فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۸۶۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه منابع استرس در کارکنان چاق و غیر چاق ادارات آموزش و پرورش کرج است.
روش: از بین نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهرستان کرج، ناحیه یک آموزش و پرورش به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب و از ناحیه مذکور تعداد 50 نفر (25 زن و 25 مرد) با در نظر گرفتن عواملی چون منطقه محل سکونت، زندگی شهرنشینی میزان تحصیلات، تأهل، سن و وزن انتخاب شدند و سپس این تعداد در چهار گروه زنان و مردان چاق و غیر چاق جای گرفتند. به منظور اندازه گیری میزان استرس، از مقیاسهای استرس کودرون فرم بزرگسالان استفاده شد. دادهها با استفاده از برنامه آماری SPSS در سطح معنیداری 05/0 تحلیل شدند.
یافتهها: با استفاده از آزمون تی مستقل یافتهها نشان داد که منابع استرس در زندگی افراد با شاخص توده بدنی بالا (چاق) بالاتر از افراد با شاخص توده بدنی پایین (غیر چاق) است.
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهند که سهم عواملی چون کیفیت بهداشت زندگی و سبک زندگی شخصی به عنوان منابع استرس در شیوع چاقی مؤثر هستند.
مدل ساختاری نقش مستقیم و غیر مستقیم طرح واره های ناسازگار اولیه بر اضطراب اجتماعی با میانجی گری تنظیم هیجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :اختلال اضطراب اجتماعی، شایع ترین نوع اختلالات اضطرابی است که به عملکرد و روابط اجتماعی فرد آسیب می رساند. از جمله عوامل مؤثر در ابتلا و تداوم این اختلال، طرح واره های ناسازگار اولیه و نقایص در تنظیم هیجان است. هدف از پژوهش حاضر، ارایه مدل ساختاری نقش مستقیم و غیر مستقیم طرح واره های ناسازگار اولیه بر اضطراب اجتماعی با میانجی گری تنظیم هیجان بود. مواد و روش ها:مطالعه حاضر به صورت توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز را تشکیل می داد که از بین آن ها تعداد 300 نفر به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه طرح واره ناسازگار Young، اضطراب اجتماعی Kanwar، تنظیم هیجان Gross و John و جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده گردید. یافته ها:طرح واره های بریدگی/ طرد، خودگردانی/ عملکرد مختل، محدودیت مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری، به واسطه تنظیم هیجانی نقش مثبت و معنی دار در نشانه های اضطراب اجتماعی داشت (01/0 > P). از سوی دیگر، در بین طرح واره های ناسازگار اولیه نقش گوش به زنگی، خودگردانی/ عملکرد مختل و بریدگی/ طرد در اضطراب اجتماعی، برجسته تر از طرح واره های محدودیت مختل و دیگر جهت مندی بود. نتیجه گیری:اضطراب اجتماعی نه تنها از بدکارکردی شناختی در قالب طرح واره های ناسازگار تأثیر می پذیرد، بلکه نشانه های این اختلال به واسطه بدتنظمی های هیجانی، تشدید می شود؛ به نحوی که اثرات منفی شناخت واره های معیوب بر اضطراب اجتماعی از طریق عملکرد معیوب تنظیم هیجانی افزون تر شده و باعث تشدید علایم اضطراب اجتماعی می گردد.
مدل شناختی اضطراب در بیماران مبتلا به سرطان: نقش متغیرهای شناختی و فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی مدل شناختی اضطراب بر اساس مدل دوگاس، در بیماران مبتلا به سرطان انجام شد. در این مدل متغیرهای شناختی عدم تحمل ابهام، باورهای مثبت در مورد نگرانی، اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و اثرات مستقیم و غیرمستقیم آن ها بر نگرانی و اضطراب، در قالب مدل اندازه گیری و ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. روش: سیصد نفر از مبتلایان به بیماری سرطان به صورت دردسترس در یک بیمارستان و کلینیک شیمی-درمانی در اصفهان انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که این مدل در بیماران مبتلا به سرطان از برازش مناسبی برخوردار است و روابط بین متغیرهای میانجی با متغیرهای برون زا و درون زا معنادار بوده و واریانس معناداری از نگرانی و اضطراب توسط متغیرهای مورد بررسی مدل در این گروه از بیماران تبیین شده است. نتیجه گیری: بررسی مدل پیشنهادی در این پژوهش نشان داد که داده های به دست آمده از شرکت کنندگان مبتلا به بیماری سرطان با مدل دوگاس (2004) برازش خوبی دارد.
