فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
55-62
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی نقش اساتید معارف اسلامی درارتقاء سلامت اخلاقی دانشجویان پرداخته شده است ، بدین جهت نیازمند تبیین جایگاه اساتید معارف در تفکر اسلامی بوده ، ودر این راستا با مراجعه به متون دینی مشاهده می کنیم استاد وهر فردی که نقش معلمی را ایفاء می کند همانند پیامبراسلام (ص) وظیفه ی تعلیم وتربیت را در سطحی محدودتر به عهده داشته واین وظیفه زمانی معنا پیدا می کند که بین علم واخلاق یا آموزش وپرورش رابطه ای وجود داشته باشد ، لذا به نقل نظرات اندیشمندان مسلمان وغیر مسلمان در جهت پیوند علم واخلاق پرداخته ، واهمیت توجه به اخلاق را در دانشگاه های مختلف دنیا مورد ارزیابی قرار داده ایم ، ودر پایان نتیجه گرفته که در دانشگاه های ایران علاوه بر وجود قوانین رفتاری ، به محتوای اخلاقی در دروس دانشگاهی ونیز عامل انسانی برای انتقال این مفاهیم به دانشجویان ودر نهایت رسیدن به سطحی بالاتر از سلامت اخلاقی توجه ویژه ای شده است .
انگیزش اجتماع یار و عملکرد شغلی: نقش تعدیل کننده انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست در رابطه بین انگیزش اجتماع یار و عملکرد شغلی است.اعضای نمونه پژوهش حاضر شامل 360 نفر (260 مرد و 100 زن) از کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب منطقه اهواز بودند که با استفاده از روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش به پرسشنامه انگیزش اجتماع یار، مقیاس عملکرد تکلیفی مقیاس انگیزش درونی، مقیاس هویت تکلیف ادراک شده و مقیاس صداقت در پرسشنامه قابلیت اعتماد پاسخ دادند و جهت تحلیل داده ها از روش رگرسیون سلسله مراتبی استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که انگیزش اجتماع یار رابطه مثبت و معنی داری با عملکرد شغلی دارد و انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست تعدیل کننده این رابطه هستند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که انگیزش اجتماع یار عامل مهمی در ارتقای سطح عملکرد شغلی کارکنان است و هم چنین این رابطه زمانی قوی تر می شود که افراد از سطح بالاتر انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست برخوردار باشند. بنابراین با ارتقای سطح این متغیرها در کارکنان می توان به میزان بیشتری از آثار مثبت انگیزش اجتماع یار کارکنان در سازمان ها بهره مند شد.
شناسایی مؤلفه های برنامه درسی مبتنی بر وب بر اساس دیدگاه دبیران و کارشناسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارایه الگویی برای تدوین برنامه درسی مبتنی بر وب است. این تحقیق، به صورت توصیفی تحلیلی بوده و با عنایت به پرسش های تحقیق از نوع کاربردی است. جامعه آماری، شامل 524 نفر از دبیران هنرستان های فنی حرفه ای و 58 نفر از کارشناسان علوم تربیتی شهرستان لاهیجان در سال 1393 بود که از این تعداد 308 نفر از دبیران و 58 نفر از کارشناسان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته متشکل از 72 سؤال برنامه درسی مبتنی بر وب است. برای بررسی روایی سازه پرسش نامه، از برآورد کفایت نمونه برداری (KMO) و آزمون کرویت بارتلت که حکایت از وجود شرایط مناسب اجرای تحلیل عاملی دارند، استفاده شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 94/0 برآورد شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون تحلیل عاملی استفاده شد. تحلیل عاملی بر پایه روش تحلیل مؤلفه های اصلی، انجام گرفت و نتایج نشان داد، برنامه درسی مبتنی بر وب، شش مؤلفه اساسی دارد و قابل مدل سازی است. این تعداد مؤلفه ها روی هم 280/51 درصد کل واریانس متغیرها را تبیین می کنند. در مرحله نهایی با استفاده از چرخش Olbimin ماتریس عاملی ساختار ساده عامل ها به دست آمد. عامل ها تحت عناوین اهداف و نیازها، محتوا و منابع، شیوه های یاددهی- یادگیری، اجرا و ارزشیابی نام گذاری شدند. در نهایت با توجه به این شش عامل مؤثر بر برنامه درسی مبتنی بر وب، مدل مفهومی آن طراحی شد.
