فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطة ساده و چندگانة متغیرهای باورهای مذهبی، سخت رویی روان شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده با رشد پس از سانحه در بیماران مبتلا به «مولتیپل اسکروزیس» شهر تهران است. نمونة پژوهش شامل 100 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکروزیس است که به طور در دسترس انتخاب گردیدند. در این پژوهش، از چهار پرسش نامة دین داری، سخت رویی روان شناختی، مقیاس چندوجهی حمایت اجتماعی ادراک شده، و پرسش نامة رشد پس از سانحه استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی ساده و رگرسیون چندمتغیری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که می توان رشد پس از سانحه را بر اساس متغیرهای باورهای مذهبی، سخت رویی روان شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده پیش بینی نمود.
هشیار و ناهشیار در روان تحلیل گری و مقایسه آن با اندیشه های علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مفاهیم هشیار، پیش هشیار و ناهشیار از نگاه روان تحلیل گران و مقایسه آن با اندیشه های علامه طباطبائی است. بدین منظور به منابع معتبر در زمینه رویکرد روان تحلیل گری و آثار علامه طباطبائی مراجعه گردید. سپس، با روش توصیفی- تحلیلی بررسی و با یکدیگر مقایسه گردید. یافته های پژوهش، نشان می دهد که از نظر روان تحلیل گران، روان دارای سه سطح ناهشیار، پیش هشیار و هشیار است و بسیاری از فرایندهای روان شناختی به صورت ناهشیار اتفاق می افتد. همچنین، هشیاری از نظر علامه به معنی علم به علم، پیش هشیاری به معنی نسیان و ناهشیاری به فرایندهایی اشاره دارد که موجب حصول علم به علم، در قلمرو آگاهی حضوری یا حصولی دشوار می شود. از نظر علامه، شماری از ادراکات و افعال انسان، بدون علم به علم، صورت می پذیرد که به یک معنی، می توان آن را «ناهشیار» نامید، ولی رویکرد علامه بیشتر با نظریه شناختی در ناهشیار، هماهنگ است، نه روان تحلیل گری. شباهت ها و تفاوت هایی بین کهن الگوی خدا در نظریه یونگ و خداشناسی و خداجویی فطری در نظریه علامه وجود دارد. در مجموع، ناهشیاری از نگاه علامه، به معنی ناآگاهی از علم یا بی توجهی به شناخت می باشد.
روش فهم روانشناختی متون دینی (فرمد): بررسی تک متن
حوزههای تخصصی:
روش برای فهم و کشف ابعاد روان شناختی متون دینی، از نیازهای اساسی روان شناسی اسلامی است. هدف این بررسی، تبیین روش فهم روان شناختی متون دینی در حوزه تک متن است. در فهم روان شناختی مسئله این است که رفتارها و باورها و ارزش ها، چرا و چگونه شکل می گیرند و چه تأثیر روانی ای دارند و چگونه می توان آنها را مهار و تنظیم کرد و... . روش این بررسی، توصیفی تحلیلی است. یافته های این بررسی نشان می دهد که: 1. راهبرد این روش، پژوهش معکوس است. 2. متون دینی به دو قسم تجویزی و توصیفی تقسیم می شوند. 3. برای کشف معارف روان شناختی باید مراحل چهارگانه ساختارشناسی (شامل: شناسایی اجزا؛ شناسایی مأموریت هر بخش؛ شناسایی مناسبات میان اجزا)، مسئله شناسی، سبب شناسی، و اصول یابی را انجام داد. 4. در متون توصیفی، مسئله شناسی به نیازشناسی تغییر می کند. 5. با استفاده از این روش می توان نظریه های اسلامی و نیز مدل های درمانی و ارتقایی طراحی کرد. نتیجه این بررسی آن است که باید با روشمندکردن پژوهش های اسلامی روان شناختی از طریق آموزش های رسمی و غیررسمی، زمینه طراحی نظریه های اسلامی و مدل های درمانی و ارتقایی را فراهم کرد.