بررسی مقایسه ای عملکرد حافظه کاری ، سیستم فعال-ساز رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری (BIS) بر اساس ابعاد استرس در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان عملکرد در حافظه کاری و همچنین مقایسه ابعاد سیستم فعال ساز رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری (BIS) در سطوح مختلف استرس بود. به این منظور، ابتدا 560 نفر از دانش آموزان نوجوان مقطع دبیرستان (شامل پسران و دختران) از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مدارس متوسطه سطح شهر همدان انتخاب، پس از تحلیل نتایج اولیه تعداد 87 نفر از آنان بر اساس نمرات انتهایی توزیع (Z استاندارد) انتخاب شده و درنهایت به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، شرکت کنندگان جهت سنجش حافظه کاری و سیستم های فعال ساز رفتاری و بازداری رفتاری مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، واریانس تک متغیره و آزمون های تعقیبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تعامل معناداری بین متغیر استرس و جنسیت بر روی حافظه کاری و سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری وجود ندارد، از سویی نتایج نشان داد که سطوح استرس بالا منجر به کاهش عملکرد حافظه فعال شده و همچنین آزمودنی های با سطوح استرس بالا از نظر میزان فعالیت سیستم فعال ساز رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری (BIS) در سطح بالاتری قرار داشتند.
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله با تنیدگی بر تنیدگی والدینی مادران دارای کودک ناشنوا 1-3ساله شهر گرگان 1391(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ادراک تنیدگی در نظام والد-کودک را تنیدگی والدینی گویند که ویژگی های تنیدگی زای کودک و پاسخ های والدین به این ویژگی ها را در برمی گیرد. بنابراین آموزش مهارت های تنیدگی به ویژه به والدین کودکان با نیازهای ویژه ازجمله ناشنوا بسیار حایز اهمیت است. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های مقابله با تنیدگی والدینی، مادران کودکان ناشنوا 1 تا 3 ساله صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر، از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش، شامل مادران دارای کودک ناشنوای تحت پوشش اداره بهزیستی شهر گرگان بودند. ابتدا 24 نفر از این مادران به صورت تصادفی انتخاب، سپس با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و گواه (12 نفر) جاگماری شدند. گروه آزمایش طی 12 جلسه مهارت های مقابله با تنیدگی والدینی را آموزش دیدند. هر دو گروه نیز در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه مقیاس تنیدگی والدینی بری و جونز (1995) مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش مهارت های مقابله با تنیدگی، سطح تنیدگی مادران کودکان ناشنوادر گروه آزمایش را به طور معناداری کاهش داده است. نتیجه گیری: برنامه مقابله با تنیدگی ارائه شده، می تواند میزان تنیدگی این مادران را در حد قابل توجهی کاهش دهد.
تأثیر آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی90-89 بود. این پژوهش نیمه تجربی روی 30 نفر از دانش آموزانی که در آزمون اضطراب امتحان فیلیپس بالاترین نمره را آورده بودند انجام شد. نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آموزش ایمن سازی در مقابل استرس در شش جلسه یک و نیم ساعته هفته ای دو بار به گروه آزمایش داده شد، ولی گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده های بدست آمده با استفاده از تحلیل کواریانس یک راهه (آنکووا) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که اضطراب امتحان در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت در حالی که مداخله تأثیری در بهبود عملکرد تحصیلی نداشت.
