقیاس اجتناب مدار مربوط به دانشجویان پسر گروه کنترل بوده است (024/0p<). در ارتباط با متغیر کمال گرایی تفاوت معناداری به دست نیامد (05/0p>). به طورکلی، دانشجویان دختر و پسر با دارا بودن ویژگی های انعطاف پذیری و استفاده از راهبردهای هیجان مدار و اجتناب مدار عملکرد متفاوتی در شرایط حل مسأله داشتند؛ به گونه ای که عملکرد افراد در شرایط مختلف حل مسأله با توجه به جنسیت، شخصیت (میزان کمال گرایی و انعطاف پذیری روان شناختی) در اتخاذ راهبردهای مقابله با استرس متفاوت است.
اثر بخشی نظم بخشی رفتار برکاهش اضطراب زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرطان یکی از بیماریهای بسیار رایج در جوامع مختلف است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر نظم بخشی رفتار بر کاهش اضطراب زنان مبتلا به سرطان پستان اجراشد. برای انجام پژوهش، در یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون، گروه کنترل، 30 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان مرکز تحقیقات سرطان بیمارستان شهدای تجریش بصورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شدند. آزمودنیها در ابتدا و انتهای پژوهش با پرسشنامه اضطراب بک BAI (بک و کلارک، 1988) مورد آزمون قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای گروهی، شیوه خودتنظیمی رفتار (لطفی کاشانی، وزیری، 1389) را یاد گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نمرات اضطراب آزمودنیهای گروه آزمایش و گواه نشان داد که با ثابت نگه داشتن تغییرات نمرات، کاهش معناداری در میزان اضطراب گروه آزمایش بوجود آمده است (05/0p
سبک های همسرگزینی (سنتی، آزاد و ترکیبی) و رضایت زناشویی در پرستاران
حوزههای تخصصی:
رضایت زناشویی به عنوان میزان ادراک یک همسر از برآورده شدن نیازها و تمایلاتش توسط شریک دیگر تعریف می شود. تحقیقات نشان می دهد که سبک های همسرگزینی نقش مهمی در رضایت و روابط زناشویی دارد. این مطالعه با هدف مقایسه میزان رضایت زناشویی در پرستاران با سبک های همسرگزینی آزاد، سنتی و ترکیبی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. 222 پرستار زن و مرد متاهل از میان 4 بیمارستان خصوصی (مهر، آریا، آپادانا و بقایی) و 2 بیمارستان دولتی وابسته به مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز (رازی و شفا) در سال 1393 به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه سبک های همسرگزینی و مقیاس فرم کوتاه رضایت زناشویی را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه در برنامه نرم افزار آماری 16-SPSS انجام گرفت. یافته ها نشان داد که در میان پرستاران با سه سبک همسرگزینی (سنتی، آزاد و ترکیب) از لحاظ میزان رضایت زناشویی تفاوت معنی دار وجود دارد (001/0P<). آزمون مقایسه پی گیری شفه نشان داد که بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج سنتی و آزد و بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج آزاد و ترکیبی تفاوت معنی دار وجود دارد. اما بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج سنتی و ترکیبی تفاوت وجود ندارد. به این دلیل که افراد در همسرگزینی آزاد شریک ازدواج شان را بر اساس فیلتر انتخاب خود انتخاب می کنند رضایت بیشتری نسبت به سایر شیوه های همسر گزینی دارند.