بومی سازی چارچوب مشترک زبانی اتحادیه اروپا برای آموزش الکترونیکی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی مشخصات چارچوب مشترک زبانی اتحادیه اروپا برای آموزش الکترونیکی آزفا تدوین شده است که در بخش اول آن با رویکرد توصیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی به بررسی مشخصات اصلی چمزا و عوامل اثربخشی یادگیری الکترونیکی پرداخته ایم. برای این منظور از چک لیست های محقق ساخته استفاده شد. کلیه اسناد دست اول موجود در این دو حوزه به عنوان جامعه آماری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و نتایج این بخش نشان داد که فردگرایی و توجه به استقلال زبان آموز، رویکرد نقشی - مفهومی و ارتباطی موجود در چمزا و وجود مقیاس های توصیفی چندگانه در قالب جدول مقیاس جهانی که به توصیف نتایج یادگیری و فعالیت های زبانی متناسب با سطوح مهارتی شش گانه می پردازند از مهم ترین مشخصات این چارچوب هستند که به ترتیب با عوامل فردی، اجتماعی و آموزشی - درسی اثرگذار در بهبود کیفیت یادگیری الکترونیکی منطبق هستند. نتایج بخش دوم نیز که با روش پیمایشی توافق محور دلفی انجام گرفت، نشان داد استفاده از این چارچوب به طور کلی و به ویژه در خصوص نقش ها و مفاهیم زبانی موجود در آن با توجه به نیاز آزفا برای وجود چارچوبی جهانی، برای استفاده در آموزش الکترونیکی این رشته بسیار مطلوب و موثر خواهد بود و در سطح جهانی برای گسترش زبان فارسی نتایج مفیدی به بار خواهد آورد.
رابطه ساده و چندگانه تاب آوری و دلبستگی شغلی با رضایت زناشویی افسران مرد متأهل
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
69 - 76
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در تحقیق حاضر، رابطه تاب آوری و دلبستگی شغلی با رضایت زناشویی افسران مرد متأهل، مورد مطالعه قرار گرفت.
روش: کلیه افسران مرد متأهل شاغل در یک سازمان نظامی در اهواز، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل داده اند که از بین آنها 200 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش حاضر از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، پرسشنامه دلبستگی شغلی ادواردز و کلیپاتریک (1994) و پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ (1989) استفاده شد. طرح تحقیق، توصیفی همبستگی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری استفاده شد.
نتایج: نتایج، نشان داد که متغیر تاب آوری با رضایت زناشویی، همبستگی مثبت و معنی دار و دلبستگی شغلی با رضایت زناشویی، همبستگی منفی معنی داری دارد. تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که متغیرهای پیش بین (تاب آوری و دلبستگی شغلی) بهترین پیش بین رضایت زناشویی افسران مرد متأهل در این سازمان نظامی به شمار می روند.
بحث: تحقیق حاضر نشان داد که ارتقای تاب آوری و دلبستگی شغلی متعادل، باعث بالارفتن میزان رضایت زناشویی افسران مرد متأهل می شود.