تأثیر نوروفیدبک و درمان ترکیبی نوروبیوفیدبک بر کاهش علائم وسواس فکری عملی: مطالعه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی نوروفیدبک و درمان ترکیبی نوروبیوفیدبک بر کاهش علائم اختلال وسواس فکری عملی صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون بود و با حجم نمونه 12 نفر که در 3 گروه به شیوه تصادفی جایگزین شدند، صورت گرفت. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه 30 سؤالی مادزلی بود. ابتدا از آزمودنی ها پیش آزمون گرفته شد، سپس آن ها به 3 گروه نوروفیدبک، نوروبیوفیدبک (که درمان ترکیبی دریافت کردند) و گروه دارودرمانی تقسیم شدند. گروه های نوروفیدبک و درمان ترکیبی به مدت 10 هفته، 30 جلسه درمان دریافت کردند (گروه دارودرمانی تنها دارو مصرف نمودند). سپس پس آزمون از همه گروه ها گرفته شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که درمان اختلال وسواس با نوروفیدبک، در مقایسه با روش دارودرمانی، منجر به کاهش معنادار )01/0 ( p< در علائم وسواس فکری-عملی می شود. همچنین، انجام نوروبیوفیدبک منجر به کاهش معنادار )004/0 p#,
مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در دانش آموزان واجد و فاقد باورهای وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در دانش آموزان واجد و فاقد باورهای وسواسی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل291 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. از این تعداد 71 نفر دارای باورهای وسواسی آسیب شناختی بودند. همین تعداد دانش آموز فاقد باورهای وسواسی با همتاسازی از نظر جنس، سن، پایه و رشته تحصیلی انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های تنظیم هیجان و ذهن آگاهی پنج وجهی (FFMQ) بر روی آزمودنی ها اجرا شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) تحلیل گردید. یافته ها نشان دادند دو گروه در زیرمؤلفه های سرکوبی و ارزیابی مجدد راهبردهای تنظیم هیجان با یکدیگرتفاوت معنی داری دارند (05 /0 P<). همچنین نتیجه پژوهش نشان داد بین دو گروه در ذهن آگاهی و زیرمؤلفه های عمل از روی آگاهی، عدم واکنش به تجربه درونی و عدم قضاوت به تجربه درونی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<).
تاثیر قصه درمانی برکاهش اضطراب و بهبود عادات خواب کودکان مبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر قصه درمانی بر کاهش اضطراب و بهبود عادات خواب کودکان مبتلا به سرطان که تحت شیمی درمانی بوده اند،می باشد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با هدف بررسی تداوم اثرات قصه درمانی درگروه آزمایش بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کودکان 7تا10 ساله مبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی که در سال 1394 در مرکز طبی کودکان، بستری بودند. در این مطالعه برای هر گروه (آزمایش و کنترل) تعداد 12 نفر در نظر گرفته شد بنابراین در مجموع تعداد 24 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. به علت مشکلات مربوط به دسترسی به این کودکان از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. پرسشنامه های مقیاس چند بعدی اضطراب کودکان(مارچ، پارکر، سولیوان، استا لینگز و کانرز،1997) و مقیاس عادات خواب کودکان( اونز، اسپیریتو، مک،گوین و نوبیل،2000) با کمک والدین آنها تکمیل گردید. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس مکرر و آزمون تعقیبیLSD نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش از لحاظ متغیرهای اضطراب و عادات خواب تفاوت معنی داری وجود دارد واضطراب کاهش، و عادات خواب در گروه آزمایش بهبود یافته است، بنابراین می توان گفت که قصه درمانی موثر بوده است(p. نتیجه گیری: قصه درمانی موجب کاهش نشانه های اضطراب و بهبود عادات خواب کودکان مبتلا به سرطان تحت شیمی درمانی شده است بنابراین می توان قصه درمانی را به مثابه یک فن اثر بخش همراه با سایر درمانهای روانشناختی برای درمان اضطراب و عادات خواب نامناسب کودکان به خصوص کودکان بیمار بکار برد.