تأثیر آموزش به کمک بازی رایانه ای دالان سبز در افزایش یادآوری مفاهیم شیمی اول دبیرستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مشکل فراموشی مفاهیم درسی در طول تعطیلات تابستانی و یا عید نوروز در ایران، یکی از دغدغه های اساسی دبیران است. این مقاله، به بررسی تأثیر یک بازی محقق ساخته به نام دالان سبز بر یادآوری مفاهیم شیمی پایه اول متوسطه می پردازد. پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی از نوع شبه آزمایشی است و هدف آن تأثیر آموزش درس شیمی به کمک بازی دالان سبز در سال 1393 بوده است. در این پژوهش، از طرح گروه آزمایش و کنترل با حذف تأثیرات متغیر هم پراش (نمرات اندازه گیری شده پیش آزمون قبل از اعمال هرگونه آزمایش روی فراگیران) استفاده شده است. نمونه های پژوهش حاضر، سه گروه ۳۰ نفری (۹۰ نفر) از یک دبیرستان پسرانه در شهرستان کوهرنگ بوده اند که به دلیل طولانی بودن روند پژوهش و برای به صفر رساندن افت آزمودنی ها از روش نمونه گیری در دسترس، استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS و با تجزیه و تحلیل کوواریانس (آنکوا) انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تأثیر استفاده از بازی دالان سبز نسبت به بازی بدون مفاهیم شیمی، با در نظر گرفتن متغیر هم پراش، تفاوت معنی داری را نشان می دهد. آن چه در این پژوهش نتیجه گیری می شود این است که این بازی نقش ارزنده ای در به یادآوردن مفاهیم درسی داشته است. در نتیجه، می توان از آن برای بهینه کردن اوقات فراغت فراگیران به همراه رضایت خاطر آنان استفاده کرد.
تأثیر تعهد دینی، دلبستگی دینی و همدلی بر پرخاشگری در بین دانش آموزان مقطع دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی رابطه بین تعهد دینی و دلبستگی دینی با پرخاشگری است، که همدلی نیز به عنوان متغیر واسطه ای در نظر گرفته شده است. روش پژوهش همبستگی است و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان دوره دبیرستان شهر اصفهان تشکیل می دهند. نمونه آماری شامل 321 دانش آموز دبیرستانی است که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مطالعه شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه پرخاشگری راین (2006)، تعهد دینی ورتینگتون (2003)، دلبستگی دینی هیل و هود (1999)، همدلی دیوید (1983) و پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادله ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم تعهد دینی بر همدلی 07/0 و اثر مستقیم دلبستگی دینی بر همدلی 25/0است (01/0≥p) و اثر مستقیم همدلی بر پرخاشگری 33/0- است (01/0≥p)؛ در حالی که اثر غیرمستقیم تعهد دینی بر پرخاشگری 0231/0- و اثر غیرمستقیم دلبستگی دینی بر پرخاشگری 74/21 است که نشان دهنده رابطه معکوس بین تعهد دینی و دلبستگی دینی با پرخاشگری بود و یافته های مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که مدل با داده ها برازش دارد؛ هر چند تأثیر تعهد دینی بر همدلی تأیید نشد.