بررسی اثر بلوغ عاطفی و خودگسستگی در نگرش دینی دختران مقطع پیش دانشگاهی دبیرستان های شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲
31-42
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: رسیدن به بلوغ عاطفی و نداشتن خودگسستگی از عامل های مهم داشتن نگرش دینی در افراد محسوب می شود. ازاین رو، در این پژوهش به بررسی اثر بلوغ عاطفی و خودگسستگی در نگرش دینی دختران نوجوان پیش دانشگاهی شهر تهران پرداخته شده است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی؛ و جامعه ی آماری شامل همه ی دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی سال تحصیلی 94 - 95 شهر تهران است. برای انجام پژوهش، تعداد 405 نفر با استفاده از جدول کرجسی مورگان و روش نمونه گیری خوشه یی چند مرحله یی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، شامل پرسش نامه ها ی بلوغ عاطفی (EM) ، خودگسستگی و نگرش دینی بود و داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل رگرسیون هم زمان، تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که متغیّرهای بلوغ عاطفی و خودگسستگی با ضریب تعیین10/0، نگرش دینی را تبیین می کنند. بنابراین، بلوغ عاطفی با بتای31/0- ، مهم ترین عامل اثرگذار (01/0 p<) و خودگسستگی واقعی- آرمانی با بتای 11/0، دومین عامل اثرگذار (05/0p<) در تبیین نگرش دینی دختران نوجوان است. در این تبیین، خودگسستگی واقعی - بایسته، تأثیر معناداری نداشت (05/0 p> ). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیّرهای بلوغ عاطفی و خودگسستگی نقش مهمی در نگرش دینی دختران نوجوان دارند. ازاین رو، برای تقویت دین داری نوجوانان باید به این متغیّرها توجه؛ و زمینه ی آموزش های لازم به دانش آموزان (مانند آموزش مهارت های زندگی)، برای بهبود این متغیّرها فراهم شود.
بررسی نگرش دانشجویان نسبت به ارزیابی پویای الکترونیکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف مطالعۀ حاضر، بررسی نگرش دانشجویان سال اول رشتۀ ریاضی نسبت به تأثیر ارزیابی پویای الکترونیکی بر درک آن ها از قضایا و اثبات های ریاضی است. روش بررسی: ارزیابی پویا در محیط کامپیوتر طراحی شد و بین دانشجویان سال اول رشتۀ ریاضی در دانشکدۀ ریاضیِ یکی از دانشگاه های دولتی شرق کشور اجرا شد. محتوای ارزیابی در ارتباط با بررسی درک دانشجویان از فرآیند اثبات قضیۀ ریاضی بود و بازخوردهای آموزشی در این ارزیابی گنجانده شد. جمع آوری و تحلیل داده ها با مرتبط کردن دو رویکرد کمّی و کیفی در قالب روش پژوهشِ ترکیبی صورت گرفت. تعداد افراد نمونه، 35 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیریِ در دسترس و هدفمند، انتخاب شدند. پس از اجرای این ارزیابی برای بررسی نگرش دانشجویان نسبت به تأثیر ارزیابی بر درک آن ها، از پرسش نامه و مصاحبۀ نیمه ساختاریافته استفاده شد. یافته ها: بررسی داده های به دست آمده از ابزارهای اندازه گیری، بیانگر نگرش مثبت دانشجویان به ارزیابی پویای الکترونیکی است. نتایج نشان داد که اغلب دانشجویان، دریافتِ پیام ها و بازخوردها را در طول مسیر ارزیابی بر پیشرفت کار خود و درک اثبات قضیه ی مدِنظر، مؤثر می دانستند. نتیجه گیری: به نظر می رسد استادان می توانند این نوع ارزیابی را در سطح دانشگاه ها برای بررسی درک دانشجویان در ریاضیات و حتی دروس دیگر استفاده کنند.
پیش بینی ابتلا به چاقی بر مبنای باورهای غیرمنطقی سلامت، سبک زندگی سلامت محور و مکان کنترل سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع چاقی از معضلات تهدید کننده سلامتی در سراسر جهان است که متغیرهای بسیاری امکان ابتلا به آن را افزایش می دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای غیرمنطقی سلامت، سبک زندگی سلامت محور و مکان کنترل سلامت در پیش بینی ابتلا به چاقی انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش از نوع علی مقایسه ای (موردشاهدی) و جامعه آماری آن شامل اعضای کانون چاقی خانه سلامت سرای محله ایرانشهر است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 100 نفر مبتلا به چاقی و 100 نفر از افراد سالم به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس باورهای غیرمنطقی سلامت، مقیاس چندبعدی مکان کنترل سلامت و نیمرخ سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل رگرسیون لوجستیک و تحلیل واریانس یک راهه به وسیله نرم افزار 24SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که با پیش بینی درست 5/74 درصد افراد با وزن طبیعی و 69 درصد افراد مبتلا به چاقی به طبقات آن ها، مدل کامل به طور معنی داری پایا بود (001/0 P>و 10=df و 69/65 (x2= و در کل 72 درصد از پیش بینی ها درست بودند. باورهای غیرمنطقی سلامت، مکان کنترل سلامت و سبک زندگی سلامت محور توان پیش بینی کنندگی ابتلای به اضافه وزن را دارا هستند و می توان گفت که با تغییر باورهای غیرمنطقی، ایجاد تغییر در سبک زندگی و تعدیل منبع کنترل سلامت افراد می توان احتمال ابتلا به چاقی را در آن ها کاهش داد.
بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس سبک های تبادل اجتماعی در جمعیت ایرانی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس سبک های تبادل اجتماعی در جمعیت ایرانی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان شهر تهران بود. شرکت کنندگان در پژوهش 470 نفر از این جامعه بودند که که به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس سبک های تبادل اجتماعی لیپمن و همکاران، پاسخ دادند. برای بررسی پایایی این مقیاس از ضریب آلفای کرونباخ و جهت بررسی روایی آن از روایی محتوایی و روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده (83/0) حاکی از پایایی بالای مقیاس و نتایج تحلیل های عاملی اکتشافی نشان دهنده وجود پنج عامل انصاف، منفعت طلبی، فردگرایی، پیگیری و سرمایه گذاری افراطی با تغییر در برخی گویه های اصلی و حذف گویه های 5، 6، 11، 12، 26، 27، 30، 32، 36، 40، 44، 51 و 53 بود. همچنین، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان دهنده برازش نسبتاً خوب مدل 41 گویه ای بود. به علاوه، یافته های مربوط به هنجارسازی نشان داد که میانه نمرات انصاف، منفعت طلبی، فردگرایی، پیگیری و سرمایه گذاری افراطی در کل نمونه ایرانی به ترتیب برابر با 14، 32، 21، 27 و 13 می باشد.
تبیین و شفاف سازی مفهوم ارزش در آموزش علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲
88-101
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: توسعه ی آموزش علوم پزشکی، یکی از اهداف مهم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. نخستین گام برای توسعه و دستیابی به برنامه ی آموزش مبتنی بر ارزش ها در کشورمان، شفاف سازی مفهوم ارزش در آموزش علوم پزشکی است که در این پژوهش به آن می پردازیم. روش کار: در این پژوهش، با تحلیل متون به شیوه ی نقدی - تفسیری، مفهوم ارزش در آموزش علوم پزشکی شفاف سازی؛ و سپس به جستجوی متون مرتبط با ارزش پرداخته شد. همچنین از 800 مقاله ی مرتبط با موضوع پژوهش، 70 مقاله، به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و ساخت مجدد و مستدل مفهوم از یافته های ضد و نقیض در پژوهش های مختلف به دست آمد. پس از آن، با تحلیل انتقادی مستندات مربوط به مفهوم ارزش و فلسفه و جایگاه ارزش ها در آموزش علوم پزشکی ایران و جهان، مفاهیم جدید و ارتباط های بین مفاهیم، دوباره ساخته شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: ارزش ها به صورت یک نظام ارزشی، درون فرد ایجاد می شود و مبنای قضاوت و تصمیم گیری در امور مختلف قرار می گیرد. ارزش ها با ایجاد نگرش، موجب جهت گیری رفتاری می شود. از سویی، باور اعتقادی، باور علمی را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. شواهد علمیی که تولید می شود، از ارزش های زمینه یی فکری دانشمندان و صاحبان علم، خالی نیست. در جامعه ی اسلامی ما، مفروضات اساسی وجود دارد که باور ما است و ارزش های ما را شکل می دهد؛ و آن گاه است که ارزش ها، جهت حرکت ما را تعیین می کند و الگوهای رفتاری ما را شکل می دهد تا از دایره ی ارزش ها و اخلاقیات خارج نشویم. نتیجه گیری: در کشور ما، در بسیاری از حوزه ها از جمله آموزش علوم پزشکی، نیاز به برنامه هایی است که دستیابی به ارزش ها را تضمین کند. برای توسعه ی ارزش ها در این حوزه ، نخستین گام، فراهم سازی بستری برای درک مفهوم و درونی سازی ارزش ها و توسعه ی روش های آموزش برای به دست آوردن تجربه ی مبتنی بر ارزش است.
