فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۶۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر کاهش افسردگی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان بود. بدین منظور 40 نفر انتخاب و به عنوان نمونه منظور گردیدند. روش تحقیق در این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود و از مقیاس هامیلتون (1960) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. برنامه آموزش خودکنترلی هیجانی طی 10 جلسه 60 دقیقه ای و در مدت پنج هفتة متوالی به دانشجویان ارائه گردید. بدین منظور نمونه تحقیق به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. گروه آزمایشی، تحت آموزش خودکنترلی هیجانی قرار گرفت، درحالی که گروه گواه در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کوواریانس) به وسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس و در سطح 05/0> pبرای گروه وابسته به منظور تعیین اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی نشان داد که این کاربندی توانسته است به عنوان مداخله ای مؤثر موجب کاهش افسردگی دانشجویان هم در مرحله آزمایش و هم در مرحله پیگیری شود.
مطالعه ارتباط نظریه ذهن با ناگویی هیجانی در یک گروه غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظریه ذهن به عنوان یک توانایی شناخت اجتماعی و ناگویی هیجانی به عنوان یک ناتوانایی در شناسایی هیجانات در خود و دیگران، از مؤلفه های مهم شناخت اجتماعی هستند که به نظر می رسد به جهت هم پوشی ساختاری در مکان های مغزی و هم پوشی کارکردی می توانند در ارتباط باهم موردتوجه قرار گیرند. هدف: مطالعه حاضر، یک پژوهش توصیفی- همبستگی است که باهدف بررسی ارتباط نظریه ذهن و ناگویی هیجانی در یک گروه غیر بالینی انجام یافت. نمونه پژوهش، شامل 233 دانشجو بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله-ای از دانشگاه های شهرستان بناب انتخاب شدند و آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم (RMET) و پرسشنامه ناگویی هیجانی TAS-20 را پاسخ دادند. یافته ها: داده ها با آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نقش پیش بینی کنندگی ناگویی هیجانی را در ارتباط با توانایی نظریه ذهن تأیید کردند. از میان زیر مؤلفه های ناگویی هیجانی، تفکر عینی سهم توانمندی در پیش بینی توانایی نظریه ذهن داشت (001/0 P
مقایسه احساس تنهایی، تنظیم هیجانی و رضایت از تصویر بدنی در کاربران شبکه های اجتماعی مجازی بر اساس جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی در ایرانیان افزایش یافته است. هدف این پژوهش مقایسه برخی از علل گرایش به استفاده از این شبکههای اجتماعی (رضایت از تصویر بدن، تنظیم هیجان و احساس تنهایی) در دانشجویان دختر و پسر بود. روش این پژوهش از نوع علّی- مقایسهای است. جامعهی این پژوهش، کلیهدانشجویان دختر و پسر خوابگاهی دانشگاه خوارزمی واحد کرج در 94 بودند که از این بین 97 نفر دانشجو ( 48 نفر - سال تحصیلی 93 دختر و 49 نفر پسر) به صورت دردسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از فرم کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی اجتماعی- عاطفی بزرگسالان، مقیاس رضایت از تصویر بدنی و خرده مقیاس تنظیمهیجان پرسشنامه هوش هیجانی استفاده شد یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که دو گروه در رضایت از تصویر بدن تفاوت معناداری نداشتند؛ اما میانگین تنظیم هیجانی و احساس تنهایی کلی و تنهایی اجتماعی و عاطفی در گروه دختران به گونهی معناداری بیشتر بود؛ بنابراین تنظیم هیجانی و احساس تنهایی به نظر میرسد در استفادهی بیشتر دختران از شبکه های اجتماعی نقش دارد.
اثربخشی آموزش امید درمانی بر به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس در زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به عنوان یک پدیده شوم اجتماعی اثرات مخرب فراوانی از جمله استرس بر فرد معتاد و خانواده و به ویژه همسر وی دارد. آنچه که سلامت رفتار را با خطر روبرو می سازد، شیوه ارزیابی فرد از استرس و روش های مقابله با آن می باشد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش امید درمانی بر به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس در زنان دارای همسر معتاد انجام شده است.مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی(پیش آزمون- پس آزمون) با گروه کنترل و آزمون پیگیری می باشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس بر روی 30 زن دارای همسر معتاد در شیراز اجرا شد و این تعداد به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، چک لیست شیوه های مقابله با استرس (کارور، شیر و وینتراپ، 1989) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ویرایش 17 نرم افزار SPSS، از تحلیل کوواریانس و آزمون t همبسته استفاده شد.نتایج حاصل نشان داد آموزش امید درمانی بر به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس در سطح معناداری 001/0 P<مؤثر است، این نتایج در دوره پیگیری نیز پایدار بودند. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش می توان از آموزش امید درمانی به عنوان یکی از روش های کمک به زنان دارای همسر معتاد برای به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس هایشان استفاده کرد
رابطه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و هم جوشی فکر با مشکلات بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بروز مشکلات بین فردی در بسیاری از اختلال های روان شناختی منجر به راه اندازی پژوهش های وسیع در این حیطه شده است. هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و هم جوشی فکر با مشکلات بین فردی بود.