رابطه دینداری و حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله با تنیدگی در مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مرتبط با منابع مقابله ای مادران کودکان استثنایی به علت در معرض تنیدگی بودن این افراد واجد اهمیت است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دینداری و حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله با تنیدگی در مادران کودکان استثنایی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن همه مادران کودکان استثنایی شهرستان آستارا بود. داده های پژوهش از 67 نفر که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، جمع آوری گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های عمل به باورهای دینی، شیوه های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دینداری و راهبردهای مقابله با تنیدگی رابطه وجود دارد و رابطه بین حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله ای نیز معنادار بود. همچنین هر دو متغیر قادر به پیش بینی شیوه های مقابله ای در مادران کودکان استثنایی بودند. شیوه های مقابله با تنیدگی مادران کودکان استثنایی توسط متغیرهای دینداری و حمایت اجتماعی به خوبی قابل پیش بینی است. بنابراین، پیشنهاد می شود جهت کاهش تنیدگی و نیز ارتقاء شیوه های مقابله ای در این افراد، نقش دینداری و حمایت اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
بررسی اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی برافزایش خوشبینی در زنان باردار دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی (MBCT) بر افزایش خوشبینی زنان باردار دیابتی است.
روش: روش پژوهش آزمایشی است و جامعه مورد مطالعه این پژوهش، زنان باردار دیابتی در قسمت دیابت بیمارستان توحید در سال 91-92 که به کلینیک دیابت مراجعه نموده و در شهرستان سنندج زندگی می کنند و نمونه تحقیق شامل 30 نفرخانم باردار دیابتی بودند که به طور تصادفی ساده انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمایش، آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی (MBCT) ارائه شد ولی هیچ آموزشی در گروه کنترل ارائه نگردید. هر دو گروه از طریق پیش آزمون و پس از آموزش از طریق پس آزمون مورد سنجش قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه خوش بینی - بدبینی سلیگمن بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس این پژوهش، تفاوت معنی داری را بین دو گروه آزمایش و کنترل نشان می دهد. آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی (MBCT) در گروه آزمایش، نمرات مقیاس خوش بینی را به طور معنی داری افزایش داده است.
نتیجه گیری: برنامه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی (MBCT) می تواند از برنامه های مداخلاتی در جمعیت زنان باردار دیابتی قرار گیرد و خوش بینی آنها افزایش دهد.
بررسی مراحل تحول بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رشد و تحول انسان تدریجی و دارای مراحل است. در هریک از این مراحل، ساختار روانی، ویژگی ها و رفتار انسان متفاوت از مرحله قبل است. شناخت این مراحل از این جهت اهمیت دارد که به مدد همین مراحل می توان انواع مشخصی از تربیت را تعریف و طراحی کرده، اصول و شیوه های مختلفی را برای تربیت به کار برد. بسیاری از دانشمندان نیز تحقیقات خود را به بررسی و شناسایی این مراحل معطوف داشته اند. از این رو جست وجوی این موضوع در متون دینی و شناسایی مراحل رشد و تحول انسان از منظر دین، برای جامعه علمی و دینی بسیار حائز اهمیت است. سؤال این است که متون دینی، عمر و زندگی را چگونه تقسیم، مرحله بندی و توصیف کرده است؟ روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و توصیفی- استنباطی است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که دین، عمر انسان را به سه مرحله کلی و نُه زیرمرحله تقسیم می کند. دوران ضعف اولیه، شامل مراحل حمل، رضاع، قبل از تمیز و مرحله تمیز است. دوران قوت، شامل مراحل نوجوانی، شباب و کهولت و دوران ضعف ثانویه، شامل مراحل شیخوخیت و ارذل العمر می باشد.