تاثیرات بازی های رایانه ای با تهییج کنندگی بالا (ندای وظیفه) و پایین (پرندگان خشمگین) بر سطح انگیختگی زیستی کودکان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر بازی های رایانه ای با تهییج کنندگی بالا و پایین بر سطح انگیختگی فیزیولوژیکی کودکانِ پسر 8تا12 سال با استفاده از شاخص میزان رسانشِ پوستی و آزمون خودارزیابی تصاویر آدمک و به روش شبه تجربی انجام شد. جامعه آماری همه دانش آموزان پسر 8 تا 12 سال ناحیه چهار آموزش و پرورش شهر تبریز در سال تحصیلی 1391-1390 بودند. نمونه شامل 15 کودک پسر بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. سطح انگیختگی شرکت کنندگان با استفاده از شاخص فیزیولوژیکِ میزان رسانش پوستی طی شش مرحله؛ خط پایه اول، اجرای بازی رایانه ای با تهییج کنندگی پایین، خط پایه دوم، خط پایه سوم، اجرای بازی با تهییج کنندگی بالا و خط پایه چهارم مورد سنجش قرار گرفت و سپس داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده از آزمون های پژوهش، افزایش معناداری را در میزان رسانش پوستی شرکت کنندگان، طی مراحل مداخله اول و دوم، نسبت به مراحل خط پایه نشان داد. نتایج نشان می دهند بازی رایانه ایِ با تهییج کنندگی بالا، تأثیر بیشتری در بالا بردن سطح انگیختگی شرکت کنندگان نسبت به بازیِ با تهییج کنندگی پایین دارد.
پیش بینی سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت بر اساس کانون کنترل سلامت و سبکهای دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت , یکی از معیار های تعیین کننده سلامت می باشد و عوامل مختلفی در اتخاذ این سبک زندگی نقش دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش کانون کنترل سلامت و سبکهای دلبستگی در پیش بینی سبک زندگی ارتقا دهنه سلامت پود. روش پژوهش توصیفی – همبستگی، و نمونه شامل 215 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان بهشهر بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت(HPLP)، پرسشنامه کانون کنترل سلامت(MHLC )، و پرسشنامه سبکها ی دلبستگی بزرگسالان(AAS )، گرد آوری و از طریق روشهای آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین رفتارهای ارتقادهنده سلامت با کانون کنترل سلامت درونی ( 38/. r=) و سبک دلبستگی ایمن(r=./26 ) همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد و بین کانون کنترل سلامت بیرونی- شانس(r =-./18 ) با رفتارهای ارتقادهنده سلامت، رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر کانون کنترل سلامت درونی، بیشترین سهم را در پیش بینی رفتارهای ارتقادهنده سلامت دارد(35/0 =β) . نتیجه گیری: با توجه به نقش کانون کنترل سلامت و سبکهای دلبستگی، در اتخاذ سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت، ایجاد باورهای مثبت در زمینه سلامت و نیز آگاه سازی افراد ازآثار نسبی کیفیت دلبستگی، اهمیت می یابد.