ارزیابی آثار آموزش عمومی و آموزش عالی بر رشد اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی آثار سرمایه گذاری آموزشی بر رشد اقتصادی به تفکیک نوع آموزش طی سالهای اخیر مورد توجه جدی صاحب نظران و سیاستگذاران بوده است؛ در عین حال، دستاوردهای پژوهشی در کشورهایی چون ایران شواهدی سازگار فراهم نمی کنند. هدف اصلی این مقاله، ارزیابی عوامل رشد اقتصادی ایران با تأکید بر تأثیر آموزش عمومی در مقایسه با آموزش عالی و همچنین بازنمایی علل ناسازگاری در یافته های تجربی است؛ در این رابطه، تأثیر برخی از مهمترین چالشهای نظری و روش شناسی بر برآوردهای تجربی که به شدت اعتبار یافته ها را متأثر می سازند، ارزیابی می شود. اطلاعات آماری از منابع بانک مرکزی و مرکز آمار ایران برای دوره 89-1338 استخراج شده است. یافته های تجربی نشان می دهند: 1) برآوردهای تأثیر عوامل رشد اقتصادی، نسبت به ساختار الگو و نوع متغیر استفاده شده، و نسبت به روشهای مقابله با مشکلات اقتصادسنجی، بسیار حساس اند و نتیجه ارزیابیها را تغییر می دهند، 2) آموزش عامل رشد اقتصادی است و آثار خارجی مثبت نیز دارد، 3) سرمایه انسانی حاصل از سطوح مختلف تحصیلی تأثیری متفاوت بر رشد اقتصادی می گذارد، و 4) از میان الگوهای برازش شده، تنها الگوهای جدول 8 مناسب ترین برآوردها را از لحاظ مبانی نظری اقتصاد رشد و آزمونهای اقتصادسنجی، فراهم می کنند؛ بر اساس برآوردهای الگوهای مذکور سرمایه گذاری فیزیکی، سرمایه گذاری آموزشی، نرخ رشد جمعیت، استهلاک و تحولات فنی، جزو عوامل اصلی رشد اقتصادی ایران هستند. میزان تأثیر سرمایه گذاری آموزشی بیشتر از میزان تأثیر سرمایه گذاری فیزیکی (75/0 در مقابل 49/0) برآورد شده است. یافته ها همچنین وجود آثار خارجی ناشی از تراکم سرمایه انسانی (234/0) و نیز اینکه آموزشهای عمومی تأثیر به مراتب بیشتری بر رشد اقتصادی ایران دارند را تأیید می کنند. چنین یافته هایی، اولویت سرمایه گذاری آموزشی نسبت به سرمایه گذاری فیزیکی و نیز آموزش عمومی نسبت به آموزش عالی را برای تصمیم گیران تخصیص منابع آشکار می کند.
ارتباط بین هوش معنوی و انگیزه داوطلبی در انجمن های ورزشی وزارت آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه داوطلبان یکی از منابع ارزشمند انسانی برای سازمانها به شمار می آیند به طوری که هر چقدر مدیران با عوامل مرتبط با مدیریت داوطلبان آشنایی داشته باشند، حفظ، نگهداری و کیفیت کار آنها نیز بیشتر خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و انگیزه داوطلبان به عنوان دو عامل مهم در مدیریت داوطلبان صورت گرفته است. این تحقیق از نوع همبستگی است و جامعه آماری آن شامل همه مسئولان انجمنهای ورزشی آموزش و پرورش کل کشور و برابر 806 تن بوده که به صورت داوطلبانه با انجمنهای ورزشی همکاری می کرده اند. تعداد نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 260 تن تعیین شده است. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه های محقق ساخته انگیزش و هوش معنوی داوطلبان گردآوری شده است. برای تحلیل داده ها روشهای آماری همبستگی، تیم ستقل و فرید من به کار رفته است. نتایج پژوهش نشان داده است که برای متغیر هوش معنوی بیشترین و کم ترین میزان رتبه به ترتیب به تفکر انتقادی وجودی و توسعه حالت آگاهی و برای متغیر انگیزش به اجتماع و توسعه شغلی اختصاص دارد. میان هوش معنوی و انگیزش داوطلبان نیز ارتباط معنا دار وجود داشت(05/0P<). مقایسه دو گروه زن و مرد داوطلب، تفاوت معنادار در مؤلفه های تفکر انتقادی وجودی، آگاهی و توسعه حالت آگاهی برای متغیر هوش معنوی و تفاوت معنا دار را در مؤلفه های حفاظتی و توسعه شغلی برای متغیر انگیزش نشان داد (05/0P<).محققان توصیه می کنند که به کارگیری روش های علمی مدیریتی در حوزه ورزش دانش آموزی برای بهبود مدیریت منابع انسانی در این بخش بسیار اثر بخش خواهد بود.