پیش بینی کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان تحت شیمی درمانی بر مبنای عوامل روان شناختی، طبی و جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مبتلایان به سرطان پستان دچار مشکلات زیادی در حیطه سلامت روان می شوند که اختلال در کیفیت زندگی از مهم ترین پیامدهای آن می باشد. مطالعه حاضر با هدف تبیین نقش پیش بین عوامل روانشناختی، طبی و جمعیت شناختی درکیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان تحت شیمی درمانی طراحی گردیده است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود که به شکل مقطعی اجرا شد. نمونه مورد پژوهش در این مطالعه متشکل از 341 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که با روش نمونه گیری آسان وارد مطالعه شدند. ابزارگردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) وکیفیت زندگی 36 سؤالی (SF-36) بود. جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS نسخه بیستم و روش های آمار توصیفی، آنالیز واریانس، آزمون تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و تحلیل رگرس یون خطی چندگانه، استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج مطالعه حاضر، کیفیت زندگی اکثریت (51درصد) واحدهای مورد پژوهش متوسط (66-34) بود. در زمینه وضعیت سلام ت روان مبتلایان، میانگین «اختلال درعملکرداجتماعی» ازحیطه سلامت روان30/4±7/9 بودکه از سایرحیطه ها بیشتر است. بنابراین سرطان پستان بیشترین اثر را بر عملکرداجتماعی بیماران گذاشته است.
بر اساس یافته های مطالعه حاضر، ارتباط آماری معنی داری بین کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان با سلامت روان، خستگی، تعداد جلسات شیمی درمانی و میزان تحصیلات ایشان وجود داشت. بر اساس نتایج تحلیل رگرس یون، 41 درصد از واریانس نمرات کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان به وسیله متغیرهای سلامت روان، خستگی، تعداد جلسات شیمی درمانی و میزان تحصیلات تبیین گردید(0/41R2 = ).
نتیجه گیری:
بر اساس یافته های مطالعه حاضر، کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان را می توان در قالب یک معادله رگرسیون به وسیله متغیرهای سلامت روان، خستگی، تعداد جلسات شیمی درمانی و میزان تحصیلات پیش بینی کرد.
مقایسه اثربخشی هنردرمانی گروهی و بازی درمانی عروسکی بر مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی / نارسایی توجه
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه رایج ترین اختلال عصب تحولی در کودکی است که سبب ایجاد مشکلات در توانایی های اجتماعی، تحصیلی، و زندگی خانوادگی فرد می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر هنردرمانی گروهی و بازی درمانی عروسکی در ارتقای مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/نارسایی توجه بود.
روش: پژوهش حاضر نیمه آ زمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه دوم تا ششم مدارس کرمانشاه بود که از این میان 24 نفر به روش تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی جای دهی شدند. پرسش نامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) جهت بررسی مهارت های اجتماعی کودکان مورد استفاده قرار گرفت. پس از اجرای پیش آزمون، یک گروه آزمایش 9 جلسه 45 تا 60 دقیقه ای هنردرمانی گروهی و گروه آزمایشی دوم 10 جلسه 45 دقیقه ای بازی درمانی عروسکی را دریافت کردند. پس از مداخله مهارت های اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفته و داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد هر دو گروه آزمایش افزایش معنی داری در میزان مهارت های اجتماعی و خرده مقیاس های آن داشته و این افزایش در گروه هنردرمانی بیشتر از گروه بازی درمانی بود (0/001).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که هنردرمانی و بازی درمانی می توانند به عنوان یک شیوه درمانی در آموزش مهارت های اجتماعی این کودکان به کار برده شوند.
تاثیر مصرف مواد بر مدت بستری، نقص هوشیاری و سطوح استقلال حرکتی و شناختی بیماران آسیب مغزی تروماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه تاثیر مصرف مواد بر مدت بستری، نقص هوشیاری و سطوح استقلال حرکتی و شناختی بیماران آسیب مغزی تروماتیک صورت پذیرفت. روش : در مجموع، 185 بیمار آسیب مغزی تروماتیک با میانگین سنی42/17 ± 46/37 سال در دو گروه واجد (35n=) و فاقد مصرف مواد (150n=) در بخش اورژانس و جراحی اعصاب و مراقبت ویژه بیمارستان پورسینای رشت به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و با استفاده از سیاهه اطلاعات جمعیت شناختی و بیمارستانی و مقیاس استقلال کارکردی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه بیماران آسیب مغزی تروماتیک واجد و فاقد مصرف مواد از نظر مدت بستری در بخش جراحی اعصاب، مدت کلی بستری در بیمارستان و میزان استقلال شناختی تفاوت وجود دارد (05/0P<). با این وجود بین این دو گروه از نظر متغیرهای مدت زمان بستری در بخش مراقبت های ویژه و استقلال حرکتی تفاوت مشاهده نشد (05/0P>). همچنین نتایج نشان داد گروه بیماران آسیب مغزی تروماتیک واجد مصرف مواد نسبت به گروه مقابل نقص هوشیاری بیشتری را تجربه می کنند (01/0 P<). نتیجه گیری: این مطالعه تاثیر مصرف مواد را در افزایش مدت بستری، تشدید نقص هوشیاری و تخریب استقلال شناختی بیماران آسیب مغزی تروماتیک نشان داد. تلویحات بالینی پژوهش حاضر مورد بحث قرار گرفته است.