بررسی رابطه عوامل شخصیتی افسردگی زا از دیدگاه قرآن و عوامل شخصیتی از دیدگاه کتل، از طریق همبستگی بنیادین
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به روش همبستگی و با هدف بررسی رابطه عوامل افسردگی زا از دیدگاه قرآن (تمایلات گرایش انزوایی، احساس شکست، دین گریزی، ضعف اعتماد به خدا، خودجانبداری و نوسان خلقی) و عوامل شخصیتی کتل انجام پذیرفت. کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشکده های مختلف دانشگاه تهران که در سال تحصیلی 93-94 تحصیل می کردند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. گروه نمونه 170 نفر از دانشجویان (91 دختر و 79 پسر) بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و تحت آزمون قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه های «مقیاس تشخیص افسردگی مبتنی بر قرآن» و «آزمون شخصیت 16 عاملی کتل» بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل چندمتغیری همبستگی بنیادی استفاده شد. نتایج نشان داد که پنج بعد همبستگی بنیادین معنادار میان صفات قرآنی و نظریه شخصیتی کتل وجود دارد. سازه های زیربنایی استخراج شده بر حسب متغیرهای همبسته معنادار، شامل پنج سازه «متدین فداکار خودکارآمد»، «سست ایمان بی کفایت»، «متدین دوسوگرا»، «متدین متواضع و خودسرزنش کننده» و «متدین درونگرا و هوشمند» است. بنابراین، عوامل افسردگی زا از دیدگاه قرآن و عوامل شخصیتی کتل با هم ارتباط معناداری دارند و این ارتباط در قالب این پنج سازه بنیادین وجود دارد.
بررسی رابطه منبع مهار تحصیلی، خودکارآمدی و به زیستی روانشناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه منبع مهار تحصیلی، خودکارآمدی و به زیستی روانشناختی در دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه یزد در سال تحصیلی 90-89 بود. جامعه آماری عبارت بود از تمامی دانشجویان دختر در مقطع کارشناسی که در سال تحصیلی 1390-1389 در دانشگاه یزد مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش شامل 393 نفر از دانشجویان دختر بود، که به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزارهای سنجش عبارت بودند از پرسشنامه منبع مهار تحصیلی ترایس (ALOC)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (GSE)و پرسشنامه آزمون به-زیستی ذهنی بزرگسالان کی یز (SWB). جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. داده های پژوهش نشان داد که بین منبع مهار تحصیلی درونی دانشجویان و خودکارآمدی آنان رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. بین منبع مهار تحصیلی درونی و به زیستی روانشناختی در افراد نمونه، رابطه معنادار و مثبت است. بین خودکارآمدی و به زیستی روانشناختی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. همچنین از نظر منبع مهار تحصیلی، خودکارآمدی و به زیستی روانشناختی در بین دانشجویان مجتمع های علوم انسانی، فنی -مهندسی، علوم پایه و هنر و معماری تفاوت معناداری وجود ندارد (P<0/05).پیشنهاد می شود با برگزاری کلاس های آموزشی مهارت های زندگی برای دانشجویان به آنان آموخته شود که شکست های خود را ناشی از عدم تلاش و موفقیت هایشان را ناشی از توانایی های خویش بدانند که در این صورت به زیستی روانشناختی بیشتری را تجربه خواهند کرد.
اثربخشی درمان کیفیت زندگی بر مهرورزی به خود و چشم انداز زمانی به آینده در زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر کیفیت زندگی بر مهرورزی به خود و چشم انداز زمانی به آینده در زنان یائسه بود. گروه نمونه 30 نفر از زنان یائسه 50-55 ساله شهر تهران بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند از فرهنگ سرای معرفت، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل و دوره پیگیری گماشته شدند. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. پرسش نامه های مهرورزی به خود «نف» و چشم انداز زمانی به آینده برادرز، چیو، دیل قبل و بعد و به فاصله 3 ماه پس از مداخله در هر دو گروه اندازه گیری شد. درمان مبتنی بر کیفیت زندگی طی 8 جلسه 120 دقیقه ای برای افراد گروه آزمایش اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده های آزمون از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد درمان مبتنی بر کیفیت زندگی بر افزایش مهرورزی به خود و چشم انداز زمانی به آینده هم پس از روان درمان کیفیت زندگی و هم پس از مدت 3 ماه از پایان روان درمانی در زنان یائسه مؤثر است. براساس نتایج، درمان مبتنی بر کیفیت زندگی می تواند موجب افزایش معنادار مهرورزی به خود و چشم انداز به آینده در زنان یائسه شود.