بررسی تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خود تنظیمی بر یادگیری درس ریاضی و اضطراب دانش آموزان دختر دوره ی اول متوسطه شهرستان بستان آباد در سال تحصیلی 95-1394(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خود تنظیمی بر یادگیری درس ریاضی و اضطراب دانش آموزان دختر دوره ی اول متوسطه شهرستان بستان آباد در سال تحصیلی 95-1394 انجام شد. روش تحقیق نیمه تجربی می باشد بدینگونه که ابتدا 40 نفر از دانش آموزان جامعه آماری که به طور تصادفی خوشه ای از آزمودنی هایی که دارای اضطراب بالا بودند انتخاب شده و سپس به دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای هر دو گروه پرسشنامه اضطراب بک و آزمون یادگیری درس ریاضی اجرا شد و بعد از آن فقط برای گروه آزمایش 8 جلسه کلاس های راهبردهای یادگیری خود تنظیمی اجرا شد و برای گروه کنترل هیچگونه آموزشی ارائه نشد،سپس مجدداً پرسشنامه های پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. جهت سنجش روایی پرسشنامه ها از اعتبار صوری و جهت سنجش پایایی از آلفای کرون باخ استفاده شد که برای هر دو متغیر مورد تأیید قرار گرفت. نتایج با استفاده از نرم افزار spssو آزمون ANCOVA انجام شده نشان داد: آموزش راهبردهای یادگیری خود تنظیمی بر بهبود یادگیری درس ریاضی اثربخش بوده است. همچنین آموزش راهبردهای یادگیری خود تنظیمی موجب کاهش اضطراب دانش آموزان شد.
بررسی میزان استفاده از وسایل ارتباطی نوپدید (اینترنت، ماهواره و تلفن همراه) در بین جوانان و ارتباط آن با اضطراب، استرس و افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به شکل گیری وسایل ارتباطی نوپدید و اثرات آن در جامعه، پژوهش حاضر با هدف بررسی استفاده از این وسایل (تلفن همراه، اینترنت و ماهواره) در بین جوانان شهرستان تربت حیدریه و بررسی ارتباط آن با اضطراب، افسردگی و استرس در ایشان صورت گرفت.
روش کار: در این پژوهش توصیفی-همبستگی در تابستان سال 1392تعداد 209 نفر از جوانان شهرستان تربت حیدریه (129مرد و 80 زن) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و با استفاده از پرسش نامه های اضطراب، افسردگی و استرس (DASS-21)، اعتیاد به اینترنت یانگ، اعتیاد به گوشی همراه و اطلاعات جمعیت شناختی مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تست های تی تک گروهی، تحلیل واریانس یک عاملی و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند.
یافته ها: میزان استفاده از تلفن همراه، اینترنت و ماهواره در بین جوانان تربت حیدریه به طور معنی داری بیشتر از متوسط جامعه ی ایرانی بوده و هم چنین میزان استفاده از این وسایل ارتباطی در مردان بیشتر از زنان (000/0=P) و در افراد 20 تا 30 ساله بیشتر از سایرین بوده است. هم چنین بر اساس نتایج مشخص گردید که نمرات میزان اضطراب در افزایش استفاده از گوشی همراه، نمرات اضطراب و استرس در موارد افزایش استفاده از اینترنت و نمرات افسردگی و استرس در افزایش استفاده از ماهواره به طور معنی داری بالاتر بوده است (05/0>P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، میزان استفاده از وسایل ارتباطی بالا بوده و افزایش استفاده از این وسایل با نمرات افسردگی، اضطراب و استرس بالاتر در ارتباط است.
مقایسه بازشناسی هیجان چهره در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به دیدگاه دی رویتر و بروسکوت (1995) افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی هنگام روبرو شدن با موقعیت اجتماعی، ابتدا نسبت به نشانه های تهدید آمیز گوش به زنگ می باشند و پس از تشخیص این نشانه ها از آن اجتناب می کنند. در راستای این نظریه هدف از پژوهش حاضر از یک طرف بررسی بازشناسی هیجان در چهره در افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی در مقایسه با افراد بهنجار و از طرف دیگر مقایسه بازشناسی هیجان در دو گروه از افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی با ارائه محرک های هیجانی در زمان های متفاوت است.
حجم نمونه بالغ بر 45 نفر است که شامل 30 نفر از افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی و 15 فرد به عنوان گروه بهنجار می باشد، 30 فرد مبتلا به هراس اجتماعی به دوگروه تقسیم شدند، بدین صورتکه 15 نفر از آنها در معرض 500 میلی ثانیه ای محرک هیجانی و 15 نفر باقیمانده نیز در معرض 5/2 ثانیه ای محرک های هیجانی قرار گرفتند.