روش : در چارچوب طرح همبستگی، 300 نفر(150نفر دختر و150نفر پسر) از دانشجویان به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و توسط پرسش نامه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان، پرسش نامه هم جوشی فکر و پرسش نامه مشکلات بین فردی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون چندمتغیری به شیوه گام به گام تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج حاکی از وجود همبستگی مثبت بین راهبردهای سازش نایافته نظم جویی شناختی هیجان و مؤلفه های هم جوشی فکر با بیشتر ابعاد مشکلات بین فردی بود، درحالی که این رابطه برای راهبردهای سازش یافته نظم جویی شناختی هیجان، منفی بود. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر نقش پیش بین کننده قوی راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و مولفه های هم جوشی فکر برای بیشتر ابعاد مشکلات بین فردی بود.
نتیجه گیری: راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان سازش نایافته و همجوشی فکر از همبسته های روان شناختی مشکلات بین فردی است. این یافته ها می تواند واجد تلویحات بنیادی و کاربردی در حوزه روان درمانی و سایر زمینه های آموزشی و مداخلاتی باشد.
نقش ظرفیت خودمهارگری و خودنظم بخشی در تبیین شادزیستی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تعیین رابطه ظرفیت خودمهارگری، و خودنظم بخشی با شادزیستی انجام شد. جامعه مورد مطالعه را تمامی دانشجویان دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 91-1390 تشکیل می دادند که از میان آن ها نمونه ای به حجم 187 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودمهارگری، راهبردهای خودنظم بخشی عاطفی و شادزیستی آکسفورد استفاده شد. نتایج نشان داد بین نمره کل شادزیستی و خرده مقیاس های تجربه مثبت و احساس مثبت آن با ظرفیت خودمهارگری و راهبردهای خودنظم بخشی (شامل شناختی، رفتاری، تمرکز بر تغییر عاطفه و افزایش عاطفه مثبت) رابطه مثبت معنا دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای ظرفیت خودمهارگری و راهبرد افزایش عواطف مثبت قادر هستند 17% از واریانس کل شادزیستی دانشجویان را تبیین کنند. همچنین نتایج آزمون تی نشان داد بین نمره کل شادزیستی و خرده مقیاس های آن در دانشجویان مجرد و متأهل تفاوت معنادار وجود دارد.بر اساس یافته های این پژوهش به کارگیری ظرفیت خودمهارگری و خود نظم بخشی می تواند موجب شادزیستی شود.
رابطة سبک های یادگیری کلب و هیجان های مثبت و منفی تحصیلی با یادگیری خودگردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سبک های یادگیری کلب، هیجان های مثبت و منفی تحصیلی با یادگیری خودگردان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و در قالب یک طرح همبستگی است. جامعة آماری، کلیة دانش آموزان دبیرستان های شهر سقز (7000 نفر) در سال تحصیلی 93 -1392 بودند. جهت دستیابی به اهداف پژوهش، تعداد 363 نفر (182 دختر و 181 پسر) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، به عنوان نمونة مورد مطالعه، از این جامعه انتخاب شدند؛ و از آنها خواسته شد تا به پرسش نامه های هیجان های تحصیلی پکران، گوئتز و فرینزل (2005)، راهبردهای یادگیری خودگردان پینتریچ و دی گروت (1990) و سبک های یادگیری کلب (2007) پاسخ دهند. داده های پژوهش با استفاده از میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که رابطة بین سبک های یادگیری کلب و یادگیری خودگردان، معنادار نیست. رابطة بین لذت از کلاس و امیدواری با یادگیری خودگردان مثبت و معنادار است. همچنین رابطة اضطراب، خستگی و عصبانیت با یادگیری خودگردان منفی و معنادار است. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام، سبک های یادگیری و هیجان های تحصیلی 29 درصد تغییرات مربوط به یادگیری خودگردان را تبیین می کنند. هیجان های تحصیلی قادر به پیش بینی یادگیری خودگردان هستند که از میان آنها متغیر لذت از کلاس بالاترین قدرت پیش بینی کنندگی را دارد.