بررسی وضعیت نگرش دینی و رفتار باروری در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳
68-79
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: رفتار باروری ازجمله تعیین کننده های مهم نوسانات جمعیتی است. کاهش نرخ باروری همراه با سالمندی جمعیت؛ و نیز کاهش نیروی کار جوان، از معضل های مهمی است که جامعه ی ایران در آینده با آن روبه رو خواهد شد. با توجه به اهمیت فراوان موضوع، این پژوهش با هدف تعیین وضعیت نگرش دینی و رفتار باروری در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران صورت گرفته است. روش کار: در این پژوهش مقطعی، جامعه ی آماری شامل همه ی زن ان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است، که 200 نفر از زنان دارای معیارهای ورود، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ی سه قسمتی، حاوی اطلاعات دموگرافیک، پرسش های تعیین کننده ی رفتار باروری و نگرش دینی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و تحلیل واریانس استفاده شد و سطح معنی داری نیز 05/0 در نظر گرفته شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که میانگین ± انحراف معیار سن واح دهای پ ژوهش 6/1 ± 24/29 سال است. همچنین میانگین ± انحراف معیار تعداد افراد خانوار، تعداد فرزندان، سن ازدواج، مدت زمان ازدواج و فاصله ی بین ازدواج و اولین بارداری به ترتیب 79/0 ± 16/3 نفر، 78/0 ± 8/1 نفر، 9/5 ± 5/8 سال، 39/24 ± 74/24 ماه و 47/4 ± 02/21 سال است. علاوه براین، سطح نگرش دینی بیشتر واحدهای پژوهش (5/67 درصد) در حد خوب ارزیابی شده است. نتایج آزمون تحلیل واریانس نیز نشان دهنده ی ارتباط معنادار سطوح مختلف نگرش دینی با رفتار باروری است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت بیشتر اعتقادات دینی در رفتار باروری افراد تأکید می کند. توصیه می شود در اجرای برنامه های آموزشی و مشاوره یی که برای ارتقای رفتار باروری صورت می گیرد، به باورها و اعتقادات دینی افراد توجه ویژه یی شود تا هر دو مقوله ی مهم ارتقا یابند.
کارآمدی بسته آموزشی مهارت های ارتباطی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر رضایتمندی زناشویی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی کارآمدی بسته آموزشی مهارت های ارتباطی مبتنی بر آموزه های اسلامی، بر رضایتمندی زوجین است. این بسته آموزشی شامل مهارت های کلامی (سبک گفت وگو، گوش دادن، ابراز وجود، حل تعارض) و غیرکلامی (همکاری در منزل، رعایت احترام، نظافت و پاکیزگی و روابط جنسی) بوده است. نمونه آماری شامل 30 زوج (60 نفر) از دانشجویان دانشگاه قم و طلاب مرکز خدمات حوزه های علمیه قم، در قالب دو گروه شاهد و آزمایش که هر گروه متشکل از 15 زوج بودند و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند، اجرا گردید. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و پیش آزمون _ پس آزمون بوده است. ابزار پژوهش شامل بسته آموزشی محقق ساخته مهارت های ارتباطی زوجین و فرم کوتاه پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ بوده است. نتیجه تحقیق نشان داد، برنامه آموزشی مهارت های ارتباطی مبتنی بر آموزه های اسلامی در بهبود عامل مدیریت رابطه، بهینه کردن هماهنگی در مسائل مذهبی، برنامه آموزشی، حل تعارض، مدیریت مالی، روابط جنسی، اوقات فراغت، مسائل شخصیتی، خانواده و دوستان، فرزندپروری، نقش های زناشویی مؤثر بوده است. در نهایت، می توان گفت بسته آموزشی مهارت های ارتباطی زوجین مبتنی بر آموزه های اسلامی بر رضایتمندی زوجین تأثیر مثبت و معنادار داشته است.