پیش بینی احساس غربت دانشجویان جدیدالورود بر اساس سبک های دلبستگی و امیدواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، پیش بینی میزان احساس غربت در دانشجویان جدیدالورود بر اساس سبک های دلبستگی و امیدواری بود. به این منظور 170 دانشجوی سال اولی دانشگاه بوعلی سینای همدان به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987)، مقیاس امیدواری حوزه های خاص سیمپسون (1999) و احساس غربت آرچر و همکاران (1998) روی آنان اجرا شد. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون های رگرسیون سلسله مراتبی و تحلیل کوواریانس صورت گرفت. آزمون رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که متغیر پیش بین دلبستگی ایمن به طور معنادار و منفی در کاهش احساس غربت نقش داشت (0001/0p<)؛ فرای آن، امیدواری نیز توانست به طور معنادار و منفی احساس غربت را پیش بینی کند (002/0p<). نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که اثر جنسیت با کنترل متغیرهای امیدواری و سبک های دلبستگی بر روی احساس غربت معنادار بود؛ به طوری که دانشجویان دختر میزان احساس غربت بیشتری را نسبت به دانشجویان پسر تجربه می کردند (004/0p<). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که سبک دلبستگی ایمن، امیدواری و جنسیت (مرد) از عوامل مؤثر در کاهش احساس غربت در دانشجویان جدید الورود هستند.
مطالعه تجربیات دبیران دوره متوسطه شهر تبریز از ارزشیابی مستمر: یک مطالعه پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجربیات دبیران دوره متوسطه از ارزشیابی مستمر انجام شد. این مطالعه به شیوه کیفی و به روش پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه نیمه سازمان یافته با 24دبیر انجام پذیرفت. مصاحبه ها ضبط شده، سپس به صورت کتبی پیاده گشته و به روش پیشنهادی اسمیت(1995) مورد تجزیه و تحیل قرار گرفتند. جهت افزایش دقت و استحکام و این همانی یافته ها از بررسی دقیق و مشاهده مداوم در تمام مراحل پژوهشی، نظرات تکمیلی همکاران ، مرور و بازنگری دست نوشته ها توسط مشارکت کنندگان استفاده شد. یافته های حاصل از تجربیات دبیران در هشت مضمون اصلی «عوامل مخدوش کننده ارزشیابی مستمر»، «مشکلات معلمان در ارزشیابی مستمر»، «عدم تناسب ساختار و مقررات نظام آموزشی با ارزشیابی مستمر»، «خطاهای رایج در ارزشیابی مستمر»، «ماهیت استانداردسازی در ارزشیابی مستمر»، «نکات قوت»، «موانع اجرایی»، «معایب ارزشیابی» و چندین مضمون فرعی خلاصه گردید. یافته های حاصل از مطالعه می توانند تصویری روشن از تجربه دبیران در خصوص ارزشیابی مستمر ارائه دهند.