ارتقاء سطح انگیزش پیشرفت دروس زبان انگلیسی و عربی با استفاده از روش آموزش چندرسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان ارتقاء سطح انگیزش پیشرفت دروس زبان انگلیسی و عربی با استفاده از روش آموزش چند رسانه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر سال سوم دوره متوسطه اول شهرستان سرپل ذهاب بودند. به شیوه نمونه گیری در دسترس، تعداد 20 نفر انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش به شیوه تصادفی ساده جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون انگیزش پیشرفت ولرند(1991) بود. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنی دار یافت شد(P=0/001) همچنین بین گروه ها از لحاظ انگیزش درونی در خرده مقیاس های انجام کار(008/0 (p= و فهمیدن (006/0 p=)، تنظیم همانندی سازی(p=0/010) و بی انگیزگی(p=0/001) از خرده مقیاس انگیزش پیشرفت، تفاوت معنی دار یافت شد ولی این تفاوت ها در خرده مقیاس انگیزش درونی برای تجربه تحریک و انگیزش بیرونی برای تنظیم درونی شده و بیرونی شده معنی دار نشد. با توجه به ارتباط مثبت معنی دار بین متغیرهای مورد بررسی روش آموزش چند رسانه ای به منظور ارتقای انگیزش پیشرفت پیشنهاد می شود
ارزیابی شیوه های روان شناختی آموزش اعتماد به نفس در قصه های کودکان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودباوری و اعتماد به نفس بالا از عوامل اساسی سعادت و پیشرفت در زندگی بوده و روان درمانگران برای تقویت آن روش های مختلف به ویژه بهره گیری از قصه و داستان در دوران کودکی را توصیه می کنند. بر همین اساس این پژوهش با هدف شناسایی و ارزیابی شیوه های روانشناختی آموزش اعتماد به نفس که در قصه های کودکان ایرانی مستتر شده است، صورت گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی بوده و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای می باشد. در بررسی داده ها نیز از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. با توجه به گستردگی زیاد جامعه مورد مطالعه، از طریق نمونه گیری هدفمند تعداد 141 قصه ایرانی مربوط به گروه های سنی «ب» و «ج» که حدود سنی 7 تا 11 سال را شامل می شود به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب گردید. در هنگام مطالعه با ترسیم ماتریسی که توسط محقق ساخته شد و در بردارندة شیوه های اصلی تقویت اعتماد به نفس بود، قصه های انتخابی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در کار تحلیل نیز از رویکرد تفسیری میلز و هابرمن که یکی از معیارهای اساسی در تحلیل محتوای داده ها محسوب می شود استفاده شد. در عین حال برای تعیین رابطه بین متغیرها از آزمون آماری کای اسکوئر استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در قصه های ایرانی از شیوه های روان شناختی متفاوتی در جهت تقویت اعتماد به نفس کودکان استفاده شده است که از مهم ترین آن ها می توان به تقویت مثبت اندیشی، تقویت عزت نفس، پرورش حس همذات پنداری، پرورش خلاقیت، کمک به خودشناسی و خویشتن پذیری، کاهش احساس حقارت و تعدیل در خود بزرگ بینی اشاره کرد
اثربخشی آموزش شنا بر خودکارآمدی دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی شهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش شنا بر خودکارآمدی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی انجام گرفته است. آموزش فعالیت جسمی منظم و مفرحی مانند شنا که در مدارس برای ارتقای رفتارهای مرتبط با سلامت کودکان طراحی شده است، باید گذشته از غنی کردن برنامه درس تربیت بدنی، زمینه توانمندسازی خودکارآمدی آنها را نیز مهیا کند. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 92-1391بود. در این پژوهش نیمه تجربی، 381 نفر به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی در دو گروه تجربی و شاهد انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود. پژوهش با روش پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه و مداخله آموزش شنا در گروه آزمون (دوازده جلسه برنامه آموزش شنا) عملیاتی شده است. در تحلیل داده vها از آزمونهای کولموگروف- اسمیرنوف، تی زوجی مستقل، آزمون کای دو و همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. اثربخشی آموزش شنا بر خودکارآمدی عمومی و دو حیطه اجتماعی و عاطفی با احتمال بسیار قوی تایید شده است. در حیطه جسمی و تحصیلی خودکارآمدی، تفاوت معناداری مشاهده نشده است. اثرات سازنده آموزش شنا بر خودکارآمدی دانش آموزان نشان می دهد که می توان با برنامه ریزی دقیق آموزشی، دانش آموزان را توانمند ساخته و زمینه های رفتار سالم را بنا نهاد.