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر رضایت از زندگی (مطالعه موردی دانشجویان پیام نور شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت از زندگی بیانگر نگرش مثبت فرد نسبت به جهانی است که در آن زندگی می کند و در واقع همان احساس خشنودی است. رضایت از زندگی به متغیرهای متفاوتی بستگی دارد که یک سوی این نیازها به حکومت، سوی دیگر آن به جامعه و در نهایت به خود شخص بر می گردد. مسئله اصلی این است که با توجه به تغییرات سریعی که هر روز در جامعه اتفاق می افتد، رضایت از زندگی در حال حاضر چگونه است و تابع چه متغیرهای می باشد؟ از این رو هدف این مطالعه بررسی عوامل اجتماعی موثر بر رضایت از زندگی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد شفت استان گیلان بوده است. در چارچوب نظری این تحقیق از نظریه های روانشناسی، روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی استفاده شده است. روش تحقیق، پیمایش بوده و به منظور جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد شفت تشکیل می دهند و حجم نمونه تحقیق 173 نفر بوده که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شداند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 20 spss و بکارگیری آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. در این پژوهش رضایت از زندگی به عنوان متغیر وابسته و پذیرش اجتماعی، امید و خوشبینی، ویژگی های شخصیتی، جنسیت و وضعیت تاهل به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است. نتایج حاکی از آن است که رضایت از زندگی 3/50 درصد پاسخگویان در حد متوسط ، در مقابل 4/12 درصد پاسخگویان رضایت کمی از زندگی داشتند و 3/37 پاسخگویان رضایت زیادی از زندگی خود داشتند. در این مطالعه بین متغیرهای پذیرش اجتماعی، ویژگی های شخصیتی و وضعیت تاهل با رضایت از زندگی رابطه معنادار وجود دارد.
مقایسه سبک های دل بستگی و راهبردهای تنظیم هیجان در افراد مصرف کننده مواد و افراد غیر مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دلبستگی و هیجان های افراد از عوامل مهم برای روی آوردن به اعتیاد است. هدف از این پژوهش، مقایسه سبک های دلبستگی و راهبردهای تنظیم هیجان در افراد مصرف کننده مواد و افراد غیر مصرف کننده بود.
روش: پژوهش حاضر بر اساس شیوه ی گرداوری داده ها، توصیفی و از نوع علّی مقایسه ای است. جامعه پژوهش، شامل کلیه ی مصرف کنندگان مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر سمنان و حجم نمونه 60 نفر (30 نفر مصرف کننده ی مواد و 30 نفر غیر مصرف کننده) بود. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های سبک دلبستگی بزرگسالان و راهبردهای تنظیم هیجان استفاده شد . داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-18 و به روش تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
یافته ها: نتایج حاکی از تفاوت معنادار (در سطح 05/0 > (p بین میانگین نمرات افراد مصرف کننده مواد و افراد غیر مصرف کننده در متغیرهای سبک دلبستگی دوسوگرایی و نیز راهبردهای تنظیم هیجان سرکوبی بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، آموزش در زمینه تنظیم مناسب هیجان و ایجاد یک سیستم حمایتی اجتماعی – خانوادگی و احساس ایمنی در روابط اجتماعی جهت ترمیم سبک دلبستگی های ناایمنی که افراد مصرف کننده مواد دارند، می تواند در بازتوانی و ترک مواد کمک کننده باشد.