هوش اخلاقی و ساخت آزمون اولیة آن بر اساس منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که با هدف شناسایی مؤلفه های هوش اخلاقی و ساخت آزمون اولیة آن بر اساس منابع اسلامی انجام گرفت، از نوع پژوهش های بنیادی بوده و در آن از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعة آماری این پژوهش را تمامی دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی? و طلاب جامعة الزهراء? در سال تحصیلی 1395-1394 تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری در دسترس، 100 نفر انتخاب شدند. محقق پس از مطالعه، یادداشت برداری، سازماندهی و تجزیه و تحلیل منابع اسلامی و روان شناختی، مهم ترین فضائل اخلاقی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. مؤلفه های هوش اخلاقی بر اساس معیارهای مکارم، محاسن و معالی در حوزة اخلاق، به هفده ویژگی رسید و در سه دستة الهی، فردی و اجتماعی تقسیم گردید. برای بررسی میزان مطابقت مستندات اسلامی با مؤلفه های هوش اخلاقی از نظر کارشناسان خبرة دین استفاده شد. میانگین کل 7/3 نشانگر موافقت 92 درصدی کارشناسان در خصوص تطابق مستندات با مؤلفه هاست. هماهنگی میان مستندات با گویه ها، میانگینی در حد 51/3 بدست داد. جهت سنجش روایی ملاک، آزمون محقق ساخته به همراه آزمون هوش اخلاقی (MCI) اجرا شد. همبستگی دو آزمون با 84/0 نشان دهندة روایی بالای آزمون است. مؤلفه های آزمون هوش اخلاقی اسلامی با کل آزمون، همبستگی بالا و با یکدیگر همبستگی مثبت و پایین داشتند که نشان دهندة روایی سازة آزمون محقق ساخته است. اعتبار آزمون بواسطة بررسی همسانی درونی پرسش نامه با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و نتیجة آن در سطح 96/0 به دست آمد. دونیمه سازی نیز اعتباری در حد 93/0 تا 95/0 به دست داد. نتایج تحقیق نشان می دهد که پرسش نامه تهیه شده از اعتبار و روایی مطلوبی برخوردار است.
اختلالات اسکلتی-عضلانی و نشانگان فرسودگی شغلی در کارکنان اتاق های عمل عمومی بیمارستان های دولتی و خصوصی شهر تهران
حوزههای تخصصی:
اختلالات اسکلتی- عضلانی در بروز نشانگان فرسودگی شغلی نقش اساسی دارد. در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین این دو متغیر در بیمارستان های دولتی و خصوصی شهر تهران پرداخته شد. از کل 136 بیمارستان، تعداد 25 بیمارستان (15 دولتی و 10 خصوصی) به طور تصادفی انتخاب شدند، سپس گروه نمونه شامل 234 نفر از کارکنان اتاق های عمل عمومی از هر دو نوع بیمارستان به شیوه در دسترس در مطالعه شرکت کردند و به پرسشنامه های نوردیک و مسلچ پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین اختلالات اسکلتی- عضلانی با خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و عدم کفایت فردی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. بر این اساس سیستم های بهداشتی و درمانی با اتخاذ رویکردهای ارگونومیک و روان شناختی می توانند در کاهش تأثیرات منفی اختلالات اسکلتی- عضلانی و افزایش سلامت جسمانی و روانی کارکنان و به تبع آن کل جامعه نقش مهمی داشته باشند.