نتایج حاکی از آن بود دو گروه از افراد مبتلا به هراس اجتماعی ، تنها در هیجان خنثی و تنفر با هم تفاوت معناداری داشتند به گونه ای که در هر دو هیجان افراد که در معرض ارائه 500 میلی ثانیه محرک های بازشناسی قرار داشتند عملکرد ضعیف تری نشان دادند.
بنابراین نمی توان اجتناب از بازشناسی هیجان های منفی در این گروه از افراد را با توجه به دیدگاه دی رویتر و بروسکوت (1995)، توجیه کرد.
سرکوبی بیانی و اضطراب اجتماعی: نقش تعدیل کننده یا واسطه گر رجحان نیمکره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت متغیرهای تعدیل کننده و واسطه گر در علت یابی و پیش بینی اختلالات روانی، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گر یا تعدیل کننده ی رجحان نیمکره در رابطه ی بین سرکوبی بیانی و اضطراب اجتماعی بود. در این پژوهش، 120 دانش آموز دختر دوره ی دبیرستان که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، نمونه ی پژوهش را تشکیل دادند. در این پژوهش، شرکت کنندگان پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی کانور، پرسشنامه ی تنظیم هیجان و مقیاس رجحان نیمکره را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون ناپارامتری خی دو و همبستگی پیرسون و همچنین از آزمون Z برای بررسی معناداری تفاوت دو ضریب همبستگی در نمونه های مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که سرکوبی بیانی با اضطراب اجتماعی همبستگی معنادار مثبت دارد. همچنین رجحان نیمکره ی راست با اضطراب اجتماعی بالاتر رابطه ی معنادار مثبت داشت. در نهایت نتایج نشان داد که رجحان نیمکره در بین رابطه ی سرکوبی بیانی و اضطراب اجتماعی نقش تعدیل کننده دارد. با توجه به یافته ها، به نظر می رسد که سرکوبی بیانی همراه با نقش تعدیل کننده ی رجحان نیمکره، بهتر می تواند اضطراب اجتماعی را پیش بینی کند.
بیماریهای روحی آینده
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی در بازداری رفتاری مبتلایان به اختلال وسواس فکری-عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به مشکلات فراوانی که افراد مبتلا به وسواس در زمینه بازداری مواجهه هستند، لزوم توجه بیشتر به روش های درمانی جدید برای بهبود بازداری را در این اختلال برجسته می نماید. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش حافظه کاری هیجانی در بازداری رفتاری مبتلایان به اختلال وسواس فکری-عملی انجام گرفت. روش: در یک پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون بدون گروه کنترل تعداد 9 بیمار مبتلا به وسواس فکری عملی به شیوه نمونه گیری در دسترس و با استفاده از ابزارهای مصاحبه بالینی ساختاریافته و پرسشنامه ییل-براون (1989) انتخاب گردیدند و سپس طی20 جلسه، تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفتند. همه آزمودنی ها قبل و پس از آموزش با استفاده از تکلیف برو/ نرو و آزمون تی همبسته مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج از کاهش معنادار نمرات آزمودنی ها در مرحله پس آزمون نسبت به مرحله پیش آزمون، در سه مؤلفه خطای ارائه، خطای حذف و زمان واکنش پاسخ آزمون برو/ نرو حکایت داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان بیان نمود که آموزش حافظه کاری هیجانی گزینه مناسبی برای بهبود بازداری رفتاری بیماران مبتلابه اختلال وسواس فکری-عملی باشد.