بررسی تفاوت ویژگی های شخصیتی و امید در میان دانش آموزان مرتبط و غیرمرتبط با جنس مخالف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تفاوت ویژگی های شخصیتی و امید در میان دانش آموزان مرتبط و غیرمرتبط با جنس مخالف پرداخته است. حجم نمونة پژوهش 316 نفر از دانش آموزان دبیرستان های شهرستان رباط کریم است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. پژوهش از نوع مطالعه کمی همبستگی است. ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسش نامة 13 سؤالی ارتباط با جنس مخالف، پرسش نامة 90 سؤالی شخصیتی «آیسنک» و پرسش نامة 12 سؤالی «امید» اشنایدر است. داده ها بر اساس آزمون خی دو و آزمون t مستقل تحلیل شد. یافته ها حکایت از آن دارد که پسران بیش از دختران وارد ارتباط با جنس مخالف می شوند. همچنین ارتباط با جنس مخالف با افزایش ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، روان گسسته گرایی، برون گرایی، و کاهش امید، همبسته است. یافتة دیگر اینکه شدت روان گسسته گرایی در افرادی که ارتباط جنسی را تجربه کرده اند بیشتر است. بنابراین، خودمهارگری جنسی تأکید شده است.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر شادکامی و بهزیستی روانشناختی افراد دارای نشانه های افسردگی: مطالعه تک آزمودنی با چند خط پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه ی کارآمدی روان درمانی مثبت گرا برای افزایش بهزیستی روانشناختی در افراد دارای علایم و نشانه های افسردگی در فرهنگ ایرانی است. بدین منظور از طرح تک آزمودنی چند خط پایه با دوره پیگیری استفاده شد. برای انجام این پژوهش ابتدا از بین افراد دارای علایم و نشانه های افسردگی که به یک مرکز مشاوره در تهران مراجعه کرده بودند و ملاک های ورود و خروج در پژوهش حاضر را دارا بودند و برای شرکت در پژوهش اعلام آمادگی کردند، 3 نفر به شیوه نمونه-گیری هدفمند انتخاب شدند. برای هر کدام از شرکت کنندگان به صورت تصادفی بین 3 تا 7 هفته مرحله خط پایه در نظر گرفته شد. درمان به صورت انفرادی بر اساس دستورالعمل سلیگمن و همکاران (2006) در 6 جلسه توسط پژوهشگر انجام گرفت. ارزیابی ها با استفاده از پرسش نامه افسردگی بکویرایش دوم(بک و دیگران، 1996) پرسشنامه شادکامی آکسفورد(آرگایل و دیگران، 1995)، آزمونجهت گیری های شادکامی (پترسون و دیگران، 2005)، مقیاس رضایت از زندگی (دینر و دیگران، 1985) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (ریف، 1995) در مرحله خط پایه، جلسات درمان و دو ماه بعد از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. یافته ها نشان می دهد که هر سه مراجع با شروع درمان روند کاهشی معناداری را در طراز نمرات افسردگی نشان می دهند (71 درصد). همچنین هر سه مراجع روند افزایشی معناداری را در طراز نمرات بهزیستی روانشناختی (21 درصد)، شادکامی (46 درصد) و رضایت از زندگی (61 درصد) نشان می دهند. این نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است. بر این اساس، به نظر می رسد روان درمانی مثبت گرا یک درمان کوتاه مدّت مؤثر برای کاهش علایم و نشانه های افسردگی و افزایش بهزیستی روانشناختی در فرهنگ ایرانی است.
مقایسه ی میزان رضایت از زندگی دانش آموزان با اختلالات بینایی و بدون اختلالات بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان رضایت از زندگی دانش آموزان با اختلالات بینایی و بدون اختلالات بینایی بود.
روش : نمونه پژوهش 120 (56 پسر و 64 دختر) دانش آموز مدارس تلفیقی مقطع راهنمایی و دبیرستان در سال تحصیلی 90-91 در شهر شیراز بود، که 60 دانش آموز با اختلال بینایی و 60 دانش آموز بدون اختلال بینایی را شامل می شد. به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس چندگانه رضایت از زندگی (هیوبنر، 2001) استفاده گردید. پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ، و روایی آن از طریق همبستگی مؤلفه های پرسشنامه با یکدیگر و نمره کل به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با محاسبه t-test مستقل صورت گرفت.
یافته ها : نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که دو گروه دانش آموزان با اختلالات بینایی و بدون اختلالات بینایی در هیچ یک از مؤلفه های رضایت از زندگی (خانواده، دوستان، مدرسه، محل زندگی و خود) و کل رضایت از زندگی تفاوت معناداری ندارند. یافته ها همچنین نشان داد که میزان رضایت از زندگی در دو جنس یکسان است.