بررسی رابطه بین «هوش معنوی» و «تعهد سازمانی» دبیران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه هوش معنوی با تعهد سازمانی و روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری دبیران تربیت بدنی آموزش و پرورش ناحیه چهار شهر اصفهان بودند که تعداد هشتاد نفر از آنان براساس فرمول کوکران و به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه استاندارد هوش معنوی کینگ (2008) و پرسشنامه تعهد سازمانی می یر (1985) هرکدام با 24 سوال بسته پاسخ در طیف پنج درجه ایی لیکرت و به ترتیب با پایایی 88/0 و79/0 براساس آلفای کرونباخ استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل واریانس نشان داد: بین هوش معنوی و تعهد سازمانی در سطح r=030) ،(p<0.05 رابطه معنا داری وجود دارد. بین ابعاد هوش معنوی و تعهد سازمانی رابطه وجود دارد، اما این رابطه در بعدهای معناسازی شخصی، آگاهی متعالی و گسترش خودآگاهی با تعهد سازمانی معنا دار نبوده است. از بین ابعاد هوش معنوی تفکر انتقادی وجودی در گام اول باعث تعهد سازمانی می باشد
بررسی نگرش معلمان در راستای کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در امر آموزش، در حال گسترش است. این پژوهش، با هدف بررسی نگرش معلمان نسبت به به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش از دیدگاه معلمان در سال تحصیلی 93-92 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه معلمان مقطع متوسطه شهر کرج می باشد که 300 نفر با توجه به جدول کرجسی مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محققساخته استفاده شد، که روایی آن توسط جمعی از استادان رشته تکنولوژی آموزشی و متخصصان تایید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ قابل قبول (0/89) برآورد گردید. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که نگرش معلمان نسبت به به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند آموزش، مثبت است. همچنین، تحلیل آمار استنباطی داده ها نشان داد که میان متغیر های جنسیت و نگرش آنها نسبت به کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش، تفاوت معنادار نیست. اما، میان متغیرهای سابقه تدریس، سن، میزان تحصیلات و نگرش آنها نسبت به کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش، تفاوت معنادار است.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی وجودی با هنر درمانی گروهی بر کاهش اضطراب هستی شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه وبررسی میزان تاثیرگذاری دو روش گروه درمانی وجودی و هنردرمانی بر اضطراب هستی شناسانه.
روش: تعداد ۳۶ زن هنرمند در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل به صورت جایگزینی تصادفی قرار گرفتند. گروه های آزمایشی دو مداخله متفاوت را طی ۱۰ جلسه هفتگی دریافت نمودند. هر سه گروه با آزمون اضطراب گود و گود قبل و بعد از مداخلات مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از کوواریانس تک متغییره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که در هردو گروه درمان هستی شناسانه و هنردرمانی نسبت به گروه کنترل اضطراب هستی گرایانه بطور معناداری کاهش یافته است(۹۵/۰). ولی اثربخشی دو گروه مداخله از نظر آماری تفاوت معنادار نداشته است. بنابراین می توان به این نتیجه رسید که گروه درمانی هستی شناسانه و هنردرمانی به یک میزان در درمان اضطراب وجودی مؤثرند.
پیش بینی تغییرات ادراک خارش در بیماری های مزمن پوستی بر اساس ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خارش، علامت اصلی بسیاری از بیماری های پوستی است که تاثیر زیادی بر کیفیت زندگی بیماران دارد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی تغییرات ادراک خارش در بیماری های مزمن پوستی بر اساس ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی بود.
روش کار: در این مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی تعداد 200 بیمار با تشخیص بیماری های پسوریازیس، درماتیت آتوپیک و کهیر مزمن که طی فصول تابستان و پاییز 1393 به کلینیک پوست بیمارستان های امام رضا (ع) و قائم (عج) مشهد و بخش نوردرمانی مراجعه کرده بودند، در صورت دارا بودن شرایط ورود پس از اعلام رضایت در پژوهش شرکت کردند. داوطلبان به پرسش نامه های تیپ شخصیتیD، خودآگاهی و پرسش نامه ی اضطراب و افسردگی بیمارستانی پاسخ دادند. برای بررسی ادراک خارش از مقیاس آنالوگ دیداری و پرسش نامه ی کیفیت زندگی مبتلایان به خارش استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری داده ها محاسبه گردید.
یافته ها: ویژگی های شخصیتی و آشفتگی های روان شناختی در مجموع می توانند 5/70 درصد از واریانس ادراک خارش را تبیین نمایند. در این میان افسردگی (0001/0P<)، خلق منفی (0001/0P<)، خودآگاهی عمومی (004/0P<) و بازداری اجتماعی (009/0 P<) بیشترین سهم را داشته اند.
نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی در ادراک خارش اثرگذار هستند.