عملکردهای جنسی و سازگاری زناشویی در زنان متأهل مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده\nهدف پژوهش: مولتیپل اسکلروزیس(ام اس) یک بیماری مزمن است و تاثیر عمیقی روی زندگی بیمار دارد و زندگی با اختلال پیشرونده مزمن نظیر مولتیپل اسکلروزیس(ام اس) نه تنها برای بیماران تنش هایی را ایجاد می کند، پریشانی قابل توجهی را برای شریکان صمیمی ایجاد می کند. این مطالعه با هدف مقایسه عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی زنان متاهل ام اس و سالم انجام شده است. در یک طرح علی-مقایسه ای و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 100 آزمودنی زن (50 نفر ام اس و 50 نفر سالم) که گروه سالم در ویژگی های جمعیت شناختی (جنسیت، سن، سطح تحصیلات) با گروه ام اس همتا شده بودند، مورد ارزیابی قرار گرفتند و پرسشنامه های عملکرد جنسی روزن و سازگاری زناشویی اسپانیر را تکمیل کردند و با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که بین عملکرد جنسی وسازگاری زناشویی بیماران ام اس و سالم تفاوت معنی داری وجود دارد. بیماران ام اس در زمینه های عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی در مقایسه با گروه سالم عملکرد ضعیف تری دارند.
تعیین اثر بخشی هموآنسفالوگرافی (HEG) بر اضطراب درد، شدت درد بربیماران مبتلا به میگرن 55-25 سال شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی هموآنسفالوگرافی (HEG) بر اضطراب درد و شدت درد بیماران مبتلا به میگرن 55-25 سال شهر اصفهان انجام شد. روش کار: این پژوهش بالینی با گروه شاهد با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه ی پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به میگرن 55-25 سال مراجعه کننده به مراکز درمانی، مطب پزشکان مغز و اعصاب و روان پزشکان اصفهان طی پاییز سال 1394 بود. نمونه گیری به صورت در دسترس و تعداد30 نفر از بیماران مبتلا به میگرن انتخاب شدند و با توجه به ملاک های ورود و خروج و به صورت تصادفی به گروه آزمون (15 نفر) و شاهد (15 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله به پرسش نامه اضطراب درد و پرسش نامه شدت درد پاسخ دادند. گروه آزمون تحت درمان هموآنسفالوگرافی قرار گرفته و در مورد گروه شاهد در این مدت هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که تفاوت بین گروه آزمون و شاهد در اضطراب درد و شدت درد، معنی دار بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: بنا بر نتایج پژوهش برای کاهش اضطراب درد و شدت درد بیماران مبتلا به میگرن می توان از درمان هموآنسفالوگرافی سود جست.
مقایسه راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان دانش آموزان دارای نشانه های اختلال های هیجانی مرتبط با اضطراب با گروه بهنجار
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دوران کودکی و نوجوانی شرایط خاصی دارد. مشکل در مقابله و تنظیم هیجان می تواند منجر به اختلال های اضطرابی شود. هدف این پژوهش مقایسه راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان دانش آموزان دارای نشانه های اختلال های هیجانی مرتبط با اضطراب با گروه بهنجار بود.
روش : روش از نوع علّی- مقایسه ای بود. 331 نفر از دانش آموزان مقطع راهنمایی شهرستان تویسرکان در سال تحصیلی 94- 1393 به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و پس از غربالگری 60 نفر انتخاب گردیدند (30 نفر با اضطراب بالا، 30 نفر با اضطراب پایین). آزمودنی ها پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر (1990)، تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و اختلال های هیجانی مرتبط با اضطراب (2000) را پاسخ دادند. داده ها به کمک نرم افزار اس پی اس اس و با روش تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان دانش آموزان دارای نشانه های اختلال های هیجانی مرتبط با اضطراب با گروه بهنجار ازنظر آماری تفاوت معنادار وجود دارد (05/0 > P). همچنین بین دو گروه موردبررسی ازنظر مؤلفه های متغیرهای مذکور به عنوان یک متغیر ترکیبی، تفاوت معنادار آماری به دست آمد. هرچند راهبرد مقابله ای مسئله مدار و تنظیم هیجان از نوع ارزیابی مجدد تفاوت معناداری را در گروه های مورد مقایسه نشان نداد اما ازنظر راهبرد مقابله ای هیجان مدار، راهبرد مقابله ای اجتنابی و تنظیم هیجان از نوع فرونشانی، تفاوت بین دو گروه مورد مقایسه معنادار بود (05/0 > P).