الگوی ساختاری تأثیر شدت تخطی ها، همدلی، احساس گناه و شرمساری،رفتارهای دلجویی و بخشایشگری ادراک شده با خودبخشایشگری در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی الگوی ساختاری تأثیر شدت تخطی ها، همدلی، احساس گناه و شرمساری، رفتارهای دلجویی و بخشایشگری ادراک شده با خودبخشایشگری در بین دانشجویان بود که با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت. گروه نمونه شامل 361 نفر به روش نمونه گیری تصادفی مبتنی بر حجم انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل سیاهه افتراق معنایی تخطی مک کانل، شاخص واکنش بین فردی دیویس، مقیاس حالت شرمساری و گناه مارشال، سانفتنر و تانگنی، مقیاس رفتارهای دلجویی مکالو، سانداگ، ورتینگتون، پرسشنامه انگیزه های تخطی بین فردی مکالو، راشال، سانداگ و ورتینگتون، براون و هیت، مقیاس خودبخشایشگری ول، دی شی و واکینی بود. نتایج پژوهش نشان داد بین شدت تخطی و احساس گناه و شرمساری با خودبخشایشگری رابطه معکوس و معنادار و بین رفتارهای دلجویی با خودبخشایشگری رابطه ای معناداری یافت نشد. همچنین بین همدلی و بخشایشگری ادراک شده با خودبخشایشگری رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد که متغیرهای همدلی، احساس شرم و بخشایش ادراک شده اثر مستقیم بر خودبخشایشگری و رفتارهای دلجویی، بخشایش ادراک شده نیز دارای نقش واسطه ای بودند.
مقایسه اثربخشی دو درمان گروهی شناختی-رفتاری و معنا درمانی بر کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در افراد معتاد به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ه دف از پژوهش حاضر مقایسه اث ربخ شی دو درمان گروه ی شن اخت ی-رفت اری و معنادرمانی به شیوه ی گروهی ب ر کاه ش افس ردگی و اف زای ش امی دواری در افراد معتاد به مواد مخدر بود. این پ ژوه ش آزمای شی، از نوع پی ش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه شامل افراد معتاد مراجعه کننده به یکی از مراکز متادون درمانی ترک اعتیاد شهرستان قروه (نیکو سلامت) در سال 1392 می باشد. ابتدا تعداد 60 نفر بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، سپس بر اساس نمرات پرسش نامه افسردگی بک و امید به زندگی اشنایدر تعداد 30 نفر از این افراد بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند، یک گروه آزمایش 10 جلسه معنادرمانی و گروه دوم آزمایش 13جلسه روان درمانی رفتاری-شناختی را دریافت کردند اما گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین درمان شناختی-رفتاری و معنادرمانی در کاهش افسردگی تفاوت وجود ندارد، اما درمان شناختی-رفتاری در افزایش امید به زندگی تأثیر بیشتری نسبت به معنا درمانی دارد. نتیجه گیری: نتایج دارای تلویحات کاربردی است.
نقش ابرازگری هیجانی و عوامل جمعیت شناختی در پیش بینی رضایت زناشویی زنان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ابرازگری هیجانی و عوامل جمعیت شناختی با رضایت زناشویی زنان متأهل انجام شد.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را کلیه ی زنان متأهل منطقه 5 شهر تهران در سال 1392 تشکیل دادند. نمونه شامل 282 زن متأهل بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ 47 سوالی و ابرازگری هیجانی خانواده هالبرستات و همکاران بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد نتایج نشان داد که ابرازگری مثبت و تحصیلات با رضایت زناشویی زنان همبستگی مثبت و معنادار و بین ابراز گری منفی و سن همبستگی با رضایت زناشویی زنان همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در گام اول ابرازگری هیجانی مثبت 094/0درصد از رضایت زناشویی را پیش با ورود متغیر سن در الگوی چهارم 017/0 درصد به توان پیش بینی اضافه می شود و با ورود متغیر مدت ازدواج در الگوی پنجم 011/0درصد به توان پیش بینی اضافه می شود. به طور کلی متغیرهای ابرازگری هیجانی مثبت ، ابرازگری هیجانی منفی، تحصیلات، سن و مدت ازدواج حدود 19 درصد از رضایت زناشویی را پیش بینی می کنند.از این اطلاعات می توان در راستای تدوین و اجرای برنامه های آموزشی و درمانی به منظور افزایش رضایت زناشویی زنان استفاده کرد.