بررسی میزان شراکت دانشگاه های علوم پزشکی با دیگر بخش ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:هدف این مقاله بررسی میزان شراکت دانشگاه های علوم پزشکی با دیگر بخش های جامعه از نظر اعضای هیئت علمی بود.
شخصیت ضد اجتماعی؛ نقش خلق و خو، سبک های فرزندپروری و طرح واره های ناسازگار اولیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی برازش مدل تبیین اختلال شخصیت ضداجتماعی بر اساس طرح واره ناسازگار اولیه، سبک های فرزندپروری و خلق و خو بود. در این پژوهش، 412 دانشجو (244 پسر و 168 دختر) از دانشگاه های شهر قم به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. پرسش نامه های چند محوری میلون3 (MCMI_III)، طرح واره ناسازگاراولیه یانگ (YSQ-SF)، فرزند پروری یانگ (YPI) و خلق و خوی کلونینجر (TCI) را تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل عامل اکتشافی، تأییدی و معادلات ساختاری بررسی شد. اعتبار و روایی ابزارها، تأیید و مدل ساختاری، از شاخص های برازندگی مطلوب و رضایت بخشی در نمونه پژوهش برخوردار بود. نتایج نشان داد که ضرایب مسیر مستقیم سبک های فرزندپروری و خلق وخو، به اختلال شخصیت ضداجتماعی معنا دارند. اما ضرایب مسیر معرف نقش واسطه ای طرح واره های ناسازگاراولیه معنادار نبودند. علی رغم توان بالای سبک های فرزندپروری و ابعاد خلق وخو در تبیین شخصیت ضداجتماعی، نقش واسطه ای طرح واره های ناسازگار اولیه بین سبک های فرزندپروری و خلق و خو، با شخصیت ضداجتماعی معنادار نبودند. معنادار نبودن نقش واسطه ای طرح واره ها، احتمالاً ناشی از متناظر بودن سبک های فرزندپروری و طر ح واره ها و همبستگی بالای آنهاست.
ارزیابی مدل نقش مهارت حل مسئله اجتماعی و سرمایه روانشناختی بر فرسودگی تحصیلی با میانجی گری کمک طلبی از همسالان و وجدان تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، ارزیابی مدل تبیین فرسودگی تحصیلی براساس متغیرهای حل مسئله اجتماعی، سرمایه روانشناختی، وجدان تحصیلی و کمک طلبی از همسالان بود. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی - همبستگی با تأکید بر روابط علّی ممکن بر پایه مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری را دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی رشته علوم تجربی ناحیه یک اردبیل در سال تحصیلی 1396- 1395 تشکیل دادند. برای نمونه گیری از روش تصادفی طبقه ای نسبتی استفاده شد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 1970 به تعداد 291 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های فرسودگی تحصیلی سالملا-آرو و ناتانن، حل مسئله اجتماعی دیزوریلا، سرمایه روانشناختی لوتانز، وجدان تحصیلی ایلروی و بانتیک و کمک طلبی ریان و پنتریچ بودند. نتایج پژوهش همسو با فرضیه ها نشان دادند مهارت حل مسئله اجتماعی و سرمایه روانشناختی بر فرسودگی تحصیلی اثر منفی دارد. علاوه بر این، اثر منفی کمک طلبی تحصیلی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین حل مسئله اجتماعی و فرسودگی تحصیلی نیز به تأیید رسید. اثر منفی وجدان تحصیلی هم تأیید شد که متغیر میانجی بین سرمایه روانشناختی و فرسودگی تحصیلی بود. در