نقش پیش بینی کنندگی دشواری های تنظیم هیجانی و خودکنترلی با استعداد به اعتیاد در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی دشواری های تنظیم هیجانی و خودکنترلی بااستعداد به اعتیاد در افراد وابسته به مواد بود. روش: مطالعه حاضر از نوع همبستگی بود که در مقوله طرح های توصیفی قرار دارد. جامعه ی آماری پژوهش افرادتحت درمان مراکز درمانی سرپایی شهرستان بم بود که از بین آنها 135 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دشواری های تنظیم هیجانی، خودکنترلی و استعداد به اعتیاداستفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که که بین دشواری دست زدن به رفتار هدفمند، دشواری کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی و فقدان شفافیت هیجانی (ابعاد دشواری های تنظیم هیجانی) با استعداد به اعتیاد رابطه مثبت وجود دارد. همچنین بین خودکنترلی و استعداد به اعتیاد رابطه معکوس وجود دارد. نتیجه گیری: بنابراین در کنار روش های معمول ترک آموزش کنترل هیجانات و تکنیک های خودکنترلی به مراجعان می تواند در کاهش وابستگی نقش ایفا کند.
بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی با نگرانی انجام گرفته است. تعداد 254 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران (114 زن، 140 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی فرم کوتاه (IU-12)، پرسشنامه حالت نگرانی پن (PSWQ-16) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان فرم کوتاه (CERQ-18) را تکمیل نمودند. نتایج پژوهش نشان داد که بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و راهبردهای انطباقی و غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان به ترتیب رابطه منفی و مثبت وجود دارد. همچنین، نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی با نگرانی در این پژوهش تأیید شد. یافته ها نشان می دهند که بین نگرانی و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی رابطه خطی ساده برقرار نبوده و راهبردهای انطباقی و غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان می توانند بر این رابطه تأثیر بگذارند.
اثر بخشی خنده درمانی و درمان راه حل مدار به شیوه گروهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی خنده درمانی و درمان راه حل مدار گروهی و مقایسه این دو درمان در کاهش نشانه های افسردگی دانش آموزان دختر صورت گرفت. به دلیل افزایش چشمگیر نشانه های افسردگی در نوجوانی درمان های کوتاه مدت می تواند شیوه های درمانی مناسبی برای مداخله و اثربخشی باشد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع طرح های مداخله ای پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری را کلیه دختران دبیرستانی شهرستان ایوان تشکیل می دهند که به روش نمونه گیری خوشه ای از یک مدرسه از بین مدارس انتخاب شد. به منظور غربالگری دانش آموزان افسرده Beck Depression Inventory مورد استفاده قرار گرفت. از بین دانش آموزان جمعا 30 نفر واجد شرایط انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگذاری شدند دو گروه آزمایش خنده درمانی و درمان راه حل مدار را دریافت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها در نرم افزارspss.22 وارد و با روش تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بن فرنی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: بر اساس نتایج خنده درمانی و درمان راه حل مدار کاهش نشانه ای افسردگی را در پی دارد (001/0>p) هم چنین اثربخشی خنده درمانی در کاهش نشانه های افسردگی بیشتر از درمان راه حل مدار است (001/0>p).
نتیجه گیری: با وجود اثربخشی خنده درمانی و درمان راه حل مدار در کاهش نشانه های افسردگی خنده درمانی به دلیل ایجاد تغییرات سریع در مؤلفه های فیزیولوژیک مؤثرتر از درمان راه حل مدار است.
بررسی اثر بخشی مشاوره و درمان سوگ با رویکرد دینی به شیوه گروهی بر ارتقاء سطح کیفیت زندگی مادران داغدیده فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی مشاوره و درمان سوگ با رویکرد دینی به شیوه گروهی، بر ارتقاء سطح کیفیت زندگی مادران داغدار فرزند، انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه آزمایش و کنترل بود. ابزار مورد استفاده پرسشنامه کیفیت زندگی (SF- 36) بود. جامعه آماری پژوهش مادران داغدار فرزندی بودند که مدت سه ماه تا یکسال از مرگ فرزندانشان می گذشت و نمرات کیفیت زندگی آن ها پایین تر از یک انحراف معیار از میانگین جامعه بود. در این پژوهش 18 مادر داغدیده بوسیله نمونه گیری داوطلبانه تعیین شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس مداخله درمانی طی 10 جلسه 90 دقیقه ای، بصورت یک جلسه در هفته، برای گروه آزمایش به اجرا در آمد. نتایج تحلیل واریانس داده ها نشان داد که تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل در نمره کلی کیفیت زندگی معنادار بوده است و مداخله درمانی به طور معناداری موجب ارتقاء سطح کیفیت زندگی مادران داغدیده گردیده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مشاوره و درمان سوگ با رویکرد دینی، در ارتقاء سطح کیفیت زندگی مادران داغدیده موثر است.